eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. خروج کاروان سید الشهدا علیه السلام از مکه به سمت کربلا حال اهل عالمین شد نینوایی حاجیِ زهرا شده کرببلایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... عاشقانه میرود به وعده گاهش سوی معراج و به سمت قتلگاهش وامصیبت وامصیبت وامصیبت... از همه جز روی دلبر دل گسستند کودکان در بین محمل ها نشستند وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرود با کاروان اشک و ناله حاجیه خانمِ محزون و سه ساله وامصیبت وامصیبت وامصیبت... میرسد در این طریق نینوایی بر مشامِ زینبی بوی جدایی وامصیبت وامصیبت وامصیبت... آخرِ این رَه شود شورِ قیامت میرسد سالار زینب بر شهادت وامصیبت وامصیبت وامصیبت... تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او وامصیبت وامصیبت وامصیبت... .👇 @navaye_asheghaan
. خروج قافله از مکه به سمت کربلا قافله راهی از دشت مِنا باشد عازِمِ صحرای کرببلا باشد قافله سالارش خون خدا باشد عازِمِ صحرای کرببلا باشد وای حسینم وای... اگر چه در دل ها شرارهٔ غم هاست زینب کبری در میان مَحرَم هاست شعله ور از غربت آتش ماتم هاست زینب کبری در میام مَحرَم هاست وای حسینم وای... ولی اَمان از این مصیبت اعظم دختر زهرا و هُجومِ نامَحرَم وَ میزند مادر ناله به قدّ خم دختر زهرا و هُجومِ نامَحرَم وای حسینم وای... به سمت گودال از خیمه دویدم من... ✍ .@navaye_asheghaan
. یا پیشواز محرم بند اول: توو دلم شوری به پا میشم از همه جدا خودمو جا میکنم توو صف سینه زنا دوباره محرمو اهتزاز پرچمو عوضش نمیکنم با یه دنیا این غمو بی منت میشه وقف این عزای تو همیشه جونم ای نعم الامیر کاش تا آخرین نفس پیشت بمونم ای جانم حسین بند دوم: باز کتیبه و علم شعر ناب محتشم تا شنیدم اسمتو آقا با سر اومدم تو که کارِت کرمه سایتم رو سرمه بنویس برای من تهِ دنیام حرمه دلتنگم ببین دوری از حرم شده دلیل اشکام کاری کن برام دنیا رو بدون کربلا نمی خوام ای جانم حسین @navaye_asheghaan
خدا در کعبه مهمان دارد امشب حرم در سینه قرآن دارد امشب زمین خورشیدِ تابان دارد امشب محمد یک جهان جان دارد امشب درون بیت جانان دارد امشب فلک اسرار پنهان دارد امشب نوشته بر در و دیوار کعبه که امشب بخت گشته یار کعبه الا عیدت مبارک باد کعبه خدا امشب امامت داد کعبه علی در تو قدم بنهاد کعبه تولد یافت عدل و داد کعبه مبارک باد این میلاد کعبه چه شوری در وجود افتاد کعبه بتان هم با علی گفتند امشب سخن ها با علی گفتند امشب خداوند حرم را مظهر است این محمد را چو جان در پیکر است این تمام هستی پیغمبر است این زمین و آسمان را محور است این یم و طوفان و موج و لنگراست این چگویم حیدر است این حیدر است این تمام افتخار کعبه این است خدا گفته امیر المؤمنین است مه برج اسد امشب اسد زاد اسد، آری اسد، بنت اسد زاد ازل را جلوه ی حسن ابد زاد جمال قل هو الله احد زاد بگو مرآت الله الصمد زاد خدارا چشم وگوش و وجه و ید زاد رخ صاحب حرم تا شد هویدا حرم گمگشته اش را کرد پیدا جهان یک سایه از دیوار مولاست زمان هم مست و هم هشیار مولاست فضا لبریز از انوار مولاست حرم محو گل رخسار مولاست خدا در کعبه مهماندار مولاست محمد عاشق دیدار مولاست که دیده بزم الله الصّمد را؟ خدا و حیدر و بنت اسد را مرا مولا و سرور کیست؟ حیدر دل و دلدار و دلبر کیست؟ حیدر امیر دادگستر کیست؟ حیدر امام عدل پرور کیست؟ حیدر محمّد (ص) را اگر پیغمبری بود خدا داند که او هم حیدری بود علی مرآت ربّ العالمین است علی استاد جبریل امین است علی سرّ خداوند مبین است علی آیینۀ حقّ الیقین است علی مولای اصحاب الیمین است علی کلّ ولایت کلّ دین است همین است و همین است و جز این نیست کسی جز او امیرالمؤمنین نیست علی ذکر و علی حمد و علی دم علی بیت و مقام و رکن و زمزم علی یعنی صراط الله اعظم علی یعنی کتاب الله محکم علی یعنی تمام دین آدم علی یعنی امام کلّ عالم علی در عالم خلقت یکی بود محمّد هم به مهرش متّکی بود تو در جسم نبی جانی علی جان تو اصل اصل ایمانی علی جان تو روح روح قرآنی علی جان تو نوحِ نوح طوفانی علی جان تو میزانی تو فرقانی علی جان تو روز حشر ساطانی علی جان لوای حمد در دست تو باشد تمام حشر پابست تو باشد تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی تو در از قلعۀ خیبر گرفتی تو از عَمر دلاور سر گرفتی تو چون جان مرگ مرگ را در بر گرفتی تو از ختم رسل کوثر گرفتی تو دل از انبیا یکسر گرفتی تو قاتل را ز رأفت شیر دادی تو خصم خویش را شمشیر دادی تو روی خاک، معراج نمازی تو بال طایر راز و نیازی تو درد عالمی را چاره سازی تو وقت جان فشانی پیشتازی تو دل بشکسته گان را دلنوازی تو بین انبیا نشکفته رازی اگر چه با خلایق زیستی تو خدا می داند و بس کیستی تو به جز تو کیست با آن اقتدارش زند وصله به کفش وصله دارش فلک خورشید گردون خاکسارش کند اشک یتیمی بی قرارش فدای لطف و احسانت علی جان که «میثم» شد ثنا خوانت علی جان
❁﷽❁ 💔❣ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ گفتم ســلام ، باز دلم گفت یا حسین وقت قرار اول صبــح است با حسین غیر از حسیــن نام دگر نیست بر زبان یا کربلاست ذکر سحرگاه ، یا ، حسین ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ السلام علیک یا صاحب الزمان❤️ ای نـور چشــم عالمیــان ، صاحب الزمان! ای منجی زمیــن و زمـان، صاحب الزمان! ماییم و دلخوشی به سلامی که می دهیم هر روز صبح از دل و جان،صاحب الزمان!
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زبانحال شور باگریز به کربلا بیایید برا ظهور دعا کنیم همه دعا کنیم بیاد عزیز فاطمه بخونیم امن یجیب المضطر یا الله بخونیم دعا با چشمای تر یاالله که بیاد سلاله ی پیغمبر یا الله العجل العجل آقاجان بیایید دعا کنیم با قلب بیقرار دیگه تموم بشه شبای انتظار روزای بدون خورشید سرد و تاریکه با دعای ما میادش اون آقاییکه همه مژده داده اند دیدارش نزدیکه العجل العجل آقاجان بیایید قسم بدیم به اون وجود پاک به اون تنی که موند سه روز به روی خاک قسمش بدیم به حق سرهای بر نی به تن کبود دردانه از کعبه نی به پریشانی عمه جان در بزم می العجل آقا بیایید قسم بدیم به ماه علقمه به گریه ی حرم به اشک فاطمه قسمش بدیم به اون سقای تشنه لب به همون تنی که بی دست افتاد از مرکب به همون سری که شد رو نی ماه زینب العجل آقاجان @navaye_asheghaan
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیده روشن شده از نور دعای عرفه دل من پر زده در اوج هوای عرفه باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی گوئیا در طلب توست گدای آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه نوکر روسیه ام بار گناه آوردم تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش بشنوی از لب او سوز صدای عرفه داری از غربت او در دل خود شور ونوا کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا در میان کاروانش هست زینب خواهرش هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش با خودش برداشته گل های باغش را تمام اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش می زند بوسه به دستان جدای حامی اش می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش می رود زینب به روی تل ولی بیند که شمر رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش بی کفن گردد رها در بین‌مقتل جسم او می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan