eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
624 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد علی اکبر لطیفیان @navaye_asheghaan
ای حالِ خوب مردمِ دنیا ، حسین من تنها دلیلِ زندگیِ ما ، حسین من امروز در تلاطم هیئت شناوریم آرامشِ تلاطمِ فردا ، حسین من ای روزنِ امیدِ شبِ ناامیدها ای مونسِ جماعتِ تنها حسین من از دِیر راهب است که عیساست سربلند ای رونقِ مسیح و کلیسا حسین من ترکیبِ بی نظیر حروف است ، نام تو زیباترین حروفِ الفبا حسین من پایان جستجوی همه جستجوگران هم فال و هم بهشتِ تماشا حسین من 🔸شاعر: ========================== @navaye_asheghaan
شده ست آینه ی حیّ لایموت، صفاتش کسی که خورده لب خضر هم به آب حیاتش به غیر او که جمالش إذا تَنَفّسِ صبح است کدام نور به خورشید میرسد برکاتش؟ بگو به کعبه عقب تر بایستد که تنِ طور به لرزه آمده روزی مقابل جلواتش میاید او که جهان روزه ی سکوت بگیرد به زیر سایه ی نهج البلاغه ی کلماتش ربیع الاول و آخر...تمام سال بهار است اگر که ریشه دواند به فصل ها نفحاتش کسی که گفت امام ششم به او "لَخَدِمتُه" به راستی که محال است وصف کردن ذاتش در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی کسی که بوی "وَعَجّل" میاید از صلواتش مسعود یوسف پور @navaye_asheghaan آنقدر با تیغهاشان  سر زمین انداختند پای  سرها چندتا پیکر زمین انداختند این جماعت رحم در دلهایشان انگارنیست در بر دلدارها دلبر زمین انداختند بعد ذبح کودک  تشنه به دست حرمله صید را کشتند  و بال و پر زمین انداختند خنجر کند و دل سنگ و هجوم ضربه ها رگ رگ خشکیده ی حنجر زمین انداختند با دم  شمشیرها اجر رسالت شد ادا هر کجا بوسید پیغمبر زمین انداختند‌ تا سر خورشید  بر نی رفت اهل آسمان سیل اشک از  چشمهای  تر زمین انداختند هر کسی اندازه وسعش از این پیکر ربود غارتش کردند و یک  پیکر زمین انداختند خیمه ها نا امن شد از بعد آنکه لشکری دسته جمعی ساقی لشگر زمین انداختند آستین پاره شد جای حجاب و پوشیه وقت غارت چادر و  معجر زمین انداختند کوفه و شام و خرابه مجلس شوم یزید یک پدر را پیش یک دختر زمین انداختند خیزران میخورد بر لبها و با هر ضربه ای  چند دندان پای تشت زر زمین انداختند عبدالحسین میرزایی @navaye_asheghaan شمر می ترسید و لرزان خارج از گودال شد مادری نالید و یک عالم دگرگون حال شد زینت دوش نبی در زیر سم اسبها بی کفن افتاده بود و پیکرش پامال شد دختری خوابش گرفت و خیمه اش اتش گرفت دخترک در خیمه جا ماند و زبانش لال شد کربلا تا شام ما با کرب نی همراه بود شهر شام اما زما زیبنده استقبال شد سنگ بود و فحش بود و ناسزا و ناروا شهرشان با هلهله مملو ز قیل و قال شد ابراهیم میرزایی @navaye_asheghaan چشمهای من شد از حال پر از تشویش، تر از تو دلگیرم ولی گویا تو از من بیشتر مُرّ قانون تو تازه سر به راهم کرده بود عافیت کرده مرا هم مصلحت اندیش تر مدتی تنگ هوای روضه های هیئتم گرچه دلریشم، از این حس خودم دلریش تر قلب من مات تو شد، چشمم به عکس گنبدت ظاهراً هستند چشم و دل به هم، هم کیش تر خواب دیدم در حرم دارم صفایی میکنم خواب بود، اما دلم افتاد از من پیشتر کفشهایم را به کشوانیه دادم سوختم گونه ام شد از همان بحبوحه ی تفتیش، تر روضه میخواندم سرازیری باب القبله ات روضه می خواندم که زهرا را کنم راضیش تر مادرت گودال آمد، خورد با زانو زمین دید رگهای تو افتاده به دست نیشتر مظاهر کثیری نژاد @navaye_asheghaan یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده @navaye_asheghaan
تا آخرین نفس نفسم باش یاحسین من بی کسم، تمامِ کَسَم باش یاحسین در این جهان شَها همه اُمید من به توست، در این جهان بیا تو بَسَم باش یاحسین کاری به جز گدایی کویت نداشتم لطفی نِما و کار و کَسَم باش یاحسین نَفْسِ مرا بگیر و خودت را به من بده تا خاکِ کربلا هَوَسَم باش یاحسین بر هر طرف که روی کنم، روی نیک توست ای نازنین به پیش و پَسَم باش یاحسین من راضی ام ببند مرا در میان بند آری کبوترم، قفسم باش یاحسین بِالَه نمی روم زِ سر کوی و خانه اَت تضمینِ من برای قَسَم باش یاحسین دارم هراس و ترس زِ فردای محشرم در آن سرا تو دادرسم باش یاحسین ای که نفس نفس زده ای زیر دست و پا تا آخرین نفس نفسم باش یاحسین ✍️ @navaye_asheghaan
ما را نوشته اند ، مسلمانِ کربلا تحتِ لوای قاریِ قرآنِ کربلا مدیونِ حیدریم و غلامِ حسینِ او آبِ نجف رسانده به ما نانِ کربلا سرگرمِ خدمت اند ، در اینجا ملائکه مانندِ مور ، نزدِ سلیمانِ کربلا هر شب در آسمانِ حرم جلوه میکند عباس ،‌ ماهِ کامل و تابانِ کربلا از آسمانِ کرببلا عرش را ببین از باب قبله جلوه ی یزدانِ کربلا شب های جمعه صحن و سرا دیدنی تر است زیرا که هست ، فاطمه مهمانِ کربلا زهراست نوحه خوان و علی سینه میزند خون می چکد ز چشمِ محبانِ کربلا روز جزا شفاعت زهراست مختصِ... گریه کنانِ شاهِ شهیدانِ کربلا رحمت به «محتشم» که چه زیبا سروده است ابیاتِ غم ، ز ماتمِ سلطانِ کربلا « نگرفت دستِ دهر ، گلابی به غیرِ اشک زان گل که شد شکفته به بُستانِ کربلا» « از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا» «زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد فریادِ العَطَش ز بیابانِ کربلا» « آه از دمی که لشکرِ اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمه ی سلطانِ کربلا» ✍️ @navaye_asheghaan
میخواهی از فردا بگویم یا گذشته؟ یا حال و روزی که در این شبها گذشته؟ در روضه یاد کربلا هستم، غمم را میفهمد آنکه تشنه از دریا گذشته گنبد، حرم، گلدسته، تل زینبیه... چه خاطراتی دارم آقا با گذشته در روضه هرکس آمده، حاجت گرفته حتی اگر یکبار از اینجا گذشته فردای محشر مطمئناً سود کرده هرکس برای تو از از این دنیا گذشته من را بزن چون نوکر خوبی نبودم هرچند دیگر کارم از دعوا گذشته آقا بَدَم اما بیا رو برنگردان... این کارها از سن و سال ما گذشته جان با غلامت مهربان باش مثل همیشه چاره‌ی بیچارگان باش 💔 توقعی که ندارم مرا حـرم ببری برای منتظران خواب کربلا کافیست ✍️ @navaye_asheghaan
18.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با حسرت و غم می‌گذرد هر روزم دلتنگم و چشم بر حرم می‌دوزم هر هفته شب جمعه شبیهِ آتش از داغِ فراقِ کربلا می‌سوزم! ✍️ @navaye_asheghaan
گریه زاری گدا در حرمت می چسبد هر شب جمعه دعا در حرمت می چسبد آنقدر کرببلا خواستم از مشهد که بردن اسم رضا در حرمت می چسبد سینه زن های تو از بسکه ز پا می افتند غالباً دوست و پا در حرمت می چسبد سمت شش گوشه و گودال، دم وادی تل روضهء داغ سه جا در حرمت میچسبد پنجشنبه دم مغرب همه جا غلغله است موقع گریهء مادر، حرمت می چسبد ✍️  @navaye_asheghaan
کانال نوای عاشقان: اصلا حسین جنس تنش فرق میکند ارباب بی کفن  کفنش فرق میکند بوسیدنی است قاری قرآن لبش ولی ارباب ما لب و دهنش فرق میکند زینب علم به دوش و ابالفضل غرق خون اردوی عشق  مرد و زنش فرق میکند حر و حبیب و عابس بی دل، زهیر و جون اصحاب عشق پنج تنش فرق میکند در زیر قبه هیچ نمازی شکسته نیست مهمان کربلا وطنش فرق میکند با عمه گفت دخترک زجر دیده ای این زجر سنگدل زدنش فرق میکند سید روح الله موید بی رمق بود و تا تکان میخورد به تنش نیزه و کمان میخورد وقتی افتاد دوره اش کردند چه لگد ها از این و آن میخورد هر کسی خسته بود عقب میرفت بدن خسته همچنان میخورد همه رفتند ، شمر ول کن نیست شمر تا رفت از سنان میخورد زیر لب گفت آب آب ،اما چکمه ها بود بر دهان میخورد امیر فرخنده @navaye_asheghaan ای وای بر گودال آخر حسین بن علی افتاد در گودال چیزی نماند از او وقتی تمام پیکرش شد پخش بر گودال آمد به استقبال با تیغ و تیر و نیزه و حتی تبر گودال میرفت زیر خاک جان پدر در پشت خیمه جسم در گودال سر روی نیزه رفت تن مانده، پس شد مبتدا نیزه خبر گودال زینب اذیت شد در کوچه های شام اما بیشتر گودال زهرا قدش خم شد وقتی که گیسوی حسینش نامنظم شد خولی به راه افتاد اما سنان با نیزه ای بر او مقدم شد شمر از نفس افتاد تا ضربه های خنجر کندش دمادم شد تنها نه سر را برد قدر مسلم بیش از اینها از تنش کم شد او رحمت الله است لطفش نصیب دست شوم ساربان هم شد یک پیرمرد آمد اوضاع جسمش با عصای او چه درهم شد خواهر رسید از راه ناموس حق از بین یک لشکر رسید از راه وقت وداع آمد وقت جدایی دل از دلبر رسید از راه ای خاک بر فرقم شاعر نگو که حرف یک معجر رسید از راه بحث اسارت شد آنچه نباید میشد آخرسر رسید از راه دختر دلش لرزید تا در دل شب زجر زجرآور رسید از راه با سر رسید از راه بابا برای شادی دختر رسید از راه محمدرضا نادعلیان @navaye_asheghaan
"ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم" غیر از تو گل فاطمه ارباب نداریم انگار که دور از وطنیم و پر از آهیم جز کرببلا صحبت جذاب نداریم مانند شب جمعه ی هر هفته حسین جان مشتاق زیارت شده و تاب نداریم با روی سیاه آمده ایم از تو بگوییم ما روی سفیدی که چو اصحاب نداریم ما ظلمت محضیم بدون حرم تو دوریم شب جمعه و مهتاب نداریم هر جا به جز از صحن و سرای تو که رفتیم گشتیم ولی خاطره ای ناب نداریم قبله متمایل به شما هست و از این رو با قاب حرم حسرت محراب نداریم هر چند به دنیا گره خوردیم ولی باز با یاد ضریح تو ببین خواب نداریم ✍️ @navaye_asheghaan
نیزه ها پاسخ آن ناله ی آب تو نبود به خدا سنگ و نی و تیر جواب تو نبود تو که خود باطن قرآنی و فرزند رسول ( ص ) خارجی زاده سزاوار خطاب تو نبود همه دیدند تو را تشنه ولی بین عدو یک نفر فکر تو و قلب کباب تو نبود کاش آن دم که فتادی به روی خاک ز اسب خنده و هلهله ی خصم عذاب تو نبود وقت غارت شد و هر کس به طریقی می بُرد ساربان کاش دگر فکر رکاب تو نبود لحظه ی غارت گهواره ی طفل تو حسین کاش در خیمه در آن لحظه رباب تو نبود ✍️ @navaye_asheghaan
یاد تو مثل نفس قلب مرا تسکین است نام تو هر چه که تکرار شود شیرین است همه ی عمر بدهکار نگاهت هستم عشق تو ماحَصلِ عمرِ منِ مسکین است یک نفر مثل "حبیب" است که می داند خوب ارزشِ اشکِ عزایت، چقدر سنگین است هر چه از چشم تو افتاد یقینا کفر است از لبت هر چه تراوید یقینا دین است از "بِنفْسیِ" تو بر حضرت سقا خواندم هر که تسلیم تو شد عاقبتش تضمین است به قدم رنجه ات ای عشق قسم بر سرِ "جون" "جون" اگر "جون" شده از اثر تمکین است آرزوی همه ی پیرغلامانِ حسین خواندن روضه ی دیگر عوض تلقین است ✍️ @navaye_asheghaan