#برای_مسلمانان_فلسطین
خبر از قتلِ طفلِ بی پناه است
خبر از خون، خبر از قتلگاه است
صدای نالهی مظلوم برخاست
(اگر خاموش بنشینی گناه است)
✍ #میثم_مومنی_نژاد
@navaye_asheghaan
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
غزه در خون خویش غلتان است
دادگاه بزرگ وجدان است
دل من بود زیر بمباران...
سوخت جانم، چه جای کتمان است؟
هرطرف نعش طفلی افتاده
دل من مثل کودکستان است
آی دنیا نگاه کن! دل من
مثل این خانههاست ویران است
مثل آن مادرِ پسرمرده
زلف لالاییاش پریشان است
دل من بسکه خون از او رفتهست
زرد مانند برگریزان است
* *
پرچمی زنده، باد را لرزاند
شک ندارم زمان طوفان است
دل من، رنگ انتقام بزرگ
رنگ خونخواهی شهیدان است
دست و پا میزنند حرمله ها
عمر این ظلم رو به پایان است
هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه
دادگاه بزرگ وجدان است...
✍ #میلاد_عرفان_پور
@navaye_asheghaan
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
به طور و به تین و به زیتون قسم
به آوارگیهای مجنون قسم
به مِهر و به ماه و به کوه و به دشت
به صبح و شب و چرخِ گردون قسم
به چشمانِ پر رمز و رازِ سحر
به آرایه و شعر و مضمون قسم
به عمرِ کمِ لالههایِ غریب
به اجسادِ آغشته در خون قسم
به دستانِ خالیِ مشتی غیور
که زد ریشهی ظلم و صهیون قسم
به رعناییِ هر چه سروِ صبور
که اِستاده چون کوه، اکنون قسم
که نابود میگردد این صهیونیست
به طور و به تین و به زیتون قسم
✍ #عادل_حسین_قربان
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات
#برای_مسلمانان_فلسطین
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است
حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است
چند روز است که قوتِ همهی ما آه است
دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است
گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ
آهِ مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ
کودکی بر اثر ترس، تنش میلرزد
چشمهایش شده خیره، بدنش میلرزد
مادری روی زمین در بغلش فرزندیست
آخرین بار به زحمت به لبش لبخندیست
کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند
آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند
صاحب العصری و این عصر، دلت را خون کرد
غزهی سوخته در حصر، دلت را خون کرد
شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟!
تو اراده بنما تا که ورق برگردد
ای که ویرانگر هر ظلم و فسادی هستی
تو یداللهی و مافوق ایادی هستی
چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم!
گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم
عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است
بر مُریدان ابالفضل، شهادت فخر است
بکش از قبضهی خود تیغ دو سر را بیرون
قطع کن ریشهی تاریک یهود و صهیون
آخرین ناجی و مونس! به رقیه برگرد
پسر حضرت نرجس! به رقیه برگرد
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است
حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است
چند روز است که قوتِ همهی ما آه است
دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است
گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ
آهِ مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ
کودکی بر اثر ترس، تنش میلرزد
چشمهایش شده خیره، بدنش میلرزد
مادری روی زمین در بغلش فرزندیست
آخرین بار به زحمت به لبش لبخندیست
کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند
آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند
صاحب العصری و این عصر، دلت را خون کرد
غزهی سوخته در حصر، دلت را خون کرد
شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟!
تو اراده بنما تا که ورق برگردد
ای که ویرانگر هر ظلم و فسادی هستی
تو یداللهی و مافوق ایادی هستی
چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم!
گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم
عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است
بر مُریدان ابالفضل، شهادت فخر است
بکش از قبضهی خود تیغ دو سر را بیرون
قطع کن ریشهی تاریک یهود و صهیون
آخرین ناجی و مونس! به رقیه برگرد
پسر حضرت نرجس! به رقیه برگرد
✍ #محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان_عج_مناجات
#برای_مسلمانان_فلسطین
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #غزه امروز صبح
#برای_مسلمانان_فلسطین
از زیر تلّ وحشی آوار برخیز
ای خانهی بیسقفِ بیدیوار! برخیز
باید بگیری عاشقانت را در آغوش
با اشتیاق لحظهی دیدار برخیز
تا پر درآرد کودکت از شادمانی
با بادبادکهاش، شاهینوار برخیز
تا کِی کبوترهای تو بیلانه باشند
ای ساقهی مجروح زیتونزار! برخیز
نگذار در چشم جهان ویرانه باشی
با هرچه داری در توان اینبار برخیز
با دشمنان خونیات تا کی مدارا؟!
امشب به عزم آخرین پیکار برخیز
✍ #اعظم_سعادتمند
@navaye_asheghaan
#مرگ_بر_اسرائیل
#هجویه #رژیم_غاصب_صهیونیستی
#برای_مسلمانان_فلسطین
ذلیل شد امیریاش، صغیر شد کبیریاش
شکسته شد توهّمِ شکستناپذیریاش
صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد
فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد
تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش
لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش
تو سرزمین قبلهای، اقامه کن نماز را
بیآبرو کن این جماعت قمارباز را
تمام آیههای سرخ فتح را مرور کن
زمین به ارث میرسد، نگاه در زبور کن
تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالَمی
و جُرم تو همینکه ایستادهای و محکمی
چه نقشهها برای تو کشیدهاند گرگها
چه خوابها، چه خوابها که دیدهاند گرگها
چه شاخهها تبر شَود، چه زیرها زبَر شود
که سازمان بیملل، حقوق بیبشر شود!
دوباره از خیانت سران خودفروخته
هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته
سکوتهای بیشرف، قنوتهای بیهدف
منافقان میان حقّ و باطلاند بیطرف
درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان
شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان
قیام آدمیّت و خروش دینی است این
صدای پای زئران اربعینی است این
ورای این حصارها و سیمِ خاردارها
طلوع میرسد، شکوفه میکند بهارها
به دوست خنده میزند، به دشمن اخم میکند
طبیبمان میآید و علاج زخم میکند
یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟
به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت
✍ #مهدی_جهاندار
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا؛ #امام_زمان_عج_مناجات
#برای_مسلمانان_فلسطین
خدایا به بیتابی کودکان
به شبهای بیخوابی کودکان
به دلهای لرزان، به چشمان داغ
به سوسوی لرزیدن هر چراغ
به زخم بدنهای رنجورشان
به چشمان مجروح و بینورشان
به اندوهشان گاه رگبارها
به فریادشان زیر آوارها
به آندم که آرامش خوابشان
شد آشفته با بمبهای گران
پر از ترس از خواب برخاستند
چو شمعی دمادم به جان کاستند
خدایا به این بیگناهان قسم
به این رنج بیحد انسان قسم
از این خواب ما را تو بیدار کن
جهان را مهیای دیدار کن
✍ #علیمحمد_مودب
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
چرا از حرفهایت گریهبغضی بیصدا مانده؟
چرا لبخندهایت گوشهٔ ویرانه جا مانده؟
چرا خاکی شده آبی اقیانوس دامانت؟
چرا گلدکمهٔ پیراهنت در باد وا مانده؟
عروسکهای زخمی را در آغوشت نمیگیری؟
نمیپرسی که شال و گیرهٔ مویت کجا مانده؟
دلت در بازی پروانهها و رقص ماهیها...
نگاه روشنت در سرزمین قصهها مانده
بمیرم خاطراتِ پرپرت را ای گل سرخم
که در هر گوشهای گلبرگ خونرنگی رها مانده
کنار خشکی لبهای خاموش تو میفهمم
چرا تاریخ انسان، قرنها در کربلا مانده
ندارد مرهمی این زخمهای تازهٔ مکشوف
ندارد دارویی این دردهای بیدوا مانده
شهادتنامه میخوانم برایت جای لالایی
تن تو روی دستم مثل رازی برملا مانده
اگرچه دست یاری نیست در خونبازی دنیا
امیدت را نبازی دخترم! دست دعا مانده...
چه باکی هست از دیوار تحریم و اسارتها؟
برای ما هزاران پنجره رو به خدا مانده
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مقاومت_اسلامی
#مرگ_بر_اسرائیل
سلام بر دل پر خون مسجدالاقصی
به مسجدی که خداوند گفت: «بارَکنا»
سلام ما به تو و دستهای بستهشده
سلام ما به تو، ای حُرمتِ شکستهشده
اگرچه شعله بهپا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه سفسطه در هر کنار بسته صفی
اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت میزند خنجر
نبردهایم ز خاطر دمی تو را، ای قدس!
تویی هنوز تویی آرمان ما، ای قدس!
بگو به دشمنمان انتقام سنگین است
و فتح آخر ما قبلۀ نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دورۀ کودککشی سر آمده است
قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست
که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست
دگر به محکمههای جهان امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقیست
دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمانه فتنۀ شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئۀ نابرادران، هستیم
و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم
مباد آنکه رفیقان نیمهراه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
نبردهایم ز خاطر دمی تو را، ای قدس!
تویی هنوز تویی آرمان ما، ای قدس!
✍ #محمدمهدی_سیار
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
وقت اخبار، زیر لب گفتم
کاش من، میزبانتان بودم
مادر کودکان خود نه فقط!
مادرِ کودکانتان بودم
وقت اخبار شد...، دلم لرزید
داغها قابل شنیدن نیست
ما شنیدیم و این عجیبتر است
که نمُردیم و زندگی باقیست
نکند عادت من و تو شود
دیدنِ داغهای هر روزه
بهخدا ذره ذره آب شدیم
آه از غزه... آه از غزه!
کودکانی که رعشهدار شدند
کودکانی که سوخت پیکرشان
کودکانِ گرسنه و تشنه
در پیِ قرصِ ماهِ مادرشان
مادران لای لای میخوانند
تا جهان، اندکی شود بیدار
چالش تیک تاک، روشن کرد
با شرف را ز بی شرف اینبار!
وقت روشنگری که پیش آمد!
در فضای مجازیاش، لال است
آنکه ترسید از مخاطبها
و ندانست وقتِ غربال است!
اینکه هر روز، روز عاشوراست
اینکه هرجا، زمینِ کرب و بلاست
شده مصداق آن همین غزه!
پس بهپاخیز! مقصدت پیداست
شور باید به پا کند شاعر...
تا زمانی که اذنِ میدان نیست!
بیتها موشکاند، ترکش و تیر
موقع قتل عامِ صهیونیست
تاری از عنکبوت مانده فقط
تا شود تار و مار، این ظالم!
دست، بالای دست بسیار است
و یدالله فوق ایدیهم...
✍ #عارفه_دهقانی
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
تاریک و روشن بود و کمکم صبح میشد
شب؛ اینشبِتیره، شبِ غم، صبح میشد
«دیشب» فراری میشد و «فردا» میآمد
ناخواندهای...، ناخوانده سمتِ ما میآمد
میآمد و کمکم بههم میریخت ما را
در اوج شادی، جام غم میریخت ما را
در سر صدای سوتِ ممتد بود و تکرار
چیزی نمیدیدیم اما غیر از آوار...
ما مَردم افتادهای مظلوم بودیم
از هر حقوقِ سادهای محروم بودیم
حق بود با ما و کسی حق را نمیدید
تاریخ، اخبار موثق را نمیدید
اخبار از ما بود، اما بیخبر؛ ما...
میسوختیم و آب را بستند بر ما
هرلحظه از ما میرسید اخبار تازه
«ِمهمانِ ناخوانده» میآمد بیاجازه
می آمد و در حقّ دنیا ظلم میکرد
با ادعای صلح، امّا ظلم میکرد...
میآمد و حقی طبیعی نقض میشد
هر گوشهای خون شهیدی سبز میشد
صحبت سر جنگ وسیعی بود؛ امّا...
«حقّ حیاتِ» ما طبیعی بود امّا_
_با این که زیر چلچراغ نور بودند،
ما را نمیدیدند، آیا کور بودند؟
ما را نمیدیدند و میکشتند ما را
این کار اما خوش نمیآمد خدا را
شهر از «وداعِ آخرِ» افراد پُر بود
از «آنکه روی خاک میافتاد»، پُر بود
از مادرانِ پاک، از طفلان معصوم
از بیگناهانِ بدونِ جرم، محکوم
بر شانه مانده کولهبارِ داغِ تنها
تنها نشسته باغبان در باغ، تنها
باغست و در فصلِ خزان گلهای پرپر
نعش برادر مانده بر دست برادر
دستان دختربچهها جای عروسک
رنگِ حنایِ خون گرفت از زخم موشک
سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است
آیا هنوز ای شاعر! ایندنیا قشنگ است؟
میآید از راهی که تاریکست و تاریک
صبحیکه نزدیکست و نزدیکست و نزدیک...
✍ #مجتبی_خرسندی
@navaye_asheghaan
#برای_مسلمانان_فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل
ببين در فصل گلچيدن چه کردهست
ببين با تو، ببين با من چه کردهست
ببين با اين همه گنجشک کوچک
هواپيمای بمبافکن چه کردهست!
✍ #سیدحبیب_نظاری