.
🏴 #رسول_الله
#حاج_محمود_کریمی 🎤
⚜ السلام علیک رسول الله ⚜
ای دل دیوانه راهی باز کن
تا مدینه یک نفس پرواز کن
گوش کن آواز جبریل امین
الرحیل ای رحمت للعالمین
واویلا از دل زهرا
وقت رفتن آمده ای پیک حق
حق تو را خواند بگو لبیک حق
مصطفی آماده ی جان دادن است
بهر زهرا هجر او جان کندن است
چشم پیغمبر به سختی باز شد
باز آن چشمان هستی ساز شد
رو به سوی حضرت زهرا نمود
گریه کرد و لعل لب را وا نمود
واویلا از دل زهرا
که ای تمام شادی دل فاطمه
مایه ی آبادی دل فاطمه
میروم ای نور دیده دخترم
روز تنهایی رسیده دخترم
دیده اش گریان و دل سوزان ولی
فاطمه جان تو و جان علی
گفت باید حامی حیدر شوی
پیش مرگ او به پشت در شوی
آن زمان که دست حیدر بسته شد
از غریبی قلب عالم خسته شد
تو پی یاری او اقدام کن
خویش را قربانی اسلام کن
ای میان شعله ها یار علی
فاطمه جان ای علمدار علی
دست از یاری حیدر بر ندار
با نگاهت بر دلش مرحم گذار
فاطمه با ناله و سوز جگر
گفت که ای جانم به قربانت پدر
گر چه نبود با غمت سویی به چشم
لیک بابا هر چه میگویی به چشم
فکر دوری از تو داغی مشکل است
آنچه دور از تو نمی گردد دل است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
مداحی آنلاین - ای دل دیوانه راهی باز کن - محمود کریمی.mp3
2.09M
2. ای رضا جان 94.mp3
5.81M
#شهادت_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول :
#زمینه
( ای رضا جان ،
رضا جان ، رضا جان ) تکرار
ای نمایانگر داغ زهرا
ای گل پرپر باغ زهرا
ای نمایانگر داغ زهرا
آبرویی تو بر خاک ایران
( ای رضا جان ،
رضا جان ، رضا جان ) تکرار
#بند_دوم
ای که چون مادرت شد غم تو
بی پناهی شده همدم تو
درغریبی به دورازمدینه
پاره شد قلبت از زهر کینه
یاد جدت حسین و شهیدان
( ای رضا جان ،
رضا جان ، رضا جان ) تکرار
#بند_سوم
تشنه لب گر به غربت دهی جان
جان دهی بر سر عهد و پیمان
چونکه معصومه چون اهل قم شد
جانش آمد ز داغ تو برلب
کربلای تو باشد خراسان
( ای رضا جان ،
رضا جان ، رضا جان ) تکرار
#بند_چهارم
ای تو هم کُنیه هم نام حیدر
برده ای ارثِ غربت ز مادر
با همه این شُکوه و جلالت
گرغریبی و دورازعیالت
باعث افتخاری به ایران
( ای رضا جان ،
رضا جان ، رضا جان ) تکرار
6. خوشم از رعایای 94.mp3
10.51M
#مدح_حضرت_امام_رضا
( علیه السلا م )
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدر_زاده
قسمت اول : شعرخوانی
خوشم از رعایای شمس الشموسم
گرفتار عشق انیسَ النفوسم
کجا بی پناهم در این وادیِ عشق
پناهنده ی لطفِ سلطان طوسم
اگر بدترین بنده باشم که هستم
میان حریمش ، سراپا خلوصم
شفا میدهد خاکِ روی لبانم
اگر خاکِ صحن رضا را ببوسم
دهان وا نکردم به مدح بزرگی
فقط حرف سلطان بوَد بر لبانم
امیر عطوفم سلامٌ علیکم
امام رئوفم سلامٌ علیکم
آقا جان :
چه خوب است
پشت و پناهم تو هستی
همیشه فقط تکیه گاهم تو هستی
اگر رو سپیدم غلام تو هستم
امیدم اگر رو سیاهم تو هستی
چه پیوند خوبی است بین من و تو
منم رعیت و پادشاهم تو هستی
خودت تا به مشهد دلم را کِشاندی
غبار دلم را به لطفت تکاندی
به این دل که پر زد سویت عاشقانه
بده گوشه ای از حرم آشیانه
رضاجان ، رضاجان ،
رضاجان ، رضاجان
شده ذکر تسبیح مان ، دانه دانه
نوای مرا میخری از کرامت
میان نواهای نقاره خانه
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی
به همت جواد افشانی
3. این رضا کیست.mp3
6.11M
#شهادت_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
این رضا کیست که عالَم
همه خشنود از اوست (2)
این رضا کیست که بر
دردِ دلِ خلق دواست (2)
ای ضعیفی که تو را
پُشت و پناهی نبود (2)
شو پناهنده به شاهی
که مُعینَ الضعفاست (2)
ساکن کوی رضا باش
که این ابرِ کرم (2)
سایه ی رحمتِ او
بر سرِ سلطان و گداست (2)
شاعر: #دکتر_قاسم_رسا
ای امامی که به جسمِ
همه جان می بخشی
به گدایان درت ،
مُلک جهان می بخشی
بس که ابر کَرمت ،
بارشِ رحمت دارد
هر چه خواهند ز تو
بهتر از آن می بخشی
قطره ای گر که کند
روی به این بحر کرم
تو به او دامنی از
دُرِ گِران می بخشی
گر کریمان به گدایان
همه گُل می بخشند
تو به خارِ درِ خود
باغ جنان می بخشی
چشم بر دَرگه مِهر و
کَرمت دوخته ایم
ای که بر آهوی صحرا
تو امان می بخشی
نِگهم چون که فِتد
بر درِ این باغ بهشت
به منِ سوخته جان
اشکِ روان می بخشی
(اباالحسن یا رضا ) تکرار
گر چه من نیستم آن
گونه که تو خواسته ای
هر چه از تو طلبم
باز همان می بخشی
بس که ابر کَرمت ،
بارشِ رحمت دارد
هر چه خواهند ز تو
بهتر از آن می بخشی
بر مشامم می رسد ،
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل ،
قبر شهید کربلا
من غم و مِهر حسین ،
با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم ،
دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم ،
یک قطره از عطر حسینی
سبقت از مُشک و گلاب و ،
نافه و عنبر گرفتم
شاعر:
#مرحوم_حاج_مرشد_چلویی
.
Shab05Moharram1393[02].mp3
9.4M
#زمزمه
#امام_حسن
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام تو مدینه اس ولی حرم نداره
غریب اونیه که همدم اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه
حسن همهی دار و ندارش حسینه
حسن همهی صبر و قرارش حسینه
حسن سایهش همیشه رو سر داداشه
حسن نمیشه که تو کربلا نباشه
حسن نمیتونه دیگه آروم بشینه
اگه حسینشو نقش زمین ببینه
دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه
ولی روزی مثه روز حسین نمیشه
غریب اونیه که سر به بدن نداره
آقام رو زمینه ولی کفن نداره
شاعر: محمد مهدی سیار
.
#شهادت_امام_رضا
🏴 #زمینه یا #شور جدید روضه ای شهادت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا
#زمینه_امام_رضا_ع
#شور_امام_رضا_ع
#سلام_آقا_جون
🏴بند اول
سلام آقا جون
من گداتم یه دوره گردم
اومدم تا دورت بگردم
تو میدونی که چیه دردم
به همه گفتم
تو رئوفی هوامو داری
واسه من تو دارونداری
قرار قلب بی قراری
آخه من آقا،کسی رو غیر تو ندارم
آخه من آقا،غیر صحنت کجارو دارم
آخه من آقا،به کی غیر تو رو بیارم
آخه تو آقا،با اینکه از من بدی دیدی
ولی با اینحال،همیشه حرفامو شنیدی
حاجتم رو زود،قبل اینکه بگم تو میدی
مولا،یا علی موسی الرضا
🏴بند دوم
میونِ حجره
میزنه دست و پا رضا و
پاره ی قلب مصطفی و
از جوادش میشه جدا و
داره میسوزه
از آتیش زهر جفا و
میکُنه مادر و صدا و
غم و غصش بی انتها و...
داره میسوزه،میرسه امشب به مرادش
داره میسوزه،اباصلت میرسه به دادش
داره میسوزه،چشم به راهِ بیاد جوادش
داره میسوزه،چه غریبونه میکِشه آه
داره میسوزه،رو لباش جونه میکِشه آه
داره میسوزه،روضه میخونه میکِشه آه
ای وای،امون از این غریبی
🏴بند سوم
عباشو رو سر
میکِشه دیگه جون نداره
درد آقا درمون نداره
میاد اما توون نداره
نفسش رفته
لخته ی خون روی لباشه
نمیتونه که دیگه پاشه
شهر مشهد کرببلاشه
داره میسوزه،آقا از زهر همه وجودش
داره میسوزه،معلومه از روی کبودش
داره میسوزه،آقامون کل تار و پودش
داره میسوزه،داره میسوزه میره از حال
داره میسوزه،یاد جدش حسین تو گودال
داره میسوزه،به یاد اون پیکر پامال
ای وای،امون از این غریبی
۱۳۹۹/۷/۱۳
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#سینه_زنی #امام_حسین و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
_
حسین جان ..
به یادِ لبت یک شبم خوابِ راحت نداشتم
شبی که می رفتم واسه ت کاسۀ آب میزاشتم
واویلا ...
حسین جان ..
تو بودی و گودال و ریگ تنت گیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیرِ نیزه
واویلا ...
صدا میزدم مادرت رو ، یا مظلوم
نشون میدادم حنجره ات رو ، یا مظلوم
صدا میزدم مادرت رو ، ای بی کس
به دامن بگیره سرت رو ، یا مظلوم
حسین جان .. حسین جان ..
به صحرا ..
سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو
واویلا ...
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_حسینی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
#سینه_زنی
#اربعین
👇
#دودمه های شهادت آقا #رسول_الله ( ص) و #امام_حسن و #امام_رضا (ع)
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا
آه و صد واویلتا....
گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا
آه و صد واویلتا......
رحلت جانسوز ختم الانبیا ... فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی ... فاطمه صاحب عزا
می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم.....
می رود از دار دنیا رحمة للعالمین فاطمه شد دل غمین...
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین .. فاطمه شد دل غمین
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است
ماتم پیغمبر است....
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است
ماتم پیغمبر است...
--------------------------------
فاطمه امشب سه جا گیسو پریشان می کند
ناله و آه و فغان بهر عزیزان می کند
یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
بر سر قبر پدر با ناله های آتشین
شکوه از جور وجفای قوم عدوان می کند
یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
آتش زد تا عدو از کین به درب خانه اش
درد دل باتربت ختم رسولان می کند
یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
شرح حال محسن و پهلو و بازو با پدر
دختر خیر البشر با قلب سوزان می کند
گاه از بهر پدر نالد گهی بهر پسر
گاه روی خود سوی شاه خراسان می کند
از برای غربت فرزند دلبندش رضا
جامه ماتم ببر باآه و افغان می کند
یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
در کنار قبر بی شمع وچراغ مجتبی
جامه غم چاک چاک اندر گریبان می کند
گریه بر مسمومی ومظلمومی فرزند خود
دخترم ختم رُسل امشب فراوان می کند
چون سرش را در بدن بیند تنش را بی کفن
یاد جسم بی کس شاه شهیدان می کند
یا بُنی یا حسن،یاغریب موسی الرضا
#رسول_الله #امام_حسن #امام_رضا
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام
قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .
این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست
قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست
سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور
زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست
🆔 📚📚منبر متنی
🔴موضوع: عرفان حسینی7
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
🍂زمــزمــــه🍂
🥀شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)🥀
🎶سبک: ســـلام آقا....
سلام آقا. عزیز حضرت زهرا
حسن جانم. فدای غربتت آقا
حسن جانم
رو اسم تو . دارن سینه زنا غیرت
بااسم تو . بهم میریزه هرهیات
حسن جانم
حسن جانم . کی گفته بی کس و یاری
ببین آقا . توی دلها حرم داری
حسن جانم
همه میگن . توخیلی مادری هستی
پس از کوچه. یه عمره مشتت و بستی
حسن جانم
توی گوشت . صدای سیلی پیچیده
چی شد کوچه . چه تصویری چشات دیده
بایک سیلی . دوتا گوشواره افتاده
میگه مقتل. دوتایی تون و هل داده
حسن جانم
میگه مقتل . نمیدید چشمای مادر
میگه مقتل به دیوار خورده محکم سر
حسن جانم
یه کاری کرد. برای غیرتت بد شد
گذاشت نامرد. پاشو رو مادر و رد شد
حسن جانم
ببین حالا. یه تشتی روبروتونه
خون دلها. بجاتو روضه میخونه
حسن جانم
جگرپاره. بریز بیرون همه حرفات
میگن کوچه . چرا می لرزه دست و پات
حسن جانم
پیشه زینب . لبات غرقه به خون میشه
لب خونی . عذابه خواهرت میشه
حسن جانم
یه تشت اینجا.یه تشتم میبینه تو شام
یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام
حسن جانم
شراب میخورد. باچوبش روی لب میزد
شکست دندون . صدای فاطمه اومد
نبود عباس . ببینه محشری برپاست
یکی پاشد. زدخترها کنیزی خواست
حسن جانم
زمینه شهادت رسول الله ،بند دوم.mp3
524.8K
#بند_دوم همه ی خواهشم اینه
✍ به قلم: #علیرضا_عباس_بیگی
🔳 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 🔳
یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
شهادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام )
سبک (( سینه زنی ))
آهنگ (ارباب خوبم ماه عزاتو عشقه)
✍ حاج علی زلفی تبریزی
__
یوم غصه دی اشگ تر دیده دن الندی
مجتبی غمی ای خدا دیلده تازه لندی
قاره باشیمه باغلارام ماتم حسندی
یانام آغلارام هم حسن هم آقام حسینه
مولای خوبان یامجتبی حسن جان
شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار
_________________
مجتبی غمونده بوگون باش آچوبدی طاها
وای اوغول دیور عدنیده باغریقاندی زهرا
گه دیور بابا گه رضا گاهی وا حسینا
گوز یاشی توکور هم حسن هم آقام حسینه
مولای خوبان یا مجتبی حسن جان
شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار
_________________
زهر کین اثر ایتدجاقین دیل دوداقی یاندی
زینبیله باهم دوروب قول بویون دولاندی
باجی سویلدی جان حسن بو نجه فغاندی
آغلیوب یانوب هم حسن هم آقام حسینه
مولای خوبان یا مجتبی حسن جان
شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار
_________________
باجی گل اوتور دیلده وار چوخلی سوز و سازیم
همدم اول منه لطفیوه واردی چوخ نیازیم
کوچه دن دیوم تا سونه قلبیده گدازیم
گوشواره مادریم سندی باجی زینب
مولای خوبان یا مجتبی حسن جان
شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار
_________________
ظلم ثانیدن فاطمه قوش کیمی سیخلدی
ضرب سیلی اولدی سبب تا یره یخلدی
هم یوزی یانیب هم باجی چاره سی کسیلدی
باغریم اول زماندان قانا دوندی باجی زینب
مولای خوبان یا مجتبی حسن جان
شاه شهیدان درد آشنا حسین جان (۲) بار
_________________
درد کوچه زینب بو زاری دیله گتوردی
وار یادیمدا زهرا کریخدی یولی ایتردی
گه بیرآز گلوب یول گهی بیر دایاندی دوردی
وامصیبتا دیلده سسلندی باجی زینب
زینب بهار عمریم خزانه دوندی
کوچه غموندن قدیم کمانه دوندی (۲) بار
_________________
یاحسن نظر قیل آقا ( زلفی )حقیره
غصه لر اسیری همی درده دستگیره
رسمیدور کریم ایلیر مرحمت فقیره
سن بویورسان هر درد آساندی باجی زینب
زینب بهار عمریم خزانه دوندی
کوچه غموندن قدیم کمانه دوندی (۲) بار
ای بال و پریم زینب نور بصریم زینب
بیر طشت ائله آماده یاندی جیگریم زینب
جان غصّه چکن قارداش مظلومِ وطن قارداش
ائدی سنی کیم مسموم ایوای حسن قارداش
باجی اورگیم یاندی بیر پارچا دوداخ گاندی
دور یاتما گوزوم قربان گَل موسم هجراندی
یورما اوزووی قارداش ده هر سوزوی قارداش
صبر ائیله حسین گلسین یومّا گوزوی قارداش
سیل گوز یاشین آی باجی گور قارداشین آی باجی
تابوتوما اُخ دَیسه آچما باشین آی باجی
ای وای نه ددین قارداش آخ زینب ئولیدی کاش
﷽🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
4_5940673114558957362.mp3
4.09M
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
وای از غریبی میباره چشمام.mp3
1.77M
#بند_دوم وای از غریبی میباره چشمام
✍ به قلم: #علیرضا_عباس_بیگی
چرا نشستی با تو ام ای دل.mp3
1.56M
#بند_اول چرا نشستی با تو ام ای دل
✍ به قلم: #سید_ناصر_اسماعیل_نسب
7032400_976.mp3
6.63M
🍁چشمای مرتضی ابر بهاره
🍁ازچشم فاطمه لاله میباره
حاج ،#محمود کریمی
🥀رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه وآله🥀
4_5780855311300561469.mp3
638.9K
#بند_اول چی اومده سرت بابا
✍ به قلم: #سید_ناصر_اسماعیل_نسب
#مقتل_امام_حسن
زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد.آن حضرت برادرش حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به او گفت:
"یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ_اى برادر!به زودى از تو جدا میشوم و به دیدار پروردگار خود نائل میگردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد،می دانم چه كسى این جفا را بر من كرده و این ظلم از كجا سرچشمه گرفته، من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم كرد.
ولی سوگند به حقى كه بر تو دارم از تو می خواهم که این پیش آمد و مرتكب آن را تعقیب مكن و منتظر قضای الهی درباره من باش.
فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ كَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا فَادْفِنِّی هُنَاكَ_
هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و كفن كن و بر تخته ای(تابوتی) گذارده،كنار مزار جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله ببر تا تجدید عهدى كنم.سپس مرا به سوی قبر جده ام فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمومنین) منتقل کن و در آنجا به خاك بسپار."
سپس فرمود:
"به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که میخواهى مرا در كنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم می آیند و مقابلتان می ایستند.اكنون به تو سفارش میكنم براى خاطر خدا سعى كن در پاى جنازه من،خونی ریخته نشود."
پس از آن درباره خانواده و فرزندانش و آنچه از او باقی می ماند به امام حسین(ع) وصیت کرد و نیز آنچه را که امیرالمومنین (ع)هنگام شهادت و انتقال امامت به امام حسن(ع)به او وصیت کرده بود به برادرش امام حسین(ع)وصیت نمود.
📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶_۱۷_۱۹
مدینه مثل مشهد نیست!
جایتان خالی مردم، مدینه امشب
جان ز داغ مجتبی، رسیده بر لب
امان
که قبرش بی گنبد است
که بی رفت و آمد است
کجا مثل مشهد است
خوشا دلی که این شبها، ز ره رسیده مهمان است
حرم پر از دم مولا، رضا جان است
«حسن، غریب مادر حسن
رضا، عزیز زهرا رضا»
نغمه پرداز: روحالله اسماعیلی
شاعر: رضا یزدانی
#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
کریم باشی و تنها و بی سپاه و غریب!
چه گویم از غمِ تو ، ای امامِ صبر و شکیب؟
شنیده ایم ز غربت، به خویش پیچیدی
ز ماجرای زمین خوردنی که تو دیدی
شبیهِ آنچه تو دیدی، کسی گمان نبرَد
خدا کند که کسی، مادرش زمین نخورد
به پیشِ چشم تو مادر ز خصم، سیلی خورد
ز دستِ دشمنِ دین، یاس رنگ نیلی خورد
شنیده ایم نگاهت به کوچه حیران ماند
از آن به بعد دو چشمت همیشه گریان ماند
نَه آن وقارِ عجیبِ ز خانه آمدنت
نَه این شکستِ غریبانۀ عصا شدنت
از آن زمان جگرت پاره پاره شد، اما
تو هیچ دَم نزدی از غمِ دلت آقا
دلت ز سودۀ الماس پاره پاره نشد
که قاتلِ تو بجز خونِ گوشواره نشد
در آن میانه به فکرت، حجابِ مادر بود
کبودیِ رُخِ او ، چون نقابِ مادر بود
همیشه خاطره ای تلخ، کرده اَت شاکی
هماره در نظرت ماند، چادرِ خاکی
دگر ندید علی، چهره ای ز محرمِ خویش
دگر نشد که شود، هم کلامِ همدمِ خویش
از آن به بعد همه ماجرا، نهانی ماند
و غربتِ تو به اذنِ خدا جهانی ماند
نَه هفت مرتبه زهرِ جفا ترا کُشته
هزار مرتبه درد و بلا ترا کُشته
تویی غریب و گرفتار، یا حسین شهید؟
تویی بدونِ علمدار، یا حسین شهید؟
غریب حسین، که همچون حسن ز دستش رفت
غریب حسین، که حتی کفن ز دستش رفت
#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
حاج محمود ژولی
جانِ عالم فدایِ پیغمبر..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
جانِ عالم فدایِ پیغمبر
بی نگاهش نبود طی طریق
شان او را نگفتهایم درست
وصفِ او را نخواندهایم دقیق
عالمی بی تلالو نورش
به ضلالت همیشه محکوم است
به فدایش که بین اُمت خویش
هم غریب است و هم که مظلوم است
عقل ما عاجز است از درکش
*مگه کسی میتونه پیامبرِ خدا رو توصیف کنه وقتی امیرالمومنین در وصفِ رسول خدا می فرماید أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ..*
عقل ما عاجز است از درکش
علت خلق کائنات است او
بی وجودش همیشه گمراهیم
چون که تنها ره نجات است او
کیست جز حضرت محمد (ص) که
در دل عرش قرة العین است
بین ذات خدا و حضرت او
فاصله کم ز قاب قوسین است
عمر چل سالۀ رسالت او
آیه در آیه مهربانی بود
گرچه بر خاک بود شصت و سه سال
اهل اینجا نه ، آسمانی بود
اوست آنکه در شب معراج
با خداوند همکلام شده است
بعد از ابلاغ روز عید غدیر
کار او با جهان تمام شده است
لحظۀ رفتن از علی میگفت
دین اسلام روح تازه گرفت
وقت وارد شدن به خانۀ او
ملک الموت هم اجازه گرفت
*فاطمه دید صدایِ دربِ خانه میاد ، درُ باز کرد به هیبتِ یه جوانِ عربی اجازه میدید وارد منزل بشم ، حضرتِ زهرا فرمودند خیر ، بابام حالِ خوبی ندارند کسی رو به ملاقات نمی پذیره .. وقتی اومد پیغمبر سوال کرد فاطمه جان کی بود در میزد؟.. وقتی عرضه داشت؛ پیغمبر فرمود این برادرم عزرائیلِ .. از کسی اذن نمیگیره اما به حرمت این خونه از تو اذن گرفته .. ملک الموت میخواد واردِ این خونه بشه اذن میگیره .. (قربونِ این دلایِ آماده ..) پیغمبرم هر موقع میخواست وارد بشه جلو در می ایستاد دستِ ادب به سینه میزاشت می فرمود السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ .. از فاطمه اجازه میگرفت وارد میشد .. آخ بمیرم چند روزِ دیگه نه تنها اجازه نگرفتن .. یه عده جمع شدن هیزم آوردن .. رحمتِ خدا به این ناله ها .. نه اینکه اجازه نگرفتن، در این خانه را با لگد باز کردن ..*
خانهای در مدینه که یک عمر
ملجا بی پناهی همه بود
داشت میرفت مصطفی اما
دل پریشان برای فاطمه بود
فاطمه، فاطمه همان که رسول
داشت بر دست او نوازشها
*نوشته اند خم میشد رسولِ خدا دستِ فاطمه ش رو بوسه میزد .. نه این که دستُ بالا بیاره خم میشد رسول خدا..*
حضرت مصطفی چهها میدید
در پس آن همه سفارشها
فاطمه ، آنکه نزد پیغمبر
هر زمان محترمتر از همه بود
چشم این شهر شاهد یک عمر
احترام نبی به فاطمه بود
چشم خود را که بست پیغمبر
فاجعه زود اتفاق افتاد
در دل امت رسول خدا
بذر نامردی و نفاق افتاد
مست قدرت شدند بعضی ها
باطل آمد برای حق پوشی
در فضای مدینه پاشیدند
گرد مسمومی از فراموشی
یادشان رفت -کمتر از یک روز-
آن همه گفتۀ پیمبر را
زودتر از تصور تاریخ
یادشان رفت حق حیدر را
اهل یثرب ، مهاجر و انصار
همگی خویش را نشان دادند
دست یاری علی به پیش آورد
در جوابش سری تکان دادند
فتنه پیچیده تر شد و آنگاه
نوبت غصب حق فاطمه شد
آمد از خانه او پی حقش
تا به مسجد رسید ، همهمه شد
خطبه ای خواند و حق خود را خواست
با روایات و تکیه بر آیات
شیر زن، مثل همسر شیرش
زیر بار ستم رود؟ هیهات!
آنچنان خطبه خواند آنجا که
دست تزویر عاقبت رو شد
سینۀ مسجد النبی آنروز
صحنۀ کارزار بانو شد
مِلک زهراست آسمان و زمین
او به یک باغ احتیاج نداشت
داشت با انحراف می جنگید
درد تحریف دین علاج نداشت
آمد آن روز که شقاوت را
به تماشای مردم آوردند
آمد آن روز که چهل نامرد
تیغ و شمشیر و هیزم آوردند
خانۀ وحی را نگاه کنید
کار او به کجا کشیده شده
این طرف فاطمه به پشت در و
آن طرف هیزمی که چیده شده
آمدند و به درب کوبیدند
خانه ای که پر است از حوری
لگد جمعیت به در می خورد
تا بگیرند بیعت زوری
در هیاهوی این همه ضربه
کفر، آیینه را شکستش داد
میخ میخواست ضربه ای بزند
لگدی یک بهانه دستش داد
آنقدر که فشار بر در بود
به حرارت رسیده بود تنش
همه گفتند محسنش می سوخت
من نوشتم که بیشتر حسنش
آنکه از چادرش ملک می ریخت
نور قدیسه بود در ذاتش
به کدامین گناه نا کرده
گیسوانش گرفته بود آتش
دست حق را به ریسمان بستند
دارد از خانه میرود مولا
فاطمه خواست تا که نگذارد
تازیانه گرفت دستش را
شاعر : #محمد_رسولی
#روضه