|⇦•دیدن مشک دریده ات...
#سینه_زنی وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دیدن مشک دریده ات میگیره جون منو آخر
برای دست بریدت الهی من بمیرم مادر
عباسِ من خودت بگو چی شد کنار علقمه
چجوری تیرو از چشات بیرون کشیده فاطمه
شد آسمونم بی ستاره من موندم و این مشک پاره
دارو ندارمو گرفتن ام البنین پسر نداره
تو زمین خوردی و آتیش به دلِ امِّ بَنین افتاد
شنیدم صددفعه تو راه سرت از نی به زمین افتاد
برام سکینه گفت چطور رفته سرِ عمو به نی
پیش چشم زینب زدن سرش رو از پهلو به نی
اسمم رو از زهرا بپرسیدحالم رو از ابرا بپرسید
نشونی مزارِ ماه و از زینب کبری بپرسید
«ام البنین پسر نداره...»
@navaye_asheghaan
YEKNET.IR - zamine - vafat omolbanin 1401 - Banifatemeh.mp3
5.78M
|⇦•دیدن مشکدریده ات....
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یکی از ویژگی های بارز حضرت امالبنین (س) متواضع بودن ایشان بود. این بانوی مکرمه محو کمال و جمال امام علی (ع) بودند، تا حدی که در اشعارشان برگی از وصف خودشان نیاوردند و همه در مدح امیرالمومنین (ع) بود، که حضرت علی (ع) را در بزرگترین مرتبه قرار داد و خود را در کوچکترین جایگاه تعریف کردند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
...آری حسین ناجیِ موسی و آدم است
هرچه بگویم از کرمش باز هم کَم است
«صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین
ارباب ما معلم عیسی بن مریم است»
*استاد کلامی زنجانی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای که بر گلهای زهرا تو ارادت داشتی
بعد زهرا راه در گلزار جنّت داشتی
در مقام و منزلت آئینهی نور و کمال
مظهر شرم و عفافی و نجابت داشتی
از نگاه رأفتت عطر ولایت میچکید
بر امیر مؤمنان ایمان و الفت داشتی
عمر تو طی شد به طوف کعبۀ ایمان و عشق
دائماً از اشک خود غسل زیارت داشتی
عطر مادر باز هم پیچید در گلزار وحی
بس که بر گلهای زهرا تو محبّت داشتی
خواندهای خود را کنیز خانهی زهرا، ولی
محضر گلهای او قدر و شرافت داشتی
هم ادب آموز پرچمدار عاشورا شدی
هم برای بچههایت درس غیرت داشتی
در کنار علقمه عباس تو با خون نوشت
در قیام روز عاشورا شراکت داشتی
مادری میکرد زهرا جای تو در علقمه
جای آن رأفت که بر گلهای عترت داشتی
واژهی اُم البنین را خط زدی از دفترت
در دل از داغ بنین خود مصیبت داشتی
تاکه مردم را کنی بیدار از خوابی عمیق
با قیام گریههای خود رسالت داشتی
* *
هیچگه غافل مشو از حُرمت اُم البنین
ای «وفایی» از خدا هرگاه حاجت داشتی
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصَبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بودهای از دیرباز
ساختهای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتات، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتات، همسریِ آفتاب
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
* *
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیرهست بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون به رهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آوَرَد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقیاَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
✍ #محمود_ژوليده
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
زان روز که جامهی شرف پوشیدی
از کوثرِ نابِ معرفت نوشیدی
بر فاطمه کردی اقتدا، ام بنین
بر پیروی از امام خود کوشیدی
✍ #سید_هاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
نظر رو سوی باغ یاس داریم
ز بسکه بهر گل احساس داریم
همه دست توسل بهر حاجت
به سوی مادر عباس داریم
✍ #محمد_مبشری
@navaye_asheghaan
#واحد
#شهادت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
جان عالم فدای تو
فدای بچههای تو
من سینهزن شدم اگه
شاملم شد دعای تو
دست تو دادم عمری اشک چشا رو
به نیّت تو رفتم کرب و بلا رو
روضه خونِ کرب و بلا
روضه خونِ خونخدا
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
&&&&&&&&
بین روضه میری از حال
تا که میشه حرف گودال
جگرت پاره پاره شد
از غم غارت خلخال
عصر روز دهم خیمه شده غارت
اهل حرم راهی گشتن به اسارت
خون شد دلها،کرب و بلا
وقت آتیش به خیمهها
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
&&&&&&&&
دم آخر دیده وا کن
بازم یاد کربلا کن
دم آخر روضهای رو
با کام خشکت به پا کن
یادی از تشنهکام کرب و بلا کن
یادی از چشم و مشک و دست جدا کن
یادی از تیر و نیزهها
از سرهای ز تن جدا
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر:
مصطفی فروردین
@navaye_asheghaan
واحد
حضرت ام البنین سلام الله علیها
وامصیبت / سایه ای بر سر ندارم
وامصیبت / مادرم ، باور ندارم
وامصیبت / که دیگه پسر ندارم
بند اول:
روضه های کربلا برده امونم
یاد اون همه بلا قامت کمونم
میرم و یه گوشه از بقیع میشینم
یاد اون مصیبتا روضه میخونم
من شنیدم / کربلا محشر به پا شد
من شنیدم/ که ابالفضلم فدا شد
من شنیدم / دست او از تن جدا شد
وامصیبت
بند دوم:
من شنیدم مشک سقا رو دریدن
دست عباس منو از تن بریدن
من بمیرم از غم زینب مضطر
چون شنیدن کی بود مانند دیدن
من بمیرم / که به زینب شد جسارت
من بمیرم/ دلشکسته رفت اسارت
من بمیرم/ خیمه ها رفتن به غارت
وامصیبت
بند سوم:
آسمون اشک من دائم میباره
بعد عباسم حسین یاور نداره
من شنیدم که حسین لب تشنه جون داد
من بمیرم که حسین مادر نداره
واحسینا/ بی کفن صد پاره پیکر
واحسینا/ از قفا بریده حنجر
واحسینا/ جانم ای غریب مادر
واحسینا
#مرتضی_کربلایی
@navaye_asheghaan