28.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شور_زیبا_ابلفضلیا
🔊به توقرصه دلای بچه های علی ...
🎤 #کربلایی_مجتبی_نامور
#بستر_بیماری
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
درد داری، دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
من که میدانم برایت راه رفتن مشکل است
باشد اصلاً دست بر زانو بگیر اما بمان
گرچه سختی میکشی در خانه، باشد کار کن
فضه را بنشان و خود جارو بگیر اما بمان
با غروبت خانهام تاریک شد، لطفاً نرو
مثل شمعی نیمه جان سوسو بگیر اما بمان
غربت من گرچه سنگین است روی شانهات
با غم تنهایی من خو بگیر اما بمان
چهره میپوشانی از من، گرچه دلخونم ولی
جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان
✍ #محسن_ناصحی
@navaye_asheghaan
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
#غزل
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست
اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست
بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر
قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر
با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت
جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت
کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن
برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من
شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات
دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات
با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم
مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم
سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار
اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار
شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه
اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه
قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد
میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد
با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی
نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی
ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده
ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده
در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد
بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
#حسن_کردی
#شعر_شیعه
@navaye_asheghaan
ای بهار علی.mp3
1.65M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
آه/ای بهار علی/ بی قرار علی
بوده ای تو تنها/ طرفدار علی
از غمت رزقم ناله و آه است
بعد از تو زهرا، روزم سیاه است
بی تو بی پناهم فاطمه فاطمه
تنها تکیه گاهم فاطمه فاطمه
فاطمه یا فاطمه...
آه/نور دو دیده ام/یار شهیده ام
من هم مانند تو/ قامت خمیده ام
واویلا از آن ظلمِ تحمیلی
به راه اسلام خوردی تو سیلی
یاس کبود من فاطمه فاطمه
بود و نبود من فاطمه فاطمه
فاطمه یا فاطمه...
آه/ای عزیز دلم/ داغت شد قاتلم
به خدا فاطمه/ از رویت خِجلم
اهل دو عالَم عزادارت شد
پیش چَشمم بر تو جسارت شد
نمازت نشسته فاطمه یا فاطمه
ای پهلو شکسته فاطمه یا فاطمه
فاطمه فاطمه...
آه/ مدینه شروعِ/ غربت و بلا شد
شروعِ روضه ی/ سخت کربلا شد
مدینه ستم ها از جفا شد
کربلا سر ها از تن جدا شد
قامتِ خمیده واویلا واویلا
سرهای بریده واویلا واویلا
واویلا واویلتا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا بانوای سیداحمدوحیدی
نوحه_حضرت_زهرا_س
#تشیع__ترکی
درسبک ؛شبانگاهان
ایدورتشیع همسرین مولا. لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
خداحافظ مهربان زهرا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
بوغمده قان آغلیورحیدر آه و واویلا آه وواویلا
ملائکللرگویده سسلوللر آه و واویلا آه وواویلا
مدینه خاموش علی تنها یات یارالی دلداریم
یات یارالی دلداریم
سنیدون بوحیدرون روحی ای امیدطفلانیم آی امیدطفلانیم
اسوردیزللرطاقتیم یوخدی کاش چیخیدی بوجانیم کاش چیخیدی بوجانیم
یانورقلبیم آه و واویلا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
دیورگویللرده ملائکللربوعلی اعلادور بوعلی اعلادور
او تابوت ایچده یاتان خسته جسم پاک زهرادور جسم پاک زهرادور
یراوسته یدی نفرهمراه آسمانداغوغادور آسماندا غوغادور
ویرورباشه قدسیان گویا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
مدینه غرق سکوت اولموش دورت بالا ایدورناله دورت بالاایدورناله
یانولارآهسته آغلولار باخ اوغملی اقباله باخ اوغملی اقباله
گهی غش ایلورخانوم زینب گاهیده گلورحاله گاهیده گلورحاله
دیورگیتمه جان آنا زهرا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
قویوبدورتامغسلون اوسته آبروی دنیانی آبروی دنیانی
ویره غسلین دفن ایده حیدرغمکشیده زهرانی غمکشیده زهرانی
اسور اللرتاراولور گوزللرجسمیدن چیخور جانی جسیمدن چیخورجانی
دیوریات راحت گل طاها لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
توکونده سوقان سوزوب ناگه جسم پاک اطهردن جسم پاک اطهردن
دیدی ایوای نه مصیبتدور یاش سوزوبدی گوزللردن یاش سوزوبدی گوزللردن
گوروبدوروارسینده یاره ال اوزوبدی پیکردن ال اوزوبدی پیکردن
چکوب فریاد قلبیدن گویا. لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
باخوب گوردی زخم مسماری ناله گویللره سالدی ناله گویللره سالدی
کیی الی باشه ویروب حیدر قلبی غصدن یاندی قلبی غصدن یاندی
بیوردی بویاره زهراجان کوینگ آلتداپنهاندی کوینگ آلتداپنهاندی
باشونداواردور سنون غوغا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
بونه زخم ونه جراحتدور حالتیم پریشاندور حالتیم پریشاندور
بلیم سیندی بومصیبتده غم بوقلبه مهماندور غم بوقلبه مهماندور
یادیمدابوصحنه للردوشسه هرزماندا طوفاندور هرزمانداطوفاندور
خداحافظ یاربی همتا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
حلال ایله مرتضانی سن ای منمچون همسنگر ای منمچون همسنگر
خجالتدور بومصیباته خیبری یخان حیدر خیبری یخان حیدر
بوقبرایچده یاتگیلان راحت ای منه اولان دلبرای منه اولان دلبر
اولوب منلن همصدا طاها لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه
قویانداقبره دیدی حیدر فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ
گیدیب الدن سنتکی گوهر فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ
اوشاخلارنان یکصدا سسلور فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ
بودورذکرعاشق والا. لااله الا الله
@navaye_asheghaan
"
#شهدای_گمنام
شعر تقدیم به روح شهدای گمنام
آنها که در زمین گمنام ند ودر آسمانها مشهور
بوی جبهه بار دیگر بر مشام عاشقان
میرسد با استخوان هایی ز سمت دهلران
استخوان هایی که روزی ارزو ها داشتند
در زمین ماندند و پرچم را فراز افراشتند
عین خشک و دشت عباس و شلمچه شادگان
مانده در ذهن تمام بچه های پادگان
هر وجب از مرز های میهنم گلگون شده
تانک ها زنجیر هاشان از چه رو پر خون شده
جبهه سرخ از خون یاران جهان آرا شده
باز هم در خاک جبهه استخوان پیدا شده
🥀🥀🥀
خاک جبهه بوی هم رزمان گمنام شهید
ان ابر مردان که مادر جسم انها را ندید
باز پیدا شد شهیدی از شهیدان زیر خاک
پس چرا بر گردن او نیست ردی از پلاک
باز پیداشد شهیدی دست در پیکر نداشت
ان یکی دیدم که چون ارباب بی سر سر نداشت
چون گذر کردی به روی قبر های بی نشان
سنگ قبری را که حک شد نام گمنامی بر آن
چون گذر کردی به سنگ قبر گمنام شهید
هیچ تاریخ تولد روی ان چشمت ندید
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
جای آن مادر که چشمانش به راه
برسر ساجده شب را تا پگاه
جای آن مادر که بودش ارزو
نوجوانش را کند داماد او
جای آن مادر که فرزندش جوان
رفت سوی جبه ها حمدی بخوان
🥀🥀🥀🥀🥀
هیچ پرسیدی شهیدان ارزوها شان چه بود
از چه میرفتند زیر حجم اتش بین دود
بی گمان رفتند تا میهن بماند پایدار
تا رسد از نسل ما بر نسل دیگر یادگار
بیگمان رفتند تا میهن بماندسرفراز
حال بر خیز و برای یادگار ت چاره ساز
جبهه ی امروز ما سعی است و کار
کار دل سوزانه کردن بی شعار
جبهه ی امروز ما در خانه هاست
گوشی همراه و تبلت های ماست
گوشی همراه ما خود سنگر است
دشمنت هم بی گمان در سنگر است
دشمن اینجا در کمین نسل ماست
در گلویش عقده این سالهاست
دشمن اینجا در کمین نسل ماست
با تمام ضعف انها آشناست
در نقاب دوست دشمن صف به صف
کرده نسل نو جوانان را هدف
.....
قصه باقی ماند و من عرض م تمام
السلام ای کشته گان با مقام
احمد صحرایی کاش"
/
"
#شهید
#شهدای_گمنام
کوله بارى پر زمهر انبیا دارد شهید
سینه اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید
این نه خون است اى برادر بر لب خشکیده اش
بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید
گرچه در گرداب خون، خوابیده آرام و خموش
با نواى بینوایى، بس نوا دارد شهید
کعبه ى دل را زیارت کرده با سعى و صفا
در ضمیر جان خود، گویى منا دارد شهید
دانى از بهر چه جانبازى کند در راه دوست
چون طواف کعبه را در کربلا دارد شهید
تا مس ناقابل خود را بدل سازد به زر
در رگ دل جوهرى از کیمیا دارد شهید
پیکر عریان او در خاک و خون افتاده است
از شرف بر جسم خود خونین قبا دارد شهید"
#شهید
#شهدای_گمنام
اینک که شهر شعله ور بی خیالی است
جای برادران غیورم چه خالی است
جای برادران غیوری که بعدشان
این شهر در محاصره خشک سالی است
بی ادعا ز خویش گذشتند و پل شدند
رد عبور صاعقه شان این حوالی است
من حرف می زنم و دلم شعر می شود
در واژه های من هیجان لالی است
طاعون گرفته ایم و کسی حس نمی کند
تا آنکه زنده بودنمان احتمالی است
آلوده است کوچه، خیابان به زندگی
چیزی که هست و نیست حالی به حالی است
بر من چه سخت می گذرد این غروب ها
جای برادران غیورم چه خالی است.
زمزمه_حضرت_زهرا_س
دشتی
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم طبیبی یا حبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی
علی مشغول آن بدن شد
چه غسلی که به زیر پیرهن شد
غمش گردیده شد یاس سپیدی
به دفنش از چه رو سرخین کفن شد؟
غم آمد شادیم از یاد رفته
توان از جسم عدل و داد رفته
دو دست خود علی بر هم زد و گفت
تمام هستیم بر باد رفته
هستیم بودی رفتی از دستم
تو چرا رفتی؟ من چرا هستم؟
کمی از غصه زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشکت بر بدن ماند
کفن را در بر بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
@navaye_asheghaan
248.3K
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شام_غریبان
پدر خاک داره خاک میریزه
به روی مادر آب
توو دل خاک داره یاس میکاره
دل شب ابوتراب
سخته زهراشو بذاره و بره
علی از فاطمه دل نمیبُره
خاک و گِل کرده ببین با گریه هاش
آخه خیلی دلش از دنیا پُره
باورش نمیشه رفته
برای همیشه زهرا
حالا دیگه موند علی با
غم و غصه های دنیا
«امون از غریبی »
از روی خاک داره با اشک و آه
بچهها رو میبره
خسته و خمیده داره میره راه
چشاش از غصه تره
سخته بی فاطمه برگرده خونه
خونه ی علی دیگه زمستونه
همه جا خاطره هاش مونده هنوز
رفت از این خونه چه قدر غریبونه
باورش نمیشه رفته
برای همیشه زهرا
حالا دیگه موند علی با
غم و غصه های دنیا
«امون از غریبی »
@navaye_asheghaan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ختم _شهید
#ختم_شهید_گمنام
شهید گمنام که بعدازچند سال به آغوش خانواده برگشته رروضه اولین سالگرد
روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️ازخدا نام ونشان دارد شهید
♦️افتخار جاودان دارد شهید
♦️گوهری دریای عشق ومعرفت
♦️باخدا سری نهان دارد شهید
♦️پیش رگبار ستم درراه دین
♦️جان خود را ارمغان دارد شهید
♦️بهرحفظ اب و خاک میهنش
♦️برکف خود نقد جان دارد شهید
♦️است نقش سینه اش حب حسین
♦️نام اورا بر زبان دارد شهید
♦️درکنار مصطفی اندر بهشت
♦️ازمحبت آشیان دارد شهید
⬅️ مجلس ختم امروزبه مناسبت اولین سالگرد شهادت شهیدعزیزمان ( اسم شهید) که پس از چندین سال گمنام بوده درسال گذشته به آغوش خانواده برگشته بر گذارشده انشاالله روحش با ارباب بی کفنش امام حسین محشور بشه خانواده محترم شهید پدرومادر .برادران و فرزندان داغ دیده شما یک سال است جای خالی شهیدتان رو احساس می کنید اما امروز همه دوستان آشنایان همکاران واقشار مردم آمدند در مجلس اولین سالگرد این شهید عزیز شرکت کردند درکنار شما عزیزان بودند و به شما تسلیت گفتند اما پدر و مادر شهید
برادران شهید(اسم شهید میگی) همسر شهید فرزندان شهید شما عزیزی را ازدست دادید اما می خوام روضه را فقط زبان حال بخونم پدر و مادر شهید شما چقدر به قد و بالای فرزندتان نگاه کردید تا بزرگ بشه حاضر نبودی کوچکترین صدمه ای بهش برسه
اما نمی دانم لحظه ای که پس از چندین سال انتظاروگمنام بودن فرزندتان خبر آوردن بدن نازنین فرزندتان را شنیدید چه حالتی داشتید خیلی لحظاتی غم انگیزی خدا به شما صبر بده اما برادران شهید کجای مجلس نشسته اید مرگ برادر کمر برادر را می شکنه داغ برادر سنگینه دیگه یک سال گذشت که برادر دربین شما و خانواده نیست اما یک جمله بگم روح شهید فیض ببرد زمانی امام حسین کنار برادرش عباس رسید چه گفت گفت عباسم. به خدا کمرم شکست امیدم قطع شد انشاالله هیچ برادری داغ برادر نشان ندهد
اما نمیدانم فرزندان شهید کجا نشسته اند شما یک ساله جای خالی بابا را احساس می کنیدشما هروقت دل تنگ بابا می شدید به هر طریقی بود با بابا ارتباط برقرار می کردی اما امروز آمدی سر قبر(یامجلس) پدر شهیدتان نشستید ازداغ بابا ناله زدید
عقده دلتو خالی کردی اما دختر امام حسین تا اسم بابا را می گرفت بهش تازیانه می زدند اما عزیزان این بچه ها چه میگن بابای خوبم دلمان برات تنگ شده بابا انشا الله هیچ فرزندی را داغ بابا نشان نده
اما زبان حال بچه های شهیدو بگم
♦️همی نالم که بابا دربرم نیست
♦️صفای وسایه او برسرم نیست
♦️مراگردولت عالم بخشند
♦️برابر با نگاه پدرم نیست
اما نمی دانم همسر داغ دیده این شهیدمان در مجلس حضور دارند یانه نمی دانم این بچه داغ دیده یک ساله جای خالی بابا را می بینند وقتی بهانه بابا را می گیرند چطور بچه ها را آرام می کنی می دونید عزیزان خیلی سخته اما حالا دلت شکست برات روضه بخونم همه شهدا الخصوص روح این شهید ما فیض ببرند
حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد کجا نشسته ای خواهران شهید که برادر از دست دادید به خدا قسم خواهر یک لحظه تحمل جدای برادر رو ندارد خانم زینب یک لحظه از امام حسین جدا نشد اما یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
@navaye_asheghaan
کیستم من سائلی در پای دیوار شما
با همه فقر و تهیدستی خریدار شما
دیده ام را شسته ام یک عمر از خون جگر
در هوای لحظه ای از فیض دیدار شما
چون درخت خشک دارم بر فلک دست نیاز
بلکه یا بم حاصلی از نخل پر بار شما
سر برون آورده ام چون رشته از شمع خموش
تا مگر نوری نصیبم گردد از نار شما
پیشتر از آنکه بگذارند نامی روی من
بوده نامم با خط خوانا به طومار شما
پای تا سردردم و باشد دوایم یک نگاه
ای شفای عالمی در چشم بیمار شما
فخر بر بلبل فروشم ناز بر گل آورم
گر چو خاری سر برون آرم زگلزار شما
کس مرا نشناخته خود خوب دانم کیستم
سائلی در مسلک تجار بازار شما
پای در زنجیر نفس و دست بر دامان یار
یا گرفتار دل استم یا گرفتار شما
چون شود روزی از این زنجیر آزادم کنید؟
ای نجات خلق از روز ازل کار شما
دست «میثم» را بگیرید از ره لطف و کرم
تا که آرد سر به خاک پای عمار شما
**************************
نور باشد سائلی در ظل دیوار شما
کور بینا می شود با یاد دیدار شما
با کلاف جان به بازار محبت بسته صف
گشته صدها یوسف مصری خریدار شما
می فروشد ناز دوزخ بر گلستان بهشت
گر نسیمی آیدش از طرف گلزار شما
از چه بنشتید با ما فرشیان تیره روز
ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما
چند روزی داشت هر کس نوبت جولان، ولی
تا خدائی خدا، گرم است بازار شما
سر خط آزادی خلق است در دست کسی
کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما
نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید
بوده از آغاز بنده پروری کار شما
آسمان بر کف گرفته کاسه از خورشید و ماه
گشته سرگردان گدای پشت دیوار شما
بر شما آل محمّد (ص) تا صف محشر درود
از همه خلق جهان و زحی دادار شما
این کرامت بس که شسته دست از دار جهان
گشته «میثم» خاک پای میثم دار شما
**********************************
آتشی بر دل زدم از نخله طور شما
تیرگی های درون را شستم از نور شما
شد مجسم در خیالم قامت رعنایتان
صد قیامت در دلم جوشید از شور شما
با وجود آن که عالم گشته گم در نورتان
مانده پنهان از خلایق روی مستور شما
بندگی کردید تا نور خدائی یافتید
نی عجب گردون اگر گردد به دستور شما
از کرم یک چند با ما خاکیان بنشسته اید
ور نه بر عالم سلیمانی کند مور شما
زخم اگر دیدید در راه رضای دوست بود
ورنه در دست عدو تیغ است مأمور شما
بر تمام سربداران خواندم این مصراع را
بوسه باید زد به چوب دار منصور شما
سوختید و نور بخشیدید بر ما همچو شمع
ای نجات دیگران مقصود و منظور شما
نقش ها چون نقش برآبند در عالم ولی
تا ابد بر لوح دل نقش است منشور شما
کیست «میثم» تا در این سینا بسوزد سینه اش
ای تمام انبیا مدهوش در طور شما
***************************
من کی ام خاری به دامان گلستان شما
آب شیرین خورده با گلهای خندان شما
همچو گرد رفته بر بادی به هر سو گشته ام
تا نشستم بر سر خاک بیابان شما
آن حباب خالیم کافتاده در دامان موج
متصل گشتم به دریای خروشان شما
جلوه حسنی که موسی در دل سینا ندید
پیش من بی برده سر زد از گریبان شما
ملک هستی را به زیر پای استغنا نهم
تا بود دست من مسکین به دامان شما
درد و درمان، شادی و غم، عزت و ذلت خوش است
چیست حکم و چیست رای و چیست فرمان شما
در جنان رو آورم یا در جحیم افکنند
هر کجا باشم نباشم جز ثناخوان شما
باکی از دوزخ ندارم گر چه هستم دوزخی
خویش را افکنده ام در بهر غفران شما
من کی ام تا جان ناقابل کنم قربانتان
هر چه جان جان آفرین دارد به قربان شما
تا که آرد دست سوی سفره احسانتان
آفرینش را خدا خوانده است مهمان شما
می کند با گردش چشمی جهنم را بهشت
گر نگاهی افکند از دور سلمان شما
«میثم» بی دست پا گوید چه در اوصافتان
باشد اوصاف شما آیات قرآن شما..
میخانه دگر جای من بی سرو پا نیست
بگذار به پشت در میخانه بمیرم
ای تاج سرم یابن زهرا
من منتظرم یابن زهرا
*
هرکس به کسی نازد و من هم به تو نازم
ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم
مهمان توام یابن زهرا
از آنِ توام یابن زهرا
*
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم
ای کاش که من خاک سر راه تو باشم
من مال توام یابن زهرا
دنبال توام یابن زهرا
*
شاید که دگر میکده را درک نکردم
یک بار بیا تا که به دور تو بگردم
سایَت به سرم یابن زهرا
من منتظرم یابن الزهرا
ایام بستری شدن
حبیبه خدا حضرت
فاطمه زهرا سلام الله علیها
بی فاطمه این جهان ندارد معنا
مظلوم تر از علی ندیده زهرا
زهرا که حبیبهٔ خداوند جلی ست
در بستر خود ناله زند این شبها
**********************
زبانحال
امیرالمومنین حضرت
علی علیه السلام در این ایام
روز و شب دارم به لب این زمزمه
ای عزیزِ من مرو یا فاطمه
حالِ من ای یارِ من گشته خراب
ذره ذره پیشِ من، گشتی تو آب
فاطمه ای هستی ام هستی پناه
بی تو زهرا روز من گردد سیاه
بَر من و بَر این غریبِ عالمین
فاطمه رحمی نما تو بر حسین
زینبت هر دم دعایت می کند
او دعا بهرِ شِفایت می کند
چهره ی طفلت حسن آشفته است
درد و غم در سینه اش بِنهُفته است
فاطمه ،با اشک و زاری در بَرَت
التماست می نُماید همسرت
یارِ مجروحم ، جوابم میکنی؟
گر روی خانه خرابم می کنی
بیش ازاین دیگرمرا دلخون مکن
دردهای سینه را افزون مکن
دختر پیغمبری خیر النسا
جان من زهرا مرو از پیش ما
(یوسفی)گوید به آوای حزین
من غریبی را ندیدم اینچنین
دارد امیدی رسد صاحب زمان
انتقامش را بگیرد بی گمان
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری فاطمه زهرا(س)
#گریز حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اول مجلس ودعای سلامتی امام زمان باهم رمزمه می کنیم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
▪️دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
▪️سراغ گلی را شبانه می گیرد
▪️چه حکمت است چون نام فاطمه آید
▪️دلم برای گریه بهانه می گیرد
⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر..
امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ،
روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه افتادند
یاد شهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اماگریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه (س) اما اگرامشب
با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
التماس دعا
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
# فاطمیه
#روضه دفتری حضرت فاطمه زهرا(س)
#روضه شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم..
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرو مزد شما عزاداران بابی بی دوعالم
فاطمه زهرا (س) انشالا به برکت ایام فاطمیه حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا دلها آمده شد بریم مدینه
▪️پرستویِ مهاجرم، چرا زلانه می روی؟
▪️اگر ز لانه میروی، چرا شبانه می روی؟
▪️قرارِ من، شَکیبِ من، مهاجرِ غریبِ من
▪️فدای غربتت شوم، که مخفیانه می روی
▪️حیاتِ جان، امیدِ دل، علی بُود ز تو خِجل
▪️که با کبودیِ بدن، زتازیانه می روی
▪️کبوترِ شکسته پر، مرا به همرهت ببر
▪️چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانه می روی
▪️چهار طفلِ خون جگر، زنند از غمت به سر
▪️تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانه می روی
▪️اَلا به رُخ نشانه ات، مگر شکسته شانه ات
▪️که مویِ زینبین خود، نکرده شانه می روی
▪️فتاده بر دلم شرر، که تو در این دلِ سَحَر
▪️ز همسرت غریب تر، برون زخانه می روی
⬅️امشب شب شهادت بی بی دو عالم زهراست ، بمیرم برای بچه ها ی بی مادر زهرا ،
امشب غریبانه غسل مادر را نظاره می کنند ، اشک می ریزند . اگر با چشم دل نظاره کنی
می بینی امام حسن یک طرف ، امام حسین یک طرف ، زینب و ام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند
گریه می کنند . یک وقت علی کنار بدن فاطمه فرمود : عزیزانم بیائید یک بار دیگر مادرتان راببینید
یک وقت بچه ها خودشان را روی بدن مادر انداختند یکدفعه بی بی دستهاش گشود ، یک دست به گردن حسن یک دست به گردن حسین ، یک وقت منادی صدا زد
یا علی بچه ها را از روی سینه زهرا ،بلند کن ملائکه ها ی آسمان بی طاقت شدنداما امشب هرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای شب شهادت
بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما عزادارن کجای عالم دیدی کسی را شب تشیع کنند اما علی به وصیت زهراعمل کرد نیمه های شب
⬅️ آقا امیرالمومنین(ع) حسن و حسین رو فرستاد در خونه سلمان .. گفتند سلمان بخدا مادرمون از دنیا رفت... جگر سلمان آتش گرفت ..
آخه سلمان همون کسیه که شب عروسی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) افسار ناقه حضرت زهرا(س) رو به دستور پیغمبر گرفته بود و به خانه علی برد...امانت پیغمبر رو به علی داد؛ . راه افتادند به سمت خانه علی . روایت شده هفت مرد در تشییع جنازه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند؛ سلمان، مقداد، ابوذر، عمار ، علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع)
چند تا از زنان و کنیزان هم بودند. زینب(س) سه ساله هم بود...آرام آرام . بی سر و صدا در دل شب جنازه حضرت فاطمه دختر پیغمبر را تشییع می کنند.. اما همچین که به قبرستان نزدیک شدند صدای شیون زینب بلند شد. آقا امیرالمومنین سلمان رو فرستاد برو زینب رو آرام کن..سلمان رفت هر کاری کرد نتونست زینب رو آرام کنه، داد و شیون زینب بلندتر شد. حسن رو فرستاد اما حسن هم نتونست خواهرش رو آرام کنه. آقا امیرالمومنین، حسین رو فرستاد حسینم تو برو خواهرت رو آرام کن. حسین رفت لحظاتی بعد زینب رو آرام کرد. این خواهر و برادر خوب حرف دل هم رو می فهمند
{آه اینجا یه صحنه بود حسین زینب رو آرام کرد یه صحنه دیگه هم تو کربلا عصر عاشورا .حسین می خواد به میدان بره خواهرش زینب خیلی بی تابی میکنه.حسین با دست یداللهی خودش یه اشاره ای به قلب زینب کرد زینب رو آرام کرد
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@navaye_asheghaan
چادری که رو سر خواهرامونه.mp3
4.87M
چادری که رو سر خواهرامونه
🎙 #حسین_طاهری
#️⃣ #شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه #حضرت_زهرا
#️⃣ #زمینه
چادری که رو سر خواهرامونه
هدیه فاطمه به مادرامونه
خانومیه همه دخترامونه
هدیه فاطمه به مادرامونه
چادر بهشته رو سر فرشته های دنیا
بهترین وسیله است برای شادی دل زهرا
چادر مشکی نوره مثل پرچم مشکی هیئت
مثل نور چشمای شهیده توی لحظه سرخ شهادت
فاطمه جان قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
کاشکی به فاطمه دلا رو بسپاریم
زندگیامونو بهش بدهکاریم
حرمت این امانتو نگه داریم
کار چادر فاطمه جز عقیله پروری نیست
تو کلام زینب چیزی جز رجز حیدری نیست
دختر زهرا باید نا امید کنه دشمن دینو
روی قله دنیا بکوبه پرچم امیرالمومنینو
زینبی و قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#زمینه
#بی_مقدمه
بند1⃣
بی مقدمه بی معطلی
با یه دنیا بغض از بابام علی
راهمون و بست توی کوچه ها
داد زدم نزن بی حیا ولی
یه جوری زد انگار تموم دنیا رو سرم خراب شد
یه جوری زد زمین و آسمونم از خجالت آب شد
یه جوری زد دلم کباب شد
توی کوچه صد دفه
مردم و زنده شدم
چون نشد کاری کنم
خیلی شرمنده شدم
مادرم وای مادرم
بند2⃣
دست سنگینش از روی سرم
رد شدو شکست حرمت حرم
کاش میمردم و کاش نمیدیدم
کاش منو میزد جای مادرم
یه جوری زد که بعد از اون مادرم هیچ جارو نمیدید
یه جوری زد صدای سیلی زدنش توو کوچه پیچید
یه جوری زد مدینه لرزید
دل مصطفی توی جنت الاعلی شکست
وقتیکه گوشواره ی مادرم زهرا شکست
مادرم وای مادرم
بند3⃣
از عداوت و از حسد نگم
از کنایه و حرف بد نگم
کاش که مادرم محسنو نداشت
از جسارت و از لگد نگم
یه جوری زد تموم رویاهای زندگیم تباه شد
یه جوری زد برای مادرم یه کوچه قتلگاه شد
یه جور زد روزم سیاه شد
مادرم گفت که از این
ماجرا چیزی نگم
قسمم داد که یه وقت
به بابا چیزی نگم
مادرم وای مادرم
شعر و سبک: امیر آهمند
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
@navaye_asheghaan
4_5987793028964695158.mp3
2.78M
تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شاه عالم
عشق خاتم
سیدی ای گله زهرا
دل دخیله
به دو دستات
دستام و بگیرتو آقا
من شبیه
قطره هستم
تو هستی شبیه دریا
ای ضربانه دله بی قرارم
عشقه تورو تنها تو سینه دارم
به غیر تو کسی و من ندارم
از دلامون
برده ای دل
حضرت دلبرم ای عشق
آرزومه
که بزارم
زیر پاهات سرم ای عشق
به فدای
قد و بالات
پدرومادرم ای عشق
داره و ندارو عشقه حیدری تو
از همه انبیا هم سر تری تو
منتغم سیلیه مادری تو
تو میای
تو مدینه
می زنی قدم یه روزی
میسازی
واسه ی زهر
تو آخر حرم یه روزی
می زنی
تقدیر مون و
به خوشی رقم یه روزی
توی بقیع میشه برو بیایی
بقیع میشه شبیه کربلایی
میان زیارتت چه زائرایی
#امام_زمان
#رضا_نصابی ✍
.
@navaye_asheghaan
تب داری.mp3
3.18M
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#زمینه
#آروم_جونم
بند1⃣
تب داری انگاری آتیشی
آروم آروم داری مثل شمع آب میشی
سه ماهه داری درداتو از علی پنهون میکنی
با گریه های هر شبت دل منو خون میکنی
آروم جونم گل جوونم
قرار حیدر چراغ خونم
اگه بری تنها میمونم آه تنها میمونم
بند3⃣
فاطمه فدای اسم تو
مونده تنها از تو سایهٔ جسم تو
دلم میلرزه لحظهٔ سخت نفس کشیدنت
اشکمو درآورده این خنده و لب گزیدنت
چقد زمونه نامهربونه
بهارعمرم دیگه خزون
اگه بری تاریکه خونه آه تاریکه خونه
بند3⃣
آه نکش میشه دنیام تیره
زخم پهلوت داره جونمو میگیره
نفس نفس که میزنی حال منو زار میکنی
برات میخونم ان یکاد وقتی داری کار میکنی
چشام پرآبه دلم کبابه
توکه نباشی خونم خرابه
نبودنت واسم عذابه آه واسم عذابه
شعر: ایمان عاقل
سبک: محمد اکبری
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
@navaye_asheghaan