بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
مینویسم روایتی پُر درد
مینویسم حدیث پُر اندوه
مینویسم که غم تلنبارست
ذرهذره به روی دل، چون کوه
مینویسم که مرغ دل پَر زد
باز هم در هوای پاک بقیع
مینویسم که مرغ دل افتاد
باز از غم به روی خاک بقیع
آنچنانیِ که داغ دخت نبی
به دل و قلب شیعه آتش زد
باز هم آتشی به دلها زد
غم تخريب مرقد و گنبد
شد بدست حرامیان تخریب
مرقد پاک چار امامِ همام
عرش گشته سیاهپوش ای وای
از پلیدی نطفههای حرام
مینویسم خدا دل آزردهست
باز هم از مصیبتی جانکاه
مینویسم ملائک افسردند
بسکه از این ستم کشیدند آه...
مینویسم دوباره رفت از هوش
فاطمه در جنان ز بیتابی
صحن و گلدستهها، ضریح و حرم
خاک شد از جفای وهابی
آسمان گوئیا به خاک افتاد
شد غمین زین عزا وجود زمین
اشکهای علی در آمده است
اشک زهرا و اشک اُمِّبَنین
ناکسان از عناد لطمه زدند
باغ پُر لاله و شقایق را
خاک کردند قبر سجاد و
باقر و مجتبی و صادق را
کاش میشد که جمعهای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
تا که با دست با کفایت او
شود آباد آن دیار غریب
آیدو گردد او چو حاکم بر
طائف و جده و دمام و ریاض
عربستان به کل شود نابود
حسنستان شود تمام حجاز
و به امر امام خود سازند
با طلا نقره مردم ایران
گنبدی زرد و چار گلدسته
و ضریحی به طرح فرشچیان
سمت باب الحسن بسوی حرم
همره صاحب الزمان آنگاه
ذکر یک دسته "یا حسن جان"ست
ذکر دیگر علی ولی الله
✍ #جواد_کریم_زاده
@navaye_asheghaan
#حضرت_معصومه_س_شهادت
منم دُردانه ی موسی بن جعفر
به شوق دیدن روی برادر
به همراه برادر های دیگر
شدم راهی من از شهر پیمبر
به جاه و فر نشستم بر کجاوه
رسیدم بین ره در شهر ساوه
چو دشمن باخبر از حال ما شد
بسی بر کاروان ما جفا شد
به ناگه در میان جنگی به پا شد
به راه حق عزیزانم فدا شد
که گویی از پیِ آن جنگ دشوار
شدم افسرده و رنجور و بیمار
من از تاثیر آن جنگ و شبیخون
شدم آزرده و نالان و دلخون
ز ساوه تا به قم در دشت و هامون
نمودم طیِ ره با حال محزون
میان شور و استقبال مردم
شدم ساکن به شهر شیعیان قم
چه گویم من ز لطف مردمانی
که بنمودند با من مهربانی
مرا بودند جمله یار جانی
به تکریم و مرام خوش زبانی
گرفت آندم که بودم من به هودج
مهار ناقه ام را ابن خزرَج
درون منزلش مسکن گزیدم
بسی از شیعیان تکریم دیدم
کجا دشنام و فحاشی شنیدم
کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم
شده ذکر لبم تا هیفده شب
امان از حال زار عمه زینب
اسیر کوفه و شام است زینب
اسیر خیل دشنام است زینب
اسیر قوم بد نام است زینب
اسیر سنگ از بام است زینب
فراق یار اگر معصومه را کُشت
چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟
شاعر: #جواد_کریم_زاده
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_ولادت
#صلوات
سلطان سریر سروری را صلوات
آیینه حُسن داوری را صلوات
جبریل به دور آسمانها گوید
رُخسار امام عسکری را صلوات
✍ #جواد_کریم_زاده
@navaye_asheghaan
#مدح_عبدالعظیم_حسنی_ع
آفتاب رخت درخشید و ملک ری با صفا و زیبا شد
آمدی با رسیدنت آقا نوبت عاشقی مهیا شد
تا که پایت به ری رسید ای جان ، با خودت یک بهار آوردی
از صفای قدومت ای مولا پُر زگُل کوه ودشت و صحرا شد
چشم ری شد بهمقدمت روشن باغ و بستان ز رویتان گلشن
برکت از وجودتان لبریز مثل یک آبشار زیبا شد
عطرتان چونکه در فضا پیچید، یک نفس ری فقط تو را بوئید
گل حُسن حسن به ری روئید مایه رنگ و بوی گلها شد
بوی عطر حسن ز دستارت آسمان را نمود عطرآگین
ملک ری هم به یُمن آمدنت، پاک و خوشبو شد و مُصفا شد
السلامُ علیک ای خورشید السلام علیک حضرت عشق
ای پیام آور امام هُمام آمدی با تو عشق معنا شد
حضرت شاه عبدالعظیم ای سخی ای کریم ابن کریم
ای امامزاده واجب التعظیم، حرمت قبله گاه دلها شد
حَرَمت قبله گاه اهل ولاست، حُرمَت زائرت بسی والاست
آنچنانی که اجر زوّارت همچو زوار پور زهراشد
گرد گلدسته ها و گنبد نور، در طوافت بسی ملائک وحور
زائران گرد مرقدت پر شور، وه مقامت چقدر والا شد
نه فقط زائران که خدامت مرغ دلشان پریده بربامت
همچو صیدی فتاده در دامت، تیر عشقت به قلبشان جا شد
تو سفیری ز حضرت هادی، تو به یک عالمی نشان دادی
می توان با ولای اهل البیت شاه و سلطان ملک ری ها شد
با روایات و با احادیثت آشنا گشته شیعه ی حیدر
شیعه با فقه و منطقت آقا، عاشق از پیش تر به مولا شد
تو اباالقاسم و کریم هستی تو به خلق جهان زعیم هستی
تو به ری موسی کلیم هستی با تو ری همچو طور سینا شد
همچو جدت امام خوبی ها به دل مرده روح می بخشی
بی سبب نیست یا اباالقاسم که دمت چون دم مسیحا شد
که چنین میتوان بزرگی کرد که چنین میتوان لیاقت داشت
که ببیند رخ چهار امام و سپس دست بوس آنها شد
هرکجا کار دل گره میخورد دل مرا سوی مرقدت میبرد
بارها شد پس از زیارتتان گره از کار زائرت وا شد
بوده این آرزوی من ز قدیم خادمی تو شاه عبدالعظیم
یک دمی هم شده قبولم کن هر که شد نوکر تو آقا شد
چون که بوسم ضریح پاک تو را مرغ دل میپرد به کرب و بلا
آمدی در کنار مشهد و قم کربلایی دوباره برپا شد
حسنی زاده هر کسی باشد میبرد ارث از امام حسن
شک ندارم کرامتت آقا باعث رستگاری ما شد
چون به دل مهر اولیا دارم در بهشتم برند یا نارم
متحیر نگردم ار آتش، بهر من بَردا و سلاما شد
هر که هستم گدای این کویم من که باشم ثنایتان گویم
آنکه انت ولینا فرمود خواست تا این قصیده غرّا شد
شب میلادتان محبان و نوکرانت برات میخواهند
چه براتی، برات کرب و بلا ، که به دست کریم امضا شد
#جواد_کریم_زاده