.
زبان حال حضرت زینب(س)-اربعین
#بزمی_خوانی
خودم دیدم گلم را سر بریدن
لباس یوسف من را دریدن
خودم دیدم علیِ اکبرش را
دراین صحرا به خاک و خون کشیدن
خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر
تو گویی نیز باغی گشت پرپر
سرش پرخون، دو دستانش بُریده
وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر
خودم دیدم که قاسم رو خاک است
تنش هم غرق خون و چاک چاک است
خودم دیدم زِ تل عبداله اش را..
که روی پای مولایش هلاک است
خودم دیدم تمام صحنه ها را
علیِ اصغر و تیر جفا را
نه تنها قلب مولا و ربابه..
غم اصغر شرر زد کربلا را
خودم دیدم حسینم لاله گون بود
لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود
خودم دیدم میانِ قتلگاهش..
که تیر و نیزه از جسمش برون بود
خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد
تمامِ یار و اصحابش فدا شد
خودم دیدم که آخِر پیش زهرا
سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد
منی که دیده بودم در مدینه
شرار آتش و مسمار و سینه
ولی حالا میانِ کربلا زد..
عدویی بر خیام، آتش زِ کینه
منی که دیده بودم خون جگر را
میانِ تشت، لخته لخته خون ها
پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم
به بزم شام تشت و رأسِ مولا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#مرثیه #اربعین
.
.
کربلایی محمد حسین #پویانفر
#حضرت_عباس
علمدار علمدار چه شد دست علمگیر بلندت
برادر برادر چی اومد سر ابروی کمندت
پاشو پشت و پناه حرم من پاشو تنها سپاه حرم من
پاشو دشمنا هستن توی راه حرم من
کنارت برادر زمین خوردم جلو چشم لشکر زمین خوردم
شده علقمه مثل پشت در درست مثل مادر زمین خوردم
****
نه دستی نه مشکی نه چشمی که بیای به سوی خیمه
چه کرده با فرقت عمود بی حیا عموی خیمه
غمی مثل غم تو غم نمیشه یه جور زدن سر تو جمع نمیشه
برو اما بدون بدون تو حرم حرم نمیشه
بمیرم برادر زمین خوردی درست مثل مادر زمین خوردی
مگه تیر تو چشمت نبود آخه چجوری تو با سر زمین خوردی
****
پاشو غیرت الله پاشو تا که برادرت نمرده
پاشو تا که دستی روی صورت دخترم نخرده
پاشو صدای خنده ها بلنده پاشو که حرمله بهم میخنده
پاشو که دست خواهر منو الان میبنده
پاشو خواهر من زمین خورده پاشو دختر من زمین خورده
پاشو تا نبینی که از نیزه سر اصغر من زمین خورده
👇
هدیه به حضرت زینب صلوات
شوریا زمینه
چشمت روشن
بردن منو بازار
جلو چشِ انظار
تومجلس اغیار
دادن من و ازار
نبودی داداش
غصه عادت شد
به اهل بیت تو
خیلی جسارت شد
تو این مسیر خیلی
رقیه اذیت شد
نبودی داداش
با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم
از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم
زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم ببین داداشی
نا خوشِ احوالم شکست پروبالم بالم ببین داداشی
بند دوم
تو نپرس از
رباب و گهواره
نگم ز گوشواره
از گوشای پاره
غصه ها بسیاره
دیگه بریدم
تو نپرس از
چادرای سوخته
دست و پای سوخته
نپرس برادر از
دامنای سوخته
دیگه بریدم
رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم
درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم
تو این چهل روزه ببین موهامو تو چیا کشیدم
نبودی خوش غیرت ندیدی که از شمر چیا شنیدم
شعر. رضا نصابی. حسین عیدی
امام خامنه ای :
پیش امام حسین(ع) شکوه کنید تا یک نظری بکنند.
ما از فراق کرب و بلا گریه می کنیم
یعنی به یاد خون خدا گریه می کنیم
نزد حسین ، خسته جگر شکوه می بریم
شد بسته راه کرب و بلا گریه می کنیم
لطفی کنید فاصله افتاده بین ما
بر این فراق و فاصله ها گریه می کنیم
هرگز مباد بسته شود این مسیر عشق
حالا که گشت بسته و ما گریه می کنیم
تا گفته ایم قتلگه و جسم غرق خون
بی اختیار بهر شما گریه می کنیم
ارض و سما گریست ز اندوه و داغ تو
مولا ببین چو ارض و سما گریه می کنیم
دوری ز کربلای تو مولا بلای ماست
ماییم و باز اوج بلا ، گریه می کنیم
در دل فتاد داغ رسیدن به کربلا
در این فراق و درد و عزا گریه می کنیم
آب حیات نام حسین است و کربلا
ما تشنگان آب بقا گریه می کنیم
باید که بُرد شکوه ی دل را به پیش او
باید که گفت ما به جلا گریه می کنیم
«یاسر» بهشت صحن و سرای وی است و ما
دور از حسین و صحن و سرا گریه می کنیم
**
محمود تاری «یاسر»
4_5775994851430500273.mp3
4.9M
🔉معرفت_افزایی_مهدوی1
قسمت_پانزدهم
📌موضوع: آخرالزمان و راهکارهای حفظ دین
👤سخنران: حجت الاسلام حسن محمودی
✅ راهکارهای حفظ دین: شناخت امام و ادب داشتن
4_5798676964562700194.mp3
1.2M
🎤 سبک واحد 🎤
🌷 امام حسین علیه السلام 🌷
◾️سبک های ویژه ی محرم◾️
واحد_امام_حسین
بند🌹
من ذره ی ناچیز، تو مالک آفاق
من سائل محتاج، تو سید العشاق
من نوکر ساده، تو بهترین ارباب
من مست لایعقل، تو باده ی نایاب
من زیر نعلین تو کمتر از گردم
مثل کبوتر به دور تو میگردم
باران چشمانم وقف عزای توست
قبله ی من سمت کرب و بلای توست
بر کتیبه ی دل بی قرین
اسمتو زدم ای نازنین
جان رقیه یک حرم
قسمت من کن اربعین
📿 آقام آقام آقام یا حسین 📿
بند🌹🌹
من عاشق خسته، تو لیلی لیلا
من نقطه ای کور و تو زهره ی زهرا
من قطره ای پست تو، دریای ایثاری
شاه شهیدان و سرمشق ابراری
بر فیه و ما فيها خير کثیری تو
بی پرده میگویم نعم الامیری تو
دستای خالیمو همواره پُر کردی
ابن ریاحی رو بی شک تو حُر کردی
بر در بسته ای شاه کلید
مثل تو مادر دهر ندید
وقف تو کرد زندگیش رو
هر کسی که به جایی رسید
📿 آقام آقام آقام یا حسین 📿
بند🌹🌹🌹
بدرالدجایی و خون خدایی تو
شفیع شیعه در روز جزایی تو
عالم دخیلن بر یک رشته از مویت
جن و ملک هستن مدح و ثناگویت
دریای عشق تو پهن است و بی ساحل
پنج تن آل الله با تو شوند کامل
تو راه معراج این سینه زن هایی
ممسوسُ فی ذات حیِ توانایی
سید شباب جنتی
مهر قبولی طاعتی
بردن نام تو حسین
داره عجب شور و لذّتی
📿 آقام آقام آقام یا حسین 📿
«التماس دعای خیر»
🖋شاعر: علیرضا_پناهیان (روضه نشین
مداحی_آنلاین_گنبد_و_بارگات_منو_کشته.mp3
3.99M
⏯ شور جاماندگان اربعین
🍃گنبد و بارگات منو کشته
🍃ایوون طلات منو کشته
🎤 محمودکریمی
👌بسیار دلنشین
.
#دوبیتی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا کعبه الرضایا،
دوبیتی های اربعین
فدای گریه های عمه زینب
چه غم داره صدای عمه زینب
بیا تا خون بگرییم مثل مهدی
همه واسه غمای عمه زینب
عجب حال هوایی داره امشب
حسینم وا حسینا ذکر هر لب
به عباس و علی اکبر بگویید
که از شام بلا برگشته زینب
فلک از غم شکسته بال زینب
خدا داره خبر از حال زینب
جوونای بنی هاشم کجایید
پاشید بیاید به استقبال زینب
سلام ای لاله ی در خون تپیده
سلام ما برآن حلق بریده
تو حق داری منو نشناسی داداش
تنم زخم و همه موهام سپیده
منم زینب که زهرا در وجودم
سراسر عشق تو در تار وپودم
به شوق دیدنت برگشتم اینجا
وگرنه تو خرابه مرده بودم
من از روز ازل دل بر تو بستم
دیدی تا پای جون پای تو هستم
یه جوری مثل مادر خطبه خوندم
دهان کوفه و شامو شکستم
طلای دخترت رو پس گرفتم
ببین انگشترت رو پس گرفتم
چهل روز تازیونه خوردم اما
من از نیزه سرت رو پس گرفتم
منو زخم زبونو ناسزا کشت
منو این طعنه های ناروا کشت
میون کوچه و بازار، ای وای
منو اين چشمهای بی حیا کشت
چهل روز نه چهل سال غصه خوردم
برات موی سفید سوغات آوردم
چهل منزل به روی نیزه داداش
تو گریه کردی و من سنگ خوردم
همینکه خیمه غارت شد حرم سوخت
دل بابامو قلب مادرم سوخت
همین جا بود رقیه داد میزد
بیا عمه کمک کن چادرم سوخت
همین جا اکبرت رو بوسه دادم
رخ پیغمبرت رو بوسه دادم
بجای مادرم زهرا تو گودال
رگای حنجرت رو بوسه دادم
همین جا هستی من رفته بر باد
همین جا دخترت در اتش افتاد
نمیشه باورم بعد چهل روز
رسیدم کربلا ای داد بیداد
سکینه با دلی زار و پریشون
یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون
کنار قبر عباس ناله میزد
چشت روشن چشت روشن عمو جون
میاد از پشت خیمه ها صدایی
گل مادر گل مادر کجایی
واست گهواره اوردم عزیزم
علی لالای علی لالا، لالایی
تو رفتی زخم بال و پر نبینی
پر پروانه خاکستر نبینی
سر تو بارها از نیزه افتاد
که سیلی خوردن مادر نبینی
ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش
سرت رو نیمه شب آورد داداش
منو شرمندگی از این امانت
رقیه ات تو خرابه مُرد داداش
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
*اربعین پنجشنبه است. اگر فردا راه بیُفتیم دوشنبه میرسیم نجف ، از کنار مسجد سَهله راه بیُفتیم از کنارِ شَطْ پنج شنبه میرسیم کربلا...*😭😭😭😭😭😭
*یادم رفته بود امسال نباید بریم.😭😭😭😭 حَواسم نبود زيارت امام حسین توفیق می خواهد.*..
*همیشه میشنیدیم دیر بِجُنبی از* *حسرت میمیری ..*.
*اما باور نمیکردیم ...*
😭😭😭😭😭😭
*اما ما که از دارِ دنیا چیزی نخواسته بودیم ...*😔😔
*سفر اروپا و ماشین لاکچری و پول، رویای ما نبود ...*😔😔😭😭
*رفتن به مهمانی های آن چنانی و خَروار خَروار پول خرج کردن خواسته ما نبود ...*😔
*آرزویمان پَرواز فِرست کلاس و هتل پنج ستاره در آن سوی دنیا نبود ...*😔😭😭😭
*ما که از تمام دنیا سختیش را* *خواستیم ، به جای پرواز گفتیم پیاده میرویم ...*😔😔😭😭
*به جای هتل پنج ستاره و تخت های گرم و نَرم روی زمین میخوابیم*😔😔😭😭😭
*ما که رستوران های*
*لاکچری زیر دریا نخواستیم...*😔😔😭😭
*برای ما کاسه ای آش ، تکه ای نان و.... و یک لیوان چای عراقی کافی بود ...*😔😔😭😭
*و صدایی پُر از عشق که دَعوتمان کند به خانه اش( حُبُ الحسین یَجْمَعُنا ..*.
*جاده ای آکَنده از مُحَبت که در هر قَدَمَش عشق میبینی ...*😭😭😭
*از فَقیر ترین تا غَنی ترین ، همه هستند ، همه عاشقانه محبت میکنند به زُوّار الحسین ..*.😭😭
*هر کس به نوبه خودش با تمام وجود ودارُ ونَدارش ...*😭😭😭
*آری ما دیوانه ایم ، آخر کدام آدم عاقلی دلش تنگ میشود برای خستگی؟*😔😭😭😭
*برای پاهایی تاوَل زده ؟ برای رفتن به کشوری که زبانشان را نمیدانی ؟*😭😭😭😭
*برای روی زمین خوابیدن ؟ برای شُرشُر عَرَق ریختن؟*
*آری ما دیوانه ایم دیوانه ی عشق اَربابمان حسین 💔 💔یک دیوانه که دل تنگ است ...*💔💔💔💔
*خیلی زیاد ...*😭😭😭😭
*دلتنگ دیدن آن کودکان عراقی که بین راه شیشه عَطری در دست* *دارند و زُوّار را مُعَطّر می کنند ...*
*برای موکب هایی که پذیرایی* *وتدارکات ساده و از سَرِ اِخلاص آدم یشان بر پُرستاره ترین ومُجَلَل ترین هتل ها وقَصرهای دنیا برتری* *دارد و آدم هایی که بی وقفه و* *شبانه روز کارشان خدمت رسانی به خِیلِ عظیمِ زُوّار اَبا عَبدالله (ع ) است*
*و اِنگار که این آدم ها خستگی ناپذیرند ...* 😔😔
*خدایا این عشق و این دیوانگی و این کِشتی نجات، اَربابِ خوبمان حسین (ع ) ، رو هیچ وقت ازما نگیر* 😭😭🙏🙏🙏🙏
*الهی نعمت زیارت امام حسین (ع) را دوباره نصیبمان کن 🙏🏻🙏😭😭😭😭 الهی نِعمت ولایت رو از ما نگیر 🙏🙏 الهی آمین*🙏🙏🌹🌹
روضه_اربعین
دفتری
اول به نبی حضرت خاتم صلوات
دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا
چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا
وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
🌴🌴🌴
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
چهل روز است حسینم را ندیدم
بلایش را به جان و دل خریدم
چهل روز چهل منزل اسیرم
دعا کن در کنار تو بمیرم
چهل روز غم چهل ساله دیدم
غم و اندوه دیدم ناله دیدم
سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
همین جاغرق درغم شد وجودم
تن پاک ترا گم کرده بودم
میان نیزه ها دل با ختم من
ترا دیدم ولی نشناختم من
اگر امروز برداری سرت را
تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
ز جا برخیز ای نور دو دیده
ببین مویم سپید و قد خمیده
🌴 قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🌴آخ کاروان رسید کربلا....
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
⬅️اما اما اما آی کربلائیا.....
روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
ناگهان بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین
زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
از من مپرس حال دل آن سه ساله را
در گوشه خرابه برفت از کنار من
صل الله علیک یا ابا عبدلله
#_روضه_دفتری
🌴🌴🌴