.
#ترحیم_خوانی
دوبیتی های دشتی #جوان و #نوجوان و....
بسان بلبلی از غم فسردم
غم هجران تو بر شانه بردم
خوشی از خانه و کاشانه ام رفت
از اون روزی که در خاکت سپردم
گلای خونمون بی تو خزونه
چشام از داغ تو همرنگ خونه
انیس و مونسم بعد از تو اشکه
امان از دست این دور زمونه
خودم دیدم که در گِل جا گرفتی
که روی دوش ما مأوا گرفتی
تو رفتی و ولی با رفتن خود
که جون از مادر و بابا گرفتی
خودم بر شانه ها بردم تنت را
که شاید بشنوم خندیدنت را
الهی کاش می مردم ، ولیکن
نمی دیدم کفن پوشیدنت را
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
مجلس ختم جوان
نمک بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد
پدر در کودکی با شوق دل دست پسر گیرد
به امیدی که در پیری پسر دست پدر گیرد
*خدا امید هیچ پدر مادری رو نا امید نکنه ،
همه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه
همه امید زندگی پدر مادر فرزنده
اونم فرزندی که با خون دل بزرگ شده، چه شبهایی که پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است.
هر کی داغ جوون دیده منو ببخشه،
سخته اگه همین پدر مادر بیان بندای کفن جونشونو باز کنن، برا بار آخر ببیننش،
پسرم، زندگی من، عزیز من، سرمایه من
یه بار جواب بابا رو بده، یه بار جواب مادر و بده، *
لالا لالا گل بی برگ و بارم
پس از تو روز روشن گشته تارم
لالایی میگم و از غم بسوزم
پس از تو تیره گشته حال و روزم
خدا داند که من طاقت ندارم
چگونه زیر این خاکت گذارم
*یادتونه یا نه،
چجوری خاک می ریختن،
یادتونه یا نه، آی برادرا و خوهرای دلخسوخته ،
چجوری با داداش خدا حافظی کردین، *
خدا حافظ گل گشته خزونم
تو رفتی از فراقت نوحه خونم
هنوزم دوری تو نیست باور
خداحافظ خدا حافظ برادر
*اما مجلس جوونه. اجازه بدین
دلا رو ببرم کربلا
جایی که یه پدر پیر نشست کنار بدن شبه پیغمبرش ، شاید گفته علی جان:
تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز کنی
چی شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی
پاشو عزیزم. بریم به خیمه
چشم انتطارت خواهراتن
جز یه بدن که، شد اربا اربا
چیزی نمونده واسه ی من
پاشو عزیزم پاشو عزیزم
صورت به صورت علی اکبرش گذاشت
هی صدا میزد ولدی علی.....
بلند بگو یا حسین
این حسین کیست که عالم دیوانه ی اوست
این چه شمعی ایست که جانان همه پروانه ی اوست
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#ترحیم_خوانی #جوان
.
پندیات ترکی برای مجالس ترحیم
☑️ در فراق فرزند
سبک :: آخشام اولدی ننه
سیف الله آذری
آخشام اولدی بالا ( اوغول )
قلبیم دولدی بالا
گولوم صولدی بالا
روحیم چخیلدی قلبیم سخیلدی
سن قبره گئتدون ائویم یخیلدی
دردیم چوخدی بالا
دل ناخوشدی بالا
یرون بوشدی بالا
صولدون سارالدون آرامیم آلدون
تک قویدون منی بس هاردا قالدون
طایفام ائلیم بالا
شیرین دلیم بالا
سئندی بئلیم بالا
یاسون ساخلارام سینه داغلارام
یرون بوش گوروب یانّام آغلارام
عکسیوی بَزَرَم
گوللری دوزَرَم
الیمده گَزَرَم
ساخلارام اونی ئورک باشیندا
سالارم عکسون گوزوم یاشیندا
ئورگیم دایاغی
ایمیزون چراغی
آغیر اولان داغی
آیریلیق اودی دوشوب جانیما
آتما داشیمی بیر گَل یانیما
☑️ برای روز هفتم عزا
یدّون اولدی بالا
رنگیم صولدی بالا
ئورک دولدی بالا
عزیزلریوی گوزدن آتوبسان
توپراقلار آلتدا تنها یاتوبسان
☑️ برای چهلم عزا
قرخون اولدی بالا
رنگیم صولدی بالا
ئورک دولدی بالا
عزیزلریوی گوزدن آتوبسان
توپراقلار آلتدا تنها یاتوبسان
#ترحیم_خوانی #فرزند #جوان
.
🍃ای به فدای چهره زیبایت که شبیه ترین مردم به #پیامبر بودی، آنگاه که پدرت دلتنگ جد بزرگوارتان میشد، به صورت و سیرت همچون ماه تو روی میآورد.
.
🍃ای به فدای نام زیبایت که هم نام #حیدر_کرار هستی، آنگاه که پدرت گفته بود: اگر صد فرزند دیگر داشته باشم نام همه را #علی میگذارم.
.
🍃احسنت به #غیرت و شهامتت که در صحرای #کربلا اولین نفر از قبیله #بنی_هاشم آماده نبرد شدی.
.
🍃مورخان نمیدانند که دقیقا چند ساله بودی، اما بی شک آنقدر #جوان بودی که روز ولادت تو را #روز_جوان نامیدند.
.
🍃تو جوان لیلا و افتخار زینب کبرا هستی🍃
.
🍃به راستی چقدر برای #حسین عزیز بودی، که در تمام لحظات، #صبر و بردباری و ایستادگی داشت؛ اما آنگاه که تو به #شهادت رسیدی، حسین لب به نفرین #دشمن گشود.
.
🍃بدون شک، صحرای کربلا دو امام داشت، اما تو شهادت را انتخاب کردی، و چه شیرین است شهادت نزد پدر.
.
🍃تو علیاکبرِ حسین هستی...
🍃ای جوان حسین و ای حیات قلب حسین ع ولادتت مبارکــــ🌸
.
✍ نویسنده: #فاطمه_السادات_نبوی
.
روز_جوان #میلاد #علی_اکبر
@emame3vom
.
#فرزند #جوان
#ترحیم_خوانی
داغ فرزند
قصه مرگ تورا ناگه شنیدن زود بود
در عزایت جامه اندرتن دریدن زودبود
آخر ای جان پسر،ای میوهٔ قلب پدر
در دیارِ نیستی منزل خریدن زودبود
اشک حسرت ازدوچشم مادرت هرصبح وشام
ازغم هجرره ماهت چکیدن زودبود
جان شیرین ترزجانت ازجفای روزگار
درشباب زندگی برلب رسیدن زودبود
مادربیچاره ات دائم کند آه وفغان
بهراوداغ غم مرگ تودیدن زودبو د
دیده بشگابابرادرهای خودبرگوسخن
نطق توخاموش ازگفتوشنیدن زودبود
بی کس وتنهاوبی یاور دراین کنج لحد
دورازاهل وعیالت آ میدن زودبود
شاعرژولیده
#زمزمه #ترحیم_خوانی
مجلس ختم و ترحیم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک:منتظرت بودم
---------------------------------------
امان امان ای دل (2)
--------------------------------------
زداغ دوری تو ،دلی غمین دارم من
نظرنما چشمانی،زارو حزین دارم من
فراق تو آ تش زد،جان من ای جانا
بیا ببین احوالم،نظر به من کن حالا
از داغت ای یار
من گشته غم بار
بیمارم و زار
با داغی سرشار(2)
---------------------------------
تو رفتی و ما غرق ،عزای دلداریم
برسرخاکت محزون،به توگرفتاریم
طبیب دردم برگو،کجایی ای مهتاب
بیا بیا پیش من،بیا مرا دریاب
کرده مرا کباب
با یک دل بی تاب
عکست درون قاب
جانا مرا دریاب(2)
--------------------------------
گلی گم کرده ام ،که رفته زیر خاک
ز داغ تو چشمانم،بارانی و نمناک
غم ومصیبت حالا،نشسته روی سینه
تمام اهل بیتت،ببین غمینه
او پر کشیده
شب شد سپیده
ای نور دیده
اشکم چکیده(2)
--------------------------------
امان امان ای دل(2)
--------------------------------
#پدر #مادر #جوان #خواهر
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
#روضـــه مجلس #جوان
#ترحیم_خوانی
توسل به #علی_اکبر (ع)
پنهان به زیر خاک شد قد رسای تو
غمگین مباش در دل ما هست همیشه جای تو
زین مرگ ناگهانیت ای نازنین بدان
بیگانه سوخت تا چه رسد اشنای تو
داغ اولاد جوان میشکند پشت پدر
وای بر مرده جوان و ز حال مادر
این چراغیست که خاموش نگردد هرگز
داغ اولاد فراموش نگردد هرگز
بزار چند کلمه از زبان مادر داغدیده بخوانم
میدونم داغ دیدی نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم
الان غریبه .............(روز ...ماه ..سال )
که صدای مهربانت را نشنیده مادر
الان غریبه ......که روی ماهت رو ندیده مادر
عزیز دلم دلم برات تنگ شده هر وقت دلم بگیره میام کنار قبرت میشینم اشک غریبی میریزم میگم عزیز دلم (اسم جوان ) من مادرم طاقت دوریتو ندارم هر طرف رو نگاه میکنم صدای مهربانت رو نمیشنوم
یه روزایی دل مادرای داغ دیده غم داره بخدا مادری که داغ جوان دیده باشه نیاز به خوندن نداره
گل ببینه یاد جوانش میفته دادماد ببینه یاد جوانش میفته حالا اگر دلت شکسته اشکاتو آمیخته کن با اشکای امام حسین ع دلتو ببر کربلا بریم کنار خیمه ابا عبدلله چه خبره
لشكر دارند به هم میگن:حسین زمین خورده، حسین زمین خورده
رو جسم اكبر اُفتاده، انگاری كه مُرده، انگاری كه مُرده
یه وقت دیدند یه خانم داره میدوه، هی به سرو سینه میكوبه، هی میگه: خدا بی برادر شدم، خدا عزیز برادرم رو كشتند، اومد از پشت سر شونه های ابی عبدالله رو گرفت، حسین پا میشی یا نه؟ از مادرم یاد گرفتم، اگه الان بلند نشی گیسوانم رو پریشان میكنم. بلند شد ابی عبدالله شروع كرد حرف زدن
پاشو ببین شكستم
داره می لرزه دستم
بعد یه عمر آخرش
خودم چشات و بستم
یه وقت ابی عبدالله به خودش اومد گفت:عجب توقعی از بچه ام دارم
نظم تنت به هم ریخت
فَـقَـطَّـعوهُ بِـالسُّیـوف اِربـاً اِربـا
نظم تنت به هم ریخت
چه خاكی شد بر سرم
ببین دارن می خندند
به اشكای خواهرم
خون ریخت روی صورت عقاب(اسب علی اكبر)، عقاب نفهمید كجا داره میره، یه عده زن های جراح آورده بودند،انتهای خیمه های لشكر دشمن كارشون بخیه بود.
زن های لشكر عدو، خدایی نامردند، خدایی نامردند
دور تن یوسف من، هلهله می كردند، هلهله می كردند
گرگ های كوفه كردند، بچه ام رو تیكه تیكه
خونه دل از دو چشمم، میرزه چیكه چیكه
هر كی صدای من رو میشنوه،به چشماش التماس كنه، چند قطره اشك، هدیه كنید، به روح همه انبیاء،اولیاء، هدیه كنید به روح خانم زهرا سلام الله علیها، هدیه كنید به روح همه ی گذشتگان از شیعیان و محبین امیرالمؤمنین علیه السلام، پدرها، مادرها، اونایی كه این روضه رو شنیدند، گریه كردند، گریوندند:سر علی رو گذاشت رو زانوش، دلش آرام نگرفت، سر علی رو چسباند به سینه اش، دلش قرار نگرفت.آی مردم چه كرد؟سر رو گذاشت روی خاك های گرم كربلا، خم شد صورت رو صورت علی، حسین......
.
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #خواهر
شعر مجلس ختم و ترحیم
،سر خاک و تشییع جنازه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک : #دشتی
--------------------------------
سر خاکت منم با اشک و زاری
امان از درد دوری داغ داری
سر خاکت سرشک از دیده جاری
تو رفتی و منم در سوگواری
سر خاکت عزیزان غرق آ ه اند
همه در انتظار یک نگاه اند
سر خاکت دلم را خاک کردم
دلم را از غمت صد چاک کردم
سر خاکت شکست بال و پر من
بیا بنگر تو چشمان تر من
سر خاکت دلم آتشفشان است
ببین که مادر تو روضه خوان است
دلم با غربت و غم آشنا شد
زمانی که دلم از تو جدا شد
نوایی جان فزا آ ید ز خاکت
فرستم فاتحه بر روح پاکت
عزیزان قدر یکدیگر بدانیم
بیا یک لحظه دور از هم نمانیم
سر خاک تو من منزل گرفتم
در این طوفان غم ساحل گرفتم
خموش ساقی ز داغ و درد و ماتم
دلم را ماتمش بنموده در غم
------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
دشتی اشعار جوان وفرزند
فلک آخر ربودی گوهر یکدانه مارا
بگو برما چرا بردی توآن دردانه مارا
ندانم ازچه روکردی شعارخویش گل چیدن
گل ماراچه دیدی وبرهم زدی گلخانه مارا
.................
عزیز خفته درخاکم گل باغ دلم بودی
درخشان گوهرپاکم چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگرچون تواگرگردجهان گردم
تورا ای نازنین دختر که یارو همدمم بود
..............
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دیداندر خم این طاقت رنگین
نه جای لوح سیمینش درکنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگین
..............
آفتابی درجهان تابیدو رفت
عمر کوتاهش جهان دیدورفت
هیچ کس ازدست اورنجش نداشت
ازچه رو ازدست ما رنجیدو رفت
#ترحیم_خوانی
#فرزند #جوان
.
#جوان
اشعار جوان
کربلایی امیرپور عبدالعاصی:
گوهر از خاک بر آرند و عزیزش دارند
بخت بد بین که فلک گوهر ما برده به خاک
گلی بودم نه وقت چیدنم بود
جوان بودم نه وقت مردنم بود
گلی بودم میان شاخه گلها
نه وقت زیر خاک خوابیدنم بود
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
•بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
دیدی ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد
تیغ طوفان بلا با گل بی خار چه کرد
شعله شمع به آرامی و مظلومی سوخت
داغ آن با دل پروانه بی یار چه کرد
رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوز
هر کجا می نگرم روی تو پیداست هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز
گفتم که فراق تو نبینم دیدم آمد به سرم هر آنچه میترسیدم
*
عزیزخفته در خاکم گل باغ دلم بودی درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی
کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم تو را ای نازنین دختر که یار وهمدمم بودی
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند چه دید اندر خم این طاق رنگین
به جای لوح سیمین در کنارش فلک بر سر نهادش لوح سنگین
سال ها رنج کشیدم که گلی پروردم باد پاییز به ناگه زد وگل پرپر شد
گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم که زهجران تو هر دم دل ما مضطر شد
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
*
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
*
گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود
**
قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود در عزایت جامه را تن دریدن زود بود
آخر ای یار همه ای مطهرمهر وفا در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود
*
دریغا حسرتا از کامرانی نبردم بهرهای از زندگانی
همی پر حسرت وناکام رفت به زیر خاک عین جوانی
*
جوان رفتم زدنیا با هزاران ارزو بر دل به زیر خاک کردم با دو صد اندوه غم منزل
گذر اید اگر برخاک من از زاه غم خواری به الحمدی مرا یاد اورید ای محرمان دل
*
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم
بهر هر دردی دوایی است مگر داغ جوان من به دردی که براو نیست مدوا چه کنم
*
پر پاکدل خوب و نکومنظر من مانده بر خاک رهش خیره دوچشم تر من
نازنینی که به پاکی نه کم از شبنم بود عمر او نیز دریغا که چوشبنم کم بود
*
نو گلی پرورده بودم خاک از دستم ربود ان چنان در برگرفت گویی که در عالم نبود
سالها زحمت کشیدم تا گلم پرورده شد ناگهان پیک اجل ان غنچه را از من ربود
*
نوگلم رفته وداغش به دل مادر ماند حسرت دیدن رویش به دل خواهر ماند
تو که تنها پسر و یاور مادر بودی از چه رو بار غمت بر کمر همسر ماند
*
گلی بودم در ایام جوانی جوان بودم نکردم زندگانی
گلی بودم که وقت چیدنم بود جوان بودم چه وقت مردنم بود
ای مادر غمدیده نداری خبراز من کز گردش ایام چه امد برسر من
من تازه جوان بودم واندر چمن حسن نشکفته فرو ریخت همه بال وپر من
*
افسوس که زیبا پسرم تاج سرم رفت امیدوچراغ دل ونور بصرم رفت
زد اتش سوزان اجل بر گل عمرم ناگاه از این باغ گل نوثمرم رفت
حجاب چهره جان میشود غبار تنم خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزایچو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مرغ ان چمنم
*
در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟ زهراب چشیده ام مرا قند چه سود
گویند مرا که بند پاش نهید دیوانه دل است پای در بند چه سود
*
روزی که قضا نیست نخواهی مردن ور هست قضا کجا توان جان بردن
مرگ تهی مساز پهلو که به آن سر منزل خود توان به دست اوردن
*
ای جوانمردان جوانمردی دگر در خاک رفت گوهری پاک از زمین برجانب افلاک رفت
#ترحیم_خوانی
🍁🍂سلام ختم خوانی وپندیات 🍂🍁
🍂(حجله مرگ جوان)🍂
📚مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم 📚
ای که بر عکس من وحجله من می نگری
با خبر باش و بخود آی و مکن خیره سری
حجله عیش مرا بین که مبدل به عزاست
پند با خود ببر ای انکه ز من می گذری
پستی و مستی و غفلت به جهان، بس کن بس
مرد حق باش که تا سوی جنان راه بری
چند گویی که کنم توبه زمان پیری
مگر ای بی خبر از مرگ خودت با خبری
من هم آخر به جهان تازه جوانی بودم
که شد از دست اجل عشق و امیدم سپری
پدرم حسرت دامادی من داشت ولی
می کند حال ز داغ پدرش نوحه گری
#ترحیم_خوانی #جوان
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
تصنیف مشترک #پدر #مادر #جوان ..
جهت اجرا در همه محافل ختم
تو رفتی و دلم میگیره ، برا نبودنت بهونه.،
تموم دنیا روبگردم، پیدا کنم از تو نشونه
تو رفتی و نمونده دیگه، تو آسمونم یه ستاره چشای من مونده به راهت، که از سفر بیای دوباره
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
غم مصیبت و جداییت ،هنوز نمیشه باور من ای روزگار این چه بلایی، بود که آوردی به سرمن
تو رفتی ای مسافر من، نداره خونمون صفایی سر میذارم به روی خاکت، تا بشنوم از تو صدایی
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
دلم میخاد برات بخونم لالا لالا لالایی
ایشالا ای عزیز جونم ،که مهمون امام رضایی
میدونی ای ضامن آهو ،کسی به غیر تو ندارم
تموم هستیمو آقا جون، به دستای تو میسپارم
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
با رفتنت ببین چه جوری، تو کمر منو شکستی
خواب میبینم هر شب جمعه ،تو حرم آقا نشستی
خواب میبینم که مثل عکسات ،میون بین الحرمینی
زائر کربلا شدی و ،پیش ابا الفضل و حسینی
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
حسین کریمی نیا
(مشترک)
نیم از عالم خاک
.🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀
5033540131.mp3
2.1M
#دشتی
#جوان
چطوری رفتنت باور کنم من
چطوری با فراغت سرکنم من
توبودی همدم شبهای تارم
چطور یاد کس دیگر کنم من
جوونم هجله شادی ندیده
شده کبک از میون ماپریده
تموم قوم وخویشون جمع گردین
برا جوونم هجله مشکی ببندین
لالا لالا گل پونه لالای لای
جوونم رفته ازخونه لالای لای
جوونم گرمی خونم لالای لای
بلندبالای چارشونم لالای لای
توای دنیا دلارامم گرفتی
عزیز بهتر ازجونم گرفتی
گلی پرورده بودم درگلستون
توآن را از گلستونم گرفتی
فلک چیدی گل رعنای مارا
ببردی ارزش دنیای مارا
ندانستی مگر کاکا عزیزه
که پژمردگی گل زیبای مارا
توگل بودی نه وقت چیدنت بود
جوون بودی نه وقت مردنت بود
توگل بودی میون باغ وبستون
نه وقت زیر خاک خوابیدنت بود
جوون مرده غمش بسیار باشد
تحمل کردنش دشوار باشد
هرآن مادر که دیدی داغ فرزند
قیامت موسم دیدار باشد
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
# اجرای سبک: 🎤بانوای مداح اهل بیت ( ع)
# استاد _ کربلایی _ محسن _ اخوان
.
دوبیتی های فراق
#ترحیم_خوانی
#پدر #مادر #جوان #خواهر
چشام از سوز گریه تاره امشب
دلم دریایی از غم داره امشب
عزیزم کرده منزل زیر این گل
دوچشمام اشک وخون میباره امشب
🌹🌹🌹
صبا از حال زارم بی خبر بی
عزیز نازنینم در سفر بی
چه آمد ای خدا بر روزگارم
هزاران نیش و دشنه بر جگر بی
🌹🌹🌹
به دنیا روز خوش از یاد رفته
که تا عرش فلک فریاد رفته
نمی ترسم ز بیداد خوادث
تمام هستی ام بر باد رفته
🌹🌹🌹
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
#زمزمه مشترک #سالگرد .. #پدر #مادر #جوان ........
#ترحیم_خوانی
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو
دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو
یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت
یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو
درد فراق سخته، این انتظار سخته
بدون تو(( دیگه*)) شبای تار سخته،
امان امان ای دل ای دل ای دل
دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست
چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست
یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو
هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست
کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی
کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی
امان امان ای دل ای دل ای دل
* بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....)
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#جوان
داغ جوان از زبان مادر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️🌷
ای پسرجان ربودی قرارم / رفتی و کرده ای داغدارم
من چگویم از این داغ هجران/ روز وشب بهر تو اشکبارم
ای پسر جان امان از جدایی۲
داغ تو آتشی زد بجانم /سوخت از داغ تو استخوانم
تا ابد من پسر نغمه خوانم/ مرگ تو کرد مرا ناتوانم
ای پسرجان امان از جدایی۲
مادری بوده ام داغدیده/ که اجل بند قلبش بریده
روز وشب کارمن بود و زاری / رشتهٔ عمر من شد بریده
ای پس جان امان از جدایی
از برات رنج و سختی کشیدم/ چون گل لاله ایی پروریدم
باغبان بودم و خیر ندیدم / داغ مرگ جوانم بدیدم
ای پسر جان امان از جدایی
نورچشمم .چشام سو نداره/ بی تو گلزار برام بو نداره
مادرت کور شده در عزایت / زانو و بازو نیرو نداره
ای پسر جان امان از جدایی
آرزو بود ه داماد ، گردی / حجله بنشینی دلشاد ،گردی
کی گمان بود پسر جان بمیری/ اینچنین زارو ناشاد ، گردی
ای پسرجان امان از جدایی
ای صفا کم کن شعر ماتم / دل شده زار و مضطر دمادم
سوزد از این عزا قلب مادر / تا قیامت شود چشم پرنم
ای پسرجان امان از جدایی
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
64836_1399429120302_637641.mp3
637.6K
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان
#جوان #مادر#برادر#پدر
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_____
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
________
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
______
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#خواجه پور
64836_1399429120302_637641.mp3
637.6K
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )زمزمه سبک ببار ای بارون
در فراق عزیزان
#جوان #مادر#برادر#پدر
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلم بیشمار
بااین دله زار و بی قرار
میسوزم از غمه هجر یار
( ای بارون )
_____
امان از داغ (مادرم )
خاکه غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یارو یاورم
این منو اشک چشمه ترم
(ای دنیا)
________
ببین میسوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هردمت
قربان اشکه چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا
______
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمو میبره
آتیشه زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم
#خواجه پور
4_723784306722155748.mp3
4.44M
#ترحیم_خوانی
#پدر
#مادر
#جوان
#رسم_زمونه
عجب رسمیه رسم زمونه
قصهی برگ و باد خزونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
کجاست اون کوچه چی شد
اون خونه
آدماش کجان خدا میدونه
بوتهی یاس ِ باباجون هنوز
گوشهی باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده تا هفتا خونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
تسبیح و مهر بی بی جون هنوز
گوشهی طاقچه توی ایوونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
پرسید زیر لب یکی با حسرت
پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ماها بعدها چه یادگاری
میخواد بمونه خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
خاطره هاشون به جا می مونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا می مونه
پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ماها بعدها چه یادگاری
میخواد بمونه
خدا میدونه
میرن آدما
از اونا فقط خاطره هاشون
به جا میمونه
کجاست اون کوچه
چی شد اون خونه
آدماش کجان
خدا میدونه
ندونستم مو قدرش در کنارم
ولی ولی حالاکه رفته بیقرارم
نخدیدم دمی بر روی ماهش
چه سود اکنون به خاکش اشک بارون
برس برس بر دادم ای پروردگارم
ندید از من خوشی
من هم پس از اون ندیدم خوشی
در روزگارم
برس برس بر دادم ای پروردگارم
شدم تنها به غربتها فراموش
خدا رحمی بکن بر حال زارم
رحمی بکن بر حال زارم
پشیمونم پشیمونم
ولی هیهات دیر است دیر است
حلالم کن که ما هم رهسپارم
رحمی بکن بر حال زارم
رحمی بکن بر حال زارم
🎧#رسول_نجفیان
🌴🌴🌴🌴🌴
ببار ای بارون ببار بر داغ.mp3
1.05M
#زمزمه
#ختم
#پدر
#مادر
#جوان
#فرزند
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ببار ای بارون ببار
بر داغ هجر یارم ببار
غم توی دلمه بی شمار
با این دلِ زار و بی قرار
می سوزم از غمِ هجر یار
ای بارون..
امان از داغ مادرم
خاک غمش شده بر سرم
خفته در خاک غم دلبرم
بوده تنها یار و یاورم
این من و اشک چشمِ ترم
ای دنیا..
ببین می سوزم از غمت
در دلم بنشسته ماتمت
یاد خندیدن هر دمت
قربان اشک چون شبنمت
باورم نمیشه رفتنت
از دنیا..
ببین چشمم از غم تره
این دیگه وداع آخره
داغ تو دلمُ میبره
آتیش زیر خاکستره
دنیا با داغ تاریک تره
ای یارم..
شاعر: علی اصغر خواجه زاده
@navaye_asheghaan
#مادر #پدر #جوان #خواهر #ترحیم_خوانی
تصنیف مشترک
جهت اجرا در همه محافل ختم
تو رفتی و دلم میگیره ، برا نبودنت بهونه.،
تموم دنیا روبگردم، پیدا کنم از تو نشونه
تو رفتی و نمونده دیگه، تو آسمونم یه ستاره چشای من مونده به راهت، که از سفر بیای دوباره
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
غم مصیبت و جداییت ،هنوز نمیشه باور من ای روزگار این چه بلایی، بود که آوردی به سرمن
تو رفتی ای مسافر من، نداره خونمون صفایی سر میذارم به روی خاکت، تا بشنوم از تو صدایی
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
دلم میخاد برات بخونم لالا لالا لالایی
ایشالا ای عزیز جونم ،که مهمون امام رضایی
میدونی ای ضامن آهو ،کسی به غیر تو ندارم
تموم هستیمو آقا جون، به دستای تو میسپارم
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
.
با رفتنت ببین چه جوری، تو کمر منو شکستی
خواب میبینم هر شب جمعه ،تو حرم آقا نشستی
خواب میبینم که مثل عکسات ،میون بین الحرمینی
زائر کربلا شدی و ،پیش ابا الفضل و حسینی
امان امان از این جدایی، مسافرم بگو کجایی
@navaye_asheghaan
.
#جوان
#در_فراق_جوان
#سبک_تامشکتو_توآب_زدی
🏴
آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت
ببین گرفته ام به بر،زانوی غم زماتمت
جای توخیلی خالیه،این روزا توی خونه مون
دردغم توافتاده،ای نازنین به جونمون
چسان باراین مصیبت برشانه گیرم
دیگه دارم از فراق رویت می میرم
دلم شد تنگت عزیز جانم کجایی
چگونه طاقت بیارم از این جدایی
پسرجان(یااسم متوفی)
دارم میمیرم ازغمت،بگو چیکارکنم پسر
ببین چگونه داغ تو،زده به سینه ام شرر
من آرزو بدل شدم،ندیده ام شادی تو
آخر نشدکه ببینم، اون روز دامادی تو
دریغا شام خوشی تـو بی سحر بود
نصیب من درد و داغ روی پسر بود
دریغاکه عاقبت جسم تو کفن شد
فـراق روی تـو قـاتل جـون من شد
پسرجان یا(اسم متوفی)
#علی_اکبراسفندیارمداح ✍
👇
#جوان
فلک بُردی ز باغم حاصل من
زدی آتش تو آخر بر دل من
ندیدی اشک چشم مادرش را
چرا بردی ز باغش حاصلش را
عجب نامردی ای دنیای فانی
ربودی دخترم را در جوانی
ز خاک غم گِلِ من را سرشتند
به تقدیرم چنین غم را نوشتند
عزیزم قامت بابا شکسته
شدم از زندگی بیزار و خسته
در و دیوار غبار غم گرفته
چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته
تو ای زیبا گل در خاک و خفته
درود زندگی را زود و گفته
چسازد بعد بابای زارت
بیاید هرشب جمعه مزارت
اگر چه داغ تو بنموده پیرم
مرا از زندگانی کرده سیرم
کنم در خاطرات خود مصوّر
غم آن نو جوان شهزاده اکبر
نبوده در تن تو زخم شمشیر
چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر
ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن
ولی جسم علی صد جا بریدن
نبوده جای بوسه بر تن او
نموده اربأ اربا دشمن او
بده صبری تو ای خلاق باری
دگر بس کن (صفا) کم کن تو زا
@navaye_asheghaan
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه پسرجوان
#جوان ناکام
#روزهفتم(کاربرد چهلم وسالگرد)
#روضه علی اکبر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ،
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
(سبک دشتی)
♦️به دل هفت روز غمی جانانه دارم
♦️کنار قبر تو کاشانه دارم
♦️تو بودی ای پسر دار و ندارم
♦️زداغت من دلی دیوانه دارم
♦️الان هفت روزه بوی گل نیومد
♦️بخونه لاله و سنبل نیومد
♦️کجا رفتی تو ای ماهه منیرم
♦️به سوی گل چرا بلبل نیومد
♦️گل خوش رنگ و بویم
♦️بیا مادر به سویم
♦️بیا مادر عروسیت بگیرم
♦️بیا تا بوسه از رویت بچینم
♦️بیا و رخت دامادی به تن کن
♦️که مادر جشن شادیت بگیرم
♦️کفن کردی بتن مادر بسوزم
♦️بیا بنگر پسر این حال و روزم
♦️تورفتی تا ابد باید بسوزم
♦️کجا رفتی ترا مادر بجویم
♦️بیا مادر به آغوشت بگیرم
♦️به آغوشت پسر ماوار بگیرم
♦️تو بودی ای پسر تنها امیدم
♦️گلی از گلشن عمرت نچیدم
♦️اَلا ای بلبل شیدای مادر
♦️کجا رفتی تو ای دنیای مادر
♦️ز بعدت زندگانی را نخواهم
♦️خدا داند جوانی را نخواهم
♦️دلم راغرق خون کردی ورفتی
♦️مرا آتش فشان کردی ورفتی
♦️بیاد آن رخ ماهت بمیرم
♦️مرا خانه نشین کردی و رفتی
⬅️مجلس امروز به مناسبت هفتمین روز درگذشت فرزندی مهربان برادری دل سوز برگذار گردیده است
خاندان محترم شما
مدت هفت روزه جای خالی عزیزتان را احساس می کنید خیلی لحظات سختی است خدا کنه هیچ پدر ومادری را داغ اولاد نشان ندهد اما می خوام اول روضه زبان حال بخونم بعد هم روضه حضرت علی اکبر(ع) پدرومادر این عزیز
شما چقدر به قد وبالای جوانتان نگاه کردید تا بزرگ بشه جوانتان را داماد کنید اما نشد عزیزتان در جوانی پرپر شد اما قربان دل تو مادر که داغ جوان دیدی خیلی سخته آخه داغ جوان قلب پدرو مادر رو میشکنه خدا صبرتان بده امروز همه دوستان آشنایان همسایگان واقشار مردم آمدند در مراسم ختم فرزندانتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند
⏪اما دلتو ببر کربلا اشکاتو آمیخته کن بااشکای امام حسین (ع)
اما جانها به سوزد برآن حسینی که وقتی فریاد علی اکبر را شنیدند با عجله آمدند بربالین جوانش علی اکبر قرارگرفت نشت کنار میوه دلش
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این جوان عزیزمان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد سرعلی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سرعلی را به سینه چسپانید دلش تسلی پیدا نکرد
یک وقت خم شد صورت به صورت علی گذاشت فرمودقتل الله قومٵ قتلوک بابا خدا بکشد کشته شدگان تورا علی جان هرکاری کرد نتوانست بدن علی اکبر رابه خیمه ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر درخیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🥀🥀🥀
1403/8/1