eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماجرای نامه علیه السلام به بن مظاهر علیه السلام و شعری از زبان حضرت علیه السلام درد دارم به دنبال طبیبی هستم سر بازار به دنبال حبیبی هستم جنس مرغوب تر از رنگ حنا میخواهم سفری تا به خود کرب و بلا میخواهم مضطرب بودم و انگار خبرهائی بود در دلم شوق و به لب ذکر و تمنائی بود منتظر تا که مرا با خبر از یار کنند عشق و دلدادگیم شهره به بازار کنند تا حبیب بن مظاهر به نوا پیدا شد جنس مرغوب تر از رنگ حنا پیدا شد پیر مردی که به کف نامه ی دلدارش بود از قضا ذکر حسین گرمی بازارش بود گفت مسلم به برم نامه جانان آمد دل ویران شده را یکسره سامان آمد تا گرفتیم زدل تذکره کرب و بلا می شنفتیم زجان زمزمه کرب و بلا می شنیدیم عطش، کرب، بلا، ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله . ............................................
ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را 🌺🌺🌺🌺🌺
365.2K
منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه لبم شد پاره بین کوفه ، حسین جان کشیده کارم بر سر دار ، خداحافظ ای شاه بی یار قرار ما در بین بازار ، حسین جان سردارم ، ولی خسته و بی کس و بی یارم ز روی تو آقا خجالت دارم ، کجایی نگارم میا به کوفه شد ذکر آخرم به راه زینب افتاده این سرم مرا دعا کن ای حاجی حرم  یابن الزهرا کوفه میا حسین سفیر شاه کربلایم ، به درد و غربت مبتلایم شده شهر کوفه منایم ، حسین جان تماشایی شد ماجرایم ، اسیر قومی بی وفایم پریشان بین کوچه هایم ، حسین جان واویلا ، کجایی ببینی تو احوالم را تن بی سرم روی خاک صحرا ، فدای تو آقا نشیند اینجا بر نیزه ها سرت دل نگرانم بر حال خواهرت شود به کوفه آواره دخترت  یابن الزهرا کوفه میا حسین   ببین خون ریزد از لبانم ، نشان نیزه بر دهانم خودم را هر سو میکشانم ، حسین جان ببین آشفته گیسوانم ، دهد با پا دشمن تکانم نمانده سالم استخوانم ، حسین جان واویلا ، میان مسیر و گذر افتادم به زیر لگدهایشان جان دادم ، برس تو بدادم سرم بروی دروازه نازنین کشیده جسمم شد روی این زمین تو بر قناره از پا تنم ببین یابن الزهرا کوفه میا حسین رسد روزیکه قحط آب است ، پریشان گیسوی رباب است علی اصغر در پیچ و تاب است ، حسین جان دل زینب در اضطراب است ، رخت از خون لب خضاب است سرت بین بزم شراب است ، حسین جان واویلا ، لبت را به بازی بگیرد دشمن به غارت رود پیکر و پیراهن ، شبیه تن من بریزد اینجا گیسوی تو به هم به زیر نیزه پهلوی تو بهم شده گسسته ابروی تو زهم  یابن الزهرا کوفه میا
این روزا فقط یه جمله دم به دم ورد زبونه تو رو میخوام عاشقونه اگه پیر بشم به زیر سایتون دلم جوونه تو رو میخوام عاشقونه خیلی ممنون می تونم صدات کنم به این بهونه تو رو میخوام عاشقونه "تو رو میخوام عاشقونه" خدا کنه که همیشه/ پر بشه درونم از تو همه نفسای عمرم/ بگم و بخونم از تو خدا کند نمیرم تا/ روی ماهت و ندیدم زندگی صفا نداره/ بیا که دیگه بریدم (کجایی یا مهدی) **** می دونم تو این زمونه قحطیِ یه هم زبونه تو رو میخوام عاشقونه می دونم دلگیری از من که دلم هنوز خزونه تو رو میخوام عاشقونه نیاد اون وقتی که نوکرش رو از درش برونه تورو میخوام عاشقونه "تو رو میخوام عاشقونه" غمگینی یاری نداری/غمگینی که آلودم من دستمو اگه نگیری/به خدا که نابودم من هیچی نمی دونم از تو/ درگیر دنیام و غفلت بده معرفتی آقا/ تا کی بمونم تو حسرت (کجایی یا مهدی) ****** آقاجون دعا کن این بار نوکرت به پات بمونه تو رو میخوام عاشقونه از حالا هر چی بگی مریدتم بی چک و چونه تو رو میخوام عاشقونه آرزومه به منم بگن یکی از مهدیونه تو رو میخوام عاشقونه " تو رو میخوام عاشقونه" اینجوری نمیشه آقا/ دیگه بسه دوری از تو حجابی بودم و میخوام/برسه یه نوری از تو توفیقی بده که حالا/ با تو ببندم یه عهدی دیگه زمینی نمونم/ جونم فدای تو مهدی (کجای یا مهدی) زادسرور
چیزی نمونده به محرم حسین... 🏴 برای سینه زنی تو هیئتا دل بی قراره دلم آقا بی قراره الهی زیاد بشه اشکای چشممون دوباره دلم آقا بی قراره خزون دلم در انتظار دیدن بهاره دلم آقا بی قراره "دلم آقا بی قراره" دل تو دل عاشقا نیس/ برای نوکری ارباب بی قرار بی قراریم/ دوباره گداتو دریاب چی می شه که عاشقا رو/لایق روضه بدونی اگه دوباره چشا رو/ تر کنی با مهربونی (حسین ثارالله) ************* دمِ یا حسینِ زهرا به روی لبم هَماره دلم آقا بی قراره یه روزی کاش به منم بگن قتیلِ روی یاره دلم آقا بی قراره همه ی دلخوشی من اینه که چشام میباره دلم آقا بی قراره "دلم آقا بی قراره" دوباره ما رو صدا کن/ بگو بیا زیر پرچم دوس دارم که بشم آقا/ فدای تو، تو محرم دعام اینه همه روزا/ آقا منو بپذیری حسین امیری آقا جون/ امیری، نعم الامیری (حسین ثارالله) ************** یه داغی توی دلم همیشه میزنه شراره دلم آقا بی قراره تا یه زائر میبینم که راهیِ شهر نگاره دلم آقا بی قراره به لبم میگم حرم،حرم، تا که منم بیاره دلم آقا بی قراره "دلم آقا بی قراره" چه صفایی داره گریه/دم پای علی اکبر سینه زنی توی ایوون/برا غم شه بی سر یه روزی به زیر قبه/ حاجت دل و می گیرم به یاد همه شهیدا/ پا ضریح تو میمیرم (حسین ثارالله) زادسرور
💠اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه زمینه روضه 💠بند اول این دم آخر میرم ولی،میسوزم از تب چه روضه هایی به یاد من میاره امشب گودال،لشگر،عمه،جان زینب یادم میاداون لحظه رو که حمله کردن خیمه گاه پای برهنه میدوید عمه به سمت قتلگاه یادم نمیره ساعت غارت خلخال حرم با تازیانه میزدن بر سر اطفال حرم غم زیاده،ماتم زیاده دور و بر زینب نا محرم زیاده 🔅وای از این غم 🔅ای وای از این غم 💠بند دوم لحظه به لحظه یاد غمِ ،قحطی آبم دل پریشونِ تشنگیِ،طفل ربابم مشکِ،خالی،میده،عذابم ای وای ازون موقعی که شد نا امید امیدمون از دل صحرا میرسید اَدرِک اَخا به گوشمون آتش به جون من میزد گریه ی زنهای حرم دست به کمر از علقمه میومد آقای حرم دل حزینه،این دل غمینه دستِ قلم،مشکُ علم رو زمینه 🔅وای از این غم 🔅ای وای از این غم 💠بند سوم میون قلبم همیشه غصه ی یه داغه روضه ازینجا روضه ی وصل یه فراقه بابا،از نی،دختر،از ناقه یادم نمیره اون شبُ از ناقه افتاد رو زمین گریه نمیزاره بگم ای وای ازین زجر لعین هنوز جلو چشامه تو خرابه هق هق میکنه عمه میگفت سر و نیار سه سالمون دق میکنه من شنیدم،از غم خمیدم زن غساله میگفت غسلش نمیدم 🔅وای از این غم 🔅ای وای از این غم شعر رحمانی
چون خدا طالب گدا شد باز در رحمت به روی ما شد باز بنده، شرمنده ی خدا شد باز او خریدار اشک ما شد باز خبر آمد گناه می بخشم کوه عصیان به کاه می بخشم روز الطاف کبریا عرفه مژده بخشش و عطا عرفه روز مهمانی خدا عرفه السلام علیک یا عرفه من از ماه تو به جا ماندم بنده ای دور از خدا ماندم به سرم آمده بلا چه کنم گشته ام سخت مبتلا چه کنم به خودم کرده ام جفا چه کنم نپذیری اگر مرا چه کنم هیچ کس همچو من نمی خواهد عبد توبه شکن نمی خواهد من زمین خورده ام مرا نزنید عبد افسرده ام مرا نزنید در گنه مرده ام مرا نزنید پی به خود برده ام مرا نزنید تو ببین عذر اشتباه مرا به رویم نزن گناه مرا  نشود تا که بنده ات رسوا خوب و بد را ز هم مساز جدا درهم اینبار هم بخر ما را تو و رد کردن گدا هیهات ورنه من از خجالت آب شوم مپسند پیش کس خراب شوم گر ندارم بها، نگهدارم گوشه این سرا نگهدارم تو بیا از خطا نگهدارم تا رَوَم کربلا نگهدارم جبل الرحمة کوه عشق و صفا عرفات از حضور تو زیبا  کاروانی که لاله ها دارد ای خدا عزم کربلا دارد کوفه در سر چه نقشه ها دارد شهر مکر است و ماجرا دارد… مروز به کوی تو گرفتار زیاد است مثل من شرمنده گنهکار زیاد است اما کرم توست که بسیار زیاد است بخشندگی ات حضرت ستار زیاد است در کوی وفا شاه و گدا فرق ندارند وقت کرم تو فقرا فرق ندارند   خواندی تو دگر بار به کویت همگان را هرکس که به سرمایه ی خود دیده زیان را یا داده ز کف فرصت ماه رمضان را با خویش بیارد دل و جان نگران را گفتی که گناه دل پر آه ببخشی امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم روز عرفه آمد و شد تازه امیدم آغوش گشودی که به سوی تو دویدم من آمده ام باز توانم بده امروز اصلا تو بیا راه نشانم بده امروز آفت زده بر حاصل من بار ندارد این بار به غیر از تو خریدار ندارد این بنده خودش آمده پس جار ندارد اصلا زمین خورده که آزار ندارد بر آنکه زمین خورده جفا را نپسندند رفتم همه جا جز تو گدا را نپسندند حالا که من افتاده ام از نام و نشان ها حالا که نشستم ز فراغت به فغان ها مگذار بیفتد سخنم روی زبان ها مگذار شود فاش ز من راز نهان ها من آبرویم در خطر افتاده نظر کن حالا که گدا پشت در افتاده نظر کن هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی من را برسانید به یار عرفاتی جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی شرمنده کند باز مرا از کرم خود ما را به سلامی ببرد در حرم خود این قدر مگو از لب و دندان دُر افشان این قدر مده شرح ز گیسوی پریشان خواهر شده از لحن دعای تو هراسان برگرد مدینه مرو کوفه حسین جان ترسم که کسی بشکند آئینه ات آقا یا آنکه نشیند به روی سینه ات آقا گفتم عرفه فرصت دیدار مهیاست هر ساعت این روز خبر دار ز آقاست خوش آنکه دلش هم نفس یوسف زهراست اما همه ی عشق فقط روضه ی سقاست در روضه ی او عطر گل یاس بیاید خود گفته که در روضه ی عباس بیاید حج از حجاز عازم دشت بلا شده حاجیّ عشق راهی کرب و بلا شده این حاجیان سلاله ی زهرای اطهرند یک کاروان نور، سفیر خدا شده اینها فدائیان تولّای حیدرند ذبح عظیم، راهی دشت منا شده پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را این خیمه گاه بازدِهش نینوا شده نور خدا به ظلمت شب بار بسته است یعنی که وقت هدیه ی خون خدا شده ای محرمان رکاب بگیرید عمّه را زینب پیمبر سفر کربلا شده رؤیت شده ستاره ی دنباله دار عشق از آسمان به سوی زمین راه وا شده اطفالِ خردسالِ زبان بسته را ببین حالا زبانشان به عمو آب وا شده محمود ژولیده هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات صداى روضه شما را کشیده تا اینجا یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا حسین گفتن ما مسلمیه هر سال نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا صداى پاى محرم به گوش مى آید حسین قافله ها را کشیده تا اینجا بنى گفتن یک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا سخن ز موى پریشان زینب کبرى امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش که نامه هام شما را کشیده تا اینجا عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانۀ آوارگى ارباب است قاسم نعمتی
|⇦•تو با قرالعلوم هستی و.... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو باقرالعلوم هستی و تمومِ عالم به فرمانت به زیر دِینِ شما شیعه است الهی جانم به قربانت از عِلم و حلم و صبر تو آقا نفس کشیده دینِ پیغمبر تو وارث صلابتِ حیدر آقای من آقای من.. به نور دانشِ تو روشن شد صراطِ شیعه به زیبایی تو وارث به حقِّ زهرایی آقای من آقای من.. شفاعت محشر آقا فقط به یک نگاهِ شما تموم خواهش نوکرات زیارتِ کرب و بلا غریب ای آقای من … تو از همون کودکی آقا کشیدی بارِ غم و تنها میونِ اشک و گریه میدیدی که روی نیزه ها میرفت سر ها آتیش گرفته بود حرم امّا تو بین خیمه بودی سرگردون دویدی پابرهنه تو میدون آقای من آقای من.. الهی من بمیرم آقا که دیدی که قاتل رسید گودال حسین تشنه رفته بود از حال آقای من آقای من.. برا غمای کربلا تو روضه دارِ هر شبی تا لحظه های آخرم به یادُ عمه زینبی غریب ای آقای من … میون کوچه ی یهودی ها چقدر خجالت کشیدی تو به زیر تازیونه ها آقا فقط جسارت شنیدی تو تموم کربلا برات روضه است ولی برات نمیشه شام هیچ جا خرابه و غصه ی زن ها آقای من آقای من.. نداره این درد تو درمون جلوی چِشم تو زدن سیلی به صورتِ رقیه شد نیلی آقای من آقای من.. کنارِ جسم مضطرت امام صادق آشناست شهادتینِ امشبت سلام به شاهِ کربلاست غریب ای آقای من … تو بودی هر جا نبود هیچ کس گرفتی دستِ منو آقا نذاشتی تنها بمونم من میون سیل غم و دردا تویی تو تنها امید من تو این شبای پر گرفتاری برای من همیشه تو یاری حسین من حسین من دوباره آرومه با یادت قرار قلبِ مضطرم هستی خودِ تو این عهدو بام بستی حسین من حسین من.. فقط رو لبهام این نواست به قلبِ من حسین ناخداست دوا و درمونم فقط زیارت کرب وبلاست دوست دارم آقای من …
enc_16265302190552150477357.mp3
9.12M
|⇦•تو باقرالعلوم هستی و... وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همیشه رفتن راه رسیدن نیست…! ولی برای رسیدن باید رفت… در بن بست نیز راه آسمان باز است! پرواز بیاموزید
|⇦•آفتابِ ابن حسین ابن علی... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلَامُ عَلَیکُمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ ذِكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ،وَرَحْمَةُ ٱللَّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ آفتابِ ابن حسین ابن علی راوی نور شکافنده ی علم ازلی مادرش آینه؛ فرزند فرستادهٔ عشق بنده ی خوب خداوند، خداوند علی آدم و جنّ و ملک پیش تو زانو زده‌اند خانه ی کوچک تو با دو سه دیوار گِلی همه سُبحانَک لا عِلمَ لَنا می‌گویند گاهِ تفسیر تو از آیه ی الله ولی ناگهان روز الست از همه پرسید خدا دوست دارید علی را همه گفتند بلی شعر من جابرِ عَبدُلَه انصاری شد که سلامی برساند با تنگ دلی *اصلا وارد ذی الحجه میشی نزدیک یوم الترویه و روز عرفه و..اصلاً دلا انگار دیگه از دروازه ی عرفه میخواد وارد محرم‌ بشه.. امروز آخرین یادگار و عزیز جامانده از قافله ی کربلا از دنیا میره. «میگن شنیدن کی بود مانند دیدن» امروز اگر امام باقر بخواد روضه بخوانه به‌ گمانم باید اینجوری باشه...آی گریه کُنا.... بیابون بود وصحرا بود آنجایی که من بودم هزارن خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاسِ یاسین دشت را پر کرده بود اما گلابِ اشک‌ زهرا بود آنجایی که من بودم‌ قیام عاشقانِ راست‌ قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم تمام سورهٔ ایثار و آیات جوانمردی به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم پیامِ روشن «اَلموت اَحلیٰ مِن عَسل» یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل‌های زهرایی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می‌افتاد، پشت نخل‌ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم *این آقا همه‌ چی رو‌ کربلا دیده... خودم‌ دیدم چه جوری بین لشگر صدا می زد جوانان بنی هاشم بیایید.. خودم‌دیدم لای عبا علی اکبر رو داشتن می آوردن... خودم‌ دیدم چه‌ جوری بدن قاسم رو تو‌ خیمه آوردن... وقتی تو‌خیمه آوردن خودم‌ کنار عبدالله بودم دیدم‌چه جوری کنار داداش ناله می زد...خودم‌ دیدم پشت خیمه رباب ناله می زد...* لالا لالا یه‌ کم‌ دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بزار رفته عمو‌ آب بیاره الان میاد داره صدای تکبیرش میاد *وضع و اوضامون خوب نبود عمومونو کُشتن،امید همه به سقا بود، لذا ابی عبدالله صدا می زد* اباالفضل.. رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هرچه توان داشتم‌ زپیکر من رفت اباالفضل.. گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر اکبر من رفت اما اباالفضل .. صدای هلهله آنقدر بلند است گَمانم کوفه خبردار شد که لشگر من رفت عدالت زیر سُمِّ اسب‌ها پامال شد، آری ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم *امام زمان هم توی ناحیه مقدسه اینجوری روضه‌ می خونه، شاید خیلیا فکر می کنن فقط زینب اومد بالای تلِّ زینبیه، ولی نه! اونجایی که امام زمان فرمودند: "بَرَزْنَ من الخُدور" اونجایی که ذوالجناح برگشت خیمه همه ی زنها و بچه ها دنبال زینب دویدن. امام باقر همه ی اینها رو‌ دیده دوان دوان آمدن بالای تل زینبیه... همین‌که بالای تل رسیدن..* وَالشٍّمرُ جالِسٌ..نَفس مادرش برید سر را برید و روبه روی خواهرش گرفت
14000427eheyat-rasuoli-roze.mp3
3.53M
|⇦•آفتاب ابن حسین ابن علی وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام رضا علیه السلام فرمودن: هر کسی هر چیزی رو دوست داشته باشه، روز قیامت با همون محشور میشه... یعنی میشه با شما محشور بشیم.!؟
|⇦•تو‌ذهن خودم حرم میکشم.. و توسل به راوی دشت‌کربلا امام باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عاشقی همجوارت نیست، همدمی هم کنارت نیست حتی شب عزاداریت، کسی پیش مزارت نیست تو ذهنِ خودم، حرم میکشم میام‌ وغبار مرقدتو به روی چِش ترم‌میکشم آه از بی‌یاری آه غصه‌داری آه از زهر کاری غریب آقام غریب آقا .. «امام زاده ی آبادی ام‌ حرم دارد ولی امام‌ غریبم‌ هنوز غریب است» تو هنوزم عزاداری، گریه‌ی بی‌صدا داری هر روز توی دلت آقا، روضه‌ی کربلا داری وای وای وای ... دلت از عطش، کبابه هنوز تو خاطرِ تو تَلَظّی وگریه های گلِ ربابه هنوز آه، از کربلا آه، وا عطشا آه، کو مشکِ سَقّا دیدی سنگِ روی بام رو‌.ناسزاهاودشنام رو میشه؟ مگه فراموش کرد کوچه پس کوچه‌ ی شام و وای وای وای.... با رنج‌ و عذاب با حال خراب با دستای بسته نانجیبا کشوندنمون به بزم شراب آه از اسارت آه از جسارت آه شکسته حرمت غریب آقام حسین حسین
enc_16265306452722846605343.mp3
6.44M
|⇦•تو‌ ذهن‌ خودم حرم‌ میکشم.. وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هرگاه در زندگي بـه يك در بزرگ كه يك قفل بزرگ هم دارد رسيدي ؛ نترس و نااميد نشو.زيرا اگر قرار بود در باز نشود جاي آن يك ديوار مي گذاشتند!
🎶سـبـک: 🖊امـام زمـان(عـج) 📝مـتـن: دل صـبـوری.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ای دل صبوری کن یه روزآقا میاد خورشید یه روز از پشت این ابرا میاد کل روزای هفته گریونش بشیم انشالله جمعه منجی دنیا میاد مهدی میاد می پیچه باز عطرش دنیا میشه از بوی سیب مستش یک جمعه به اذن خدا قطعا اسم علی پرچم میشه دستش دنیا میشه بین دلِ نوکر تحت لوای ثانیِ حیدر گنبد می سازه تو بقیع تاکه سایه بشه رو تربتِ مادر یابن الحسن آقا بیا.. |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| یک روز صداش می پیچه تو کل جهان اسمِ علی گل می کنه توی اذان منتقم زهرا سپاهِ مهدی رو می سازه تو صحنِ بزرگ جمکران ‌‌صاحب زمان خورشید عالم تاب با ذوالفقار پشت سرش اصحاب تو دست راست دست عموش عباس تو دست چپ پیراهن ارباب میگه حسین روضه به پا میشه باز مادرش صاحب عزا میشه دل‌های ما همراه آقا بود راهی برا کرببلا میشه یابن الحسن آقا بیا... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| پشت و پناه من پناهه عالمین نورِ امید انبیا نور دوعین کاشکی بیاد آرامشِ قلبم بشه با پرچم سرخ لثارات الحسین کاشکی بیاد ماهِ زمین باشه پشت شیشه یل ام البنین باشه روز فرج کاش کربلا باشیم روز فرج کاش اربعین باشه من هم بشم قربونی مهدی تو لشکرِ میلیونی مهدی جانم مدد زینب میشه نقش سربندِ رو پیشونی مهدی
1_1059793566.mp3
17.02M
🤲 قرائت دعای 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی این دعا معروف به دعای شبوّر [دعای عطا و بخشش] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهای مشهور است و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت می‌نمودند. التماس دعا🤲 😭🤲
شدم آواره توی کوچه ها زدن زیر حرفاشون کوفیا دارم دلشوره برگرد و نیا حسین جانم۲ همه اینجا فکر جنگیدنَن دارن واسه تو نقشه می کِشن برات نیزه آماده می کُنن حسین جانم۲ کاشکی نیاری لااقل خواهر تو دل نگرونم واسه ی اکبر تو نقشه کشیدن همه روی سر تو ( روی سر تو ) آه حسین موندم آواره و بی پناه حسین آه حسین بستن عده ای به من راه حسین (غریب حسین۲ یا شیب الخضیب حسین غریب حسین۲ یا خدالتریب حسین) شدم دلواپس واسه خواهرت پُر از آشوبم واسه دخترت پریشون حالم واسه اصغرت حسین جانم ۲ میدونم می ریزن روی سرت میشه نیزه بارون بال و پرت به غارت می‌ره حتی پیکرت حسین جانم ۲ اینا که دیدم همه مُتحد شدَن همه به فکر جنگ و فکر غارتَن به فکر کُشتن علمدار توعَن (علمدار توعن) آه حسین شد مُحیای تو قتلگاه حسین آه حسین منتظر به راته یک سپاه حسین (غریب حسین۲ یا شیب الخضیب حسین غریب حسین۲ یا خدالتریب حسین) می ترسم از مَکر این کوفیا ندارن هیچ رحمی این مردما سرت تشنه میشه از تن جدا حسین جانم ۲ کشیدن نقشه واسه خیمه ها حرم می مونه توو نامحرما جفا میشه در حق دخترا حسین جانم۲ تموم خیمه هارو غارت می برن مخدراتت رو اسارت می برن حرم رو با زور و جسارت می برن(جسارت می برن) آه حسین حرمت می مونه بی پناه حسین آه حسین میشه روزگارشون سیاه حسین (غریب حسین۲ یا شیب الخضیب حسین غریب حسین۲ یا خدالتریب حسین) عباس قلعه
در میان قنوت چشمانم عکس یک قبر خاکی افتاده سنگ غربت شکسته بغضم را دیده ام، صبر خود ز کف داده کاروان دل شکسته ی من ره سپار بقیع ویران است زائرم، زائر امامی که از غمش سینه بیت الاحزان است... با سلامی به محضرت آقا! پر کشیدم شبیه بال نسیم السلام علیک یابن شهید السلام علیک یابن کریم آسمان کبود چشمانم باز امشب بهانه می گیرد در جوار مزار خاکیتان مرغ دل آشیانه می گیرد روز و شب دارم این نوا آقا از چه بی بارگاه گردیدی؟! با هزاران مُرید درگاهت از چه رو بی پناه گردیدی؟! ای امامی که غربت ارث شماست! شعله می بارد از گلستانت!!! زهر کینه چه بر سرت آورد؟! پدر و مادرم به قربانت گر چه از زهر کینه می سوزی شعله های غم تو دیرینه است قدر کرب و بلا، بلا داری این همان راز آه آیینه است خاطرات درون ذهنت را نیمه شب ها مرور می کردی یاد غم های روز عاشورا پلک خود را نمور می کردی دیده ای در سنین کودکی ات بین گودال، جسم بی سر را چه کشیدی در آن غروب غریب تا شنیدی صدای مادر را ضرب سیلی و صورت نیلی ظلم های امیه را خواندی زیر لب با نوای جان سوزت روضه های رقیّه را خواندی لا به لای صدای تیر و کمان ناله های رباب می آمد چه بلایی سر علی آمد؟ که حسین با شتاب می آمد مشک سقّا و اشک اهل حرم گویی از حلقه اش نگین افتاد لحظه ها لحظه های غارت شد تا که عباس بر زمین افتاد محمد فردوسی
. بالابلندی، شانه‌های مهربان داری بر طاق چشمانت دو ابروی کمان داری بر لب طنین دلنشین نور و الرحمن روی عبایت آیه‌هایی از دخان داری بارانی و با ابرهای جمعه می‌باری بارانی و در مُشت خود هفت آسمان داری در دست، گرچه ذولفقار انتقام اما بر روی دوشت بقچه‌های آب و نان داری ما عاشقان مدعی هرگز نفهمیدیم حسی که تو، به هر کدام از شیعیان داری! گفتیم دوری، بی نشانی، غافل از اینکه هر جا که دلتنگ توأیم، از خود نشان داری ** هر جا که نامت را بخوانم می‌رسی از راه هرجای دنیا باشم آنجا جمکران داری ✍ .
هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد غروب سرخ محرم نمی رود از یاد به گاهواره ی خالی اصغرم سوگند رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد فرات بود و عطش بود و کودکان حرم خروش غیرت زمزم نمی رود از یاد دمی که هستی زینب ز روی زین افتاد همان مصیبت اعظم نمی رود از یاد به دشت دختر و زنها برهنه پا و دوان بدون یاور و محرم ، نمی رود از یاد به شام بر سر ما سنگ می زدند از بام بلاي شهر جهنم نمی رود از یاد به شهر شام ، به بزم یزید ، بین طشت سر شکسته و درهم نمی رود از یاد  رضا رسول زاده