#امام_رضا_ع_شهادت
حجرهاش را گرفته سوزِ حسین
نیست روزی شبیه روزِ حسین
✍ #سیدپوریا_هاشمی
🏴شهادت جانسوز امام رضا (ع) تسلیت باد.
تاجر ورشکسته در زندان
حکم اعدام خوردههای جوان
سرطانیِ خسته از سرطان
تازه سرباز بی کسِ نگران
کودک قهر کرده با دگران
همه گفتند: یا امام رضا...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#پایان_ماه_صفر
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
بازهم حرف فراق است، جدایی سخت است
شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است
بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من
آری آری که از این بند، رهایی سخت است
من دو ماه است که سینه زدهام، در زدهام
وای اگر در به روی من نگشایی سخت است
پدر سینه زنان! بی تو یتیمیم همه
اینکه باشی و ندانیم کجایی، سخت است
به همین تاول جامانده ز مشایه قسم
گر ز دست تو نگیریم دوایی، سخت است
* * *
سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم
دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است
تو بگو جان جوادش نظری اندازد
هر کجا جز در این خانه گدایی، سخت است
✍ #محمدعلی_بیابانی
#پایان_ماه_صفر
خورشید به قدر غم تو، سوزان نیست
این قصّۀ جانگداز را پایان نیست
پای تو دو ماه، عاشقی کرده دلم
دل کندن از این کتیبهها آسان نیست
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
#امام_رضا_ع_شهادت
چه کرده زهر که دیگر جگر نمانده برایش
قفس چه کرده به او؟ بال و پر نمانده برایش
عبا کشیده به سر، آرزوی دیگری انگار
به غیرِ دیدن روی پسر، نمانده برایش
شبیه مادر خود تکیه داده است به دیوار
رمق نمانده، توانی دگر نمانده برایش
مدینه پشت سرش خیس اشک میشد و میگفت:
که هیچ چاره به غیر از سَفَر نمانده برایش
ز راویان نشابور و اهل طوس بپرسید
ز خیل خلق، چرا یک نفر نمانده برایش؟
حزین و تشنه نشسته به کنج حجره، به یادِ_
لبان خشکِ شهیدی که سر نمانده برایش
به روضه نیز غریب است امام و در دلِ تاریخ
بهجز همین دو سه خط مختصر نمانده برایش
✍ #عباس_احمدی
#امام_رضا_ع_شهادت
همین که راز دل زهر بر ملا شده بود
به قتلگاه از این بیت، کوچه وا شده بود
و شمر خندهی تلخی به خنجرش میکرد
و شعر گریه کنِ روضهی رضا شده بود
به سمت خانه چهل بار خاطرش خون شد
نشسته بود چهل بار و باز پا شده بود
به سمت خانه چهل روضه را نشست و گریست
دلش حسینیهای غرقِ در عزا شده بود
و درد بود که عمامه از سرش افتاد
امام، گریهی کز کرده در عبا شده بود
اشاره کرد که آن خانه بی حصیر شود
و خاکهای کف حجره کربلا شده بود
صدای سُم، همه جایِ اتاق شیهه کشید
در آن دقیقه که سَم، دردِ بی دوا شده بود
کریم در بهروی خویش بست و راهی شد
جواد آمد و درهای بسته وا شده بود
جواد آمد و این تازه اول روضهست
جگر، شبیه به اکبر، جدا جدا شده بود...
✍ #محمد_خادم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کسی دلتنگ از مشهد به مقصد برنمیگردد
به اقیانوس تو، رودی که آمد برنمیگردد
چگونه جلد خود کردی منِ از خود فراری را؟
که با زور هزار اجبار و باید برنمیگردد
چه در سر دارد آن جوجه کلاغ روسیاهی که_
نگاهش از طلاییهای گنبد، برنمیگردد؟
به شالیزار خوش آب و هوا هم، چای گیلانی
اگر در چایخانه رفته باشد، برنمیگردد
چه خوشبخت است آن غرق گناهی که یقین دارد
از آغوش پر از مهرت کسی بَد برنمیگردد
چنان در وصل عشاق جهان از جان نظر کردی
که هرگز عاشقی با پاسخ رَد برنمیگردد
از این دریای جاری از حرم تا خانه فهمیدم
که چشم ابریام بی اشکِ ممتد برنمیگردد
✍ #عطیه_ضرابی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
مثلِ آن کاری که با عاشق، جدایی میکند
دوریات بدجور دلها را هوایی میکند
فرق داری با همه، جز تو کدامین پادشاه
با تبسّمهای خود کشورگشایی میکند؟!
ماجرای ضامن آهو به من فهمانده است
صید در دامِ تو احساس رهایی میکند
باد وقتی میوزد بر پرچمت انگار که
دلبری با گیسوانش دلربایی میکند
او که از بابالجواد آمد به سویت، بیگمان
در میان زائرانت خودنمایی میکند
مهرِ خود را بسط دادی در دلِ این سرزمین
خواهرت در گوشهای دیگر رضایی میکند
هر که نزدت آمده، حاجتروا برگشته است
مشهدت روزی مرا هم کربلایی میکند
✍ #عمران_بهروج
#امام_رضا_ع_شهادت
بازهم شکر پیرهن دارد
چندتا چندتا کفن دارد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امام_رضا_ع_شهادت
وقت مرگ است؛ کجایی؟ پسرم! منتظرم
تا در این لحظه بیایی به سرم، منتظرم
زهر، بار سفر آخرتم را بسته است
تا نگاه تو شود همسفرم، منتظرم
مادرم آمده و منتظر رفتن من
تا جوادم تو بیایی به برم، منتظرم
آتش هجر تو از زهر، جگر سوزتر است
تا بیایی بنشانی شررم، منتظرم
ماه من! حجرهی تاریکِ مرا روشن کن
در رهت خونْ جگرم، دیده ترم، منتظرم
گل من! تا که تو را بوسم و بسپارم جان
بر لبم آمده جان؛ محتضرم، منتظرم
خویشتن را برسان تا نرسیده اجلم
تا کنی جلوهای اندر نظرم، منتظرم
تا بیایی و گذاری سر من در دامن
که من آسوده ز جان در گذرم، منتظرم
زودتر هرچه بیایی، کنی آسودهترم
پا سوی قبله، نظر سوی درم، منتظرم
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
#امام_رضا_ع_شهادت
وقت مرگ است؛ کجایی؟ پسرم! منتظرم
تا در این لحظه بیایی به سرم، منتظرم
زهر، بار سفر آخرتم را بسته است
تا نگاه تو شود همسفرم، منتظرم
مادرم آمده و منتظر رفتن من
تا جوادم تو بیایی به برم، منتظرم
آتش هجر تو از زهر، جگر سوزتر است
تا بیایی بنشانی شررم، منتظرم
ماه من! حجرهی تاریکِ مرا روشن کن
در رهت خونْ جگرم، دیده ترم، منتظرم
گل من! تا که تو را بوسم و بسپارم جان
بر لبم آمده جان؛ محتضرم، منتظرم
خویشتن را برسان تا نرسیده اجلم
تا کنی جلوهای اندر نظرم، منتظرم
تا بیایی و گذاری سر من در دامن
که من آسوده ز جان در گذرم، منتظرم
زودتر هرچه بیایی، کنی آسودهترم
پا سوی قبله، نظر سوی درم، منتظرم
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
#یا_علےبن_موسےالرضا_ع❤️
دستی که خورده بر حرمت بال میشود
هر دل شکسته پیش تو خوشحال میشود
هر گاه میروم به حرم درد دل کنم
آنجا زبان حاجت من لال میشود
#شهادت_امام_رضا(ع)🍂🖤
#تسلیت_باد 🥀