❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی
خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی
روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی :
قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی
هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده
خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده
وارد شدن در وادی طور خدا سخت است
از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است
تنهایی ارباب های با وفا سخت است
گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است
گریه کنانش آستینی در دهن دارند
اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند
سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست
زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست
از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست
بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست
مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید
جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید
دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش
دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش
خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش
از ابرهای آسمان باران نبارد کاش
وقتی بباری کار ما مشکل شود باران!
قبر امامان غریبم گِل شود باران
تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد
ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد
انگشتری مادرم نذر حرم گردد
تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد
باید غریب خویش را یاری کنم آخر
باید برای مجتبی کاری کنم آخر
شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد
بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد
ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد
پسکوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد
این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده
فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده
این خاک را آخر حسن آباد می سازیم
منبر به نام باقر و سجاد می سازیم
ایوانطلا و پنجره فولاد می سازیم
صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم
شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم
مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم
باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد
تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد
دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد
هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد
پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست
با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست
بالای گنبد بال و پرها باز می ماند
سجاده ی خونینجگرها باز می ماند
راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند
زُوّار می آیند و درها باز می ماند
در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم
نقارهزن ها را به روی بام می بینیم
باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت
حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت
تمثال مَشکی سردر بابالحوائج ساخت
صحنی به نام مادر بابالحوائج ساخت
در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم
پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم
روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا
روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا
زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا
تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا
سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد
سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد
بردیا محمدی
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
#هشتم_شوال
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالماند
قبرشان قبلهست حالا بیحرم یا با حرم
یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم
یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم...
اوج غربت در کدامین داغ معنا میشود
این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟
فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر
خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم...
در مدینه کاخها با خاک یکسان میشوند
بعد از آن، از دور چون دُرّ میشود پیدا حرم
گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست
داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم
یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه
پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم
ناله میزد مادری با اشک، واویلا حسین
ناله میزد خواهری با اشک، واویلا حرم
علی ذوالقدر
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
#هشتم_شوال
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دل همه امروز پریشان شده آقا
بد می گذرد زندگی مردم دنیا
بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا
ای باب نجات همگان دست بجُنبان
تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا
آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا
حال دل بیچاره ما تا تو نباشی
مانند بقیعی است که ویران شده آقا
داده است به ما سوختگان جانِ دوباره
رویای بقیعی که چراغان شده آقا
ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا
چون کرببلا یا که خراسان شده آقا
محمد حسین رحیمیان
#مناجاتـفراقـامامـزمان علیه السلام
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین
قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم
آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد
خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد
مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست
ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد
کارفرما مهدی و ما پارکابش می شویم
اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد
گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود
چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد
چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود
قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد
هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود
دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود
صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست
روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست
چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است
در مدینه چارتا نور خدا هم دیدنیست
می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت
در میان کاسهٔ آبی شفا هم دیدنیست
چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند
چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست
در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو
بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست
از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع
تابش گلدسته های کربلا هم دیدنیست
مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت
گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت
حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است
حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است
ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو
در کدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است
در کجایت نیمه شب ها مرتضی سینه زده
در کجایت رد پای اشک های حیدر است
گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است
کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است
گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب
کربلا آرامگاه لاله های پرپر است
گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند
کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است
من نمیدانم که محسن هست آنجا یاکه نه
در عوض کرببلا قبر علی اصغر است
در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع
یک جوان ارباًارباً نیست قطعا ای بقیع
مهدی نظری
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
#هشتم_شوال