eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🔳 ع 2 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹 @navaye_asheghaan
4. محمد قاضوی.mp3
زمان: حجم: 4.61M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ... @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ... حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش : مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری ؟ همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه ، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه ، حضرت جوابی نمیداد ، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه ، حضرت فرمود : تو دیگه ساکت باش ، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی ، ... یاالله ... حضرت آقای صدیقی میگفت : رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی ، گفتم آقا دارم میرم مدینه ، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه ، بشین برات یه روضه بخونم ، من تعجب کردم ، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه ، گفتم آقا چه سعادتی ، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه ، قبرستان بقیع ، سرِ مزار غریب مدینه ، سلام مارو هم برسونید ، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم ، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد ، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه ، سلمان آمد صدا زد : حسن جان شما داداش بزرگتری ، باید برادرت رو آروم کنی ، زینب رو آروم کنی ، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان ، اون چیزی که من دیدم ، نه بابام دید ، نه داداشم حسین دید ، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم ، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست ، اگر خانم خونه ، دختر خونه ، بخواد از خونه بِره بیرون ، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه ، با خودش می بره ، میگه یه مرد باهام باشه ، ... سلمان ، وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت ، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه ، ... یا امام زمان عج ، منو ببخش : مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
4. محمد قاضوی.mp3
زمان: حجم: 4.61M
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) روضه ای که علامه حسن زاده آملی برای آقای صدیقی خوندند ... ماجرای کوچه ...
حاج سید رضا نریمانی4_5992430769010648727.mp3
زمان: حجم: 24.51M
زهر آنگونه اثر کرده به اعضای تنم لرزه افتاده در این لحظه تمام بدنم مَردُم این‌ رسم هواداری پیغمبر بود؟! من جگرگوشه پیغمبر خاتم، حسنم همسرم قاتل من شد به که گویم این غم؟! آری آنگونه غریبم که غریبِ وطنم خون شد آنگونه همه عمر دلم از غصه که برون می شود این لخته خون با سُخنم بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم خواب را بُرد ز چشمان من آن کوچه غم آنکه یک‌ عمر از آن غُصه نخوابیده، منم تیر بر پیکرِ من می زند امروز عدو هیچ غارت نشد امّا ز تنم پیرُهنم درد دارم ولی از داغ برادر گریم من خودم گریه کن کُشته خونین بدنم
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Monajat_Shabaniyeh_1403_Shab06_04.mp3
زمان: حجم: 29.77M
🔊 بخش چهارم | عمه چرا به کربلا این همه لشکر آمده . پر از شراره ی غم ! جز دلی کباب نداری میان سینه ی خود غیر اضطراب نداری نه مسلمی نه بریری نه عابسی نه زهیری مدافع حرم پای در رکاب نداری دم ورودی باب الرضا رسیدم و گفتم تویی غریب که جز گنبدی خراب نداری تو شرح ماوقع کوچه نانوشته بگویی تویی پیمبر روضه فقط کتاب نداری مخواه روضه چنان راز سر به مهر بماند بگو به کوچه چه دیدی ؟ چرا جواب نداری؟ مغیره رفته به منبر ؛ مرو به مسجد جدت اگر تحمل سبّ ابوتراب نداری تو هم شبیه حسینت عزیز فاطمه هستی عزیز فاطمه هستی ولی رباب نداری برای اینکه همیشه به سوگ تو بنشیند عیال مرثیه خوان زیر آفتاب نداری کنار نهر نکردند قصد نحر گلویت نگاه منتظری جانب سراب نداری اگر چه طشت پر از پاره پاره های جگر شد ولی کنار سرت جامی از شراب نداری هزار مرتبه شکر خدا که مثل اسیران سه ساله دخترکی بسته بر طناب داری @navaye_asheghaan
. هی چشم میچرخانی اما گنبدی نیست گلدسته ای صحن و سرایی مرقدی نیست از نوحه خوان و خادم و زائر ردی نیست یک چندم باب الرضا رفت آمدی نیست زائر ندارد قدر انگشتان یک دست آقای ما اینگونه تنها و غریب است خوابیدمو در خواب سقاخانه دیدم صحن و سرا و گنبدی شاهانه دیدم دور و برش شمع و گل و پروانه دیدم برخواستم از خواب یک ویرانه دیدم ای کاش قبر خاکی اش تعمیر میشد ای کاش خوابم زودتر تعبیر میشد ای کاش او هم مرقد و صحن و سرا داشت ای کاش یک گلدسته و گنبد طلا داشت ای کاش دنیایی شبیه کربلا داشت یا لااقل قدری برای گریه جا داشت ای به فدای غربتش جان و تن من یک شمع حتی بر مزارش نیست روشن جانم فدای او که غم بسیار دیده در کوچه ها با مادرش آزار دیده آثار خون را بر در و دیوار دیده هی داغ پشت داغ از مسمار دیده من شک ندارم مجتبی در کوچه جان داد تا دید مادر پشت در از پای افتاد جانم به قربانش که غم شد لشکر او در اوج غربت قاتلش شد همسر او ای شیعیان شد تیرباران پیکر‌ او من‌ بعد وای از حال زار خواهر او اما خدا را شکر این آقا کفن داشت یک تکه چوب تیر خورده روی تن داشت هنگام تشییع جنازه یک بدن داشت یا لااقل هنگام مردن پیروهن داشت وقتی کفن دور و برش اقوام بودند در کربلا اما فقط احشام بودند 1403 . @navaye_asheghaan
. تیره‌ها گر چه به تابوت تو را دوخته‌اند لااقل پیکر خونین تو دارد کفنی اشک‌هایش به مادرش رفته سینه‌ی پر شراره‌ای دارد نه، به یک تشت اکتفا نکنید جگر پاره‌ پاره‌ای دارد از علی هم شکسته‌تر شده است علّتش کینه‌ها، حسادت‌هاست غربت چشم‌های مظلومش سند محکم خیانت‌هاست خواهرش را کسی خبر نکند مادرش خوب شد که اینجا نیست لخته خون‌ها سر لج افتادند هیچ تشتی حریف آن‌ها نیست از غرور شکسته‌اش پیداست صبر هم‌صحبت دل آقاست من از چشم سر نمی‌بینم کوچه‌ای شوم قاتل آقاست کوچه‌ای تنگ، کوچه‌ای تاریک شده کابوس هر شب آقا برگه را پس بده نزن نامرد چیست این جمله بر لب آقا؟ از صدای شکستن بغضش چشم دیوار‌ها سیاهی رفت مادرش راه خانه‌ی خود را تا زمین خورد، اشتباهی رفت تا که باغش میان آتش سوخت میله‌های قفس نصیبش شد کودکی نه بگو خزان بهار پیری زودرس نصیبش شد نفسش بند آمده ای وای بخدا نای روضه خوانی نیست شکر دارد که گوشه‌ی این تشت لااقل چوب خیزرانی نیست راهمونو بست، فکرشو نمی‌کردم مادرم نشست، فکرشو نمی‌کردم گوشواره شکست، فکرشو نمی‌کردم یکی نبود بگه نامرد بس کن یه زنه فکرشم نمی‌کردم اینجور بزنه قّدم نرسید آخر، حالا منم و حسرت من موندم و یه کوچه من موندم و خجالت آه مادر و نه نمیره از یادم من دوشنبه رو نه نمی‌ره از یادم دیوار و سر و من نمیره از یادم سند غربت بابام امضا شده بود نه نمیره از یادم اون روی کبود لبخند رو لبای بابامونو گرفتند بی دینای مدینه دنیامونو گرفتند روزگار من با غم دلم سر شد حال مادرم هر دقیقه بدتر شد درد پدرم دیگه چند برابر شد نمی‌دونم چرا دستاش بالا نیومد هی نفس نفس می‌زد حرفی نمی‌زد سِنّی ندارم امّا موهام همه سفیده دیدی سر جوونی ناموس ما شهیده قدّم نرسید آخر حالا منم و حسرت من موندم و یه کوچه من موندم خجالت هیشکی نبود بگه این گل که پرپره این زن که می‌زنی ناموس حیدره از عمد مادر و پیش پسر زدند از عمد با لگد محکم به در زدند مادرم از قدیم می‌زد حرف مادرم سر به زیر می‌زد حرف مردک پست رذل سیلی زد بی هوا با دو دست سیلی زد بدن من شکسته از کوچه مادرم تا نشست در کوچه استراحت نداشت مادرمان خواب راحت نداشت مادرمان مادرم دل شکسته می‌خوابید می‌شد از درد خسته می‌خوابید با سر نیمه بسته می‌خوابید اکثراً هم نشسته می‌خوابید مادرم رفت و مادرم رفت و پیر شد بابا بعد از آن سر به زیر شد بابا **** خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا می‌زدند سنگ سرش شکسته بود آقا تنهای تنها بود تنهای تنها رفت آروم جون من زیر دست و پا رفت ای حسین، ای حسین .👇 @navaye_asheghaan
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Shahadat Peyambar_Imam Hasan1403_03.mp3
زمان: حجم: 55.04M
تیرها گرچه به تابوت تو را دوخته اند لااقل پیکر خونین تو دارد کفنی @navaye_asheghaan
. ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی تو همان نَفخه‌ی روحانیِ جان در بدنی "عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود" پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی ساکن کشور سرسبزِ حسن‌آبادم با من انگار که هر جا بروم، هم‌وطنی این گدا جای غذا، مِهرِ تو را می‌خواهد می‌شود گاه‌گُداری به دلم سر بزنی؟! چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد هیچ‌کس مثل تو این‌قَدر نشد خواستنی خودمانی بگذارید بگویم این‌بار دست‌ و دل بازِ مدینه بخدا عشق منی احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت تو گُلِ سر سبدِ شاکِله ی پنج‌تنی نقشِ نامِ تو نشسته‌ست میان دل من "یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی آی دنیا بشناسید منِ مجنون را: حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی قبر بی زائر تو بازترین روضه ماست جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی زهر... نه..سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی تیرها گرچه به تابوت، تو را دوخته‌اند لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی ✍ 📋 چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد (ع) چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمی‌شناخت امام حسن و. از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی می‌کردند، سَبّ بچه‌های علی رو می‌کردند... خیلی عجیبه! انقدر تبلیغ کردند؛ وقتی اومد از شهر شام توو مدینه وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت. آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجه‌ت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبه‌ای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟! دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 تشت لخته خون (ع) (ع) ابی عبدالله اومد کفن کرد، برادرش رو داخل کفن گذاشت. اولین بدنی که بعد از حضرت زهرا و امیرالمومنین « آخه اون دوتا بدن شبانه دفن شد، مخفی بود قبورشون، کسی نمی‌دونست قبور امیرالمومنین و حضرت زهرا کجاست. امام حسین تصمیم گرفت گفت:« می‌خوام روز بدن و بردارین، داداشم همینجوری غریب بود؛ وقتی زندگی می‌کرد غریبانه زندگی کرد؛ توو خونه همدمی نداشت. همسرش... آقای من و تو روزه بود، با لب خشک اومد آبی بخوره، اومد کوزه‌ی آب و برداشت، از تشنگی جگرش می‌سوخت. تا یه جرعه‌ش و خورد دید این جگر داره بیشتر می‌سوزه. صدا زد زیبنبش و بدو بیا زینب! جگرم داره می‌سوزه. همچین که خواهرس اومد دید هی داره به خودش می‌پیچه گفت:« زینبم! جگرم خیلی داره می‌سوزه؛ این آب و خوردم عطشم فرو بکشه ولی بدتر شد؛ حس می‌کنم جگرم پاره پاره شد. سریع دوید، چی کار کنم داداش؟! - سریع برو یه تشتی بیار. آخه چندین بار دیگه هم به آقا زهر داده بودند. خواهر می‌اومد تشت و میذاشت جلو امام حسن زهر و بالا می‌آورد راحت می‌شد. این بارم گفت:« حالا زهر و بالا میاره راحت میشه. تشت و گذاشت جلو حسنش یهو داخل تشت و دید پُر خونه. لخته‌های خون داره از دهان مبارک امام حسن داخل تشت می‌ریزه ؛ همچین که خونا رو داخل تشت دید صدای ناله‌ی زینب بلند شد. دوید بیرون حسین و خبر کرد، عباس و خبر کرد؛ سریع این داداشا اومدن زیر بغلای خواهر و گرفتن؛ چی شده خواهر؟! چرا اینجوری بی‌تابی میکنی؟! صدا زد:« حسین جان! داداشم داره خون بالا میاره، پاره‌های جگر حسنم و خودم دیدم». چه خبره؟! زینب تشت خونی دیده، داخل تشت فقط لخته‌ خون دیده، یکی نبود بگه زینب صبر کن! یه روزی میرسه یه تشتی توو یه مجلسی برات میارن وقتی داخل تشت و نگاه می‌کنی یه سر بریده‌ست.... تازه کار تموم نمیشه، سر داخل تشته. اون نامرد یه چوب خیزران طلب کرد، با این چوب به لب و دندان حسین میزد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . @navaye_asheghaan
ع 2 ع 2 🌾برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🌾 براختر دوم امامت صلوات 🌾خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌ عصیان‌تورا بفرست‌برغریب‌مدینه‌ امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات () یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله علی_خلقه_یاسیدنا... 🖤من گدایم من گدایم یا حسن 🖤من گدای بی‌نوایم یا حسن 🖤تو گل زهرائی ومن خار توام 🖤عشق تو داده بهایم یا حسن 🖤مبتلای درد هجران توام 🖤من مریضم ده شفایم یاحسن 🖤توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🖤کوی تو دارالشفایم یا حسن 🖤آقا جان... 🖤بر ندارم دست از دامان تو 🖤تا کنی حاجت روایم یا حسن 🖤هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🖤هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🖤گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🖤باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن 🌾نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ◾️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... (رحمت خدا به این گریه ها..) (رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. 🌴قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... 🌴پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. 🌴فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه (امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص 🌾آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🌾لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🌾صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. ◾️امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. "«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 🌾کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🌾تو مثل جون عزیزی 🌾اگر که برنخیزی 🌾رقیه ام رو میبره 🌾عدو برا کنیزی 🌾اَخا اَخا اباالفضل 4 🥀خیمه ها میشه غارت 🥀زن ها میرن اسارت 🥀میشه به پیش چشمات 🥀به زینبت جسارت 🌾اَخا اَخا اباالفضل 4 🥀هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. @navaye_asheghaan