#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما از دعای خیر به هیئت رسیدهایم
از دولتِ حسین به عزت رسیدهایم
هیئت تمام زندگی ما غریبهاست
با پرچم حسین به قدرت رسیدهایم
این پای منبر است همان قبةالحسین
اینجا هزار بار به حاجت رسیدهایم
زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع
وقتی که ما به اوج مصیبت رسیدهایم
در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند
پیداست ما به بام سعادت رسیدهایم
چون عمرمان گذشت بمانیم گریهکن
مثل حبیب اگر به شهادت رسیدهایم
تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند
پس بیحساب تا به قیامت رسیدهایم
هر روز با حسین دوباره تولّدیست
بارید اشک و ما به طهارت رسیدهایم
با یک سلام پاک شود هر گناهکار
ما خود به این مقام و فضیلت رسیدهایم
با این حیات طیبه عمریست دلخوشیم
یعنی به اوج شادی و بهجت رسیدهایم
با چه زبان ز گریه بگوییم با شما
با گریه بر حسین به جنّت رسیدهایم
بس چشمان به اشک عزا شستشو شده
در فتنهها به درک بصیرت رسیدهایم
لازم نبود خُدعهگران موعظه کنند
عمریست ما به حکم ولایت رسیدهایم
وقتی برای قافلهاش گریه میکنیم
انگار که به یاریِ عترت رسیدهایم
شد بارها امام زمان همنشینمان
در روضهها به محضر حضرت رسیدهایم
#محمود_ژولیده
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
او که مثل من هزاران دربه در دارد، رفیق!
این محال است از یکی مان چشم بر دارد،رفیق!
آن زمانی که درون روضه می آئیم ما
شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق
این مرام اوست از ما چشم پوشی میکند
ورنه خوب از حال و روز ما خبر دارد رفیق
این نشستن را میان روضه دست کم نگیر
یک نفس در روضه ها خیلی اثر دارد رفیق
هر چه شد خرج عزایش آسمانی میشود
چای بعد از روضه هم طعمی دگر دارد رفیق
بسکه با ما مهربانی کرد ، انگاری حسین،
بر گنهکاران نگاهی ویژه تر دارد رفیق!
شاهراه بندگی تنها حسین فاطمه ست
بی حسین راه سعادت هم خطر دارد رفیق!
مرهمی بر زخم های قلب مولا میشود
هر که بین روضه هایش چشم تر دارد رفیق
مادرش زهرا برای ما دعا ها میکند
با همان دستی که بر روی کمر دارد...رفیق!
سینا نژاد سلامتی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بده در راهِ خدا ، من به خدا محتاجم
من به بخشندگیِ آل عبا محتاجم
از قنوت سحرِ مادرتان جا ماندم
پسرحضرت زهرا به دعا محتاجم
مهربان، كاش زهيریِ بغلم می كردی
من به آغوش پُراز مِهر شما محتاجم
فطرس نفس مرا گوشه چشمت کافیست
با پروبالِ شكسته به شفا محتاجم
شوق پرواز بده روح زمينگير مرا
به جنونِ سرِ ايوان طلا محتاجم
دودِ اين شهر مرا از نفس انداخته است
به هوایِ حرم كرببلا محتاجم
چقدر گريه كنم تا نبری از يادم!؟
در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم
وحید قاسمی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله
دلم افتاده به پای تو اباعبدالله
پیش هر بی سرو پایی که گدایی نکنم
من گدایم گدای تو اباعبدالله
با همه خیل گدایی که در خانه توست
کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله
مادرم گفت اگر این همه عزت داری
پدری کرده برای تو اباعبدالله
ای که آرامش جان علی و فاطمه ای
جان عالم به فدای تو اباعبدالله
کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد
مروه دنبال صفای تو اباعبدالله
این ورودی جنان یا در باب القبله است.!؟
چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله
بی جهت نیست حرم هر شب جمعه غوغاست
زائر توست خدای تو اباعبدالله
کاش محشور شوم روز قیامت آقا
با تو و با شهدای تو اباعبدالله
زودتر از همه سیراب شود از کوثر
زائر کرببلای تو اباعبدالله
یاری مادر تو حضرت زهرا کرده
هر که گرید به عزای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم می آید
میزند ناله برای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود
ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله
پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند
جگرم سوخت برای تو اباعبدالله
بی جهت نیست زمینگیر شدی پیش تنش
تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله
خواستی موی سفید تو نبیند زینب
خون او گشت حنای تو اباعبدالله
اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون
خواهر تو زقفای تو اباعبدالله
این همه دیده نامحرم و زینب، ای وای
خوب شد بود عبای تو اباعبدالله
عبدالحسین میرزایی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
علی اکبر لطیفیان
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
گره افتاده در کارم، حسین جان
امام و سرور و یارم،حسین جان
نظر کن بر دلِ بی تابم ارباب
هوای کربلا دارم،حسین جان
علاج درد من در روضه هایت
شفای دردِ بسیارم،حسین جان
به یاد کودکِ شش ماهه ی تو
ببین آقا که می بارم حسین جان
بدون روضه هایت شهر مُرده ....
دچار ترس بسیارم حسین جان
من از مردن نمی ترسم به والله
که هستی تو هوادارم حسین جان
فقط می ترسم از دوری ز رویت
به عشق تو بدهکارم، حسین جان
ز هرکس دشمن این روضه ها شد
خدا داند که بیزارم حسین جان
تمام لذت دنیایم این است
که باشی تو خریدارم،حسین جان
تمامِ آرزویم دیدنِ توست
دعا بهرِ فرج کارم حسین جان
عبدِ کریم
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
راز دل را به که گویم بخدا محتاجم
به نسیم حرم کرب و بلا محتاجم
یک نظر بر من بیچاره کنی بس باشد
پسر ام ابیها به دعا محتاجم
سرو جانم به فدای تو و آن مادر تو
من مسکین به دعای هر دوتا محتاجم
تربتت خاک بهشت است که دراین شکی نیست
من به یک بوسه ی ایوان طلا محتاجم
مثل مرغ قفس افتاده پریشان گشتم
من زاین بند اسارت به رها محتاجم
هر چقدر ناله و شیون بکنم باز کم است
من زاین قلب شکسته به شفا محتاجم
به خیالم شده ام نوکر دربار شما
یک دفعه خواندن نامم به گدا محتاجم
لحظه ی مرگ من آقا نظری کن به(تراب)
گر به یک ثانیه هم شد تو بیا محتاجم
چقَدَر نامه نویسم که تو یادم نبری
در شب اول قبرم به شما محتاجم
رضا ترابی گیلده
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما از دعای خیر به هیئت رسیدهایم
از دولتِ حسین به عزت رسیدهایم
هیئت تمام زندگی ما غریبهاست
با پرچم حسین به قدرت رسیدهایم
این پای منبر است همان قبةالحسین
اینجا هزار بار به حاجت رسیدهایم
زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع
وقتی که ما به اوج مصیبت رسیدهایم
در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند
پیداست ما به بام سعادت رسیدهایم
چون عمرمان گذشت بمانیم گریهکن
مثل حبیب اگر به شهادت رسیدهایم
تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند
پس بیحساب تا به قیامت رسیدهایم
هر روز با حسین دوباره تولّدیست
بارید اشک و ما به طهارت رسیدهایم
با یک سلام پاک شود هر گناهکار
ما خود به این مقام و فضیلت رسیدهایم
با این حیات طیبه عمریست دلخوشیم
یعنی به اوج شادی و بهجت رسیدهایم
با چه زبان ز گریه بگوییم با شما
با گریه بر حسین به جنّت رسیدهایم
بس چشمان به اشک عزا شستشو شده
در فتنهها به درک بصیرت رسیدهایم
لازم نبود خُدعهگران موعظه کنند
عمریست ما به حکم ولایت رسیدهایم
وقتی برای قافلهاش گریه میکنیم
انگار که به یاریِ عترت رسیدهایم
شد بارها امام زمان همنشینمان
در روضهها به محضر حضرت رسیدهایم
محمود ژولیده
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
دوباره دست به روی سر گدا بکشید
دوباره پرده به روی گناه ما بکشید
بی آبرو و خطاکار و مست عصیانم
کشان کشان دل من را سوی خدا بکشید
تمام زندگیم را گناه پُر کرده
دوباره بندگیم را به ابتدا بکشید
خجالت از روی مهدی کشیدم و گفتم
بنا نبوده که جور مرا شما بکشید
اگر ببیند علی خیلی آبروریزی است
حسابِ بی سر و پا، بی سر و صدا بکشید
کنار دشمن زهرا مرا نسوزانید
مسیر آتش مان را جدا جدا بکشید
بهشت را به رفیقان آشنا بدهید
غریبه را به سوی مشهدالرضا بکشید
کنار سفرهء مهمانی خدا امسال
برای سائل درمانده هم غذا بکشید
مریض گریه ام و تشنهء سبوی حسین
به خشکی لب من خاک کربلا بکشید
جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان...
مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید
**
به زیر چکمه صدایی گرفته می گوید:
از این دهان پُر از خاک، نیزه را بکشید
به دستِ بی رمقم اینقدر لگد نزنید
ز دستِ بی رمقِ پیرمرد عصا بکشید
رضا دین پرور
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
پر گرفتم به اشتیاق حسین
آتشم زد غم فراق حسین
روز محشر بهشت خواهند رفت
گریه کن ها به اتفاق حسین
یادم آمد که گفت یابن شبیب
گریه کن روز و شب ز داغ حسین
در غروبی که خیمه ها می سوخت
آتش افتاد بینِ باغ حسین
خواهرش دید، مادرش هم دید
رفت سر نیزه ای سراغ حسین
حنجرِ پاره پاره هم فهمید
داشت بر زینبش علاقه حسین
🔸شاعر:
#رضا_باقریان
____
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای سرو رشید یا اباعبدالله
آقای شهید یا اباعبدالله
ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما
ای نور امید یا اباعبدالله
غیر از تو که رحمت خدایی ما را
یک تن نخرید یا ابا عبدالله
دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد
از دیده چکید یا ابا عبدالله
ما روضه شنیدم و چنینیم بگو
زینب چه کشید یا ابا عبدالله
از جانب خیمه با تمامی توان
سوی تو دویید یا ابا عبدالله
هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین
فریاد کشید یا ابا عبدالله
وقتی که رسید شمر بود و بدنت
از غصه خمید یا ابا عبدالله
لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت
آن موی سپید یا ابا عبدالله
سر تا سر دشت پر شد از آیاتت
قرآن مجید یا ابا عبدالله
بعذ از تو نبودی که ببینی در شام
طفلت چه شنید یا ابا عبدالله
دنبال کنیز بود مردی بی شرم
در بزم یزید یا ابا عبدالله
🔸شاعر:
#حسن_شیرزاد
=========================
@navaye_asheghaan
#سیدالشهدا
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم، میمیرم
ناله و شکوه حرام است بر عشاق، ولی
از فراق تو شکایت نکنم، میمیرم
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم، میمیرم
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر شکر دعایت نکنم، میمیرم
وضع من را به خدا روضه تو سامان داد
من اگر گریه برایت نکنم، میمیرم
جان ناقابل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم!
شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم...
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
تشنه بود و به خاكها خونش
از رخ و گونه و جبين ميريخت
يكنفر خنده كرد به تشنگي اش
پيش او آب بر زمين ميريخت
نيمه جان بود و پشتِ مركبِ خود
بوسه اي سنگ، بر جبينش زد
نوبت تير ِحرمله شده بود
آه، از پشت زين زمينش زد
فاصله كم شده كمانداري
تيرها را دقيق تر ميزد
يك نفر بر آن تن زخمي
نيزه اش را عميق تر ميزد
ناله اي ميرسد به هركس كه
به تنش تيغ ميكشد... نزنيد
مادرش چنگ ميزند به رخش
دخترش جيغ ميكشد... نزنيد
نوبت يك حرامزاده شد و
نوك سر نيزه اش به سينه نشست
وزن خود را به نيزه اش انداخت
آنقدر تكيه داد نيزه شكست
داس هايي بلند را ميديد
بين دستِ جماعتي خوشحال
از سر ِ شيب پيكري را واي
ميكشيدند تا ته گودال
تبر و داس و دشنه و شمشير
با تني خُرد جور مي آيند
تا بدوزند بر زمين ، از راه
نيزه هاي قطور مي آيند
شمر دستش پُر است و با پايش
بدنش را به پشت ميچرخاند
نيزه اي را حرامزاده زد و
نيزه را بين مشت ميچرخاند
آن وسط چندتا حرامزاده
بدني ريز ريز ميكردند
با لباسي كه از تنش كَندند
تيغشان را تميز ميكردند
حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
تشنه بود و به خاكها خونش
از رخ و گونه و جبين ميريخت
يكنفر خنده كرد به تشنگي اش
پيش او آب بر زمين ميريخت
نيمه جان بود و پشتِ مركبِ خود
بوسه اي سنگ، بر جبينش زد
نوبت تير ِحرمله شده بود
آه، از پشت زين زمينش زد
فاصله كم شده كمانداري
تيرها را دقيق تر ميزد
يك نفر بر آن تن زخمي
نيزه اش را عميق تر ميزد
ناله اي ميرسد به هركس كه
به تنش تيغ ميكشد... نزنيد
مادرش چنگ ميزند به رخش
دخترش جيغ ميكشد... نزنيد
نوبت يك حرامزاده شد و
نوك سر نيزه اش به سينه نشست
وزن خود را به نيزه اش انداخت
آنقدر تكيه داد نيزه شكست
داس هايي بلند را ميديد
بين دستِ جماعتي خوشحال
از سر ِ شيب پيكري را واي
ميكشيدند تا ته گودال
تبر و داس و دشنه و شمشير
با تني خُرد جور مي آيند
تا بدوزند بر زمين ، از راه
نيزه هاي قطور مي آيند
شمر دستش پُر است و با پايش
بدنش را به پشت ميچرخاند
نيزه اي را حرامزاده زد و
نيزه را بين مشت ميچرخاند
آن وسط چندتا حرامزاده
بدني ريز ريز ميكردند
با لباسي كه از تنش كَندند
تيغشان را تميز ميكردند
حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دل من وقف حسین است، حسینیهی اوست
نگرفته است و نگیرد احدی جای حسین
چشم تا روشن از این است که او را دیده است
پس چرا باز شود جز به تماشای حسین؟!
جان و مال و پدر و مادرمان، قربانش
هر چه داریم و نداریم، گوارای حسین
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
عشق، هفتاد و دو مرد است که همپای حسین...
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم
بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم
عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است
از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم
گمراه بودم، گریه کردم در عزایت
از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم
از کودکی ام بین هیئت ها نشستم
من پای عشقت از همه عالم گذشتم
فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم
از خیرِ طب و بهره ی مرهم گذشتم
یک روز زیر پرچمت من را رساندند
عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم
امشب شبیه تو که درهم می خریمان
از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم
شب های جمعه در فراقِ کربلایت
از شهر ری با سینه ای پر غم گذشتم
کم کم مرا سوزاند داغِ روضه هایت
از شعرها... از روضه ها... کم کم گذشتم
مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم
هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم
بوسه به زیر حنجرت دردسری شد
از روضه ی جان کندنت مبهم گذشتم
جانم به لب آمد زمانی که به مقتل
از غارت پیراهن و خاتم گذشتم
شکر خدا این بار هم از روضه هایت
با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم
محمدجواد شیرازی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتَمیم
در روز چند بار سَرِ سفره یِ غمیم
بالاى بامِ خانه تو را جار میزنیم
زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم
مابین گریه فاطمه سر میزند به ما
فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم
ما را اگر غلام سیاه آفریده اند
خیلى شبیه رخت سیاه مُحَرّمیم
هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو
یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم
امروز پاى روضه یِ تو گریه مى کنیم
فردا شریک حج رسول مُکَرّمیم
هنگام گریه قطره به قطره تَبَرُّکیم
هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم
با تو در این زمینِ خدا آشنا شدیم
ممنون آن گناهِ نخستینِ آدمیم
ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟
خوبیم یا بدیم همینیم دَرهَمیم
واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت
ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم
گریه بده وگرنه ازینجا نمیرویم
ما سائلِ غَمیم بدنبال ماتمیم
علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله
دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله
ما همه گرم طوافیم به گرد رویت
و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار اباعبدالله
چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید
منصب نوکر دربار اباعبدالله
من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است
شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله
تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا
به خطا می کنم اقرار اباعبدالله
حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست
تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله
بی کسم در همه آفاق خدا میداند
بِسِپارم به علمدار اباعبدالله
علی علی بیگی
امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است
هر که را می نگرم شور محرّم دارد
نه محرّم نه صفر بلکه همه دورۀ سال
کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد
روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم
اشک، ارثی است که ذرّیۀ آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بسکه عزیز است حسین
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخم دگر دارو و مرحم دارد
می کند آتش دریای غضب را خاموش
هر که در دیدۀ خود یک نم از این یم دارد
روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت
هر که یک میوه ز نخل تر «میثم» دارد
استاد حاج غلامرضا سازگار
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
من ضرر کردمو تو معتمد بازاری
بار ما را نخریدند تو بر میداری؟!
مثل طفلی که زمین خورده دویدم سویت
آمدم گریه کنم میدونم حوصله ام را داری؟!
داغ یک بوسه دو سال است به جانم مانده
به همین گریه مگر تازه کنم دیداری
پدرم گریه کن ات بوده و من هم
به جز از گریه برای تو ندارم کاری