.
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه #شب_زیارتی_ارباب
کفاف داد اگر عمر من به ماتم تو
دعا بکن که بمیرم به زیر #پرچم تو
بهشت را وسط سینه تو می یابد
کسی که در همه عمرش شده ست آدم تو
به سوز دل به دلم چای این حسینیه گفت
که دم به دم نفسش زنده است از دم تو
حدیث چشم ترم در عزات این گونه است
گیاه خشک که وابسته شد به شبنم تو
چه می توان بنویسد بشر ز نام تو چون
غدیر رفته به قربان اسم اعظم تو
ربیع الاول و ثانی، رجب و شعبانم
همه فدایی یک روز از محرم تو
چه خوش شبیه پدربذل و بخششی داری
به دست دیگری افتاده است خاتم تو
خوشا اصابت سر بر اصالت محمل
خوشا که سر زند از خواهر مکرم تو
مصیبت همه اولیا یکی است ولی
امان ز ماتم تو، الامان ز ماتم تو
🔸شاعر:
#پیمان_طالبی
___________
🔹
|⇦•جماعتی که زبانم زجورشان..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها اجرا ۹۸_ حاج محمود کریمی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
جماعتی که زبانم زجورشان بسته است
به فتنه ها سرشان سنگ خورده بشکسته است
ز جهل پیرو ادراک خویش و فهم خودند
به هر معامله تنها به فکر سهم خودند
از این قبیله که نان های مفت آجر شد
ز بغضِ حیدر کرار قلبشان پر شد
امان از این همه بغضِ نهفته در سینه
امان از این همه پیشانیِ پر از پینه
علی شناس نبودند پس غلط رفتند
شبی به مجلس تشخیص مصلحت رفتند
نرفته اند غلط نه بگو غلط کردند
بگو برای چه این قوم مشورت کردند
برایِ بستن دستِ علی یدالله شان
و یا برای اراجیفِ بی سر و ته شان
برایِ کشتن زهرا به جرم چشمِ تَرَش
برای ریختن خونِ سومین پسرش
برای سوختنِ آخرین نشانۀ وحی
برای بردنِ هیزم به سمت خانۀ وحی
بگو برای چه برپا شدست این شورا؟
برای قتل علی یا که کشتن زهرا ..
شما گروه به ظاهر غدیر نادیده
شما جماعت ملعون وحی نشنیده
برای این همه جور و قساوتِ دلتان
علی چکار کند ای بخون اجیر گِلتان
علی چه کار کند با شما که بیت المال
حلالتان شده آن سان که شیر بر اطفال
علی چه کار کند با شما که در پیکار
نشسته اید به سجاده های استغفار
علی چکار کند با شما که بی عارید
شما که هرچه کند باز از او طلبکارید
علی چکار کند با غرورِ بیجاتان
علی چکار کند با نمازخوان هاتان
علی به خانه نشسته است و خوب میدانید
به مسجدید و نماز غفیله میخوانید
چه کرده اید که قوم احترامِ او نکنند
سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند
دهانِ جُربزه را او که نیک دوخته است
چه کرده اید که حالا سپر فروخته است
علی بخاطر این کارهایتان شد پیر
دوای درد علی شیر نه که شد شمشیر
ز ذوالفقار به هیچ استعاره میگویم
اگر چه گفته ام اما دوباره میگویم
همو که بود به میدان دژ عظیم نبی
جدال کرد به دستور مستقیم نبی
همو که بود امان شما چو کشتى نوح
همو که سر زده چون آفتاب از پس کوه
کنون نگاه کنید اشک بار و منزوی است
خودش برای خودش یک مدینه مثنوی است
سکوت کرده اگر خود از او دهان بستید
شما قبیلۀ نامرد باعثش هستید
علی نگفت سخن جز به چاه ها ای قوم
چه کرده اید مگر وای بر شما ای قوم
کسی که سر بگذارد جنان به شانۀ او
چگونه بی درو پیکر شده است خانۀ او
شما که سعی نمودید جای او باشید
زدید همسر او را جواب گو باشید
به جانشینِ رسول خدا جفا کردید
شکسته است درِ خانه اش شما کردید
*خیلی اصرار کردن ، حرت فرمود پنج شنبه سر بتراشید بیاید بیرون ؛ پنج نفر نیومدن (ما با یه بچۀ فاطمه چند نسل بعد بیعت کردیم یاعلی گفتیم، تا آخرین نفس ایستاده ایم .. دیگه ما نمیزاریم علی بشه اینطوری میمیریم نمیزاریم)*
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و قصه نبافید از خداتان بود
زمانه گرچه به یکبار با علی بد کرد
علی همیشۀ تاریخ صبر خواهد کرد
اراده کرد به گوش من و تو پند کند
سکوت کرد که روزى صدا بلند کند
چرا که آخر سر انتقام در پیش است
به هوش باش سقیفه قیام در پیش است
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و غصه نبافید از خداتان بود
شاعر: #پیمان_طالبی
*نوشت معاویه دختری رو که اون ها میگفتن بانوی بهشته، بانوی جهانه، پشت در بود درُ آتش زدم .. چنان با لگد زدم یه ناله ایی زد دیدم مدینه به لرزه افتاد ..*
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
👇
جماعتی که زبانم زجورشان..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها اجرا ۹۸_ حاج محمود کریمی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
جماعتی که زبانم زجورشان بسته است
به فتنه ها سرشان سنگ خورده بشکسته است
ز جهل پیرو ادراک خویش و فهم خودند
به هر معامله تنها به فکر سهم خودند
از این قبیله که نان های مفت آجر شد
ز بغضِ حیدر کرار قلبشان پر شد
امان از این همه بغضِ نهفته در سینه
امان از این همه پیشانیِ پر از پینه
علی شناس نبودند پس غلط رفتند
شبی به مجلس تشخیص مصلحت رفتند
نرفته اند غلط نه بگو غلط کردند
بگو برای چه این قوم مشورت کردند
برایِ بستن دستِ علی یدالله شان
و یا برای اراجیفِ بی سر و ته شان
برایِ کشتن زهرا به جرم چشمِ تَرَش
برای ریختن خونِ سومین پسرش
برای سوختنِ آخرین نشانۀ وحی
برای بردنِ هیزم به سمت خانۀ وحی
بگو برای چه برپا شدست این شورا؟
برای قتل علی یا که کشتن زهرا ..
شما گروه به ظاهر غدیر نادیده
شما جماعت ملعون وحی نشنیده
برای این همه جور و قساوتِ دلتان
علی چکار کند ای بخون اجیر گِلتان
علی چه کار کند با شما که بیت المال
حلالتان شده آن سان که شیر بر اطفال
علی چه کار کند با شما که در پیکار
نشسته اید به سجاده های استغفار
علی چکار کند با شما که بی عارید
شما که هرچه کند باز از او طلبکارید
علی چکار کند با غرورِ بیجاتان
علی چکار کند با نمازخوان هاتان
علی به خانه نشسته است و خوب میدانید
به مسجدید و نماز غفیله میخوانید
چه کرده اید که قوم احترامِ او نکنند
سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند
دهانِ جُربزه را او که نیک دوخته است
چه کرده اید که حالا سپر فروخته است
علی بخاطر این کارهایتان شد پیر
دوای درد علی شیر نه که شد شمشیر
ز ذوالفقار به هیچ استعاره میگویم
اگر چه گفته ام اما دوباره میگویم
همو که بود به میدان دژ عظیم نبی
جدال کرد به دستور مستقیم نبی
همو که بود امان شما چو کشتى نوح
همو که سر زده چون آفتاب از پس کوه
کنون نگاه کنید اشک بار و منزوی است
خودش برای خودش یک مدینه مثنوی است
سکوت کرده اگر خود از او دهان بستید
شما قبیلۀ نامرد باعثش هستید
علی نگفت سخن جز به چاه ها ای قوم
چه کرده اید مگر وای بر شما ای قوم
کسی که سر بگذارد جنان به شانۀ او
چگونه بی درو پیکر شده است خانۀ او
شما که سعی نمودید جای او باشید
زدید همسر او را جواب گو باشید
به جانشینِ رسول خدا جفا کردید
شکسته است درِ خانه اش شما کردید
*خیلی اصرار کردن ، حرت فرمود پنج شنبه سر بتراشید بیاید بیرون ؛ پنج نفر نیومدن (ما با یه بچۀ فاطمه چند نسل بعد بیعت کردیم یاعلی گفتیم، تا آخرین نفس ایستاده ایم .. دیگه ما نمیزاریم علی بشه اینطوری میمیریم نمیزاریم)*
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و قصه نبافید از خداتان بود
زمانه گرچه به یکبار با علی بد کرد
علی همیشۀ تاریخ صبر خواهد کرد
اراده کرد به گوش من و تو پند کند
سکوت کرد که روزى صدا بلند کند
چرا که آخر سر انتقام در پیش است
به هوش باش سقیفه قیام در پیش است
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و غصه نبافید از خداتان بود
شاعر: #پیمان_طالبی
*نوشت معاویه دختری رو که اون ها میگفتن بانوی بهشته، بانوی جهانه، پشت در بود درُ آتش زدم .. چنان با لگد زدم یه ناله ایی زد دیدم مدینه به لرزه افتاد ..*
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#محاوره
نه دستى از تن سقا مىافتاد
نه اشك و آه و ناله كار ما بود
على اصغر ديگه گريه نمىكرد
اگه نهرى ميون خيمهها بود
كسى به اشكمون خنده نمىكرد
سرت سر به سر نيزه نمىذاشت
اگه بودى، ديگه بابا حسينم
عمود خيمهمون و برنمىداشت
به عمه زينب انقد سخت نمىگْذَشت
دلش رو غصه و ماتم نمىبرد
آره من خوب مىدونم عموجون
اگه بودى كسى سيلى نمىخورد
روى نىها نمىرفتى عزيزم
الان اين قدر دور از ما نبودى
كسى توو علقمه چشمت نمىزد
اگه تو اين همه زيبا نبودى
ولى افسوس داغ دورى تو
بايد روى دل تنگم بمونه
بابام ميگفت: حتما حكمتيه
خدا هر چى اراده كرده، اونه
سراغت رو كه از عمه ميگيرم
اونم ميگه تورو جايى نديده
تموم خاك و دنبال تو گشته
و هيچى غير زيبايى نديده!
✍ #پیمان_طالبی
#ابیات_ناب
#امام_حسن
نَه اینکه حرف تو باشد نَه اینکه حرف من است
حسین گفتن ما از عنایت حسن است
✍: #پیمان_طالبی
.
#حضرت_رباب سلام_الله_علیها
دیدم به چشم، واقعه درد آورى
بر نیزه ها سرى و عزادار، مادرى
دیدم عروس فاطمه با موى سوخته
مى گشت روى خاک به دنبال معجرى
تازه عروس را که بدین حال دیده است؟
رخت سیه به تن، نه حنایى، نه زیورى
آتش بگیرد آن همه مسجد که با وضو
او را کتک زدند، چه دینى؟ چه باورى؟
اى زن که دیده اى سر همسر به روى نى!
دنیا ندیده است شبیه تو همسرى
داد تو را چگونه بگیرد ز حرمله
پروردگار تو، چه جزایى؟ چه کیفرى؟
این صحنه را که مى برد از یاد تو، رباب!
سر نیزه اى ز خاک دراورد پیکرى
با گوش هاى خویش شنیدم یزید گفت:
گهواره را اگر بدهم چند میخرى؟
#پیمان_طالبى ✍
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
.
@navaye_asheghaan
#دوبیت از یک مثنوی
گریز داستان #شیعه_تنوری (هارون مکی) به روضهی #تنور_خولی
تنورِ حضرتِ صادق اگر گلستان شد
تنورِ خولیِ ملعون ز شعله سوزان شد
***
تنور حضرت صادق اگر که عِلم افروخت
سر حسین میان تنور خولی سوخت
✍ #پیمان_طالبی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
هر کس شهید تو نشد، اهل قبور شد
هر کس نمرد بهر تو، زنده به گور شد
خون تو خاک را به دو پیمانه مست کرد
بر خاک تا که ریخت، شرابِ طهور شد
ای چشم! اشکهای تو وقف حسین باد
هر آدمی که اهل بکا شد، غیور شد
گفتم به پیر اهل دلی: روضهای بخوان
با اشک گفت "زینب" و آرام دور شد
::
زینب قرار بود که سر را بغل کند
آه از سعادتی که نصیب تنور شد
✍ #پیمان_طالبی
@navaye_asheghaan