eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
353 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 كيستم من دختر شا ه عرب رازق بي منت نان و رطب كيستم من عشق را معنا منم دختر انسيه الحورا منم كيستم من عاشقي دلسوخته سرنوشتش را به دلبر دوخته كيستم من در هجومي بي امان غم طوافم مي دهد چون حاجيان كيستم من آسمان را اخترم ذوالفقار در نيام حيدرم(ع) كيستم من بهر حيدر زينتم دختري نيكو سرشت و طينتم كيستم سرمايه آل عبا كيستم پيغمبر كرب و بلا كيستم من عشق در بنيان من صدچومريم ميهمان خوان من كيستم من ماه شبهاي حسين خواهر بي مثل وهمتاي حسين كيستم من نافله خوان شبم زينبم من زينبم من زينبم زينبم من ياروغمخوار حسين آمدم تا كه شوم يارحسين زينبم من آرزوي فاطمه(س) از تلاطمها ندارم واهمه زينبم صبرم زجنس آهن است سربه محمل كوفتن كار من است زينبم استاد دانشگاه عشق هستي ام را داده ام در راه عشق @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی همه‌ی حرف خداوند از آغاز علی گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی در حرا یاکه حرم باز علی باز علی از علی گفتم و گفتند که اما زینب نقطه‌ی با علی و نقطه‌ی زهرا زینب پنج تَن می‌شود اینگونه مجسم : زینب همه از جَدّ و اُم و اَب همه باهم زینب پنج تَن نقطه شده تا بنویسم زینب پنج نقطه زده‌ام تا بزنم دَم زینب نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد آیه‌ی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب واژه‌ای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را قلمی کو که نویسد به زبان بانو را که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را فاطمه باید از این نام بگیرد پرده بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین بین آغوشِ همه چشمِ تَرش گفت حسین مادرش گفت حسین و پدرش گفت حسین از دلش گفت حسن از جگرش گفت حسین همه دیدند حسن را به حجاب و غیرت همه دیدند حسین است سراپا زینب آمده تاکه ببینند غمی جاری را آمده تاکه بگوید به بلا آری را به سرِ دوش کشد بیرقِ بیداری را تا به عباس دهد درسِ علمداری را آمده تا بنویسند پس از اعجازش کربلا کربُبلا گشت ولی با زینب معنیِ محض شهود است که آرایه ندید عینِ نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید سایه‌ی روشن او را زنِ همسایه ندید غیرِ عباس و حسینش به سرش سایه ندید بعد از آن خطبه شد و خطبه‌ی او تیغِ دو دَم بعد از آن خصم خس و پهنه‌ی دریا زینب فاطمه رفت ولی نه دلِ خانه او بود جایِ زهرا همه شب شمعِ شبانه او بود سه امام‌اند به گِردش که بهانه او بود سپرِ هر سه در آن ظلمِ زمانه او بود مادری کرده برای سه امامش جا داشت که بگویند به او اُمِ ابیها زینب زیرِ دینش همه مدیون بلاءِ زینب کعبه تا کرببلا زیر لواءِ زینب زنده شد دینِ خدا پس به خداءِ زینب باء بسمِ لله ما هست زِ باءِ زینب اول فاتحه شد آخر نامش یعنی مانده قرانی اگرمانده به یک یازینب مثل یک آه بلند آه که جانکاه گذشت عمرش اندازه‌ی پنجاه و چهار آه گذشت با حسین و حسنش آه چه کوتاه گذشت کَس نفهمید چه بر او همه‌ی راه گذشت همه‌ی راه بجای همه او خورد زمین همه‌ی راه سپر بود به هرجا زینب آن پیمبر که به هنگام سخن گریه کُنَد گفت هرکس به غمِ زینب من گریه کُنَد می‌بَرد گرچه به یک پلک زدن گریه کُنَد اَجر آنکه به حسین و به حسن گریه کُنَد در حدیث است که فرمود برای فَرَجَم هفت دفعه قسم ماست به عُلیا زینب روضه‌اش بود که دیدی کفنش را بُردند ناله‌اش بود چرا پیرهنش را بُردند تیغ‌ها زودتر از نیزه تنش را بُردند خورجین‌ها سرِ دور از بدنش را بُردند همه را بُرده ولیکن به تو سوگند نرفت نخی از مقعنه‌ی عصمتِ کبری زینب (حسن لطفی) @navaye_asheghaan
بنام خدا «پندیات» مناسب  برای  مجالس  ختم لطفا با تفکر و تٱمل بخوانید و ثواب آن را  هدیه کنید به پدر و مادران  خفته  در دل خاک "" "" "" " مجلس ختمی که می گردد بنا هست یاران  یک تلنگر بهر ما نیست منکر واقعیت را کسی زین  مجالس می شود  بر پا بسی مرد و زن لطف و عنایت می کنند دعوت ما را  اجابت می کنند پیرو برنا می شوند زار وحزین درد مند و  داغدارو دل غمین الغرض باید بپا خیزیم ز خواب ما در این دنیای  خوش رنگ و لعاب دل  ببندیم ما بر این دنیا  اگر می شویم در بحر غفلت غوطه ور خرم  و سرمست  و  شیدا  می شویم غافل  از  ایّام  فردا  می شویم خویشتن رابنده ی زر می کنیم زندگی رابی هدف سرمی کنیم بهر یک لحظه خوشی جان می دهیم نی فقط جان دین و ایمان می دهیم مرگ حق است نیک می دانیم همه پس چرا ما غافل از آنیم همه روز به روز آیا چرا بد می شویم مرد و زن بی دین  و مرتد می شویم درمجالس می نمائیم قیل و قال می کنیم ازخویشتن صدها سوال می رویم چون ازدر مجلس برون می شویم دلبند این دنیای دون می رود  از  یادمان  عهد و قرار می خوریم نان را به نرخ روزگار روز  فردا   می شویم  بار  دگر همچو  ایام  گذشته خیره سر بازهم ما ساز خود را  می زنیم بیشتر  دلبند  دنیا  می شویم دوستان دنیاسرای عبرت است هر دَمش دنیای سرُّ و حکمت است خفتگان بایدکه برخيزند  ز خواب نیست دنیابی حساب وبی کتاب توشه  اندوزی  نمائیم  در جهان روز وشب باشیم به فکر امتحان وای  به حال آنکه غافل گشته است برسرای غیر سائل گشته است سئیر  کرده   در  مسیر  ماسوا کرده  صدها  کار زشت  و ناروا در تمام  طول  عمرش بیش و کم بر نداشته  بهر فردا یک  قدم این مجالس یک به یک  دانش سراست هر دمش چون  درُّ و گوهر پر بهاست قبل مردن قدردان بودن خوش است با خلایق مهربان بودن خوش است گر بگیریم دست یک  افتاده را می شود  آن دم خدا  از ما رضا در نهان  گر ما  کنیم افکار نیک یا  نمائیم  قدر  ارزن  کار  نیک می کند بر ما یقین  خالق  نگاه می کشد ما را برون از قعر چاه فاخرا  بربند  این  منظومه   را از دل وجان رفتگان را کن دعا هرکه رفته  زین جهان  یادش رواست سرنوشت ما همه دست خدا ست "" "" "" "" "" "" " گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
madar-madar-madar-shabi-digar.mp3
9.97M
مادر مادر مادر شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر، نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش مادر بیمارم، شده گریه بر تو کارم به شفای تو، دل خوش دارم ای همه هست من ، نروی تو از دست من که دلم توان بی مادری ندارد بی تو زینبت یاوری ندارد ز سکوت تو هویدا، ز خموشی تو پیدا می سوزی و می سازی، گنجینۀ پر رازی می دانم امشب مادر، آماده پروازی گر می روی امشب، با خود ببر زینب زینب، زینب، زینب، مزن امشب تو دگر به دل مادر آذر من خود در افغانم، پریشانم که شوی تو زفردا بی مادر ای طرفدار من، که شدی پرستار من به آخر رسیده کار من خانه دارم زینب ، گل بی قرارم زینب به خدا که درد مادر دوا ندارد مادرت امید شفا ندارد تو پس از من یگانه ، بشوی چراغ خانه هم بر علی یاور باش ، هم بر حسین مادر باش من می روم اما تو ، همسنگر حیدر باش آسوده حالم کن ، زینب حلالم کن مادر مادر مادر شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر، نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش ای بود و نبود من ای یاس کبود من زهرا زهرا تنها تکیه گاه من عشق بی گناه من زهرا زهرا از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا کوه محکم علی تنها همدم علی برخیز از جا بی تو میخورم زمین آه و زاریم ببین بین غم ها بانوی صف شکن در سنگر باش حرف از سفر نزن با حیدر باش از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا @navaye_asheghaan
حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مندِ شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلندِ شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست ✍ @navaye_asheghaan
مناجات با امام حسین علیه السلام دنیا دلش برای شما شور می زند بَهرِ غریبیِ تو خدا شور می زند ابن الکریمی و کرمت کوهِ رحمت است در قُلّه ی تو خیلِ گدا شور می زند مسکین و سائلم، که به کوی تو آمدم دیدم به کویتان همه جا شور می زند معلول جسمی آمده در زیرِ قُبه اَت از جان و دل بِقصد شفا شور می زند بَروی گُنبدِ حرم تو به اِهتزاز سُرخیِ پرچمت به هوا شور می زند در علقمه که مَهدِ وفا و اَدب بُوَد ساقی فِتاده، دستِ جدا شور می زند شبهای جمعه مادرتان بین قتلگاه ما بین پیکر شهدا شور می زند روزِ جزا به دور تن بی سرت حسین هر شیعه ای به آه و نوا شور می زند روح القدس به ماه عزا بین تکیه ها در لا به لای اشک و بُکا شور می زند خواندم مُصیبت و دم نوحه گرفته ام لیکَن مَلک به ارض و سَما شور می زند یک دستمان به سینه و دستی دگر به سر سینه زن شما سر و پا شور می زند هر کربلا نَرفته که دلتنگِ کربلاست دائم میانِ صَحنِ رضا شور می زند چَندی بُوَد حریم تو تهدید می شود قلبم برای صحن و سرا شور می زند آرام می شود دل شوریده ام حسین در بین روضه هر دفعه تا شور می زند @navaye_asheghaan
و مناجات امام زمان (عج) ای عزیز قلب زهرا ، آرزو دارم ببینم روی ماهت بر سر راهت نشستم ، تا بیفتد بر دل من یک نگاهت تو امیر ماسوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا دردمندان را دوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا شوق دیدار تو دارم ، یابن الزهرا یابن الزهرا دل شده امشب هوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا ماه  من تا کی به پشت ابر غیبت در  نهانی در  نهانی بی پناهم ده پناهم تو پناه بی کسانی بی کسانی درد عالم را طبیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا حیف باشد که غریبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا مضطرم من بر در تو ، یابن الزهرا یابن الزهرا تو ولی امن یجیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا آرزو دارم ببینم کربلا را ای امیر دلربایم کن عنایت بر گدایت ده برات کربلایم کربلایم کربلا درمان دردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا از فراقش گریه کردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا کن عنایت با تو مولا ، یابن الزهرا یابن الزهرا دور شش گوشه بگردم ، یا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا جمعه ها در انتظار ، روی ماهت مینشینم یابن الزهرا منتظر با این امیدم ، تا که رویت را ببینم یابن الزهرا من گدای دل غمینم ،  یابن الزهرا یابن الزهرا عاشق آن مه جبینم،  یابن الزهرا یابن الزهرا یادعا کن که بمیرم ،  یابن الزهرا یابن الزهرا یا که رویت را ببینم ،  یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 @navaye_asheghaan
. بهشت هستی ---------- منم گدا منم گدا ، گدای کوی فاطمه روز و شبم می گذرد به گفتگوی فاطمه فتاده دل به پای او صفای دل صفای او داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام بود دل شکسته ام به جستجوی فاطمه دل شده پای بست او دیده بود به دست او مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه جهان ازوست گلستان جنان ازوست گل فشان می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه "یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .@navaye_asheghaan
. منم امام اِنسُ و جان مهدی ام حضرتِ صاحب الزمان مهدی ام مادر من اُمُِ ابیها بُوَد عمه ی من زینبِ کبری بُوَد عمه ی من به ماسوا غالب است بنتِ علی ابن ابی طالب است عمه ی من ضیاءِ هر دو عین است عمه ی من شریکه الحسین است عمه ی من زِینِ أَبِ مرتضاست به کشتیِ اهلِ ولا ناخداست به آسمان و عرش چون نگین است ضیاء چشم زین العابدین است عمه ی من کعبه ی غم‌ها بود ام مصائبِ دو دنیا بود عمه ی ما فضائلش دائم است عمه ی ساداتِ بنی هاشم است عمه من آینه ی مادر است شاهدِ قصه های پشتِ در است عمه ی ما دیده ز آن ابتدا مادر و آن مصائبِ کوچه را دیده غم و غربت و هم مهن را لخته ی خونِ جگرِ حسن را عمه ی ما دیده دو دستِ قلم ساقیِ بی مشک بدونِ علم دیده به علقمه گلِ یاس را دو چشمِ غرقِ خونِ عباس را عمه من خواهرِ خون خداست ادامه ی نهضتِ کرببلاست حکمت همین بود شود از قضا اسیر در کوفه و شام بلا از سفرِ کرببلا تا به شام سنگِ جفا خورده ز بالای بام روضه ی مکشوفه بدیده ست او بغضِ یتیمانه شنیده ست او راسِ بریده دیده بالایِ نی صوتِ حزین شنیده از نایِ نی عمه ی ما لب به سخن باز کرد ز کوفه تا به شام اعجاز کرد تیغِ زبان تا غضب آلود شد دشمنِ دون یکسره نابود شد به خطبه ای کرد چنان انقلاب که شام شد بر سرِ شامی خراب دخت علی شد رجزش پر شرر مردتر از هزار و یک شیرِ نر .
منم  زینب منم زینب  که  جانانم  حسین است منم زینب   که ایمانم   حسین است تمام       هستیم       باشد       برادر منم زینب   همه جانم  حسین است حسین جانم حسین جان ۲ خدا  داند   که  جز   او  کس   ندارم منم زینب  که  سلطانم حسین است امیر     ‌  کربلا        جانم      فدایش منم  زینب که جانانم    حسین است حسین جانم حسین جان ۲ تمام    هستی ام    باشد    چو   بابا منم  زینب که سامانم  حسین است بود     درمان     دردم    او     برادر منم  زینب که درمانم  حسین است قرارم   ( بیقرارم )   تا   تو   رفتی منم زینب که ایمانم  حسین  است بیقرار اصفهانی @bigharar_esfahani
شعری در فراق امام زمان(عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم) عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است چرا آب به گلدان نرسیده است چرا لحظه ی باران نرسیده است به هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است به ایمان نرسیده است وهنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد زمین مرد زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط بود زمین مرد زمین مرد خداوند گواه است دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است ولی حیف نصیبم فقط آه است چو آیینه روی من بیچاره سیاه است و جا دارد از این شهر بمیرم که بمیرم که بمیرم عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس و کجایی گل نرگس به خدای نفس های غریب تو که آغشته به حزن است ز جنس غم و ماتم زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوی کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم بدم از عمق نگاهت نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس واین روضه و این بزم تویی کنون شعله ی آه تو شود حس تو کجایی گل نرگس دل ما سوخته از آه نفس های غریبت دل ما بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده همراه نسیم سحری روی پر فتروس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی به همان صحن و سرایی که شما زایر آنی خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی به خدا در هوس دیدین شش گوشه دلم تاب ندارد نگاهم خواب ندارم قلمم گوشه دفتر غزلی نام ندارم شب من روزنه مهتاب ندارم همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد گریه کن گریه خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را شنیده است شما دیده ای آنرا و اگر طاقتتان است کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچون عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبان بلند است به گستردگی ساحل نیل است و این بس طویل است بگذارید که قبلش بنویسم که ببخشید مرا یوسف زهرا اگر این مخمل خون بر حروف است که روضه مکشوف است عطش بر لب عطشان رباب است صدای تپش سطر به سطرش همگی موج نزن آب فرات است به ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ولی حیف که ارباب قتیل العبرات است ولی حیف که ارباب اسیر الکربات است ولی حیف که هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنه آب است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال چه بس آه که از شمر و خدایا چه بگویم که دلم تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرد از تپش روضه که خود غرق عزایی تو خودت کرب و بلایی قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی تو کجایی تو کجایی شب سوم شده باید چه گریزی بزنم آه به یک مجلس پر شور که این کار ثواب است ثواب است و نفس درقفس سینه هر مستمعش مثل عذاب است دل تک تکشان وای کباب است ببین روضه عجب ساده و ناب است که بر پا شده در بین خرابه است بیا گوش کن آری سخن از قحطی آب است ولی یک نفر آنجاست که بی تاب تر از باقی آنهاست ببینید درست است رباب است ببینید گلم رنگ ندارد سر جنگ ندارد چه بزمیست چه شوریست چه حالیست فقط روضه و ناله است و مداح پر از عاطفه از طفل سه ساله است که در دست ظریفش که در دست نحیفش سر باباست سلام ای سر زیبا سر بابا چه کسی کرده به ویرانه مقیمم چه کسی کرده یتیمم شاعر: @navaye_asheghaan
. یا حسین علیه السلام نور حی کبریایی یا حسین تو گل آل عبایی یا حسین رهزن دل‌های کل عاشقان نور چشم انبیایی یا حسین جان زهرا دختر پیغمبری پور شاه اولیایی یا حسین همچنان زهرای اطهر مادرت مظهر شرم و حیایی یا حسین شیعیان مرتضی را تا به حشر رهنما و مقتدایی یا حسین همچو جد اطهرت شخص نبی رحمت بی‌انتهایی یا حسین همچنان بابای مظلومت علی حضرت مشکل گشایی یا حسین ای صفا بخش قلوب شیعیان چون علی روح دعایی یا حسین چون علی و مصطفی و فاطمه شافع روز جزایی یا حسین در تمام عمر خود محو خدا بر رضای حق رضایی یا حسین من کجا مدح گل زهرا کجا؟ فوق هر مدح و ثنایی یا حسین ریزه خوار سفره ی تو حاتم است منشا جود و سخایی یا حسین ما همه ذره تویی خورشید دین نور هر دیده شمایی یا حسین ای طبیب دردمندان جهان درد ما را تو دوایی یا حسین بس که خوب و مهربانی و صبور دستگیر هر گدایی یا حسین با ولا و مهر خود مولای من در دلم از ابتدایی یا حسین لحظه ی آخر بود این آرزو بر سر بالینم آیی یا حسین دارم از طفلی به یاد ماتمت بر لبم شور و نوایی یا حسین یاد غمهایت گل زهرا بود در دلم بزم عزایی یا حسین از زمان کودکی چون مادرت با غم و درد آشنایی یا حسین خون بهای خون پاک تو خدا تو فقط خون خدایی یا حسین از ستم‌های عدوی بی‌حیا تو شهید کربلایی یا حسین همراه اصحاب و مردان حرم کشته ی ظلم و جفایی یا حسین در کنار اکبر خود داشتی گریه‌های بی صدایی یا حسین در ره اسلام و قرآن نبی جان تو گشته فدایی یا حسین در کنار زینب غمپرورت داشتی حال و هوایی یا حسین زیر تیغ شمر دون جان داده‌ای تو ذبیح بالقفایی یا حسین بین موج خون سر تو شد جدا تو شهید سر جدایی یا حسین پاره پاره تن،بروی خاک غم تو بدست اشقیایی یا حسین پیکرت غرق بخون،با رأس خود زیب نوک نیزه هوایی یا حسین ای گل گلزار آل مصطفی مقتدای این (رضایی)یا حسین @navaye_asheghaan
. علیه السلام ای گل گلشن نبی بر علی نور عینی برادر تو مجتبی جان علی حسینی نور خدا تویی تو امید ما تویی تو جانم شود مولا فدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ از نسب پیمبری شمس هدایت هستی سر تا به پا جود و سخا لطف و عنایت هستی اگرچه از تو دوریم ما همه غرق نوریم ای روح صبر و استقامت ۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ خدا می‌دونه یا حسین جز تو کسی ندارم بهر زیارت حرم همیشه بی‌قرارم حریم تو بهشتم مهر تو در سرشتم جنت من صحن و سرایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ از کودکی مولای من عاشق کربلایم با عشق تو حسین من داده بها خدایم تویی تمام هستم گرفته‌ای تو دستم از کودکی هستم گدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ باز دوباره حسین من کرده دلم هوایت تمام آرزوم اینه بیام به کربلایت به من بده تو عزت مرا نما تو دعوت تا که بیام به کربلایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ افتاده‌ام به یاد تو یاد وداع آخر گفتی چنین مولای من با غم رسیده خواهر نظر نما به حالم خواهر نما حلالم جانم فدای آن صدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ خواهر بدیده شمر دون بر سینه‌ات نشسته با چکمه ی آن نانجیب سینه ی تو شکسته رنگ از رخش پریده سر تو شد بریده نبوده این ستم سزایت ۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ ۱۴۰۲ .@navaye_asheghaan
💠 زمینه حماسی برای غزه 💠   ⭐️ خانم فائزه زرافشان ⭐️ ➖➖➖ ای خاک مقدّس ما و "طور سینین" "سبحانَ الذی..." بخوان با گلوی خونین ما سرباز جان‌فدای سپاه قدسیم می‌جنگیم تا روز آزادی فلسطین قلب ما توو این روزا پر از داغ بیکرانه خون پاک مظلوم میجوشه تا جهان جهانه دشمن بدونه این ظلم پابرجا نمی‌مونه غاصب سریعا باید بیرون بره از خونه امسال برای ظالم میشه سال عام‌الفیل این حرف همه دنیاست: "اَلموت لاِسرائیل" _ واویلا اگر نسوزیم برای غزه خود را لحظه‌ای نذاریم به جای غزه عاشورا همین زمانه که میرسه باز فریاد غریبی از کربلای غزه ما "بِایّ ذنب قُتِلت" داغ قلبمونه صهیونیستا رو خاک می‌کنیم دونه دونه دونه رزم علی(ع) تو خیبر به دنیا نشون داده با حیدریون هر کی جنگیده ورافتاده هر قطره‌ی اشک ماست سوزنده‌تر از سجّیل این حرف همه دنیاست: "اَلموت لاِسرائیل" _ خاکستر نشسته رو شاخه‌های زیتون ای وای از جنایت بی‌حساب صهیون هر شش ماهه‌ی فلسطینی نوحه‌خونه با حلق بریده و با گلوی پرخون میرسه به زودی به خدا وقت مرگ این دیو رو زمین نمی‌مونه دیگه ردّی از تلاویو خار چش دنیا شد این دشمن بی‌ریشه با نعره‌ی "یا حیدر(ع)" ظالم ریشه‌کن میشه امسال رو سر صهیون نازل شده عزرائیل این حرف همه دنیاست: "اَلموت لاِسرائیل"
. حضرت ولیعصر ارواحنا فداه ای صفای قلب‌ها،یابن الحسن نور چشم انبیا ،یابن الحسن ما همه در انتظار دیدنت ای گل زهرا نما،یابن الحسن عالم هستی بود در انتظار یاور درد آشنا،یابن الحسن از تبار حیدری و فاطمه ای گل آل عبا، یابن الحسن آخرین منجی و روشنگر تویی رهنما و مقتدا ،یابن الحسن باشد هر دم ای امید عالمین بر لب ما این ندا، یابن الحسن ما سراپا درد و تو درمان ما درد ما را تو دوا،یابن الحسن در گرفتاری و دشواری تو را می‌زنم هر دم صدا،یابن الحسن گشته ام با یک نگاه فاطمه من به عشقت مبتلا یابن الحسن هر زمان دلتنگ تو گردیده‌ام بر تو بردم التجا، یابن الحسن بر همه عالم بود مولای من لطف تو بی‌انتها، یابن الحسن می‌کنی هر دم دعا بر شیعیان بس که هستی با وفا،یابن الحسن از کرامات خدای مهربان با تو گشتم آشنا ،یابن الحسن یابن زهرا بر درت بنشسته ام چون گدایی بینوا،یابن الحسن گشته ام من ریزه خوار خوان تو کی شوم از تو جدا، یابن الحسن دست خالی آمدم سوی شما مظهر جود و سخا، یابن الحسن کن نگاهی از کرامت بر دلم نور حی کبریا، یابن الحسن شکر لله از زمان کودکی بر درت هستم گدا،یابن الحسن با نگاه تو عزیز فاطمه می‌شوم حاجت روا ،یابن الحسن گر بیایی و ببینم روی تو می‌شوم از غم رها ،یابن الحسن سوزم از سوز غم هجران تو از سفر دیگر بیا، یابن الحسن امشب از لطف و کرامات و سخا جمع ما را کن دعا ،یابن الحسن منتظر باشد بگیری انتقام مادرت خیر النساء ،یابن الحسن یاد زهرا مادرت هستی تو با گریه‌های بی‌صدا، یابن الحسن جد مظلومت حسین را از جفا سر بریدند از قفا،یابن الحسن شکر حق من از غلامان توام نوکرت هستم (رضا) یابن الحسن ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
1_7030890474.mp3
9.73M
باز شب جمعه و موکب نِعمَ الحبیب نام تو بردم وَزید از نفسم بوی سیب شور به پا کرده در هیأت انصار عشق روضه‌ی هَل من معین، ناله‌ی امَّن یُجیب عشق، نفس‌گیر شد سینه‌زنت پیر شد زود بیا دیر شد بر سر نَعش حبیب مهلت ما سر رسید لحظه‌ی آخر رسید تا نفسی مانده أوصیکَ بِهذا الغریب گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق می‌شنوی نوحه‌ای در غم شیبُ الخضیب آه از آن لحظه ای که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب صورت خود را به خاک تا تو‌شدی کشته ما بی سرو سامان شدیم قُلقُله شد در حرم ولوله شد در خیام وای حسین کشته شد روضه همین والسلام ولوله شد در خیام به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو‌دعوا بود ناله کشیدم‌من سر تو رو بردن دیر رسیدم‌ من ای کشته ی گرسنه وتشنه ابی عبدالله حلقومت و سپردی به دشنه ابی عبدالله «سَیدِ مظلوم حسین‌جانم حسین‌جانم» حسین رفته به گودال تا شهید شود حسین رفته به‌ گودال رو‌ سفید شود حسین رفته‌ که صد مرتبه شهید شود قراربود گرفتار آن پلید شود اما بنا نبود شناساییش بعید شود «حسین آه..حسین آه...حسین آه» ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند سوختگان غمت با غم‌ِ دل خُرمند هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت با خبرانِ غمت بی خبر از عالَمند تشنه لب عالمین ای شَه مظلوم حسین فاطمه را نور عین ای شه مظلوم حسین❣: