#نوحه_واحد_حضرت_رقیه (س)
دختر پادشاه عالم رقیه
نگین انگشتر خاتم رقیه
اسم قشنگ و ناز تو تو سینه مونه
دمشق تو رقیه جان مدینه مونه
تو اعتبار مایی(رقیه جانم)
داروندار مایی (رقیه جانم)
وای ٬ یارقیه یا رقیه یارقیه (۴)
بابا ببین که غمها کرده چه پیرم
آخرش از عشق تو بابا می میرم
بابا نگفتی که بری گلت می میره
بعد تو دیگه دل من همش می گیره
دختر ناز بابا (رقیه جانم)
سه ساله ی کربلا (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یا رقیه یا رقیه
سایه ی دست دشمن روی سر من
تازیونه جواب چشم تر من
دست کوچیکمو ببین جای طنابه
ازلب خشکیده ی تو دلم کبابه
از ناقه افتادی تو (رقیه جانم)
با ناله جان دادی تو (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یارقیه یا رقیه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
از غصه ی این فاصله بگذار نگویم
از غربت این قافله بگذار نگویم
از شمر نگو تو، به تلافیش پدر جان
از چشم بد حرمله بگذار نگویم
از قصه ی این صورت زخمی که نگفتی
از قصه ی این آبله بگذار نگویم
من پیر شدم جان تو آن دم که به پا شد
دور سر تو هلهله... بگذار نگویم
افتاد به بازارِ غلامان و کنیزان
روزی گذر قافله... بگذار نگویم
از بابت این درد سرِ معجر پاره
دارم ز عمویم گله... بگذار نگویم
بابا صدقه هیچ ولی خاری و دشنام
دادند به این عائله... بگذار نگویم
هر گاه سرت خورد زمین عمه زمین خورد
دق کرد از این قائله... بگذار نگویم
#وحید _محمدی
@navaye_asheghaan
#نوحه_واحد_یا_سنگین_حضرت_رقیه (س)
خوش اومدی به دیدنم بابا
دیر اومدی بی کفنم بابا
سر تو روی دامنم بابا (خوش اومدی تو)
داغ تو کرده بابایی پیرم
از صورت تو بوسه میگیرم
روی تو میبینم و می میرم (خوش اومدی تو)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]۲
بابا بیا دو چشم خود وا کن
سه سالتو بیا تماشا کن
رویم ببین و یاد زهرا کن (بابای خوبم)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]
بابا بگو که پیکرت چی شد
زیر سُمِ اسبا تنت چی شد
واویلتا انگشترت چی شد(برات بمیرم)
وقتی که تیر به حنجرت اومد
خون از دو چشم خواهرت اومد
به من بگو چی به سرت اومد (برات بمیرم)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_خاتون
#محرم ۱۴۰۱
روضه شده امشب به نام یک سه ساله
پای غمش جان می دهم با آه و ناله
نامش رقیه دختر دُردانه ی شاه
بابا بُوَد خورشیدِ عالَم ، دخترش ماه
واویلتا که عمر او طِی گشت با غم
سیلی ،خرابه ،تازیانه ،درد و ماتم
این قِصّه ی پُر غُصِه را گوید به بابا
از شام و کوفه ، کربلا گوید به بابا
بابا نبودی دختر تو پیر گردید
از زندگی بعد تو دیگر سیر گردید
دیدی که ارث مادرت بر من رسیده
در شام غم بابا شده مویم سپیده
دیدی که از دوریِ تو رفته شکیبم
خوش آمدی بابا ، تویی تنها طبیبم
در شام و کوفه تا تو را کردم بهانه
زد دشمنت از کینه بر من تازیانه
بابا ببین شد غَرق غم کُلِ وجودم
بالا نمی آید دگر دست کبودم
بعد تو دیگر روی آرامش ندیدم
هر جا که رفتم طعنه هایی می شنیدم
بابای من از روی تو شرمنده هستم
تو سر جدا گشتی ولی من زنده هستم
بابا ببین از غصه چشمان تَرم را
کو دامنت تا که به بر گیری سرم را
بابا دعایم کن که من زنده نَمانم
بعد تو دیگر ، من چرا باید بمانم ؟
اینجا رقیه عقده از دل باز کرده
در پیشِ عمّه از قفس پرواز کرده
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_خاتون
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
#نوحه_زمینه_وشور_حضرت_رقیه (س)
بارونیه چشمای دختری که دلگیره
بابا دلم از غربت این خرابه میگیره
آسمون انگار غمی تو چشماش نشسته
درد یتیمی پر و بالمو شکسته
فصل غم اومده ببین اسیرم
سه ساله ام ولی باغصه پیرم
بابای خوب من (۴)
دیدی که از مادرتو نشون گرفتم
ارثی از اون بانوی قدکمون گرفتم
بابا کجا بودی که پهلو مو شکستند
بابا کجا بودی که دست عمه رو بستند
شده شبیه فاطمه وجودم
صورت و دست و چشم کبودم
بابای خوب من
بی تو بابا بهار من مثل خزونه
بغض غریبی از دلم روضه میخونه
بابا به من بگو چرا روی تو گلگونه
خورده مگه چوب یزید لبت پرخونه
چرا شده حنجر تو پاره پاره
دیگه دل پریشون طاقت نداره
بابای خوب من
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@navaye_asheghaan
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍امام علی(عَلیه السّلام)
عشق علی در رگم چو خون می جوشه
جز مهر و ولای او ندارم توشه
این اربعین از دعایش ان شاالله
پر می کشم از نجف سوی شش گوشه
@navaye_asheghaan
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍امام حسین(علیه السلام)
با شوق و امید به کوی تو می آیم
از بهرِ طوافِ روی تو می آیم
این اربعین از نجف من ان شاالله
با پای پیاده سوی تو می آیم
@navaye_asheghaan
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍امام حسین(عَلیه السّلام)
می بینی چه شیون و چه شینی دارم
بر گردنم از کودکی دینی دارم
گفتم که دهم سر به حسین از این رو
تا لحظه ی مرگ شور حسینی دارم
@navaye_asheghaan
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍حضرت رقیه(سَلامُ الله عَلیها)
تنها تو فقط حال مرا می فهمی
قلبم نداد ز شادمانی سهمی
می دانی چرا کبوده رویم بابا
سیلی زده بر من عدو با بی رحمی
@navaye_asheghaan
AUD-20220901-WA0045.mp3
6.63M
◾دشتی حضرت رقیه(س)◾
بسوز ای دل تو امشب در خرابه
زِ بهرِ دختری که دل کبابه
نداند با که گوید این حکایت
که از دردش بنالد تا قیامت
زِ هجران پدر او بیقرار است
که پای کوچک او پُر زِ خار است
چرا ای گُل چنین آواره گشتی
بخوانم بهرِ تو آوازِ دشتی
سَرِ گُل باشد امشب همدمِ تو
رقیه جان شریکم در غمِ تو
از این گُل تو بگیر امشب گلابش
به آب دیده گان دادی تو آبش
من امشب بر رقیه داغدارم
من امشب همچو ابرِ نو بهارم
بسوز ای دل رسیده وقتِ هجران
رقیه دیده بست با قلبِ سوزان
خداوندا دلم در سوز و سازه
در اینجا دختری در خواب نازه
رقیه تو ببین احوالِ(هستی)
بگیر از(پرویزی)امشب تو دستی
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
@navaye_asheghaan
491.2K
نوحه شور حضرت رقیه(س)
#سفره_حضرت_رقیه_س☑️
#شاعره_خانم_علیمحمدی📝
#اجرا_استاد_پیام_پرویزی🎤
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
قسم به اون چشم ترت رقیه
ما را رسان به حرمت رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
مریضمو شفا بده رقیه
درد منو دوا بده رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
نشسته ام رو سفره ات رقیه
حاجتمو میخوام ازت رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
غصه ها داره دلِ من رقیه
تو حل بکن مشکلِ من رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
حقِّ حسینِ سر جدا رقیه
حاجت ما بکن روا رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
مریض دارم شفا میخوام رقیه
نسخه برا دوا میخوام رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
چشم منو احسان تو رقیه
درد منو درمان تو رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
اسیر درد و غمتم رقیه
عزاداره ماتمتم رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
باب مناجات منی رقیه
قبله ی حاجات منی رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
شفیعه ی روز جزا رقیه
شهیده ی شام بلا رقیه
یا باب الحوائج مولاتی رقیه ۲
@navaye_asheghaan
♻دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
♻گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود
♻جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی
♻هیچکس در گوشه ویران به یاد ما نبود
♻دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را
♻ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود
♻جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب
♻پاسخم جز کعب نی ،جز سیلی اعدا نبود
♻دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت
♻عمه آیا در کنارت بود بابا ،یا نبود
♻جان بابا، هم مرا ،هم عمه ام را ميزدند
♻ذرهای رحم و مروت در دل آنها نبود
♻دخترم وقتی عدو ميزد تو را برگو مگر
♻حضرت سجاد زینالعابدین آنجا نبود
♻جان بابا بود، اما دستهایش بسته بود
♻کس به جز زنجیر خونین، یار آن مولا نبود
♻دخترم آن شب که در صحرا فتادی از نفس
♻مادرم زهرا (س) مگر با تو در آن صحرا نبود
♻جان بابا من دویدم زجر هم ميزد مرا
♻آن ستمگر شرمش از پیغمبر و زهرا نبود
♻دخترم من از فراز نی نگاهم با تو بود
♻تو چرا چشمت به نوک نیزه اعدا نبود
♻جان بابا ابر سیلی دیدهام را بسته بود
♻ورنه از تو لحظهای غافل دلم بابا نبود
🌺بِحَقِّ اَلْرُقَیِّهْ-اَلّٰلٓهُمَّ-عَجِّلْ-لِوَلیِّکْ-اَلْفَرَج🌺 ْ
@navaye_asheghaan
اصلا رقيه جنس غمش فرق ميکند
سيلي ,کتک لگدش فرق ميکند
رسم است همه جا نوازش يتيم
آخر مگر حسين ,دخترش فرق ميکند؟
با پاي آبله روي خارها,واي واي
خار مغيل مگر دردو تبش فرق ميکند؟!!
هرچه زدند چادرش زِ سر جدا نشد
اصلا رقيه عشقِ به معجرش فرق ميکند
کندند گوشواره ز گوش رقيه جان ,ولي
آن پستِ بي حيا گوشواره کندنش فرق ميکند
بابا ,تمام راه فقط کتک بود و سلسله
اينجا به شام , فقط کتکش فرق ميکند
تو شاه عالميني و سنان, شقي ترين پليد
آخر چرا نوازش من و دخترش فرق ميکند........
@navaye_asheghaan
YEKNET.IR - zamine - shahadat hazrat roghayeh 1401 - salahshoor.mp3
5.72M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴تنهای تنهای تنهام بابا
🌴کجایی ای همه دنیام بابا
🎙 #مهدی_سلحشور
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
تا از غم تو ندادهام جان
به دیدن من بیا شتابان
تب کردهام از ندیدن تو
کم حوصلهام ز درد هجران
گفتم به همه پدر میآید
گفتم به همه میآیی الآن
شأن تو خرابه نیست اما
با مجلس می که نیست یکسان
من رَخت مناسبی ندارم
شرمنده شدم ز روی مهمان
گفتند که در تنور بودی
از بوی غذا شدم گریزان
من دخترم، انتظار دارم
که باز ببوسیام دو چندان
رفتی و مرا بغل نکردی
باید بغلم کنی کماکان
با دیدن روی غرق خونت
هم مُردم و هم گرفتهام جان
من چوب یزید را شکستم
تا از عملش شود پشیمان
کوتاه نیامدم خلاصه
در پیش عدو به هیچ عنوان
دندان تو را شکست چوبش
طفل تو گرفت دردِ دندان
افتاد به جان دخترت زجر
شد شام غم تو عید قربان
من فاتحه بهر خویش خواندم
تا زجر رسید در بیابان
پاداش به حرمله ندادند
از دختر تو گرفت تاوان
در شام زدند بین بازار
ناموس تو را دکان به دکّان
یک مشت شرابخوار کافر
گفتند به عمه نامسلمان
یک عده دروغگوی بی عار
به آل نبی زدند بهتان
من را تو ببر از این خرابه
اوضاع من است نابسامان
✍ #محمدجواد_پرچمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹فیض نسیم🔹
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
گر چنین است چه کردهست ندانم با عرش
آهِ طفلی که غریب است و اسیر است و یتیم
از چه ویران نشدی ای فلک آندم که شدند
اهلبیت شه بییار به ویرانه مقیم
ساخت ویرانهنشین ظلم عدو قومی را
که خداوند ثنا گفته به قرآن کریم...
گشت آن سلسله را روز و شب و صبح و مسا
آه و فریاد انیس و، غم و اندوه ندیم
بود با یاد قد تازه جوانان همه را
قدی از هجر دوتا و دلی از غصّه دو نیم
دید در خواب رقیّه که به دامان پدر
کرده جا با دلی آسوده ز هر وحشت و بیم
بگُشودی دهن از شوق پدر بهر سخن
بشکفد غنچه به وقت سحر از فیض نسیم...
گشت بیدار و برآورد خروش و سر شاه،
آمد از بهر تسلّای وی از لطف عمیم
داشت از بهر پذیرایی مهمان عزیز
نیمهجانی به تن و کرد همان دم تسلیم...
#استاد_صغیر_اصفهانی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه
یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافله ی نشسته
نیستی شده کُنج خرابه خونهم
دخترا میزنن زخم زبونم
بذار بگن "بابات تو رو نمیخواد"
دوسِت دارم، دوسم داری، میدونم
چقد صدا زدم "بابا کجایی؟"
سخته توو صحرا گم شدن خدایی
من که اصن شمرو حلال نکردم
زجرو حلال نکن تو هم بابایی...
قصّه ی غصّه هام نداره آخر
حق بده تاره چشم دائماً تر
اما بابا سوی چشامو کم کرد
ضربه ی بی هوای سیلی بیشتر
سیلی زدن به صورت منی که
توو شهرمون بهم میگن ملیکه
خیلی برای عمه جون دعا کن
توو درد تک تکه ماها شریکه
برمیدارم فاصلمونو تا تو
باید ببینی حال خواهراتو
آوردنت تا پیش عمه با من
بردن من از این خرابه با تو
محاسنت رو کی به خون کشونده؟
خاک یتیمی رو سرم نشونده؟
عیبی نداره دستاتو نداری
مویی واسه شونه شدن نمونده
بریم یه جایی که گِله نباشه
بین من و تو فاصله نباشه
هرجایی پیشم باشی خوبه اما
بریم یه جا که حرمله نباشه...
مرضیه نعیم امینی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را
که داغ آبله سوزاند، قلبِ سنگِ خارا را
اسارت واژهٔ خردیست وقتی پیش این دنیا
گرفته دستهای تو بهبازی خاکِ صحرا را
مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن
نمیخواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟
نسیم از سوی طشت لالهگون آمد بهسوی تو؟
که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را
همیشه جای تو بوده در آغوش حسین اما
گرفتی در بغل آخر، سرِ خونینِ بابا را
**
درونِ خانهی خود از خرابه روضه میخوانیم
که یادت میکند آباد، این ویرانهی مارا
✍ #عاطفه_جعفری
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
تنها امید و دلخوشیِ روزِگارِ من
شد روضههای تو همه دار و ندارِ من
گریه برایِ تو همهی افتخارِ من
آرامش من و همه دار و ندارِ من
آئینه دارِ زینب کبری، رقیه جان!
ای وارث نجابت زهرا، رقیه جان!
خدمتگزارهای تو شاهانِ عالماند
بانو! کنیزهای تو حوا و مریماند
گریهکنان روضهی تو فخرِ آدمند
ریزهخورانِ سفرهی لطفت معظمند
حاتم گدای کویِ کرمخانهات شده
محتاجِ یک نگاهِ کریمانهات شده
تو با سه سال، محشر کبری به پا کنی
تو خاک را به یک نظرت کیمیا کنی
کِی میشود مرا به قنوتت دعا کنی؟
یا اینکه عاقبت تو مرا هم صدا کنی؟
چیزی دگر نخواهم از این زندگانیام
وقف تو و نگاهِ تو کل جوانیام
از سفرهی تو بوده که حاجت روا شدم
شکرِ خدا که با غمِ تو آشِنا شدم
با اشکِ بر تو بندهی خوبِ خدا شدم
هر اربعین که زائرِ کرب و بلا شدم-
در هر عمود، یادِ توأم ای گره گشا!
میگویم حیف شد نرسیدی به کربلا
اما چه گویم از غم دشنام و سلسله
از خارهای بین بیابان و آبله
از خندههای زجرِ حرامیّ و حرمله
جا ماندهای تو در دلِ صحرا، زِ قافله
وای از خرابه، کوچه و بازار و شامیان
از مردم یهودی و بزمِ حرامیان
✍ #علی_گلچین_پور
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چه شبهایی رقیه از فراقت، سخت در تب بود
چه تقدیری که وصل ما، خرابه، در دل شب بود
چنان تار است چشمانم، که باور کن نفهمیدم
سکینه شانه زد موی مرا یا عمه زینب بود
همیشه وقت دیدارت لباسِ خوب پوشیدم
حلالم کن اگر امشب لباسم نامرتب بود
چه شبها که گرسنه ماندم اما شکرِ حق کردم
رقیه محضر پروردگارِ خود، مؤدب بود
اسیر ظالمی بودم که بی علت کتک میزد
میان لشگر کوفه، به بی رحمی ملقب بود
نپرس از ازدحام مردم و بازارِ طولانی
چه بازاری! چه بازاری! شلوغ و پر مخاطب بود
نمیگویم در آن مجلس چه گفت آن مردک شامی
فقط بابا بدان که دخترت خیلی معذب بود
به جای این همه هجران، تو را محکم بغل کردم
خلاصه این بغل کردن، مرا پایانِ مطلب بود
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
#زمینه_جدید_حضرت_رقیه_س
#بی_تو_دارم
☑️بند اول
باباکجایی که دلم گرفته
بی تو دارم از دردوغم میبارم
شبا توو این خرابه ی بی احساس
سرم و روو خاک زمین میزارم
منو ببر پیش خودت باباجون
طاقت دوری تو دیگه ندارم
نمک شدم رو زخم عمه زینب س
محاله که بی تو دووم بیارم
نبودی و شدم اسیر دست گرگ
صورت من کوچیک دست عدو بزرگ
بابا حسین من
☑️بند دوم
بعد شما یه روز خوش ندیدم
سر تو رو که روی نیزه دیدم
تو شام پر بلا تا گریه کردم
صدای خنده ها رو میشنیدم
هرجایی که اسم تو رو می بردم
از دشمنات تازیونه میخوردم
عمه مواظبم بوده توو هرجا
اگه می بینی که هنوز نمُردم
خیلی ما رو زدن تو شام پر بلا
لعنت به زجر و به
سنان بی حیا
بابا حسین من
☑️بند سوم
عمو شنیدم مشک تو دریدن
وقتی حرومیا به تو رسیدن
عمو شنیدم به چشات تیر زدن
عمو شنیدم دستاتو بریدن
عمود خیمه ت که زمین نشست و
حرومیا باهم شدن یه دست و
تو نبودی گوشوارمو کشیدن
عمو نبودی دلم و شکست و
تو رفتی و زدن
آتیش به خیمه ها
یه قوم کافر و
بی خبر از خدا
واویلتا عمو
💠💠1⃣3⃣4⃣5⃣💠💠
#عاطفه_صیدی
#مجید_مرادزاده
@navaye_asheghaan
عمو شنیدم.mp3
3.66M
#زمینه
بابا کجایی که دلم گرفته؟
کربلایی مجید مرادزاده
@navaye_asheghaan
433.8K
#زمزمه
بابا کجایی که دلم گرفته؟
کربلایی محسن جعفری
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چند بیت از یک غزل
گفتم که بوسهای و اُفتادی از نوکِ نِی
دیدی که کار من نیست، از نیزه بوسه چیدن
*
بوی شراب میداد دست و دهان این زجر
لکنت زبان به من داد، تا قافله رسیدن
*
ترسانده است من را، با خونِ دامنش شمر
بعد از تو سهم من شد، از خواب هِی پریدن
*
از وضعِ حنجر تو، پیداست قاتل تو...
هِی کرده استراحت، هنگام سر بریدن
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
درونِ خانهی خود از خرابه روضه میخوانیم
که یادت میکند آباد، این ویرانهی مارا
✍ #عاطفه_جعفری
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_س_شهادت
پدر جان! کوثرت را میشناسی؟
گل نیلوفرت را میشناسی؟
نگاهی کن به حال و روزم امشب
ببینم دخترت را میشناسی!
✍ #یوسف_رحیمی
@navaye_asheghaan