.
📃 اشکیم و میچکیم به پای شما فقط
🎙 #مدح از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #میلاد_حضرت_زینب_۱۴۰۱
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #حضرت_زینب "س"
اشکیم و میچکیم به پای شما فقط
تقدیم میشویم برای شما فقط
قلب تمام ما، شده جای شما فقط
اصل است تا همیشه رضای شما فقط
خوابیم و بی محبّتتان پا نمیشویم
بی شور عشق، آدم دنیا نمیشویم
ای سرو سربلند گلستان اهلبیت
ای تا ابد فروغ شبستان اهلبیت
زهراترین مدافع میدان اهلبیت
مدیون جانفشانی تو، جان اهلبیت
زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت
دنیای شیعه از نفساش آبرو گرفت
دنیا ندیده از تو کسی سرفرازتر
از هرچه جز خدای جهان بینیازتر
در بیت مرتضی ز همه دلنوازتر
نام تو هست از همگان چارهسازتر
شاعر شدم برای تو و خانوادهات
ای هرچه زندگیست، فدای ارادهات
جز مادری که بوده ز دنیا بزرگتر
فضل تو از تمامی زنها بزرگتر
مریم بزرگ، زینب کبری بزرگتر
دریای صبر بودی و حتّی بزرگتر
غیر از تو صبر، مرجع دیگر نداشته است
بیچاره آنکه مهر تو در سر نداشته است
ای آفتاب، سرزده از صبح خانهات
حبّالحسین، مشق شب عاشقانهات
افتاده بار عشق تماماً به شانهات
نقش است در حیات امامت، نشانهات
نامت برای فاطمه قند مکرر است
چشمت گرهگشای دل تنگ حیدر است
رنگ خداست تابوتب زندگانیات
وقف حسین گشته، تمام جوانیات
تا حشر جاودانه شده جانفشانیات
بیمثل مانده خواهری جاودانیات
آغاز شد تنفّس دنیات با حسین
ای اوّلین ترانهی لبهات یا حسین
ای قلب بی قرار، قرار دل حسین
نقش دل تو، نقش و نگار دل حسین
آیینهی همیشهکنار دل حسین
لبخند تو شکوه بهار دل حسین
ای لحظهی نخست دلآرام تو حسین
تقدیر عاشقانهی فرجام تو حسین
زینب شدی که زینت مولای ما شوی
فتوای سرخ و مرجع والای ما شوی
نامی بزرگ در شب غمهای ما شوی
آیینهای به عفت دنیای ما شوی
ما را گدایی از تو چنین رو سفید کرد
اشک غمت گناه مرا ناپدید کرد
حاج محمود کریمیVeladat_Hazrzat_Zeinab_Karimi_1402_a.mp3
زمان:
حجم:
10.55M
زینب رسید و خاک جهان عطر و بو گرفت
دنیای شیعه از نفساش آبرو گرفت
🌺 #مدح_حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
🎤حاج #محمود_کریمی
#میلاد_حضرت_زینب
بنام خدا
سرود ولادت حضرت زینب س
آهنگ پیشنهادی؛
#آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا#
"" "" "" "" "" ""
مژده بادا عاشقان دلبند زهرا
آمده
مایه ی آرامش و آرام دل ها
آمده
داده خالق بر علی وفاطمه یک
دختری
انس و جن حور و ملک بهر
تماشا آمده
ای که هستی بهرما چون جان و
تن
تهنیت ها برشما یابن الحسن
"" "" ""
باید امروز ازدل و از جان نمائیم
زمزمه
خرم و دلشاد باشیم ازته دل ما
همه
مرد و زن پیر و جوان گوئیم با
صوت رسا
تهنیت برآل طاها و علیُّ وفاطمه
ای که هستی بهرما چون جان و
تن
تهنیت ها بر شما یابن الحسن
"" "" "" ""
هست جاری همچو روزی اشک
شوق مجتبا
می نماید آن برادر زیر لب هردم
دعا
رفته از شادی ز یادش محنت و
آلام و غم
او ز یُمن این ولادت می کند شور
و نوا
ای که هستی بهرما چون جان و
تن
تهنیت ها بر شما یابن الحسن
"" "" "" "" "
دارد حال ماسوا دردانه ی زهرا
حسین
می کند از شوق شادی غصه را
حاشا حسین
می نماید عاشقانه بر رخ زینب
نظر
با نگاهی گشته یاران واله و
شیدا حسین
ای که هستی به ما چون جان و
تن
تهنیت ها برشما یابن الحسن
" "" "" "" "
سالهاست اهل قلم گفتگو ها
می کنند
قطره ها قدر توان مدح دریا
می کنند
دم ز زینب می زنند مرد و زن
پیر و جوان
در مقام عاشقی شور برپا
می کنند
فاخر درمانده ام شادمان و
خرمم
می شمارم دم به دم لحظه ها
را مغتنم
و
کرده برمن توصیه مادرمرحومه
ام
درجهان تا زنده ام دم ز زینب
من زنم
ای که هستی به ما چون جان و
تن
تهنیت ها برشما یابن الحسن
"" "" "" "" "
«اشعار آیینی»
گنجینه اشعار مذهبی و انتقادی اجتماعی ترکی و فارسی
اثر طبع:مسلم فرتوت فاخر
السلام ای دختر سلطان دین
السلام ای زینت عرش برین
السلام ای تالی خیرالنسا
السلام ای جلوه ی اهل کسا
السلام ای دختر حبل المتین
وارث حلم امیرالمؤمنین
السلام ای بانوی مردآفرین
گفته بر صبرت خدایت آفرین
رخصتی ده تا بگویم شرح تو
فرصتی ده تا بگویم مدح تو
مدح تو فوق بیان و درک ماست
مدح تو کار خدای ماسواست
ای امیر المؤمنین حیران تو
حضرت روح الامین دربان تو
انبیا و اولیا پابست تو
گریه ی ماه محرم دست تو
عالم و آدم گدای خوان تو
ما همه شرمنده ی احسان تو
ای سراپا عصمت و عز و وقار
حضرت صدیقه را آئینه دار
ای فدای ذکر یارب یاربت
ای ملائک عاشق اشک شبت
از تو خواهش می کند خون خدا
در نماز شب کنی او را دعا
ذوالفقار حیدری در کام تو
کوفه با تیغ سخن شد رام تو
تو حسین بن علی را یاوری
کشتی نوح خدا را لنگری
ای که نامت ذکر هر روز و شب است
ای خدا فرموده نامت زینب است
ای فدای نام تو عالم همه
تو حسینی یا حسن یا فاطمه
بعد زهرا بر زنان سرور تویی
بر حسین بن علی مادر تویی
بعد زهرا دیده ای رنج و محن
گریه کردی بهر مادر چون حسن
بعد زهرا دیده ای شق القمر
بسته ای با معجرت فرق پدر
بعد زهرا دیده ای داغ پدر
بعد زهرا دیده ای لخت جگر
بعد مادر دیده ای رنج و بلا
با برادر بوده ای کرب و بلا
پیکر صد چاک اکبر دیده ای
ای بمیرم ذبح اصغر دیده ای
دیده ای خون خدا مضطر شده
دیده ای سبط نبی بی سر شده
آمدی از خیمه ها با چشم زار
زینبا کردی عبور از نیزه زار
آمدی در قتلگه با اشک و آه
دیده ای تو پیکر صد چاک شاه
با دلی آرام و قلبی استوار
دست بردی بر تن خونین یار
لب گشودی کای خدایا کن قبول
این قلیل قربانی از آل رسول
#محمد_رستمی
#ولادت_حضرت_زینب_س
.
ایام #میلاد_حضرت_زینب
...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
تویی جگرگوشه ی آل کسا
به درک تو عقلِ رسا، نارسا...
چشم علی محو تماشای تو
به جای پای فاطمه پای تو...
تو بودهای سنگ صبور همه
تو بردهای فیض حضور همه...
دفاع تو، صبر تو، احساس تو
حسین تو، حسن تو، عباس تو...
روی تو حسرتِ دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتّی به خواب
خاک رهت به عرش پهلو زده
پیش قدِ تو سرو زانو زده...
مدرسه ی تو دامن فاطمه
معلّمی ندیده و عالمه
صدای تو دل از علی میبرد
ناز تو را فاطمه هم میخرد
فاطمه فخر مصطفی بر همه
از تو ولی، فخرکنان فاطمه...
نیست فلک به قدر، هم پایهات
ندیده همسایه ی تو سایهات
عمه ی ساداتی و زینِ اَبی
عقیله ی هاشمیان زینبی
لبت «یکی گوی» دو تا نگفته
هرچه شنیده جز خدا نگفته
ولادتت ولادت گریه بود
گریه ی تو شهادت گریه بود
ای تو، به هر غمی امید حسین
کشته ی عشقی و شهید حسین
تو روح صوم و معنی صلاتی
تو ساحل سفینه ی نجاتی...
نام شما هر دو به دنبال هم
آینه ی همید و تمثال هم
معنی اگر ز خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست...
#استاد_علی_انسانی✍
#ولادت_حضرت_زینب
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها
************
السلام ای دخترِ والا مقامِ فاطمه
زینب ای آیینه دارِ صبح و شامِ فاطمه
جلوه کرده در وجودِ تو تمامِ فاطمه
آمدی دنیا و دنیا شد به کامِ فاطمه
گرچه ای بانو تو سر تا پا شبیهِ مادری
در زمین و آسمان زینت برای حیدری
جمعِ زهرا و علی ، بالاتر از باور تویی
وارثِ حجب و حیا و عصمتِ مادر تویی
کوهِ صبری که بُوَد از کوه محکم تر تویی
زینتِ حق حیدر است و زینتِ حیدر تویی
نامِ زیبای تو را خالق معین کرده است
با تو یا زینب ، ولایت را مزیّن کرده است
کیستی بانو؟ تویی جمعِ صفاتِ پنج تن
در شجاعت چون حسین و در کرامت چون حسن
دیده ی تاریخ مثل تو ندیده شیر زن
کفر می لرزد به خود هر گاه می گویی سخن
هر زمان مثلِ علی تفسیر قرآن می کنی
با کلامت نامسلمان را مسلمان می کنی
دفترِ عمرِ تو غرقِ عشق باشد خط به خط
هر زمان حرفِ فداکاری است می آیی وسط
بارها و بارها در وصفِ تو گفتم غلط
چون که اوصافِ تو را معصوم می فهمد فقط
انبیا و اولیا را برده صبرت زیرِ دین
ما کجا و مدح تو! مدحِ تو باشد با حسین
ثبت گشته مدحِ تو در متنِ دیوانِ حسین
آمدی دنیا که باشی روح و ریحانِ حسین
روز اول تا رسیدی روی دامانِ حسین
رازِ لبخندِ تو را فهمید چشمانِ حسین
بینِ آغوشِ حسینت چشم هایت باز شد
از همان دم عاشقی بینِ شما آغاز شد
با نگاهت قول دادی تا که باشی یاورش
عهد بستی با حسینت تا شوی پیغمبرش
نذر کردی تا شوی پروانه ای دورِ سرش
هم که بعد از فاطمه باید تو باشی مادرش
کربلایی شد دلم با اشک می گیرم وضو
یادم آمد از وداع و بوسه ی زیر گلو
یادم آمد جای مادر بوسه بر حنجر زدی
یا که در گودال بر او مادرانه سر زدی
ناله ها با دیدن آن لاله ی پرپر زدی
رو به یثرب حرف هایی را به پیغمبر زدی
یا رسول الله، یا جَدّا ، حسینت را ببین
زینتِ دوش تو افتاده رها روی زمین
**********************
#رضا_یزدی_اصل✍
#مربع_ترکیب
.
السلام علیڪ یا زینب کبری
به احتــرامِ شــکوهِ همـیشه کامل تو
سزد که سجده کند کوه در مقابلِ تو
قسم به غیرتِ دریادلان یقیــن دارم
فراتر از دلِ دریاست وسـعتِ دل تو
تمامِ زینت هفت آسمان به نامِ علی
و هست زینت نامِ علے فــضائل تو
بلند مرتبه هستے و از عجایب نیست
اگر که بوسه زند آسمان به محملِ تو
تو آفریده شدے تا که زینِ اب باشی
صفات حیـدرِ کرار گشتــه شاملِ تو
امام هم به تو گفته است التماسِ دعا
چه دیده بود حسین از تو و نوافلِ تو
تو دست بسته شکستے غرورِ دشمن را
اسیرِ عشــق ، امیران شــدند سائلِ تو
اگرچه امِّ مصائب شــدے در اوجِ بلا
اگرچه با غمِ ایام شــد عجین گِل تو....َ
جمیل گشت به چشــم تو هر بلا زیرا
هر آنچه میلِ خدا بوده گشته مایلِ تو
به گوشه چشم تو از کف دهم دل و جان را
نگاه کن که شــوم خاکِ پای بیدلِ تو
قبول کن تو مــرا چون مدافعان حرم
بگیر جان مــرا گرچه نیست قابل تو
********************
#رضا_یزدی_اصل
#مدح_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#غزل_مدح
.
#مدح_حضرت_زینب
فاطمه ترین
سلام چشمه ي بقا ، سلام فخر اوليا
سلام نجمة السما ، سلام مرد كربلا
سلام فاطمه ترين ، مليكه عرش برين
دست خدادرآستين،سلام اُخت ُ الشهدا
سلام بي بيِ گلم ، بهانه ی توسلم
مهرتودرآب وگلم سجده به خاك تو روا
بنام نامي ولي ، به ذوالفقارسيقلي
قسم به حضرت علي تويي قدرتويي قضا
كفيله اي كامله اي ، وجيهه اي فاضله اي
تودرد راحوصله اي به غصه داده اي شفا
سيدة الـعقائلي ، رفيعة المـنازلي
مُحلِل المسائلي ، دقيق مثل مرتضي
شجاع وبي واهمهاي تو عرش را قائمهاي
ادامه ی فاطمه اي ، شفيعه روز جزا
رَضيعة ُ الولايتي ، مليكه ی قيامتي
چوكوه پرصلابتي وصف تو كار انبيا
بليغه ای،فصيحه ای، عليمه ای، فهيمه ای
حكيمه ای ،كريمه ای ، اَجَلّ ِ نعمت خدا
وقار در كمال تو ، جلال در جمال تو
شكوه بي زوال تو ، نميرسي به انتها
نائبةُ الامامي و ، واجب الاحترامي و
تيغه ي در نيامي و ، صِـدرنشين انّما
وَليدَة الفِـصاحتي ، اصیل و با درایتی
چه ساحتي مساحتي ، شبيه ام النجبا
شريكة الشَهيدي و...درعشق روسفيدي و...
جميل ، هرچه ديدي و ... و البلا ُٕ لِلوَلا
چه كوثري چه دختري چه خواهري چه ياوري
چه مادر ِ برادري ، تويي عزيز مجتبي
توفاتح الفتوحي و پير و مرادنوحي و
برتن خسته روحي و عصاره آل عبا
به فاطمه سليله اي ، سَيدةُ الجَليله اي
تومريم قبيله اي ، دراوج عفت وحيا
به سينه رمزورازي و... غرورجانمازي و...
فراز در فرازي و... شأن نزول هل اتي
معني خيرالعملي ، فاطمه در تو منجلي
عابده ي آل علي ، تويي تو قبله ی دعا
تومنحصر به فردي و اميردرنبري و ...
تو مرد مرد مردي و شكوه قدرت خدا
اسوه شده زندگي ات عبادت و بندگي ات
شيوه رزمندگي ات ، مشق شب فرشته ها
محورعالميني و ... فروغ مشرقيني و...
توبعثة الحسيني و... بطلة ارض كربلا
غصه وغم مجانبت مرثيه قوت غالبت
سلام برمصائبت سلام دائم البكا ...
#روح_الله_قناعتیان✍
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
.
#ولادت_حضرت_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
به دل توسل و بر لب ترانه ها دارم
به سینه باغِ بهار از جوانه ها دارم
نه قصه های بدیعِ تخیلی، در ذهن
نه شعر و شور و غزل از فسانه ها دارم
به واژه گفتم اگر مدحِ بیکران داری
بیار که سخن از بیکرانه ها دارم
چگونه شرح بگویم، "اَشَدُّ حُبَّاً" را
نَمی ز ترجمه اَش، از نشانه ها دارم
سخن ز عاشق و معشوقِ وادیِ ازل است
یقینِ مطلقم و نِی گمانه ها دارم
بر آن شدم که بگویم، خدائیِ رب را
تَرَنُّمی کنم، عشقِ حسین و زینب را
به صحنِ صبحِ اَلَست، عاشقی مهیا شد
خدای عَزَّوَجَل، طالبِ تمنا شد
هر آنچه بود ز خلقت، به صحنِ عشق آمد
هر آنکه آمد، از آن عاشقی مبرّا شد
به انبیاء که نوبت رسید، یک جرعه...
ز شهدِ جامِ بلا، هر یکی پذیرا شد
ز اولیاء گذشت و رسید ختمِ رسل
هزار جرعه، مِیِ عشق را تقاضا شد
محمد و علی و فاطمه، حسن وَ حسین
نگاهشان بسوی شاهکار زهرا شد
حسین، گرچه به "قالوا بلا" سرآمد بود
عقیله ی حرمش، ذوبِ عشق سرمد بود
بنازم آن دلِ خون را، که شد شریک حسین
فدای آن دلِ دریا، که شد شریک حسین
منادیِ ازل، آوای ختمِ مَستی داد
به آن سلاله ی طاها، که شد شریک حسین
هر آنچه از غم و درد و بلا به او دادند
بجان خرید همانجا، که شد شریک حسین
نماند عاشق و مستی میانِ میخانه
به غیرِ زینب کبرا، که شد شریک حسین
چقدر چشمِ خدا بینَش، آنهمه غم را
قلیل دیده و زیبا، که شد شریک حسین
هر آنچه ریخت ز جامِ حسین، او نوشید
هر آنچه ماند قیام حسین، او کوشید
دَمی که رفت ز کف، راهِ چاره در گودال
دو دست، زیرِ تنِ پاره پاره در گودال
شروع کرد از آنجا جهادِ تبیین را
نکرد با بدنش، استخاره در گودال
میانِ عربده های اَراذل و اوباش
بسوی قبرِ نبی کرد اشاره در گودال
که بی عبا و عمامه، حسینِ تو افتاد
ز صدرِ زین به زمین، چون ستاره در گودال
کشیده شد، ز سرِ اهلبیتِ تو چادر
و ماند اهلِ حرم، در نظاره در گودال
سری به نیزه، تنی زیرِ نعلِ دَه مرکب
رگِ بریده ی حلق است و بوسه زینب
از این به بعد شروع شد حکایت زینب
که خونِ حق زده امضا، ولایت زینب
هر آنچه بود هدایت، به یکطرف اما
حقیقتی است به نورِ هدایت زینب
پس از حسین، همه دینِ حق زمین میخورد
اگر نبود، حضورِ درایت زینب
قیامِ سیدِ سجاد هم محوّل بود
به ریشه های قیامِ ولایت زینب
زمینه سازِ قیامِ امامِ منتقم است
به اضطرار و دعا و عنایت زینب
به خیمه آتش و بر نیزه رفت قرآنت
ببین چه میکند این قوم، با اسیرانت
ز کعبِ نِی گله ای نیست، چشمها تیز است
ز چشمِ حرمله هیهات، بی حیا هیز است
خدا گواه، که پیشِ دروغِ اِبنِ زیاد
دروغِ شمرِ ستمگر، قلیل و ناچیز است
ز جای ضربه ی این تازیانه ها غم نیست
ز ناسزای سنان، خون ز دیده لبریز است
سرِ بریده ی سقا که غیرتُ الله است
ز شرمِ معجرِ پاره، به نیزه آویز است
به پیشِ چشمِ سه ساله، میانِ تشتِ طلا
ز خیزران لب و دندانِ ماه، خونریز است
بگو که منتقم آید، رقیه دق کرده
ز کار عقده گشاید، رقیه دق کرده
#میلاد_حضرت_زینب
#محمود_ژولیده ✍
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
به نام زینت مولا، به نام سیده زینب
شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب
به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران
خدا زد استقامت را به نام سیده زینب
نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها
که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب
فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما
قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب
ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی
که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب
نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر
بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب
پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد
کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد
به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب
غلامم من ، غلامم من ، غلام همت زینب
به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت
به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب
نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو
شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب
امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی
که دارد یادگاری در ، جهان چون حضرت زینب
چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا
بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب
هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها
نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب
الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد
بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد
حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد
چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد
الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند
اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد
تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که
کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد
چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی
که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد
زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که
چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد
به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را
همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد
اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر
به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر
سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه
سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها
سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها
ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها
که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟
که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها
تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر
بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها
سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی
ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها
به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم
که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها
دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر
ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر
علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری
حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری
من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم
حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری
زنی با دست بسته کرد مشت حیله ها را رو
زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری
به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل
ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری
زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده
نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری
بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها
نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری
حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب
نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب
#محمد_حسین_رحیمیان