#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید
آه در سایه بیایید تنش را نبرید
پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید
از روی سینهیِ او پیرهنش را نبرید
بگذارید که راحت بدهد جان زینب
هرچه کردند نسوزد دَمِ آخر که نشد
یا کمی کم بشود گریهیِ خواهر که نشد
یا به عباس نگوید غمِ معجر که نشد
یا نخواند نَفَسی روضهیِ حنجر که نشد
چه پریشان شده امروز ، پریشان زینب
بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی
رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی
تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی
یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی
زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب
یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند
دیر آمد سرِ گودال سرش را بُردند
با سرِ نیزهیِ سرخی پسرش را بُردند
زودتر از زن و بچه خبرش را بُردند
میدَودَ در وسطِ خیمهی سوزان زینب
یک طرف داشت سَنان باز سِنان را میزد
یک طرف حرمله هم پیر و جوان را میزد
همهی قافله را دخترکان را میزد
جای شلاق به تن چوبِ کمان را میزد
تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب
چه کند ، مادری از طفل نشان میخواد
کودکِ بی رَمَقی تکهیِ نان میخواهد
دختری آمده از عمه توان میخواهد
راه رفتن به رویِ آبله جان میخواهد
میرود تا برسد گوشهی ویران زینب...
شاعر: #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
من نگاهم نگاهِ بر راهم
ناله ام گریه های بی گاهم
حِق حق ام سرفه ام نفس زدنم
من بریده بریده ام آهم
بوی گودال می دهد دستم
تشنه ام روضه های جانکاهم
چشم نه سر نه جان را نه
آه تنها حسین می خواهم
حرم گرم و ساده ام پاشید
رفتی و خانواده ام پاشید
چشم ها تار می شود گاهی
درد بسیار می شود گاهی
درد پهلو چقدر طولانیست
سرفه خونبار می شود گاهی
روضه ای که سکینه هم نشنید
سرم آوار می شود گاهی
پیش ام البنین نشد گویم
حرف دشوار می شود گاهی
گرمی آفتاب یادم هست
التماس رباب یادم هست
شانه وقتی که خیزران بخورد
دست سخت است تا تکان بخورد
و از آن سخت تر به پیش رباب
ضربه ای طفلِ بی زبان بخورد
من صدایش شنیده ام از دور
تیر وقتی به استخوان بخورد
از همه سخت تر ولی این است
حنجر کوچکی سنان بخورد
حرمله خنده بی امان می زد
غالباً تیر بر نشان می زد
تا صدای برادرم نرسید
وای جز خنده تا حرم نرسید
ناله ام بند آمد از نفست
نفسم تا به حنجرم نرسید
بین گودالِ تو به داد من
هیچ کس غیر مادرم نرسید
گرچه خوردم کُتک به جانِ خودت
پنجه ای سمت معجرم نرسید
ناله ات بود خواهرم برگرد
جان تو جان دخترم برگرد
پسرت بود و بی مهابا زد
به لبت آب بود اما زد
تا صدای من و تو را ببُرد
چکمه پوشی به سینه ات پا زد
دید زخم است و جای سالم نیست
نیزه برداشت بین آنها زد
عرقش را گرفت با دستش
بعد از آن آستین که بالا زد
روضه ی پشت گردنت سخت است
خنجرش را درست آنجا زد
بعد او جوشن تو را کندند
رفت و پیراهن تو را کندند
شاعر: #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بود
پارهگریبان ، بی سر و سامان شدن بود
اول قرار ما دو تا قربان شدن بود
رفتی و سهم من بلاگردان شدن بود
یکسال و نیم آتشگرفتن سهم من بود
تقدیر پروانه از اول سوختن بود
یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم
با هر نخ پیراهن تو گریه کردم
خیلی برای کشتن تو گریه کردم
با خندههای دشمن تو گریه کردم
هرشب بدون تو هزاران شب گذشته
دیگر بیا آب از سر زینب گذشته
آخر مرا با غصّهی ایّام بردند
با خاطرات سیلی و دشنام بردند
بین همان شهری که بزم عام بردند
این آخر عمری مرا در شام بردند
پروانه ها خاکسترم را جمع کردند
از زیر سایه بسترم را جمع کردند
گفتم به عبدالله که یاد قَرَن کن
کمتر کنارم صحبت از باغ و چمن کن
این آخر عمری مرا رو به وطن کن
من را میان کهنه پیراهن کفن کن
با قاسم و عباسم و اکبر بیائید
من را بسوی کربلا تشییع نمائید
حالا دگر بال و پری دارم، ندارم
در آتشت خاکستری دارم، ندارم
من سایهی بالاسری دارم، ندارم
چیزی به جز چشم تری دارم، ندارم
آنقدر بین کوچهها بال و پرم سوخت
آنقدر بعد کربلا موی سرم سوخت
باور نخواهی کرد با اغیار رفتم
با چادر پاره سر بازار رفتم
خیلی میان کوچهها دشوار رفتم
با ناسزای تند نیزهدار رفتم
یادم نرفته دست بر پهلو گرفتم
با آستینم با چه وضعی رو گرفتم
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زندهزنده چال کردند
یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم
در گوشهی مقتل تو را گم کرده بودم
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمّامهی پیغمبرت دست کسی رفت
هم یادگار مادرت دست کسی رفت
هم روسریِ دخترت دست کسی رفت
هم خویش را پهلوی تو انداختم من
هم چادرم را روی تو انداختم من
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید
در آن غروب فدایش شدم قبول نکرد
اگر که قابلم اکنون مرا فدا ببرید
کمی زخون دل عمه رنگ بردارید
برای موی سفیدم کمی حنا ببرید
به خیمه سوختم اما دوباره می سوزم
در آفتاب اگر بستر مرا ببرید
کنار بستر من روضه ای بخوانید و
مرا میان همین اشک و گریه ها ببرید
همان که خون سرم پای نیزه اش می ریخت
مرا به دیدن خورشید نیزه ها ببرید
همان کسی که سرش زیر دست و پا افتاد
مرا به شِکوه از آن شام پر بلا ببرید
مرا لباس اسیری کفن کنید و سپس
حسین حسین بگویید و کربلا ببرید
شاعر: #رحمان_نوازنی
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_خلج
پائین تر از آنیم
ز بالا بنویسیم
یا این که بخواهیم
شما را بنویسیم
ما کوزه ی اندیشه ی مان
کمتر از آن است
تا این که بخواهیم
ز دریا بنویسیم
آن قدر به ما
وقت ملاقات ندادند
تا گوشه ی چشمی
ز تماشا بنویسیم
ما را
لُکنت محض آفریدند
تا مدح تو با
لهجه ی موسی بنویسیم
هر جا که حسین بن علی
حک شده باید
زیرش مددی زینب کبری
بنویسیم ...
از وسعت نوری بنویسیم
که تابید
ای نقطه ی تاریک
حوالی تو خورشید
بسیار شنیدیم
ولی کم ز تو گفتند
ناگفته زیاد است
اگر هم ز تو گفتند
بر روی زمین
از تو بگوییم چگونه
ای شیوه ی تفسیر تو
در عرش نمونه
لب باز کنی
هر چه نفس بند می آید
از حنجرت
آیات خداوند می آید
پیوند صمیمانه ی دریا
زده بر باد
آرامش آمیخته با لهجه فریاد
قول تو فصیح است
بدان گونه که زهرا
این غرش شیر است
همان گونه که مولا
دستی به درِ
قلعه ی خیبر زد و از جا
لا حول و لا قوة
ای وای مبادا...
ای کوفه به خاطر بسپار
این عظمت را
در دست اگر
تیغ دو صد مرد ندارد
بر پای اگر
از تاختنش گرد ندارد
پیشانی او پارچه زرد ندارد
این دختر مولاست
هم آورد ندارد
ای کوفه به خاطر بسپار
این عظمت را
گاهی که به ناگاه
گذر می کند از راه
با طرز وقاری
که برش کوه شود، کاه
خورشید فرا روی وی و
پشت سرش ماه
جز این نبود
منزلت دختر یک شاه
ای کوفه به خاطر بسپار
این عظمت را
ای کوفه چه زود
این همه از یاد تو پر زد
این لکه ی ننگ
از چه ز دامان تو سرزد
زینب که دمی
راهی بازار نمی شد
از معجر او
باد خبردار نمی شد
اکنون به چه جرم است وِ را
کوچه به کوچه...
دشنام، تماشا،
سر بر نیزه، چه و چه ...
2. به اذن صاحب علم.mp3
4.23M
#نوحه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#کربلایی_جواد_مقدم
به اِذن صاحب غم
به اِذن خالق غم
سپاه زینبیون ،
همه به سوی حرم ..
سرباز رهبرم ،
مست علیِ اکبرم
مُرید حضرت حیدرم
#یا_زینب
یاحیدر ، غُرشم
یک تنه خودِ ارتشم
تشنه ی خون داعشم
#یا_زینب
زینب تنها شه ؟
اصلا ممکن نیست
کسی که نیست سربازت
اصلا مؤمن نیست ...
جانم یا زینب
قسم به جان حرم
به پاسبانِ حرم
آرزومه بشم از ،
مدافعان حرم
والشمس والقمر
نبود فداییتون اگر
از حرم نبود اثر
#یا_زینب
دلتنگم که برم
بره توراه تو سرم
مثل شهیدای حرم
#یا_زینب
لبریز از شوقم
غمگین از دوری
گوشه نگاهی ، بی بی
تا کی رنجوری
زینب تنها شه ؟
اصلا ممکن نیست
کسی که نیست سربازت
اصلا مؤمن نیست ...
جانم یا زینب ...
2. شیعه دارد آبرو 94.mp3
5.59M
#نوحه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#کربلایی_حسین_پویانفر
شیعه دارد آبرو
زیرا دلش با زینب است
آبرو دار حقیقی
در دو دنیا زینب است
راه ما راه حسین و
مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار
مکتب ما زینب است
با وقار و با صلابت
کن صدایت را بلند
چون که رمز اقتدار ما
دم “یازینب” است
چشم او غیر حسین
ابن علی چیزی ندید
روشنی ما “رأیت الا جمیلا ”
زینب است
هاله ای از نور
دورش را همیشه میگرفت
آری آن مستوره ی
دور از تماشا زینب است
آنکه از حجب و حیا و
پاکی و شرم و عفاف
سایه اش را هم ندید
همسایه حتی زینب است
خم به ابرویش نیاورده است
درطوفان غم
آنکه صبر ازدست او
پشتش شده تا زینب است
آنکه باآن خطبه ی
غرای خود یکباره کرد
مردمان کوفه را
گریان و رسوا زینب است
حجت خلق خدا را
با وجودش حفظ کرد
آنکه با احیاگری اش
کرده غوغا زینب است
آن که عصر واقعه
با آن همه داغ عزیز
دشمنان را برد از رو
ماند برجا زینب است ...
شاعر:
#محمد_حسن_بیات_لو
1. پائین تر آز آنیم.mp3
9.4M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_خلج
پائین تر از آنیم
ز بالا بنویسیم ...
زیارت امین الله .m4a
6.54M
قرائت زیارت امین الله
کربلایی هادی صالحی
سازمان جهاد کشاورزی استان مرکزی
مدح و سرود مولا علی ع.m4a
19.68M
مدح و سرود حضرت علی ع
کربلایی هادی صالحی
سازمان جهاد کشاورزی استان مرکزی
زمزمه حضرت زینب س عقیله بنی هاشم
( بی بی زینب بی بی زینب)
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
وای امان از دل زینب
شده غم حاصل زینب
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
جان فدای نام زینب
که بود همیشه بر لب
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زینب ای تو بی قرینه
تویی بانوی مدینه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به علی تو نور عینی
خواهر و عشق حسینی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
تو همان زهرا سرشتی
ای که بانوی بهشتی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زین اب خواهر عشقی
تو که بانوی دمشقی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
خواهر و مام شهیدی
بس مصیبت ها کشیدی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زینب ای ام المصیبت
غم عالم شد نصیبت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
عمه صاحب زمانی
اسوه هر دو جهانی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
از جفا و بخل و کینه
غصه ها داری بسینه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیده ای ماتم مادر
هم مصیبت پیمبر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیده ای تو دست بسته
فرق بابا را شکسته
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دل پر ستاره دیدی
قلب پاره پاره دیدی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیده ای پیکر بی سر
روی نی راس برادر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
خورده ای توضرب سیلی
که شده روی تو نیلی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیده ای طشت طلا را
سر شاه کربلا را
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به فدای ناله هایت
سوزم از نای نوایت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
رنج راه کوفه و شام
طعنه و سنگ از روی بام
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
"ما رایت الا جمیلا"
گفته ای به پیش اعدا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
خطبه ی بلیغ و غرا
کرده دشمن تو رسوا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ما مدافع حریمت
دست ما لطف کریمت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کم ما و کرم تو
کعبه دل حرم تو
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
پیر دوران زنده بادا
یاد یاران زنده بادا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم
@navaye_asheghaan
تقدیم به عقیله بنی هاشم ع زینب کبرا س
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
کیست زینب تجلی زهرا
نور ایزد تلائ لوئ طاها
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
نورچشمان حیدر کرار
کیست زینب تجسم مولا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
همه عالم منور از نورش
نور یزدان ز روی او پیدا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
جلواتش هماره زهرایی
مظهر ذات ایزد یکتا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
در جلالش جلال لم یزلی
در جمالش جمال حق پیدا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
او فراتر ز مریم و هاجر
باعث فخر آدم و حوا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
الگوی صبر و استقامت شد
در نجابت چو مادرش زهرا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
خواهر و دختر امام به حق
مادر دو شهید کرب و بلا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
تالی فاطمه عقیلتنا
هست در شان زینب کبرا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
بعد مادر ببین که گردیده
در حیا او سرآمد زنها
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
مرتضی را بود ز پا تا سر
مصطفی را بود ز سر تا پا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
خطبه هایش چو حضرت حیدر
با صلابت بلیغ و هم غرا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
اوج طاعات او به مقتل بود
از نمازش به شام عاشورا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
زن مگو مرد روزگارست او
همچو شیر ژیان بر اعدا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
در توسل چه میتوان گفتن
که حسین گفته التماس دعا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
تو همان ذوالفقار مولائی
در بیان و خطابه شیوا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
نفس سینه تو یا حیدر
تپش قلب توست یا زهرا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
ای تمام حسین یا زینب
زینت دوش حضرت بابا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
توئی ام المصائب دوران
بس که دیدی مصیبت و غمها
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
فرق بشکسته پدر دیدن
داغ جد و مصیبت زهرا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
جگر پاره پاره ی حسنت
خون دل خوردن برادر را
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
سر ببریده بر روی نیزه
راس خونین شده به طشت طلا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
سیلی و روی نیلی طفلان
پای پر آبله به دشت بلا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
یک زن و این همه بلا دیدن
خیمه و قتلگاه واویلا
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
دیده و قلب او شده پر خون
"ناطق" از این مصائب عظما
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
غلامرضا محمودنژاد(ناطق) قم صلوات
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
در بسترم و در آتشِ خورشیدم
اندازهیِ عُمرِ نوح هم غَم دیدم
یک جمله فقط قصهیِ عُمرِ من شُد
آمد به سَرَم از آنچه میترسیدم
شاعر: #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
جا دارد اگر فلک کنون گریه کند
با زخم دل و سوز درون گریه کند
تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز
از بهر اسارت تو خون گریه کند
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
#دودمه
زینب ای نام آور اهل زمین و آسمان
عمه صاحب زمان (2)
خطبه هایت زلزله شد ریخت کاخ دشمنان
عمه صاحب زمان(2)
شاعر: #مجتبی_صمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#امام_زمان_عج_مناجات
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گره گشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
در کرببلا به دردها درمان داد
جان داد ولی جان به ره جانان داد
بر برگ گل لاله نوشتند به خون
از هجر حسین، زینب آخر جان داد
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
voice-changer-2023-02-04-21-36.mp3
752.5K
بنام خدا
🏴نوحه وفات حضرت زینب سلام الله علیها🏴
____________________
بند١
وقت جان دادن، بیاور، بسترم را زیرگَرما
که دَهَم جان،چون حسینم،درهوای داغِ صحرا
زِ ، یادَم کِی رود؟
مصیبت هایِ او
بسوزم هر زمان
من از جور عدو
حسین جانم حسین...
____________________
بند٢
کی رود از خاطر من، رنج و اندوهِ برادر؟
کی زیادم میرودآن،نیزه وشمشیر وخنجر؟
به هنگام وداع
دلم جا ماند و رفت
نوایِ بی کسی
به گوشم خواندورفت
حسین جانم حسین....
____________________
بند٣
دل من خون شدزداغِ قاسم وعباس واکبر(ع)
جگرم شدپُر زِداغِ آه وزاریهای اصغر(ع)
پریشان خاطرم
من از روزِ عَزا
بسوزم از غمِ
شهیدِ کربلا
حسین جانم حسین....
___________________
✍سیدهادی موسوی نوشاد
سبک ای صفای قلب زارم
#مسجدی
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
@navaye_asheghaan
4_532582747932227585.mp3
5.99M
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگرزینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا می ماند اگر زینب نبود
شاعر: قادر طهماسبی
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
4. دوباره باز.mp3
2.32M
#مناجات_با_خدا
سبک افتخاری ...
#حاج_امیر_عباسی
دوباره باز،آمدم شرمنده
از خطا آکنده
کن قبول از بنده
توبه اش را ...
گنه تیرِ ، سمّیِ غفلت را
سوی دل افکنده
کن قبول از بنده
توبه اش را ...
#ملودی_دوم
به لب ذکر و آوای منی
تو خدای منی
توبه ها بشکستم
غرق خجلت هستم
بشنو سوز آهم ، روسیاهم
#اوج
وای من ای وای من ،
که چه ها کردم
تو مرا بخشیدی و
من خطا کردم ...
#بازگشت
لیکن امشب آمدم ،
تا بگویم با غم
در گذر از جرمم
ای تو روح و جانم ،
مهربانم ...
#بند_دوم
اگرچه از ،
معصیت رُسوایم
غرق این دریایم
من گدای عشقِ ،کربلایم
خداوندا ،
ای علیّ اعلا
بشنو این آوایم
من گدای عشقِ ،کربلایم
غمینِ شاه بی کفنم ،
من به سینه زنم
با دو چشمان تر،
یاد داغ دلبر،
آن صفای دلها ، سبط طاها
آنکه دور از خانه و،
از وطن مانده
بین مقتل غرق خون ،
بی کفن مانده
ناله دارد مادرش ،
یوسف پیغمبر ،
یادگار حیدر،
ای غریب مادر،
شاه بی سر ...
شاعر :
#حاج_امیر_عباسی
1. آنکه یک عمر.mp3
4.18M
#مناجات_با_خدا
#حاج_منصور_ارضی
آنکه یک عمر زمین خورده منم
پایبند گُنه خویشتنم
پُر ِ لغو است کلام و سخنم
شده فرسوده ز عصیان بدنم
انَّ الِانسان لَفی خُسر منم
من که در چاهِ هوس افتادم
عمر و فرصت همه از کف دادم
غیر تو کس نکند امدادم
رحم کن بر من و بر ضعف تنم
انَّ الِانسان لَفی خُسر منم
من که از عمر گذشته خجلم
از عقب ماندگی خود کسلم
از هوس ها شده آلوده دلم
هان بر درگه تو داد زنم
انَّ الِانسان لَفی خُسر منم
تا به کی فرصت ماندن دارم
دِین مردم چو به گردن دارم
ترس از لحظه ی مردن دارم
این عیان است ز قبر و کفنم
انَّ الِانسان لَفی خُسر منم
من که خسران زده در دنیایم
غرق حسرت به صف عقبایم
گر نیاید به مدد مولایم
می شود در دل دوزخ وطنم
انَّ الِانسان لَفی خُسر منم
الهی العفو ...
3. منم بد منم بد.mp3
1.78M
#مناجات_با_خدا
#حاج_امیر_عباسی
منم بد ، منم بد
تو خوبی ، تو خوبی
منم عبد گنهکار
تو ستّار العُیوبی ...
ببین ، فرصت عمرم
گذشته به تباهی
الهی الهی...
تو و جود و کرامت
من و خواری و غفلت
تو و لطف و عنایت
من وشرم و خجالت
تو و خوبی و رحمت
من و روی ِ سیاهی
الهی الهی...
اگر چه همه ی عُمر
گنه شد هنر من
ولی دست نوازش
کشیدی به سر من
به درمانده اُمید و
به مسکین تو پناهی
الهی الهی...
کجا در ره تقوی
هم آهنگ تو بودم
ز رویت خجل هستم
که من ننگ تو بودم
ولی ناله زدم بر
گل فاطمه(س) گاهی
الهی الهی...
همان که به ره دین
غریبانه فدا شد
سرش از تن پاکش
لب تشنه جدا شد
سؤالم فقط این است
به چه جرم و گناهی
الهی الهی...
شاعر :
#حاج_امیر_عباسی