eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حالا که سیل غم بنا دارد بیاید کشتی نوحی لاجرم باید بیاید دل را به هرکه غیر او دادیم و گفتیم باز است این در هرکه میخواهد بیاید فریاد ایمان سر برآوردیم و با شک گفتیم منجی جمعه ای شاید بیاید شاید برای کوفیان عصر غیبت بد نیست گاهی استخاره بد بیاید بیراهه رفتیم و گمان کردیم کافی است روی ولا الضالین مومن "مد" بیاید در غیبتیم و ظاهرا فکر ظهوریم قبل از نود آخر چگونه صد بیاید؟ هی درد پشت درد ما دنبال درمان آخر نفهمیدیم او باید بیاید از دست ما گم کرد قافیه خودش را حق دارد اینکه ظرف صبرش سر بیاید علی اکبر نازک کار @navaye_asheghaan لاله ی نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ی آل علی ای مسیحای تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو ای گلعذار فاطمه ای براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن ای مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایی یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست ای یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جاری بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه اسماعیل پورجهانی @navaye_asheghaan دردی که گلستان مرا ریخته بر هم آسایش دوران مرا ریخته بر هم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته بر هم فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم محمدجواد شیرازی @navaye_asheghaan باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی درد این است که ما مدعی هجرانیم! درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی غافل از چشمِ خدا بین تو مستیم همه فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی بارها وقت زمین خوردن ما با عجله بهر امداد دویدی و نفهمید کسی چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟ به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا سرِمان دست کشیدی و نفهمید کسی صبح و شب گریه برای غم مادر کردی مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی محمد جواد شیرازی @navaye_asheghaan حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم  واقعا نوکر نشد درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد روح الله پیدایی @navaye_asheghaan
گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور اشراق عشق و عاطفه و جلوه‌گاه نور... آنجا که انبیا همه هستند در طواف آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف... آنجا که دیده‌ها، پلی از آب بسته‌اند یعنی دخیل اشک به «سرداب» بسته‌اند... چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست نقش نگین وحی، در انگشتری اوست محبوب نازنین سراپردهٔ خداست در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست چون روح، در تمامی اعصار جاری است جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست وجه خدای جَلَّ جَلالُه جمال اوست جان بی‌فروغ طلعت او جان نمی‌شود او حجت خداست که پنهان نمی‌شود روزی که ظلم پر کند آفاق دهر را احلی من العسل کند این جام زهر را آن روز، روز سلطنت داد و دین رسد یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد... پر می‌کند ز عدل خود این خاک تیره را آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را یوسف به بوی پیرهنش زنده می‌شود دل‌های مرده با سخنش زنده می‌شود... او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات روی لبش تلاوت لبیک دیدنی‌ست آری دعای او به اجابت رسیدنی‌ست احیاگر معالِم دین خداست او شمس‌الضحای روشن و نورالهداست او الهام، کم گرفتی از آن فاطمی‌نَفَس با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس یک‌بار خوانده‌ای، که جوابت نداده‌اند؟ آتش گرفته‌ای تو و آبت نداده‌اند؟ تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع ای دیدگان شب‌زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»... ای حُسن مطلع همهٔ انتخاب‌ها تو آفتاب حُسنی و ما در حجاب‌ها مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی» فرزند اختران درخشان و روشنی... دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک» «یا ایها العزیز» ببین خسته حالی‌ام چشمان پر ستاره و دستان خالی‌ام ماییم آن خسی که به میقات آمدیم شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم شام فراق سورهٔ والیل خوانده‌ایم یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خوانده‌ایم یا ایها العزیز به زیبایی‌ات قسم بر حسن بی‌بدیل و دل‌آرایی‌ات قسم دل‌ها ز نکهت سخنت، زنده می‌شود عالم به بوی پیرهنت، زنده می‌شود صبح وصال تو، شب غم را سحر کند آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست شهر مدینه چشم به راه ظهور توست تنها نه از غمت دل یاران گرفته است چشم بقیع تر شده، باران گرفته است شعر «شفق» حدیث زبان دل من است تکرار نام تو ضربان دل من است محمدجواد غفور زاده   آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خیر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آن‌چه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد سید حمیدرضا برقعی
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 بر مهدی و برقلب صبورش صلوات برلحظه به لحظهٔ حضورش صلوات یــارب تــو عنـایتی بفـرمـا کـه دگر امسال شود سال ظهورش صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 برمهدی وبرحُسن خصالش صلوات بـرشمس جمال بی مثالش صلوات ای شیعه هـرآنـچه کـه ارادت داری بفـرست بلـند بـه کمـالش صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 ذکـر مـهدی دارد حُسن و برکات در دو عالم هست اسباب نجات بهــر تعـجیـل ظهـورش بفـرست دم بــدم بـر گل رویـش صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 میرسدروزی جهان غرق بهاران میشود دردِ افتاده به جانها نیز درمان میشود میرسد مهدی و با آن تک گل پروردگار عــالم از عطر ظهور اوگلستان میشود 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 باشدرخ صاحب الزمان خوش جَلَوات از لعل لبش هـر آنـچه ریـزد حسنات هرکس کـه به سینه داردعشق مهدی بـا جـان و دلـش بلند فرستد صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 خواهی که شودزندگی ات پرحسنات عمـرت بشـود دراز و هـم پـر بـرکات بـــا نیــت قُــربَــةً الـی الله بفـرست پیـوستـه به جان پاک مهدی صلوات 🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸 @navaye_asheghaan
او را که خدا آینه‌ی خویشتنش کرد آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد بر خاک نظر کرد علی، خاکْ طلا شد بر سنگ نظر کرد، عقیق یمنش کرد در معرکه هرکس به مصافِ علی آمد مولا زرهِ جنگی او را کفنش کرد تا دید عدو روبرویش تیغ علی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سرافکندگیِ دشمن حیدر آن کار که با ناقه‌سواران، حسنش کرد قلب اسدالله فقط مختص شیر است عشقِ به علی، فاطمه را شیرزنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم در راه حسین بن علی سینه‌زنش کرد گیرایی انگور جنان را نپسندد آن مست که انگور نجف در دهنش کرد از هجر علی کعبه عزادارترین شد طوری که فقط جامه‌ی مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد ✍ @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خلق و خوی و خصال دخترها بیشتر می رود به مادرها دختران می زنند چون مادر گره محکمی به معجرها دختران عشیره زهرایند مردهای عشیره حیدرها موقع پهن کردن سفره کمک مادرند دخترها خورده نان های سفره ی مولا می رسد بیشتر به قنبرها عشق هم نیست بی شباهت به حس بین تو و برادرها زیر پایت نگاه کن بی بی می خورد چشمتان به نوکرها درک اوج کرامتت دارد بیشتر بستگی به باورها پیش مردم بدم نکن بی بی دست خالی ردم نکن بی بی آیه آیه، خدا خدا زینب نور توحید هل اتی زینب راحت روح مصطفی زهرا راحت روح مرتضی زینب قاری خطبه های یاحیدر جلوه ی صبر مجتبی زینب ای امام یقین و صبر و رضا مظهر عفّت و حیا زینب شیرِ مردان کربلا عبّاس شیرِ زن های کربلا زینب در مقامات عشق باید گفت ما کجا و شما کجا زینب به یقین در مقام تو جاری است حکم کلی "انّما" زینب و کتاب شکوه تو درس است لفظ لفظ و هجا هجا زینب با تمام وجود می گویم السلام علیکِ یا زینب السلام علیک، بی تابم جان مولا بیا و دریابم پر زدم باز در هوای شما در هوای پر از خدای شما وقتی از راه آمدی خم شد آسمان بوسه زد به پای شما سال ها مانده بر دلم بی بی داغ دیدار کربلای شما مشهد من به جای معصومه کربلا رفتنم به جای شما همه ی حاصلم فدای علی جان ناقابلم فدای شما مدح خواندن فقط برای علی روضه خواندن فقط برای شما زینبیه فدا شدن عشق است و شهید شما شدن عشق است نوکر بی وفا نمی خواهی من گدایم گدا نمی خواهی رو سیاه همیشه را بی بی آه می خواهی یا نمی خواهی به خدا خوب می شوم یک روز حرّ شرمنده را نمی خواهی؟ به جوانی اکبرم بپذیر و نگو که مرا نمی خواهی می شود باز هم بپرسی که سینه زن، کربلا نمی خواهی؟ بین این شاعران درباری شاعری بی نوا نمی خواهی؟ بی نوایم بیا قبولم کن و برای خدا قبولم کن مست این حس ناب می مانیم نوکر بوتراب می مانیم به شهیدان تو بدهکاریم وای اگر بی جواب می مانیم تا دعاهای مادرت زهرا بشود مستجاب می مانیم با علی عهد بسته ایم امروز پای این انقلاب می مانیم پای این بیرقیم و منتظر شمس پشت حجاب می مانیم در دل ماست شور هم عهدی تا بیاید ندا ... انا المهدی وحید محمدی @navaye_asheghaan
4_5829959453352398489.mp3
3.74M
‍ عرض ارادت به محضر رسوال اکرم صلی الله علیه و آله شاعر✍لاادری همه جا دنبال تو می گردم که تویی درمان همه دردم یا رسول الله مددی فرما اگرم نبود دلم لایق تو نظری بنما بشم عاشق تو من نالایق به تو دل بستم نکشی دامان خود از دستم یا رسول الله مددی فرما نشوم به جز از تو گدای کسی نکشم زهوای دگر نفسی که تو لیلای من مجنونی همه ی هست من دل خونی یا رسول الله مددی فرما     ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ میلاد آقا رسول الله صلی‌الله علیه و آله تو کریمی و کریمان همه از نسل تو اند سائلان بین گذر یار بلافصل تواند چه کسی گفته اباالفضل زاولاد تو نیست ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند بعد محسن که دل فاطمه حساس شده پسر سوم زهرای تو عباس شده @navaye_asheghaan
10. ای شهریار.mp3
1.93M
( عجل الله تعالی فرجه ) ای شهریارِ ارض و سما در زمین ، بیا ای وارث پیمبر و قرآن و دین ، بیا تنها تویی امید همه نا امیدها ای در ائمه از همه تنهاترین ، بیا ای در میان جامعه تنهاتر از همه در دیده ، اشک غربتِ ما را ببین ، بیا ... @navaye_asheghaan
شعر جشن تکلیف برای کودکان دختر: یه دختر نمونه / در مجلس زنونه تو خونه پیش مادر / پیش پسر برادر با پسرای خواهر / پیش عمو و دایی وقتی حجاب نداره / اشکال شرعی داره یا نداره؟ هیچ اشکالی نداره - اینها همه محرمند یه دختری بچه ها / روسری شو نبسته بدون کفش و جوراب / تو کوچه شون نشسته می خوام بدونم آیا / حجاب او کامله؟ اشکال داره حرامه - حجابش ناتمامه تو تفریح و زیارت / وقتی که بیرون می ره در بین نامحرما / می شه وضو بگیره؟ اشکال داره حرامه - حجابش ناتمامه تو کوچه و تو بازار / یه دختر دیگری موهاش که مونده بیرون / از گوشه روسری وقتی می گم بپوشان / به من می گه کی گفته ای بچه های عاقل / شما بگید کی گفته پیامبر ما گفته - او از خدا شنیده 🌺🌿🍀🌺🌺🌿🍀🌹 @navaye_asheghaan
شعر برای جشن تکلیف دخترانه: جشن تکلیف تو شد، ای گل من/ روز شادی تو شد، سنبل من در رحمت به سویت باز شده/ سینه ات مخزن هر راز شده تا رسیدم به سوی قرب خدا/ دلت آماده ی پرواز شده جشن تکلیف تو شد، ای گل من/ روز شادی تو شد، سنبل من دخترم جان دلم وقت نماز است تو را/ به در خانه ی حق، وقت نیاز است تو را سر به سجده بنه و کن به خدا راز و نیاز/کن توکل به خدا راه دراز است تو را جشن تکلیف تو شد، ای گل من/روز شادی تو شد، سنبل من کن تو پیراهن تقوا به برت/ چادر عفت و عصمت به سرت باش در خط علی و زهرا/ تا کند حضرت زهرا نظرت جشن تکلیف تو شد، ای گل من/ روز شادی توشد، سنبل من یک نصیحت ز ” شفیعی ” بشنو/ هر چه کشتی بنمایی تو درو با ادب باش به پیش همه کس/باش اندر صف خوبان تو جلو جشن تکلیف تو شد، ای گل من/ روز شادی تو شد، سنبل من 🌷🌿🌱💐🌿🌱🌷🌿🌱 @navaye_asheghaan
جشن تکلیف دختران 🍃🌸🌿🍃🌸🌿🍃🌸🌿 دین من اسلام است /من مسلمان هستم میرسد صوت اذان/شادو خندان هستم مبارکه این جشن تکلیف۲ چادری داده به من/هدیه ای مادر من مثل تاجی از گل/چادرم برسرمن مبارکه این جشن تکلیف۲ شده ام نه ساله/بعد از این خوشحالم چون فرشته شده است/دستها وبالم مبارکه این جشن تکلیف۲ مثل گل می شکفم/باز در سایه دین ای خدا شکر وشدم /زود همسایه دین مبارکه این جشن تکلیف۲ می پرم روبه خدا/لحظهٔ سبز نماز پنج نوبت هر روز/میکنم راز ونیاز مبارکه این جشن تکلیف 🌸🍃🌿🌸🍃🌿🌸🍃🌿 @navaye_asheghaan