.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر_بیماری
#فاطمیه
#چارپاره
همراه با خاکستر پروانه ی خویش
شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه
دارد سیاهه می زند جبریل در عرش
رخت عزاداری به تن کرده است خانه
نایی برای دردِ دل کردن نداری
حتی برای گفت و گو هم ناتوانی
بار سفر بستی ولی وللهِ زود است...
حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی
هر روز یک رنگ اند این نامردمَردُم
مابین قومی سُست پیمان گیر کردم
دیگر به نجّار محل بی اعتمادم
میخ کج در را خودم تعمیر کردم
این پیرْهَنخالی است یا که پیکر توست
این که میان بستر تو خواب رفته؟!
حتی برای حیدرت تشخیص سخت است
آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته!
بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت...
ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟
آن گوشواری را که گفتی:"کوچه گُم شد"
امروز دیدم فاطمه..،دستِ حسن بود
با هر نفس آلاله می کاری عزیزم
پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا
این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را...
هر روز دستاست پر از خون است..،زهرا
طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته
داری علی را رو به قبله می گذاری
اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ...
حتّی توان ربنا خواندن نداری
در پشت در یک سوم از سادات کم شد
"با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد"
تو بار شیشه داشتی..،دیوار بو بُرد
ای کاش می شد زودتر "در" را خبر کرد
دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را
اسباب بازی اش نشان دادن ندارد
لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن
گهواره ی خالی تکان دادن ندارد
آهِ حسین از اشتها انداخت ما را
جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب
دلواپس تشنهلبت اصلاً نباشی
زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب
تو هستی و پیش نگاهت..،چکمهپوشی
پا روی عرشِ سینه ی او می گذارد
با پا به خشکی لب او می زند..،شمر
مانند قنفذ..،قاتلش رحمی ندارد
امروز میخی که به پهلویت فرو رفت
سرنیزهی فردای گودال است زهرا
آن گوشواری را که بین کوچه گم شد
آغاز غارت های خلخال است زهرا
#بردیا_محمدی✍
.............................................................
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_پردرد
#وداع
#مثنوی
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ....
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علی هم نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
#بردیا_محمدی
ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی
عالم بود در انتظارت کی میایی
خون شد دلم از. - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت
جانم فدای دردها و غصه هایت
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی
هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی
گره ز کار اهل عالم تو گشایی
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
از بهر دیدار تو مولا بیقرارم
سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
شیعه دگر تنها شده بی گل رویت
برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم
بر درد بی درمان من تنها طبیبم
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
بار دگر مولای من بر تو پناهم
حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم
خون شد دلم از - غم جدایی
غریب عالم - پس کی میایی
رضا یعقوبیان
#_مصیبت_زهرا
بانوی خانه ام از خانه میرود
امشب کبوترم از لانه میرود
من دل شکسته ام
تنها و خسته ام
از پا نشسته ام
زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو
(بگم از زبان اقای غریبمون امیرالمومنین )
از خانه میرود بود نبود من
شد چیده با لگد یاس کبود من
دیدم به چشم تر
چون مرغ بسته پر
افتاده پشت در
زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو
از آه سینه ام خاکسترم مکن
تنها منم ببین تنها ترم نکن
تنها و خسته ام
من دل شکسته ام
از پا نشسته ام
زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو
باغ دل مرا حاصل شرر زده
مهمان سینه ام گل میخ در زده
در کوچه های شهر
زهرا نشانه شد
افتادنم ز پا از تازیانه شد
زهرا مرو مرو زهرا مرو مرو
﷽
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : حاج سید مجید بنی فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
توی آسمون چشمات مادر
دل من می خواد کبوتر باشه
بهترین حس تو دنیا اینه
رو سرم سایه ی مادر باشه
تو قنوتای نمازت
اون نمازای نشسته
برا نوکرا دعا کن
با همون دست شکسته
میرسه روزی که
روزگار با دردای دلم بسازه
میرسه روزی که
پسرت بیاد برات حرم بسازه
نور دل طاها
انسیه الحورا
فاطمه الزهرا
تو دلم حس عجیبی دارم
اگه بارون چشام می باره.
آره اون چادری که خاکی شد
برا من عطر بهشتو داره
مثل بارون نگاهت
واسه این دل کویری
میشه اشکامو ببینی
میشه دستامو بگیری
به تو مدیونم من
شور عشق و راز رمز بندگی مو
به تو مدیونم من
همه لحظه لحظه های زندگی مو
ذکر لب مولا
زمزمه ی دریا
فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا
یادمه وقتی زمین افتادم
توخودت یاد دلم افتادی
آره دنیامو عوض کردی تو
راه عشقو تو نشونم دادی
اگه دلداده ی عشقم
اگه نوکر حسینم
تا همیشه زیر دِین
لطف مادر حسینم
به تومحتاجم من
به دل شکسته منم نگاه کن
به تومحتاجم من
شب جمعه کربلا برام دعا کن
جلوه ی اعطینا
مادر عاشورا
فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج حنیف طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
باید عشق و عاشقی تو اسمت خلاصه شه
یه مادر به بچه هاش همیشه حواسشه
تو سختی زندگی نگاه تو معجزه است
باید یا علی بگیم که وقت مبارزه است
ای آسمونی مادر، چهمهربونی مادر
کربلا شب جمعه، به یادمونی مادر
أُمّاه أُمّاه! من و ببر حرمِ ثارُالله...
همیشه قدیمیا میگفتن به این و اون
برا حل مشکلات حدیث کسا بخون
قلم مینویسه از مدینه باچشم خیس
مثل تو ولی شناس به تاریخِ شیعه نیس
ای فوق اِدراک مادر، نداره افلاک مادر
تویی تویی بانیِ حدیث لَولاک مادر
أُمّاه أُمّاه! من و ببر حرمِ ثارُالله...
برای شفاعتم قیامت میای تو با
دو دست بریده ی علمدار کربلا
دعا کن که قلبمو علی اکبری کنم
ببینم مُحرم و بازم نوکری کنم
همیشه گفتممادر، به پات میوفتم مادر
یه کاری کن چند وقته، حرم نرفتم مادر
أُمّاه أُمّاه! من و ببر حرمِ ثارُالله...
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چارقدت موند و گلهاي پرپرش، واي مادرم، اي واي مادر
بهشتمون رو سوزوندن آخرش، واي مادرم، اي واي مادر
حيرونه بابا از داغِ كوثرش، واي مادرم، اي واي مادر
هنوز نميدونه چي اومد سرش، واي مادرم، اي واي مادر
آه روزگارِ من
داره ميره مادرم از كنارِ من
آه روزگارِ من
گريه به زخمِ تنت شده كارِ من
آه روزگارِ من، روزگارِ من..
اي مادر! مرو مرو...
فكر خداحافظي با حيدري، واي مادرم، اي واي مادر
حالت كه بهتر شد روزِ آخري، واي مادرم، اي واي مادر
گوشه ي حجره ي تو ميشينمو، واي مادرم، اي واي مادر
لباساي سوخته رو مي بينمو، واي مادرم، اي واي مادر
آه روزِ ماتم شد، تو زمين خوردي از عُمرِ من كم شد
آه از همين حالا، روزگارِ زينبت ديگه درهم شد
آه روزگارِ من، روزگارِ من..
اي مادر! مرو مرو...
نگاه كن مادر حسينتو منم، واي مادرم، اي واي مادر
شنيدم كه آمده شد پيرهنم، واي مادرم، اي واي مادر
تو گريه به اين پيراهن ميكني، واي مادرم، اي واي مادر
وا عريان ميگي رو به من ميكني، واي مادرم، اي واي مادر
آه به گلويِ من
گريه ميكني همش رو به روي من
آه پيرهنو مادر!
مي برن كه ببرن آبرويِ من
آه روزگارِ من، روزگارِ من..
اي مادر! مرو مرو...
حسينِ من بي كَس ميشه كربلا، واي مادرم، اي واي مادر
پيرهنش دست به دس ميشه كربلا، واي مادرم، اي واي مادر
نيزه ميخوره از دشمن بي هوا، واي مادرم، اي واي مادر
پيشه چشم من ميزنه دست و پا، واي مادرم، اي واي مادر
آه روزگارِ من، تنت افتاده زخمي كنارِ من
آه روزگار من، بي سرِ من اي نيزه سوارِ من
روزگارِ من...
اي مادر! مرو مرو...