eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب ماتم زده بغض آسمان است امشب در سوگ غریبانه‌ی «امّ‌کلثوم» محزون، دل صاحب الزّمان است امشب شاعر: * تا آخر خط به خاطر مکتب رفت جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت در مهر و وفا بر «امّ‌کلثوم» نگر دنبال حسین، همره زینب رفت شاعر: * در راه شما هر که قدم بگذارد پا در حرم جود و کرم بگذارد فردا نکند شفاعت از او زهرا در حقّ شما کسی که کم بگذارد شاعر: * آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود تو جان پدر بودی و او جان تو بود آن کس که تمام خلق مهمان وی‌اند آن شب به سر سفره‌ی احسان تو بود شاعر: یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید * به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ * کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»! @navaye_asheghaan
بر بلندای دارالاماره رفته‌ای تا کجا را ببینی؟ رفته‌ای تا که از آفرینش ابتدا انتها را ببینی؟ ای وفای به عهدت مسجل، آسمان پشت چشمت معطل بهتر از هر کسی می‌توانی راز قالوا بلی را ببینی خنده کن تا ملائک بخندند، حلقه‌ی عشق دورت ببندند حوریان در طوافت بچرخند، صف به صف انبیا را ببینی جمع مستقبلین‌ات بنازم، صف‌به‌صف مؤمنین‌ات بنازم بهتر از این کجا می‌توانی مرحبا مرحبا را ببینی؟ اندکی صبر کن ای سر سرخ، اندکی بیشتر بر بدن باش غرق شو در ولی خداوند، تا مقام فنا را ببینی چشم می‌بندی و چشم دل را می‌گشایی بر آن سوی هستی خوش به حالت اگر می‌توانی روی ماه خدا را ببینی کوفیان تا ابد شرمگین‌اند، چشم‌ها ریخته بر زمین‌اند رفته‌ای بر بلندای این شهر، تا کدام آشنا را ببینی؟ دربدر، چشم‌های قشنگت، در پی چشم‌های حسین است رفته‌ای شاید از این بلندی، مکه تا کربلا را ببینی؟ بس که شخصیتی بی‌بدیلی، مسلم روزگار عقیلی می‌توانی از این منظرِ سرخ، آن سوی ماجرا را ببینی آن عطش‌رود آبی فرات است، تشنه‌لب این طرف کائنات است پلک‌ها را کمی بازتر کن، تا که موج بلا را ببینی خیمه‌گاه خدا غرق آه است، تیغ‌ مشغول قتل و گناه است قد بکش تا بریده‌بریده، گودی قتلگا‌ را ببینی علقمه غرق شد در ابالفضل، کربلا شد سراسر ابالفضل دست‌ها را کمی سایبان کن، تا که دست‌ وفا را ببینی داغ در کربلا بی‌حساب است، تیر دنبال قلب رباب است چشم‌ها را ببر پشت خیمه، تا که زیر عبا را ببینی موج سرخ بلایی می‌آید، روز بی انتهایی می‌آید زودتر جان بده تا مبادا، ماهٍ در بوریا را ببینی صبر کن لشکر سر بیاید، روز تنهایی‌ات سر بیاید صبر کن مرد تنهای کوفه! لشکر سرجدا را ببینی چند روزی تحمل کن ای مرد، تا کمی بگذرد این غم و درد کاروانی به کوفه بیاید، خنده‌ی بچه‌ها را ببینی عاتکه دخترت که شهید است، دختر دیگرت که اسیر است خنده کن تا جلوتر بیاید، خار در دست و پا را ببینی صبر کن تیغ‌ها جان بگیرند، انتقام شهیدان بگیرند صاحب‌الامر از ره بیاید، دست مشکل‌گشا را ببینی ✍
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ✍️ @navaye_asheghaan
این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت 👉
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ✍️
؛ با نام و یاد کو مسیحایی که جانِ رفته را باز آورد، در رگ خشک بشر خونی جنون‌ساز آورد؟ مَردهای مُرده بسیارند حرفش را نزن قتلگاهی کو که سرهای سرافراز آورد؟ حاج قاسم کو که با اعجاز نفسی مطمئن، از میان صخره‌های سخت، سرباز آورد؟ در سکوت دردناک و شرمناک منطقه نازم آن حوثی که با خود موشک‌انداز آورد بیشه‌ها از نعره لبریزند و از غُرّش پُرند شیر لبنان حمله بر گرگ دغلباز آورد این همه موشک که در قعر زمین لب بسته‌اند یک نفر باید که آن‌ها را به آواز آورد جرأتی دیوانه از جنس جنونی سرخ کو، تا بدون دکمه موشک را به پرواز آورد؟ کو علمداری که اسرائیل را ذلت دهد پرچم خون فلسطین را به اعزاز آورد؟ کو ابرمردی که پایان شب شیطان شود؟ کو ابالغوثی که دنیا را به آغاز آورد؟ کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... ✍ @navaye_asheghaan
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن تنها نه یوسف است شبیه جمال او هستند در جمال، همه انبیا حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن ما: سرفرود... بنده‌، همه خاک پای او به‌به که ما رعیت و فرمانروا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن * * بر خاک‌ها نوشت عطش، نینوا، حسین بر آب‌ها نوشت عطش، کربلا، حسن اصلاً عجیب نیست که بر نیزه‌ها حسین اصلاً بعید نیست که بر نیزه‌ها حسن اصلا عجیب نیست که اَدرِک اَخا حسین باشد همان روایت اَدرِک اَخا حسن شاید قرار بوده که آن کوزه را حسین... شاید قرار بوده که این نیزه را حسن... در پیش چشم شمر، نزن دست و پا حسین در خانه، پیش جعده نزن دست و پا حسن خنجر به چنگ جعده نیامد و گرنه بود پیش از حسینِ تشنه، ذَبیحَ القَفَا... حسن از دست جبرئیل می‌افتاد روی خاک می‌رفت بین خون و گِل و بوریا حسن ... جعده کجا و نجمه کجا! ایها الغریب شکر خدا که داشت همین نجمه را حسن افتاده روی خاک، خدایا کجا حسین پیچیده روی خاک، خدایا کجا حسن؟ روز بقیع، دست حسینی اگر نبود جا مانده بود زیر سم اسب‌ها حسن دختر، پسر، عسل، همگی‌ گل، غزل غزل دارد چقدر سهمیه در کربلا حسن جز ما که شیعه‌ایم، کسی درک می‌کند، این‌که چرا شده نمکِ روضه‌ها حسن؟... * * * قاسم، همان که خمره‌ی احلی من العسل آورده محض تشنگی جان ما حسن دست مسیح گونه‌ی او پشت کارهاست قاسم طبیب باشد و دارالشفا حسن دستی پر از کرامت و‌ دستی پر از شفا باب الحوائجی‌ست سریع الرضا حسن جای‌ جمال جلوه‌ی او مشهدُ الرّضاست پس السّلام حضرت موسیَ الرِّضَا حسن خاک مدینه تاب جمالت نداشته پس السّلام ای نفس سامرا حسن هم صاحبِ زمانی و هم صاحبِ زمین مثل تو کیست این‌همه روحی فدا حسن؟ دستی کریم داری و در بقعه‌های خاک کردی درست این همه زائرسرا حسن معماری تمام حرم‌ها به دست توست دادی به خاک، این همه گنبدطلا حسن اما به احترام غم و درد مادرت کردی به خاک‌های بقیع اکتفا حسن روح کمیل! جان توسل! دعای عهد! جانم فدای نام تو... اِشفَع لَنا حَسَن دارد بقیع می‌چکد از چشم‌های ما امشب سری به خانه‌ی ما هم بیا حسن ✍ @navaye_asheghaan
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ✍️ @navaye_asheghaan
. و ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى الیوم با تیرهای غیب زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است .
بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی ✍ @navaye_asheghaan
آن خانۀ ساده را که خوشبو می‌کرد لبریز صمیمیّتِ شب‌بو می‌کرد او شاه زنان بود، ولی نان می‌پخت او گر چه فرشته بود، جارو می‌کرد @navaye_asheghaan
دارد به زمین شمایلی می‌بخشد بر ماه، غرور کاملی می‌بخشد این تازه عروس آسمانی دارد پیراهن خود به سائلی می‌بخشد ✍ @navaye_asheghaan
تا گل به نسیم راه در می‌آید از خاک بوی گیاه در می‌آید امشب به ستاره‌ها بگو کِل بکشند خورشید به عقد ماه در می‌آید ✍ @navaye_asheghaan