eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ..  🔹 فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم علی ذوالقدر
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ..  🔹 کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پارکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خدا هم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفا هم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلا هم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شب ها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشک های حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یاکه نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباًارباً نیست قطعا ای بقیع مهدی نظری
2. کبوتر بقیع.mp3
4.58M
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا هر کجا پر میکِشی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم جای گنبد ، سرمو به رویِ خاکا میزارم خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا ؟ گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا اونجا خادما با زائر آقا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرها می رونن اونجا هرکی می پره طائر افلاکی میشه اینجا هرکی می پره بال و پرش خاکی میشه تو که هر شب میسوزه صد تا چراغ دور و برت به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت ؟ @navaye_asheghaan
(هشتم شوال روز تخریب قبور ائمه‌ی بقیع) (تخریب بقیع) ظلم ، باری‌‌‌ست که بر دوش همه سنگین است لـب به شکــوت نگشودن ، سـتمی ننگین است نـتــــوان کـــرد تحمــــل ، ســـتـم آل سعــــود بس‌کـه این بـارِ سـتم ، بر دل مـا سنگین است "هشتِ شـوّال" ، بـه تقــویـم جهـانی شد ثبـت "روز تخریب بقیـع" است و بسی غمگین است حـــرم چـــار امــام (ع) از اثــر تیشـه‌ی ظــلم گشت ویــران و دلِ شیعه ز غــم خونین است ای وهـــابیـت ملعــــون سـتمگــــر ، بـس کــن! ظـــالـــم از روز ازل ، مستحــق نفـــرین است تـو کـه دم می‌زنـی از شــرع پیمـــبر (ص) آیـا هتـک حـرمـت که نمودی ز کدامین دین است؟ خــــون انســان نبـــوَد در رگ حیـــوانــی تـــو گـــرگ خــویــی تـــو از دشمنـی دیـــرین است ریشــه‌ در فـتــــنه‌ی شـــورای سقیــــفه ، داری کیـــنه‌‌ات حـاصلی از یک دُمـَــل چــرکین است نفس دون، چیــره شــده بــر تــو ز دنیــاطلبـی جای حق نیست درآن سینه که جای کین است رسـد آن روز کــه بـیـنـــید بــه چشــم حیـــرت کـه حـــرم‌هــا همه بـا نــام علـــی تــزئین است هـر حـــــرم بـــارگــه و صحـــن و سـرایی دارد کـه بـه کـــوری شمـــا گنـــبد‌شــان زرّیــن است گــرچـه بغـض است شمــا را بــه دل پــرکیـــنه چــاره‌ی بغــض شمـــا در بـــرِ مــا تمکیـن است " اَشهـَــــدُ اَنّ عَلِـیــــاً وَلـــیُّ الـلَـــه " گـــوییـــد تـا ببـیـنـید چه‌سان بـــر دل‌تـــان تسکیـن است (ساقیا) صــبر بر این فــاجعــه تــلخ است ولی بــه تقـــابــل چو درآییــم ، بسی شــیرین است سید محمدرضا شمس (ساقی)
Roze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_45.mp3
11.59M
🏴السلام علیکم یا ائمة البقیع 🔊 مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سر خورشیدها پس سایبانی نیست ؟... ◼️ ،ایام تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع علیهم السلام و توسل به سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام شبیه این زمین در آسمان ها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست . به جای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست . کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست . به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست . مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سر خورشیدها پس سایبانی نیست ؟ . نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده ی اشکند اما روضه خوانی نیست . به یاد چادر خاکی بقیع امروز خاکی شد و حالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست . همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت بلایی بر سرش آمد که آثارش نهانی نیست . چنان سیلی به رویش خورد حوریه زمین افتاد صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست
. در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی : قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده وارد شدن در وادی طور خدا سخت است از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است تنهایی ارباب های با وفا سخت است گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است گریه کنانش آستینی در دهن دارند اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش از ابرهای آسمان باران نبارد کاش وقتی بباری کار ما مشکل شود باران! قبر امامان غریبم گِل شود باران تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد انگشتری مادرم نذر حرم گردد تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد باید غریب خویش را یاری کنم آخر باید برای مجتبی کاری کنم آخر شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد پس‌کوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده این خاک را آخر حسن آباد می سازیم منبر به نام باقر و سجاد می سازیم ایوان‌طلا و پنجره فولاد می سازیم صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست بالای گنبد بال و پرها باز می ماند سجاده ی خونین‌جگرها باز می ماند راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند زُوّار می آیند و درها باز می ماند در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم نقاره‌زن ها را به روی بام می بینیم باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت تمثال مَشکی سردر باب‌الحوائج ساخت صحنی به نام مادر باب‌الحوائج ساخت در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد ✍ .@navaye_asheghaan
. چشمم همين كه گشت خوش‌اقبال، گريه كرد ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد همراه چار قبله‌ى حاجات اشک ریخت هم‌پاى چار كعبه‌ى آمال گريه كرد «يک‌باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟ هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد» * در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد با ياد نينوا چه به سجّاد مى‌گذشت بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد با داغ باقر و غم صادق دلم شكست حتّى به روی شانه‌ى من، شال گريه كرد بعد از مدينه، نوبت كرببلا رسيد آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد ✍ * . @navaye_asheghaan
🔹فانوس شرم ماه🔹 اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی جاری‌ست در این دشت، اما ناخدایی نیست مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد بی‌وسعت این خاک، گویا ماورایی نیست! قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست در غربت این دشت، اما آنچه می‌پیچد تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست هر یک بقیع کوچکی در سینه‌مان داریم ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست بر شانه‌های غربت ما، زخم می‌روید زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست ماییم و ارث چارده قرنِ عزا، آری! غمگین‌تر از این قصه، گویا ماجرایی نیست در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست 📝 @navaye_asheghaan
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 @navaye_asheghaan
🔹خاک باران‌خورده🔹 هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود بیشتر از پیش‌تر جانش معطر می‌شود این حریم آسمانی گنبدش فیروزه‌ای‌ست روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود هر رواقش آینه در آینه نور است، نور صحن در صحنش صلات ظهر، ‌محشر می‌شود دل تمنا می‌کند «باب الکرم» را، عاقبت، با امام مجتبی، اینجا مُیسّر می‌شود «قال باقر»، «قال صادق» می‌نشیند بر زبان دور تا دور حرم یک روز، منبر می‌شود کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند طرح سقاخانه‌ها روزی مُقدّر می‌شود روضه‌خوان اینجا نشسته روضه‌خوانی می‌کند در دلم تازه غم و اندوه مادر می‌شود 📝 @navaye_asheghaan
🔹حرم🔹 فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم 📝 @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی غربت شود تمام،ای شمشیر در نیام آیی بهر انتقام ،یا صاحب الزمان غم شد قسمت بقیع،بشکست حرمت بقیع وای از غربت بقیع،یا صاحب الزمان ای آرزوی حضرت زهرا العجل آقا ای چاره ساز غربت مولا العجل آقا باشد حرم به دست حرامی یا اباصالح ای پاسخ حسادت اعدا العجل آقا (یوسف زهرا بیا آقا بیا آقا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای روضه خوان بقیع،شمع سوزان بقیع تنها مهمان بقیع،یا صاحب الزمان برما از شرر بخوان،از سوز جگر بخوان از دیوار و در بخوان،یا صاحب الزمان با ما بگو از آن همه بیداد یا ولی الله از لحظه ای که مادرت افتاد یا ولی الله از آن دمی که دخت نبی رفت پشت در ای وای ثانی کشید بر سر او داد یا ولی الله (یوسف زهرا بیا آقا بیا آقا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با شمشیر ذوالفقار،بر مکه روی بیار از قبر آن دورا در آر،یا صاحب الزمان تکیه بر کعبه بزن،با عالم بگو سخن از مظلوم بی کفن،یا صاحب الزمان من وارث حسین غریبم مردم عالم من بیقراره خدّ تریبم مردم عالم بردن کهنه پیرهنش رو آه و واویلا من سوگوار جسم سلیبم مردم عالم (سید مظلوم حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواب دیدم تو حرمت،مُقبل با محتشمت میخونن شعرِ غمت،یا ایها الرسول این بی سر حسین توست،زخمی سر حسین توست بی لشگر حسین توست،یا ایها الرسول ای کشته ی گرسنه و تشنه،ابی عبدالله حلقومتو سپردی به دشنه،ابی عبدالله هر دفعه که صدا زدی مادر،ابی عبدالله سنگت زدن سیاهه ی لشگر،ابی عبدالله (سید مظلوم حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الایااهل العالم ان جدی الحسن قتلوه عطشانا... علی وصلی الله علی الباکین علی الحسین