eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد 🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد ایام شهادت آقامون امیرالمومنین... خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره... نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه... داغ بابا خیلی سخته... خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره.. این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره... 🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد 🔸نصیبش ناله و آه سحر شد اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم... هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند... زانوی غم بغل گرفتند... گریه میکنند... اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... در مصیبت بابای غریب تون... خیلی بهتون سخت گذشت... اما دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست @emame3vom .
ع ✨✨✨✨✨✨✨✨ بیابان نجف را غم گرفته درانجام فاطمه ماتم گرفته کجا بردن علی را مخفیانه غریبانه غریبانه شبانه یتیمان نیمه شب بابا کجا رفت ابر مرد جهان تنها کجا رفت دوباره داغ زینت گشته تازه که از از خانه شده بیرون جنازه ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سلام ما به علیُ نماز آخر او به حال زار و نیازُ به دیده تراو سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد سلام ما به رخ غرق خونُ اطهرت او سلام ما به پریشانی حسینُ حسن سلام ما به دل پر از آه دختر او امشب ناله دارا کجا نشستند اونایی که آرزوی زیارت قبرامیرالمومنین ع رو دارن کجا نشستن عزبزایی که سحرهای نجف و دیدن، اشک‌های نیمه شب زائرای حرم مولا علی را دیدن، میدونی چه خبر امشب، شب هفتم شهادت مولا امیرالمومنین ع ،امشب باید حال و هوای خونه امیرالمومنین از در و دیوار کوفه بپرسی، امشب در و دیوار مسجد کوفه از غربت علی دم میزنه اگه چشماتو باز کنی میبینی کنار محراب مسجد کوفه جای مولا این شبا خالیه اونایی که رفتن کوفه و مسجد کوفه رو زیارت کردن میدونن قدم به قدمش جای قدم‌های مولاست، قدم به قدمش بوی امیرالمومنین میده،بوی غربت میده ،بوی بی کسی میده بوی دردهای ۲۵ ساله رو میده با چاه های کوفه درد دل میکرد ✨✨✨✨✨✨✨ الا ای چاه یارم را گرفتن گُلم عشقم بهارم را ‌رفتن میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند اونایی که اشک چشماشون جاری شد تا نام مولا آمد قدر خودتونو بدونید،این سوز دل و از دعای پدر و مادر داری،اگه دعای مادر پشت سرت نبود این اشک نداشتی، امشب می خوام یه لحظه بریم تو خونه امیر المومنین ع نمیدونم این چند روز کسی به بچه های عزادار و بی بابای علی سر زد یا نه. کسی دست نوازش به سر یتیمای علی کشید یانه یتیمی بد دردیه اونایی که پدر از دست دادن میدونن، اگه سِنی هم ازت گذشته باشه، وقتی که بابا از دست میدی انگار حس می کنی همه دنیا رو از دست دادی، ان شاالله پدر از دست داده تو مجلسمون نباشه آخ داغ بابا خیلی سخته، همه دلخوشی دختر به باباست، دختری که بابا نداره انگار پشت و پناه نداره امشب نمیخوام ببرمت در خانهٔ غم زده مولا رو بزنی،کی درو به روت باز میکنه، صاحب اعضای مجلس بابا دخترشه، اگه امام حسین امشب درو به روت باز کنه حاله اشکُ که رو صورتت ببینه،برات کربلاتو امضا میکنه، امشب جوون دارا کجا نشستن اونایی که مریض دارن گرفتارن کجا نشستن مادری که جوان داری میگی جونم گرفتاره جونمو دعا کن انشب حرف دلتو به امام حسین بگو، آخه دعای مادر با سوز دل، دعای مادر با اشک چشم اثر داره، @emame3vom امشب نمیخوام قسم بدم به غربت مولا، امشب نمیخوام بگم به فرق شکافته، امشب نمیخوام بگم به دردهای قلب مولا، فقط به نماز آخرش قسمش می دم شب هفت امیرالمومنین امشب برا جوانای بی مادر دعا کن،جوانایی که مادر ندارد، جوانی که مادر نداره پشت و پناه نداره، جوانی که مادر نداره دل خوشی ندارم، جوانی که مادر نداره مثل مرغ بی بال و پر می مونه، یه لحظه دلتو ببرم کوفه تا صدای ناله قد قتل المرتضی بلند شد حسنین دویدن سمت مسجد زیر بععلای بابا رو گرفتند آوردن تا نزدیکی‌های درِ خونه، یه وقت امیرالمومنین صدا زد حسنم بابا حسینم بابا زیر بغلامو رها کنید بزارید خودم وارد خونه بشم چرا بابا، فرق سر شکافته شده خون از بدن تون رفته، صدا زد بابا آخه تو این خونه من دختر دارم نمی خوام زینب منو با این ضع ببینه زینبم طاقت نداره میخوام بگم یا امیرالمومنین آقا جان دلت طاقت نیاورد زینبت فرق شکافته ببینه میخوام بگم آقا کجا بودی کربلا الهی برادر داری خدا برات نگه داره چه کشید زینب کربلا میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه یه خواهر دلسوخته اومدگودی قتلگاه شمشیر شکسته هارو کنار زد نیزه شکسته هارو کنار زد یه بدنی دید بی سر عریان قطعه قطعه صدا زد ای کشته،آیا تو حسین منی،تو عزیز برادر منی 🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی هر چه قدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س صدای نالتو بلند کن بلند بگو یا حسین یا حسین یا حسین 🌸ذکر ماهست دائم الاوقات 🌸به شهسوار عرب علی مرتضی ( صلوات) .
🕊﷽🕊 ✴️ ❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات ❣بر وارث بر حق امامت صلوات ❣خواهی که خداوند گناهت بخشد ❣بفرست به این امام و رهبر صلوات (دعای فرج) _الله .... من آن مرغ غزل خوانم  به شوق روی جانانم بیاد شاه خوبانم  ❤️علی گویم،علی جویم ❤️علی جانم علی جانم من بیچاره در محشر به عشق ساقی کوثر زنم بر سینه و سر ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم علی ای ساقی کوثر علی داماد پیغمبر علی مولا علی سرور ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم ⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی.. خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند... ⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ... حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی... عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ... هنگام سرازیری قبر چه کنم.... برای شب اول قبر چه کنم ... آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم... جواب نکیر و منکر چه بدم .... (حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ ) گفت "چرا آقاجان ... فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومی‌گیرم... تنهاشون نمیگذارم امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ... آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم ⏺روضه برات بخونم و التماس دعا.... ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... 🔳آخ دلم باغ خزونه 🔳چشام برکه خونه 🔳همه آرزوم اینه 🔳بابام زنده بمونه 🔳آخ دلم از همه سیره 🔳بابام داره میمیره آخ بابا ..بابا... 🔳نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته (آماده ای بگم نالتو بلند میکنی) 🔳آخ نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته 🔳فقط این دم آخر 🔳یا زهرا رو لباته (زمزمه)امون از دل زینب... @emame3vom ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔘گلی گم کرده ام میجویم او را 🔘به هر گل میرسم میبویم او را 🔘گل من یک نشانی در بدن داشت 🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... 🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من 🔘سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 .
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگر که اشک آسمون رَوون شه میره دیگه راهیِ آسمون شه پرِ عباشُ در گرفت عجیبِ درِ خونه اینهمه مهریون شه میوزه تویِ کوچه ها نسیمش یتیم‌نوازِ دستایِ کریمش ان شالله جبران میکنن یه روزی یتیمایِ کوفه برا یتیمش شبایِ آخرِ یه کوهِ غم تو قلبِ حیدرِ غمی که قلشُ به خاطراتِ کوچه میبره تموم زندگیش پشتِ همون درِ *امشب همه بریم‌مسجد کوفه .. امشب همه بریم درِ خانۀ دختر علی بگیم آقاجان نرو مسجد .. آخه امشب همچین که اومد بره مرغابی ها عباش رو گرفتن .. در ودیوار میگه نرو .. دخترش میگه بابا این سحر مسجد نرو .. آی گریه کن هایِ امیرالمومنین .. سر علی مثله دلش شکسته چشمایِ غرقِ انتظارُ بسته مثلِ دل علی میون محراب سجادۀ علی به خون نشسته *وقتی رفت تو مسجد خودش برا آخرین بار اذان گفت .. وقتی برا نماز تو محراب قرار گرفت اون نانجیب شمشیر رو بالا آورد .. زمین و زمان میگه نامرد نزن .. ملائکه میگن نزن .. اما دل علی میگه بزن .. (بزارید زبانِ حال بگم) بزن دیگه منو راحت کن آخه دلم برا خانمم تنگ شده .. آرزو داشتم بچه م محسنُ بغل بگیرم .. همچین که شمشیرُ به فرق آقا زد یه وقت صدا بلند شد : فزت ورب الکعبه .. محرابُ خون گرفت .. امیرالمومنین تو محراب اُفتاده .. خبر دادن حسن و حسین آمدن زیرِ بغل های علی رو گرفتن .. فرق شکافته شده .. هر کی کار داره بسم الله .. حسن زیرِ بغلِ بابا رو گرفت تو کوچه .. یادِ اون روزی افتاد تو کوچه هایِ مدینه زیرِ بغلِ مادرُ گرفت .. همچین که رسیدن به درِ خونه در زدن امیرالمومنین فرمود حسن جان ، حسین جان بابا صبر کنید .. اول خون های صورتمُ پاک کن دخترا طاقت ندارن صورت بابا رو اینطور ببین .. علی جان مراقب بودی زینب صورتتُ زخمی نبینه .. من بمیرم برا اون خانمی که تا گفت بابا .. " سرِ بریده آوردن .." حسین .... اشکایِ چشمام بهونه نمی خواد آتیشِ قلبم زبونه نمی خواد بابا ببخشید موهام اینجوریِ موهایِ سوخته م که شونه نمی خواد موهام گرفته بویِ دود چه دودی تو کوچۀ محلۀ یهودی از رویِ نیزه افتادی رسیدم از رویِ ناقه افتادم نبودی بابا وقتی افتادم نه تو بودی نه علی اکبر بود ، نه عمو عباس بود .. فقط یه نفر بود اونم فقط یه عادتی داشت تا به من میرسید موهامو میگرفت .. حسین ... @emame3vom .
|⇦• # مناجات و توسل ویژۀ شبهایِ قدر " 19 ماه مبارک رمضان "با نوایِ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سرشکسته اومدم یارب! به تو باز رو زدم یا رب! شبِ قدره باز پیدام شد من خودم میگم بَدَم یارب! راهِ کهکشونِ تو بازه دَرِ آسمونِ تو بازه چشامون ستاره بارونه دستِ مهربونِ تو بازه اومدم قدم قدم یارب! چند شبِ ضجه زدم یارب! دلهره به جونم افتاده تنهایی نیومدم یارب! می بینی چشام چه می باره مثه یه یتیمِ آواره ترس از تو بِم میگفت بس کن نرو رات نمیده بیچاره تو حریم تو ادب عشقِ ماهِ عشقه، شب به شب عشقِ عشقِ با تو سر به سر نورِ ترسِ از تو لب به لب عشقِ هم می ترسم هم دوست دارم هم رها و هم گرفتارم هم به شوقِ عفو می خندم هم به داغِ دل عزادارم ما همه اسیر و سرگردون تویِ دنیا بی سر و سامون شبِ قدره و نمی دونیم کجا اَحیا داره آقامون اونکه عالمی تو دستاشِ آسمون تو عمقِ چشماشِ کی میدونه شاید الان هم بین ما و این شهیداشِ کی میدونه با کیاس امشب کجا سرگرم دعاس امشب شاید امشب تو یمن باشه یا نجف یا کربلاس امشب یه دلم میگه عزادارِ با علی تو کوفه بیدارِ درِ خونه ی گرفتارا داره نون و خرما میگذارِ یه دلم میگه که تو مسجد به امامش اقتدا کرده علی ناله میزنه "فُزتُ " مهدی مادر و صدا کرده تا که تیغ تشنه بالا رفت علی تشنه سمت دریا رفت آخرین سجودش و مولا به امید روی زهرا رفت گُلا بعد از اون نخندیدن همه اهل آسمون دیدن حسنش نماز و کامل کرد تو عبا علی رو پیچیدن علی داره روضه میخونه تو عبایی که پُر از خونه یاد اون دم که علی اکبر زیر تیغ و تیر بارونه میبرن با این عبا امشب تنِ نیمه جون حیدر رو با همین عبا میاد یک روز میبرن علی اکبر رو تنِ اِرباً اِربا رو آینه ی تمام زهرا رو جوونا میارن اکبر رو @emame3vom پاره هایِ جسم بابا رو ______________ .
ایام شهادت آقامون امیرالمومنین... از همینجا دلها رو روانه کنیم کنار حرم با صفاش... (شعر متن) 🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند 🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند 🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود 🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود تا صدای ناله امیرالمومنین بلند شد... حسنین دوان دوان اومدند... دیدند ای وای... فرق امیرالمومنین شکافته شده... محراب مسجد غرق خون... صدای منادی بلنده «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى» ▪️حسن از یک طرف میکرد زاری ▪️حسین از سوی دیگر بی قراری الا لعنه الله علی القوم الظالمین
. 🍁🍂مناجات و توسل جانسوز _ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام_96_حاج محمود کریمی🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• بسم الله الرحمن الرحیم "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" تو این شبا یاد خدا رو عشقِ گریه و ناله و دعا رو عشقِ مفاتیح و صحیفه رو بیارید زبورِ آل مصطفی رو عشقِ توی این همه مُحبتِ مجازی عشقِ علیِ مرتضی رو عشقِ مُحبتِ فاطمه ی شهیده مادرِ خوبی و صفارو عشقِ تموم اهلبیت کریمن اما لطفِ نگاهِ مجتبی رو عشقِ از آسمونیا اگه بپرسید میگن زمینِ کربلا رو عشقِ میون روضه ها با چشمِ گریون توبه ی با سینه زنا رو عشقِ دَم دَمای غروب و وقت افطار با لبِ تشنه، روضه ها رو عشقِ *کدوم روضه؟...* ای تشنه لب،حسین جان زمزمه ی ای سر جدا رو عشقِ تموم اهلبیت رئوفن اما رئوفیِ اما رضا رو عشقِ یه رو زدن توی دعا به آقا زمزمه ی بیا بیا رو عشقِ یابن الحسن..... *شب قدرِ،کجا بیداری؟ تو که همیشه بیداری...کجا به یادِ مائی؟ تو که همیشه به یادِ مائی...من که همش خوابم،بیدارم هستم،خوابم،...من زیاد یادت نمیکنم،روم سیاه،یاد گرفتم هر موقع کار دارم صدات میزنم،اینقدر تو آقایی که یادمم دادی چطور صدات بزنم،اینقدر آقایی میدونی من زیاد یادت نمیکنم،به من راه دادی،رمز گفتی،این اسم رمز رو بگید من میام... یه شب قدر بیا آقاجان،کاش اومدنت رو برا خودت میخواستم..اما دعوتت که میتونم بکنم،میتونم که صدات بکنم،میتونم اون طوری که خودت گفتی دعوتت کنم،باشه روضه میخونم بیا...فرمود روضه ی عمو جانم رو بخونید من زود میام....* میون شعله ها یکی میزد صدا،آه آتیش گرفته دامن تموم خیم ها،آه *عمو سوختم...جان عالم فدای اون آقایی که حسین رسید بالا سرش،آخه آدم میخواد بلند شه باید با دستش یاری بگیره کمک کنه دستش که بلند بشه،دست در بدن نداشت،حالا بدون دست از مرکب زمین خوردِ یه روضه است،میخواد جلو حسین بلند شه یه روضه است،ای وای،آقا! ببخش،من تا حالا جلوی شما دراز نکشیده بودم...ای حسین.. *میدونی عمه ی سادات کی یادِ امشب افتاد، اون ساعتی یادِ امشب افتاد که همه رو سوار محمل ها کرد،نذاشت هیچ نامحرمی دور زن هاو بچه ها بیاد، خودش تنها موند رو زمین،دید شمر داره میاد جلو،حرمله نگاه میکنه،سنان یه طرف،میگن اینجا رو کرد طرف علقمه، داداش پاشو،تو منو از اسب پیاده کردی،پاشو ببین دور خواهرت نامحرما حلقه زدن،حسین..... ..اللهم عجل لولیک الفرج* @emame3vom ┈┈••✾••✾••┈┈
. . لینک وهشتگ های گروه ما و جستجو 👇👇 از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: های مداحی ⬇️⬇️ نوحه و شهادت امیرالمؤمنین 👇 👇 👇 با توجه به روز و مناسبت👆هشتگ فوق را لمس و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸ بالا را بزنین و از روضه و نوحه بهرمند شوید. . لینک گروه مرثیه در تلگرام 👇👇 https://t.me/joinchat/DV4BS061HcSAJTJwy5AJ5A .لینک گروه مرثیه در پیام رسان ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 .
. . لینک وهشتگ های گروه ما و جستجو 👇👇 از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: های مداحی ⬇️⬇️ نوحه و شهادت امیرالمؤمنین 👇 👇 👇 با توجه به روز و مناسبت👆هشتگ فوق را لمس و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸ بالا را بزنین و از روضه و نوحه بهرمند شوید. . لینک گروه مرثیه در تلگرام 👇👇 https://t.me/joinchat/DV4BS061HcSAJTJwy5AJ5A .لینک گروه مرثیه در پیام رسان ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 .
. ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج حنیف طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین .... .
. . لینک وهشتگ های کانال ما و جستجو 👇👇 از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: های مداحی ⬇️⬇️ 👇 👇 👇 با توجه به روز و مناسبت👆هشتگ فوق را لمس و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸ بالا را بزنین و از روضه و نوحه بهرمند شوید. . لینک گروه مرثیه در تلگرام 👇👇 https://t.me/joinchat/DV4BS061HcSAJTJwy5AJ5A .لینک گروه مرثیه در پیام رسان ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 .
🕊﷽🕊 ✴️ ❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات ❣بر وارث بر حق امامت صلوات ❣خواهی که خداوند گناهت بخشد ❣بفرست به این امام و رهبر صلوات (دعای فرج) _الله .... من آن مرغ غزل خوانم  به شوق روی جانانم بیاد شاه خوبانم  ❤️علی گویم،علی جویم ❤️علی جانم علی جانم من بیچاره در محشر به عشق ساقی کوثر زنم بر سینه و سر ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم علی ای ساقی کوثر علی داماد پیغمبر علی مولا علی سرور ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم ⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی.. خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند... ⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ... حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی... عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ... هنگام سرازیری قبر چه کنم.... برای شب اول قبر چه کنم ... آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم... جواب نکیر و منکر چه بدم .... (حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ ) گفت "چرا آقاجان ... فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومی‌گیرم... تنهاشون نمیگذارم امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ... آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم ⏺روضه برات بخونم و التماس دعا.... ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... 🔳آخ دلم باغ خزونه 🔳چشام برکه خونه 🔳همه آرزوم اینه 🔳بابام زنده بمونه 🔳آخ دلم از همه سیره 🔳بابام داره میمیره آخ بابا ..بابا... 🔳نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته (آماده ای بگم نالتو بلند میکنی) 🔳آخ نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته 🔳فقط این دم آخر 🔳یا زهرا رو لباته (زمزمه)امون از دل زینب... @emame3vom ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔘گلی گم کرده ام میجویم او را 🔘به هر گل میرسم میبویم او را 🔘گل من یک نشانی در بدن داشت 🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... 🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من 🔘سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 .
. |⇦• و ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابا .. از تو سَرُ ز مادرِ من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو ، مادرم که نیست دارم برایِ چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمی‌شود گر چند ضربه هم زده بودند باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمی شود *وصیت هاشُ کرد ، دخترِ دیگه .. باباییِ .. با عجله اومد کنارِ بستر بابا .. بابا اُمِّ أیمَن یه حرفایی به من زده ، میخوام از زبانِ خودت بشنوم .. چی گفته دخترم؟!..* گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند میخواهم از بیانِ خودت بشنوم ، بگو گفتند گفته ای که تماشام می کنند میخواهم از زبانِ خودت بشنوم ، بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم؟!!! بابا خودت بگو که گرفتار می شوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنن بابا بگو بدونِ علمدار میشوم *فرمود اُمِّ أیمَن درست گفته .. یه روزی تو رو میارن تو این کوفه .. ولی به عنوان یه شاه بانو دیگه نمیارنت .. با زن و بچه ی اسیر میای تو این کوفه .. سال ها گذشت ، تا آوردنش تو کوفه داشت حرف میزد و خطبه میخواند ، یه وقت دید یه صدایِ آشنا داره میاد ، سر و از محمل بیرون آورد دید سرِ ابی عبدالله رویِ نیزه ... صدا زد ای هلالِ یک شبۀ زینب .. بابام گفته بود منو اسیر میکنن ، سر از بدنِ تو جدا میکنن ما رو شهر به شهر میگردنن .. ولی دیگه کسی نگفته بود سر تو رو به نیزه ها میزنن ... * ای جانِ من، به نیزۀ اعدا چه می کنی؟! آغوش توست جانِ من ، آنجا چه میکنی؟ حسین ... __
‌. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ علی تنها مونده میون بی خبرا اومدن پشت در خونه خیره سرا داره حق گم میشه ، تو دودِ آتیش فتنه گرا تازه روضۀ در شده اول دردسرا پَرِ آتیش کوچه رسیده به بال و پرا کسی نیست این دور و برا دود ، آتیش ، تنها ، زهرا غم ، غربت ، مولا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » فاطمه می گیره حق همسرشُ فاطمه تنها نمی ذاره رهبرشُ آتیشم گریونه ، وقتی میسوزونه چادرشُ هدیه به خدا میده غنچۀ پرپرشُ خدا میخره غربت محسن و مادرشُ شهیدای حیدرشُ خون ، گریون ، دریا ، زهرا عشق ، مجنون ، لیلا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » داره می سوزه تو آتیش ناموسِ خدا زیر تیغه گردنه حیدر وا ابتا دل مادر میره تا دم تصویرِ کربُبَلا میشه خیمه و معجر و مقتل و آتیش و دود مث کوچه و چادر و مادر و رویِ کبود عباس مگه اونجا نبود؟.. باز ، سیلی ، دختر ، زهرا رو ، نیزه ، رأس ، شهدا « یا زهرا زهرا زهرا ... » رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .. .
. به ساحت مقدس حضرت سقا اباالفضل العباس علیه السلام، تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما ، پدران و مادران و همه اسیران خاک با نوایِ حاج محمود کریمی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ صدا زد علی که بیرون برن بمونن کنارم بَنی فاطمه فقط این میون کسی که باید با این ها بمونه علمدارمه .. اباالفضلِ من ، علمدارِ من توانِ سپاهِ حسین و حسن بیا مه جبین ، کنارم بشین بده جانِ بابا یه قولی به من : بذار دستاتُ تو دستِ حسین همه هستیِ توست هست حسین تو تنهاییاش تو اون تشنگیش امیدش به دستِ تو بسته حسین اباالفضلِ من ، علمدارِ من امیدم به دستِ تو پهلوون یادت باشه کار به هر جا رسید تا آخر کنارِ حسینم بمون اباالفضلِ من ، علمدارِ من نذاری به عشقت جسارت کنند نذاری یه وقت تا تو زنده ای همین کوفیا خیمه غارت کنند اباالفضلِ من ، علمدارِ من یادت باشه آب آبرویِ تو یادت باشه که خودِ فاطمه تو اون لحظه ها روبرویِ تو حسینم بدون ، تو اون خاک و خون تو آتیش به قلب خدا میزنی یه روزی میاد غریبِ غریب توی خاک و خون دست و پا میزنی بگو دخترات ‌ مهیا بشن که کعب نی از دشمنا میخورن تو اون ازدحام میاد خواهرت سرت رو جلوش از قفا میبرن حسین ... ــــــــــــــــــ .👇
سرشکسته اومدم یارب! به تو باز رو زدم یا رب! شبِ قدرِ باز پیدام شد من خودم میگم بَدَم یارب! راهِ کهکشونِ تو بازه دَرِ آسمونِ تو بازه چشامون ستاره بارونه دستِ مهربونِ تو بازه اومدم قدم قدم یارب! چند شبِ ضجه زدم یارب! دلهره به جونم افتاده تنهایی نیومدم یارب! می بینی چشام چه می باره مثه یه یتیمِ آواره ترس از تو بِم میگفت بس کن نرو رات نمیده بیچاره تو حریم تو ادب عشقِ ماهِ عشقِ، شب به شب عشقِ عشقِ با تو سر به سر نورِ ترسِ از تو لب به لب عشقِ هم می ترسم هم دوست دارم هم رها و هم گرفتارم هم به شوقِ عفو می خندم هم به داغِ دل عزادارم ما همه اسیر و سرگردون تویِ دنیا بی سر و سامون شبِ قدرِ و نمی دونیم کجا اِحیا داره آقامون اونکه عالمی تو دستاشِ آسمون تو عُمقِ چشماشِ کی میدونه شاید الان هم بین ما و این شهیداشِ کی میدونه با کیاست امشب کجا سرگرم دُعاست امشب شاید امشب تو یمن باشه یا نجف یا کربلاست امشب یه دلم میگه عزادارِ با علی تو کوفه بیدارِ دَرِ خونه ی گرفتارا داره نون و خرما میگذارِ یه دلم میگه که تو مسجد به امامش اقتدا کرده علی ناله میزنه "فُزتُ" مهدی مادر رو صدا کرده تا که تیغ تشنه بالا رفت علی تشنه سمت دریا رفت آخرین سجودش و مولا به امیدِ رویِ زهرا رفت گُلا بعد از اون نخندیدن همه اهل آسمون دیدن حَسنش نماز و کامل کرد تو عبا علی رو پیچیدن {علی تنها وسطِ یه جاده با یه مُشت مردم بی اِراده داره میره تنها و پیاده که علی از سرشون زیاده} *علی رو میانِ عباگذاشتن، حَسَنین، عباسش، پسرانش، دارن میارن...* علی داره روضه میخونه تو عبایی که پُر از خونه یاد اون دم که علی اکبر زیر تیغ و تیر بارونه میبرن با این عبا امشب تنِ نیمه جونِ حیدر رو با همین عبا میاد یک روز میبرن علی اکبر رو تنِ اِرباً اِربا رو آینه ی تمامِ زهرا رو جَوُونا میارن اکبر رو پاره هایِ جسم بابا رو ای جوان من علی اکبر...
1_1558459701.MP3
3.42M
🔸شبهای احیا در فراق تو گذر شد 🔸عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد عمرم داره تموم میشه... یابن الحسن... اما شما نیومدید آقا... 🔸ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی 🔸آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد یک عمری... ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و... از این دنیا برم... آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم... من این مصیبت رو به کی بگم... 🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم امام زمان... 😭 🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم 🔸اما چرا این ناله هایم بی اثر شد مردم بیایید امشب... از ته دل برا آقامون دعا کنیم... از خدا... فرج آقا رو بخواهیم... خودشون فرمودند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31 امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم... وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه... بگه من غریب نیستم... شیعیانم به یاد من هستند... 🔹یابن الحسن کجایی 🔹ای وای ازین جدایی حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو... خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم... میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو... چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که... به عشق آقا زنده بودند و... با عشق آقا هم از دنیا رفتند... وقتی چشم از این دنیا ببندیم... تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود...  حالا دستها رو بلند کن صداش بزن... یا بن الحسن... ( برای ورود به روضه👇) 🔸آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه 🔸از کوفه تا کرب و بلا خاکم
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یابن الحسن... آقاجانم... شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین... کجا خیمه ی عزا بر پا کردید... کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید... 🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم... اما شما در کنارمون نباشید... ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا... حرم آقامون امیرالمومنین... خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد... روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد... ما بشینیم در کنار شما... زار زار گریه کنیم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا صاحب الزمان... - @navaye_asheghaan
() لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید 🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید شب شهادت آقامون امیرالمومنینه... امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین... خدایا امشب خانه حضرت چه خبره... 🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب 🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید شب یتیمی اربابمون حسینه... شب یتیمی خانم زینب کبری است... خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید... هی مياد کنار بستر بابا... مثل پروانه... دور بستر بابا میگرده... به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... هی میگه بلاخره خوب میشی بابا... بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا... بلاخره از جات بلند میشی... بابای خوبم... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند... هی میگن مادر اون آقایی که... هر شب برای ما نان و خرما میآورد... چرا ديگه نمیاد... مادر ... اون آقای که مثل پدر... هر شب ما رو نوازش میکرد... چرا نیومد... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد 🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید تا یتیمان کوفه فهمیدند... برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه... هر کدوم از این بچه ها... یک ظرف شیر رو به دست گرفتند... اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین... () اما دلها بسوزه برا... اون طفل شش ماهه ای که کربلا... از شدت تشنگی داشت جان میداد... یا صاحب الزمان منو ببخشید... بجای اینکه براش آب بیارند... با تیر سه شعبه جوابش رو دادند... من فقط همینو بگم... بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه... دید علی اصغرش داره جان میده... 🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود 🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود
‍ ‍ صل الله علیک یا ابا الحسن ......یا امیرالمومنین... سفره دار خدا امام زمان دگر امشب بیا امام زمان شب قدر است هر کجا هستی التماسِ دعا امام زمان مولاجان شب شهادت اتاون علیدی شب شهادت مولای متقیان علیدی هریرده سن اقا بیلمیرم نجفده سن کربلاده سن یا مدینه ده سن مولاجان شب قدر است.... من که امشب به یادِ تو هستم یاد کن پس مرا امام زمان دست بر دامنت اگر نروم مولاجانم  یوسف زهرا آی علینون بالاسی بروم پس کجا؟ امام زمان آمدم آشتی دهی من را باخودت، با خدا امام زمان اقا اتاون علینون یاسی ای علینون یاسینه گلننر آی دست گدایی بلند ایلیننر الوی قالخیز یاابن الحسن کجایی من آمدم گدایی بیلورم حتما امام زمان ننه سی زهرانین آدینا چوخ حساس اولار ایندی رو به قبله اماده برای شب قدر برای بخشش گناهان امید ایوینن گیدک امام زمانین قاپیسینا مولا بجان مادرت.... ان مادر..غم پرورت مارا مرانی...ازدرت ایندی کی مجلس آماده اولدی ایندی کی امام زمانی دعوت ایلدون مجلسه التماس دعا کاش قرآن به سر بگیرم من اورگوین سوزیدی یک شبِ قدر با امام زمان اقا باشوه دولانیم اقا بیلمیرم هاردا ایله شیبسن جای دوری نمی رود که کنی گوشه چشمی به ما امام زمان خوب شد در شبِ عزای علی اقا جدوین عزاسیدی بو گیجه علینین حالی خراب اولور زینب دولانیر علینون باشینا علی هردن غش ایلور هردن گوز لرین آچیر باخیر گورو ابولفضل اللرون قویوب اورگینون باشینا بالا آغلاما امام حسین گوزلرینون یاشین توکور زینب ایلشوب بابانون ایاقلارین باسیر اوره گینون باشینا علی جان آقالیق ایله یاسه گلنلره عنایت ایله اقا اقا بیر غش ایلدی هوشه گلدی حال اغماده گوز آچدی چاغیروب عباسی گوردی اللرین قویوب اورگینین باشینا گل بالا آغلاما واردور باشوون غوغاسی ابولفضل ایندی آغلاما بالا گل ایلش یانیمدا بالا ابولفضل ایلشدی یره مولا ابولفضلین اللرین آلدی الینه او قانلی دوداخلارین دایادی ابولفضلین اوزون قولارینا رسمیدی اتا دنیادن گیدنده بالاجا بالانی تاپشیرار بویوک بالیا اما زینب باخیر امام حسن باخیر التماس دعا گوردیلر حسینون الین قویدی ابولفضل الینه اوغول حسینم سنه تاپشیررام بالا... دعواده اوغول سعی ایله دالدان یارانما دشمن امان ویرسه حسین ارالانما گوردیلر اوزون قولاری باسدی اوره گینون باشینا او قانلی دوداخلارینان بوسه ویرور ابولفضل الینه اوغول بو اللردن مواظب اول بالا اوغول بو قولار کربلاده حسینن حمایت ایللر اولاسان بیرگون حسینون سن اوغول سقاسی ایوای بالام ایوای سو آغیرقیمت اولار قیمتنی بولن اوزون سالاسان یادوه اوندا آتاون غملی سوزون دئدی غیرتلی بالا دوت بو حسینون علینی سنه تاپشوردوم اوغول فاطمه نین سوی گولونی اوغول بیر گون اولار کربلاده حسینیمین اکبری اولر یارو انصاری شهید اولار بالا بیر سن اولارسان بیر حسینیم اولار جان سنون جان بو حسینون بونی ترک ائتمه بالا قویما سن دشمنه ایچنده الی قوینوندا قالا ایله یادیندا ساخلیوب گوردی کربلاده علی اکبر شهید اولوب یارو انصاری گیدوب اقا خیمه لرده اللرین قویوب اوره گینین باشینا دوردی ایاقه لباس جنگی مشگی سالدی چیننه گلدی دایاندی حسین سارالان رنگوه ابولفضل قربان ویرسون منه فرمان اقا بو لشگری قیرام بیر باش آپاریب شامیده ویرام مین دفعه امان نامه ده گلسه گنه جیرام حسین باشوه دولانیم آی قارداش سنسیر نه بو دنیا نه امام نامه نه قول باش بیر باخماقوی ویرمرم عالملره قرداش سننون ایچون گلسه امان نامه قبول ائتمه اوغول وئرسه لر قدرت دنیانی چخوب گئتمه اوغول مداح
|⇦•ای پدر جان! عجب دلی داری... به امیرالمؤمنین علیه السلام وحضرت رقیه سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده یکم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام‌حسن و امام‌حسین از تشیع جنازه ی بابا که برگشتن، غریبانه، نیمه ی شب گذرشون افتاد به خرابه دیدن صدای جانسوزی از خرابه میاد.. یه پیرمردی داره ناله میزنه گریه میکنه: خدایا! امشب آقای من رو نفرستادی؟ غم‌خوار من رو‌نفرستادی؟ سنگ صبورم رو‌نفرستادی؟ امام‌حسن وامام حسین علیه السلام همدردی کردن باهاش... پیرمرد! چه کسی رو داری میگی؟ وقتی نشانه ها رو‌ داد، با پیرمرد نشستن، باهم شروع کردن گریه کردن... فرمودن: این نشانه هایی که میدی نشانه های بابای غریب ما علی است. پیرمرد شروع کرد گریه کردن. گفت: این آقا هرشب میومد به من سر میزد خودش لقمه درست می کرد تو‌ دهانم میذاشت... آقای من! مولای من! مرام شما این بود به بیچاره ها سر می زدید. مرام شما این بود به خرابه نشین ها سر می زدید. غم خوار خرابه نشین ها بودید. شما که مرده‌ و زنده ندارید حتما تو‌خرابه ی شام‌ هم اومدی آقاجان... اون‌ وقتی که صدای دردانه ی حسین بلند شد، عمه‌جان این سر مُنوّر را کمکم میکنی که بَردارم؟ شامیان ای حرامیان دیدید که من راست گفتم‌ پدر دارم...* گفت: ای پدر جان! عجب دلی دارم ای پدرجان عجب سری داری گیسویم‌ را به پات‌ میریزم تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا میشد برسر زینبِ تو آوردند قاری من! چرا نمیخوانی چه به روز لب توآوردند؟ *گفت: بابا جان‌! بذار برات درد و دل کنم ... وقتی چشم تو را دور دیدند. وقتی دیدند بابا ندارم، برادر ندارم، عمو‌ندارم، غریب گیر آوردن..* دستی از پشت خیمه ها آمد لاجرم راه‌ چاره ام‌ گم شد در هیاهوی غارتِ خیمه ناگهان گوشواره ام‌ گم شد *وقتی بین راه که این سرهارو حمل میکردن، این نانجیبها در یکی از این منازل اتراق کردند زن وبچه یه طرف، سرها یه طرف. این‌نانجیبها به‌ مِی گُساری مشغولند... میگه دیدم نیمه ي شب یه بچه ی سه، چهار ساله ای آروم آروم با دست و پاش اومد سمت نیزه ای که سر ابی عبدالله بالا نیزه است... از پایین داره التماس می کنه به سرِ بالای نیزه... گفت: بابا! یا تو‌ بیا پایین، یا من و ببر پیش خودت... میگه دیدم یه وقت نیزه خم‌شد سر اومد تو‌ي دامن این بچه، سر رو شناخت رفت سمت سر، اما چه‌ کرده بودن با این سر... وقتی تو خرابه سر رو‌ گذاشتن مقابلش با تعجب نگاه کرد گفت: عمه جان! "هذا رَأسُ مَن؟" این سر کیه عمه جان؟ تا گفت این سر بابات حسینه..."وضعت فمها على فمه الشّریف " این لبهارو‌ گذاشت به لبهای بابا.. یه وقت زینب نگاه کرد دید سر یه طرف... سه ساله یه طرف...* @navaye_asheghaan