امام حسین(ع)-مناجات
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین
بهشتِ ما حرم باصفای توست حسین
برات عفو به امضاى مادرت گیرد
کسی که زائر صحن و سرای توست حسین
به عالَمی درِ دل، بسته ام ز روز ازل
مگر به روی تو! این خانه جای توست حسین
به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم
که اشک ما همه وقف عزای توست حسین
هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد
هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین
سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را
سلام بر تو که عالم گدای توست حسین
سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم
رهین منّت و لطف و عطای توست حسین
بهای خون تو را جز خدا نداند کس
تو کیستی که خدا خون بهای توست حسین
زیارت همه پیغمبران، زیارت حق
زیارت سرِ از تن جدای توست حسین
سر بریده به بالای نیزه می بیند
نگاهِ دل که به گلدسته های توست حسین
سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است
جهان پر از تو و بانگ رَسای توست حسین
تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی
که زخم های تنت آیه های توست حسین...
امام حسین(ع)-مناجات
آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شدیم
دل خون تر از شقایق دشتِ بلا شدیم
ما یادمان كه نیست ولی راستی حسین
با درد غربت تو كجا آشنا شدیم؟!
ممنون از اینكه آمدی آقای ما شدی
ممنون از اینكه نوكر این خانه ما شدیم
شكرِ خدا كه فاطمه ما را خریده است
شكر خدا كه خرج بساط شما شدیم
غربت سرای ماست عزاخانه ی شما
با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم
ما را خدا به عشق تو می بخشد عاقبت
ما عاقبت به خیرِ تو در روضه ها شدیم
گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی
نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی
شاید دلت به حال دل ما بسوزد و
فکری برای روز مبادایمان کنی
ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم
ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی
چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود
در بین نوکرانت اگر جایمان کنی
ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست
مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی
چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت
اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی
حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد
باید عنایتی به غزلهایمان کنی
بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم
یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن
بری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست
چشم سر، خیس است امّا چشم دل، مرطوب نیست
آفت عصیان به جان نخل دل افتاده است
علتش این است اگر محصول ها مرغوب نیست
سود بازار عمل از عُرف هم کمتر شده
ای دریغ اوضاع کار و بار من مطلوب نیست
این دل بی در اگرچه جای این و آن شده
غیر تو اصلاً برای من کسی محبوب نیست
واقعاً من دوستت دارم عزیز فاطمه!
غیر یوسف هر کسی که دلبر یعقوب نیست
با منِ بیچاره هم حرفی بزن چیزی بگو
جنس این دل که دگر از جنس سنگ و چوب نیست
طاقت دوری ندارم، رحم کن بر عاشقت
صبر من مانند صبر حضرت ایّوب نیست
کربلا می خواهم آقا ... التماست می کنم
نامه ام را مُهر کن هر چند که مکتوب نیست
﷽
#شب_سیزدهم_محرم
👈وقتی امام سجّاد (علیه السلام) بدن را در قبر نهاد صورت مبارکش را بر گلوی بریده امام حسین (علیه السلام) نهاد و در حالی که اشک بر گونههایش جاری بود، فرمود: «طوبی لأرض تضمنت جسدک الطاهر فان الدنیا بعدک مظلمه و الآخره بنورک مشرقه و اما اللیل فمسهد و الحزن فسرمد او یختار الله لاهل بیت دارک التی انت بها مقیم و علیک منی السلام یابن رسول الله و برکاته» «چه مبارک است زمینی که بدن مطهّر تو را دربرگرفته است؛ دنیا بعد از تو تاریک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نورانی؛ بعد از تو شبهامان سخت و حزنهایمان طولانی است؛ تا آن زمان که خداوند سر منزلی را که تو مقیم آن شده ای برای اهل بیت (علیهم السّلام) و خاندانت اختیار کند؛ ای زاده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد». آنگاه قبر را پوشانید و با انگشت مبارک روی قبر امام علیه السلام نوشتند: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السّلام) الّذی قتلوه عطشاناً غریباً». 👉
🌿🌿🌿
👈13 محرّم روزی است که امام سجّاد (علیه السّلام) به اذن خداوند متعال و با اعجاز امامت به کربلا طیّ الأرض نموده، و ابدان مطهّر امام حسین (علیه السّلام) و شهـــداء کربلا را دفن نمودند؛ چرا که «..وَ لا يَلِي الْوَصِيَّ إِلا الْوَصِيُ.» (الكافي، ج 8، ص 206) امام صادق (علیه السّلام) فرمود: عهدهدار تجهيز پیکر وصى نشود، مگر وصىّ.👉
🌿🌿🌿
🌸عظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ ع وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص... التماس دعای فرج🌸
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
#دفن_شهدا
.
.
#حضرت_رقیه
حاضرم پايِ سر ِ تو سر ِ خود را بدهم
جايِ پيراهن ِ تو معجر ِ خود را بدهم
سر ِ بابايِ من و خِشت محال است عمه
عمه بگذار كه اول پر ِ خود را بدهم
پهن كن تا كه سر ِ خار نگيرد به لبش
كم اگر بود پر ِ ديگر خود را بدهم
زيورآلات مرا دختر همسايه گرفت
نذر ِ انگشتَرَت انگشتر ِ خود را بدهم
مويِ من سوخته و مويِ پدر سوخته تر
حاضرم پايِ همين سر، سر ِ خود را بدهم
ديد ما تشنه يِ آبيم خودش آب نخورد
خواست تا ديده يِ آب آور خود را بدهم
به دلم آمده يک وقت خجالت نكشم
پايِ لطفش نفس ِ آخر خود را بدهم
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.
دامن کشان رفتی…
دلم زیر و رو شد!
چشم حرامی با حرم روبرو شد…
بیا برگرد خیمه
ای کس و کارم
منو تنها نگذار؛ ای علمدارم…
آب به خیمه نرسید
فدای سرت!
حسین قامتش خمید

فدای سرت!
میرفتی نگاه ربابو ندیدی
میرفتی تو موجای آبو ندیدی
میرفتی همه خیمه حرف از عمو شد
که برگشتنت آرزو شد
دوباره غم من شروع شد
کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟
حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری!
غریب مادرم.. غریب مادرم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حمید علیمی دامن کشان رفتی
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه خاتم۲
موقع وداع
خداحافظ ای نگارو حبیبم
خداحافظ ای ، غمگسار و طبیبم
خدا حافظ ای قرار و شکیبم
خدا حافظ ای امام غریبم
خداحافظ ای حسین جانم
*حسین هم گفت: زینبم...
مسوزان از غم تو بال و پرم را
ببین اشکِ کودکانِ حرم را ۲
تو از مرکب ، طفلِ خسته جدا کن
ز گوشِ او گوشواره تو وا کن
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه خاتم ۲
.
اما لحن زینب س شام غریبان عوض شد👇
خدا حافظ ای برادر زینب //
به خون غلطان در برابر زینب ۲
برادر جان بی تو در دل صحرا //
شده تنها خواهرت گل زهرا ۳
ز زخم تنت روی ریگ بیابان //
به اشک دل و سوز و آه یتیمان
تنت بی سر مانده در دل صحرا //
سرت هر دم روی نیزه اعدا
کند گریه خواهر تو به هر شب //
شده محمل، جای روضه ی زینب
تو ای سوره ی پاره در بر زینب // مزن دست و پا در برابر زینب
به شهر شام در هجوم نظر ها // کند خنده دشمنت به غم ما
زند سیلی دشمنت به رخ من // دلم خون است از جسارت دشمن
حسین جان ای آبروی دو عالم // نگین سلیمان به حلقه خاتم
#سبک_حسین_جان_ای_آبروی_دوعالم
.
#روضه و مناجات جانسوز #کوفه و #اسارت خاندان آل الله _
استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..."
عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله ...
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...."
آی حسین ......
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....
هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....
بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ...
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ...
سلام و تسلیت خالصانه ما را اصاعه به محضر نورانیش برسان
اصاعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده
به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....
👇