eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. سُرمه از اشک به چشمان ترِ ما بِکشید سایه ی مَرحَمت و لطف سرِ ما بِکشید ما همه فطرس پَر سوخته ایم ای آقا ماهِ شعبان شده دستی به پَرِ ما بِکشید .
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 بر روی حسین نور داور صلوات             بر موی ابوالفضل دلاور صلوات میلاد حسین است و ابوالفضل رشید      بفرست تو بر این دو برادر صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دل را گل گلزار ابولفضل کنید              آئینه رفتار ابولفضل کنید در فصل شکفتنش گلی از صلوات        نذر گل رخسار ابولفضل کنید 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 به نام نامی سقای کربلا صلوات به شیر بیشه صحرای نینوا صلوات به پاسدار پرآوازة خیام حسین به قدر وشوکت عباس مه لقا صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 به شیر بیشه صحرای کربلا صلوات به پاسدار و علمدار نینوا صلوات به آنکه داد دو دستش به راه دین خدا به دستگیر همه ی خلقِ بینوا صلوات 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 بر بازوی افتاده به خاکش صلوات برچهره ماه تابناکش صلوات افتاده به روی خاک عباس علی برقد رشید چاک چاکش صلوات ‍ ع ع
. 🚩 گلچینی از مسدّس ترکیب، در مدح حضرت اباالفضل العباس (عليه‌السلام).. گلزار زمین خوب تر از خلد برین است هر سو نگرم نور خداوند مبین است دامان زمین سجده گه روح الامین است در بیت ولایت پسری ماه جبین است این شمع فروزان حرمخانۀ دین است این نخل علی دسته گل ام بنین است در باغ ولا عطر گل یاس مبارک آمد به جهان حضرت عباس مبارک امروز بنی هاشمیان را قمر آمد از بحر خروشان ولایت گهر آمد گلزار امید علوی را ثمر آمد یا فاطمۀ ام بنین را پسر آمد گویی ملکی بود و به شکل بشر آمد بر حیدر کرّار، حسینی دگر آمد لبخند حسن بر گل رخسار حسین است خیزید که میلاد علمدار حسین است ای شیر خدا بوسه بزن بر سر و رویش ای فاطمه با خنده بزن شانه به مویش ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش ای ماه ز گردون بگشا دیده به سویش ای خضر ببر آب بقا از لب جویش ای بحر بگیر آبرو از خون گلویش او یوسف دو فاطمه و پنج امام است در بین تمام شهدا ماه تمام است عبّاس که شد فوق بشر قدر و جلالش عباس که گردیده ملک محو جمالش هرگز نرسد دست به دامان کمالش عطر نبوی می دمد از باغ خصالش بر قامت رعنا و به حُسن و خط و خالش دائم صلوات نبی و احمد و آلش بنوشته به پیشانیش از روز ولادت عباس بود عاشق ایثار و شهادت من روز ازل رشتۀ آمال گسستم من دل به ولای پسر فاطمه بستم من عاشق و دل باختۀ عهد الستم من درهم و دینار عدو را نپرستم من منتظر تیر بلا بودم و هستم این سینه و پیشانی و چشم و سر و دستم من در طلب شیر نی ام، تشنۀ دردم من کودک گهواره نی ام، مرد نبردم قنداقه ام از دامن گهواره برآرید در زیر قدم های امامم بگذارید شیرم به چه کار آید!؟ شمشیر بیارید بر دامن گهواره به خونم بنگارید عباس، حسینی است حقیرش نشمارید بر گوش دل این نکتۀ شیرین بسپارید آن لحظه که عاشق به جهان چشم گشاید از لعل لبش زمزمۀ عشق برآید از روز ازل دست تو تقدیم خدا شد هر چند که در صحنۀ عاشور جدا شد جسمت به زمین قبلۀ جان شهدا شد بر نی سرت آئینۀ مصباح هدی شد افسوس که حقّ تو به شمشیر ادا شد یکبار نگو، جان تو صد بار فدا شد آن لحظه شدی کشته تو ای ماه مدینه کافتاد نگاهت به لب خشک سکینه ✍ .
فرازهایی از در اِلهي لَم يَكُن لي حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصيَتِكَ اِلّا في وَقتٍ اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالي في كَرَمِكَ وَ لِتَطْهيرِ قَلْبي مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ جز تو چه کسی تفقّد از خاک کند؟! رحمت به چنین دلِ هوسناک کند؟ عشق تو مگر رسد به فریادِ من و از چرکِ گناه، سینه را پاک کند إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟ إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی دست تو همیشه بوده بر روی سرم جز لطف تو توشه‌ای نبوده به بَرَم رسوا ننموده‌ای مرا در دنیا بر لطفِ تو بعد مرگ محتاج ترم فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فریاد ز رسوایی محشر، فریاد یا رب! ندهی آبرویم را بر باد از شرم نگاه خلق وحشت دارم "لاتَفضَحنِی عَلَی رُءُوسِ الاَشهاد" إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏ محرومم اگر کنی، فَمَن یَرزُقُنی؟! مخذولم اگر کنی، فَمَن یَنصُرُنی؟! ما جز تو مگر خدای دیگر داریم؟! ماییم و امید بر تو، با ما چه کُنی؟ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ‏ ما را به گران‌ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان ✍ حجت‌الاسلام @navaye_asheghaan
enc_16769295027873668476025.mp3
3.97M
دستای گرم تو و دستای سردم
یادته من حرمو نقاشی کردم

شبیهش شده بود یا نه
میام پیش تو زود یا نه

ترک و لر و کردی و فارس و بلوچ و عرب
از غرب و تا شرق و مسیحی مثل وهب
دوستت دارن و رو سینه شونه دست ادب

با پدر و مادرم آقا اومدم دورت بگردم
مدرسه پیش رفیقام خیلی تعریفتو کردم

من یه دوستی دارم
دلش میخواهد با دوست من دوست بشه
دوست داره با خونواده تو مأنوس بشه
الآن همراهم اومده تو رو نشونش بدم
تو نمیذاری که هیچکی اینجا مأیوس بشه

موندنی ترین رفیق من امام حسین ...

خودم قربونت برم اینجا یا کربلا
شبیه بابات شدی همبازی بچه ها
با تو قشنگه زندگی دوست همیشگی
دوستت دارم قد همون ده تای بچگی

من یه دوستی دارم
دلش میخواهد با دوست من دوست بشه
دوست داره با خونواده تو مأنوس بشه
الآن همراهم اومده تو رو نشونش بدم
تو نمیذاری که هیچکی اینجا مأیوس بشه

موندنی ترین رفیق من امام حسین ...
@navaye_asheghaan
🌹میلاد سراسر نور قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام را محضر مبارک امام زمان علیه السلام و جمیع محبین آن حضرت تبریک عرض میکنیم.
enc_16785865684531093767253.mp3
8.39M
صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری همه وجودش از دم یاره دم یاره حاء و سین و یاء و نون علمداره علمداره امیر آل الله پسر شاه نجف وزیر ثار الله پسر شاه نجف دلاور صفین پسر شاه نجف روح ولی الله پسر شاه نجف جمع فضایل پسر شاه نجف دریا و ساحل پسر شاه نجف همه مریدت پسر شاه نجف حول و محول پسر شاه نجف اوج مقامات پسر شاه نجف عموی سادات پسر شاه نجف نور مجالت پسر شاه نجف تفسیر آیات پسر شاه نجف صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری روشنیم از جلوه نقره فام تابش ماه کامل دل سجاد و اهل حرم گرد علم روشن و گرم با نور ابوفاضل آیه های عاشقی شده نازل شده نازل عشق زین العابدین ابوفاضل ابوفاضل سلام ابالفضل پسر شاه نجف آقام ابالفضل پسر شاه نجف دخیل علمدار پسر شاه نجف امام ابالفضل پسر شاه نجف صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری دوباره کعبه تپید دلهامون لرزید و علی تکثیر شد سید الاحرار شد این بار آینه دار نور علی باز عالم گیر شد حبذا و حلبیک ابو سجاد ابو سجاد با صد و ده نفست بگو سجاد بگو سجاد پسر شاه نجف پسر شاه نجف یا ناصر الدین پسر شاه نجف زین العابدین پسر شاه نجف تشریع و تکوین پسر شاه نجف دلیل عامین پسر شاه نجف عابد امت پسر شاه نجف روح اجابت پسر شاه نجف شور قیامت پسر شاه نجف... @navaye_asheghaan
enc_16770597870946890832412.mp3
2.41M
رویایی ترین شب عمر منه خورشید اومده آسمون روشنه دیگه بهترین از امشب آسمون یاد نداره خورشید اومد و پشت سرش ماه و ستاره سجده میکنم ابروی یار رو تا صبح میشمارم ستاره ها رو چراغونی آسمونا کاظمین و نجف و حرم امام رضا ابی عبدالله حالا دو تا شیش گوشه داریم یکی توی کربلا یکی هم تو سامرا ابی عبدالله دوست دارم ابی عبدالله ... از گهواره تا لحد ارباب دلم مدد معشوق الی الابد حسین ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین با یک نفس تمام جهنم شود بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا حسین عالم حیرونته لیلا مجنونته خوشبخت اونیه که الآن مهمونته زیر ایوونته ثارالله یا حسین @navaye_asheghaan
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ امیرالمومنین فرمود هرکی میخواد بوی بد گناهانش او رو نزد ملائکه رسوا نکنه خودش رو معطر به استغفار کنه أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ من بنده ی خوبی برات نبودم الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ کیو واسطه قرار بدیم در خانه ی امام زمان نشستیم صاحب خونه رو واسطه ببریم بالحجة الهی العفو راه را گم کرده ام ، آواره و تنها شدم چقدر خوبه آدم خودش محضر امام زمان ، «ابن السبیل » بدونه راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم روز و شب را طی کنم با معصیت های زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم من که میدونم ، جام اینجا نبود تو دست دعا برا من بالا زدی گفتی بیچاره است اینجوری به ماه رمضان نرسه تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم این خانواده می دونند دست زمین خورده رو باید گرفت زمین خورده رو دیگه نمی زنند... اون فقط توی مدینه بود ، مادر رو زدند... تا دیدند مادر زمین گیر شده ، دوباره برگشتند ... بعضیا نوشتند همینکه نانجیب اون نامه استرداد فدک رو پاره کرد جسارتی که به بی بی کرد بی بی زمین خورد ، دوباره برگشت وَ رَفَسَها بِرِجلِه دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم هان بزرگان ما می فرمودند اشکت که جاری شد.. فَتِلک َ علامَةُ الاِذن آرزو دارم شبی هم در کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلاً بهشت نوکر است قطره بودم در حریم کربلا دریا شدم با یه اشاره دلای شما خیلی آماده است دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو (۲) نیستی در پیش من ، آواره ی صحرا شدم از کنار خانه ی ، دخترش فاطمه پیغمبر عبور می کرد دید صدای گریه ی ابی عبدالله میاد توی خونه وارد نشده ، صدا زد ... أما تَعلَمِی أنَّ بُکائَه یُؤْذِینِی ؟ دخترم مگه نمیدونی گریه ی حسین منو اذیت میکنه یا رسول الله یه لحظه اشک حسینت رو نتونستی ببینی اونم توی خونه مادرش فاطمه پس به شما چه گذشت اون ساعتی که حسینت اومد کنار علقمه همه دارند می بینند وَ بٰانَ الاِنکِسٰارُ عَلیٰ وَجهِ الحُسین فَوَقَفَ مُنحَنِیاً دست به کمر گرفت وَ بَکیٰ بُکاءاً شَدِیداً حسین..... از روضه هایی که خود امام زمان ، نشانی دادند برای توجه خود حضرت، روضه ی عموجانشون ، قمر بنی هاشمه به مرحوم فشندی فرمود توی چادرای حاجی ها ، روز عرفات بگرد توی صحرای عرفات روز عرفه بگرد اون خیمه ای که روضه ی عموم رو میخونند من رو اونجا زیارت میکنی نشونی یادش رفت وارد خیمه شد مشغول دعای عرفه شد دید روضه خون از دعا گریز زد به روضه ی قمر بنی هاشم یه مرتبه نشونی حضرت یادش اومد همینکه چشمش رو گردوند دید آقا دم در خیمه ، روی خاک ها نشسته نمی دونم بین امام زمان و قمر بنی هاشم چه سریه فقط اشاره کنم آقامون به حرمت عمو جانشون ، نظری کنند حالا همه دارند می بینند دو برادری که با هم رفتند با هم رجز خوندند با هم صف لشکر دشمن رو شکافتند حالا رو زمین افتاده اون برادر ابی عبدالله اومد بالینش همه ی اونایی که عباس رو محاصره کرده بودند دارند حالت حسین رو می بینند دید ایستاد چه ایستادنی دست به کمر گرفت صدا زد الآنَ انکـَسَرَ ظَهرِی سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارند بر نمی گردی حالا که آبی نیست ، احساس رو برگردون پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون غصه نخور عیبی نداره ،زده رقیه قید آب رو خودم جوابشون رو میدم ، مخور تو غصه ی رباب رو ای وای علمدارم اباالفضل ای وای علمدارم اباالفضل .... این هم ماله همه شهدا مدافین حرم زینبی همه رفیقایی که هنوز پیکراشون برنگشته ... ان شاء الله وعده ی هممون ، حرم نازدانه ی حسین... اونجا عرض ادب کنیم مردونگی کن پاشو میدونم که بی دستی بی دست هم باشی میگند پشت حسین هستی مردونگی کن پاشو اینا خیلی نامردند دور و بر خیمه دارند از صبح میگردند پاشو نگذار هر بی حیایی ، به اشک ناموسم بخنده پاشو نگذار هر کی بیاد و دست رقیه ام رو ببنده بأبی المستضعف الغریب یا اباعبدالله @navaye_asheghaan
2_1152921504655007916.mp3
22.21M
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم ==================== @navaye_asheghaan
. بکم فتح الله و بکم یختم تقدیم به محضر صلوات الله علیه چشم در چشم ابوفاضل شد کار تشخیص کمی مشکل شد پرده ی چهره ی خود را برداشت ماه در روز دهم کامل شد دست انداخت به آغوش پدر سوره ی عشق خدا نازل شد تا که چشم بد از او دور شود جای اسپند به آتش دل شد جامه ی رزم به تن کرد ، چقدر بین این جامه علی خوشگل شد هم تداعی پیمبر می کرد هم زمان جلوه ی حیدر می کرد خیمه قرآن غنی تر دارد سوره هایی مدنی تر دارد خُلق و خویَش چو پیمبر اما کرمی بس حسنی تر دارد گونه هایش چو عقیق یمن است لب سرخی یمنی تر دارد لب او غنچه ی باغ ختن است که ز مُشکش دهنی تر دارد مثل ماه است ولی در رویش قرص ماهی علنی تر دارد طعم انگور و رطب با هم بود عشق و مستی و طرب با هم بود هر که مثل علی اکبر دارد باز در خانه پیمبر دارد ابرویش نه! که هلال قمر است چشم هایی عسلی تر دارد بس که زیباست کسی قادر نیست چشم از چشم علی بر دارد هر یلی هست در عالم ، اکبر یک سر و گردن از او سر دارد با خودش گفت پدر، شکر خدا باز هم قافله حیدر دارد این پسر نیست که دلبند من است هدیه ی لطف خداوند من است تکیه بر اصل و نسب می فرمود بعد از آن مرد طلب می فرمود رنگ از روی اجل هم می ریخت لحظاتی که غضب می فرمود در حضور پدرش بنشیند!!! هرگز! از بس که ادب می فرمود پدرش خار به پایش می رفت آن شب از دلهره تب می فرمود شب خود را به مناجات خدا روز را روزه به شب می فرمود چهره اش نور خداوندی داشت بس که بر مُهر سرش را بگذاشت روح در پیکر ایمان می ریخت از شرابی که به فنجان می ریخت تا که می گفت پدر ، از قِبَلش صد و ده بار پدر جان می ریخت علی آرام قدم بر می داشت از لبش آیه ی قرآن می ریخت نقشه‌ی عاشقی یوسف را اول جاده ی کنعان می ریخت تب مجنونی و رسوایی را باز در میثم و سلمان می ریخت او علی بن حسین بن علی ست جلوه‌ی تام رسول است ولی ست طرح تکبیر اذانش عشق است لب و دندان و دهانش عشق است عمه جان گفتن او فرق کند عمه را طرز بیانش عشق است قلبش از عشق پدر لبریز و انعکاس ضربانش عشق است پیش او نام رقیه ببری دائماً روی زبانش عشق است کفتری بر سر بامش می گفت خوردن خرده‌ی نانش عشق است خانه اش شهره به بیت الکرم است حسن دوم اهل حرم است جنگ با حوصله ای برپا کرد با پدر فاصله ای برپا کرد گره انداخت به ابروی کجش ناگهان ولوله ای برپا کرد با عقابش به زمین سم می کوفت در زمین زلزله ای برپا کرد علیِّ اکبر لیلا آمد!!! این خبر غائله ای برپا کرد با خم سلسله‌ی گیسویش در جهان سلسله ای برپا کرد آنچه در حق علی نازل بود «جاءَ حقُ زهق الباطل» بود شدت زلزله ها دائم شد معرکه پشت سپر قائم شد دوش در دوش عمو عباسش سلسله کوه بنی هاشم شد لشگر از ترس به خود می لرزید دشمن آن‌روز سپر لازم شد ترس در عمق دلش اردو زد سایه مرگ بر او حاکم شد نعره‌ای زد که علی آمده است جلوه‌ای کرد و اباالقاسم شد قصد تاراج اراذل دارد چقدر شیر خدا دل دارد رجز و عربده اش یکسره بود غرش شیر در این حنجره بود بین ابروی بنی هاشمی اش ذوالفقاری پُرِ خشم و گره بود وارد میمنه شد از سمتی وقت برگشت ته میسره بود آنچه در بین هوا می رقصید سپر و نیزه و تیغ و زره بود مشق شمشیر برایش انگار مثل نقل دو سه تا خاطره بود جنگ بازیچه ی این یل شده است کو حریفی ،که معطل شده است شیر در دامنه بازی می کرد تازه با هیمنه بازی می کرد با دل اهل حرم با صوتش در دل ماذنه بازی می کرد نوه‌ی حیدر و زهرا انگار داخل میمنه بازی می کرد حیدری بود و اباالفضلی بود جنگ را یک تنه بازی می کرد مثل این بود پیمبر روی دامن آمنه بازی می کرد کربلا را به شکوه آورده است دشمنش را به ستوه آورده است مرگ را سنگ محک می انداخت بعد بر بال ملک می انداخت نوک شمشیر به ماه و لبه اش بر زمین چند ترک می انداخت تیغ از هر طرفی رد می شد دست و سر را به الک می انداخت قدرت ضربه سر دشمن را آن طرف‌تر ز فلک می انداخت آن‌قدر مثل پیمبر شده بود کوفه را نیز به شک می انداخت جام از دست خدا می نوشید خون حیدر به رگش می جوشید خون سر ، تا سر سربند آمد تیغ سرتاسر سربند آمد دوره کردند علی اکبر را نفس تند پدر بند آمد قلب بابا به تپیدن افتاد خون در بین جگر بند آمد ارباً اربا شد و دیدند حسین با چه حالی سر هر بند آمد دست را بر سر هر زخم گذاشت خون هر زخم مگر بند آمد!!! مانده با این سر زخمی چه کند با علی اکبر زخمی چه کند . @navaye_asheghaan
در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علی اکبر صلوات سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر ما نسل جوان دشمن استبدادیم ما دشمن کفر و فتنه و بیدادیم در دنیا هر کسی به چیزی دل بست صد شکر که ما دل به ولایت دادیم ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان مطیع رهبر هستیم در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت مهدی شریفی @navaye_asheghaan
خورشید، فدای روی تابان تو باد جان همه‌ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب الزمان هستی پس هر ماه، فدای تو باد @navaye_asheghaan
🌸شور ولادت حضرت مهدی عج 🌸 🦋بنداول غرق شعف شده حال و هوای ما مهدی یا مهدی ی روی لبای ما ماه پیمبره هوا بهاریه تو دل عاشقا جشن ولادته یکی تو هیات و یکی تو جمکرون مشغول شادی و عرض ارادته قبله ی دلها اومده مهدی زهرا اومده یا مهدی یا مهدی یا مهدی یا مهدی 🦋بند دوم اومده والی عادل احمدی اومده حاکم شرع محمدی اومده مصلح و اومده منتقم اومده حجت و یار سینجلی اومده منجی و اومده قاعد و اومده قائم طایفه ی علی حضرت دریا اومده مهدی طه اومده یامهدی یامهدی یامهدی یامهدی 🦋بندسوم میرسه وارث خاتم الانبیا میرسه باعث عزت اوليا میرسه صاحب و می رسه صالح و میرسه جلوه حیدر فاطمه میرسه باسط و می رسه ثائر و میرسه فارس لشگر فاطمه مقصد و مقصود می رسه مهدی موعود می رسه یا مهدی یا مهدی یا مهدی یا مهدی ✍محسن طالبی پور @navaye_asheghaan
رسیده است به دل های مرده جان بدهد رسیده است کمی عشق یادمان بدهد نفس بریده ی نفسیم و آمده ما را هوای تازه ای در آخرالزمان بدهد چه دختری که به حظ حضور کوتاهش جهان خسته و درمانده را تکان بدهد ستاره ای که در آفاق ناامیدی ها محبتش به همه راه را نشان بدهد در آفتاب سیاه قیامت کبری به هر که دلشده اش بوده سایه بان بدهد نسیم زلف دل انگیز روضه اش کافی ست به ما که نقش زمینیم آسمان بدهد کسی که مثل ابالفضل کاشف الکرب است رسیده است ز غم ها به ما امان بدهد رقیه است که دردانه ی حسین شده ست دوباره فاطمه ی خانه ی حسین شده ست بهار می رسد از ناز راه رفتن او گل عفاف شکوفد ز عطر دامن او حجاب نور شده نقش چشم فاطمی اش حریر سبز بهشتی نشسته بر تن او هزار پنجره امید وا شود در دل به هر طلوع نگاه همیشه روشن او نگاه بان دمشق است پرچم حرمش بهشت کوچک دنیا شده ست مدفن او چه دلرباست کلام رقیه جان حسین و دلربا تر از آن شد پدر شنیدن او گلی که نیست به دنیا شبیه و مانندش دل هزار چو من هست خار گلشن او کسی که منکر نام رقیه جان شده است بگو رود به جهنم که هست مأمن او بهشت منتظر خنده های این دختر حسین ریخت جهان را به پای این دختر ز بس به فاطمه او مو به مو شباهت داشت ملک به خاک قدم های او ارادت داشت سه سال داشت ولی جاودانه شد تا حشر چقدر عمر کم این سه ساله برکت داشت بزرگی از شب میلاد پا رکابش بود بزرگ زادگی از نوع با اصالت داشت ستاره ای که در اندازه های خورشید است شبیه ماه بنی هاشمی سیادت داشت کسی که شانه ی عباس بوده معراجش عجیب نیست دل شیر داشت،غیرت داشت شکار خنده ی او با علیِ اکبر بود ز بس که خنده ی این نازدانه قیمت داشت حسین دیده به برق نگاه خواهر خود عقیله سخت به این کودکش عنایت داشت به شهرت حسنات جهانی اش سوگند کسی نگشته به بخشندگی به او مانند جمال قدسی او آفتاب سیار است صدای گریه ی او ذولفقار کرار است چقدر طفل مسیحی دخیل بسته به اشک چقدر دور ضریحش دل گرفتار است شفا وزیده به جای نسیم از صحنش ضریح کوچک او تکیه گاه بیمار است ز هر چه ناز جهان بود بی نیاز شدم ز بس رقیه به گریه کنش وفادار است ز بعد کرببلا قد خمیده آبله پا حدیث زندگی اش روضه روضه غمبار است کسی که پرده نشین عفاف زینب بود اسیر چشم حرامی کوچه بازار است مسیر کوفه و شام و تمام چل منزل خراب زخم شکاف سر علمدار است چه بار ها که سر او به جاده می افتاد عمو به پیش رقیه چه ساده می افتاد @navaye_asheghaan
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
1.41M
مناجات اواخر ماه شعبان من و این روی سیاهم ای خدا دل زار و بی پناهم ای خدا ماه شعبانم داره تموم میشه من هنوز غرقِ گناهم ای خدا گویم به خجلت با سوز و با آه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله... تو مِنای عاشقی و بندگی کاش میشد یه روزی قربونیت بشم ماه روزه داری داره میرسه چجوری واردِ مهمونیت بشم هستم خدایا یک عبدِ گمراه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله... ای خدا قسم به اون آقا که شد لبِ تشنه سرش از بدن جدا پیش چشم بچه ها و خواهرش شد سرش هلالِ روی نیزه ها با عشق خود کن دلم رو همراه استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله استغفِرُ الله... @navaye_asheghaan
. از هم اکنون که ماه شعبان است، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان، پاک گردی و غرق نور شوی بگذر از هر چه بیش و کم اکنون، خیز و بردار یک قدم اکنون بگذر از دیگران تو هم اکنون، تا پسندیده ی غفور شوی لحظه لحظه به یاد مُردن باش، یادِ سختی جان سپردن باش زودتر فکر توبه کردن باش، عاقبت راهیِ قبور شوی گر شوی غافل از چنین رحمت، عاقبت تو بمانی و حسرت حیف باشد اگر در این فرصت، صرف تقصیر یا قصور شوی تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست نرسی تا مقامِ قُربِ دوست، مگر از نفسِ خویش دور شوی ادعا مثل حرف بسیار است، کو کسی که فدایی یار است؟! اگر از تو امام تو خواهد، میتوانی که در تنور شوی؟! شاید این ماه ماه آخر بود، شاید آقایمان ظهور نمود آری ای منتظِر ز جا برخیز، باید آماده ظهور شوی .@navaye_asheghaan
روضه - بخش اول(2).mp3
25.69M
ببین شعبان هم از نیمه گذشت و ... باز هم زارم ... گرفتارم... گرفتارم... گرفتارم... گرفتارم......... . 🔸کربلایی امین قدیم 🔸صوتی •┈┈••✾••┈┈•
. از هم اکنون که ماه شعبان است، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان، پاک گردی و غرق نور شوی بگذر از هر چه بیش و کم اکنون، خیز و بردار یک قدم اکنون بگذر از دیگران تو هم اکنون، تا پسندیده ی غفور شوی لحظه لحظه به یاد مُردن باش، یادِ سختی جان سپردن باش زودتر فکر توبه کردن باش، عاقبت راهیِ قبور شوی گر شوی غافل از چنین رحمت، عاقبت تو بمانی و حسرت حیف باشد اگر در این فرصت، صرف تقصیر یا قصور شوی تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست نرسی تا مقامِ قُربِ دوست، مگر از نفسِ خویش دور شوی ادعا مثل حرف بسیار است، کو کسی که فدایی یار است؟! اگر از تو امام تو خواهد، میتوانی که در تنور شوی؟! شاید این ماه ماه آخر بود، شاید آقایمان ظهور نمود آری ای منتظِر ز جا برخیز، باید آماده ظهور شوی . @navaye_asheghaan
ابیاتی مرتبط با فرازهایی از و ادعیه إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏ محرومم اگر کنی، فَمَن یَرزُقُنی؟! مخذولم اگر کنی، فَمَن یَنصُرُنی؟! ما جز تو مگر خدای دیگر داریم؟! ماییم و امید بر تو، با ما چه کُنی؟ :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو :: إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی دست تو همیشه بوده بر روی سرم جز لطف تو توشه‌ای نبوده به بَرَم رسوا ننموده‌ای مرا در دنیا بر لطفِ تو بعد مرگ محتاج‌ترم :: فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فریاد ز رسوایی محشر، فریاد یا رب! ندهی آبرویم را بر باد از شرم نگاه خلق وحشت دارم "لاتَفضَحنِی عَلَی رُءُوسِ الاَشهاد" :: اِلهي لَم يَكُن لي حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصيَتِكَ اِلّا في وَقتٍ اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالي في كَرَمِكَ وَ لِتَطْهيرِ قَلْبي مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ جز تو چه کسی تفقّد از خاک کند؟! رحمت به چنین دلِ هوسناک کند؟ عشق تو مگر رسد به فریادِ من و از چرکِ گناه، سینه را پاک کند :: إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ ما را به گران‌ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان :: بر نورِ خداوند، شعاع است حسین فارغ ز غمِ هرچه متاع است حسین انگشتر و پیراهن و سر را بخشید تفسیرِ کمالِ انقطاع است حسین :: امام رضا علیه السلام فرمودند:  بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ در آنچه رفته ز شعبان اگر نگشتم پاک در آنچه مانده ز شعبان بیا و پاکم کن :: وای بر من اگر از غفلتِ بیش از حدّم من ز خود نگذرم و فرصت شعبان گذرد ✍ @navaye_asheghaan
ابیاتی مرتبط با فرازهایی از و ادعیه إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏ محرومم اگر کنی، فَمَن یَرزُقُنی؟! مخذولم اگر کنی، فَمَن یَنصُرُنی؟! ما جز تو مگر خدای دیگر داریم؟! ماییم و امید بر تو، با ما چه کُنی؟ :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو :: إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی دست تو همیشه بوده بر روی سرم جز لطف تو توشه‌ای نبوده به بَرَم رسوا ننموده‌ای مرا در دنیا بر لطفِ تو بعد مرگ محتاج‌ترم :: فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فریاد ز رسوایی محشر، فریاد یا رب! ندهی آبرویم را بر باد از شرم نگاه خلق وحشت دارم "لاتَفضَحنِی عَلَی رُءُوسِ الاَشهاد" :: اِلهي لَم يَكُن لي حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصيَتِكَ اِلّا في وَقتٍ اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالي في كَرَمِكَ وَ لِتَطْهيرِ قَلْبي مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ جز تو چه کسی تفقّد از خاک کند؟! رحمت به چنین دلِ هوسناک کند؟ عشق تو مگر رسد به فریادِ من و از چرکِ گناه، سینه را پاک کند :: إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ ما را به گران‌ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان :: بر نورِ خداوند، شعاع است حسین فارغ ز غمِ هرچه متاع است حسین انگشتر و پیراهن و سر را بخشید تفسیرِ کمالِ انقطاع است حسین :: امام رضا علیه السلام فرمودند:  بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ در آنچه رفته ز شعبان اگر نگشتم پاک در آنچه مانده ز شعبان بیا و پاکم کن :: وای بر من اگر از غفلتِ بیش از حدّم من ز خود نگذرم و فرصت شعبان گذرد ✍ @navaye_asheghaan
به‌مناسبت پایان شعبان گذشت و حال دلم روبراه نیست در کوله‌بارِ زندگی‌ام جز گناه نیست سوگند بر حقیقتِ سِیر و سلوکِ عشق چون من در این طریق، کسی روسیاه نیست عمرم به غفلت و ضررِ معصیت گذشت کارم به غیرِ ناله و اندوه و آه نیست آخر چگونه واردِ ماهِ خدا شوم؟ بیچاره را به خانه‌ی محبوب، راه نیست یا رب مرا به حُرمت شاه نجف ببخش جز بیتِ رحمتِ تو مرا سرپناه نیست پرونده‌ام سیاه، ولی در دلم به جز عشقِ شهیدِ تشنه‌ی در قتلگاه نیست... ✍ @navaye_asheghaan
. شعبان گذشت و حال دلم روبراه نیست در کوله بارِ زندگی ام جز گناه نیست سوگند بر حقیقتِ سِیر و سلوکِ عشق چون من در این طریق، کسی روسیاه نیست عمرم به غفلت و ضررِ معصیت گذشت کارم به غیرِ ناله و اندوه و آه نیست آخر چگونه واردِ ماهِ خدا شوم؟ بیچاره را به خانه ی محبوب، راه نیست یا رب مرا به حُرمت شاه نجف ببخش جز بیتِ رحمتِ تو مرا سرپناه نیست پرونده ام سیاه، ولی در دلم به جز عشقِ شهیدِ تشنه ی در قتلگاه نیست از راهِ دور نیزه به پهلوی او زدند رحمی به قلبِ هیچ یک از آن سپاه نیست اسفند ماه ۱۴۰۲ . @navaye_asheghaan
1_9904308906.mp3
1.4M
📖 شوق رحمت 👤 حاج محمود کریمی 🏷 ویژه اواخر ماه شعبان سفره شعبان هم داره جمع میشه التماس دعا @navaye_asheghaan
┄┅═✼﷽✼═┅┄ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدا حافظ ای ماه پر فیض شعبـان خدا حافظ ای خلـوت اُنس  انسـان خداحافظ ای مـاه تطـهیــر و  توبه خداحافظ ای فرصـت نـاب عرفـان خدا حافــظ ای پلــه های رسیــدن برای تقــرُّب  به در گــاه  سـبـحــان به پایان رسیــدی و ما را رسـاندی به ماه ضیـافت ، به دریای غفــران درِ مغــفرت را تـو بر مـا گـــشودی به ذکــر و منــاجات و تفسیر قرآن چه ایـام و اعیـاد فرخنــده ای که بهـار آفـرین شد به فصـل بهــاران چه زیبا شـد آغازِ قرن و مَـه و سال به نامی که عالم شد از او گلستان الهــــی به حــقِّ مَـــهِ رویِ مهــــدی جهـــان با ظهـــورش منـوّر بگردان 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan