─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مرثیه😭
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
در آتـش نمـرودیان در داشـت می سـوخت
در بر دل سـوزان مادر داشـت می سـوخت
گلها هـراســان باغـبـان ســــر در گــــریبان
دربین آتش باغ کـوثر داشـت می سـوخت
با بانــگ یا بابا رســـــول الله زهـــــــــرا
جان علی قلـب پیمبـر داشــت می سوخت
چشم حسن می خواسـت بر آتـش زند آب
اما دلش ازسوی دیگر داشـت می سـوخت
ازشاخه ی خم گشته یک گل چیده میشد
در ،بر گل نشکفته پرپر داشت می سوخت
با گفتن فضـــــــه خـــذینــی فضــــه آمد
بانوی خودرا از زمین برداشت می سوخت
زهـــــرا میـان شعـله ها فـــــــریاد می زد
زینب در اه وای مـادر داشـت می سـوخت
حـــال و هـوای آســـمان خــاکـســتری بود
انگار از روح الامین پر داشـت می سوخت
در آخــرین ســـاعات عمــرش قطره قطره
مانند شمعی بین بسـتر داشت می سوخت
از درد پهلو زخـــم بازویـش نمی سوخت
تنها به مظلومی حیدر داشـت می سوخت
آمـــد ز یک شـــاعر بیادم ایـن دو مصـراع
وقت قرائت پای تا سر داشت می سوخت
"ما عشـق را پشــت در ایـن خــانه دیدیم
زهرا درآتش بود و حیدر داشت می سوخت" (۱)
شعر:حاج محمد نعیمی(قم المقدسه)
#پینوشت:
۱) این بیت از آقای حسن بیاتانی می باشد.
نوحه؛ چشمۀ نور.mp3
1.11M
#نوحه
#فاطمیه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«چشـــمۀ نور»
چشمۀ خیر و برکتی، بر همه عالم حجتی
بایتیمان همسفرهای،با ملائک همصحبتی
دو چشمم به شوق تو کوثر شد
لبم با ثنایـت معطــر شد
دلم تا حریمت کبوتر شد
(( یا زهرا،،، یا زهرا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر پیمبر هم مـادری، قوّتِ قلب حیدری
علت خلقِ عالمی، چشمۀ نوری، کوثری
ندارم غمـی در دلم دیگـر
که حس میشودسایهات بر سر
تو را تا صدا میزنم مادر
(( یا زهرا،،، یا زهرا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
سوزد از آهت سینهها، جاننثارت آیینهها
چادرت داردوصلهها،دست تو دارد پـینهها
مشامم پر از عطر نانِ توست
تمام دو عـالم از آنِ توست
خدا حافظ شیعیانِ توست
(( یا زهرا،،، یا زهرا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شاعر: #حسین_عباسپور
نوحه، یار حیدر.mp3
949.3K
#نوحه
#فاطمیه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«بنت رسول الله»
یاسین و نور و هل أتی زهرا
تفـســـــیر نـاب انــــمـا زهرا
او حجت بر حجج الله است
کـــــوثـر قــرآن خــــدا زهرا
ای مهــر و ماه عالم
بر زخم دلها مرهم
ای نور چشــم خاتم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هستی ز دلهـای همــــه آگاه
دشمــن به حبّ تو نـدارد راه
یا فاطمــــه انســـــیة الحورا
یا فاطمه بنــت رســــول الله
هــر ملک کـــه میآمد
بوسه بر دستت میزد
مولاتـی زهـــــــرا مدد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خـــیـر کثــــیر همـــۀ دنیـــــا
بانـــوی آب و مـــــــادر دریـا
ای صبح وظهر وشب نگاه تو
آرامـــــش همیشـــــــۀ مـــولا
شد دنیا با تو محشر
چادرت ســــــایۀ سر
یا زهــــــرا یار حیدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:علی پورزمان
4_5816820929350602613.mp3
1.53M
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اول
خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت - به معــاویـه نوشت
از میخ و پهلوی مادرِ بهشت
((خودش نوشت -خود قاتلش نوشت))
کاری کردم
با تازیونه / دستش بیفته / در کمی واشه
کاری کردم
پشت در اُفتاد/یه جوری زدم /نتونه پاشه
کاری کردم
تا آخر عمر / این صحنه یاد / مرتضی باشه
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
خودش زده - خود قاتلش زده
رفته و حالا تو و کوچه اومده
حسن نگفت - کی میدونه چی شده؟
روی چـــادر چـــرا جای لگـده؟
((خودش زده - خود قاتلش زده))
کاری کرده
هم چش زهرا/هم چش حسن/سیاهی میره
کاری کرده
برا پا شدن /بی بی از حسن / کمک میگیره
کاری کرده
کـــریم عالم / توو بچـگی از / زندگی سیره
شعر:عبدالله باقری
#غزل
#امام_زمان_عجلاللّه_تعالی_فرجه_الشریف
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گاهی خیال میکنم از مـن بریــدهای
جـایی دِگــَر نگارِ دِگــَـر برگـــزیدهای
گاهی خیال میکنم اِی ماهِ پشـتِ ابر
آلودگـیِ خـلوت ایــن بنـــده دیـدهای
گاهی خیال میکنم از من جـدا شدی
دیدی گـناهـکارم و پا پَس کشـیدهای
گاهی خیال میکنم ازجمعه خستهای
آنقـدر طعــمِ تلخ غــریبی چـشیدهای
گاهیخیالمیکنم از طاق نصـــرتِ،،،
این شهرِشَر تومیوهیِخِیرینَچیدهای
گاهی خیال میکنم از اشکِچشـمِمن
تنها نِفـاق و دردِ دورویی خــریدهای
گاهی خیال میکنم از گوشـهیِ بقیع
بغضــی برای ســینـهیِ من آفریدهای
گاهی خیال میکنم ازاین همه دروغ
تنها به فکر سیصــد ُو اَندی پدیدهای
گاهی خیــال میکنم از داغِ مــادرت
مثل حسـن چقــدر لبَت را گــَزیدهای
گاهی خــیال میکنـم هر وقت آمدی
اَجـری برایِ عاشقِ درخـون تـپیدهای
دور از خیال میشدم و میزنم صدا
هرجـا صدا زدم تو صـدایم شنیدهای
شعر:حسین ایمانی
56.5K
#نوحه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اجرا_استاد_علی_وطنی_ورامین
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(( زعرش خدا آید این زمزمه))(۲)
(( نــدای ســلامُ علی فاطــمه))(۲)
به روز قــــیامت قـــیامت کند
به سوی خداعرض حاجت کند
که از فاطمـیّــون شـفاعت کند
برای بهشـــت خــــــــدا فاطمه
عجـب حق او را ادا کــرده اند
عطا کـرده بود و جفا کرده اند
گلش را ز شـاخه جدا کرده اند
کشـــــید آه واغـــــربتا فاطمه
همان گل شد در جـوانی خزان
بُــــوَد داغ او بر دل باغــــبان
به دستش بُوَد اخـــتیار جـنان
کند شیــــــعیان را جدا فاطمه
ز سیلی به رویش نشـانه زدند
به پهلوی او درب خـانه زدند
به بازوی او تازیـــــانه زدند
به راه علی شـد فــــدا فاطـمه
به پشت در خـانه می زد نفس
که یا فضه مُردم به دادم برس
بیا مُحســنم پرکـشید از قفس
علی را نمی زد صـــــدا فاطمه
به قرآن ثناگــــو خـدایت شود
نبی گفـته جـــانم فدایت شود
علی شـــــمع بزم عـزایت شود
بگـــــیرد بــرایت عـــزا فاطمه
خدا خصلتی و پیمــبر سرشت
امینی چه در الغدیرش نوشـت (۱)
بُوَد فاطمـــــه آبـــروی بهشــت
کنــــد بر مُحــــبّان دعا فاطـمه
#شعر:محمد نعیمی (قم المقدسه)
#پی نوشت:
۱)__مرحوم علامه ی امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر .
AUD-20210805-WA0000.mp3
7.95M
یا زهرا🖤
ناحله الجسم یعنی
حامد زمانی
●♬می نویسیم اگر یا زهرا، کار داریم همه با زهرا
می نویسیم اگر یا زهرا، کار داریم همه با زهرا. 😭😭😭
می نویسیم هزاران دفعه
فاطمه، فاطمه، زهرا، زهرا♪●♬
وصف او را ز سر ناچاری
می نویسیم و الا زهرا، فاطمه بود، سراپا احمد
♪●♬مصطفی بود سراپا زهرا
هر کسی را که ز نسلش دیدیم
هر کسی را که ز نسلش دیدیم
حرمی داشته الا زهرا
😭😭😭
ناحلة الجسم یعنی
نحیف و دلشکسته میری
جوونی اما مادر پیری
بهونه سفر می گیری
😭😭😭
باکیة العین یعنی
بارون غصهها می باره
♪●♬چشای مادر ما تاره
دیگه علی شده بیچاره
منهدة الرکن یعنی
توون برات نمونده بانو
کی قلبتو سوزونده بانو
کی بالتو شکونده بانو
معصبة الراس یعنی
بستی سری رو که پر درده
رنگ رخ تو مادر زرده
تو کوچه کی جسارت کرده.
جوری لگد خوردی که
♪●♬نمی تونی بلند شی از جات
جای غلافه رو بازوهات
داری میری کنار بابات
هیچ کسی ای وای من
نگفت تو کوچه به اون کافر
نزن زن رو جلوی شوهر
بمیره زینبت، ای مادر
وای مادرم… وای مادرم
وای مادرم… وای مادرم😭😭
ناحلة الجسم یعنی
نحیف و دلشکسته میری
♪●♬جوونی اما مادر پیری
بهونه سفر می گیری
باکیة العین یعنی
بارون غصهها می باره♪●♬
چشای مادر ما تاره
♪●♬دیگه علی شده بیچاره
منهدة الرکن یعنی
توون برات نمونده بانو
کی قلبتو سوزونده بانو♪●♬
کی بالتو شکونده بانو
معصبة الراس یعنی
♪●♬بستی سری رو که پر درده
رنگ رخ تو مادر زرده
تو کوچه کی جسارت کرده♪●♬
جوری لگد خوردی که
نمی تونی بلند شی از جات
♪●♬جای غلافه رو بازوهات
داری میری کنار بابات
هیچ کسی ای وای من
نگفت تو کوچه به اون کافر
نزن😭😭😭😭
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زمینه، روزگار بیکسی.mp3
1.13M
#فاطمیه
#زمینه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« روزگار بیکسی »
فاطمه من موندم و اینهمه دلواپسی
آروم آروم میرســـه روزگار بیکسی
بارونی شـده چشــام زهرا،
صبر من سـر اومده امشب
باز بـرای تو دعــــا کـــردم،
با حسین و حسـن و زینب
زهــــرا بعـــد تـو بییاورم
بیتو بیکـس و غریبترم
((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در شده سینهزنت روز وشب با چشم تر
ســـر روی دیـوار غـــم تا ابد میذاره در
خونهمون میشه عزاخونه،
سـایهت از سرم اگه کم شه
میشکـنه قامـت یک خونه،
قامــت مـادر اگه خـــم شه
روی دوش مـــن بار غـمـــه
خســتهم بعد تو من از همه
((یا فاطمه نرو،،،یا فاطمه نرو،،،))(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:محمدرضا_رضایی
#رضا_یزدانی
#نغمهپرداز#محمدرضا_رضایی
.
📋 یه دختر شامی تو کوچه ها
#زمینه / #حضرت_رقیه (س)
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه دختر شامی تو کوچهها
یهو زمین خورد جلوی چشام
باباش زود اومد بغلش گرفت
وقتی صدا زد بابامو میخوام
پس چرا من که میخورم زمین
سنان میاد مشکلو حل کنه
پا نمیشم ایندفعه چون باید
بابام بیاد منو بغل کنه
اما...
بابا نیومد شمر اومد
بهم لگد زد گفت پاشو
یه عالمه حرف بد زد
دیگه نمیگم حرفاشو
"امون، ای دل / امون، ای دل"
بعد همون شبی که گم شدم
مرگمو از خدا میخوام همین
تقصیر من چی بود هلم دادن
از روی ناقه افتادم زمین
تنهایی خیلی ترسیدم ولی
یه فکری هی آرامشم میداد
عموم اگه بفهمه گم شدم
دنبالم هرجوری شده میاد
اما...
عمو نیومد زجر اومد
همون که دستش سنگینه
یه جوری محکم سیلی زد
دیگه چشام تار میبینه
"امون، ای دل / امون، ای دل"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_محرم
#حاج_ابوذر_بیوکافی 🎤
.👇
Shab2Fatemieh1-1401[03].mp3
4.49M
#زمینه_جدید1401
#فاطمیه
#حاج_میثم_مطیعی
بی تو چه کند مولا؟ یا فاطمه الزهرا!
افــــتاده علی از پا، یا فاطـمه الزهرا!
وقت ست که از رحمت،دستی زعلی گیری
افــــتاده ز پا مــولا، یا فاطمه الزهرا!
بعد از تو علی از پای افتاد و ز غم خو کرد
با خــــانه نشینیها، یا فاطمه الزهرا!
رفتی و علی بی تو بیت الحزنی دارد
پر ناله و پر غـــوغا، یا فاطمه الزهرا!
چومحرم رازی نیست، باچاه سخن گوید
تنهاســـت علی تــنها یا فاطمه الزهرا!
شب ها به مزار تو،میگرید ومیسوزد
چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمه الزهرا!
برخاک مزار تو،خون ریخت به جای اشک
از دیدهی خـــون پالا، یا فاطمه الزهرا!
بر خرمن جان او، چون شعله شرر میزد
میریخت چو آب اَسما،یا فاطمه الزهرا!
دامان علی از اشک پر کوکب و اختر شد
در آن شـب محنـــتزا، یا فاطمه الزهرا!
هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم
هم قـــــبر تو ناپیــدا، یا فاطــمه الزهرا!