.
#شور_حضرت_عباس علیه السلام
.........................
"شور"
(۱)
تو ادب داری
از علی بن ابیطالب نسب داری
قمر هاشمیون آقا لقب داری
اسم مادر حسینو روی لب داری
یا ابالفضل یاابالفضل
تو علمداری
همه میگن که خودت حیدر کراری
وای از اون روزی که علم رو برداری
توی قلب نوکرات فقط تو جا داری
یاابالفضل یاابالفضل
(۲)
قمر بنی هاشم
ماه بی نظیر
دستمو بگیر
تو برام امیر
قمر بنی هاشم
تاج روی سرم
ای عموی حرم
قربون تو برم
"تک"
(۳)
هر کی میاد پیکار
از جونش سیره
تا چشاشو میبینه
عقب عقب میره
پسر علیه قطعا
عباسم
اسدالله و،
تو جنگا چون شیر
《 مدد یا عباس 》
...............
"شور"
(۱)
تو کرم داری
یه جای خاص آقا کنج دلم داری
سایه پرچمتو روی سرم داری
بهترین حسینیه رو تو حرم داری
یاابالفضل یاابالفضل
باز زدم سینه
بهترین کاری که از من برمیاد اینه
مادرت ام البنین نوکرو میبینه
باز دعای نوکرت گیر یه آمینه
یاابالفضل یاابالفضل
(۲)
قمر بنی هاشم
عشق دلربا
آیت خدا
ماه کربلا
قمر بنی هاشم
نور کل نور
ذکر توی شور
السلام ز دور
" تک "
(۳)
تو حرمت پر از
عطر گل یاسه
حتی اون ارمنی هم
آقامو میشناسه
کلید حل مشکلای ما
قطعا
تو همین روضه های
حضرت عباسه
《مدد یا عباس 》
................................
👇👇
@navaye_asheghaan
.
#شب_جمعه
در هر شب جمعه، فاطمه گریان است
چون در حرم کرببلا مهمان است
عجل لولیک الفرج می خواند
در نزد تنی که بی سر و عریان است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
@navaye_asheghaan
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#حضرت_زینب_س_مصائب
مثل همیشه از همه سرها سری حسین
بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین
از هرکجای دشت شمیم تو میوزد
عطر گل محمّدیِ پرپری حسین
تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم
عبّاس را به خیمه نمیآوری حسین!
چشمم به توست ای سر بی تن که سالهاست
تنها پناه بی کسی خواهری حسین
حتّی به شمر و عاقبتش فکر میکنی!
تو جلوهگاه رحمت پیغمبری حسین
::
از اشک ما بنای قیامت شود خراب،
از قاتلان خویش اگر بگذری حسین
✍ #حسن_خسروی_وقار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
که میآمد صدای نالههای پنجتن از من
از آنجایی که وابستهست جان من به جان تو
جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من
میان معرکه هم زخم، هم جانباختن از تو
میان خیمهها هم سوختن، هم ساختن از من
تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من
گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من
دلم خوش بود با پیراهنت آنهم به غارت رفت
پس از تو رَخت بَر بستهست شوقِ زیستن از من
غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو
که میپرسد نشانیهای زینب را وطن از من
"ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق"
کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من
از آن بُتخانهها چیزی نماند آنجا که بر میخاست
طنین تیشهی پیغمبرانِ بُتشکن از من
منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو
پس از این اسوه میسازند اساطیر کهن از من
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایهایست عُزلَت ما
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامههامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکستهها گریهست
جان زینب برس به حاجت ما
::
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
کربلا، شام، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
::
ما که از هجر، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
حس میکنی زمین و زمان گریه میکنند
وقتی که جمع سینهزنان گریه میکنند
این سو فراق اکبر و آن سو غم حبیب
در ماتم تو پیر و جوان گریه میکنند
این سیل، سیل اشک عزادارهای توست
چون ابر با تمام توان گریه میکنند
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
با یاد آن نماز جماعت که خواندهای
گلدستهها اذان به اذان گریه میکنند
در ماتم اسارت زینب عجیب نیست
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند
✍ #امیر_تیموری
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروزِ مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
@navaye_asheghaan