eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سنتی هَمنفسِ تمامیِ عالَمِین گویم به اشکِ جاری از هر دو عین جانم فدای خوله بِنتُ الحسین قُرَّةُ العَینِ عمّه و بابا آرامِ جانِ علی و زهرا گریم برایش،جانم فدایش... برای اعتلای دینِ خدا به راه پر غصه شامِ بلا از عطش و گرسنگی شد فدا شهیده گشت و نورُ الهُدی شد زائرِ رویِ خونِ خدا شد گریم برایش،جانم فدایش... ✅ 👇
. گذشت، ماه محرم نیامده خورشید برای ختم ِ شب  ِغم نیامده خورشید هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است نشد که حضرت تنها به خانه برگردد نشد به خانه، حسین زمانه برگردد برای این همه قرنی که بوده در صحرا چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من شکسته ام دل او را پر از گناهم من گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه همین که رد شده از ازدحام دروازه برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی تبرّکی شده از چه شراب مجانی گذار آل علی بین خیبر افتاده به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. سلام_الله_علیها دیدم به چشم، واقعه درد آورى بر نیزه ها سرى و عزادار، مادرى دیدم عروس فاطمه با موى سوخته مى گشت روى خاک به دنبال معجرى تازه عروس را که بدین حال دیده است؟ رخت سیه به تن، نه حنایى، نه زیورى آتش بگیرد آن همه مسجد که با وضو او را کتک زدند، چه دینى؟ چه باورى؟ اى زن که دیده اى سر همسر به روى نى! دنیا ندیده است شبیه تو همسرى داد تو را چگونه بگیرد ز حرمله پروردگار تو، چه جزایى؟ چه کیفرى؟ این صحنه را که مى برد از یاد تو، رباب! سر نیزه اى ز خاک دراورد پیکرى با گوش هاى خویش شنیدم یزید گفت: گهواره را اگر بدهم چند میخرى؟ . @navaye_asheghaan
. دفن کردند بین راه او را ... کیست او کیست؟ دختر حسن است یک کریمه که ارث او محن است نام او فاطمه ست این یعنی کوچه در کوچه گرم سوختن است آه تابوت مجتبی ست مگر؟! غصه ی چادرش کمرشکن است عمه را کشت در تمام مسیر زخم هایی که روی آن بدن است شک ندارم سه ساله ای میگفت حال بی بی شریفه مثل من است دفن کردند بین راه او را من بمیرم که دور از وطن است تن او را به خاک تا که سپرد ای غریب مدینه! زینب مرد
. دنیا به بچه‌های حسن خوب تا نکرد نامش شریفه بود و شرافت ملازمش شأن و شکوه حلقه به گوش مداومش مستوره بود و معجرش از شهپر ملک خورشید بود ذره‌ای از مهر دائمش هفت آسمان به فخر عنان گیر مرکبش شب پرده‌دار محمل او صبح خادمش بنت الکریم بود و کرامت خصال او بنت الجلال بود و متانت مکارمش آموزگار کوه بود و وقارش نمی‌شکست منصوره بود و زینب کبری معلمش در خیمه سوخت چادرش اما رها نشد یک لحظه بین شعله حجاب مقاومش نامحرم از زمین و زمان ناگهان دمید یک تن نبود دور و برش از محارمش فرصت نداد وا کند او گوشواره را با لاله برد زیور از او خصم ظالمش خالی شد از ستاره حرم لیک خصم دون پر شد ز گوشواره و لاله غنایمش پهلو شکسته بود و رخش نیلی و کبود بشناس بنت فاطمه را از علائمش از زیر پا  عقیله تنش را برون کشید اما دگر شکسته شد آن قد قائمش زخمی به روی ناقه تعادل دگر نداشت می اوفتاد به خاک و خزان بود موسمش نگذاشت خصم مجلس ختمش به پا شود بر ناقه ها گرفت عقیله مراسمش دنیا به بچه‌های حسن خوب تا نکرد این بود از شریفه و آن هم ز قاسمش محرم۱۴۰۳ . @navaye_asheghaan
. چشم من و احسان تو بی بی شریفه درد من ودرمان تو بی بی شریفه باباکریم عالم و توهم کریمه جانم شود قربان تو بی بی شریفه هر عاشقی که میشود کرببلایی بایدشودمهمان تو بی بی شریفه ای بانویی که توطبیبان را طبیبی این بهترین عنوان تو بی بی شریفه دست توسل تابه درگاه توبردم  دیدم یم احسان تو بی بی شریفه مادردمندوتوطبیب اهلبیتی این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه تودرمسیرزائران اربعینی این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه مابی سروسامان  شاه سرجدائیم ای کربلا سامان تو بی بی شریفه ........... بهر تو میگریم که ضرب تازیانه گردیده آب و نان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که در راه اسارت بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که از کین خنده کردند بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که همچون عمه بستند با ریسمان دستان تو بی بی شریفه . @navaye_asheghaan
. بی بی شریفه آمده‌ام خاکبوستان  ای یادگار گُلشن زیبای مجتبی محبوبِ جان حضرت زهرا و مرتضی ای گوهر جلالت و ای دُرّ احتشام از ما درود بر حسن و بر شما سلام شکر خدا ز لطف علی‌گونه حسن آمد به دست وقت خوش و فرصت حسن از ساحت مبارک و فرخنده حسن گیرم اجازه تا که شوم بر سر سُخن ای آستان رفعت تو رشک بوستان بی بی شریفه آمده‌ام خاکبوستان بانوی نور خسته‌ام از درد بی‌شمار از قصّه مکرّر غم‌بار روزگار خاتون مجد و عزّت و ایمان و مکرمت دریای لطف و مهر نظر کن ز مرحمت ای صاحب حریم شریف و شرف‌سرا اینک که سائلم حرم اشرف تو را بهر خدای سائل خود را مران ز در بر حال زار و دیده بارانی‌ام نگر آتش گرفته‌ی غم دل چون گدازه‌ام در حسرت عنایت تو لحظه لحظه‌ام آورده‌ام پناه به دار الشّفایتان در انتظار موهبت جان‌فزایتان محتاج یک نگاه طبیبانه توام بیمارم و دخیل شفاخانه توام بر لطف توست محسن صافی امیدوار دست شفا به پیکر رنجیده‌اش گذار . @navaye_asheghaan