#السلام_ای_قمری_گلزار_عشق
#حضرت_رقیه_س
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
السلام ای قُمری گلزار عشق
بلبل باغ حسینی در دمشق
ای صفای کاروان اهل بیت
دختر شیرین زبان اهل بیت
حوری کاشانۀ عشقِ حسین
نازنین دُردانۀ عشقِ حسین
ای گل زیبای باغ فاطمه
داغ تو همرنگ داغ فاطمه
ای که برده رنگِ رخسارت عطش
ای به زبر تازیانه کرده غش
یا رقیه ای شبم را قرص ماه
ای چو زهرا گشته پهلویت سیاه
بشکند دستی که سیلی زد تو را
سرخ بودی رنگ نیلی زد تو را
تو امید کاروان و عمّه ای
بازگو از رنج راهت شمّه ای
بازگو از شام و هم از رنج راه
باچه دستی روی ماهت شد سیاه؟
زجر کوفی تا که کوبیدت زمین
تا که سیلی زد به روی نازنین
پای تو دیگر برایت پا نشد
چشم سیلی خورده دیگر وا نشد
صورت نازت شده سرخ و کبود
حیف که آنجا عموجانت نبود
هیچکس آیا ز تو پرسیده است
یا رقیه جان مگر جُرمت چه بود ؟
عادت کودک به بابا گفتن است
شب به لالایی مادر خفتن است
کودکی که اُنس گیرد با پدر
می شود از دوری او دربدر
دختر بابایی مولا حسین
بر پدر بودی عزیز و نور عین
از شبی که خواب بابا دیده ای
سفرۀ عمر خودت را چیده ای
مانده ای در بین صحرا نابلد
زجر می دادت نوازش با لگد
در دل شب ناله ات رفت آسمان
ای خدا پس عمه را برمن رسان
یارب این تاریکیِ شب چون کنم؟
من بدون عمه زینب چون کنم ؟
پهلویت بشکست به بند آمد نفس
گفتی ای بابا به فریادم برس
تا پدر فریاد جانسوزت شنید
عاقبت با سر به فریادت رسید
تا پدرجان را به دامن دیده ای
بوسه از لب های خونین چیده ای
گریه ها با بغض و هِق هِق کرده ای
تا که سر را دیده ای دِق کرده ای
گفتگویت با پدر پیوسته شد
وای من طومار عمرت بسته شد
اینک ای «مداح» زین غم ناله کن
باغ چشمت را ز خون پُر لاله کن.
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#آه_و_ای_دشت_بلا
#اربعین_سبک_شیر_علی_مردون
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
آه و ای دشت بلا
دل به عشقت مبتلا
من گلی گم کرده ام
کوحسینم ، کربلا؟
بگو کجاخفته عزیزم نور عینم
کجا باید گیرم به بَر قبرحسینم
من که از داغ فراقش می سوزم
بی حسینم تیره گردیده روزم
چهل روزه داغش شرر زد بردل من
چهل روزه که رفته بر بادحاصل من
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
ای عزیز برادرم
یادگار مادرم
دوری تو تا ابد
شد دریغا باورم
اگرچه قدم خم شد واز پا نشستم
برادرجان از داغ دوریت شکستم
ای حسین بس کرده اند آسی مرا
من یقین دارم که نشناسی مرا
برادرجان من زینبم همسنگر تو
همانکه بودم مثل مادر در بَرِ تو
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
یا قَتیلَ اَلعَبَرات
جان زینب به فدات
کارمن بوده حسین
روز وشب گریه برات
چه جانگدازه داغ تو مُردم برادر
فقط چهل روزخون دل خوردم برادر
درد دوری تو جانم را گرفت
ای برادر جان توانم راگرفت
بدون تو هرگز نخواهم زنده باشم
حسین جان بی رویت زغم آکنده باشم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
در میان زندگی
دیده ام درماندگی
نیست دردی یا اخا
بدتر از شرمندگی
هرآنچه می خواهی بِپُرس از کاروانت
ولی مَپُرس از دختر شیرین زبانت
گرچه هر جا یار دلجویت شدم
عاقبت شرمنده ی رویت شدم
حلالم کن شرمنده ام از آستانت
نیاوردم همراه خود رقیه جانت
اَمان ای دل وای اَمان ای دل
وای اَمان ای دل وای اَمان ای دل وای
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#خدا_دونه_به_اشک_و_آه_جانسوز
#دلگویه_مازنی_چهل_منزل_غریبی
#اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
خدا دُونّه به اشک وآه جانسوز
چی بگذشته به زینب این چهل روز
چهل روز درد وغصه بی قراری
چهل روز بی پناهی بی براری
کی دَره بُوره استقبال زینب
خدا رحم هاکنه به حال زینب
ناحسین دَره نا اکبر نا عباس
خَله زینب غریبی کِنّه احساس
چهل روز دردغربت غم و غصه
چهل روز برمه و ماتم و غصه
چهل روز زیر اِفتاب تَش وگرما
چهل شو بی پناهی سردوسرما
چهل شو زاری هاکردن نواجش
چهل شوجای شلاق دردو سوزش
چهل شوطفل معصوم آه و ناله
چهل شو بـابـا بـابـای سه ساله
چهل شو ناختی از درد شلاق
چَنّه درد داشته اون نامرد شلاق
چهل روز خنده بزوعنِ مَردِم
چهل روز خجالتی از نامَحرِم
چهل شو زینب اسیر سیاه چال
چهل شو بَـتِتِن وَچُونِ دِمّال
چهل شو وَچُونسّه قصه سازی
چهل شو زاری و یتیم نوازی
چهل شو وِشنا باخِتنِ وَچون
چهل شو بی قراریه یتیمون
چهل روز دست نامَحرم گرفتار
چهل روز تماشایی بین انزار
چهل شو بسکه زینب ناله داشته
عاقبت خرابه لاله دکاشته
چهل شوبی قراری داشته زینب
اَتا روز چه براری داشته زینب
گمون نکرده بی حسین بَهووه
شه زِنّه باشه بی برار دَهووه
اِسا که بَیّه بی حسین و عباس
دیگه شه روزِ مرگه کنّه احساس
بنال«مداح» بنال با ناله و آه
که سرگذشت زینب هَسّه جانکاه
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#بنال_ای_دل_که_روز_اربعین_است
#اربعین_امام_حسین_همان_خواهر
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
بنال ای دل که روزاربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
بنال ای دل که جانها برلب آید
دوباره سوی گودال زینب آید
بنال ایدل که امروز روزسختی است
به زینب روزطاقت سوزسختی است
بنال ای دل که زهرا منظر آید
سر قبر برادر خواهر آید
نیاید کس به استقبال زینب
خدا رحمی کند بر حال زینب
همان زینب همان مظلومه خواهر
نشد یک لحظه غافل از برادر
همان خواهرکه شام رازیرو روکرد
یـزید و آل را بـی آبـرو کرد
همان خواهر به نطق حیدرانه
گرفته قلب دشمن را نشانه
تمام مرد و زن را باور آمد
بخود گفتند یارب حیدر آمد
سکینه گفت تو را قربانم عَمّه
امام ساجدین گفت جانم عَمّه
بدل ما عَمّه این احساس داریم
دوباره ما عمو عباس داریم
همان خواهر دلیر و هم سخنور
فَصاحت در بیان مانند حیدر
همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت
شکسته شد ولی پیروزبـرگشت
همان خواهرچهل روزبادل وجان
پرستاری نموده از یتیمان
همان خواهرکه برزخمش نمک خورد
بدورازچشم عباسش کتک خورد
همان خواهر که حرفش گریه دارد
بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد
همان خواهرکه دل شکسته ترشد
چهل روز ازحسینش بی خبرشد
چهل روزی بیابان گردگشته
اسیر اشک و آه و درد گشته
چهل روزاست این غمدیده خواهر
عزادار است و دلتنگ برادر
چهل روزاست که درشوروشین است
فقط ذکر لب او یاحسین است
چهل روز خون دل بارَد سکینه
رقیه خواندو زینب زد به سینه
چهل روزآنچه را بادیدگان دید
چهل سال حضرت سجاد نالید
چه با اوکرده چل روز دردو آلام
که چل سال ناله اش شدوای ازشام
چهل روزاست زینب نوحه خوان است
ز غم پیر و ضعیف و نا توان است
چهل روز کار زینب ناله ها شد
پـرسـتار بـرادر زاده ها شد
چه ها با قلب زینب کرده غم ها
گمانم که حسین نشناسد اورا
چهل روز در دلش غم موج می زد
خودش در بَحر ماتم مـوج می زد
اگر شد کوه استقامت و صبر
فقط یک نـاله زد افتاد بر قبر
به حقِ حضرت زهرا و حیدر
نگردد هیچ خواهر بی برادر
نگو«مداح»دگر غش کرده زینب
دل مـا را مُشَـوّش کـرده زینب
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#نانجیب_تا_که_ته_وچونه_روشته
#اربعین_به_سبک_بیقراری_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
نانجیب تاکه ته وَچونّه روشته
وِشُونِ بِرمه زاری مِره بَکوشته
ازاین غم وغصه مه دل سَروشته
مِـره بَـزونه و کعو مـه پُشـته
زندگی بی ته چه سخته
دیگه زینب سیوبَخته
از کجه تِوِسّه بَهووم برار؟
ازمجلسِ یزید یاکوچه بازار
فقط این چهل روزبَدیمه آزار
من شِتر سوارو ته نیزه سوار
مره یاد نیاردواره
مه دل دَره بُونه پاره
مِن بالای تَل ته میون گودال
مه یاددَرنَشونه هی زویی بال بال
تره هی با چَکمه کِرده پایمال
بِرارجان هردتا بُوردمی ازحال
تره بَکوشتنه زارزار
ناله بَزو مه جان مار
برارجان خَله بَکشیمه عزاب
خواسّنه مِه دِلّه هاکنن کباب
مِره بَوِردنه مجلس شراب
مِره آزار دانه بَوِرن ثِواب
من بَیمه برارگرفتار
هیچکس نَهینه اَمه یار
مِه دل پاره بَیّه حسین راس بِواش
نَدومّه چیکارهاکنم من داداش
تِه رَگِّ خِش دامه بَمِردبُوم کاش
داغ تِه چَنّه سخت هَسو دلخراش
تِه غَمّه نَبونه چاره
مه دل دَره بُونه پاره
شامِ کیجاکون اِمونه راه براه
همه با عِزّو ناز شه پِره همراه
رقیه جان وِینّسه کَشییه آه
شامیون با غُرور کردنه نگاه
ونه جا نَینه صمیمی
گِتنه که تِه یتیمی
رقیه دَم بِدَم گیته تِه خبر
وِره گِتمه که تِه بُوردی سفر
ازدلتنگی دَیّه دِق کرده تِه ور
اُون شوبَمرده تَش بَزو مِه جگر
بی خواخر بَیّه سکینه
شه داغه بِشته مه سینه
سه ساله وَچه ره مَگه چو زونه
مگه وِره با مُشت وبا لُو زونه؟
وَچه ره مگه بِخواسّه اَو زونه؟
مگه لُو ره وَچه ی پَهلو زونه؟
وَچه اَنّه چوبخرده
طِفلَکی آخر بَمرده
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#با_قد_خم_کربلایت_رسیدم
#اربعین_به_سبک_بیقراری
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
با قَدِ خَم کربلایت رسیدم
چِل شب و روزازغم تونالیدم
تو روبه نیزه دیدم آه کشیدم
برادر جانم من دیگه بُریدم
کن دعاحاجت بگیرم
سرِ قبر تو بمیرم
از روزی که توازماجدا شدی
سرجدا بین گودال رها شدی
قاریِ من روی نیزه ها شدی
نمکِ همه ی روضه ها شدی
چِقَدَرحسین غریبی
بمیرم که غم نصیبی
ای حسین جان مرابی حیامی زد
شمر جدا حرمله هم جدا می زد
می شدم سِـپَرِ بـچه هـا می زد
مُردم آنجا که دیدم تورامی زد
بس گریه کردم حسینم
رفته نورازهردوعینم
من بمـیرم بَـرات بَرادر من
دیگه داغ غمت شد باورِ من
باسر شدی حسین همسفرمن
داغ تو آتش زده جگر من
مُردم ازاین بیقراری
شنیدم کفن نداری
چهل بارمُردم زنده شدم حسین
بی تودگردرمانده شدم حسین
بنـگرکـه شکننده شدم حسین
آخر زتو شرمنده شدم حسین
اَمانت داری نکردم
رقیه رونیاوردم
خواهرت چون مرغ بشکسته باله
بی تـو زنده ماندنِ من مـحاله
از غمـت اَلـفِ قـامـتم دالـه
دارو نـدارم مـیانِ گـودالـه
سوزِدل وشعر«مداح»
آتش زده بردلم آه
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#رباعی_های_اربعین
#اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
بـرادر جـان ببین اقبـال زینـب
شکسته شدپس ازتو بال زینب
ببین که از سفربر گشته ام من
بیـا اکنـون بـه استقبال زینـب
نمیدانی چه بگذشت این چهل روز
گذشت اما غمت سنگین چهل روز
چهل روز از تو دوری شدچهل سال
خدا داند که شد چندین چهل روز
بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی
کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟
چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت
به چشمان من افتاد دیده بستی?
اگرشب رفته زینب روز برگشت
به همراه دلی پر سوز بر گشت
اگـر چـه قـد خمیده پیر تر شد
ولیکـن عـاقبت پیروز بر گشت
میـان کـوچه ها و از سـرِ بـام
یهـودی ها به ما دادند دشنام
بپای نیزه ها رقصیدند ای وای
برادرجان، اَمان از شام از شام
در این دل خـاطرات نا تمام است
اگر چه غصه ام ازشهر شام است
ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید
بگـویید قبـر محبـوبم کدام است
بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت
غمم ازشام واز چشمان هیزاست
نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیـدم
میـان شامیان حرف از کنیز است
گلی گم کرده ام درجستجویم
میـان خـاک هـا دنبـال اویـم
به اشک دیده آبش داده ام تا
ز خـاک آید برون رویش ببویم
گلی گم کرده ام گیرم سراغش
همانکه آتشم زد درد و داغش
گل من یاردیرینم حسین است
شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش
اگـر چـه کـربلا جـولان شَـرّ بـود
اگر چه آتش اینجا شعله ور بود
اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد
ولی شام از همه جانسوز تر بود
ای بـرادر جان بـه قربانت شوم
مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم
این گمان هرگزنمیکردم حسین
بـر مـزارت فـاتحه خوانت شوم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#حسین_پرس_بوین_زینب_بموعه
#اربعین_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
حسین پِرس بَوین زینب بموعه
بَوین زینبِ جان به لب بموعه
برار چل روزه که تر ندیمه
ته که دنیبی بلا بکشیمه
چهل روزه چهل سال پیر بَهیمه
تِه که بُوردی برار اسیر بَهیمه
ته جدایی مره گمون نَهییه
ته بُوردی ومِه غم درمون نَهییه
حسین تامجلس شراب بدیمه
نامحرمون پیش کبـاب بهیـمه
تره با چوب خیزرون که روشته
نانجیب مره همونجه بکوشته
مه جا نپرس برار رقیه کوهه؟
مِـه دل از داغ رقیـه کهـوعه
مه جانپرس برار مه دل کبابه
ونـه جـا عـاقبت بَـیّه خـرابه
برار از درد وغم مه دل سروشته
حسین مِـره خجالتی بکـوشته
بمیـرم کـه رقیـه دِق هاکـرده
تـا ته سر ره کَشه بیته بمرده
دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم
سـر ره بِلّم تـه قبـر سـر بمیرم
من و توسه«مداح» غصه خواره
ونـه دلگـویه چـنه بـرمه داره
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#رفتم_از_کنارت_با_دو_دست_بسته
#نوحه_حضرت_زینب_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
رفتم از کنارت با دو دست بسته
آمدم به کویت با سر شکسته
برادر حسینم برادر حسینم
رفتم از سر کویت منزل به منزل
تو به روی نیزه من سوار محمل
لحظه ای نمی شد دلم ازتو غافل
شیرازه ی قلبم از غمت گسسته
برادر حسینم برادر حسینم
ای عزیز زهرا جان من فدایت
ای فدای رأس از بدن جدایت
خیز وتا بگویم شرح غم برایت
روشنای قلبم ای مه خجسته
برادر حسینم برادر حسینم
مهربان بـرادر بیا جـان مـن باش
چون گذشته میر کاروان من باش
من ز ره رسیدم میزبان من باش
بین غبار غربت بر سرم نشسته
برادر حسینم برادر حسینم
آتش فراقت می کشد زبانه
بهرت آوردم از این سفر نشانه
جسم خودکبود از ضرب تازیانه
شدم از فراقت بیقرار و خسته
برادر حسینم برادر حسینم
یا حسین فدایت ای که سر نداری
اربعین رسیـدم بهـر سـوگـواری
تـا ابـد کند خـواهرت بی قـراری
دل شکسته«مداح»به ماتم نشسته
برادر حسینم برادر حسینم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#آمد_برادر_دلخسته_در_برت
#نوحه_اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
آمد برادر «۲» دلخسته دربرت
غمدیده خواهرت
همسنگر تو«۲» فرزند مادرت
غمدیده خواهرت
ای یـادگـارِ «۲» زهـرا و مـرتضی
یکدم سر از خاک بردار و از وفـا
فــریـاد زینـب، گـردیـده یـا اَخـا
ای جان فدای«۲» جسم مطهرت
غمدیده خواهرت
چل روزِه زینب صدساله شد حسین
چل روزه کـارِ او نـالـه شـد حسین
چشمانش ازخون پُر لاله شد حسین
قامت خمیده«۲» گـردیده زائـرت
غمدیده زائرت
گر پیر و خسته ،گر قد خمیده است
بـدتـر ز کـربلا در شام و دیـده است
از هـر یهـودی طعنـه شنیـده است
این نیمه جان را«۲» آورده در برت
غمدیده خواهرت
آه ای حسین جان، پـاک و مطهری
گــردیم فـدایت، کـه پــاره پیکـری
ای شـاه عـالم، ســردار بـی سـری
رأست به نیزه«۲»هم دیده دخترت
غمدیده خواهرت
پیروزی ات را، زینب سبـب شـده
از دردِ داغ، تـو جـان به لب شده
گـریـان بـرای، تـو روز وشب شده
شـد باغبــانِ«۲» گلهـای احمـرت
غمدیده خواهرت
تیـغ زبـانِ، زینب چـو ذوالفقار
در شام وکوفه، بنمـوده کار زار
آل اومیّـه، شـد تیـره روزگــار
گردیده همچون«۲»سردار لشکرت
غمدیده خواهرت
گر زینب تو، خصم اومَیّـه شد
خونین جگر از، داغ رقیه شـد
خورد وخوراکش،افغان وناله شد
بنگر به حال«۲» رنجور ومضطرت
غمدیده خواهرت
آمد برادر «۲» دلخسته دربرت
غمدیده خواهرت
همسنگر تو«۲» فرزند مادرت
غمدیده خواهرت
کرده قیامت«۲» در راه داورت
غمدیده خواهرت
گردیده زائر«۲» بر قبرت انورت
غمدیده خواهرت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#سلام_ای_سالکان_عشق_و_مستی
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
سلام ای سالکان عشق ومستی
سلام ای ساکنان مُلک هستی
شهیدان به خاک و خون تپیده
در آغوش شهادت آرمیده
خوشا بر حالتان که زود رفتید
زلال و پاک همچون رود رفتید
نبودید تا ببینید ناکسان را
نبودید بشنوید زخم زبان را
نبودید تا ببینید قوم بی درد
دل ما را پر از زخم زبان کرد
همانکه سینه اش از کینه پُر بود
بگفتا جبهه ها بخور بخور بود
مگردرجبهه جز ترکش چه خوردید؟
مگر جز پاره پاره تن چه بردید؟
مگرنه اینکه جبهه مرد می رفت
هرآنکس داشت دردل دردمی رفت
بگو با قوم یاقی قوم سرکش
مگرچه خورده اید جز تیرو ترکش؟
هرآنکس ظرف دل ازعشق پُرکرد
به جبهه رفته و بخور بخور کرد
بیا بگذار راحت تر بگویم
حدیث عشق واضح تر بگویم
کجا بودید خوردن را ببینید؟
به راه عشق مُردن را ببینید
کجا بودید از خشکی و دریا
بساط خوردن آنجا شد مهیا
یکی که قسمتش خمپاره می شد
چنان می خورد پاره پاره می شد
یکی هنـگام حـملۀ هـوایی
فقط می خورد گاز شیمیایی
یکی خمپاره میخورد دود می شد
یکی می سوخت و مفـقود می شد
یکی چون «حاج قاسم» مثل سقا
که هم بی دست بود و ارباً اربا
یکی تاسر جداشدمست می شد
یکی با ترکشی بی دست می شد
پدرها داغ دیدند غصه خوردند
و مادرها بسی دِق کرده مُـردند
هر آنچه خون دلها بود خوردند
دل پُر غصه را در گور بـردند
گروهی کز شهیدان کینه دارند
مـنافق های بی اصل و تـبارند
هرآنکس باشهیدان تا درافتاد
اَساس دودمـان او بـر افتاد
شهیدان مثل ماه و آفتابند
شهیدان تا ابد بر ما بتابند
به هر بُوم و بَرَی نام شهیداست
نشاط وشور و احساس وامید است
شهیدان موجب عِزّ و نشاطـند
شهیدان شاهد اند و در حیاتند
شهید یعنی به خاک وخون مُلَـبّس
شهید یعنی دفاع یعـنی مقدس
شهید یعنی نشان از حَیِ سُبحان
شهید یعنی که آیاتی ز قرآن
شهید یعنی همیشه با «ولی»باش
جهان سوی دگر شد با«علی»باش
شهید یعنی چراغ راه مردم
نگردد هیچ کس در پَرتُوَش گُم
بدرگاه شهیدان کـن توسل
که باغ آرزوهایت دهد گُل
رگ غیرت به زیر پوست داریم
شهیدان را همیشه دوست داریم
شهیدان را بخوان«مداح» هر دم
چو قرآن می برند از سینه ات غم
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#رحمت_و_فیض_خداوند_مجید
#خاطرات_مادر_چهار_شهید
#شهید_شهادت_سیرت_ام_البنین
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
رحمت و فیض خداوند مجید
بر پدر بر مادران هر شهید
آنکه با کسب حلال وشیر پاک
پروریدند مردهای سینه چاک
درخطر چون دیده اند خاک وطن
کرده اند بر جسم فرزندان کفن
مادری چون حضرت اُمُ البَنِین
داشت فرزندان پاک ونازنین
مادری که هرچه گل می پَرورید
یک به یک از او شهادت می خرید
در وجودش غیر مهر مادری
بوده عشق و شور لاله پروری
تا که روزی روزگاری جنگ شد
عرصه بر شیران میدان تنگ شد
روزهای امتحان بود و جهاد
دسته گلهای خودش راهدیه داد
گر بدل از مِهرشان آکنده بود
بهر اسلام ازهمه دل کنده بود
هر دم از جبهه خبر آورده اند
بهر او نعش پسر آورده اند
سالهایی داغ پشت داغ دید
تا که فرزند چهارم شد شهید
انقلابی شد در این مادر پدید
افتخارش بود شد اُمُ الشّهید
تا که روزی بهر تقدیم سلام
کرده عزم دیدن روی امام
چشم دل چون چشم سر بیدار کرد
بـا خمینی عزیـز دیـدار کـرد
بسکه در دل شوق روح الله داشت
عکس فرزندان خود همراه داشت
عکس اول کرده تقدیم امام
گفت سیزده سال او می شد تمام
عکس دوم را که دید آن راد مرد
قلب نازنین شان آمد به درد
عکس سوم را که تا آن پیر دید
از نهادش آه جانسوزی کشید
چشم آن عارف ترین روزگار
اشک می بارید چون اَبر بهار
دید آن مادر، امام از پا فتاد
عکس چارم را نشان او نداد
دید تا قلب امام آمد به درد
عکس ها را زیر چادر جمع کرد
با دلی سرشار از اندوه و درد
گفت اشک تو مرا بیچاره کرد
من اگر داغ جوان دیدم امام
باغ خود را در خزان دیدم امام
خواستم تا که نگردی بی قرار
تا مبادا جاده گردد بی سوار
گر بر این غمها رضایت داده ام
هدیه در راه ولایت داده ام
می کُشد ما را اماما آه تو
بچه های من فدای راه تو
ای فدای دیدۀ چون مَشک تو
من پسر دادم نبینم اشک تو
نیستند قابل عزیزانم ولی
کرده ام نذر حسین بن علی
بچه هـای من کجا ای نورعین
نازنین گلهای مولایم حسین
من شنیدم که حسین باسوز ودرد
پیش نعش اکبرش خون گریه کرد
من شنیدم تا که حالش دیده اند
لشکری بر اشک او خندیده اند
برحسین این داغ شد«مداح» گران
سخت باشد بر پدر داغ جوان.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_عسکری_ع
امشب بیا ای دل شویم تا سامرایی
امشب ندارد مهدی از غصه رهایی
قربان آن آقا کز اول درد سر دید
از کودکی داغ جگر سوز پدر دید
قربان آن آقا به تن رخت عزا کرد
از داغ بابا گریه های بیصدا کرد
قربان آن آقا که با غم شد صمیمی
از کودکی دارد به دل درد یتیمی
قربان آن آقا شرر زد غم به جانش
کرده کفن بابای خوب و مهربانش
قربان آن آقا شوم کز هر دو دیده
عمریست اشک غربت وهجران چکیده
مهدی از آن روزی که بابا را کفن کرد
دیگر لباس غربت وهجران به تن کرد
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#ذکر_لب_های_تمام_شهدا_یا_الله
#نوحه_شهید_شهادت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
ذِکرِلَب های تَمام شُهدا یا اَلله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
دَردَمِ دادَن جان اَشهَدشان ثارَالله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
بیا امشب دلا رو پُر کنیم ازیادخدا
از حسین مدد بگیرم از امام و شهدا
شهدا اگر چه در لباس خون ملبّسند
مثل آیه های قرآنِ خدا مقدسند
بوده اند جمله عزیزان خدا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
آی جوونا روزگاری که به ما جفا شده
پای دشمنان بخاک پاک کشور و اشده
اونایی که در عمل مرامشان حسینی بود
گوششان به حرف مقتدایشان خمینی بود
تا شنیدن از امام که جنگ ما دفاعیه
رفتن بسوی جبهه واجب کفاییه
با شعار یا حسین و با نوای کاروان
عاشقونه راهی جبهه شدند پیر و جوان
راهشان راه حسین و انبیا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
یاد اون روزا بخیر وداع مادر با پسر
خبر شهادت پسر می دادند به پدر
روزایی که حرف مردم از روی سادگی بود
صحبت غیرت دینی حرف مردانگی بود
روزایی که هرکجای جبهه این مردم پاک
سینه شون سپرمیشدبرای حفظ آب وخاک
روزایی که بین ما مردای با صفا بودند
مردای آسمونی که از زمین جدا بودند
دلای خدایی و آسمونی یادش بخیر
سنگری که پربودازمهربونی یادش بخیر
در ره پاک حسین گشته فدا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
خوش بحال شهدا خدا اونا رو خریده
فاطمه بر سرشون دست نوازش کشیده
خوش بحال اونی که برات آسمون گرفت
پشت خاکریزا با ترکش مدال ونشون گرفت
روزای جبهه وجنگ چه روزهای قشنگی بود
جبهه حتی پشت جبهه حرف دلتنگی نبود
خوش بحال اونی که جبهه برا خدا میرفت
پدرش جدا میرفت و پسرش جدا میرفت
حسرت تیغ شهادت به دل ما الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
پدرو مادری که براه دین شهید دادن
چلچراغ انقلابند و به ما امید دادن
خیلی از مادرا که چشم انتظاری کشیدن
از جوونشون فقط استخوناشونو دیدن
اونایی که زنده زنده جون دادن درزیرخاک
حتی ازبعضی هاشون نمونده یک تیکه پلاک
کربلای جبهه ها هرجای خاکش باصفاست
قربون شلمچه اش قدمگاه امام رضاست
شب کربلای پنج و رمز یا زهرایش
ترکش افتاده بجان پهلوی گل هایش
غم هجران شهیدان شده جانکاه الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
کربلاهایی که ازما می گرفت شهیدبخیر
فکه وطلاییه ، شلمچه ، اروند و جفیر
ماه وخورشید وفلک حیرت ایثار شما
حضرت عشق شده درهمه جا یار شما
به صفای دل یاران و شهیدان سوگند
به دعای شب زهرا و به قرآن سوگند
حرفای محفل شان عشق خدا بودوحسین
آرزوی همه شون کرببلا بود وحسین
این مسیری است که حق داده ندا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
کناردجله وکارون تشنه لب جون میدادند
عاشقونه درره حسین شون خون میدادند
بسکه چشم مادرا به در بوده سپید شده
نمی دونندبچه شون زنده و یاشهید شده
بعضی ازاین شهداکه گمنام و بی مزارند
ارث گمنامی رو از حضرت مادر دارند
بعضی ازاین شهدا که جاویدالاثر شدند
مثل ارباب عزیزشون حسین بی سرشدند
روزی ام فیض شهادت بنما یاالله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
بخدا مدال افتخار مایند شهدا
همه روزی خور سفرۀ خدایند شهدا
شهدامثل تمام انبیا ماندگارند
همه شون درجوار حضرت پروردگارند
شبای محرم از تو سنگرای شهدا
ذکر یاحسین حسین بود و غریب الغربا
به شهید وشهدا ای که عنایت دارید
رحمت حق به شما حُبّ ولایت دارید
ما اگر رهرو راستین شهیدان باشیم
با ولایت همه جا حاضر میدان باشیم
روز محشرهمه مشمول عنایت بشویم
با نگاه شهدا جمله شفاعت بشویم
با ولایت همه هستیم دراین ره همراه
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
به خداوند و به والله وبه تل الله سوگند
به پیامبر به علی فاطمه زهرا سوگند
به حسین وحسن وزینب مضطر سوگند
به علمدار حسین و علی اکبر سوگند
تاعلم در کف«سیدعلی خامنه ای»است
ما واین کشور مارا زعدو واهمه نیست
ما وفادار به خون شهدا می مانیم
برسر عهد که بستیم بخدا می مانیم
قسمت ما همه کن کرببلا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
ذِکرِلَب های تَمام شُهدا یا اَلله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
دَردَمِ دادَن جان اَشهَدشان ثارَالله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#روزگـار_پیـش_از_این_یادش_بخیر
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
سـفرة مـیدان مـین یادش بخیر
مردهای با صفا و بی بدیل
آن همه اهل یقین یادش بخیر
سینه سـرخانی کـه دراوج سکوت
جان سـپردن درکمین یادش بخیر
هـر کـجا افـتاده اندایـن سبزها
سرخ شد رنگ زمین یادش بخیر
سر زمینی کـه چـو دشت کـربلا
بوده پاک و دلنشین یادش بخیر
رمزهای یا حسین ،یا فاطمه
یا امیرالمومنین یادش بخیر
از شهیدان آن سلام بر حسین
لحظه های واپسین یادش بخیر
کـربـلا های مجسم داشتیم
خیبر و فتح المبین یادش بخیر
تـازه دامادی که از شوق وصال
رنگ کرد ازخون جبین یادش بخیر
حیف دیگر رفته اند از دست ما
دوســتان نــازنین یادش بخیر
از تــمام خــاطـرات سبزشان
آن وداع آخـرین یـادش بخیر
بـا دل تنگت بگو «مداح» بـاز
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#شبم_را_روز_آمد_روز_آمد
#پیامبر_اکرم_امام_صادق_ولادت
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
شبم را روز آمد روز آمد
دو خورشید جهان افروز آمد
دو خورشیدی که بی مثل ومثالند
به جسم عالم هستی دو بالند
دو خورشیدی که امشب گشته ظاهر
رسول الله و نور چشم باقر
دو عصمت پرور ودو عصمت آور
دو نام آور دو رهبر هم دو سرور
دو عیسی و دو موسی و دو ایوب
دو ابراهیم دو یوسف خو دو یعقوب
دو مشعل دار راه حق پرستی
دو روح وجان به جسم مُلک هستی
دو رخشان گوهر دریای عصمت
دو سُــکّان دار کشــتیِ ولایــت
یکـی پیغــمبر و روح حقــایـق
یکی تفسیر قرآن بر خلایق
دو رخشنده ترین ماه مُنیرند
بَشیرند و نَذیر و بی نظیرند
دو رکن دین ودو خُلق عظیم اند
دو بِسمِ الله الرَّحمٰنِ الرَّحیم اند
یکی پیغمبرو آن یک امام است
بدرگاهش گدا شاه و غلام است
دو تــا آینــه ی پــروردگــارنـد
چنان بارانِ جان بخش بهارند
یکی ختم رسولان است, احمد
یکی هم صادق آل مُحَمَّد«ص»
یکی آورده قرآن مبین را
یکی تعلیم داده مسلمین را
یکی چون مشعل روشنگراست و
یکی شیخ الائمه جعفر است و
بنازم فقه ناب جعفری را
که می آموزد عشق حیدری را
بنــازم صــادق آل پیمــبر
که فقهش بود وباشدشیعه پرور
مبارک بر همه یاران عاشق
عیان شد از افق خورشیدصادق
چه خورشیدی که گرمابخش دلهاست
عزیز مرتضی فرزند زهراست
چه خورشیدی قلم وصفش نداند
به عالم نور دانش می فشاند
چه خورشیدی که نورش نورعلم است
ز کامش تشنگان عشق سرمست
مُحَــمَّد قبل از آدم بود در عرش
خدا راهمچو همدم بود در عرش
گِــل آدم بُــوَد از خــاک احــمد
سِرشتش از سِرشت پاک احمد
مُحَــمَّد ناخدای کشتیِ دین
شد از یُمن قدومش عرش آذین
مُحَــمَّد آن رسول فیض و رحمت
بدوشش بیرق توحید و وحدت
مُحَــمَّد چون بشر از خاک باشد
مُحَــمَّد چون خدایش پاک باشد
هرآنکس مست جام اهل بیت است
بدل عبد کلام اهل بیت است
زبان ودل اگرحق گو وحق جوست
خدا و اهل بیت همواره با اوست
بکُش جَهل درونت را مسلمان
که تا گردد دلت انبار ایمان
ابوجهل درون را سرنگون کن
دل ازعشق مُحَمَّد لاله گون کن
مُحَــمَّد پُر زخیر وبرکات است
مُحَــمَّد نام او با صلوات است
اگر شیعه شدی چون مرتضی باش
سرا پا محو عشق مصطفی باش
اطاعت از نبی همچون علی کن
دلـت را تـابـع امـر«ولی»کـن
که پیغمبر ز تو خوشنود گردد
و هم حیدر زتو خوشنود گردد
خدا را شکر در کوی مُحَــمَّد
شده «مداح» ثنا گوی مُحَــمَّد
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#بشر_در_ورطه_ی_ظلم_و_ستم..
#پیامبر_اکرم_ص_ولادت
🌾🌸🌾🌺🌾🌸🌾🌺
بشر در ورطه ی ظلم وستم بود
جهالت بیرق جهلش عَلَم بود
زمین لبریز درد وناخوشی شد
جهالت در پیِ دختر کُشی شد
خدا بر آن شده ببیند خودش را
کسی را آفریند چون خودش را
ز شوق احمدش آیینه ای ساخت
به نقش خود درآن آیینه پرداخت
چو آیینه ز آب و گِل در آمد
در آن پر شد ز تصویر مُحَمَّد
مُحَمَّد جلوه ای از روی یاراست
مُحَمَّد عکسی از پروردگار است
مُحَمَّد از ازل نزد خدا بود
مُحَمَّد پیش تر از انبیا بود
همه پیغمبران نامش شنیدند
نبی را با علی در عرش دیدند
مُحَمَّد آمد و غمها فرو ریخت
زیُمن مقدمش کسریٰ فرو ریخت
مُحَمَّد آن رسول مهربانی
گرفت از او جهان شور جوانی
به زیباییِ احمد نیست مخلوق
ز نور روی او خورشید اَفروق
به هرجا نام او آید نشاط است
به لبها بعد نامش صلوات است
نبی آمد بشر گیرد تکامل
شود آزاد از بند تغافُل
ز احمد گفتن از من بَر نیاید
ز چون من وصف پیغمبر نیاید
تمام نسل احمد نازنینند
گرامی در سماوات و زمینند
مُحَمَّد گل پدر گل مادرش گل
مسلمانِ ولایت باورش گل
علی گل فاطمه گل مذهبش گل
حسن, کلثوم,حسین و زینبش گل
مُحَمَّد در رگ و جانهاست جاری
مُحَمَّد جانِ جانان است آری
بچیند بوسه عبدالله ز رویش
شده مست این پدر ازعطرو بویش
ببالد آمنه زین دُرِّ سرمد
که شد تا به اَبد اُم المُحَمَّد
به جسم عالم احمدهمچوجان است
سرآمد بر همه پیغمبران است
تمام انبیا نزدش فقیرند
همه در دام عشق او اسیرند
زیُمن مقدمش شق القمر شد
بت وبتخانه ها زیر و زِبَر شد
قدم بگذاشت تا در مُلک هستی
شده روشن چراغ حق پرستی
خوشا آنکس زاحمد پیروی کرد
پس از احمد اطاعت از علی کرد
مسلمان, مقتدایت کیست امروز
امام و پیشوایت کیست امروز
خوشا آنکس علی شد مقتدایش
دراین دوران «ولی»شد مقتدایش
خوشم«مداح» آل احمد هستم
گرفتند اهل بیت ازلطف دستم
🌾🌸🌾🌺🌾🌸🌾🌺
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#صلوات_با_گویش_مازندرانی
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
صلوات گـل خـوشبوی بهاره
صلوات هـدیه ی پـروردگاره
صلوات بَـرسِنّین بــه محمد
که صلوات همیشه اَمِه یاره
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
کِمین بـاغـه مــالِ اَهــل نجـاتـه؟
کِمین گل وِنــه بُـو پُـر از نشـاطه؟
شیعــه ی آل احـــمد وِنِـــه دونِه
اون باغ بهشت و اون گـل صلواته
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#عیان_شد_روی_دلجوی_محمد
#پیامبر_اکرم_ص_ولادت
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
عیان شد روی دلجوی محمد
زمین شدروشن از روی محمد
فلک محو تماشای جمالش
مَلَک چشمانشان سوی محمد
خدا در باغ عشق خود ندارد
گلی خوشبوتر از بوی محمد
قلم بنویس در مدح پیمبر
بگو از خُلق واز خوی محمد
یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی گواه است
خـدا بــاشد ثـنا گـوی محـمد
بُوَد ازبرق چشمش روز روشن
سیاهیِ شب از موی محمد
عسل شیرینی اش ازشهدگل نیست
بُــوَد از عطـر نیــکوی محــمد
خدا را شکر گویم رشته ی دل
گره خورده به گیسوی محمد
نباشد در دو عالم دلربا تر
کمانی همچو اَبروی محمد
اگر یک گل بُوَد در باغ هستی
بُـوَد آن گـل گـلِ روی محـمد
بهاران در بهاران شداز این گل
بـنازم مـن بـه نیـروی محـمد
سعادتمند گر خواهی بمانی
مرو«مداح» تو از کوی محمد
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#رباعی_میلاد_پیامبر_امام_صادق
#پیامبر_امام_صادق_مازنی
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
مسلمانون ره تـاج سر بموعه
موارک کـه خـدا منظر بموعه
صلوات بر گـل روی «مُحَـمّد»
مژده هادین که پیغمبربموعه
بِمـوعـه عـاقبت اون نـور سرمد
ابـالقـاسم، اَبـل الفاطمه، احمد
«صلوات» بَرسنین دم و ساعت
بـــه جمــال دل آرای «مُحَـمّد»
الا ای پـیـــروان دیـــن ســرمد
مــوارک بــر شـما میـلاد احمد
خوشا به حال من و ته عزیزون
کـه هَسّمی شیعیون «مُحَـمّد»
امـــام صــادق و احـمد بِمونه
در عـالم هَسّنه وِشُـون نمونه
هرکه عیدی خوانه بَوّه یامهدی
اَمروزِ میـزبان «صـاحب زمونه»
دِتـا دَسّـه گُل از خـالـق بمونه
اَبُــولهبـیّون کـــه دِق بمــونه
همه هُـو بَکشین چَـکّه بَزِنین
«مُحَمّد» و امـام صادق بمونه
«مُحَمّد» جـانِ خدا ره وَلـیّه
«مُحَمّد» سـرمد و لَم یَزَلـیّه
میـون ایـن هـمه پیغمبر اَتّا
وه پیغــمـبرِ بـیـن المـللـیّه
که بُونه بِشنُوییم صوت جَلی ره؟
اَنــاالمـهــدیِ پُـــورِ عسـکری ره
کــه بــونه کـه بِیّـه لشکر بسازه
علــمـدار هـاکِنه «سیـدعلی» ره
🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#ذکر_لب_های_تمام_شهدا_یا_الله
#نوحه_شهید_شهادت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
ذِکرِلَب های تَمام شُهدا یا اَلله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
دَردَمِ دادَن جان اَشهَدشان ثارَالله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
بیا امشب دلا رو پُر کنیم ازیادخدا
از حسین مدد بگیرم از امام و شهدا
شهدا اگر چه در لباس خون ملبّسند
مثل آیه های قرآنِ خدا مقدسند
بوده اند جمله عزیزان خدا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
آی جوونا روزگاری که به ما جفا شده
پای دشمنان بخاک پاک کشور و اشده
اونایی که در عمل مرامشان حسینی بود
گوششان به حرف مقتدایشان خمینی بود
تا شنیدن از امام که جنگ ما دفاعیه
رفتن بسوی جبهه واجب کفاییه
با شعار یا حسین و با نوای کاروان
عاشقونه راهی جبهه شدند پیر و جوان
راهشان راه حسین و انبیا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
یاد اون روزا بخیر وداع مادر با پسر
خبر شهادت پسر می دادند به پدر
روزایی که حرف مردم از روی سادگی بود
صحبت غیرت دینی حرف مردانگی بود
روزایی که هرکجای جبهه این مردم پاک
سینه شون سپرمیشدبرای حفظ آب وخاک
روزایی که بین ما مردای با صفا بودند
مردای آسمونی که از زمین جدا بودند
دلای خدایی و آسمونی یادش بخیر
سنگری که پربودازمهربونی یادش بخیر
در ره پاک حسین گشته فدا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
خوش بحال شهدا خدا اونا رو خریده
فاطمه بر سرشون دست نوازش کشیده
خوش بحال اونی که برات آسمون گرفت
پشت خاکریزا با ترکش مدال ونشون گرفت
روزای جبهه وجنگ چه روزهای قشنگی بود
جبهه حتی پشت جبهه حرف دلتنگی نبود
خوش بحال اونی که جبهه برا خدا میرفت
پدرش جدا میرفت و پسرش جدا میرفت
حسرت تیغ شهادت به دل ما الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
پدرو مادری که براه دین شهید دادن
چلچراغ انقلابند و به ما امید دادن
خیلی از مادرا که چشم انتظاری کشیدن
از جوونشون فقط استخوناشونو دیدن
اونایی که زنده زنده جون دادن درزیرخاک
حتی ازبعضی هاشون نمونده یک تیکه پلاک
کربلای جبهه ها هرجای خاکش باصفاست
قربون شلمچه اش قدمگاه امام رضاست
شب کربلای پنج و رمز یا زهرایش
ترکش افتاده بجان پهلوی گل هایش
غم هجران شهیدان شده جانکاه الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
کربلاهایی که ازما می گرفت شهیدبخیر
فکه وطلاییه ، شلمچه ، اروند و جفیر
ماه وخورشید وفلک حیرت ایثار شما
حضرت عشق شده درهمه جا یار شما
به صفای دل یاران و شهیدان سوگند
به دعای شب زهرا و به قرآن سوگند
حرفای محفل شان عشق خدا بودوحسین
آرزوی همه شون کرببلا بود وحسین
این مسیری است که حق داده ندا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
کناردجله وکارون تشنه لب جون میدادند
عاشقونه درره حسین شون خون میدادند
بسکه چشم مادرا به در بوده سپید شده
نمی دونندبچه شون زنده و یاشهید شده
بعضی ازاین شهداکه گمنام و بی مزارند
ارث گمنامی رو از حضرت مادر دارند
بعضی ازاین شهدا که جاویدالاثر شدند
مثل ارباب عزیزشون حسین بی سرشدند
روزی ام فیض شهادت بنما یاالله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
بخدا مدال افتخار مایند شهدا
همه روزی خور سفرۀ خدایند شهدا
شهدامثل تمام انبیا ماندگارند
همه شون درجوار حضرت پروردگارند
شبای محرم از تو سنگرای شهدا
ذکر یاحسین حسین بود و غریب الغربا
به شهید وشهدا ای که عنایت دارید
رحمت حق به شما حُبّ ولایت دارید
ما اگر رهرو راستین شهیدان باشیم
با ولایت همه جا حاضر میدان باشیم
روز محشرهمه مشمول عنایت بشویم
با نگاه شهدا جمله شفاعت بشویم
با ولایت همه هستیم دراین ره همراه
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
به خداوند و به والله وبه تل الله سوگند
به پیامبر به علی فاطمه زهرا سوگند
به حسین وحسن وزینب مضطر سوگند
به علمدار حسین و علی اکبر سوگند
تاعلم در کف«سیدعلی خامنه ای»است
ما واین کشور مارا زعدو واهمه نیست
ما وفادار به خون شهدا می مانیم
برسر عهد که بستیم بخدا می مانیم
قسمت ما همه کن کرببلا یا الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
ذِکرِلَب های تَمام شُهدا یا اَلله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
دَردَمِ دادَن جان اَشهَدشان ثارَالله«2»
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدالله«2»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#چند_روزه_که_تو_خونه_صدای...
#در_فراق_مادر
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
چندروزه که توخونه،صدای مادرم نیست
سایهٔ پُر مِهر او، ای وای برسرم نیست
چند روزه درد دلهام،مونده درون سینه
ای درد و ای دریغا، بی مادری همینه
ای داد ازاین جدایی
فریاد از این جدایی
یادت بخیرمادرجون،صفای خونه بودی
کبوترخوشی هام، دردا که پرگشودی
یادت بخیر تادلم، تو رامی کرد بهونه
برای دیدن تو، می اومدم به خونه
حالادیگه تامی شم،دلتنگ وبیقرارت
بـا آه و نـاله میام ، مـادر سر مـزارت
ای داد ازاین جدایی
فریاد از این جدایی
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
#هر_کس_در_اندیشه_او_عشق...
#بسیج_بازوی_ولایت
🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷
هرکس دراندیشهٔ اوعشق نظام است
هر سنگری باشدبسیجیِ امام است
آری بسیجی ها علمداران عشقند
پادر رکابان و سلحشوران عشقند
هرجاکه فرهنگ بسیجی حکم فرماست
خودباوری واقتدار آنجا هویداست
هرجابسیجی خط شکن درعرصه ها بود
آنجـا عـدو از هیبت نـامش نیاسود
ازدردمردم هرکه رادردل نشان است
اویک بسیجی درخط صاحب زمان است
هرجاخطر باشد بسیجی تکسواراست
درصلح ودر امنیت اوخدمتگذار است
آنجاکه دفع ظلم وشَرّباشدبسیج است
آنجاکه جانهادرخطرباشدبسیج است
هرجاکه مردم شکوه کردندخون دل خورد
بار غم آنان بدوش خویش می برد
زخم زبان ازدوست ودشمن شنیده
امـا بـدوشش بـارِ همـت را کشیده
درد و بلایت بر دل هر بی کفایت
آنکه پی بد نامی ات کرده جنایت
آنکه به باورهای مردم رنگ شک زد
خصمانه بر زخم دل ملت نمک زد
بـار دگـر یک عـده آرایش گـرفتند
آنانکه از این ملت آسایش گرفتند
آنانکه که ذاتاً غربی ودشمن پرستند
سی ودوسال راه نفس برخلق بستند
برجام بی فرجامشان را دیده بودیم
ازباغ خشک شان گلی نچیده بودیم
بی غیرتی باشد فقط اندیشه شان
فتنه گری درخونشان در ریشه شان
امروز در هر سنگری باید قوی شد
باید بسیجی وار بر خود مُتّکی شد
هرجاکه از«سیدعلی» فرمانبری بود
آنجـا سخن از افتخـار و بـرتری بود
چون انقلابی هاهمه خودباورهستند
خدمت گـذارند و مطیع رهبرهستند
هر ملتی کـه اقتدار خـود فروشد
چون گاوشیری دشمنش اورابدوشد
هرکس در عالم با بسیجها درافتاد
ازلطف حق بی آبروگشت و برافتاد
این لشکر حق از مَنیّت ها بـدورند
سربازهای مخلص عصـر ظهـورنـد
آری بسیجی های ما روشن ضمیرند
با«حضرت خامنه ای»دریک مسیرند
تا«حضرت خامنه ای»فرماندهٔ ماست
«مداح» دفع ظلم وظالم ایدهٔ ماست
🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#بسیجی_کیست_سرباز_ولایت
#بسیج
🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷
بسیجی کیست؟سربـاز ولایت
حــریم عشـق او تـا بی نهایت
بسیجی کیست«همت هاوچمران»
رشــادت هـایشــان دارد حـکایـت
بسیجی را«حسین فهمیده»فهمید
حدیثش را چه خوش کرده روایت
تـوکل بـــر خـــدا دارد بسیـجی
که دارد بـر رضـای حـق رضـایت
عـدالت محـوری مَشی ومرامش
ولایـــت بــــاوری او را کفــایـت
بپیــچد نســخه ی بیگانـگان را
ز صـبر و بـــردبــاری و دِرایــت
ز غیر و دوست تهمت هاشنیده
ولـی لـب وا نکـرده بــر شـکایت
اگـر امـروز در امنـیت هستیم
ز فـرهنگ بسیـجی شدعنایت
جهان پر شد ز فرهنگ بسیجی
بـرای دفـع هر ظلـم و جـنایت
بــه هنـگام جــهاد اقتـصادی
کنـد تـولید کشـور را حمـایت
به هنگام خطر بـاشـد جـلودار
شعارش ای وطن جانم فدایت
چه بایدگفت از مَشی و مَرامش
که شد مَشی و مـرام او هدایت
بسیجی اوج عشق وسرفرازیست
قلـم نتـوان کنـد مَدحَـش روایت
بسیجی آن بُوَد که تـا سـر انجام
بمـاند بــر سـر عهــدش بغـایت
بسیجی یعنی همچون«حاج قاسم»
کـــه شــد سـرباز و جـانباز ولایـت
یقـین دارم کـه فـرهنگت،بسیجی
جهـانی مـی شـود لطـف خـدایت
فلسطین تا یَمن، سوریه، لبنان
طنین انداز شد هر جـا صدایت
تورانشناختن حق ناشناسی است
خـدا دانــد فقط قـدر و بَهـایـت
بـه پـاس پاک دستی وصداقت
مـدال سـر فـرازی شـد عطایت
بسیجی، پرچمت بالاست هرجا
ودرهرعرصه درصدراست جایت
تـو را مـرد و زن ایـران سـتودنـد
به هـرجـایـی کـه دیدند رد پایت
صبـور و خــادم و خــدمتگذاری
شـــهادت آرزویـــت در نــهایت
خـدا «مداح» را محشور فـرما
تــو بــا بسیــجیـان بـا ولایت
🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷🌾🇮🇷
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
4_5877396366409341634.mp3
12.19M
#سرود_در_مقام_معلم
گروه سرود نون والقلم
اجراشده:صداسیمای گلستان، مازندران
سرپرست گروه:حمید محمدیان
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح