زهر کینه .mp3
4.01M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور شهادت امام جواد علیه السلام سبکِ اشکِ غربت تو چشمایِ من.....
زهرِ کینه به جسم و جونم میشینه میشینه
خداحافظ ای روضههایِ مدینه مدینه
میپیچم اگه تویِ بسترم از شدّتِ درد
به یادِ مادرم هستم و اون مردمِ نامرد
وای
مادرم بود و مدینه
شعلهیِ آتیش و کینه
لگد و مسمار و سینه
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
سرتاپام از کینهیِ همسر میسوزه میسوزه
سینهَم مثلِ سینهیِ مادر میسوزه میسوزه
تو حجره غریبونه جون میدم من تک و تنها
شکسته دلم از غم مثِه پهلویِ تو زهرا
وای
این دمِ آخر به بَرَم
بیا ای هادی پسرم
داره میسوزه جیگرم
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
هر روزِ من به یادِ کوچه شد تیره شد تیره
یادِ دستی که رویِ پهلو میگیره میگیره
تو غربت تک و تنها روضهیِ کوچه میخونم
به یادت رویِ خاکا بدنم رو میکشونم
وای
آسمونِ دیده ببار
برایِ اون چشمایِ تار
صورتی که خورد به دیوار
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
از غم امشب میونِ هیأت بیتابم بیتابم
مثلِ زینب همیشه یادِ اربابم اربابم
دلایِ عاشق امشب مسافرِ کاظمینه
که راهِ کاظمین از کویِ بینالحرمینه
وای
به یادِ بینالحرمین
مثلِ مظلومِ کاظمین
شده ذکرِ من یاحسین
یا .....
اباعبداللّه الحسین /۳/
#حسین_ایمانی
#شور #شهادت #کاظمین #کربلا
#امام_جواد_علیه_السلام
4_5899813677627870170.mp3
469.8K
❣️﷽❣️
🔳 #سینه_زنی_امام_جواد_ع
🔳 #سبک من علی مظلوم خانه نشینم
اشک عزا ریزد از دیده ی زهرا
واویلتا واویلا آه و واویلا
🔳واویلا واویلا واویلا
در غربت و تنهایی وکام عطشان
کشته شده یوسف شاه خراسان
🔳واویلا واویلا واویلا
براودرحجره رادیگرنبندید
مادراوآمده کمتربخندید
🔳واویلا واویلا واویلا
لحظه ی آخربودودست وپامیزد
بابای مظلوم خودراصدامیزد
🔳واویلا واویلا واویلا
یارهمه بی کسان یاورندارد
صورت بروی خاک حجره گذارد
🔳واویلا واویلا واویلا
اشفع لناعندالله ای گل زهرا
یا جوادالائمه ادرکنی مولا
🔳واویلا واویلا واویلا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5899813677627870145.mp3
299.7K
❣️﷽❣️
🔘 #سینه_زنی_امام_جواد_ع
🔘 #سبک کوچه ها را غم گرفته
🔘 #پیشنهادم 👌👌 #سنتی
سوز غم در نای باداست
سوگ جانسوز جواد است
فاطمه همدم شور و شین است(۲)
محشر دیگری کاظمین است
🔘ای رضا (۲) ای رضاجان
ای فلک داد ازغریبی(۲)
جان عشق و بی حبیبی
او به موسی الرضا نورعین است(۲)
محشر دیگری کاظمین است
🔘ای رضا(۲) ای رضاجان
جام خون چشم ترش شد
قاتل او همسرش شد
کام عطشانِ بیاد حسین است
محشر دیگری کاظمین است(۲)
🔘ای رضا(۲) ای رضاجان
سروِباغ بیقراری
شدخزان جان سپاری(۲)
آب آبش غم عالمین است
محشر دیگری کاظمین است(۲)
🔘ای رضا(۲) ای رضا جان
صحبت بام است و پیکر
سایهٔ بال کبوتر
محنتش محنت خاف و قین است
محشر دیگری کاظمین است(۲)
🔘ای رضا(۲) ای رضا جان
برزمین از بام بغداد
پیکر آن خسته افتاد
درمحاق محن مشرقین است
محشر دیگری کاظمین است(۲)
🔘ای رضا(۲) ای رضاجان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5789912439550120914.mp3
723.5K
#واحد
امام جواد علیه السلام
■■■■■■◆◆◆◆◆◆■■■■■■
جود تو رایج
باب الحوائج
یا مولا ابن الرضا ادرکنی
◆◆◆◆◆
بند اول :
تو امیری و منم غلامزاده
میدونی گره به کارم افتاده
دست خالی از خونت نمیرم چون
اذن نوکریمو مادرت داده
عشق خدایی
اممید مایی
یا مولا ابن الرضا ادرکنی ..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند دوم :
چشم من به دستای کریم تو
محتاجم به احسان قدیم تو
آرزو به دل دارم که یک روزی
خادمی بشم توی حریم تو
من مبتلاتم
عمری گداتم
یا مولا ابن الرضا ادرکنی ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیت سوم:
اسم تو به قلب ما جلا میده
کاظمین تو وادی توحیده
رغبتی نداره به بهشت اونکه
یکدفعه فقط ضریحتو دیده
دارم یه حاجت
بیام زیارت
یامولا ابن الرضا ادرکنی ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیت چهارم:
صحن تو عجب شور و صفا داره
رنگ و بوی صحن کربلا داره
هرکسی که زائرت شده آقا
حتما برات از امام رضا داره
دل شد هوایی
کرب و بلایی
یا مولا ابن الرضا ادرکنی ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند پنجم :
اشک مادر از غمت شده جاری
زهر کینه برتنت شده کاری
قاتل تو هم شد همسرت آقا
درد غربتی مثل حسن داری
تو می دهی جان
با کام عطشان
یا مولا ابن الرضا ادرکنی
◆◆◆◆◆◈◆◆◆◆◆◈◆◆◆◆◆
■شاعر:
مرتضی کربلایی
105.5K
جواد الائمه سلام الله علیه
نوحه سنتی
از حجره ی در بسته ای
آید صوت دلخسته ای
یا ضامن آهو بیا سوی بغداد
جوادت را رها کن از دست صیاد
من غریبم...........
یوسف ابالحسنم
آتش گرفته بدنم
غم میرسد هر لحظه بر روی غمم
گل می گرید بر من و بر عمر کمم
من غریبم............
یار نامهربان من
تماشا کرد، خزان من
پاسخی بر جگر کبابم نداد
چشمان من تر شد ولی آبم نداد
من غریبم...............
میثم مومنی نژاد
80.9K
یا جواد الائمه سلام الله علیه
نوحه سنتی
میرسد نوحه ی ملائکه از سما
یا امام جواد سیدی ابن الرضا
ریزد اشک از دو عین مشهد و کاظمین
وا اماما وا شهیدا
ای جگر گوشه ، ای امام پاره جگر
از غمت میزند حضرت هادی به سر
نوحه خوان در عزا شد یتیم شما
وا اماما وا شهیدا
جسم تو میبرند فاطمیون روی دوش
در جوانی شده چراغ عمرت خموش
ای پناه همه پسر فاطمه
وا اماما وا شهیدا
میثم مومنی نژاد
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
الا ای مظهر جود خدایی
جوادی حضرت ابن الرضایی
تو عبداللهی و آقای مایی
کرامت از شما از ما گدایی..
دودستِ خالی آوردم برایت
سلام آقای من جانم فدایت
نه دنبال غذا و آب و نانم
نه محتاج عطای دیگرانم
به تو وابستهام دیگر نرانم
خدا میخواست منسائل بمانم
خودش فرموده تو باشی مرادم
به دستور رضا عبدالجوادم
کرم تو، جود تو، دست گدا من
وفای دائمیْ تو، بی وفا من
خطاپوشیْ تو و پُر مدعا من
به تو بدکردهام آقا تماماً
ولی به رو نیاوردی تو اصلاً
مرا بی آبرو کردی تو؟ اصلاً
نه دنیا، نه طلا میخواهم از تو
به جای آن ولا میخواهم از تو
پُر از دردم دوا میخواهم از تو
برات کربلا میخواهم از تو
اگرچه جلد بام کاظمینم
فدایی فدایی حُسینم
**
دوباره ماجرای حجره با زهر
دوباره دردها را شد دوا زهر
زمین زد بی کسی را بی هوا زهر
چه میخواهد ز آل مصطفی زهر
کشید از سینهاش آتش زبانه
امان از غربت مردی به خانه
میان پایکوبی دست و پا زد
زمین که خورد، مادر را صدا زد
دودستش را به خاک حجره تا زد
گریز روضه را به کربلا زد
به فکر روضهی خَدّالتریب است
شبیه جد عطشانش غریب است
خودش غمگین ولی این قوم شادند
غرورش را به زیر پا نهادند
برای کشتنش در اتحادند
بمیرم آب هم دستش ندادند
ملائک آه از دل میکشیدند
کنیزان آه نه، کِل میکشیدند
به روی بام رفت و نیمه جان داشت
لبی زخمی و جسمی ناتوان داشت
خداروشکر اما سایبان داشت
حفاظی زیر بال کفتران داشت
کفن شد پیکرش الحمدلله
نبوده خواهرش الحمدلله
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امام_جواد_ع_شهادت
و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است
غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است
چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟
به ام فضل و به جعده، اگر رباب زن است
زبان به شکوه گشودهست زهر و میداند
که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است...
اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت
ولی حسین هم این بین با تو همسخن است
گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست
حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است
شدند بر تن تو سایهبان کبوترها؟
هنوز روی زمین، آفتاب، بیکفن است
✍ #سیدمحمدجواد_میرصفی
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
مولای جود، حضرت ابن الرضا سلام
ای آشنای هر دل درد آشنا سلام
باب المراد من درِ دولتسرای تو
بسته دلم دخیل به لطف و عطای تو
هر قفل با کلید تو وا میشود جواد
سنگ از اشارهی تو طلا میشود جواد
خیر کثیر ک، مثل تو کوثَر نیامده
مولود از تو با برکت تَر نیامده
تو آمدی مسیر ولایت بقا گرفت
افتاده بود از نَفَس و با تو پا گرفت
چشم زمان به علم و کمال تو خیره شد
در ذهن دهر، گوشهای از آن ذخیره شد
تو امتداد نور، جواد الائمهای
سرچشمهی حضور، جواد الائمهای
تا کاظمینِ تو دل من پَر گرفته است
بر غربت تو زمزمه از سَر گرفته است
**
با تو چه کرد همسر نامهربان تو
آمد به لب ز بازی تقدیر، جان تو
دَر بسته بود حجره و تو دست و پا زدی
میسوختی و مادر خود را صدا زدی
کف میزدند بر غم بی انتهای تو
نشنید گوش هیچ کسی نالههای تو
فریاد میزدی جگرم سوخت آب آب
لبخند میزدند و نیامد جواب آب
ارث عطش ز خون خدا شد نصیب تو
پایان گرفت قصهی عمر عجیب تو
✍ #کمیل_کاشانی
#امام_جواد_ع_شهادت
آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بیامام شد
دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت
آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد
جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد
تا سایهبان شود به تن زهر دیدهاش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد...
آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد
آن روز ذوالفقار علی در نیام شد
آتش نشست در جگر کربلاییاش
یعنی به رسم خون خدا تشنهکام شد...
✍ #عباس_احمدی
#امام_جواد_ع_شهادت
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است
هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است
نالهی العطش من نرسیده به کسی
چه کنم هرچه کنم هلهلهها بسیار است
صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس
در زمین خوردن ما دست دگر در کار است
نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است
جای این اذیت و آزار فقط بازار است
به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت
از روی اسب بیفتی به زمین دشوار است
جان به قربان تنی که همهاش غارت شد
بیش از پیرهنش پیکر پاکش....
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
#امام_جواد_ع_شهادت
شعلههای کینه از هر سو به سویش آمدند
در دل حجره دل پروانه را آتش زدند
زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد
زهر یکبار دگر همدست با انگور شد
داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت
آه صاحبخانه بین خانهاش مَحرم نداشت
ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد
آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد
از سر شادی کنار پیکر او کف زدند
تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند
پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست
کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست
آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست
پشتبام خانه که شأن امام شیعه نیست
گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه آیه شد
لااقل بال کبوترها برایش سایه شد
لااقل جمع کثیری از محبین آمدند
وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند
در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد
پیکر پاکیزهاش مهمان مرکب شد؟ نشد
او ندیده لحظهای دروازهی ساعات را
کوچه و پرتاب سنگ و عمهی سادات را
تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت
شمر با آن خنجر کندش به استقبال رفت
میکشد مِی خوارهای فریاد، فکرش را بکن
ریش و قیچی دست شمر افتاد، فکرش را بکن
✍ #محمود_یوسفی
#امام_جواد_ع_شهادت
رسیده جان به لب اطهرت؛ اَبَالهادی
نشسته پیک اجل در بَرَت؛ اَبَالهادی!
دوباره قصهی زهر و دوباره نامردی
کبود شد همهی پیکرت؛ اَبَالهادی!
لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد
چه کرد با دل تو همسرت؛ اَبَالهادی!
شبیه فاطمه دستی گرفتهای به کمر
مگر خدای نکرده پَرَت ...؛ ابالهادی!
میان حجرهی در بسته دست و پا زدی و…
بریده شد نَفَس آخرت؛ اَبَالهادی!
مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد
صدای خستهی بی جوهرت؛ اَبَالهادی!
سه روز بر تَن تو آفتاب میتابید
ولی بُریده نشد حنجرت؛ اَبَالهادی!
دگر به زیر سُم اسبهای تازه نَفَس
ندید جسم تو را دخترت؛ اَبَالهادی!
اگر چه دور و برت خیرهسر فراوان بود
ولی نظاره نشد خواهرت؛ اَبَالهادی
چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید
برای غارت انگشترت؛ اَبَالهادی!
✍ #علیرضا_خاکساری
#امام_جواد_ع_شهادت
قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت و ظرف آب گرفت
آب را بر روی زمین تاریخت
درهمان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سربسته
حجره تاریک، حجره دربسته
جگری رفته رفته سم میخورد
پشت در دستها به هم میخورد
عرش را نالهای تکان میداد
تشنهای روی خاک جان میداد
زهر بی تاب کرد جانش را
سوخت تا آب کرد جانش را
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهر جسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهر و سنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سرداشت
بدنش میشد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه بازنشد
در نهایت عبانیاز نشد
بگذرم؟ نگذرم؟ نمیدانم
وسط چند روضه حیرانم
تا بفهمم گریز آخر را
میروم بیتهای دیگر را
تشنه در آفتاب بنویسم
از زبانِ رباب بنویسم
آدم تشنه تار میبیند
همه جا را بخار میبیند
بدتر اینکه غبار هم باشد
یک بیابان، سوار هم باشد
تازه حالا حساب کن دورش
چندتا نیزهدار هم باشد
در میان هجوم نامردان
خواهری بیقرار هم باشد...
✍ #علی_زمانیان
🏴سبک زمینه یا شور شهادت حضرت امام جوادالائمه علیه السلام و گریز به کربلا
#زمینه_جوادالائمه_ع
#شکسته_قلب_مضطرم
🏴بند اول
شکسته قلب مضطرم
مادرم مادرم مادرم
گرفته آتیش پیکرم
مادرم مادرم مادرم
قاتلم شد همسرم و
غریب و بی یاورم و
روی خاک غم سرم و
کنیزا دور و برم و
از آتیش زهر کینه
جگرم میسوزه مادر
امون من رو بریده
دیگه خنده های همسر
(مادر ای مادر یا زهرا)
🏴بند دوم
میچکه خون از رو لبام
ای خدا ای خدا ای خدا
منم اسیر همسرِ
بی وفا بی وفا بی وفا
داره میبینه اشک منو
میزنه طعنه ها بهم
تشنگیمو میبینه آب
نمیده بی حیا بهم
کنیز آورده ام فضل
میکنن هلهله،میرقصن
مادر بیا این لحظه ها
بگیر سرم رو به دامن
(مادر ای مادر یا زهرا)
🏴بند سوم
سهم من اینجا زهر کین
شد خدا شد خدا شد خدا
ولی نشد راس من از
تن جدا تن جدا تن جدا
به روی خاک کاظمین
افتادم با شیون و شین
میکنم یاد قتلگاه
میخونم روضه ی حسین
پیکر من روی بام و
پیکر جدم روی خاک
به زیر سم مرکبا
رفت و شد از کینه صدچاک
(یا حسین غریب مادر)
🎤با نوای زیبای کربلایی آرش پیله ور
🏴هیئت انسیة الحورا (س) تهران
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
shekaste ghalb.zamine.Pilevar(1).mp3
4.65M
#زمینه
#شهادت_امام_جواد
کربلایی آرش پیله ور
4_6048450336690020598.mp3
1.51M
هدیه به امام جواد صلوات
شور روضه ای سبک مسیر روضه
میونه سینه شد دوباره غم تکثیر
باتن تو زهر کرد کار هزار شمشیر
دوباره تکرار شد غم حسن انگار
همسر تو کرده این روضه را تفسیر
از غمت عرش خدا می لرزه
همه ی عرض و سما می لرزه
می زنی ناله یقین دارم که
از صدات قلبه رضا می لرزه
امون ای وای امون از غربت
با کف و با رقص و هلهله و خنده
کنیزکان کردن خیلی تورا تحقیر
صدا زدی تشنم با لبای عطشان
اما نداشت انگار ناله ی تو تاثیر
غریب حتی در وطن هستی و
دومین امام حسن هستی و
دم اخر با لبای عطشان
روضه خونه بی کفن هستی و
امون ای وای امون از غربت
با لبای تشنه یاد حسین کردی
داغ غم او کرد قلب تورا تسخیر
افتادی تو اقا به یاد عاشورا
وداع زینب کرد ذهن تورا درگیر
باشه من میرم دلت می گیره
داره کار قاتلت می گیره
این همونیه که گفتی دادش
جونم و مقابلت می گیره
امون ای وای امون از غربت
مسیر روضه باز به سمت گودال رفت
حسین کناراب تشنه لب از حال رفت
به سر زنان زینب کنار مقتل گفت
از سر من دیگر سایه اقبال رفت
خستگی ازبدنت می ریزه
داره نیزه ز تنت می ریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد
داره خون از دهنت می ریزه
امون ای وای امون از غربت
رضا نصابی
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
هم آسمان قصیدهای از بی کرانیاش
هم بی کرانهها غزلِ آسمانیاش
ای کالها کمال سرِ کوچهباغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانیاش
او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود
در غیبت پدر ، پسر و میزبانیاش
باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران
حَظ میبرند موقعِ شیرین زبانیاش
از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست
نوشیده است از لبِ جام دهانیاش
بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد
مشهد پُر است از نفسِ مهربانیاش
ششگوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانیاش
یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را
هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانیاش
وقت زیارت است و عباراتش از رضاست
قربان کودکیش فدای جوانیاش
حالا کبوتران همه از مشهد آمدند
تا آسمان بام ؛ پِیِ سایبانیاش
آقایِ طوس از جگرش آه میکشد
در کنجِ حجره تا پسرش آه میکشد
اُفتاده است رویِ زمین و برابرش
لبخند می زند به تقلاش همسرش
اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او
اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش
جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او
از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش
قسمت نبود آب بنوشد بجای آن
خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش
بابالحوائج است ولی میتوان شنید
از بینِ حُجره نالهیِ موسی بن جعفرش
این دفعه میزدند به دَف تا که جان دهد
کَف میزدند وقتِ نفسهای آخرش
از پا گرفته و بدنش میکشند...وای
تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش
خون گریه میکند لبهیِ تخته سنگها
از بَس که خورد بر لبهیِ پلهها سرش
این پشت بام گودی گودال نیست شُکر
با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش
* * *
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش
(حسن لطفی۹۵)
#یاشبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
غریب تر ز حسن غریبِ زهرا تو
صدای نالهی اَمَن یُجیبِ زهرا تو
بمیرم از غمت آقا کسی نداری که
غریب تر ز حسن کسی نداری که
چقدر غرقِ عرق غرقِ درد تب داری
میانِ سُرفه جگرپاره رویِ لب داری
به دادِ تو نرسیدند تا صدا نزنی
کسی نبود کنارت که دست و پا نزنی
صدای بال و پَرِ بسته از قفس نرسد
صدا نزن که صدایت به هیچکس نرسد
صدا نزن که نفسهات مختصر نشوند
صدای هلهلهها تا که بیشتر نشوند
صدای هلهله آمد رضا رضا نکنی
که دست و پا بزنی و خدا خدا نکنی
صدا نزن که به دَف میزنند در پَسِ در
جوابِ دادِ تو کَف میزنند در پَسِ در
نگو جوان رضا تشنهای که آبی نیست
بیا نگو جگرت سوخت که جوابی نیست
عجیب زهر بدی بود شعله بر پاکرد
تمامیِ جگرت را که اِرباًاِربا کرد
کسی نگفت که آبی دهان خشکش را
کسی نگفت که رحمی زبانِ خشکش را
به پُشت حُجره کنیزان و همسرش اینجاست
کسی نگفت نخندید مادرش اینجاست
میان حجره پَرَت را کسی نمیگیرد
عزیزِ تشنه سرت را کسی نمیگیرد
غریبتر از مجتبی نه بستری داری
نه گِرد خوش برادر نه خواهر داری
برادری که به قربان پیکر تو رَوَد
نه خواهری که رسد زود همسر تو رَوَد
نه گریهکُن که پیات سر به دشت بگذارد
نه خواهری که برای تو طشت بگذارد
میان خنده و دشنام بردنت آقا
کِشان کِشان به رویِ بام بردنت آقا
کنار خشکْ لبت ، کاسه های آب اُفتاد
کشان کشان بدنت زیر آفتاب اُفتاد
کشیدهاند زِ پا با سرت چه بد خوردی
میان راه بگو چندتا لگد خوردی؟
به روی بام ولی مثل اینکه پامالی
به روی بام ولی نه میانِ گودالی
ولی به سویِ تو خیره نگاهِ دختر نیست
به روی جسم تو جز سایهی کبوتر نیست
هزارشُکر که جسمِ تو نامرتب نیست
هزارشُکر که بر بام ، جای مَرکب نیست
(حسن لطفی ۴۰۰/۰۴/۱۹)
#یاشبیر
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
اُفتادهاست رویِ زمین و برابرش
لبخند میزند به تقلاش همسرش
اُفتادهاست رویِ زمین دید مثلِ او
اُفتادهاست در وسطِ کوچه مادرش
جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او...
از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش
قسمت نبود آب بنوشد بِجای آن
خاکی شدهاست حیف لبان مطهرش
باب الحوائج است ولی میتوان شنید
از بینِ حُجره نالهیِ موسی بن جعفرش
این دفعه میزدند به دَف تا که جان دهد
کَف میزدند وقتِ نفسهای آخرش
از پا گرفته و بدنش میکِشند... وای
تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش
خون گریه میکند لبهیِ تخته سنگها
از بَس که خورد بر لبهیِ پلهها سرش
این پشت بام گودی گودال نیست شُکر
با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش
* * * *
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زهر همسرش
(حسن لطفی۹۴)
#یاشبیر
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_جوادالائمه_علیهالسلام
آه ای اسیرِ روضهیِ سربسته کیستی
مردِ غریبِ حُجرهیِ دربسته کیستی
این حُجره به ناتوانی تو گریه میکند
پیری ، بر این جوانیِ تو گریه میکند
در خانهی امام چرا دست میزنند
با نالهات مدام چرا دست میزنند
ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن
آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن
اصلا صدایِ تو به صدایی نمیرسد
این آب آب آب به جایی نمیرسد
اُفتادهای زِ دامن زهرا به رویِ خاک
کمتر بکش محاسن خود را به رویِ خاک
کِل میکشند گریهی زهرا درآورند
کف میزنند دادِ رضا را درآورند
تو هرچه میکنی ،جگرت را چه میکنی
با حال و روزِ خود پسرت را چه میکنی
با خود چه داشت زَهر ،تنت را کبود کرد
باور نمیکنم دهنت را کبود کرد
جانم حسن، شبیه حسن روضههای توست
"نامرد بِینِ کوچه مزن" روضههای توست
اما به این صدای غریبانه خنده کرد
بر نالهی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد
میکوبد آه؛ پا به زمین پیش مادرت
میریزد آب را به زمین پیشِ مادرت
بُردند نیمهجان بدنت را به پُشتِبام
از پا کشاندهاند تنت را به پشتِبام
میرفت پیکرت به روی پلههای تیز
میخورد هِی سَرَت به روی پلههای تیز
از سنگها برای تو اَبرو نمانده است
آقا چرا برای تو پهلو نمانده است
رفتی به رویِ بام ولیکن هزار شُکر
گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر
گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست
چندین کفن برای تو با دوستان که هست
گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید
اینبار هم پسر به کنار پدر رسید
شُکرِخدا عقیق تو را ساربان نبرد
رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد
آقا قسم که پیرهنت را نمیکِشند
با نیزهای شکسته تنت را نمیکِشند
(حسن لطفی)
#یاشبیر
«غسل و نماز توبه یکشنبههای ماه ذیالقعده»
براى روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله روایت شده است که هر که این نماز را بهجا آورد، توبههایش پذیرفته و گناهش آمرزیده میشود، طلبکاران او در قیامت از وى راضى میگردند، باایمان از دنیا خواهد رفت ، ایمانش از او گرفته نشود، قبرش وسیع و نورانى میگردد و والدینش از او راضى میشوند ...
نماز به این گونه اقامه میشود :
🔻 غسل کنید (نیت توبه)،
🔻 وضو بگیرید،
🔻 ۲ تا دو رکعت نماز مانند نماز صبح به جا آورید که در هر نماز، در هر رکعت سوره «حمد» را یک مرتبه، سوره «توحید» را سه مرتبه، سوره «فلق» را یک مرتبه و سوره «ناس» را یک مرتبه بخوانید.
🔻 پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کنید:«استغفرالله ربی و اتوب الیه».
🔻بعد از ۷۰ بار استغفار یکبار بگویید :
«لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ».
🔻 سپس یکبار بگویید:
«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات فَإِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا انت».
#ماه_ذی_القعده
#نماز_توبه
نوحه امام جواد علیه السلام
بیا پدر جان ببین که من به یاد توام
بیا پدر جان ببین که من جواد توام
💠💠💠💠💠💠💠💠
بیا پدر جان ببین چه آمده بر سرم
اومده بالا سرم کف میزند همسرم
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
بیا تماشا که در حجره در بسته ام
بسکه میگم آب و آب خسته تر از خسته ام
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
بیا در این حجره تو اشگ غمم را ببین
بیا تو ای عمر من عمر کمم را ببین
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
میان حجره فقط تو را صدا میزنم
بیا تماشا ببین که دست و پا میزنم
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
همیشه من در غم عمه سرگشته ام
همیشه من در غم حسین برگشته ام
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
بیاد جدم ببین هميشه جان بر لبم
به یاد جان دادن زیر سم مرکبم
صل الله علیک یا جواد یا جواد
💠💠💠💠💠💠💠💠
«مرثیه شهادت جوادالأئمه علیه السلام»
قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت وظرف آب گرفت
آب را بر روی زمین تاریخت
درهمان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سربسته
حجره تاریک حجره دربسته
جگری رفته رفته سم می خورد
پشت در دستها به هم می خورد
عرش راناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد
زهر بی تاب کرد جانش را
سوخت تا آب کرد جانش را
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهرجسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهروسنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سرداشت
بدنش می شد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه بازنشد
در نهایت عبا نیاز نشد
بگذرم؟نگذرم؟نمی دانم
وسط چند روضه حیرانم
تابفهمم گریزآخر را
می روم بیت های دیگر را
تشنه در آفتاب بنویسم
از زبان رباب بنویسم
آدم تشنه تار می بیند
همه جا را بخار می بیند
بدتر اینکه غبارهم باشد
یک بیابان٬سوار هم باشد
تازه حالاحساب کن دورش
چندتا نیزه دار هم باشد
در میان هجوم نامردان
خواهری بیقرارهم باشد...
#علی_زمانیان