eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
355 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ عشق علی علیه السلام... اویس قرنی 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 چقدر لذت دارد زمان دیدار امام و ماموم برای اولین بار!!! آنجاست که رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون. مانند دیدار اویس و علی(ع) برای اولین بار. با نگاه اول او را شناخت و فرمود : تو باید اویس باشی؟ عرض کرد بلی، من اویسم. فرمود: باید قرنی باشی؟ گفت آری ،من اویس قرنی ام. این اولین گفت گوی اویس قرنی با امیرمومنان علی بن ابی طالب است. اویس قرنی فرزند عامر یمانی بود که به اویس بن عامر و اویس قرنی مشهور است. او در عهد پیامبر اسلام (ص) ایمان آورد، اما هیچگاه به دیدار رسول خدا نایل نشد زیرا او به احترام فرمان مادرش فوراً از مدینه بازگشت و موفق به زیارت حضرت نشد. وی در اصل اهل یمن بود اما بعدها در کوفه ساکن شد و از بزرگان و اعلام تابعین است. اویس قرنی کسی است که رسول خدا به او و شفاعت او در قیامت افتخار میکرد و در مورد او می فرمود: از جانب «قَرَن» بادهای بهشت می وزد. چه بسیار مشتاق توام ای اویس قرنی. آگاه باشید هرکسی او را ملاقات می کند، سلام مرا به وی برساند. شخصی پرسید: اویس قرنی کیست؟ حضرت فرمود: وی شخص گمنامی است که اگر از شما غایب باشد، در مقام یافتنش نیستید و اگر نزد شما باشد به حسابش نمی آورید. اما بدانید که با شفاعت او دو قبیله «ربیعه» و «مضر» داخل بهشت می شوند. او مرا نمی بیند ولی به من ایمان دارد و عاقبت در رکاب خلیفه و جانشین شایسته من در صفین به شهادت خواهد رسید. داستان اطاعت اویس از مادرش با اینکه بسیار تکرار شده ولی تکرار آن خالی از لطف نیست و با هر بار تکرار، شیرینی و جذابیت خاصی را تجربه می کنیم. همان داستانی که باعث آشنایی اویس با پیامبر خدا و استشمام بوی بهشت از جانب یمن شد. اویس زمانی که در یمن زندگی می کرد از راه شتر بانی امرار معاش می نمود. در یکی از روزها دلش هوای پیامبر را کرده بود لذا تصمیم گرفت به مدینه برود و رسول خدا(ص) را زیارت کند. برای این کار از مادرش اجازه خواست تا برای دیدار رسول خدا روانه سرزمین حجاز شود. مادرش ضمن اجازه یادآور شد که هرگاه به مدینه رسیدی بیشتر از نصف روز توقف نکن و بی درنگ به وطن خود برگرد. وی پس از طی مسافت بسیار طولانیِ میان یمن و حجاز سرانجام به مدینه رسید و به خانه پیامبر خدا رفت. از قضا در آن روز رسول خدا در مدینه تشریف نداشتند. اویس با وجود خستگی بسیار راه و نبود پیامبر (ص) دستور مادرش را فراموش نکرد و به اهل خانه پیامبر چنین گفت: سلام مرا به رسول خدا برسانید و بگویید مردی از یمن برای زیارت شما آمده بود اما از مادرش اجازه توقف بیش از نصف روز را نداشت لذا نتوانست بماند. اویس این را گفت و رهسپار دیار خود شد. وقتی رسول خدا (ص) به منزل بازگشت فرمود: آیا کسی به خانه ما آمده بود؟ گفتند: آری ، شتر بانی از یمن به نام اویس قرنی آمده بود، بر شما سلام و درود فراوان فرستاد و به سرزمین خود بازگشت. رسول خدا فرمود: آری این نور اویس است که اکنون در خانه به یادگار مانده است. اویس را از حواریون امیرالمؤمنین و از افضل زهاد به شمار می آورند که شأن رفیع و منقبت مثال زدنی او را از سایر زاهدان بالاتر برده است. پیامبر اکرم (ص) درباره زهد اویس فرموده اند: در میان امت من افرادی هستند که به خاطر نداشتن لباس نمی توانند برای نماز در مسجد حاضر شوند و ایمان آنان مانع از آن است که از مردم نیز کمک بگیرند، از جمله این افراد اویس قرنی است. 🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷
. 💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (عج) 🏴 (عج) کـــــی شــود دلبـــر آیــــد از وفـــــا در بَـرَم عشـق مهدی چه آورد ای خـــدا بــر ســرم دل سپردم بـــــــه تـــــــو ای گلعذارم بیـا مُ ــردَم از هجــــر تـــــــو ای غمگسارم بیـــا تـــا بــــــه کـــــی ساغـر از مستان نهــان میکنـی از غــــــم چشــم مســت تـــــــو خمـارم بیـا درد بــــــــی صاحبـی آخـــــــر مـــــــرا میکشــد ای بــــت لالــــه رخ ای لالــــه زارم بیــا دل بریدم ز هستی تـــــــا تــــــو را بنـگرم جــــان بـــــــه لــــــب آمـــده زیبـــــا نــگارم بیــا در ســر کـوی تــو تنهــای تنهـــــا شـدم هـــــر کـــــه بــــود آشنــا رفــت از کنـارم بیا کمــان ابروی مــــن ای ســرو دلجوی مـن نـــــاز کـم کـن گل بــــاغ و بهـارم بیــا عمــرم از هجــــر دیدارت بـــــــه آخـــــر رسیــد بـــــــر ســـــر راه تـــــــو چشــم انتظارم بیــا در شــــب تــــــار گیسوی کجـــت گم شـدم در هــوای دو چشمت بــــــی قــرارم بیا در دو عالــــم خدایـی میکنـد نــــــام تو ای خــــدای مـــــــن ای پروردگارم بیــا یــــــا بکش صیـد خــود را یــــــا بـــده دانه ای خــــــال دلجــوی تـــــــــو کــــرده شکـارم بیـــا گر چه مــــــــا را بـــــــه چیــزی نشمری روز و شــب را بــــــه عشقت میشمارم بیــا یــا حسین یاحسین گفتـن و مردن خوش اســت دل خــود را بـــــه دست او سپردن خوش اســـت https://eitaa.com/emame3vom/24558 👇
. به سوی قبله ی تهران نماز عشق می خوانم "الا یا ایها الساقی اَدِر کَاسا" که حیرانم تبرک می برم از نام ارزشمندت ای آقا ! نگاهی، گوشه ی چشمی نما ای جان جانانم زیارت می کنم با یک حرم، جان حرم ها را به افلاک ست پروازم به این درگاه ایمانم سبکبالان درآمیزند با هم در هوای صبح هوای مضجعت مجذوب گرداند دل و جانم خدا عبدالعظیمش را امید قلبها گرداند مُقلّب اوست اینجا آستان دوست درمانم حضوری گر که خواهم با دلی بشکسته و زخمی به این درگاه، مسکینم به این درگاه، نالانم اگر یک اربعین در کربلا توفیق می گیرم سی و سه اربعین درشهر رِی هر سال مهمانم "کَمَن زارَالحُسَینَت" روی کاشی ها تجلی کرد دراینجا یاد شش گوشه حزین و زار و گریانم به زیر بال هایت ذاکران آرام خوابیدند به صحنینت به یاد مسلمیه ابر بارانم شب جمعه مناجات حرم را دوست می دارم امیدعفو می پیچد در این درگاه از عصیانم مرا با صدق وارد کن خدایا "رب ادخلنی" که من افتاده از پا، ناگزیرم، غرق حرمانم مرا پرواز ده تا خود خدایا "رب اخرجنی" به زیر سایه ی شخص کریمی دادی اسکانم زیارت نامه می خوانم به لحن دوستان، آقا غریبان را قریبان کن الا ای مهر تابانم اصول فقه با فقه وِلایی گشت تعبیرت وَلایت در وِلایت بانی بُرنای بنیانم به عبداللهی و عبدالعظیمی ات دخیلم من کشیدم از همه غیر از شما تا دوست دامانم "هنیئا لک" به آن محضرنشینی ها "هنیئا لک" امام غائبم را سیدا ! دیری ست عطشانم تلالوهای خورشید از حضورت آشکارا شد فقیهان را نشانی از حضور یار می دانم فرج نزدیکِ نزدیک است "کمن زارالامام" اینجاست به این درگاه می آیم که سخت از یار پنهانم *** به این خاطر دراینجا روضه ی بی دست می خوانند به دستان بریده پای عهد دوست می مانم دلم تنگ است، یاران کشته یک یک پیش چشم من روم تا علقمه تا تازه گردد عهد و پیمانم حسین و فاطمه بر پیکرم نالان و گریانند چنین جاری ست اشک من به آغاز و به پایانم صدای انتظارِ طفلِ اشک آید، عطشناک ست به این مرثیه من تا روز حشر آئینه گردانم سرشته شد گِلم با اشک و خون دل، بدان"طاهر"! حرم از اشک دارم ملتجای اشک، ایوانم مجیدطاهری ۲۳خرداد۹۹
. جدید 🎤کربلایی حسین طاهری _ العجل یا مهدی ، یا مهدی ، یا مهدی  نعره میزنم برسه صدام  حضرت صاحب آقا سلام  صاحب الزمان جان مادرت  مددی آقا عجل انتقام  العجل الساعة محور مقاومت تشنه ی دیداره  العجل الساعة وقته له کردنه پوزه ی سگ هاره  العجل الساعة لشگرت آماده برای پیکاره  العجل الساعة وقت سر بریدن از قاتل سرداره  زیر نظر داریم دنیا رو  خصوصاً از رود فرات تا نیل  لشگر مرتضی علی پاشین  پیش به سوی حذف اسرائیل  العجل یا مهدی ، یا مهدی ، یا مهدی  روز ما شده روز عاشورا  پرچم قیام چادر زهرا ناز شصتتو می کشه شمشیر  پسر زهرا حضرت آقا  صاحب هستم صبح گام دوم حذف فتنه از این دنیاست  صاحب هستم صبح تیغ ما زیر شمشیر سعودی ها  صاحب هستم صبح فتنه کار بچه های قاتل زهراست  صاحب هستم صبح وقت کوبیدن زیر گوش آمریکاست  بسم الله گفته علمدارت  قبضه تو مشته ایرانه  وقت ذبح سگ مو زرد و  توله سگهای اذن برجامه  العجل یا مهدی ، یا مهدی ، یا مهدی   لک لبیک یا بنی هاشم  منتظر هستیم حضرت قائم  نسل سلمانیم از خراسانیم  کلنا مجنون کلنا قاسم  العجل ادرکنا همه سرباز توییم و سر بزیریم  العجل ادرکنا تو فقط لب تر کن که ما بمیریم  العجل ادرکنا همه آماده ی فرمان امیریم  العجل ادرکنا بیا انتقام زهرا رو بگیریم  ما ملت امام حسینیم  کشتن ما شروعه راهه  کاخ سفید چشماتو وا کن  روزت بعد از این سیاهه  العجل یا مهدی ، یا مهدی ، یا مهدی .................................... 👇
. « جدید فوق العاده زیبا » 🎤کربلایی حسین طاهری 🎤 کربلایی علیرضا طاهری _____ همه عالم يه طرف حسين زهرا يه طرف هر چي عشقه يه طرف عشق به مولا يه طرف اين كيه هر كي صداش مي كنه ديوونش مي شه ديگه جايي نمي ره گداي اين خونش مي شه اين كيه كه اسمشو هر كي تو عالم مي بره همه ي وجودشو مصيبت و غم مي بره اين كيه كه عشق او عالم و حيرون مي كنه غم كربلاش دل فاطمه رو خون مي كنه اسم اون حسينه و جووني ما بفداش خدا اون روز و بياره كه بريم به كربلاش نمي دونم كه چرا دلم براش پر مي زنه هر كي تو روضش مياد به سينه و سر مي زنه يكي نيست تو كربلا خواهرش و ياري كنه يكي نيست تو قتلگاه برا حسين زاري كنه نمي دونم كه چرا قامت خواهرش خمه هر چي ما گريه كنيم برا حسين بازم كمه ديگه چيزي نمي خوام حسين زهرا رو مي خوام گل و بستان نمي خوام خيمه ي مولا رو مي خوام چي ميشه به اين گدا تو حرمت خونه بدي يه جايي به كفتر غريبه اي لونه بدي .................................... 👇
. . بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق وسکوت تو جواب همه مسئله هاست .
Abdolreza Helali - Bi gharare toam - T.me Noheomadahi.mp3
6.08M
🎼 بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست 🎙 عبدالرضا هلالی https://eitaa.com/emame3vom/24566
. آقا نوکر نوکرات خادم مکتبم تا ابد عاشقم غصه دارِ غم حضرت صادقم اشک چشمامو از تو دارم واست آقا چه بیقرارم به خدا پای مذهب تو همه ی هستیمو میذارم ممنونم راهو نشونم دادی ممنونم روضه رو یادم دادی ... ای آقا ، آقام امام صادق ... پیش چشم همه شعله بالا کشید بین آتیش و دود دخترت میدوید بی عبا بی عصا میکشیدن تورو زیر لب میزدی هِی صدا مادرو میدویدی به پشت مرکب گریه کردی به یاد زینب غصه های تو بی شماره کاش برا تو بمیرم امشب ای آقا درد و بلات بی حده این غصه قلب تورو خون کرده ... ای آقا ، آقام امام صادق ... گرچه گریون شدی بین این کوچه ها روی نِی ها نرفت رأس پاک شما طفل شیش ماهه ای زار و مضطر نشد روی دست پدر غنچه پرپر نشد وای امون از مصیبت شام کعب نِی سنگِ از روی بام گریه ی دختری سه ساله در عوض خنده ها و دشنام واویلا کرب و بلا شد غوغا واویلا رأس حسین بر نِی ها ... ای آقا ، آقام امام صادق ... .
. دوباره بوی دود از شهر مدینه اومد دوباره رنگ غصه و شرر به سینه اومد یه عده به شیخ الأئمه بی احترامی میکنن با ناسزا دور و برش شیرین زبونی میکنن کوچکترا دارن فرار میکنن از هر طرفی نامردا با بچه ها هم نامهربونی میکنن آه دل من دوباره غصه داره آه دل من هوای گریه داره ... آه دل من ، امون از این غریبی ... کشون کشون پیاده آقامونو میبُردن رمق تو زانوهاش نبود همش زمین میخوردن الهی اون کسی که آقارو آورد خیر نبینه حداقل نذاشت برا یه لحظه آقا بشینه بی خود نبود با دست بسته کارِت آقا گریه بود اینجای روضه اشکای چشات برا رقیه بود آه دل من رقیه و اسیری آه دل من چته دوباره گیری ... آه دل من ، امون از این غریبی ... .👇
. پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود در اعتلای نهضت جدش سهیم بود مسند نشین کُرسی تدریس علم ها شایسته ی صفات حکیم و علیم بود نوح و خلیل جمله مریدان مکتبش استاد درس حکمت و پند کلیم بود بر مردمان تب زده ی شهر شرجی اش عطر مبارک نفسش چون نسیم بود زحمت کشید و باغ تشیع شکوفه داد مسئول باغبانی باغی عظیم بود قلبش شبیه شیشه ی تُنگ بلور بود عمری به فکر نان شب هر یتیم بود از ابتدای کودکی اش تا دم وفات نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود منت نهاد و آمد و ما پیروش شدیم امروز اگر نبود شرایط وخیم بود تازه سروده ام غزل مدحتش ولی یادش میان قافیه از قدیم بود شاعر : .👇
. غم هجران تو اے یار مرا شیدا ڪرد غیبٺ و دورے تو حال مرا رسوا ڪرد دورے تو اثر جمع بدےهاے من اسٺ شرمسارم گنهم چشم تو را دریا ڪرد 💗 🌷 .
Moghadam-ShahadatImamSadegh1395[03].mp3
4.89M
متن نوحه دوباره بوی دود از شهر مدینه اومد 🎤 سبـک : سـنـگـیـن 🗓 نزدیک است
Moghadam-13950506[05].mp3
3.81M
▪️پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود▪️ 🎤 سبـک : شعرخوانی 🗓 شیطان بزرگ رو به افول
Moghadam-ShahadatImamSadegh1395[01].mp3
6.73M
▪️آقا نوکر نوکرات خادم مکتبم▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓 رحمت خدا بر حق الناس شناس