.
#استاد_حیدرزاده
#جوادالائمه
اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید
فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید
شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش، تا نفس بُرید
#مجتبی_روشن_روان
#شعر_دوم :
تن بیتاب مرا تاب بده
جگرم سوخت ، مرا آب بده
#غلامعلی_رجبی
#شعر_سوم :
جگرش سوخت و
گریان شد و از پا افتاد
با زمین خوردن او ،
حضرت زهرا افتاد
زیر لب گفت
خدایا جگرم میسوزد
یاد آن تشنه لبِ
بین دو دریا افتاد
ناگهان خورد زمین ،
مثل همان آقا که
بینِ مقتل وسطِ لشکر اعدا افتاد
دید در گوشه ی گودال
چه غوغا شده بود
داغ ها بر جگر زینب کبری افتاد
شاعر : ؟
.
ای کرده ترک جان و سر، آهسته تر.mp3
زمان:
حجم:
627.2K
شهيد #غلامعلي_رجبي
هيئت جاي كشتي گرفتن مداحان نيست
بلكه محل #ادب است
صفات برجسته و ويژه اي داشتند كه نتيجه ي اخلاص ايشان بود . با وجودي كه اهل ذوق و اهل
فن در ذكر مصيبت اهل بيت بود ولي در مجالس غالبا مستمع بود. يادم مي آيد يكبار در منزل يكي
از دوستان با اصرار صاحب خانه شروع به خواندن
كرد اما چون مداح ديگري در آن مجلس جلوه كرده
بود سعي كرد خودش جلوه نكند
به خاطر همين به چند بيت اكتفا و دعا كرد.
با وجوديكه با آمادگي كامل به آن مجلس آمده بود
بعد از جلسه صاحب خانه از آقا غلامعلي گلايه كرد كه چرا بيشتر و بهتر از فلاني نخواندي ؟! ايشان گفتند: هيئت جاي كشتي گرفتن مداحان نيست
بلكه محل ادب است .