#پیامبر_اکرم
#امام_صادق
روزیکه از وجود، دوعالم معاف بود
نور شما به عرش خدا در طواف بود
ارواح و نور و طینت تان پاکِ پاکِ پاک
یعنی وجودتان ز ازل صافِ صاف بود
هریک برآمده ز تجلای دیگری
یک نور واحدی که شعاعش مضاف بود
از نورتان تجلی خلقت شروع شد
آن خلقتی که خالص و بی انحراف بود
ما را هم از وجود شما منَتی رسید
رخسارتان برای دل ما مطاف بود
قالوا بلای ما همه در عرصه الست
در اصل بر ولایت تان اعتراف بود
ای نامتان مرادف ذکر خدایتان
صلِ علیَ النَبیِ و آله، ثنایتان
کی میتوان به وصفِ تو دلبر زبان گشود
کی میتوان فراخورِ شأنت، غزل سرود
کی میتوان به کُنهِ مقامات تو رسید
کی میتوان به مدح تو آقا هنر نمود
نور تو از علی شد و نور علی ز تو
آری سزاست نورٌ علی نور را سجود
آدم چشید غمزۀ تو، شد اَبوالبشر
عالَم هم از کرشمۀ تو یافت این وجود
مجموعِ انبیا به شما امتحان شدند
وَرنه بدونِ اذن تو پیغمبری نبود
ذکر مُسبَحاتِ تو مشق فرشته شد
طرزِ قیام و شیوۀ تسبیح، تا قعود
باید نوشت سر درِ دل، با خطِ جلی
یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی
ای فخرِ کائنات که نامت محمد است
مدح و ثنای حضرت تو کار سرمد است
با فکر و ذکر تست که دلها خدایی اَند
بی یاد نام حضرت تو، حالِ ما بد است
قرآن دم از مکارم اخلاق، چون زند
خُلقِ کریم تست که مقصودِ ایزد است
هر قطره از وضوی تو دریای رحمتی ست
باران، رسولِ فضل و کراماتِ احمد است
تنها نه در کنار تو بودن شد افتخار
هر کس نماند بعدِ تو تسلیم، مرتد است
هر کس محبِ تست، علی دوست میشود
هر کس که بی علیست ز آیینِ ما رد است
دین خدا به دامن تو چنگ میزند
دشمن علیهِ تست، دم از جنگ میزند
شک نیست نصرتِ تو همان نصرت خداست
یعنی اطاعت تو همان طاعت خداست
تنها نه از غدیر، ز بَدوِ تولدت
فرمان بیعت تو همان بیعت خداست
تا تو رسول رئفت و مهر و عطوفتی
باران رحمت تو همان رحمت خداست
با دشمنان به شدت و سختی عمل کنی
در اصل، قدرت تو همان قدرت خداست
تَرکِ زیارت تو جفا بر حریم تست
یعنی که حُرمت تو همان حرمت خداست
آل حسین، آل علی، آل فاطمه
الحق که عترت تو همان عترت خداست
وقتی تُرا خدای تو فخر همه نوشت
ذکر تُرا به عرش اباالفاطمه نوشت
روز ولادت تو که دفعِ بلیه شد
روز شهادت تو چه شد محسنیه شد
عالم به وقت آمدنت غرق نور بود
با رفتنَت ز آتش کین، فاطمیه شد
در سال شصت و یک، سرِ نیزه، سرِ حسین
با زینب تو همرهت از قاضریه شد
امروز هم بصیرت زینب چراغ راه
بنگر که خط اول ما زینبیه شد
روح تو بود، روح خدا را بما دمید
یک شعبه از ولای علی نیجریه شد
شکر خدا که مذهب ما هست جعفری
ایام عمرِ شیعه، همه صادقیه شد
ما جان نثار احمدِ محمود مانده ایم
در انتظار مهدی موعود مانده ایم
محمود ژولیده
@navaye_asheghaan
#پیامبر_اکرم
#امام_صادق
در گرگ و میش صبح پر از ظلمتی که باز
افکند پرده روی سر مردم حجاز
نور حقیقت از طرف عرش سر زد و
لرزید روی فرش تن هر چه که مجاز
شیطان دوباره رانده تر از قبل خویش شد
بت ها به سجده آمده با نیت نماز
آری محمد؛ آنکه رسولان قبل از او
محض نیاز آمده تا او رسد به ناز
او می رسد که بیرق عشقی عمیق را
بر بام روزگار درآرد به اهتزاز
او می رسد که باز خدا منجلی شود
او آمده منادی عشق علی شود
ای آخرین طلوع نبی ها پیام ها
وی اولین شروع وصی ها امام ها
دریا رسیده ای به مصاف سراب ها
دریا رسیده ای به لب تشنه کام ها
افتاده پای معجزه ی آسمانیت
تیغ بیان صاحب علم و کلام ها
باید فقط ز وصف تو و اهل بیت گفت
تا آن زمان که هست زبانی به کام ها
سلمان محمدی شده چون عاشق علی ست
مولاست کیل سنجش تو در مقام ها
نابرده رنج، گنج، میسر نمی شود
هر ثروتی محبت حیدر نمی شود
آوردی از بهشت، به دنیا نسیم را
با خود نسیم مهر خدای رحیم را
آورده ای برای همه سائلان دهر
پشت سر خود ایل و تباری کریم را
آه ای یتیم مکه! تو بابای امتی
زیر پرت امان بده مشتی یتیم را
پر می کشد به گنبد سبزت دلی سیاه
در حائرت مکان بده این یاکریم را
برگرد در غدیر و بگو که صراط کیست
گم می کنیم گاه ره مستقیم را
زخم مرا رهین مداوای خویش کن
من را گدای خانه ی زهرای خویش کن
آرام از کنار پیمبر قدم بزن
شاعر! برو بقیع و در آنجا قلم بزن
حالا برای حضرت صادق غزل بگو
اما کمی به شادی خود رنگ غم بزن
آن قبرهای خاکی غمبار را ببین
این وضع را درون خیالت به هم بزن
بر روی هر مزار، ضریحی درست کن
بر آن ضریح های خیالی حرم بزن
خود را کنار پنجره فولاد فرض کن
و سرنوشت عاشقی ات را رقم بزن
قدری ببار و گریه کن و سلسبیل شو
بر آن مزارهای خیالی دخیل شو
شاعر! دوباره مست شو از فیض ساغری
به به چه ساغری چه شرابی چه کوثری
مردی که شیعیان ز عنایات مکتبش
معروف می شوند پس از این به جعفری
جان ای امام عشق! که می روید از لبت
گل های تازه با نفحات پیمبری
صدها چون ابن حیان یا چون زراره را
باید که پای مکتب علمت بپروری
ادامه شعر👇👇
یا قال باقر است و یا قال صادق است
هر عالمی که خوانده حدیثی به منبری
سرسختی مرا به نگاهی ملیح کن
من را در عشق ایل و تبارت فقیه کن
حالا منم که با دل بی تاب و عاشقم
سرمست بزم عشق تو و این دقایقم
مشتاق حرف های توام آیه ای بخوان
محتاج حرف های تو و قال صادقم
بین حدیث های تو تا حرف کربلاست
من جزو بیقرارترین خلایقم
حرف از حسین می زنی و گریه می کنم
کافی ست که نگاه کنی به سوابقم
این بنده را روانه کن امشب به کربلا
در حائری که زائر آنجاست خالقم
ما را بیا و مثل خودت روضه دار کن
در کشتی سعادت جدت سوار کن
محمد علي بياباني
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
حالا که سیل غم بنا دارد بیاید
کشتی نوحی لاجرم باید بیاید
دل را به هرکه غیر او دادیم و گفتیم
باز است این در هرکه میخواهد بیاید
فریاد ایمان سر برآوردیم و با شک
گفتیم منجی جمعه ای شاید بیاید
شاید برای کوفیان عصر غیبت
بد نیست گاهی استخاره بد بیاید
بیراهه رفتیم و گمان کردیم کافی است
روی ولا الضالین مومن "مد" بیاید
در غیبتیم و ظاهرا فکر ظهوریم
قبل از نود آخر چگونه صد بیاید؟
هی درد پشت درد ما دنبال درمان
آخر نفهمیدیم او باید بیاید
از دست ما گم کرد قافیه خودش را
حق دارد اینکه ظرف صبرش سر بیاید
علی اکبر نازک کار
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
لاله ی نرگس عذار فاطمه
عطر گیسویت بهار فاطمه
یوسف گمگشته ی آل علی
ای مسیحای تبار فاطمه
بهجت قلب رسول خاتم است
یاد تو ای گلعذار فاطمه
ای براهت مانده تا صبح ظهور
دیدگان اشکبار فاطمه
جلوه کن ای مه ز چاه انتظار
تا برآید انتظار فاطمه
امشب آقا کربلایی یا نجف
یا مدینه در کنار فاطمه
چارده گلدسته میسازد ز نور
اشکهایت بر مزار فاطمه
انتقام حق مادر حق توست
ای یگانه یادگار فاطمه
تا نفس در سینه ها جاری بود
شیعه باشد داغدار فاطمه
کاش میشد جان بیمقدار من
در رکاب تو نثار فاطمه
اسماعیل پورجهانی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم
آسایش دوران مرا ریخته بر هم
هجران رخ یوسف زهراست که این طور
آبادی کنعان مرا ریخته برهم
بیچارگی و درد فراقی که چشیدم
یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم
دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم
دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم
خسته شدم از این همه تاریکی نفسم
آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم
درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف
این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم
مدیون گل فاطمه هستم که دعایش
پرونده عصیان مرا ریخته بر هم
داغ غم جانسوز علی و غم زهرا
آرامش مژگان مرا ریخته بر هم
فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من
اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم
مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل
احوال پریشان مرا ریخته برهم
لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد
نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم
محمدجواد شیرازی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی
آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی
درد این است که ما مدعی هجرانیم!
درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی
غافل از چشمِ خدا بین تو مستیم همه
فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی
بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا
لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی
هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی
جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی
بارها وقت زمین خوردن ما با عجله
بهر امداد دویدی و نفهمید کسی
چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟
به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی
هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا
سرِمان دست کشیدی و نفهمید کسی
صبح و شب گریه برای غم مادر کردی
مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی
دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا
شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی
محمد جواد شیرازی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد
درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن
این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد
فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا
آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد
چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد
زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد
بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد
روح الله پیدایی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج
گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست
پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست
آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور
اشراق عشق و عاطفه و جلوهگاه نور...
آنجا که انبیا همه هستند در طواف
آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف...
آنجا که دیدهها، پلی از آب بستهاند
یعنی دخیل اشک به «سرداب» بستهاند...
چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست
نقش نگین وحی، در انگشتری اوست
محبوب نازنین سراپردهٔ خداست
در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست
چون روح، در تمامی اعصار جاری است
جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است
سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست
وجه خدای جَلَّ جَلالُه جمال اوست
جان بیفروغ طلعت او جان نمیشود
او حجت خداست که پنهان نمیشود
روزی که ظلم پر کند آفاق دهر را
احلی من العسل کند این جام زهر را
آن روز، روز سلطنت داد و دین رسد
یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد...
پر میکند ز عدل خود این خاک تیره را
آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را
یوسف به بوی پیرهنش زنده میشود
دلهای مرده با سخنش زنده میشود...
او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات
فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات
روی لبش تلاوت لبیک دیدنیست
آری دعای او به اجابت رسیدنیست
احیاگر معالِم دین خداست او
شمسالضحای روشن و نورالهداست او
الهام، کم گرفتی از آن فاطمینَفَس
با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس
یکبار خواندهای، که جوابت ندادهاند؟
آتش گرفتهای تو و آبت ندادهاند؟
تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع
ای دیدگان شبزده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»...
ای حُسن مطلع همهٔ انتخابها
تو آفتاب حُسنی و ما در حجابها
مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی»
فرزند اختران درخشان و روشنی...
دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک
خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک»
«یا ایها العزیز» ببین خسته حالیام
چشمان پر ستاره و دستان خالیام
ماییم آن خسی که به میقات آمدیم
شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم
شام فراق سورهٔ والیل خواندهایم
یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خواندهایم
یا ایها العزیز به زیباییات قسم
بر حسن بیبدیل و دلآراییات قسم
دلها ز نکهت سخنت، زنده میشود
عالم به بوی پیرهنت، زنده میشود
صبح وصال تو، شب غم را سحر کند
آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند
موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست
شهر مدینه چشم به راه ظهور توست
تنها نه از غمت دل یاران گرفته است
چشم بقیع تر شده، باران گرفته است
شعر «شفق» حدیث زبان دل من است
تکرار نام تو ضربان دل من است
محمدجواد غفور زاده
#امام_زمان_عج
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت
گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت
همنفس با من از آهنگ فراقم میخواند
داشت از گوشۀ ایران به عراقم میخواند
یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست
میروم میروم از خویش به هر جا او هست
جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست
سهله آغوش گشودهست مفاتیح به دست
رایحه رایحه با بوی خودش میخوانَد
خانۀ دوست مرا سوی خودش میخوانَد
خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است
خانۀ دوست که نام دگرش سامره است
آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد
با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟
وطن آنجاست برایم که پر از خویشتن است
یعنی آنجا که در آن خانۀ محبوب من است
سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خیر؟
از دلآرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟
ما همه غرق سکوتیم تو اینبار بگو
سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو
سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا
بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا
به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند
به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند
قَسَمت میدهم آری به همان راز و نیاز
آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟
آخرین مرتبه کی راهی میقات شدهست؟
آخرین بار کجا غرق مناجات شدهست؟
خسته از فاصلهام با منِ بیتاب بگو
با من از گریۀ او در دل سرداب بگو
سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است
گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟
حرمت ساحل آرامترین امواج است
این گدا سامرهای نیست، ولی محتاج است
از زمستان پیاپی به بهارم برسان
بر لبم عرض سلام است به یارم برسان
ما به تکرار دچاریم بگو با یارم
غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ
رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد
ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد
آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر
جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر
تو فقط چارۀ هر دردی و برمیگردی
وعدۀ بی برو برگردی و برمیگردی
روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود
جای دل، آنچه شکستهست، قفس خواهد بود
از سر مأذنۀ کعبه اذان میخوانیم
قبلۀ کج شده را سوی تو میچرخانیم
هر کجا مینگرم ردّ عبورت پیداست
کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست
تازه این اول قصهست، حکایت باقیست
ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقیست
مینویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد
سید حمیدرضا برقعی
#امام_زمان_عج #صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
بر مهدی و برقلب صبورش صلوات
برلحظه به لحظهٔ حضورش صلوات
یــارب تــو عنـایتی بفـرمـا کـه دگر
امسال شود سال ظهورش صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
برمهدی وبرحُسن خصالش صلوات
بـرشمس جمال بی مثالش صلوات
ای شیعه هـرآنـچه کـه ارادت داری
بفـرست بلـند بـه کمـالش صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
ذکـر مـهدی دارد حُسن و برکات
در دو عالم هست اسباب نجات
بهــر تعـجیـل ظهـورش بفـرست
دم بــدم بـر گل رویـش صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
میرسدروزی جهان غرق بهاران میشود
دردِ افتاده به جانها نیز درمان میشود
میرسد مهدی و با آن تک گل پروردگار
عــالم از عطر ظهور اوگلستان میشود
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
باشدرخ صاحب الزمان خوش جَلَوات
از لعل لبش هـر آنـچه ریـزد حسنات
هرکس کـه به سینه داردعشق مهدی
بـا جـان و دلـش بلند فرستد صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
خواهی که شودزندگی ات پرحسنات
عمـرت بشـود دراز و هـم پـر بـرکات
بـــا نیــت قُــربَــةً الـی الله بفـرست
پیـوستـه به جان پاک مهدی صلوات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#علی_اکبراسفندیارمداح
@navaye_asheghaan
#امیرالمومنین_ع_مدح
او را که خدا آینهی خویشتنش کرد
آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد
بر خاک نظر کرد علی، خاکْ طلا شد
بر سنگ نظر کرد، عقیق یمنش کرد
در معرکه هرکس به مصافِ علی آمد
مولا زرهِ جنگی او را کفنش کرد
تا دید عدو روبرویش تیغ علی را
جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد
شد اوج سرافکندگیِ دشمن حیدر
آن کار که با ناقهسواران، حسنش کرد
قلب اسدالله فقط مختص شیر است
عشقِ به علی، فاطمه را شیرزنش کرد
در مکتب خود حضرت زینب به رقیه
مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد
جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم
در راه حسین بن علی سینهزنش کرد
گیرایی انگور جنان را نپسندد
آن مست که انگور نجف در دهنش کرد
از هجر علی کعبه عزادارترین شد
طوری که فقط جامهی مشکی به تنش کرد
خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت
مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد
✍ #علی_ذوالقدر
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__مدح
خلق و خوی و خصال دخترها
بیشتر می رود به مادرها
دختران می زنند چون مادر
گره محکمی به معجرها
دختران عشیره زهرایند
مردهای عشیره حیدرها
موقع پهن کردن سفره
کمک مادرند دخترها
خورده نان های سفره ی مولا
می رسد بیشتر به قنبرها
عشق هم نیست بی شباهت به
حس بین تو و برادرها
زیر پایت نگاه کن بی بی
می خورد چشمتان به نوکرها
درک اوج کرامتت دارد
بیشتر بستگی به باورها
پیش مردم بدم نکن بی بی
دست خالی ردم نکن بی بی
آیه آیه، خدا خدا زینب
نور توحید هل اتی زینب
راحت روح مصطفی زهرا
راحت روح مرتضی زینب
قاری خطبه های یاحیدر
جلوه ی صبر مجتبی زینب
ای امام یقین و صبر و رضا
مظهر عفّت و حیا زینب
شیرِ مردان کربلا عبّاس
شیرِ زن های کربلا زینب
در مقامات عشق باید گفت
ما کجا و شما کجا زینب
به یقین در مقام تو جاری است
حکم کلی "انّما" زینب
و کتاب شکوه تو درس است
لفظ لفظ و هجا هجا زینب
با تمام وجود می گویم
السلام علیکِ یا زینب
السلام علیک، بی تابم
جان مولا بیا و دریابم
پر زدم باز در هوای شما
در هوای پر از خدای شما
وقتی از راه آمدی خم شد
آسمان بوسه زد به پای شما
سال ها مانده بر دلم بی بی
داغ دیدار کربلای شما
مشهد من به جای معصومه
کربلا رفتنم به جای شما
همه ی حاصلم فدای علی
جان ناقابلم فدای شما
مدح خواندن فقط برای علی
روضه خواندن فقط برای شما
زینبیه فدا شدن عشق است
و شهید شما شدن عشق است
نوکر بی وفا نمی خواهی
من گدایم گدا نمی خواهی
رو سیاه همیشه را بی بی
آه می خواهی یا نمی خواهی
به خدا خوب می شوم یک روز
حرّ شرمنده را نمی خواهی؟
به جوانی اکبرم بپذیر
و نگو که مرا نمی خواهی
می شود باز هم بپرسی که
سینه زن، کربلا نمی خواهی؟
بین این شاعران درباری
شاعری بی نوا نمی خواهی؟
بی نوایم بیا قبولم کن
و برای خدا قبولم کن
مست این حس ناب می مانیم
نوکر بوتراب می مانیم
به شهیدان تو بدهکاریم
وای اگر بی جواب می مانیم
تا دعاهای مادرت زهرا
بشود مستجاب می مانیم
با علی عهد بسته ایم امروز
پای این انقلاب می مانیم
پای این بیرقیم و منتظر
شمس پشت حجاب می مانیم
در دل ماست شور هم عهدی
تا بیاید ندا ... انا المهدی
وحید محمدی
@navaye_asheghaan
4_5829959453352398489.mp3
3.74M
عرض ارادت به محضر رسوال اکرم صلی الله علیه و آله
شاعر✍لاادری
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم
یا رسول الله مددی فرما
اگرم نبود دلم لایق تو نظری
بنما بشم عاشق تو
من نالایق به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم
یا رسول الله مددی فرما
نشوم به جز از تو گدای کسی
نکشم زهوای دگر نفسی
که تو لیلای من مجنونی
همه ی هست من دل خونی
یا رسول الله مددی فرما
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ میلاد آقا رسول الله صلیالله علیه و آله
#حاج_منصور_ارضی
تو کریمی و کریمان همه از نسل تو اند
سائلان بین گذر یار بلافصل تواند
چه کسی گفته اباالفضل زاولاد تو نیست
ثلث سادات ز اولاد اباالفضل تواند
بعد محسن که دل فاطمه حساس شده
پسر سوم زهرای تو عباس شده
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan
10. ای شهریار.mp3
1.93M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
ای شهریارِ ارض و سما
در زمین ، بیا
ای وارث پیمبر و
قرآن و دین ، بیا
تنها تویی
امید همه نا امیدها
ای در ائمه
از همه تنهاترین ، بیا
#یابن_الحسن
ای در میان جامعه
تنهاتر از همه
در دیده ، اشک غربتِ
ما را ببین ، بیا ...
@navaye_asheghaan
شعر جشن تکلیف برای کودکان دختر:
یه دختر نمونه / در مجلس زنونه
تو خونه پیش مادر / پیش پسر برادر
با پسرای خواهر / پیش عمو و دایی
وقتی حجاب نداره / اشکال شرعی داره یا نداره؟
هیچ اشکالی نداره - اینها همه محرمند
یه دختری بچه ها / روسری شو نبسته
بدون کفش و جوراب / تو کوچه شون نشسته
می خوام بدونم آیا / حجاب او کامله؟
اشکال داره حرامه - حجابش ناتمامه
تو تفریح و زیارت / وقتی که بیرون می ره
در بین نامحرما / می شه وضو بگیره؟
اشکال داره حرامه - حجابش ناتمامه
تو کوچه و تو بازار / یه دختر دیگری
موهاش که مونده بیرون / از گوشه روسری
وقتی می گم بپوشان / به من می گه کی گفته
ای بچه های عاقل / شما بگید کی گفته
پیامبر ما گفته - او از خدا شنیده
🌺🌿🍀🌺🌺🌿🍀🌹
@navaye_asheghaan