💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
ای حضرت معشوق اي ليلاترينم
من از همه پروانه ها شیدا ترینم
سنگ ملامت خورده عشق تو هستم
يعني ميان عاشقان رسوا ترينم
تو آيه هاي مصحف پيغمبراني
بهر تلاوت كردنت شيواترينم
اي كيسه بر دوش سحرهاي محله
مرد كريم سامرا ؛ آقاترينم
ما ريزه خوار دولت عشق توهستيم
ای حضرت معشوق ای لیلاترینم
اندازه ي ما چشم تو ديوانه دارد
مجنون ميان خانه ي ما خانه دارد
تو آشنای کوچه های آسمانی
بالاتر از فهم اهالی جهانی
فهمیدن شأن و مقام تو محال است
تو سرّ الاسرار نهان اندر نهانی
رد قدم های همیشه جاری ات را
تا مرزهای بی نهایت می رسانی
وقتی که می آیی کنار جانمازت
دنبال خود خیلی ملک را می کشانی
تو ابتدا و انتها اصلاً نداری
مثل خدائی و همیشه جاودانی
ای روشنی مطلق شب های تارم
پروردگار بی مثال هر چه دارم
من از مساكين قديم سامرايم
از آن سوي دنيا چه آوردي برايم
اين روزها كه مرقدت گنبد ندارد
من یا کریم خاکی صحن شمایم
آقایی تو فرصت مسکینی ام داد
پس خوش به حال دست هایم که گدایم
دلداده ام بر آن نگاهت تا ببینم
این چشم هایت میکشاند تا کجایم
خیراتیِ دور سر سجاده ی توست
خاکستر بال و پر پروانه هایم
صبح ازل ما را گدایت آفریدند
مثل دخیل سامرایت آفریدند
ای بی نظیری که پر از آیات رازی
مثل خداوندی و از ما بی نیازی
هر صبح از بام بلند آسمان ها
با چشم های روشنت خورشید سازی
صد دل اسیر گردش نیمه نگاهت
باید به این چشمان شهلایت بنازی
جبریل را دیدیم با خیل ملائک
در آن بهشت صحن تان میکرد بازی
تو از همین قطعه زمین سامرا هم
فرمانروای سرزمین های حجازی
مرد بهشتی زمین ای بی مثالم
ای آب جاری کویر خشکسالم
نذر تو كردم اين پر خاكستري را
اين دست هاي خالي پشت دري را
ديشب دعا كرديم تا اين كه خداوند
هرگز نگيرد از تو ذره پروري را
شرح كمالات تو را يك روز خوانديم
ديديم در تو سيره ي پيغمبري را
صد بار دنيا امتحان كرد و نداديم
يك ذره از مهر امام عسگري را
ما خاكسار صبح و شام اهل بيتيم
فرداي محشر هم غلام اهل بيتيم
امشب اگر دست شما بالا بيايد
اميد آن داريم كه آقا بيايد
دستي ببر بالا كه در اين فصل سرما
در خانه هاي ما كمي گرما بيايد
دستي ببر بالا كه در اين خشكسالي
آقاي ما با هيبت سقا بيايد
دستي ببر بالا كه در يك جمعه سبز
آن انتقام ظهر عاشورا بيايد
اين روزها با ذوالفقار مرد كوفه
بهر تقاص چادر زهرا بيايد
امشب دلم سمت افقـهاي ظهوراست
چشم انتظارظهـرفرداي ظهور است
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
از عرش دارد می رسد فصل بهارم
كم كم پر از خورشيد خواهد شد ديارم
از عرش دارد می رسد پيكی خدايی
از عرش دارد می رسد دار و ندارم
يک عمر در دست خودم در حبس بودم
امشب نگاهش می شود راه فرارم
اميد بستم بر كرامت های چشمش
بلكه كمی رونق بگيرد كار و بارم
من هرچه را دارم به دست دوست دادم
شكر خدا كه بعد از اين بی اختيارم
از آسمان نور هدی آمد ، مبارک
عيسای آل مصطفی آمد مبارک
ما اهل بارانيم و اهل روضه هائيم
عمری است محتاج گداهای شمائيم
آواره های كوچه ی حُسن بهاريم
كاسه به دست سفره های هل اتائيم
از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
ديوانه وار از عالم و آدم جدائيم
وقتی كراماتِ نگاهت شامل ماست
يعنی كه در هفت آسمان مشكل گشائيم
از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفيق ما و سلب ما دست شما بود
شكر خدا كه عاشقی درمان ندارد
اين قصه ی شاه و گدا پايان ندارد
شكر خدا كه عاشق اين خانواده
شرمندگی دارد ولی عصيان ندارد
فرع تولی و تبری اصل دين است
ايمانِ بی اين خانواده جان ندارد
چشمی كه ابری شد از اين دريای جوشان
در روز محشر لحظه ی گريان ندارد
دست كسی بر دامن فهم شما نيست
اين نردبان ها پله ی آسان ندارد
ای خلقت آدم طفيلی وجودت
هفت آسمان محتاج بارش های جودت
امشب بيا رحمی به حال اين گدا كن
بی آبرويی را مقيم اين حرا كن
ابری بياور بر سر چشم خسيسم
با دست باران درد دل ها را دوا كن
يک قطره از نور كراماتت بپاش و
اين دفعه ما را حُر دشت روضه ها كن
دلبستگی های مرا از من بگير و
بر چشم های خود اسير و مبتلا كن
يک صبح با جادوی چشمت اين گدا را
از جمله ی همسايه های سامرا كن
گرچه به ظاهر از خداوندی جدائيد
آئينه در آئينه تكرار خدائيد
محمد بختیاری
@navaye_asheghaan
20994-1636730731466.mp3
477.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__سرود
چقدر خوبه تو دنیا ولی داریم
توی ظلمت یه نور منجلی داریم
خوشی ما دو برابر میشه وقتی
دو تا آقا حسن بن علی داریم
دو تا آقا داریم/ دو تا بی همتا
یه حسن مدینه/ یکی سامرا
هر دو عشق دلِ/ حصرت زهرا
شاخ طوبا حسن آقا
خوب خوبا حسن آقا
با مسما حسن آقا
(حسن آقام)(۲)
بند دوم:
تو امامی و منم عبد و غلامت
شیرِ در بین قفس هم شده رامت
اگرم قسمت تو حج نشد آقا
کعبه حاجی شده و گرم سلامت
جنت الاعلا در / سامرا داری
گنبد گلدسته ی/ باصفا داری
یک شیش گوشه مثل/ کربلا داری
دین و دنیام حسن آقا
ذکر لبهام حسن آقا
شور ایام حسن آقا
(حسن آقا)(۲)
بند سوم:
تویی صیاد و شکار توام آقا
نوکر ایل و تبار توام آقا
کاسه ی چشمای مستت شده لبریز
واسه اینه که خمار توام آقا
خوش به حالم که چه/ دلبری دارم
در سرم چه شورِ/ محشری دارم
مستی از انگورِ/ عسکری دارم
قبله ی ما حسن آقا
کعبه ی ما حسن آقا
عشق زهرا حسن آقا
(حسن آقا)
مظاهر کثیری نژاد
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_عسکری__ع__میلاد
ره باز کنید، دلبری آمده است
بر شیعه امام دیگری آمده است
در مطلع هشتم ربیع الثانی
میلاد امام عسگری آمده است
ما دیده به راه دلبری مه روئیم
با باده ناب دیده را می شوئیم
در این شب پر شکوه با هر صلوات
تبریک به صاحب الزمان میگوئیم
شاعر : قاسم نعمتی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی__ع__مدح
دل شود از این حرم مشتاق کوی کربلا
بال و پر میگیرید اینجا دل به سوی کربلا
حضرت عبدالعظیم ای آسمانی مرد نور
تربت پاک تو دارد عطر و بوی کربلا
میرود زین آسمان تا جنتُ المأوای عشق
هر که دارد آبرو از آبروی کربلا
تا که خود را حس کنم در زیر باران بهشت
می کنم از این گلستان جستجوی کربلا
زائر عبدالعظیم از زائران نینواست
زآن سبب دارد هماره گفتگوی کربلا
هر که می آید به شهر ری کنار این حرم
حس کند خود را یقینا" روبروی کربلا
هر قدم بر دارد اینجا عاشق دل سوخته
می شود از صحن اینجا راهپوی کربلا
هر زمان دلتنگ خاک کربلا گردیده ام
دیده ام اینجا فقط روی نکوی کربلا
همچو «یاسر» از عطش سوزانده ام دل را ز شوق
چون به کف آورده ام اینجا سبوی کربلا
**
محمود تاری «یاسر»
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی__ع__میلاد
هر چه داریم از عطای شماست
همه دارایی ام برای شماست
جان ناقابلم فدای شماست
شکر ایزد دلم گدای شماست
سالیانی است در معیتتان
شاه هستید و ما رعیتتان
بهر ما افتخار ، عبدالعظیم
ای به قلبم قرار ، عبدالعظیم
کرمت بی شمار ، عبدالعظیم
از حسن یادگار ، عبدالعظیم
تا کمی با تو خو گرفتم من
از خدا آبرو گرفتم من
بی بها بوده ، با بها گشتم
لطف تو بوده با خدا گشتم
با حریمت که آشنا گشتم
جزو زوار کربلا گشتم
به حسن رفته رئفت و کرمت
مثل کرب و بلا شده حرمت
پشت گرمی و سایه سرمی
مرهم زخم قلب مضطرمی
قسم هر دعای مادرمی
ای حسن زاده صاحب حرمی
تا به صحن تو چشم می دوزم
یاد داغ بقیع ی سوزم
زیر باران آسمان تو ایم
جیره خوار سماط و خوان تو ایم
فخر ما باشد عاشقان تو ایم
هر شب جمعه میهمان تو ایم
به حریم تو تا گدا سر زد
به سوی کربلا دلش پر زد
کربلا گفتم عطر سیب وزید
کربلا گفتم و دلم لرزید
کربلا گفتم و صدا پیچید
" السلام علی الحسین شهید"
به گمانم صدای مادر اوست
که چنین روضه خوان پیکر اوست
یا بنی قتیل بالعطشان
یا بنی ذبیح بالعریان
یا بنی به خاک و خون غلطان
تن تو زیر یورش اسبان ....
....مثل قران پاره پاره شده
دانه دانه چونان ستاره شده
تو چه کردی که این چنان زدنت ؟
جای چنگ است روی پیرهنت
شده هم سطح خاک دشت تنت
رد پای سنان روی دهنت
سنگ دشمن شکسته ابرویت
مثل من ضربه خورده پهلویت
خنجری کند حنجرت آزرد
استخوان های تو همه جا خورد
بین مشتش همین که نیزه فشرد
طاقت و صبر خواهرت را برد
کربلا در غروب تا مه شد
پیکری زیر دست و پا له شد
شاعر:
عرفان ابوالحسنی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
از جان شیرین هست ما را روح و جان تر
یک زن که هست از قهرمان ها قهرمان تر
بانوی من الگوی مردان جهان است
کوه.اهنی از آب دریا هم روان تر
از هر چه عالم- بوده بی استاد برتر
از هر چه عاقل- بوده زینب نکته دان تر
دسته گل زیبای زهرا و علی اوست
هم لاله تر هم یاس تر هم ارغوان تر
تقوا خلاصه می شود آنجا که بوده
از هر زمانی بر خدایش خوش گمان تر
او در مصیبت غیر زیبایی ندیده
در اوج غم ها می شود ایمان عیان تر
با خطبه ی طوفانی ش در شام ظلمت
شد نهضت سرخ حسینی جاودان تر
...
ای آنکه هستی وارث رنج و مصیبت
ای از تمام قهرمان ها قهرمان تر
چشم من از داغ مصیبت هايتان هست
مانند چشم مهدی صاحب زمان تر
سیده فرشته حسینی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
خیرت قبول ، دست تو دست بگیر داشت
چشمت عنایتی به من سر به زیر داشت
حاتم نشسته بود که با دست بشمرد ؟
بیت کریم پرور تو چند اسیر داشت؟
دستش شکست بس که حریمت فقیر داشت
لطف خدا میان کمان تو تیر داشت
دستت درست ، روح صغیرم کبیر شد
پس کو برات دیدن شش گوشه ، دیر شد
خانم نگاه کن ز تو جاهی نخواستم
سختی بده ، من از تو رفاهی نخواستم
من راضیم اگر که بریزی دو تکه نان
بودن کنار سفره ی شاهی نخواستم
گفتی : خودت به درد دلم می خوری فقط
من هم به غیر تو که پناهی نخواستم
دستت درست ، کار مرا هم درست کن
این قلب تابدار مرا هم درست کن
قلبم گرفت ، تا ز تو گفتم کلام ها
چشمت ندید بعد حسین احترام ها
بانو شنیده ایم که از پشت بام ها
سنگت زدند جمعیت بی مرام ها
نامرد پست گفت : بچرخید دورشان ....
دورت زدند چرخ ، تمام غلام ها ....
.... بعد از حسین ، ام بنین را چه می کنی؟
اشکی که ریخت روی زمین را چه می کنی ؟
بعد از حسین ، سایه ی بر سر نداشتی
پیش رباب ، ساقی و ساغر نداشتی
بهتر بمیرم و ننویسم ، نخوانمش
قاسم نداشتی علی اکبر نداشتی
نامش ببر ، جنازه بگیر از دو دست من
بانو که گفته بود که معجر نداشتی ؟
در زیر آفتاب ، چرا گریه می کنی ؟
با این دل خراب ، چرا گریه می کنی؟
جعفر ابوالفتحی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قدر ، دست سرنوشت
نام مرا شریف ترین خاک پا نوشت
صبح ازل به خاک تو پیشانی ام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت
از ما سوال شد که اسیر تو می شویم؟
ما خواستیم و آیه ی «قالو بلی» نوشت
بالای سر در حرم کبریاییش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت
یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه تمام نمای خدا تویی
اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت
بانو اگر به آینه ها سر نمی زدید
تاریکی همیشه ی دنیا ادامه داشت
تا زندگی ات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت
ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیوا ترین مفسر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می بری
بر شانه های سبز تو بار رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری
خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمه ات حسن شد و نیمت حسین شد
ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو
از مادری چنین-چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو
غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده ایم
در انعکاس آینه های زلال تو
نزدیک سایه های عبورت نمی شویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو ؟
از گوشه های چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد
تو زینبی و شیر زن بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا
زهرا، نبی ،حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن » بعد کربلا
گاهی که طعنه می شنوی صبر میکنی
یعنی تویی همان حسن بعد کربلا
ای گریه غریبی عریان بی کفن
حالا تویی و پیرهن بعد کربلا
قلبت تپید وسوره مریم شروع شد
غمگین ترین غروب محرم شروع شد
ای سایه بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت
عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر بزیر بُود در برابرت
شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شب تو برادرت
ای خطبه صدای تو نهج البلاغه ات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت
هجده سربریده به دنبال چشم تو
هجده سر بریده نگهبان معجرت
ای قله نجابت توحید ، جای تو
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
علی اکبر لطیفیان
@navaye_asheghaan
روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم
رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم
قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد
حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم
"عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم
حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم
شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟
نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم
درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى
واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم!
هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست
چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم
با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم
يوسف من سر بازار نيامد چه كنم
من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب
گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم!
آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما
شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم
ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است
وارث حيدر كرار نيامد چه كنم
آتش درد كشد شعله و مادر گويد:
مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم
روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند
گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
شب شده باز اومدم کنارت
دوباره بغض و گریه شبونه
دوباره التماس هر شب من
زهرای من بیا بریم بهخونه
فکر غریبی منو نکردی
اینجا کسی رو غیر تو ندارم
انگار که من هم با تو جون سپردم
اینجا مزار توه یا مزارم
چی شده گلدونا رو آب ندادی؟
گل چه بلایی به سرت اومده
پاشو عزیز حسین همراهمه
پاشو نگاه کن پسرت اومده
نگاه به جای خالیات میکنم
تازه میشه داغ دلم دوباره
بهونه میخوام واسه گریه کردن
زینب می ره چادرتو میاره
اشک حسن خوابو ازم گرفته
یه لحظه آروم و قرار نداره
گاهی با گریه می ره توی کوچه
اونجا رو دیوار سرشو میذاره
میگم چی شد حرفی بزن عزیزم
می گه بابا دلم می خواد بمیرم
هرچی تلاش کردم نشد که اون روز
جلوی سیلی زدنو بگیرم
هنوز این کوچهها شبگرد دارد
غمی با خاطراتی سرد دارد
گذشته سالها از غصه اما
هنوزم جای سیلی درد دارد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
میدونم به عاشقی فقط تظاهر میکنم
ولی اینکه رام دادی ازت تشکر میکنم
تا بهش فکر میکنم وجودمو غم میگیره
دمِ جون دادنمو وقتی تصور میکنم
تو فقط باش آقا
من از اون دقیقههای آخرم میترسم
تو فقط باش آقا
من از اون لحظه که میفته سرم میترسم
تو فقط باش آقا
پناه بر حسین، از سکراتِ مرگ
پناه بر حسین، از لحظات مرگ
پناه بر حسین، ببر شهید بشیم
ورنه وفاته مرگ
یا عبدالله...
میدوم به این امید که تا به هیئت برسم
جوری تنظیم میکنم به کار روضت برسم
یعنی میشه که منم دعا کنی آخرِ کار
یه روزی بیاد که من هم به شهادت برسم
چقدَر جذابه
واسه نوکری که، روی پای تو میمیره
چقدَر جذابه
که یه نوکر بدنش ،بوی حسین میگیره
چقدَر جذابه
صدات میزنم لحظهی احتظار
صدات میزنم با دلِ بیقرار
صدات میزنم موقع مردنم
پا رو چشمم بذار
یا عبدالله...
به خدا که عمرامون یه روز به آخر میرسند
نوکرای خوب به دست بوسیِ مادر میرسند
میشه خواهش بکنم به داد من هم برسی؟
توی اون لحظهای که نکیر و منکر میرسند
منو تنها نگذار
توی اون لحظهای که زبون من بند میاد
منو تنها نگذار
توی لحظهای که نوکر قوت قلب میخواد
منو تنها نگذار
بگو این گدا، در به درِ منه
بگو عاشقِ برادرِ من
به عود و ملک بگو برید کنار
که نوکرِ منه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
دلخوش بودم که میمونی بهار روزگار من
هرچی بشه بازم تویی تو این خزون کنار من
میدونی جون علی بسته است به جون فاطمه
تو بگو چیکار کنه علی بدون فاطمه
کجا میخوای بری سفر عزیز حیدر
بمون غم از دلم ببر عزیز حیدر
یا فاطمه یا فاطمه
****
بمون و باش با گریه هات مرحم زخمای علی
مثل قفس نفس گیره بعد تو دنیای علی
کاشف الکربِ علی بمون که غم بی امونه
اگه تو بری دیگه کسی برام نمیمونه
ای بهترین یارِ علی فاطمه جانم
بمون طرفدارِ علی فاطمه جانم
یا فاطمه یا فاطمه
****
اگه شکسته بالمو دلت شکسته از غمه
زانوی غم بغل نگیر تو رو به جون فاطمه
دل من خون شده که شکسته احترام تو
مونده حتی بی جواب تو مدینه سلام تو
غصم از اینه حق تو نشد بگیرم
نشد که مثل محسنم برات بمیرم
بگو که حق عشقتو به جا آوردم
بعد خدا بچه هامو به تو سپردم
علی علی جان علی علی جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید
آخه غربت چقدر کسی مشکی برات نپوشید
نه یه مجلس ختمی گرفتن برات
نه یه پارچه سیاه زدن همسایه هات
دردشونو به کی بگن بچه هات
کار زمونه است
خرمای ختم تو روی طاقچه خونه است
گلدون یاست وسط باغچه خونه است
کار زمونه است
ای وای امون از این غریبی
آخه غربت چقدر کسی رو غیر چاه نداری
آخه غربت چقدر جایی برای یه آه نداری
آخه غربت چقدر
نه یه سنگ مزار گذاشتن برات
نه یه اسم و نشون نوشتن به جات
دردشونو به کی بگن بچه هات
رفتی و مردم زینبو با گریه رو زانو نشوندم
آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم
ای وای امون از این غریبی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
آرامش خیمه قمر علقمه بودن ...
سرباز حسین بودن و شاه همه بودن ...
این ها همه به جای خود الحق و الانصاف ...
خیلی به تو آید پسر فاطمه بودن ...
زهرا امضا کنه اباالفضل می خره ...
عزیز فاطمه اس کسی که نوکره ...
ابوفاضل مدد ، ابوفاضل مدد ...
*
هر کس که علی گفته ، اباالفضل شنیده ...
ایوان نجف را وسط علقمه دیده ...
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا ...
حلوا به کسی دِه که محبت نچشیده ...
تو نعم الساقی و حسین نعم الامیر ...
بی دست کربلا دست ما رو بگیر ...
ابوفاضل مدد ، ابوفاضل مدد ...
*
معروفه به عباس و مسما به اباالفضل ...
عالم به علی نازد و مولا به اباالفضل ...
بعد از به خدا و به علی بی برو برگشت ...
در کشور ما هست قسم ها به اباالفضل ...
می کارم اشکمو ، طلا حاصل میده ...
حزن این گریه رو ابوفاضل میده ...
ابوفاضل مدد ، ابوفاضل مدد ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلاییها
لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب ششگوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانهٔ خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
✍: #سیدحمیدرضا_برقعی
@navaye_asheghaan
#ترحیم_خوانی #چهلم_مادر
چهل روزه که من مادر ندارم
چهل روزه به داغش سوگوارم
چهل روزه دل من بی قراره
چهل روزه دو چشمم انتظاره
چهل روزه به قبرش می نهم سر
به یاد آخرین لبخند مادر
چهل روزه که مادر زیر خاکه
چهل روزه دل من چاک چاکه
چهل روزه شده کارم بهانه
چرا مادر نمی آید به خانه
چهل روزه گل کاشانه ام نیست
چهل روزه چراغ خانه ام نیست
چهل روزه غریب این دیارم
به جز مادر کسی را من ندارم
چهل روزه دم در می نشینم
که شاید روی مادر را ببینم
چهل روزه یگانه گوهرم نیست
چه سازم مرگ مادر باورم نیست
چهل روزه که دختر دل غمینه
ز داغ مادرش ماتم نشینه
چهل روزه پسرها ناله دارند
همه از داغ مادر غم گسارند
چهل روزه الا ای حی دادار
شدم در ماتم مادر عزادار
چهل روزه که بی دلبر شدم من
نه بی مادر که بی یاور شدم من
برای مادرم قرآن بخوانید
درون مجلسش تا می توانید
سرودم منکه یک شعر چهل روز
الهی کس نگردد خانمان سوز
✍️: #محمد_مبشری
@navaye_asheghaan