یا صاحب الزمان عج
ای خوبترین بیا زبدها بگذر
ما روضه گرفتیم از اینجا بگذر
دانم که شب و روز دعامان کردی
ما یاد تو کم کنیم از ما بگذر
دین پدرت اسیر بحران شده است
آدم بخدا اسیر شیطان شده است
مردم به شما نیازمندند بیا
بر نیزه دوباره باز قرآن شده است
بازآ که ز دل عذاب را برداری
این فتنهء بی حساب را برداری
یکجاست فقط که بی حجابی خوبست
وقتی تو زرُخ حجاب را برداری
ای صاحب روضه ها بیا مهدی جان
ای وارث هل اتی بیا مهدی جان
امشب دل مارا تو ببر همراهت
تا پیش پدر به سامرا مهدی جان
بگذار دمی به دیدهء ماپارا
امشب تو ببر به سامرا دلها را
با روسیهی به کار تو می آئیم
تنها منشین مصیبت بابا را
مجتبی صمدی
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__میلاد
زمین، به زمزمه میآید، همان شبی که تو میآیی
همان شب، آمنه میبیند، درون چشم تو دنیایی
ستارهای بدرخشید و رسید و ماهِ دل ما شد
چه سرنوشت دلانگیزی، چه عاشقانهی زیبایی
همین که آمدهای از راه، قریش، محو تو شد، ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی
سلام ماه بنیهاشم! سلام بر تو ابوالقاسم!
دل از نگاه تو شد مُحرم، چه حج محشر و گیرایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که شد یقین به دل راهب: همان ستودهی عیسایی
به هیچ آینه، جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر
شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی
به دختران نهان در گِل، بیا محمدِ نازک دل!
ببار تا که شود نازل، به قلب پاک تو، زهرایی
به آرزوی نگین تو، درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو، نشسته است یهودایی
قسم به لیل و به گیسویت، به ذکر یاحق و یاهو یت
به آیه، آیهی ابرویت، به آن دو چشم تماشایی
در این هزارهی ظلمانی، میان این همه حیرانی
برای این شب طوفانی، بخوان از آن دل دریایی
از او که خال تو را دارد، که نام و حال تو را دارد
به شانه، شال تو را دارد، میاید او و تو میآیی
بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من
طنین یک صلواتم من، به شوق این همه زیبایی
قاسم صرافان
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_زمان__عج__مدح
ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم
بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم
اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم
((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم))
((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم))
هر کسی رابطه با عالم بالا دارد
دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد
دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد
((کاروان سحرش مال همه،جا دارد))
((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟))
درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است
یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است
این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟
((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است))
((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم))
سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد
یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد
پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد
((سال ها در پی كار دل ما راه افتاد))
((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم))
گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد
فرصتی در پی جبران خساراتی داد
موقع گریه به ما حال مناجاتی داد
((گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد))
((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم))
چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش!
همه گویند که ((عشق است صفای قدمش))
می نویسیم پس از سجده به جای قدمش
((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش))
((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟))
سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید
مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید
گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید
((اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید))
((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم))
تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان
محمد قاسمی
@navaye_asheghaan
15371_1573721192000.mp3
589.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__سرود
صل علی سیدنا محمد
صل علی نبینا محمد
آسمونا ستاره بارون شده
لبِ ملائکه چه خندون شده
اومده آخرین نبی به دنیا
دنیا شده زِ مولِدش چه زیبا
عالم روشنه، قلبم می زنه
دنیامون پُر از سروره
مدحِش روخدا، گفته هرکجا
احمد نورٌ علی نوره
یا ابالقاسم یارسول الله
مولامولامولا رسول الله
صل علی سیدنا محمد
صل علی نبینا محمد
مکه عزیزِ جانِت اومد از راه
روزی رسونِ خوانِت اومد از راه
بُت شکن و هادیِ کُل بشر
معدنِ فیض و نورِ شمس و قمر
دریای کرم، حافظِ حرم
مُعجزَش کتابِ قرآن
شُهره در زمین، احمد ِاَمین
دخترش سرورِ نِسوان
یا اباالزهرا یا رسول الله
مولامولامولا رسول الله
صل علی سیدنا محمد
صل علی نبینا محمد
باید مدینه چل چراغ ببندن
پا قدمش همه باید بخندن
به کوریِ آل سعودیِ پست
یِروز میاد جشن ماتو مدینه است
مسجدالنبی، بزمِ هر شبی
می خونیم مدح نبی رو
هم عبادته، هم برائته
می گیریم ذکر علی رو
یااَخ الحیدر یا رسول الله
مولا مولا مولا رسول الله
صل علی سیدنا یاحیدر
صل علی مولانا یاحیدر
صل علی سیدنا یاصادق
صل علی مولانا یاصادق
خوش اومدی ای گل بزمِ باقر
وصفِ محمد شده در تو ظاهر
یابن فاطمه، عشقِ ما همه
ای سر منشعِ روایات
هفده ربیع، روزی کن بقیع
ای تو سرچشمه حاجات
نفسی روحی فدا یابن زهرا
مولا مولا مولا یابن زهرا
صل علی سیدنا محمد
صل علی نبینا محمد
مجتبی دسترنج ملتمس
@navaye_asheghaan
8253.mp3
244.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__سرود
میباره رحمت خدا، چه زیاد از آسمون
(چه زیاد از آسمون)
هلهله ی فرشته هاست، که میاد از آسمون
(که میاد از آسمون)
دل منو هوای کرمش ، سر منه به پای قدمش
رسیده ، دم سپیده ، خبر که اومد
کسی که مثلشو دنیا ندیده
که جبریل ؛ می خونه ترتیل، تمومه انجیل
شب صاحب قرآن مجیده
(صل الله علیک نبی الله)(2)
بنددوم:
وقتی سپیده بزنه ، وقت رفتن شبه
(وقت رفتن شبه)
پای رکابش عجمان ، اون که فخر عربه
( اون که فخر عربه)
بیا بخر سحر دل منو
به یه نگاه ببر دل منو
یه نوکر که از خداشه به پات فناشه
بدون تو می خوام دنیا نباشه
نه که من ، که دوست و دشمن ، دارن می خندن
آخه فاطمه خنده رو لباشه
(صل الله علیک نبی الله)(2)
بند سوم:
خورشید ماه ربیعه ، علت شادی ماست
(علت شادی ماست)
صاحب ملک بقیعه ، ششمین نور خداست
(ششمین نور خداست)
نفس من به برکت توئه
دین من از امامت توئه
خلائق به هرچی لایق ، شدم من عاشق
به عشق بهترین خلقت خالق
آره من میگم صریحاً که یا وجیهاً
مدد اشفع لنا امام صادق
(صل الله علیک نبی الله)(2)
شعر و سبک :
مظاهر کثیری نژاد
@navaye_asheghaan
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_همه_جا_بروم
🏴#زمینه_زمزمه
✍شاعر:حاج غلام رضا سازگار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَبَتا اَبَتا شده خون جگرم
چادرم چادرم برده شد ز سرم
خون رود از چشم ترم بابا
گَرد صحرا شد معجرم بابا
ابی عبدالله، ابی عبدالله
........
اَبَتا اَبَتا کوفیان چه بدند
عوض تسلیت عمه ام را زدند
موی من از خون تو گلگون شد
جگرم خون شد، جگرم خون شد
ابی عبدالله، ابی عبدالله
.......
خیز و یکدم بگیر دخترت را به بر
خیز و ما را به سوی مدینه ببر
کوفیان ظالم کودکان تنها
تو و خاک و خون ما و دشمن ما
ابی عبدالله، ابی عبدالله
.........
پیکرت مانده در دشت کرب و بلا
با سرت میروم سوی شام بلا
اشکم آب غسل تنت بابا
خاک صحرا شد کفنت بابا
ابی عبدالله، ابی عبدالله
.........
بر دل عالم از غم شراره زدم
بوسه بر حنجر پاره پاره زدم
وقت بوسیدنت کعب نی خوردم
دم به دم زنده گشتم و مردم
ابی عبدالله، ابی عبدالله
........
گریه بر این تن غرقه خون میکنم
گیسویم را ز خون لاله گون میکنم
میرسد بر گوشم در این صحرا
وا حسینای مادرت زهرا
ابی عبدالله، ابی عبدالله
..........
کعب نی بر تن من نشانه زده
کی پدر کشته را تازیانه زده
جان بابا من دخترت هستم
وارث زهرا مادرت هستم
ابی عبدالله، ابی عبدالله
@navaye_asheghaan
528.1K
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_همه_جا_بروم
🏴#زمینه_زمزمه
✍شاعر:حاج غلام رضا سازگار
@navaye_asheghaan
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#نوحه
🏴#سبک_زینب_زینب_زینب
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲
در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲
تویی دخت والا و بی قرینه
دخت حسین بن علی سکینه
آجرک الله یا حسین زهرا۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲
چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲
بودی ای نور دیدگان زهرا
لحظه های آخر یاد کربلا
آجرک الله یا حسین زهرا۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲
دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲
دیده ای ای گل باغ مدینه
اشک رباب و زینب حزینه
آجرک الله یا حسین زهرا۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲
دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲
دیدی گل گلشن ام لیلا
علی اکبر شده اربا اربا
آجرک الله یا حسین زهرا۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲
دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲
دیده ای دستانش از تن جدا شد
با عمود آهن فرقش دو تا شد
آجرک الله یا حسین زهرا۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲
با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲
دیدی از بابایت حرمت دریدند
از قفا سر پاک او بریدند
آجرک الله یا حسین زهرا۲
@navaye_asheghaan
269.1K
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#نوحه
🏴#سبک_زینب_زینب_زینب
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
@navaye_asheghaan
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:بهمن عظیمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گل گلزار عشق تجلّیِ خدا
تویی تو دختر شهید کربلا ۲
معنای عفت و حُجب و حیا سکینه ۲
مرثیه خون شاه سر جدا سکینه ۲
آیینه ی خدا بانوی عالمین
مونس زینب و گریه کن حسین
مدد بنت الحسین«ع»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مرامِت زینبی مقامِت فاطمی
وقارت حیدری کلامِت فاطمی ۲
ای آیت خدا راه و نشون عشقی ۲
ماه و ستاره نه ، تو آسمون عشقی ۲
معرفتت بی بی رفته به مادرت
بسته دلم دخیل به نخ معجرت
مدد بنت الحسین«ع»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وجودت غرق غم دلت دارالعزاست
چشات بارونیِ غروب کربلاست ۲
دیدی سر بابات از پیکرش جدا شد ۲
دیدی تو قتلگاه با اون بدن چه ها شد ۲
گریه کنِ سرِ خونیِ روی نی
کشته تو رو غم و غصه ی بزم
@navaye_asheghaan
▪️نامت سکینه باشد و محنت زدای ما
گریان بود برای غمت دیدههای ما
ما غرق غفلت ایم و اسیران «غیبت» ایم
ای غرق در خدا ، تو دعا کن برای ما
🔘 سالروز شهادت #حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
پیشاپیش تسلیت باد.
1. یابن الحسن ع.mp3
6.01M
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
یابن الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
یابن الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک
می چکد از چشم اطهرت
داغی نشسته
بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است
دلِ درد پرورت
بهرِ تسلی دلِ درد آشنای تو
صف بسته اند
خیلِ مَلک در برابرت
#آقا_جان :
ما را شریک درد و
غم خود حساب کن
ما دل شکسته ایم
ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و
چون نسیم
ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت
قربان آن امام ،
که در آخرین نفس
سیراب گشته است
به دست مطهرت
#شاعر_سید_هاشم_وفایی
مثل همین روزها بود ، غلام امام عسکری (علیه السلام) میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار، من بنوشم ، ظرف دوا رو آوردند ، دیدم دستای مبارکش داره میلرزه ! لب و دندانش داره میلرزه ! نمیتونه بنوشه ...
فرمود برو تو اون حجره ، یه آقازاده ای مثل ماه شب چهارده میدرخشه ، بگو بیاد ، اومدم دیدم تو اون حجره ، یه آقازاده ی 5 ساله مشغول عبادته ، پیغام پدر رو دادم ، تا این آقازاده آمد ، دیدم امام عسکری فرمود : « یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ » ، ای بزرگ اهلبیت (ع) « إسْقِنِی الْمَاءَ »، یعنی تشنه لبم آبم بنوشان « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی »
میدونم دلت کجاست ، اینجا هم آقازاده ای آمد ، پدر تشنه لب و مسمومشو سیراب کرد ، درستشم همینه ، از آداب احتضار یکیش هم همینه ، بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیشو رفع کن ، سیرابش کن ، اما لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ...
من یه آقایی میشناسم کربلا ، هرچی صدازد آی مردم جگرم داره میسوزه ! نه تنها آبش ندادند ، بلکه فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ، شمشیرزنا محاصرش کردند ، فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ، نیزه دارها اومدند ، فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ، سنگ اندازا و تیراندازا محاصرش کردند ، هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد ... ؟ حالا هر جا نشستی از سویدای دلت ، سه مرتبه ، ناله بزن یا حسین ... (علیه السلام )
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
2. حجت ثانی عشر.mp3
9.75M
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
تسلیت
ای حجّتِ ثانی عشر
یابن الحسن
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین، خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطرِ «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
روزی که بخندد همۀ شهر، بهاریست
آن شب که بگریَد، شب عالم شب یلدا
* * *
آن شب که بگریَد، همۀ شهر بگریند
آن شب که بگریَد...چه میآید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تَر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
"در" سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور...
✍ #محمدحسین_ملکیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مسمط
ای وای از آن حدیثِ به دفتر نیامده
ای وای از آن شروعِ به آخر نیامده
ای وای از آن یقینِ به باور نیامده
ای وای از آن مزارِ کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده
ای دل حدیث دختر طاها شنیدهای؟
یَرضی شنیدهای، لِرضاها شنیدهای؟
هنگامۀ نماز، دعاها شنیدهای؟
"حتی تَوَرَّمَت قَدَماها" شنیدهای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده
یاللعجب! فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا! لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
* *
اما چه سود، حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟
زهرا هنوز گریهی بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادعای أنا الله میکند
صبح بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
✍ #مهدی_جهاندار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از ابتدا قیامت او آشکار بود
آن بانویی که ممتحن کردگار بود
در بندگی خویش خدای بقیه بود
سرتا به پاش مظهر پروردگار بود
در خانه با کنیز خودش همکلام بود
در سجده با خدای خودش همجوار بود
مردان جنگی از پس او برنیامدند
با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود
کاری به این نداشت که تنها و بیکس است
وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود
زهرا عجیب غیرتیِ عشق حیدرست
پای علی برای بلا بیقرار بود
از گرگهای شهر، فدک را گرفته بود
کرار بود، گرچه خودش خانهدار بود
بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟!
غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود
سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی!
یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود
رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد
با قامت شکسته عجب پای کار بود
تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد
آن معجری که روی سرش پرغبار بود
اصلاً نخورد غصهی آن گوشِ.....
اما حَسَن نِشَست و پی گوشوار بود
واضحتر از همیشه علی را نظاره کرد
هرچند چشمهاش از آن ضربه تار بود
* *
ارثیه داد حضرت مادر به دخترش
ارثیهای که درد و غم بیشمار بود
وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی
زینب اسیر هلهلهی سی هزار بود...
از یک کفن مضایقه کردند کوفیان
بر روی بوریا، بدنی آشکار بود
درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید
دُخت علی به ناقهی عریان سوار بود
دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست
با دست بسته فاتح این کارزار بود...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
فاطمه افتاد؛ اما سوخت حیدر بیشتر
بسته شد دست علی و سوخت مادر بیشتر
هر کسی آنروز ساکت ماند، مدیون نبیست
هیچ فرقی نیست در این جرم، کمتر... بیشتر...
سنگدل، دیوار بود و سنگدلتر میخِ دَر
سرخ شد دیوار؛ اما سینهی دَر بیشتر
نانجیبی دید زهرا بی خیالِ یار نیست
تازیانه زد به مادر، بین معبر بیشتر
در شلوغی ناگهان با ضربهی سختِ غلاف
ریخت بر روی زمین، آیاتِ کوثر بیشتر
بعد از آن، چشمی دگر لبخند زهرا را ندید
بین بستر، فکر رفتن بود دیگر بیشتر
ارث بردند از مصیبات بتول این بچهها
یک به یک داغ و بلا دیدند، دختر بیشتر
زخمهای سنگ و تیغ و نیزهها جای خودش
سوخت زینب از غم کندیِ خنجر بیشتر
✍ #محمدجواد_شیرازی
@navaye_asheghaan
.
#نوحه / سبک ناظم
این نغمه ها جلوه ی سرمد بُوَد
سپاه پیروز محمّد بُوَد
ما که جان نثاریم
ولایتمداریم
ما رهرو راه شهیدیم
حامی قرآن مجیدیم
نصر من الله ، بقیة الله
روشنی صبح سپیده ماییم
نزدیک قُلّه ها رسیده ماییم
همه بهرِ قرآن
مقاوم ، جاودان
ما ملّت بگذشته از جان
الگو بگیریم از شهیدان
نصر من الله ، بقیة الله
تصویر گل بر دیده ها فتاده
شهید مصطفای صدرزاده
خون گل به جوش است
سینه در خروش است
ماییم سرباز ره دین
احیاگر جهاد تبیین
نصر من الله ، بقیة الله
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
@navaye_asheghaan
.
🏴 #واحد_سنگین روضه ای #حضرت_زهرا سلام الله علیها و حضرت محسن علیه السلام
(حمله به خانه وحی و #کوچه)
#واحد_حضرت_زهرا
#صد_آه_و_صد_واویلتا
🏴بند اول
صد آه و صد واویلتا،مادر میون شعله ها
میسوخت و میزد ناله که،فضه بیا فضه بیا
فضه بیا که داره میسوزه وجودم
آتیش گرفته همه ی بود و نبودم
با دست بسته میبرن دارو ندارم
با درد پهلو غصه ی حیدر و دارم
افتاده مادر پشت در
برای حیدر شد سپر
از داغ محسن خون جگر
واویلتا واویلتا
🏴بند دوم
صد آه و صد واویلتا،افتاده ناموس خدا
ای وای و با ضرب لگد،قامت مادر شد دوتا
بشکنه دستی که با تازیونه میزد
بشکنه پایی که به پهلوهاش لگد زد
اگر نمیزد مادرم زمین نمیخورد
تا که زمین خورد اسم محسنش رو آورد
ای وای امون از میخ در
و سینه ای که شد سپر
مادرمون شد بی پسر
واویلتا واویلتا
🏴بند سوم
صد آه و صد واویلتا،شد سَدِّ راه مجتبی
شد سد راه و سیلی زد،به مادرم تو کوچه ها
تا سیلی زد چادر مادرو لگد کرد
بی احترامی به ما با حرفای بد کرد
یه جوری زد که مادرم راهشو گم کرد
برای غربت بابامون گریه میکرد
ای وای امون از غربت و
این مردم بی غیرت و
کبودیه رو صورت و
واویلتا واویلتا
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan