eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه رَخت عزا را ز تن درآوردم دلم برای غمت تا ابد عزادار است
؛ نشسته‌ام وسطِ روضه، چشمِ تَر برسد برای رفتنِ تا عرش، بال و پَر برسد عروجِ روح به معراجِ عشق، ممکن نیست مگر دو قطره‌ی اشکی دمِ سحر برسد من از فراق تو دلسرد می‌شوم گاهی از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ، سر برسد عزیز فاطمه! از دور‌ی‌ات مریض شدم خدا کند که دوایَت به محتضر برسد دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود... وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت ندیده‌ایم به داد تو..، یک‌نفر برسد! گدای‌ِ خانه‌ٔ تو‌ بودن آرزوی من است فقط اجازه بده سائلت به در برسد چه می‌شود که مرا هم بغل کنی یک‌بار... پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد تو را به حقِّ رضا یا رضای ما... برگرد بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد * * * نفس کشیدنِ آسان، چِقَدر سخت شود اگر که قطره‌ای از زهر تا جگر برسد غریبِ مشهدِ ما روی خاک‌ها جان داد بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد فدای خون گلویی که مثل جو شده بود حسین، زیر سم اسب زیر و رو شده بود ✍
چگونه دل بکَنَم از لباس ماتم تو چه گریه‌ها که نکردم دو ماه در غم تو نه ما فقط...، همه‌ی کائنات سینه زدند در این دوماه، شب و روز پای پرچم تو در این دو ماه چه دل‌ها که از غمت لرزید چه مُرده‌ها که مسیحا شدند با دم تو چه روضه‌ها که شنیدیم و زنده‌ایم هنوز.. چگونه جان نسپردیم در محرم تو * * * هنوز خونِ تو در قتلگاه می‌جوشد... چه کرده با دل عشاق، جسم دَرهَم تو دوباره ماه غم تو تمام شد اما چگونه دل بِکَنم از لباس ماتم تو ✍ @navaye_asheghaan
؛ اگر چه من تمام عمر خود را نشستم در عزایت گریه کردم تمام حسرتم در محشر این است چرا کمتر برایت گریه کردم... ✍ @navaye_asheghaan
یک به یک از نوكران اینجا تشكر می‌كنند حیدر و پیغمبر و زهرا تشكر می‌كنند جفت و جورِ كارها اینجا به دست فاطمه‌ست كار را او می‌كند...، از ما تشكر می‌كنند!!! ✍ @navaye_asheghaan
قبولم کرد و توفیق عزا داد به إذنش اشک از چشمانم افتاد لباس مشکیِ خود را سپردم؛ امانتداریِ صحن گوهرشاد! ✍ @navaye_asheghaan
ما روز را همین‌که به عشق تو شب کنیم یا اینکه گاه، نام تو را ذکر لب کنیم_ شکری‌ست که به نعمت داغ تو گفته‌ایم کاری نکرده‌ایم که مزدی طلب کنیم نگذاشتی که در دل گودال دق کنیم بگذار لااقل ز غمت گاه تب کنیم ما احترام روضه‌ی‌تان را نداشتیم خوب است جان دهیم که شاید ادب کنیم ✍
من را به قدر لحظه‌ای از خود جدا مکن مزد دو ماه نوکری‌ام باشد این و بس ✍
❃﷽ ❃ ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ دو ماه خیــمه زدم در دلم برای حسین دو مــاه ناله زدم در غــم عزای حسین دو ماه اشک سرودم که اربعین برسم به شهر شاه شهیدان به کربلای حسین دو مـاه بزم عـــزای حسیــــن برپا بود زدیم دست تیــمم به خاک پای حسین اگر چه چیده شد امشب بساط روضهٔ او میان سینه مهیــاست روضه های حسین نشـــسته اند همــــیشه تمام مهمــــانان به دورِ ســــفرهٔ پر بار و بی ریای حسین دلم گرفتـــه از امشب که جمع شد سفــره شکسته قلبم و دارم به سر ، هوای حسین به خاک پاک حریمش می آورم ســجده که "کیمــیا" شوم آخر به زیر پای حسین ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۶/۱۵
بسم رب الحسین(۱۸) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ماتم عظمــای صفــر رسید از راه مدینــه گریون از داغ رسـول الله علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشــانه وای از دل زهرا(۴) بعدِ رســول الله گرفته شد از سر ظلمِ به  قـرآن و عتـــرت پیغمبــر فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر امان از این غربت (۴) سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای امان از اون کوچه امان از اون غـربت دل حسن خون شد از این همه مِحنت غریب آقام ای وای (۴) عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود همیــشه در هر جا غریب و تنها بود گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر غریب آقام ای وای (۴) چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد غریب آقام ای وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ @navaye_asheghaan
گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه‌ها چنگ می‌زنم اما چرا نمی‌گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته‌ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می‌خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا، صاحب الزمان امشب؟! بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه‌ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجری‌ست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره‌ای شود آن سفره‌ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب ✍ @navaye_asheghaan
حال ما با تو، تا که بهتر شد... خبر آمد که روز آخر شد من دلم باز گریه می‌خواهد کم برای تو "دیده‌ام" تَر شد پیرهن مشکی مرا بردار این لباس، آبروی نوکر شد از شب اول محرم بود... حال من حال و روز دیگر شد نَفَسم زیر خیمه ذکر شد و.. اشک من زیر خیمه، کوثر شد گفتم از غُصه‌ی تو جان بدهم... حیف جور دگر مقدّر شد خوب و بد دیده‌ای حلالم کن! عفو کن خاطرت مکدر شد... ✍ @navaye_asheghaan