eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5837083949397970827.opus
165.2K
‍ . 🍁سبک فراق (عج) و توسل به علیه السلام بند🍁 ای با خبر از حال ما برس به داد شیعه ها منتظریم ای منتَظَر این جمعه خواهشا بیا ای غایبه شاهد بیا تا کی باشیم از تو جدا نداتو کاشکی بشنویم این جمعه از کعبه آقا غریبی بین ماها خیمه نشینه صحرا بیا که هستی آقا تنها امید دل ها یا اباصالح آقا بند🍁🍁 ای سید و مولای ما منتقم زهرا بیا میاد هنوز از کوچه ها صدای مادرت آقا ای وارث خون خدا برای انتقام بیا میاد هنوز از کربلا صدای وامحمدا فدای قلب زارت هستیم در انتظارت ای منتقم بیا با قبضه ی ذوالفقارت یا اباصالح آقا بند🍁🍁🍁 بیا به حق لحظه ای که رفت علمدار حرم بیا به حق دستایی که شد تو علقمه قلم بیا به حق آقایی که میشه از زین واژگون بیا به حق لحظه ای که میشه چشماش پر خون یا ساقی العطاشا باب الحوائجه ما واسه ظهور بیا و شما دعا کن آقا یا ابوفاضل آقا ۱۴۰۲/۰۷/۱۴ ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی .@navaye_asheghaan
226.8K
گلی از گلشن باغ امامت وا شده امشب امام هادی از لطف خدا بابا شده امشب ز یمن مقدمش/مدینه گلشن است تمامی جهان /ز نورش روشن است حسن آمد حسن۴ ز لطف حضرت حق یازدهم نور جلی آمد ز بیت هادی امت حسن ابن علی آمد گلی گشته عیان /شده گلشن جهان بگشته شادمان /قلوب شیعیان حسن آمد حسن۴ ز لب‌های محبان این چنین شور و نوا آمد برای یاری دین سومین ابن الرضا آمد شده دل منجلی /ز انوار جلی بیامد در جهان /حسن بن علی حسن آمد حسن۴ هر آن کس دیده روی ماه او گشته خاطر خواهش حدیثه مادرش بوسه زند بر روی چون ماهش مدینه گشته است /دوباره با صفا به دنیا آمده /گل ابن الرضا حسن آمد حسن۴ من امشب شادم و با این دلم در سامرا هستم گدای عسکریم از صبوی عشق او مستم تویی مولای من /همه هستم حسن ز لطف و مرحمت/بگیر دستم حسن حسن آمد حسن۴ بهشت شیعیان عالم هستی بود کویت امام عسکری با دست خالی آمدم سویت شب میلاد تو /منم بر تو پناه نما از مرحمت /به مسکینت نگاه حسن آمد حسن۴ ز طفلی گشته‌ام مولا گدایت یا ابالمهدی شده شامل مرا لطف و عطایت یا ابالمهدی گل بستان دین /تویی نور مبین به شیعه تا به حشر/تویی حبل المتین حسن آمد حسن۴ به جمع ما گل زهرا دعا فرما ابالمهدی ز لطفت حاجت ما را روا فرما ابا المهدی الا صاحب کرم /گدای این درم دعا کـن تا شبی /بیایم در حرم حسـن آمد حسن۴ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @navaye_asheghaan
مداحی آنلاین - با کریمان فقط تعالی است - حاج منصور ارضی.mp3
6.9M
🌺 (ع) 💐با کریمان فقط تعالی است 💐راه پرواز ایده آلی است 🎙حاج 👏 👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ سنگ محک باز هم فتنه رسیده‌ست و به دستش الک است قدس، امروز برای همه سنگ محک است شده هنگام جدا کردن حق از باطل فصل ظاهرشدن باطن ایمان و شک است بنویسید که اشغال فلسطین امروز پیش اهل نظر آیینه‌ی غصب فدک است گرد او شمر و یزیدان چه زیادند ولی او در این کرب‌وبلا تشنه و تنها و تک است هرکه شد بی‌طرف امروز در این عاشورا در ستم با همه‌ی حرمله‌ها مشترک است نزد آیات خدا کفر و نفاق است یکی منزل آخرت هر دوی آن‌ها درک است ای مسلمان، سر آسوده به بالین نگذار آنچه از غزه بلند است ندای کمک است ای که دم می‌زنی از سازشِ با اسرائیل! این افاضات تو بر زخم فلسطین نمک است به خدا عاقبت قدس نجاح است و نجات سهم اشغالگران چیست؟ هلاک است و شکست . @navaye_asheghaan
. باید که پناه بی پناهان باشیم از لشگریان دین و قرآن باشیم درجنگ میان حق و باطل باید ما ضد یزدیان دوران باشیم ✍ . @navaye_asheghaan
. اغثنی یا غیاث المستغیثین کجایی صاحب ما صاحب دین دوباره بوی خون بوی جنایت رسد از شهر غزه از فلسطین دوباره شعله های خشم دشمن زبانه می کشد از ظلم و از کین غم کرب و بلا را زنده کردند یهودِ کافرِ ملعونِ بی دین اَلا ای مُنتقم ای یار مظلوم بیا تسکین بده دل های غمگین جهانی شد عزادار فلسطین اغثنی یا غیاث المستغیثین ✍ . @navaye_asheghaan
🌷 ادب نه‌ کسب عبادت نه سعی حق‌ طلبی‌ست به غیر خاک شدن هرچه هست بی‌ادبی‌ست بیدل
. ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس! نمی رسد به کسی جز خدا، صدایت قدس! هنوز حرمله ها با سه شعبه منتظرند و عمر کوته اطفال کربلایت ... قدس! حقوق ضدّ بشر، سازمان چند ملل که بسته چشم به داغ سه ساله هایت قدس! بدون شائبه "لایُمکِنُ الفِرار" از عدل سقوط و ذلت ظلم است خون بهایت قدس! شکوه واهی طاغوت و جِبت خواهد ریخت که وعده داده به مستضعفان خدایت قدس! چه زود پیش تو آلاله ها به صف باشند در آن نماز که برپاست در نهایت قدس! .@navaye_asheghaan
. های (ع) جبریل چوبلبلی ترنم کرده است گوئی که زشوق دست و پا گم کرده است می گفت که درباغ امام هادی بر غنچه ی خود گلی تبسم کرده است ......... گفتند شکوه حیدری را نگرید آئینه ی حسن و دلبری رانگرید گفتم که شکوه در کدام آینه است؟ گفتند امام عسکری رانگرید ..... ‌‌‌.. ازمقدم تو شاد دل ما همه است ازحسن جمالت همه جا زمزمه است فرزند دهم امامی و در جنت خشنود زیمن مقدمت فاطمه است @navaye_asheghaan
. دوباره گل به گلستان وحی روییده است شمیم باغ جنان در مدینه پیچیده است نوید مهر و محبت دهد منادی عشق که باز در دل ما شور عشق جوشیده است تمام وسعت هفت آسمان چراغانی است که در سپهر امامت مهی درخشیده است ز یمن نور جمال امام یازدهم فروغ رحمت یزدان به خلق تابیده است به دست هادی دین گوهری گران سنگ است همان گهر که به دامان بحر غلطیده است به شکر دیدن نور خدا به طلعت گل امام هادی از آن چهره بوسه ها چیده است جلال اوست جلال لله و امین الله شکوه فاطمی و حیدری در او دیده است به پاس عرض سلامی به محضرش جبریل از آسمان به دیار مدینه کوچیده است مسیح آمده تا محضرش سلام کند کلیم گل به نثارش ز عرش پاشیده است بگو به یوسف مصری خدای عزّ وجل تمام خلقت او را به حُسن، پوشیده است کجا ز قدر و مقامش بشر خبر دارد کسی که شوکت او را خدای سنجیده است از آن زمان که به محراب بندگی آمد نماز و طاعت او را خدا پسندیده است منم مرید کسی که مراد عالم اوست که با اشارۀ او چرخ چرخ، چرخیده است به احترام وجودش خدای بخشنده به رهروان ولایش بهشت بخشیده است فدای جود کریمی شوم که مسکینی جواب تلخ از او در زمانه نشنیده است خوشا کسی که به سرداب سبز سامرا شمیم مهدوی از آن بهشت بوئیده است بخوان دعای فرج را که آیه های ظهور به هر کجا که نظر می کنی درخشیده است بخوان دعای فرج را کز این دعا، شیطان به هر زمان که شنیده، چو بید لرزیده است بخوان دعای فرج را که با اجابت آن ز ذوالفقار عدالت، یهود، ترسیده است به پاس عرض ارادت «وفایی»آمد و گفت جبین به خاک در اهل بیت سائیده است ✍ . @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سر زد از شرق ولایت یازدهم اختری یعنی میلاد حسن آمد به شهرت عسکری مطلع انوار یزدان منبع اسرار حق مظهر اسماء حسنا مومنان را سروری مصطفی را در مقام اصطفی قائم مقام مرتضی را در محل ارتضی هم سنگری در جهان کشاف هر معضل شود بهر نجات خلق را حلال هر مشگل شود در داوری بنگرد بر سنگ اگر آن سنگ گردد لعل ناب بگذرد بر خاک اگر آنخاک گردد عنبری با ولایش عاصیان هرگز نمی بیند عذاب منصبش نشناختن باشد به معنی کافری یارب از لطف کرم بر احترام این امام فیض مجلس را بکن بر ما عطا محشری پنبۀ غلفت ز گوش هوش ما بیرون نما تا صدای تهنیت را بشنویم از هر دری جشن میلاد پدر بگرفته اندر سامره مجلس شایسته دارد حجّت ابن العسکری ما هم اینجا با سرود دلنشین و دل نواز با «علومی» جشن داریم ایخدا کن یاوری ✅دکتر محمدحسین کتابچی(علومی تبریزی) . @navaye_asheghaan
. ای سامره‌ات قبله‌ی دل، کعبه‌ی جان‌ها ای سفره‌ی احسان تو پیوسته جهان‌ها ای عبد خداوند و خداوندِ زمان‌ها ای پایه‌ی قدر و شرفت فوق مکان‌ها آگاه ز اسرار عیان‌ها و نهان‌ها کوتاه به مدح تو و وصف تو زبان‌ها ای روی تو در بزم ازل شاهد و مشهود وی آمده ساجد به خدا بر همه مسجود هم قبله‌ی حاجاتی و هم حجت معبود هم حمدی و هم احمد و هم حامد و محمود غیر از تو که باشد پدرِ مهدی موعود؟ مهدی که بهار آرد در فصلِ خزان‌ها ای جان جهان ای همه جان‌ها به فدایت ای نام نکویت حَسَن، ای حُسنِ خدایت خورشید پناه آرد در ظلِّ لوایت امضای عبادات همه مهر ولایت بالاتر از آنی که بگویند ثنایت بر اوج جلالت نرسد وهم و گمان‌ها در وصف تو اشیاء زبانند زبانند جز مدح تو را خلق نخوانند نخوانند گل‌های جنان بی‌تو خزانند خزانند با آنکه مقام تو ندانند ندانند پیوسته روانند روانند روانند تا دور مزار تو بگردند روان‌ها بوی خوش جنت ز غبار قدم توست عیسای مسیح آنچه که دارد ز دم توست حاتم که کریم است، گدای درم توست تو دست خدا هستی و هستی کرم توست تنهـا نـه فقـط سامره‌ی دل حرم توست هر جا نگرم از تو عیان است نشان‌ها تو درِّ گرانمایه‌ی دَه بحر کمالی تو مهر فروزانِ سماواتِ جلالی تو عبد، ولی عبد خداوند جمالی احمد رخ و حیدر ید و صدیقه خصالی دوم حسن از حسن خدای متعالی ای شاهد حُسن ازلت چشم زمان‌ها ای خلقِ سماوات و زمین خاک در تو ای چار علی آمده جد و پدر تو ای منتقم آل محمّد پسر تو پیوسته سلام از طـرف دادگر تو بر مهدی و بر نرجس نیکو سیَر تو مهدی که بُوَد در کف او خط امان‌ها * * ای در جگر شیعه شررهای غم تو ای ارث تو از مادر تو عمر کم تو با آنکه بوَد عرش به ظلِّ علم تو خم شد کمر چرخ ز بار الم تو دارند به یادت همه در سینه فغان‌ها با آنکه وجودت همه جا تحت نظـر بود از نور تو لبریز دل جن و بشر بود وز علم تو دشمن را احساس خطر بود هر جا که خبر بود، فقط از تو خبر بود پیوسته تو را قوت و غذا خونِ جگر بود پُر بود دلت روز و شب از درد نهان‌ها افسوس که شد گلشن عمر تو خزانی آه ای جگرت سوخته از سوز نهانی دادند تو را زهر در ایام جوانی جان شد به لبت از ستم دشمن جانی شد کار محبان ز غمت مرثیه‌خوانی جوشید شرار از نفس مرثیه‌خوان‌ها بگذار که با سوز جگر یار تو باشم بگذار که پیوسته گرفتار تو باشم هر چند که خوارم چه شود خار تو باشم افتاده به خاک ره زوّار تو باشم با مهدی موعود عزادار تو باشم هر چند بوَد شرح غمت فوق بیان‌ها ✍استاد . @navaye_asheghaan
. می‌وزد طُرفه نسیمی که دم روحانی‌ست همه جا جلوه‌ی یار و همه جا نورانی‌ست شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی‌ست هشتمین روز همایون ربیع الثّانی‌ست از محیط عظمت گوهر زهرا آمد البشاره حسن دیگر زهرا آمد آمد از برج ولایت قمر یازدهم یا ز دریای امامت گهر یازدهم یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم حجّت یازدهم دادگر یازدهم خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش می‌برد دل ز همه حُسن حَسن در حسنش کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت حَسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت یازده ماه به یک آینه در یک صورت عجبا یک پسر و این‌همه مجد و عظمت خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک این پسر کیست که پیر خردش خاک در است به خدا از همه خوبانِ جهان، خوب‌تر است این پسر آینه‌ی طلعت خیر البشر است بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است صلوات همه بر ماه جمال پدرش پدر و مادر من باد فدای پسرش عسکر او ملک و حوری و جنّ و بشرند پرتوی از رخ او اختر و شمس و قمرند خلق عالم به گدایّی درش مفتخرند همه خوبان جهان منتَظِر منتَظَرند منتَظَر کیست همان حجّت ثانی عشر است یوسف فاطمه مهدی خلف این پسر است این پسر، والی شهر قَدَر و مُلک قضاست این پسر، عیسیِ جان با نَفَس روح فزاست این پسر شافع و فریادرس روز جزاست این گل باغ علیّ بن جواد بن رضاست روی حق، حُسن نبی، بازوی حیدر دارد آنچه خوبان همه دارند، فزونتر دارد اهل معنی ولی ذوالمننش می‌خوانند اختران جمله مه انجمنش می‌خوانند عارفان واقف سّر و علنش می‌خوانند پای تا سر همه حُسن و حَسنش می‌خوانند سرو قد، ماه جبین، گلرخ و شیرین دهن است حسن است این، حسن است این، حسن است این، حسن است دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش مهر افتاده به خاک قدم زوّارش همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش همه جا سامره با یاد گلِ رخسارش مُلک پهناور هستی به قدومش گلشن دیدۀ حضرت هادی به جمالش روشن ای دل اهل ولا زائر سامرّایت کعبۀ خلق جهان روی جهان آرایت حَسن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت فرش از بال ملائک حرم زیبایت ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت شود آیا که برم سجده به خاک حرمت؟ کیستی تو پسر فاطمۀ زهرایی نبوی خُلق و علی خوی و حسن سیمایی جلوه‌ی سیزدهم، یازدهم مولایی حسن عسکری و گوهر ده دریایی مکتبت بندگی و دوستی و هم عهدی‌ست پدرت هادی و فرزند عزیزت مهدی‌ست من کی‌ام بنده‌ی آلودۀ دربار توأم گنهم کرده گرفتار و گرفتار توأم با دو دست تهی خویش، خریدار توأم چه کنم تو گل من هستی و من خار توأم دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی بپذیریّ و بخوانیّ و جوابم نکنی نگهی بر من و بر دیده‌ی گریانم کن نظری بر دل و بر حال پریشانم کن غرق عصیانم، غرق یم غفرانم کن بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن هر که‌ام، هر چه بدم، «میثم» این درگاهم ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللّهم استاد . @navaye_asheghaan
. باز در سینه غمی هست عیان خواهد شد گلی از گلشن سادات خزان خواهد شد او غریب است و به امید رضا آمده است دل خواهر به برادر نگران خواهد شد از غم دوری رخسار تو گریان شده ام هم به شوقت به خدا راهی ایران شده ام غم هجران تو آشفته و بیمارم کرد باعث رنج و غم و محنت بسیارم کرد همه ی آرزویم دیدن رخسار تو بود در وطن مضطرب و بی کس و بی یارم کرد خواهرت دل نگران است کجائی آقا به رهت منتظرم تا که بیائی آقا ای همه صبر و قرارم دل من تنگ شده خسته از این همه نامردی و نیرنگ شده جمع سادات در این قافله مشتاق تواند کربلا در نظرم تازه شده جنگ شده مردم این جا به علی دوستی عادت دارند و به سادات عنایات و ارادت دارند پیش چشمان ترم باغ گلی پرپر شد کوهی از غم به خدا همدم این خواهر شد جمعی از همسفرانم که ز پا افتادند زین مصیبت به خدا دیده ی زهرا تر شد شکر لله که به ما هیچ جسارت نشده معجری از سر این قافله ات کم نشده اهل قم آمده و عرض ارادت کردند با چه لطفی به من خسته محبت کردند همچو مادر که به فرزند دهد دلداری لطف کردند به ما جمله عنایت کردند شهر قم در هیجان است که گوهر دارد عطری از باغ گل موسی جعفر دارد دیده بگشا و ببین حضرت دلدار آمد غم به دل راه مده مونس و غمخوار آمد خیز و بنگر که رضا آمده نزدت بی بی چون طبیبی که به بالین تو بیمار آمد دیده بگشا و ببین لاله ی خوش بو آمد نور باران شده قم ضامن آهو آمد شعر این جا که رسید من ز نوا افتادم مات و مبهوت شدم یاد شما افتادم دل سفر کرد به بین الحرمینت ارباب یاد غم های شه کرب و بلا افتادم خواهری آمد و از غم به دلش شیون و شین قد او خم وَ ذکر لب او بود حسین . @navaye_asheghaan
هر صبـح پس ‌از نـافلہ با عرض سـلامے ما رزقِ خود ازسفره‌ے گرفتیم دیـوانہ‌ے بیـن الحـرمیـنیم و بـہ سیـنہ تصویر قاب گرفتیم صبحتون حسینی💚🌤 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣ 🌱خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست... ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست... 🌱قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت... که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست... 🤲
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها: سبو روی لبش جز ذکرِ خِیر خم نمی آید و این یعنی کبوتر جز پی گندم نمی آید اسیر عشق راهش را به عشق آباد پیدا کرد که عاشق هرگز از راهی که گردد گم ؛ نمی آید از این شهری که بانو هست شیطان دور افتاده پی این گنج هرگز مار یا کژدم نمی آید در این وادی عشق آباد غیر از ذکر "یا زهرا سلام الله علیها" بر لب مردم نمی آید نه مشهد بلکه شهر شاه بانو مال سلطان است ملک بی اذن صاحبخانه سمت قم نمی آید به اذن حضرت سلطان علی موسی الرضا جبرییل برای نوکری جز نوبت هشتم نمی آید برای نوکری خوب است جبرائیل وقتی که روی لب های او جز "چشم ای خانم" نمی آید تولی و تبری را از اینجا یاد می گیرد کسی که عاقبت بر پای این خورشید می میرد أللهم العن الجبت والطاغوت و الأت و العزا الي يوم القيامة علی رضوانی @navaye_asheghaan
حاشا که راه عاشقی بی دردسر باشد حاشا که عاشق شام هجرش را سحر باشد سهمش پریشانی‌ست حیرانی‌ست ویرانی‌ست خواهر که از حال برادر بی خبر با شد این راه را با شوق دیدار تو طی کردم راضی مشو باغ امیدم بی ثمر باشد انگار تقدیرم فراق توست پس باید با نا امیدی چشم گریانم به در باشد دارم جواب نامه ات را می دهم اما با نامه ای که دستخطش چشم تر باشد تنها به اینجا آمدم اما خیالت تخت حاشا که در قم مردمان بدنظر باشد حتی اگر داغ تو را در طوس می دیدم دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد آری تو هم هرگز نمی دیدی که ناموست با قاتلانت چند منزل همسفر باشد در ازدحام مردمان بدنظر باشد در زیر پای اسب ها دنبال سر باشد @navaye_asheghaan
روزگارم با گدایی از شما سر می شود با زیارت حالِ من هر بار بهتر می شود کیمیا گرد و غبارِ سنگفرشِ صحنِ توست هرچه می آید در اینجا قیمتی تر می شود خاک را گوشه نگاهی از شما زر می کند یک کلاغِ رو سیاه اینجا کبوتر می شود "من سگ آلوده ام اما پناهنده شدم" سگ اگر در کهف تو آید مطهّر می شود دور تا دور ضریحت سائلان صف بسته اند رزق و روزی گدا اینجا مقدّر می شود در حضور گنبدت خورشید سوسو میزند آسمان با نورِ این گنبد منوّر می شود زائرِ قبرِ کریمه زائرِ قبر رضاست زائرِ قبرِ تو محبوبِ برادر می شود می شود تسکین دردم عطرِ یاسِ این حرم هر زمانی که دلم بی تابِ مادر می شود گریه در گریه به یادِ آن مزارِ بی نشان زائرِ تو زائرِ زهرای اطهر می شود دم به دم در این حرم رزق مکرر می رسد "فیض قبر مادری از قبر دختر می رسد" آمدی با حضورت عاشقی آسان شده قم به یُمنِ مَقدمِ تو وادی ایمان شده چادرت را تا تکاندی مثلِ دریا شد کویر روزیِ ما روز و شب از لطفِ تو باران شده مهرِ تو سایه زده روی سرِ ما سالهاست فخرِ ما همسایگی با خواهرِ سلطان شده هر زمان که سینه ای پر درد آوردم حرم دردهایم با سلامی محضرت درمان شده دستِ خالی بر نمی گردد یقیناً از بهشت زائری که آمده در محضرت مهمان شده گرچه عمرِ تو شبیه فاطمه کوتاه بود گرچه سهمِ تو از این دنیا فقط هجران شده آمدی و بر سرِ تو اهل قم گل ریختند ببین جمع عاشقانت ناقه ات پنهان شده اذن روضه می دهی بانو؟! بگویم از غمت؟! یادِ زینب کرده ای؛ چشمانِ تو گریان شده دست بسته؛ در میان سایه ی نامحرمان دختر خورشید کوچه کوچه سرگردان شده جای گل از کربلا تا شام در هر کوی و بام سنگ و خاکستر نثار قاری قرآن شده *** بارها از کار قلب من گره وا کرده ای رخصت کرب و بلایم را تو امضا کرده ای @navaye_asheghaan
" این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است " جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است جایی که شهر قم ، حرم آل فاطمه ست تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مزار گم شده را پخش می کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه ، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده ام امام رضا ، جان خواهر است مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب های اصغر است زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش در این دقایقی که نفس های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده ، باز شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است @navaye_asheghaan
زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت از داغ برادرش مرتب می سوخت هر جا که سَرِ دردِ دِلش وا می شد می گفت: امان از دل زینب... می سوخت   @navaye_asheghaan
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ‌ی ﺟﺎﻧﻢ دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ... ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ به‌خدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ! ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ... حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ‌ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ‌ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ... ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست اینجا زدن فاطمه‌ها حرف کمی نیست ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ از مردم نامرد دراینجا اثری نیست در شهر قم از ضربه‌ی سیلی خبری نیست... ✍ @navaye_asheghaan
|⇦•شبی که .... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" "السلام عليك يا بقيّة الله في أرضه، السلام عليك يا صاحب العصر والزمان، سَلامٌ عَلَی آلِ یس"   شبی که ختم خواهد شد دَم صبحش به دیداری هزاران ساعتش والله می‌ارزد به بیداری   سحر از تاب گیسویت به گوش باد گفتم گفت: عجب ياري، عجب ياري، عجب ياري   منِ بی عرضه حتی عرض حاجت‌ها می‌لنگم گره در کار خود انداخته‌ام وقت گرفتاری   چه بر می‌آید از دست مَنِ درمانده جز گریه اقلاً دل خوشم با چشمهایم کرده‌ام کاری   برای سنگ طفلانِ سر کویت سر آوردم بیا دیوانه‌ات را مفتخر گردان به آزاری   وَبال معصیت بال عروجم را ربود از من کبوتر قفس ول می‌کند اما به دشواری   قرار از ابتدا این بود بال هِجر بردارم ببین حالا چگونه شُهره ي شهرم به سرباری   گریز از ناگزيريِ فراغت کاش ممکن بود چه چاره دارد این بی چاره‌ی تو غیر ناچاری   شهیدانِ تَکَلُّم کُشتگان نُطقِ معشوق‌اند بیا تکیه بزن بر کعبه، ذبحم کن به گفتاری   اگر چه ظرف من ظرفيتش در حدِ مِهرت نيست نديم كاسه ام را خالي از لبخند بگذاري   خودم خاک کف پای تو هستم حضرت‌ عباسی‌ به قول لات‌های بامرامِ کوچه‌بازاری به جز تو رو به هرکس می‌زدم رو می‌گرفت از من هواي اين گداي مانده از هر خانه را داري   @navaye_asheghaan