eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
624 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
ای وای بر گودال آخر حسین بن علی افتاد در گودال چیزی نماند از او وقتی تمام پیکرش شد پخش بر گودال آمد به استقبال با تیغ و تیر و نیزه و حتی تبر گودال میرفت زیر خاک جان پدر در پشت خیمه جسم در گودال سر روی نیزه رفت تن مانده، پس شد مبتدا نیزه خبر گودال زینب اذیت شد در کوچه های شام اما بیشتر گودال زهرا قدش خم شد وقتی که گیسوی حسینش نامنظم شد خولی به راه افتاد اما سنان با نیزه ای بر او مقدم شد شمر از نفس افتاد تا ضربه های خنجر کندش دمادم شد تنها نه سر را برد قدر مسلم بیش از اینها از تنش کم شد او رحمت الله است لطفش نصیب دست شوم ساربان هم شد یک پیرمرد آمد اوضاع جسمش با عصای او چه درهم شد خواهر رسید از راه ناموس حق از بین یک لشکر رسید از راه وقت وداع آمد وقت جدایی دل از دلبر رسید از راه ای خاک بر فرقم شاعر نگو که حرف یک معجر رسید از راه بحث اسارت شد آنچه نباید میشد آخرسر رسید از راه دختر دلش لرزید تا در دل شب زجر زجرآور رسید از راه با سر رسید از راه بابا برای شادی دختر رسید از راه محمدرضا نادعلیان
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله ما همه گرم طوافیم به گرد رویت و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله شک ندارم که قیامت برای جنت می شود حب تو معیار اباعبدالله چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید منصب نوکر دربار اباعبدالله من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا به خطا می کنم اقرار اباعبدالله حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله بی کسم در همه آفاق خدا میداند بِسِپارم به علمدار اباعبدالله علی علی بیگی من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم من به نان و نمک سفره ات عادت دارم نمک روضه نگیرد بدنم می میرم صبح و شب عشق تو را رو به خدا جار زدم شهد نامت برود از دهنم می میرم دور تا دور مرا یاد شما پر کرده از کسی غیر حسین دم بزنم می میرم کشته ی عشق تو را حوصله دنیا نیست من که در حسرت زایر شدنم می میرم حسن کردی در راه غمت هر چه بلا بود خریدیم یک عمر از این روضه به ان روضه دویدیم یک روز در اغوش پدر روز دگر هم با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم یک عمر از این نافله ها بار نبستیم از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم یک اه برای تو کشیدیم و پریدیم حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم جز ان نفسی را که برای تو کشیدیم صد بار چو ایینه به پای تو شکستیم یک بار اگر روضه گودال شنیدیم حسن کردی کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است هر که را می نگرم شور محرّم دارد نه محرّم نه صفر بلکه همه دورۀ سال کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک، ارثی است که ذرّیۀ آدم دارد نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد اشک در ماتم تو بسکه عزیز است حسین جای در چشم رسولان مکرّم دارد جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش هر دم از زخم دگر دارو و مرحم دارد می کند آتش دریای غضب را خاموش هر که در دیدۀ خود یک نم از این یم دارد روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخل تر «میثم» دارد استاد حاج غلامرضا سازگار
در خیال تو فنا می‌شوم ان شاءالله با تو همرنگ خدا می‌شوم ان شاءالله از اذان علی اکبر تو جا ماندم با  نماز تو ادا می‌شوم ان شاءالله پنبه‌ی عقل مرا باز  جنون خواهد زد آخر از خویش  رها می‌شوم ان شاءالله بین بین‌الحرمینت دو دلی خواهم کرد چون  کبوتر دو هوا می‌شوم ان شاءالله هدف از  سجده به پاهای تو افتادن بود بین یک سجده فدا می‌شوم ان شاءالله دیده هرچند شد از حسرت دیدار سپید با رخت دیده‌گشا می‌شوم ان شاءالله بعد عمری که به گریه سپری شد، آخر تربت کرب و بلا می‌شوم ان شاءالله از بس آغوش تو گیراست، یقین در محشر از دل قبر تو پا می‌شوم ان شاءالله محمد بختیاری 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
ما از دعای خیر به هیئت رسیده‌ایم از دولتِ حسین به عزت رسیده‌ایم هیئت تمام زندگی ما غریب‌هاست با پرچم حسین به قدرت رسیده‌ایم این پای منبر است همان قبة‌الحسین اینجا هزار بار به حاجت رسیده‌ایم زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع وقتی که ما به اوج مصیبت رسیده‌ایم در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند پیداست ما به بام سعادت رسیده‌ایم چون عمرمان گذشت بمانیم گریه‌کن مثل حبیب اگر به شهادت رسیده‌ایم تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند پس بی‌حساب تا به قیامت رسیده‌ایم هر روز با حسین دوباره تولّدیست بارید اشک و ما به طهارت رسیده‌ایم با یک سلام پاک شود هر گناهکار ما خود به این مقام و فضیلت رسیده‌ایم با این حیات طیبه عمری‌ست دل‌خوشیم یعنی به اوج شادی و بهجت رسیده‌ایم با چه زبان ز گریه بگوییم با شما با گریه بر حسین به جنّت رسیده‌ایم بس چشمان به اشک عزا شستشو شده در فتنه‌ها به درک بصیرت رسیده‌ایم لازم نبود خُدعه‌گران موعظه کنند عمری‌ست ما به حکم ولایت رسیده‌ایم وقتی برای قافله‌اش گریه می‌کنیم انگار که به یاریِ عترت رسیده‌ایم شد بارها امام زمان هم‌نشین‌مان در روضه‌ها به محضر حضرت رسیده‌ایم محمود ژولیده 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم محمدجواد شیرازی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
لال و مبهوت شدم، ناله ی شبگیرم کن شده ام خوابِ پر از واهمه، تعبیرم کن ای نم اشک که از چشم ترم می افتی نزد الله، پشیمان شده تصویرم کن راه درمان شدنم دست خودم نیست، طبیب شده ام دردِ معما شده، تدبیرم کن یا مرا زود بغل کن جلوی چشم همه یا بیا پیش نگاه همه تحقیرم کن ننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنم از همه جز اسد الله، خدا سیرم کن سر و پا معصیتم، باز به دستان علی به مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کن از همان کودکی ام نذر حسینیه شدم بین دربار حسین بن علی پیرم کن گر دلم نیّت طوفِ حرمی دیگر کرد پای من را بشکن، در غل و زنجیرم کن پا برهنه ببرم کرب و بلا، بعد از آن وسط صحن ابالفضل زمینگیرم کن مَشک من را زده اند آبرویم ریخته است دست تقدیر بیا زود پُر از تیرم کن من قمر بودم و مُنشَق شدم از ضرب عمود آسمان، روی سنان سوره ی تکویرم کن محمدجواد شیرازی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
زمان: حجم: 1.04M
من گریه می کنم که مصفّا کنی مرا مانند قطره راهی دریا کنی مرا گرچه برای روضه ی تو کم گذاشتم دارم امید این که تماشا کنی مرا با این دو قطره اشک عزایی که ریختم اصلاً بعید نیست مسیحا کنی مرا من را در این لباس عزایت کفن نما تا پیش چشم فاطمه زیبا کنی مرا آن قدر بین روضه ی تو گریه می کنم تا بین نوکران خودت جا کنی مرا گشتم مریض خسته ی دارالشفای تو با این بهانه ای که مداوا کنی مرا دور است از کرامت بی انتهای تو در روز حشر آیی و رسوا کنی مرا شب های جمعه راهی کرب و بلا شوم تا همنشین حضرت زهرا کنی مرا در بین گریه ام به سر و سینه می زنم تا داغدار زینب کبری کنی مرا از اعضای کانال العبد الحقر
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است هر جا که می گویم حسین ؛ آنجا بهشت است هر روز از این روضه به آن روضه دویده حق دارد آن که گفته این دنیا بهشت است چشمی که از داغت نمی بارد جهنم چشمی که از داغت شود دریا بهشت است شش گوشه را از شش جهت دیدیم و گفتیم از هر جهت این کعبه ی زیبا بهشت است بالا و پایینی ندارد خانه ی تو بالای سر فردوس و پایین پا بهشت است با جبر ما را عاشق خود کن که فردا در اختیار حضرت زهرا بهشت است گفتند زهرا زائر شب های جمعه است گفتیم زیر پای مادرها بهشت است خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان در آتشی که شعله هایش تا بهشت است @navaye_asheghaan
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه محبوب زهرا می شود شبهای جمعه توبه همان اشک است، با اشکی که دارم این دیده زیبا می شود شبهای جمعه گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا این نامه امضا می شود شبهای جمعه درد فراق کربلا، درد گناهم این دو هم آوا می شود شبهای جمعه خیلی دلم حال و هوای گریه دارد در سینه غوغا می شود شبهای جمعه از اول هییت همیشه رسم این است با روضه معنا می شود شبهای جمعه عطر حرم تا بر مشام من می آید دردم مداوا می شود شبهای جمعه فرقی به فرزندان زهرا نیست اما باب الحسین وا می شود شبهای جمعه هرجا که نامی از حسین آید یقیناً عرش معلا می شود شبهای جمعه با روضه های شاه بی لشکر همیشه غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر هر قامتی تا می شود شبهای جمعه اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم... ...مادر که تنها می شود شبهای جمعه شبهای جمعه سوختن را دوست دارم گریه به شاه بی کفن را دوست دارم @navaye_asheghaan
❤️ 👋 اشعار لطمه زنی_حسین(ع) با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن پیراهن وعبای تنم رابهم نزن گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن سالم نمانده جای دگر درتن حسین باپای خود دگر بدنم رابهم نزن دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن غارت شده تمامی اعضای پیکرم این بوریا شده کفنم رابهم نزن _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __________________ @navaye_asheghaan
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم! بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟ چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم! تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم! مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم وحید قاسمی @navaye_asheghaan نه تنها زخم‌ها بي‌التيام است حديث غربت او ناتمام است ميان قتلگاه افتاده اما نگاه آخرش سوی خيام است به موج خون رها در قتلگاهی به سوی آسمان داری نگاهی چه عرفانی‌ست ذکر آخر تو: «الهی يا الهی يا الهی» یوسف رحیمی @navaye_asheghaan در راه عشق می خرم از جان بلای تو خلقی اسیر حلقه ی زلف دو تای تو دلها صفا گرفته همی از صفای تو عالَم پناه می طلبد از سرای تو خونِ خدا تویی و خدا خونبهای تو ای روز و شب دخیلِ غمت روزگار ما روشن به ذکرِ نامِ تو ‌شد، شامِ تارِ ما ای داده آبرو تو به ما، اعتبارِ ما تنها تو رهنمای طریقی و یارِ ما هر صبح و شام، ذکرِ لب ِ ما ثنای تو بانی اشک، علّت شور و نوا، حسین مشکل گشای دردِ دلِ بی دوا، حسین عبدِخدا و فانی راهِ خدا حسین کشتی عشق، راهِ نجات از بلا حسین اسلام را بقا ز تو و کربلای تو گفتی که اشکِ دیده ی ما مرهم ِ غم است هرچه کنیم گریه به پای غمت، کم است تنها نه یک دهه، همه سالَم مُحرّم است عُمرِ مفید، وقفِ تو بودن دمادم است واللّهِ نیست در دل ما جز هوای تو عُمری به پای روضه ی تو کارم آه بود کارم عزا برای شهِ بی سپاه بود از لطفِ دوست، اشک دو چشمم به راه بود همواره آرزوی منِ روسیاه بود کی قسمتم شود که بمیرم برای تو ؟ ماه دعا و ماه نیایش رسیده است وقت مُجیر و ذکر و ستایش رسیده است وقت نگاهِ لطف و نوازش رسیده است کارِ دلم دوباره به خواهش رسیده است محتاج یک نگاه توأیم و عطای تو روزی که گشت غرقه به خون آن رُخ چوماه اهل حرم اسیر حرامی و بی پناه زینب به سرزنان ز روی تَل کشید آه از زیر نیزه های شکسته به قتلگاه آمد به گوش زینب کبری صدای تو وحید دکامین @navaye_asheghaan
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 چشمی که دریا می شود شبهای جمعه محبوب زهرا می شود شبهای جمعه توبه همان اشک است، با اشکی که دارم این دیده زیبا می شود شبهای جمعه گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا این نامه امضا می شود شبهای جمعه درد فراق کربلا، درد گناهم این دو هم آوا می شود شبهای جمعه خیلی دلم حال و هوای گریه دارد در سینه غوغا می شود شبهای جمعه از اول هییت همیشه رسم این است با روضه معنا می شود شبهای جمعه عطر حرم تا بر مشام من می آید دردم مداوا می شود شبهای جمعه فرقی به فرزندان زهرا نیست اما باب الحسین وا می شود شبهای جمعه هرجا که نامی از حسین آید یقیناً عرش معلا می شود شبهای جمعه با روضه های شاه بی لشکر همیشه غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر هر قامتی تا می شود شبهای جمعه اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم... ...مادر که تنها می شود شبهای جمعه شبهای جمعه سوختن را دوست دارم گریه به شاه بی کفن را دوست دارم