eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
420 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَا جَعفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)》🔶🔸 ✅حضرت ابوطالب(ع) با حضرت فاطمه بنت اسد، مادر بزرگوار امام علی(ع) نسبت عمو زادگی داشتند. هاشم جدّ مشترک هر دو بوده است. یعنی ابوطالب بن عبدالمطلب بن هاشم! فاطمه بنت اسد بن هاشم! پس در نتیجه فرزندان این دو بزرگوار از هر دو طرف (پدر و مادر) بنی هاشمی محسوب می شوند. تا جایی که مرحوم اربلی درباره امام علی(ع) می نویسد : 📋《أَوَّلُ هَاشِمِيٍّ وَلَدَهُ هَاشِمٌ مَرَّتَيْنِ》 ♦️امام علی(ع) نخستین هاشمى نسبى است كه از دو طرف به هاشم مى‏ رسد.(۱) ابوطالب(ع) دارای چهار پسر به ترتیب به نام‌های طالب، عقیل، جعفر و علی(ع) بود. ابن عباس می گوید : 📋《كَانَ بَيْنَ طَالِبٍ وَ عَقِيلٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ عَقِيلٍ وَ جَعْفَرٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِيٍّ(ع) عَشْرُ سِنِينَ وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) أَصْغَرَهُمْ》 ♦️فاصله سنی هر کدام از پسران ابوطالب، ده سال بود که کوچکترین آنها امام علی(ع) بود.(۲) ابوطالب(ع) از آنجایی که عیال وار بوده و از وضعیت فقر و تنگدستی برخوردار بود، بدین جهت جعفر تحت سرپرستی عمویش عباس و امام علی(ع) تحت تربیت و پرورش حضرت رسول اکرم(ص) قرار گرفت و جعفر تا زمانی که اسلام آورد و مستغنی گردید، در خانه عمویش زندگی می‌کرد.(۳) اما عقیل نزد خود ابوطالب ماند و ابوطالب نیز او را بسیار دوست می داشت. روزی امیرالمؤمنین(ع)، به حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إنَّکَ لَتُحِبُّ عَقِیلَاً؟》 ♦️ای رسول خدا(ص)! آیا شما عقیل را دوست دارید؟ حضرت(ع) فرمود: 📋《أَی وَاللهِ! إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّینِ، حُبَّاً لَهُ وَ حُبَّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبِِ(ع) لَهُ》 ♦️آری! من عقیل را از دو جهت دوست دارم! یکی این که؛ عقیل را به خاطر خودش دوست دارم و یکی هم این که؛ عقیل محبوب پدرش ابوطالب(ع) بود و به خاطر اینکه ابوطالب(ع) عقیل را دوست داشت، دوستش دارم.(۴) جعفر را جزء چهار نفر اولی که به اسلام پیوسته است، نوشته اند. ابن اثیر می نویسد : جعفر دومین مردی بود که بلافاصله پس از برادرش علی(ع) به حضرت رسول اکرم(ص) ایمان آورد و مسلمان شد و ابوطالب هنگامی که دید فرزندش علی(ع) در کنار نبی اکرم(ص) نماز می‌گذارد، به جعفر گفت : در سمت چپ رسول اکرم(ص) نماز بگزار!(۵) جعفر در سال هفتم بعثت در پی آزار و اذیت و شکنجه مشرکان مکه، به همراه جمعی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و سرپرستی آنان را نیز بر عهده گرفت و با صحبتهایی که بین جعفر و بین نجاشی پادشاه نصرانی حبشه رد و بدل شد، او را قانع کرد که آنان در حبشه بمانند که سرانجام جعفر بعد از ده سال در سال هفتم هجری هنگام جنگ خیبر همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشتند. حضرت رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت از جنگ خیبر، هنگامی که شنید، جعفر از حبشه بازگشته است، بسیار خوشحال شد و فرمود : 📋《وَاللهِ مَا أَدْرِي بِأَيِّهِمَا أَنَا أَشَدُّ سُرُورَاً بِقُدُومِ جَعْفَرٍ أَمْ بِفَتْحِ خَیبَرِِ؟》 ♦️به خدا قسم! نمى‏ دانم به كدام يك بيشتر مسرور شوم! به بازگشت جعفر از حبشه يا به فتح خيبر به دست على(ع)؟(۶) پیامبر(ص) پس از بازگشت جعفر از حبشه به او نمازی آموخت که به نماز جعفر طیار مشهور شد. طبری می‌نویسد : سرانجام جعفر در سال هشتم هجری در جنگ موته یکی از فرماندهان لشكر اسلام بود که عازم جنگ شد. فرماندهی در این جنگ، به سه نفر به ترتيب زيد بن حارثه، جعفر بن ابى‏ طالب و عبد الله بن رواحه داده شد كه در صورت شهادت هر كدام، فرماندهى به ديگرى منتقل شود. پس از شهادت زید، جعفر پرچم را در دست گرفت و شروع به جنگ کرد ولی هنگامی که دید دشمن دورش را احاطه کرده، از اسبش پیاده شد و آن را پِی کرد. سپس جنگید تا دو دستش قطع گردید و شهید شد.(۷) جعفر اولین شهید از فرزندان ابوطالب(ع) بود. در تاریخ، بعد از شهادت جعفر، نام او توسط حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در مواقع حساس و سرنوشت ساز، یاد شده است. 1⃣حضرت رسول اکرم(ص) : حضرت رسول اکرم(ص) بعد از شهادت جعفر فرمود : 📋《قُطِعَتْ يَدَاهُ قَبْلَ أَنْ يُسْتَشْهَدَ وَ قَدْ أَبْدَلَهُ اللَّهُ مِنْ يَدَيْهِ جَنَاحَيْنِ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ فَهُوَ الْآنَ يَطِيرُ بِهِمَا فِي الْجَنَّةِ مَعَ الْمَلَائِكَةِ كَيْفَ يَشَاءُ》 ♦️پيش از آن كه جعفر به شهادت برسد، دو دست او قطع شد و خداوند به جاى آن دو دست دو بال از زمرد سبز به او عطا كرد که هم اكنون او با آن دو بال با ملائكه در حال پرواز است؛ به هر جا كه بخواهد مى‏ رود.(۸) 2⃣امام علی(علیه السلام) : امام علی(ع) هنگام خلافت خویش در خطبه ای فرمودند : 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ، وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِمَا! أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَ أ
🔷《السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع)》🔷 ✅عبدالله(ع) پسر دوم امام علی(ع) و فاطمه بنت حزام معروف به ام البنین(س) است که او را اولین شهید از میان برادرانش عنوان کرده‌اند. او را عبدالله اکبر و کنیه‌ اش را ابومحمد نوشته‌اند. عبدالله(ع) نیز مانند برادر بزرگش عباس(ع) مدتی را با پدر بزرگوارش ‌امام علی(ع) و برادرش امام حسن(ع) و مدت طولانی را با امام حسین(ع) زندگی کرد و رشادت، شجاعت، جوانمردی، وفاداری، صبر و مقاومت، پاک‌بازی و فداکاری و بصیرت در دین را آموخت و خود متخلق به آن صفات گردید. عبدالله(ع) از آغاز سفر از مدینه تا کربلا همراه برادر بزرگوارش امام حسین(ع) بود و همچون سه برادرش به رغم خواسته امام حسین(ع)، حاضر به ترک او نگردید و امان‌نامه عبیدالله بن زیاد را که به واسطه شمر آورده شده بود را نپذیرفت.(۱) بنابر نقل مورخان، عصر روز عاشورا، حضرت عباس(ع) برادران خود عبدالله(ع) و جعفر(ع) و عثمان(ع) را ترغیب کرد، تا قبل از او به میدان بروند و فرمود : 📋《بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي! تَقَدَّمُوا حَتَّى أَرَاكُمْ قَدْ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ(ص)》 ♦️پدر و مادرم فدايتان باد! بپا خيزيد و به ميدان جهاد و دفاع از حق گام پسپاريد؛ به پيش برويد تا بنگرم كه چگونه در راه خدا و پيامبرش اخلاص مى‌ورزيد و در اين راه خيرخواهى مى‌كنيد.(۲) در این هنگام؛ 📋《فَتَقَدَّمَ عَبدُاللهِ(ع) فَقَاتَلَ قِتَالاً شَدِيدَاً》 ♦️عبدالله(ع) به میدان شتافت و جنگ نمایانی کرد.(۳) او این گونه رجز می‌خواند : 📋《اَنَا ابنُ ذِی النَّجدةِ وَ الاَفضَالِ سَیفُ رَسُول اللهِ ذُو النِّکالِ ذَاکَ عَلِی الخَیرِ ذُو الفِعالِ فِی کُّلِ قَومٍ ظاهِرُ الاَحوَالِ》 ♦️من پسر مرد دلاور و بخشنده‌ام. آن مرد امام علی(ع) نیکوکار است که شمشیر رسول اکرم(ص) بود و کیفر دهنده‌ای که آثار ترس و رعب از او، در هر جماعتی آشکار است.(۴) عبدالله(ع) پس از‌ نبردی‌ سخت و از پای درآوردن تنی چند‌ بالاخره‌ با هانی ‌بن‌ شبیب‌ حضرمی‌ به‌ مبارزه‌ پرداخت‌. تا اینکه؛ 📋《ضَرَبَ هَانِئُ بنُ شَبِيتِ الحَضرَمِي ضَربَتَينِ فَقَتَلَهُ》 ♦️بین هانی بن شبیب حضرمی و عبدالله(ع) دو ضربت‌ در میان‌ شان‌ رد و بدل‌ شد، و سرانجام هانی با ضربه‌ای که بر فرق عبدالله(ع) فرود آورد، و او را به شهادت رساند.(۵) اما در قول دیگری خولی بن یزید اصبحی به عبدالله(ع) نیزه زد و مردی از قبیله بنی‌ تمیم بن دارم او را به شهادت رساند.(۶) در زیارت ناحیه مقدسه به عبدالله(ع) چنین سلام داده شده است : 📋《السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ اَمیرِ المُؤمِنینَ(ع) مُبلَی البَلاءِ وَ المُنادِی بِالوِلاءِ فی عَرصَةِ کَربَلاءَ المَضروبِ مُقبِلاً وَ مُدبِراً لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ هانِی بنَ ثَُبََیتٍ الحَضرَمِی》 ♦️سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین علی (ع)، آزمایش کننده بلا و منادی ولایت آل رسول (ص) در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربه‌ها خورد و زخم‌ها دید. خداوند قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند.(۷) مدفن او در مقبره جمعی شهدای کربلا در حرم امام حسین(ع) است. {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : عمریست که ما دست به دامان حسینیم در مجلس روضه همه مهمان حسینیم چون عشق حسین بن علی راه نجات است پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم بیمار فقط در طلب لطف طبیب است ما منتظر نسخه ی درمان حسینیم ما را نبود واهمه از آتش دوزخ وقتی همگی گوش به فرمان حسینیم فردوس برین خانه ی عشاق حسین است صدشکر که ما جزو محبان حسینیم دیوانه شدیم از نمک سفره ی ارباب آباد از آنیم که ویران حسینیم! 👤زعفرانیه 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۸۸ ۲)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ج۲، ص۶۸ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ ۴)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۱۴ ۵)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۴۰۷ ۶)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۵۳ ۷)مصباح الزائر ابن طاووس، ص۲۸۰
🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكُمْ یَا اَبنَاءَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ(ع) السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ》🔶🔸 ✅حضرت فاطمه(س) قبل از شهادت در طی سفارشی به امام علی(ع) فرمود : 📋《یَا ابَالحَسَن(ع)! جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ! اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی! فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ》 ♦️ای ابالحسن(ع)! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که از آنجایی که مردان از زنان بی نیاز نیستند، پس از من ازدواج کن.(۱) همانطور که قبلا گفته شد، روزی امیرالمؤمنین امام علی(ع) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، فرمود : 📋《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا》 ♦️برای من زنی را انتخاب کن که او را به ازدواج خویش در بیاورم، تا اینکه برای من فرزندانی همچون شیرانی از نسل عرب به دنیا بیاورد. که عقیل، فاطمه کلابیّه را به امام علی(ع) معرفی کرد و گفت : 📋《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》 ♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۲) به نقل تاریخ؛ ابوبراء عامر بن مالك جدّ دوم فاطمه كلابيه در شجاعت در ميان قبايل عرب بی نظير بود، از اين رو او را بازي كننده با شمشيرها (مُلاعِبُ الاَسِنَّةِ) مي نامند.(۳) به این ترتیب، ام البنین(س) وارد منزل امام علی(ع) شد و ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس(ع) و عبدالله(ع) جعفر(ع) و عثمان(ع) شد که هر چهار پسر در کربلا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.(۴) سید بن طاووس می نویسد : در روز نهم محرم شمر به همراه امان نامه ای از طرف عبیدالله بن زیاد به سوی اردوگاه امام حسین(ع) به راه افتاد، تا پسران ام البنین(ع) را از سپاه امام حسین(ع) جدا کند که آنان قاطعانه امام نامه را نپذیرفتند و شمر را لعن نمودند. وقتی شمر به اردوگاه امام(ع) رسید، از آنجایی که ام البنین از قبیله بنى كلاب بود، و شمر نیز از این قبیله بود، بدین جهت، با صداى بلند فریاد زد : 📋《يَا بَنِي أُخْتِی! أنتُم آمِنونَ! فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ(ع)! وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ》 ♦️ای خواهر زادگانم! شما در امانید! و خود را با برادرتان حسین(ع)، به کشتن ندهید و به طاعت امیرالمؤمنین یزید دربیایید.(۵) دینوری می نویسد : در روز عاشورا حضرت عباس(ع) برادرانش را فراخواند و با آنها سخن گفت و فرمود : 📋《تُقدِّمُوا! بِنَفسِی أَنتُم! فَحَامُوا عَن سَیّدِکُم حَتَّی تَمُوتُوا دُونَه فَتَقَدَّمُوا جَمِيعَاً! فَصَارُوا اَمَامَ الحُسَينِ(ع) يَقُونَهُ بِوُجُوهِهِم وَنُحُورِهِم》 ♦️پیش بیایید! فدایتان شوم! از مولایتان حسین(ع) حمایت کنید تا در این راه به همراه او شهادت برسید. سپس اينان از برابر امام حسين(ع) عبور كردند و سر و گردن را سپر بلای او قرار دادند و به شهادت رسیدند.(۶) وقتی بشیر خبر شهادت امام حسین(ع) و ورود اسرای کربلا را به مدینه رساند، با ام البنین(س) مواجه شد و خبر شهادت فرزندانش را به او داد. در این هنگام؛ ام‏ البنین با صبر و بصیرتى بى‏ نظیر گفت : 📋《یَا بَشِیرُ! اَخبِرنِى عَن اَبِى عَبدَاللهِ الحُسَینِ(ع)! اَولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》 ♦️اى بشیر! مرا از اباعبدالله الحسین(ع) باخبر ساز! فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان است فداى اباعبدالله(ع) باد.(۷) به این ترتیب، ام البنین شهادت چهار پسر رشید خود یعنی عباس(ع) و جعفر و عبدالله و عثمان را درک کرد و در سوگ آنها نشست. او براى پسران خود در بقیع صورت چهار قبر درست می کرد و برای آنان ندبه و گریه مى‏ نمود و ندبه‏ هاى جانسوزى سر می داد و زنان مدینه نیز دور او جمع مى‏ شدند و او این چنین ندبه می کرد : 📋《كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ، أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى، قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ》 ♦️مرا پسرانى بود، كه به آنان خوانده مى شوم، اما امروز براى من پسرانى نيست. چهار پسر مانند كركسان بلندي ها كه با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند.(۸) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : اين زن که چهار گل به دامن دارد دل از غمش احساس شکستن دارد عباس اگر ماه بني هاشم شد نور از رخ تابان همين زن دارد 👤حنیفی 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۲ ۲)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷ ۳)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۱۲۸ ۴)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۸۲ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۸۸ ۶)اخبار الطوال دینوری، ص۲۵۷ ۷)معالی السبطين مازندرانی، ج٢، ص٢٠٣ ۸)سفینة البحار محدث قمی، ج۳، ص
. با موضوع شهادت حضرت ام البنین علیهاالسلام شعر 26 السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای التیام زخم دل ِ بی قرارها درمان اشک دیده ی چشم انتظارها از کودکی به آمدنت دل سپرده ایم افسوس! از حضور تو فیضی نبرده ایم جمعه به جمعه در طلبت ندبه خوانده ایم اما هنوز بر سر راه تو مانده ایم آقا ببین که منتظرت دل شکسته است از غصه ی ندیدن روی تو خسته است آقا نه این که منتظرت ناامید شد اما ببین تمامی مویش سپید شد قبل از رسیدن ِ خبر مرگ ِ نوکرت دیگر به او بده خبر درک ِ محضرت ای باغبان که منتقم یاس احمدی ایّام فاطمیّه گذشت و نیامدی امسال هم بدون تو بگذشت روضه ها در جمع ما نیامدی ای صاحب ِ عزا آقا هنوز چشم‌ تو دریاست در بقیع گویا هنوز بزم تو برپاست در بقیع بر روی خاک، همدم آهی حزین شدی دردآشنای روضه ی امّ البنین شدی گویی هنوز ناله ی او می رسد به گوش بین ِگریز مقتل او می روی ز هوش در پیش چار نقش ِمزار است محتضر باریده است پای غمش چشم ِ رهگذر از بس که روضه را به لب آب برده است حتماً به دلخوشی، دگر آبی نخورده است گاهی کشیده با سر ِ انگشت خود علم در پای آن کشیده دو دستی که شد قلم دل را که برده علقمه با حال ِ نیمه جان با صورتش به روی زمین خورده ناگهان وقتی که صورتش به روی خاک می رسد نوبت به روضه ی تن صد چاک می رسد با پای دل به گوشه ی گودال می رود در زیر بار ِ لطمه اش از حال می رود خنجر رسید و حنجر شاهی بریده شد ام البنین میان عزایش شهیده شد @emame3vom ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. ⚜تقدیم به مادر علمدار کربلا حضرت ام البنین س: جایِ زهرا نیامدی اصلا بیش از اینها شما ادب داری در مقام شما همین بس که مادر حضرت علمداری کودکانِ یتیمِ حیدر را بعد زهرا تو مادری کردی بویِ نانِ تنورِ زهرا را آمدی و به خانه آوردی مادری کرده ای برای حسین بانگاهِ سراسر احساست علقمه بود و مادری کرده فاطمه هم برای عباست داغ فرزند دیده ای اما خَم به اَبروی خود نیاوردی از غم روضه های اکبر بود گریه ای هم اگر که می کردی داده یک عمر بعد کرب و بلا گریه های رباب آزارت تشنه بوده به روی دست پدر کرده این ماجرا گرفتارت بر لبت زمزمه است،عباسم مرد جنگ و خطر، نبودی تو؟ لحظه ی غارت زر و خلخال پیش زینب مگر نبودی تو؟ پهلوانم،کنار آب فرات کرده ای رو سپید مادر را چشم خود داده ای ولی دشمن تا تو بودی ندید معجر را حال بعد از غروب عاشورا سهمت از کربلا چنین باشد آنکه ام البنین می خواندند بعد از این ام بی بنین باشد @emame3vom .
سلام. این دوستمون آقای علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)، بحمدالله مخلصانه و بی ریا در مصائب اهل بیت شعر میگه و نوحه و سرود رو در سبکهای مختلف داره. شعر فروشی هم نمیکنه و درواقع باخوده اهلبیت بسته ... دنبال تهیه جزوه و فروش اونها هم نیست... خلاصه دلم میخواست دمِ اذان ظهر براش دعا کنم ، گفتم شما رو هم سهیم کنم... امثال ایشون کمیاب هستند. بعضیا شعر و ... زیاد میگن، اما دقت میکنی می بینی ، چون خودشون مجلس دار و مداح هستن ، سبکهای پرشور و مطول رو برای خودشون نگه میدارن ..! اما عبدالمحسن اینطور نیست. جزاک اِلله خیرا @emame3vom .
شور؛ فدای حسین.mp3
3.12M
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹فدای حسین🔹 از زبان حضرت ام‌البنین(علیهاالسلام) خطاب به حضرت اباالفضل(علیه‌السلام) تو سردار کربلایی پرچمدار عاشورایی حسین امیر و تویی یارِش حسین امام و تویی مأموم صل اللهُ عَلَی العَطشان صلَّ اللهُ عَلَی المظلوم سینه سپر نکنی، الّا برای حسین هستت فدای حسین، دستت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو لب‌تشنه، تو دریایی تو سقای خیمه‌هایی تو مرتضای حسینی و حسین پیمبر عاشوراست نذاری خسته و تنها شه تا وقتی پرچم تو بالاست بارون بباره چشات، وقت عزای حسین اشکت فدای حسین، مشکت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌تو دل‌ها غوغا می‌شه‌ چشم خیمه دریا می‌شه تو نیستی و خواهرت زینب رخت اسیری تنش کرده فدا سرت اگه آبی نیست همه می‌خوان عمو برگرده دشمن می‌خنده چرا، با گریه‌های حسین اونجاست که حتی شده، چشمت فدای حسین شاعر و نغمه‌پرداز: @emame3vom
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
علیهاالسلام 🔹عظَّمَ الله لكِ اﻻجر🔹 صلى الله على الباكين عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا ام‌بنين خبر سنگينه، خبر پر درده خبر آوردن، زينب بى‌حسين برمى‌گرده زینب... ولی دیگه نه اون زینب زینب با قامتِ کمون میاد جونش میون قتلگاه مونده حالا با حال نیمه‌جون میاد واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلى الله على المظلوم مادری لالایی می‌خونه، آروم آروم رباب غم داره، پای گهواره هنوز مى‌سوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره لالا بخواب آروم جون من انگار هوا هوای بارونه لالا بخواب عمو توی راهه الان به خیمه آب می‌رسونه واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 @emame3vom
. بیست جمادی آمده موسم شادی آمده از بهر تبریک‌به نبی امشب منادی آمده دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی مکه شده وادی طور بیت نبی غرق سرور دل تمام شیعیان پرشده از شادی و شور دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی دخت پیمبر آمده معنی کوثر آمده امشب ز لطف کبریا برشیعه مادر آمده دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی نخل ولا داده ثمر مهی شدامشب جلوه گر خدیجه از لطف خدا بهر نبی‌زاده قمر دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی پیک خدا داده نوید اهل جهان آمده‌ عید مونس و همدم علی دختر مصطفی رسید دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی درهمه جا زلطف حق پیچیده‌ عطروبوی او امشب خدیجه مادرش بوسه زند بروی او دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی به حق زینبت قسم فاطمه بی تو بی کسم در این جهان و آن سرا مهرو ولایتت بَسَم دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی عالم همه مهمان تو شرمنده ی احسان تو امشب بود یا فاطمه دست من و دامان تو دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی در شب میلاد شما آمده‌ایم بر تو پناه از کرم و جود و سخا به سائلانت کن نگاه دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی زهرا تویی خیر کثیر در کرمی تو بی نظیر آمده‌ام دست تهی یا فاطمه دستم بگیر دسته گل محمدی فاطمه جان خوش آمدی @yaghubianreza .
◾نوحه‌ی سینه زنی ◾مادر سقای کربلا ◾حضرت ام‌البنین ◾بنداول در ک‌رب لا نبودم اما من ناله زدم به کوچه و برزن بهر یاس و لاله‌ی خونین پر گریه کردم میان این گلشن من.... روح احساسم من....برگ گل یاسم من.... مادر عباسم(۴) ◾بنددوم من ک‌نیز ام‌ابیهایم خادم‌ه‌ی حضرت زهرایم از بعد کوثر علی و آل خاک راه زینب کبرایم من....روح احساسم من....برگ گل یاسم من.... مادر عباسم(۴) ◾بندسوم مادر آیینه و آبم من شرمنده‌ی طفل ربابم من همچو شمعی از سرشب تا صبح میسوزم و خانه خرابم من من....روح احساسم من....برگ گل یاسم من.... مادر عباسم(۴) .
بیست جمادی شد هنگام شادی شد این نکته ی زیبا ذکر منادی شد آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) در گلشن عترت گل واشده امشب از لطف حق احمد بابا شده امشب آمد گل طاها دخت نبی زهرا یا زهرا یا زهرا مکه شده زیبا از مقدم زهرا بر کل این عالم عیدی دهد طاها آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) از مقدم این گل عالم شده گلشن با دیدن رویش چشم نبی روشن آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) خدیجه گردیده محو نگاه او بوسه زند هر دم بر روی ماه او آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) هدیه زسرمد اوست هستی احمد اوست محبوبه ی یزدان جان محمداوست آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) ماه رویش احمد عطروبویش احمد حلمش چنان مادر خلق و خویش احمد آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) جمله محبانش گردیده مهمانش بر روی ما باز است سفره ی احسانش آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) از کودکی مادر دل بر شما بستم به حق پیغمبر زهرا بگیر دستم آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) ای تکیه گاه ما پشت و پناه ما بر تو بود مادر امشب نگاه ما آمد گل طاها دخت نبی زهرا یازهرایازهرا(۲) @yaghubianreza .
. ‍ حضرت ام البنین س سبک: خوشا بحالِ زائرات ارباب ----------------------- مدینه من امِّ بنین هستم عباسِ من باشد همه هستم بر تارِ مویش دلِ خود بستم امون از این غم 2 از آهِ خود سوزاندمش هر شب دورِ حسین گرداندمش هرشب غلامِ زینب خواندمش هرشب امون از این غم 2 شب تا سحر بودم به لالائی گفتم سخن از مشک و سقائی امون امون امون امون ای دل2 ~~~~~~~ در علقمه یاسِ مرا دیدند با نیزه ها هر برگِ او چیدند وقتی که چیدند همه خندیدند امون از این غم2 شنیده ام فرقش دو تا کردند شنیده ام دستش جدا کردند ای وایِ من با او چه ها کردند امون از این غم 2 حسینِ فاطمه ز غم تا شد پایِ عدو به خیمه ها وا شد امون امون امون امون ای دل2 سید محسن حسینی @emame3vom .