#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای که بر گلهای زهرا تو ارادت داشتی
بعد زهرا راه در گلزار جنّت داشتی
در مقام و منزلت آئینهی نور و کمال
مظهر شرم و عفافی و نجابت داشتی
از نگاه رأفتت عطر ولایت میچکید
بر امیر مؤمنان ایمان و الفت داشتی
عمر تو طی شد به طوف کعبۀ ایمان و عشق
دائماً از اشک خود غسل زیارت داشتی
عطر مادر باز هم پیچید در گلزار وحی
بس که بر گلهای زهرا تو محبّت داشتی
خواندهای خود را کنیز خانهی زهرا، ولی
محضر گلهای او قدر و شرافت داشتی
هم ادب آموز پرچمدار عاشورا شدی
هم برای بچههایت درس غیرت داشتی
در کنار علقمه عباس تو با خون نوشت
در قیام روز عاشورا شراکت داشتی
مادری میکرد زهرا جای تو در علقمه
جای آن رأفت که بر گلهای عترت داشتی
واژهی اُم البنین را خط زدی از دفترت
در دل از داغ بنین خود مصیبت داشتی
تاکه مردم را کنی بیدار از خوابی عمیق
با قیام گریههای خود رسالت داشتی
* *
هیچگه غافل مشو از حُرمت اُم البنین
ای «وفایی» از خدا هرگاه حاجت داشتی
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصَبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بودهای از دیرباز
ساختهای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتات، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتات، همسریِ آفتاب
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
* *
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیرهست بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون به رهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آوَرَد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقیاَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
✍ #محمود_ژوليده
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
زان روز که جامهی شرف پوشیدی
از کوثرِ نابِ معرفت نوشیدی
بر فاطمه کردی اقتدا، ام بنین
بر پیروی از امام خود کوشیدی
✍ #سید_هاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
نظر رو سوی باغ یاس داریم
ز بسکه بهر گل احساس داریم
همه دست توسل بهر حاجت
به سوی مادر عباس داریم
✍ #محمد_مبشری
@navaye_asheghaan
#واحد
#شهادت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
جان عالم فدای تو
فدای بچههای تو
من سینهزن شدم اگه
شاملم شد دعای تو
دست تو دادم عمری اشک چشا رو
به نیّت تو رفتم کرب و بلا رو
روضه خونِ کرب و بلا
روضه خونِ خونخدا
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
&&&&&&&&
بین روضه میری از حال
تا که میشه حرف گودال
جگرت پاره پاره شد
از غم غارت خلخال
عصر روز دهم خیمه شده غارت
اهل حرم راهی گشتن به اسارت
خون شد دلها،کرب و بلا
وقت آتیش به خیمهها
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
&&&&&&&&
دم آخر دیده وا کن
بازم یاد کربلا کن
دم آخر روضهای رو
با کام خشکت به پا کن
یادی از تشنهکام کرب و بلا کن
یادی از چشم و مشک و دست جدا کن
یادی از تیر و نیزهها
از سرهای ز تن جدا
کُشته این روضه شما رو
والشمرُ جالسٌ علیٰ
مولاتی یا ام بنین
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر:
مصطفی فروردین
@navaye_asheghaan
واحد
حضرت ام البنین سلام الله علیها
وامصیبت / سایه ای بر سر ندارم
وامصیبت / مادرم ، باور ندارم
وامصیبت / که دیگه پسر ندارم
بند اول:
روضه های کربلا برده امونم
یاد اون همه بلا قامت کمونم
میرم و یه گوشه از بقیع میشینم
یاد اون مصیبتا روضه میخونم
من شنیدم / کربلا محشر به پا شد
من شنیدم/ که ابالفضلم فدا شد
من شنیدم / دست او از تن جدا شد
وامصیبت
بند دوم:
من شنیدم مشک سقا رو دریدن
دست عباس منو از تن بریدن
من بمیرم از غم زینب مضطر
چون شنیدن کی بود مانند دیدن
من بمیرم / که به زینب شد جسارت
من بمیرم/ دلشکسته رفت اسارت
من بمیرم/ خیمه ها رفتن به غارت
وامصیبت
بند سوم:
آسمون اشک من دائم میباره
بعد عباسم حسین یاور نداره
من شنیدم که حسین لب تشنه جون داد
من بمیرم که حسین مادر نداره
واحسینا/ بی کفن صد پاره پیکر
واحسینا/ از قفا بریده حنجر
واحسینا/ جانم ای غریب مادر
واحسینا
#مرتضی_کربلایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
ایثار از رفتار و الطاف تو میجوشد
مهر و محبت از دل صاف تو میجوشد
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید
در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید
پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب
دست توسل میزنم بر ساحتت امشب
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو تو را در عالَم خلقت شبیهی نیست
هم رتبهی عِلمت در این دنیا فقیهی نیست
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
برداشتی آرام سوی خانه گامت را
کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی
در تو خدا ظرفیت بسیار را میدید
فانی شدن در حیدر کرار را میدید
آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد
چون لیلهی قدر از هزاران ماه بهتر داد
مولا که دید از شوق داری در بغل عباس
فرمود با گریه: و ما ادراک ماالعباس
بانو عَلَم در مُشت عباس تو میچرخد
عالم سرِ انگشت عباس تو میچرخد
بانو گره خورده به کار ما، گشایش کن
امشب بیا ما را به عباست سفارش کن...
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
هر کس دلش با مرتضی عمری عجین باشد
جای تعجب نیست باید اینچنین باشد
عاشق در این درگاه گردد عارف باالله
وقتی که زانوی ادب روی زمین باشد
من حتم دارم خاتم انگشتر او را
نام علیِ مرتضی نقش نگین باشد
نامش اگر شد فاطمه پس حکمتی دارد
او جای زهرا آمده مسندنشین باشد
وقتی قمر دور سر خورشید میچرخد
باید که دستان خدا در آستین باشد
ام الادب، ام الادب، ام الادب بی شک
ام البنین، ام البنین، ام البنین باشد
جز او چه کس باید که بعد از کربلا عمری
سنگ صبور رنج زین العابدین باشد؟!
من سر فرود آوردهام در پیش این بانو
راز سر افرازی من قطعاً همین باشد
شاید دلیل اینکه مهدی تشنهی یاریست
تنها نبود اُمِّ سقا آفرین باشد...
✍ #سیدحسن_رستگار
@navaye_asheghaan
|⇦•اگر تیری....
#روضه وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*بگم یافاطمه، تو مدینه از صدای گریه شما مردم اعتراض میکردند، میگفتند یا علی به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز گریه کنه، اما من یه مادر سراغ دارم تو مدینه آزادانه گریه میکرد !
ام البنین .. می اومد کنار بقیع می نشست ... امشب نام مادری اومد که خیلی شجاع و قهرمان بود، خیلی با ادب بود ، ام البنین. این خانوم هم وقتی گریه میکرد، زنهای مدینه باهاش گریه میکردند، روضه میخوند، میگفت: عباسم! شنیدم کربلا عمودِ آهن به فرقت زدند، مادر!
بگو یااباالفضل، من هرکجا باشم، اون طرف دنیا هم که باشم، برا غمهات گریه میکنم ، آقا، امیدم تویی یا باب الحوائج ..
میگفت : عباسم!مادر، برام خبر آوردند وقتی عمود آهن به فرقت زدند، دست در بدن نداشتی ! عجیب روضه میخوند این مادر، منم یک جمله از زبون شما دلسوخته ها بگم، بگم بی بی جان : نبودی کربلا وقتی عمود به فرقِ عباست زدند، اباالفضل دست در بدن نداشت، یه مرتبه دیدند عباست با صورت روی زمین آمد ..*
نمیدانی که با دستِ بریده
زِ روی اسب افتادن ، چه سخت است
*من روضه ام را با یک سئوال از شما تموم میکنم، با صورت روز زمین اومدن یه طرف ، اما سئوال من اینه : اگه تیری توچشم باشه !
اگر تیری درون چشم باشد
نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
ابی عبدالله، کنار بدن عباس خیلی غریب بود ..."لَمّا قُتِلَ الْعَبّاسُ بانَ الْانْکِسارُ فى وَجْهِ الْحُسَیْنِ.."
عباس كه كشته شد، ديدند چهره حسين شكسته شد.وقتی کنار بدن عباسش رسید، رنگ از چهره اش پرید، رنگِ چهره امام حسین تغییر کرد، یه نگاه به بدن بی دست کرد، یه نگاه به فرقِ عمود خورده کرد ..آخه کنار دو تا بدن، قدرت زانوشو از دست داد، یکی کنار بدن علی اکبر(ع) بود، یگی کنار بدن اباالفضل (ع) .اما فرق داشتن با هم، کنار بدن علی اکبر وقتی نشست روی زمین، صدا زد جوان ها بیائید، جوانها اومدند، اما تا نگاهش به اباالفضل افتاد :"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ"ای کسی که غم و اندوه را از چهره امام حسین میبری. ای اباالفضل، ای عباس، نگاه به چهره عباس کرد، نیرو گرفت ...اگر علی اکبرم رفت، عباس دارم، اما کنار بدن عباس که دیگه کسی نبود، خودش تنهای تنها ، صدا زد :"الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی.."
هر کجای مجلس که نشستی ، به قصد فرج امام زمان ، یاحسین
@navaye_asheghaan