#روضه حضرت زهرا
#به روش شعر محور
#مرثیه
ناحله الجسم یعنی
نحیف و دلشکسته میری
جونی اما مادر پیری
بهونه ی سفر میگیری
امشب شب یتیمی ماست من اروم اروم میخونم توهم اروم اروم زیر لب بگو وای
مادرم وای مادرم
باکیه العین یعنی
بارون غصه ها میباره
چشمای مادر ما تاره
دیگه علی شده بیچاره
مردم مدینه هی گفتید به زهرا یاشب گریه کن یاروز گریه کن از امشب دیگه راحت شدید دیگه صدای زهرای مرضیه نمیااااد دیگه صدای مادر نمیاد ....
معصبه الراس یعنی
بستی سری و ک پر درده
رنگ رخ تو مادر زرده
تو کوچه کی جسارت کرده
قربونت برم مادر روزای اخر همش از بابام علی رو میگرفتی مگه چ اتفاقی افتاد مادر تو کوچه های مدینه .......جوری لگد خوردی که نمیتونی بلند شی از جات.....اخ مادرم همش دست ب دیوار میگرفتی
مادر مادر مادر .........جوری لگد خوردی که نمیتونی بلند شی از جات...
جای غلاف روی بازوهات
داری میری کنار بابا
مادر داری زینبت رو تنها میگذاری
مادر شرمنده ام مادر
توکوچههای مدینه دیدم
دارن میزنن تورو مادر
مادر مادر نتونستم کاری کنم
مادر مادر مادر .......
هیچکس ای وای من
نگفت تو کوچه ب اون کافر
نزن زنو جلوی شوهر
بمیره زینبت ای مادر
بمیرم برات مادر
من ایستاده بودم
دیدم ک مادرم را
دشمن گهی ب کوچه
گهی ب خانه میزد
الهی بشکنه اون دستی ک ب تو سیلی زد ...
الهی بشکند دست مغیره
که بین کوچه ها بی مادرم کرد ...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین.
#زمزمه
#بعد_از_شهادت
🏴 بند ۱
کجایی مادر ، بیا میان خانه مادر
کجایی مادر ، من و غم شبانه مادر
کجایی مادر ، ببین میان خانه ات ، به هر طرف از تو هست ، نشانه مادر
ای مادر ، به هر طرف تو را بینم ۲
ای مادر ، به چادر تو بنشینم
ای مادر ، ( ولی ببین چه غمگینم ) ۲
( مادر ، بستر سرخ و ، خون روی مسمار
همه نشونه های توست
مادر ، خاکِ رو چادر ، دستِ روی دیوار
همه نشونه های توست ) ۲
🏴 بند ۲
شکسته بالم ، ولی نمرده شوق پرواز
شکسته بالم ، ولی کنم دو بال خود باز
شکسته بالم ، ولی برای پر زدن ، به محضر تو مادرم ، شدم هم آواز
ای مادر ، ز غصه ی جدایی وای ۲
ای مادر ، ز درد بی وفایی وای
ای مادر ، ( بیا بیا کجایی وای ) ۲
( مادر ، بیا به خانه ، کنار ما بنشین
دختر تنهاتو ببین
مادر ، پیش حسن با ، گوشواره های خونین
دختر تنهاتو ببین ) ۲
#محمد_مبشری
#زمزمه
#شام_غریبان
#غسل_شبانه
🏴 بند ۱
شب تاریکه ، منِ ز دنیا دل بریده
شب تاریکه ، غریبم و با اشکِ دیده
شب تاریکه ، تن تو رو ای مهربون ، باید بشویم این زمون ، ای قد خمیده
یا زهرا ، به شستنت چه بی تابم ۲
یا زهرا ، با این چشای پر آبم
یا زهرا ، ( به فکر غسل مهتابم ) ۲
( باشه ، بدون یارِت ، به این سفر رفتی
علی رو تنها میذاری
باشه ، پهلو شکسته ، بی بال و پر رفتی
علی رو تنها میذاری ) ۲
🏴 بند ۲
به روی دوشم ، نمی دونم تویی یا حیدر
به روی دوشم ، میریم با هم به سمت داور
به روی دوشم ، مُردم اگر یا زنده ام ، میری ولی شرمنده ام ، من از پیمبر
یا زهرا ، به جای تو کفن پوشم ۲
یا زهرا ، غم تو می برد هوشم
یا زهرا ، ( نمی شوی فراموشم ) ۲
( باشه ، میون قبرت ، بدون حیدر رفتی
علی رو تنها میذاری
باشه ، با شرم حیدر ، سمت پیمبر رفتی
علی رو تنها میذاری ) ۲
#محمد_مبشری
مشابه سبک زیر خوانده میشوند 👇
واحد
به سبک #قدم_قدم_با_یه_علم
بلارو شاهده حسن،سپید شده تمام گیسوی حسن،شاهد روضه های غم،سپید شده تمام گیسوی حسن
هستی مجتبی نیلی شد
قاتل اون فقط سیلی شد
فرموده کشته ی زهر نیستم
بلکه قاتل من سیلی شد
میباره غصه در دل داره
خون مادر به رو دیواره
از فرط یک غلاف نامرد
یاس اون زخمی و بیماره
____________
بند دوم:
زار دیگه حال علی،مغیره طعنه زده بر عشق علی
تو کوچه ها کمون شده،غلاف زده شرر به همسر علی
از دنیا گله داره حیدر،
محزون حال قلب حیدر
کوه صبر خدا قد خم کرد
بسکه سنگینه داغ مادر
شاهد روضه ها بیماره،
بانی روضه ها مسماره
از فرط درد سینه زهرا(س)
بدجوری شب و روز میباره
یافاطمه، یافاطمه، یافاطمه یافاطمه یافاطمه....
@emame3vom
شعر:بنیامین رجبی
#کفیل
.
#واحد
#فاطمیه
زبان حال #امام_حسن علیه سلام
به سبک یا اباعبدالله حسین حاج یونس حبیبی
دستم تو دستِ مادرم
وای مادرم وای مادرم
من هم زمین خوردم باهاش
وای مادرم وای مادرم
میخواست بلند شه از زمین
وای مادرم وای مادرم
انگار که جون نداشت پاهاش
وای مادرم وای مادرم
گفتم مادر پاشو بریم
وای مادرم وای مادرم
آبروداری کن برام
وای مادرم وای مادرم
آخه خودت گفتی به من
وای مادرم وای مادرم
پاشو تو همراه شو باهم
وای مادرم وای مادرم
مادر خودت گفتی به من
وای مادرم وای مادرم
برا خودم مردی شدم
وای مادرم وای مادرم
تکیه به شونم کن بریم
وای مادرم وای مادرم
من راه رو نشونت میدم
وای مادرم وای مادرم
کاشکی که من میمردمو
وای مادرم وای مادرم
به چشمه خود نمیدم
وای مادرم وای مادرم
نقش زمین شدی و من
وای مادرم وای مادرم
صورت خونی تو دیدم
وای مادرم وای مادرم
مادر حلالم کن نشد
وای مادرم وای مادرم
تا که برات کاری کنم
وای مادرم وای مادرم
قدم کوچیک قدش بلند
وای مادرم وای مادرم
نشد که من يارى كنم
وای مادرم وای مادرم
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها #حسن_رضا_محمودی
@emame3vom
سلامتی و تعجیل در ظهور مهدی فاطمه(عج) صلوات
برای بچه های #مدرسه هم مناسب است
#کودکانه
.
.
.
#فاطمیه #هجوم_به_خانه_وحی
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#احمد_ایرانی_نسب
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @emame3vom
وقتی خدا دو لوح و قلم را درست کرد
نوری میان عرش معلی درست کرد
با نور فاطمه به جهان جان دمید و بعد
مارا گدای "اُم اَبیها" درست کرد
ما را شبیه خلقت بی انتهای خود
از خاک پای حضرت زهرا درست کرد
از اشک های مادر ما آب آفرید
با گریه های فاطمه دریا درست کرد
از تار و پود چادر مادر نخی گرفت
حَبلُ المَتین برای گداها درست کرد
اصلا دلیل خلقت دنیاست، فاطمه
نور خدا و زهره ی زهراست، فاطمه
بانوی آب و آینه، بانوی آفتاب
ای قطره های اشکِ نمازِ شبت گلاب
لبخند میزنی و نبی فکر میکند
این خنده ی خداست نشسته میان قاب
هم کوثر خدایی و هم بَضعَةُ الرَّسول
هم ذوالفقار و ذکر قیام ابوتراب
رزق تمام عالم از این خانه می رسد
حاجات اهل عالم از این خانه مستجاب
من هر نفس که بی تو کشیدم، گناه بود
هر لحظه که به یاد تو بودم، شده ثواب
ای چادر تو، سایه ی روی سر همه
یا فاطمه! فقط تو شدی مادر همه
حق را کنار سفره ی مولا شناختیم
از وصله های چادر زهرا شناختیم
با قطره های اشک به کوثر رسیده ایم
مادر تو را شبیه به دریا شناختیم
در روضه ی تو، "مَنْ عَرَفَ نَفْسَه" دیده ایم
خود را شناختیم، تو را تا شناختیم
ما بنده ی "فَقَدْ عَرَفَ رَبَه" نیستیم
با مهرِ مادریِ تو اما، شناختیم
زهرا چقدر زحمت ما را کشیده است
تا اینکه بین روضه خدا را شناختیم
ما را نوشته اند مسلمان فاطمه
ایمان ماست، بسته به ایمان فاطمه
حق را علم علیست، علمدار فاطمه ست
بانوی استقامت و ایثار فاطمه ست
در خانه ای که واژه ی برخواستن علیست
ذکرِ قیامِ حیدر کرار، "فاطمه" ست
تسبیح فاطمه صد و ده بار یا علی ست
تسبیح مرتضی صد و ده بار "فاطمه" ست
اصلا علی ست فاطمه و فاطمه علی ست
در پشت در علی ست، نه! انگار فاطمه است
آن بانوی رشیده که از حال می رود
در سجده هاش، با تن تب دار فاطمه ست
مقتل نوشته بود تو را بی هوا زدند
مقتل! بگو که مادر ما را چرا زدند؟
آتش به روی قامت در بود و یک نفر
آری هجوم چند نفر بود و یک نفر
قرآن به روی نیزه که نه، زیر دست و پاست
کوچه پر از اراذلِ شر بود و یک نفر
سینه سپر نموده فدای ولی شود
این هجمه ها به سمت سپر بود و یک نفر
فرصت نکرده است علی را صدا کند
موج بلا و اوج خطر بود و یک نفر
زهرا نشسته بود به دامان خویشتن
فضه گواه داغ پسر بود و یک نفر
پروانه سوخت و وسط شعله ها نشست
آیینه ی تمام نمای خدا شکست
.
سبک 61
#فاطمیه
سبک قدم قدم ...
جواب:
ای بانوی شهیده ام
رفتی قرار مرتضی یا فاطمه
یار خوشی ندیده ام
رفتی قرار مرتضی یا فاطمه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ای که تنها امیدم هستی
چشماتو رو به حیدر بستی
شد دعات مستجاب وحالا
خیلی زود به بابات پیوستی
ای یاسم از چه خشک و زردی
عمریه آشنای دردی
از کوچه صدنشونه داری
زخمی از ظلم چل نامردی
چهل نفر، جلو چشام
به تو زدند با هرچی بود تو دستشون
شده کبود،بازوی تو
از اون جسارتا شدی تو نیمه جون
🌸🌸🌸🌸🌸
سخته از تو دیگه دل کندن
سنگینه داغ غسلت بر من
فهمیدم چرا خواستی غسلت
باشه شب از زیر پیراهن
گریونه فاطمه دلدارت
دستم شد محرم اسرارت
وقت غسل دست من خورده به
سینه ی زخمی از مسمارت
ای فاطمه، در پشت در
یه دنده ی تو جابجا شد از جفا
با ضربه ی مسمار در
شش ماهه ی غریب من شده فدا
🌸🌸🌸🌸🌸
راز تو دلمو آزرده
از سینه صبر وطاقت برده
تازه فهمیده ام در کوچه
روی ماه تو سیلی خورده
فهمیدم چرا چشمت تاره
گوش توس واسه ی چی پاره
بعد از برگشتنت از کوچه
چندهفته س مجتبی بیماره
فهمیده ام چرا همش
این آخری به صورتت زدی نقاب
از اون به بعد،برا حسن
گذشتن از کوچه دیگه شده عذاب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#قدم_قدم
#قدم_قدم_با_یه_علم #سبک_قدم_قدم
@emame3vom
.
.
#روضه_فاطمیه ۵
«يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ».[1]
مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین علی(ع) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر علی گذشت؟ آیا حضرت فاطمه(س) که رسول خدا(ص) خم میشد و دستش را میبوسید و به استقبالش میرفت و او را در جای خود مینشانید؛ دخترش را میبویید و میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»،[2]
بوی بهشت را از فاطمه میشنوم.
فاطمه ای که حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»؛[3]
به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب میکند. اگر حضرت فاطمه(س) راضی شد، خدا راضی میشود.
حضرت فاطمه ای که حضرت میفرمود:
«إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ»؛[4]
فاطمه(س) روح من و جان من است.
حضرت فاطمه ای که میآمد درب خانهاش، پیغمبر اجازه میگرفت و وارد میشد. بیاجازه وارد خانه نمیشد.
حضرت فاطمه ای که پیغمبر خدا وقتی مسافرت میرفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت بود. وقتی برمیگشت، اولین خانه ای که وارد میشد خانه حضرت فاطمه(س) بود.
آیا این حقایق تاریخ رد کردنیست؟!
مدینه طوری غریب شود که بریزند خانهاش را آتش بزنند! او را بین در و دیوار بگذارند! نامحرمها در کوچه او را محاصره کنند!
از امام صادق(ع) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه(س) چه بود؟!
حضرت فاطمه(س) که جوان بود.
فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین(ع) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه(س) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه(س) بردند.
تعبیری که از امام مجتبی(ع) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد. امیرالمومنین علی(ع) صحنه ها را دیده و طبق پیمانی که از وی گرفته شده صبر کرد.
در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنه ها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله(ص) باید علی(ع) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله(ص)! اگر خدا مي خواهد صبر کنم، صبر میکنم.
حضرت علی(ع) صبر کرد.
وقتی شب بدن حضرت فاطمه(س) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد عرض کرد: «قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي»؛[5] فرمودی صبر کن، تحمل کردم ولی دیگر صبرم کم شده. «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»؛ [6] دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم علی راه ندارد. یا رسول الله(ص) خودت میدانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا»؛[7] به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه(س) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله(ص)!
با علی اسراری است که حضرت فاطمه(س) در میان میگذاشت. تو از حضرت فاطمه(س) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله(ص) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر میبینی مخفیانه حضرت فاطمه(س) را آوردم و به خاک سپردم؛ اگر میبینی همه را دعوت به سکوت و آرامش میکنم که مبادا دشمن با خبر شود، اینها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله(ص).
به وصف غربتم این بس بود که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
پی نوشت (منابع) :
[1]. مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمى/1/108/، دوم دعاى توسل .....، ص: 108.
[2]. بحارالأنوار، مجلسی/43/20/باب 3، مناقبها و فضائلها و بعض...، ص: 19.
[3]. بحارالأنوار، مجلسی/21/279/باب 32، المباهلة و ما ظهر فيها من....، ص: 276.
[4]. اعتقادات الإمامية و تصحيح الاعتقاد، شیخ صدوق، شیخ مفید/ج 1/105/38، باب الاعتقاد في الظالمين.....، ص: 102.
[5]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید/10/265/195، و من كلام له ع .....، ص: 265.
[6]. الكافي، شیخ کلینی/1/458/، باب مولد الزهراء فاطمة(سلام الله علیها) .....، ص: 458.
[7]. همان.
@emame3vom
.