|⇦•توروضه ها دل خونه ی....
#سینه_زنی و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •
تو روضه ها دل خونه ی
رحمتُ لِلعالمینِ، الحَمدُالِلّه
تو هر نفس ذِکرم فقط
یا امیرالمومنینِ، اَلحَمدُالِلّه
با یادِ مولا روز و شب در عبادتم
با یادِ مولا همیشه توی جَنَّتم
«فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّه»
یا مولا، یا مولا، یا امیرالمؤمنین...
ای دل ببین روشن شده
عالمی به نورِ مولا اَلحَمدُالِلّه
شد خونه ی مولای ما
روشن از نگاهِ زهرا اَلحَمدُالِلّه
این خانواده همه نور هدایتند
این خانواده آبروی قیامتند
«فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّه»
یا مولا، یا مولا، یا امیرالمؤمنین...
خوب میدونم هر چی دارم
صدقه سرِ حسینِ اَلحَمدُالِلّه
این خونه و این زندگی
نذرِ خواهرِ حسینِ اَلحَمدُالِلّه
با اشکِ روضه تو دلم کربلا بپاست
این اشکِ جاری، چشمه ی رحمتِ خداست
«فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ»
کربلایی رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
چون خضاب خون کشیدند آن گل گلزار را
جلوه همرنگ خزان دادند آن رخسار را
تیغ عصیان شد عمود و بر سر حیدر نشست
برد تا پیش خدا آن حجت دادار را
در میان درد و زخمِ تیغ با خود یاد کرد
همسری پهلو شکسته ، زخمی مسمار را
گفت زهرا جان سپردم در همان روزی که من
دید چشمم خون رنگین تو بر دیوار را
میشود هر درد را از یاد و خاطر پاک کرد
جز به درد جانگداز هجر روی یار را
فاطمه شمشیر ها بر پیکرم کاری نبود
داغ تو از پای افکند حیدر کرار را
هر بلا با جان خریدم از ازل یا فاطمه
تا بلا هرگز نگیرد دامن ابرار را
کاش میشد درد عالم را به جان گیرم ولی
دیده ی زینب نبیند کوچه و بازار را
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
ای تیغ علاج رنج و دردم بودی
پایان زمان غصه و غم بودی
هر چند شکافتی سرم را امشب
بر درد فراق یار مرهم بودی
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
14010201eheyat-salahshor-zamine.mp3
2.71M
کربلایی رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
بنام خدا
#حـدیـثی_از_نـهـج_الفـصـاحـه
در قالب شعر
کرده فرمایش رسول انس و جان
ختم مرسل خاتم پیغمبران
گر بخواهید اجـرتان کامل شود
لطف حق بر حــالتان شـامل شود
یا بخواهیـد فضل تان گردد فزون
پنج صفت را کن ز ذات خود برون
هر کدام از این صــفات نا روا
می کند باطل عــبادات تو را
روزه ات را می نمـاید کم فروغ
بر زبانت گــر شود جاری دروغ
نیست سخــن چینی و نـمامی نکو
میزند صـدمه چو غیبت بر وضو
گر کنـیم بر روی نامحرم نگاه
حاصل اعــمال ما گـردد تباه
دیده و دل را نکو باید کنیم
پاک و طاهـر سوی خــالق رو کنیم
می زنـد بر طاعت و روزه گزند
گر قســم باشد دروغ و ناپـسند
گر نباشیــم با احـادیث آشـنا
حاصـل اعــمال ما گـردد فنا
🖊شعر:مسلم فرتوت فاخر
📚نهج الفصاحه حدیث ۱۴۵۹
@navaye_asheghaan
|⇦•بی همنفس آقای کوفه ....
#قسمت_پایانی روضهوتوسل به امیرالمؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدراجراشده#شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*دو صدا شنیده شد، اول صدای علی بود، صدا زد: "فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه..."صدای جبرئیل ازآسمان بلند شد: "تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْفَصَمَتْ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى، قُتِلَ الوَصِیُّ الْمُصْطَفَی..." علی رو کشتند.
این ندا در گوش زینب موند. یه جای دیگه صدای منادی رو از آسمان شنید وقتی عصر عاشورا آسمان تیره و تار شد منادی صدا زد:"اَلا یا أهلَ الْعَالَم! قُتِلَ الحُسَین بِکربلاءعَطْشانا"
امام باقر فرمود:"وَ قَد قُتِلَ باللسَّیفِ والسَّنانِ والحَجارَةِ وَالعَصا..." پسر امیرالمؤمنین، حسين رو کشتند... یکی نیزه می زد، یکی شمشیر می زد، یکی سنگ میزد، پیرمردهاي ناتوان هم حتی با عصا می زدند...*
*دلم میخواد بیام نجف، آماده بشم برا پیاده روی بعد از زیارت پدرت..*
پشت سر مرقد مولا
روبه رو جاده و صحرا
بدرقه با خودِ حیدر
پیشِ رو حضرت زهرا
*یا زهرا! به حق دو لحظه امشب برای ما دست به آسمون بلند کن. بحق اون لحظه ای که پسرِ اُم البنین بالای اسب، به چپ و راست متمایل میشد...دست در بدن نداشت...یک وقت با عمود آهن به سرش زدند...
و بحق اون لحظه ای که صدای مبارکت از کنارِ گودی قتلگاه شنیده شد:"بُنیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مَنَ المَاءِ مَنَعوکَ..."*
بگو، یاحسین، یا حسین گوی بلند لال نمیره....شب اول قبر زبانش باز باشه...
شهادت بده..." اللّه رَبّی و مُحمد نَبیی والِاسلامُ دینی و القُرآنُ کِتابی و الکَعبةُ قَبلَتی و علیًّ المُرتضی امامی و الحَسن امامی والحُسین امامی...."
@navaye_asheghaan
14010131eheyat-motiee-roze.mp3
4.65M
|⇦•بی همنفس آقای کوفه ....
#روضه و توسل به امیرالمؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده #شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من عاشقۍ را
از خُدا ياد گرفتم
همان لحظہڪہ گفت:
صدباراگر توبہ شڪستۍ بازآ...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
#نوحه واحد یا سنگین شب ۱۹
علی حاجت روا شد
کوفه غرق عزا شد
صورت مولا غرق خونه ، ای وای
مسجد کوفه روضه خونه ، ای وای
دخترش دل پریشونه ، ای وای
یاعلی حیدر مظلوم ، مولا (۳)
ببین که از غم ، زینب
جونش رسیده بر لب
الهی زینبت بمیره ، بابا
عزا برای تو نگیره ، بابا
دلم دیگه ز دنیا سیره، بابا
یا علی حیدر مظلوم ، مولا
خدا دلم گرفته
نوای غم گرفته
الهی بودم تو سرای، حیدر
کفتر ایوون طلای حیدر
تا بزنم پر به هوای حیدر
یاعلی حیدر مظلوم ، مولا
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
@navaye_asheghaan
السَّلامُ عَلَیکَ یا أَمِیرِالْمُؤْمنین
السَّلاَمُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّه وَ خَلِيلِ النُّبُوَّةِ وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ، السَّلاَمُ عَلَى يَعْسُوبِ الْإِيمَانِ وَ مِيزَانِ الْأَعْمَالِ ..."
شبِ ضربت خوردن مولامونه...ای مولای مهربونم، همه ما رو به تو میشناسند یاامیرالمؤمنین... دلم برای حرمت تنگ شده.. دلم میخواد یه نجفی بیام بگم: آقا! سلام، دارم پیاده میرم کربلا...
عجب شبی است، شب قدره، شب ضربت خوردنِ امیرالمومنین، شب زیارت مخصوص امام حسین هم هست..
ای اباالایتام! ای پدر یتیمان! ما هم امشب توي خونه ات پناهنده شدیم، یا علی...*
یک مرد تنهای خمیده، از دیگران طعنه شنیده
داغ غریبی را چشیده، یک عمر بیخوابی کشیده
دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده
*آخه مثل امشبی وقتی مولا ضربت خورد، آقا رو بردند صحن مسجد کوفه، امیرالمؤمنین از حال رفته بود، امام حسن سر بابا رو به دامن گذاشت، گریه می کرد. اينقدر از آقای ما خون رفته بود، بی رمق شده بود. قطرات اشکِ حسن بن علی، روی صورت بابا میریخت. امیرالمؤمنین چشما رو باز کردفرمود: پسرم چرا گریه میکنی؟ فرمود: پدر! کمرم شکست... فرمود: گریه نکن! این مادرت زهراست که به استقبال علی اومده، این حمزهٔ سیدالشهداست، این جَدّت رسول خداست...برا علی غصه نخور...*
در شهر محنتزای کوفه
شبگرد خسته پای کوفه
بی همنفس آقای کوفه
این رهبرِ تنهای کوفه
رد میشود از خوابِ شُومِ
بی خیالیهای کوفه
*وقتی اومد مسجد، رفت بالای مأذنه قبل از اذان یک نگاهی به افق کرد. فرمود:ای افق کوفه! نشد تو طلوع کنی چشم علی در خواب باشه بعد اذان گفت. وارد مسجد شد، اون ملعون ازل و ابد رو دید که به روخوابیده، دستور خواب داد فرمود:این جوری نخواب، این خواب شیاطینه. بعد فرمود:قصدی در سر داری، شمشیری زیر لباس پنهان کردی که از اثر این ضربه آسمون رو میخواد به زمین بیاره...*
سی سال اشکِ بی تبسم
سی سال دردِ مرقدی گم
سی سال تنها بینِ مردم
سی سال خونِ دل، تلاطم
سی سال بی زهرا نخورده
آب خوش با نانِ گندم
*زهرای من رفتی، نديدي جواب سلام علی رو هم نمی دادند.
روایت داريم، هم شیعه و هم سنی نقل کردند:"وَ کانَ لِعَلیٌ مِنَ النّاسَ وَجهُ حیاتَ فاطمه" تا زهرا زنده بود علی بین مردم آبرویی داشت. "فلَمّا تُوُفّیَت اِسْتَنکَرَ علیٌّ وُجوهَ النّاس"وقتی بی بی از دنیا رفت، نه مردم علی رو میخواستند نه دیگه علی میلی داشت بین مردم باشه...*
این مظهرِ عشق و عبادت
شبها به گریه کرده عادت
مردِ میاندار رشادت
بسته کمر بهر شهادت
یا فاطمه یا فاطمه گویان
رود سویِ سعادت
با مردم از فردایشان گفت
از قصه ی آخر زمان گفت
از راه های آسمان گفت
حرف خدا را بی امان گفت
آرام بر بالای بام مأذنه
رفت و اذان گفت
بیتاب آمد پیش منبر
نیّت نمود الله اکبر
با تیغِ بُرّان خصمِ کافر
آمد به سوی فرقِ حیدر
ناگه امیرِ لافتی شد
در میان خون، شناور
صدیقهی پهلو شکسته
از آسمان بازو شکسته
فریاد میزد: او شکسته
شد جِلوهی یاهو شکسته
فرقِ امیرالمؤمنین
تا اوّلِ ابرو شکسته...
*دو صدا شنیده شد، اول صدای علی بود، صدا زد: "فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه..."صدای جبرئیل ازآسمان بلند شد: "تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْفَصَمَتْ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى، قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى، قُتِلَ الوَصِیُّ الْمُصْطَفَی..." علی رو کشتند.
این ندا در گوش زینب موند. یه جای دیگه صدای منادی رو از آسمان شنید وقتی عصر عاشورا آسمان تیره و تار شد منادی صدا زد:"اَلا یا أهلَ الْعَالَم! قُتِلَ الحُسَین بِکربلاءعَطْشانا"
امام باقر فرمود:"وَ قَد قُتِلَ باللسَّیفِ والسَّنانِ والحَجارَةِ وَالعَصا..." پسر امیرالمؤمنین، حسين رو کشتند... یکی نیزه می زد، یکی شمشیر می زد، یکی سنگ میزد، پیرمردهاي ناتوان هم حتی با عصا می زدند...*
*دلم میخواد بیام نجف، آماده بشم برا پیاده روی بعد از زیارت پدرت..*
پشت سر مرقد مولا
روبه رو جاده و صحرا
بدرقه با خودِ حیدر
پیشِ رو حضرت زهرا
*یا زهرا! به حق دو لحظه امشب برای ما دست به آسمون بلند کن. بحق اون لحظه ای که پسرِ اُم البنین بالای اسب، به چپ و راست متمایل میشد...دست در بدن نداشت...یک وقت با عمود آهن به سرش زدند...
و بحق اون لحظه ای که صدای مبارکت از کنارِ گودی قتلگاه شنیده شد:"بُنیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مَنَ المَاءِ مَنَعوکَ..."*
بگو، یاحسین، یا حسین گوی بلند لال نمیره....شب اول قبر زبانش باز باشه...
شهادت بده..." اللّه رَبّی و مُحمد نَبیی والِاسلامُ دینی و القُرآنُ کِتابی و الکَعبةُ قَبلَتی و علیًّ المُرتضی امامی و الحَسن امامی والحُسین امامی....
#شب_قدر
#شب_بیست_یکم_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(#نقطه_گریز)
لحظات آخر امیرالمومنین...
صدا زد حسنم پسرم...
بیا... میخوام وصیت کنم...
یکی یکی حرفهاش رو گفت...
تا جایی که صدا زد...
منو شبانه دفنم کن...
(میدونید برای چی)
آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند...
بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند...
حتما بدن مطهر رو آتش میزدند...
میخوام بگم آقا جان امام حسن...
خوب شد شما...
بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید...
اما ... ای کاش امام سجاد هم...
میتونست بدن باباش حسین رو...
مخفیانه دفن کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه...
ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند...
(زبانم لال بشه...)
انقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند...
تمام استخوانها شکست...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
یک کاری با بدن کردند...
وقتی خواهرش زینب...
اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر...
یک نگاهی کرد...
باتعجب صدا زد...
آیا تو برادر منی...
🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد
🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست
🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد
🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.