🌹#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_فاطمه_س
🌹#رباعی
✍شاعر:مرتضی محمود پور
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
از عرش صدای هلهله میآید
رحمت ز خدای بر همه میآید
گویند فرشتگان به شور و شادی
در خانهی بخت فاطمه میآید
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
جشن طربی بهعرش حق برپا شد
چون شیرخدا همسر زهرا شد
عاقد شده کردگار و زهراست عروس
داماد علی عالی اعلی شد
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
از امر خدا جشن بزرگی برپاست
عالم همه مجنون شد زهرا لیلاست
خشنود همه آل محمد شده چون
دستان علی میان دست زهراست
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
امشب دوباره جشن طرب زین حوالیست
در بین آسمان و زمین بین چه حالی است
کِل میکشند کُّل ملائک،خبر دهند
زهراعروس خانه مولیالموالیست
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#شور
#امام_حسین
دوباره مرغ دل
هوایی حریم کربلای تو شده
دل من از ازل
اسیر و مستمند و مبتلای تو شده 2
بیا نظاره کن به دیده ترم
دلم می خواد بیام دوباره به حرم
آقام آقم حسین
شرار غربتت
زد از ازل یه سینه پر آه من شرر
یه آرزو دارم
بیا یه بار دیگه من و به کربلا ببر 2
بیا ردم مکن تو ای شه کرم
دلم میخواد بیام دوباره به حرم
آقام...
اسیر نفسم و
خودت باید بیای دل من و رها کنی
کبوتر دل و
برا همیشه جلد گنبد طلا کنی 2
آقا بدون که آب گذشته از سرم
دلم می خواد بیام دوباره به حرم
آقام.....
میون روضه هات
بی خود میشم با روضه علی اکبرت
اونجایی که میای
کنار لاله شده به خون شناورت
به حق اکبرت بگو کجا برم
دلم میخواد بیام دوباره به حرم
آقام.....
+++++++++++++++++++++
#شب_اول_محرم
#مسلمیه
کوفه میا حسین
در کوفه تنها هستم و بی یار و بی شکیب
دستم به دامنت
زینجا حذر کن می شوی چون پیک خود غریب 2
دارالعماره شد پایان راه من
بنگر حسین من بر اشک و آه من
کوفه میا حسین
با دست بسته ام
ای کاش و میشد می نوشتم روی نامه ها
یا سیدی حسین
جان سه ساله دخترت کوفه میا میا 2
در چنگ ظلمتم خورشید و ماه من
بنگر حسین من بر اشک و آه من
کوفه ......
بر روی دارم و
گویم سلامت یا حسین با اشک و شورو شین
دلواپس توام
دلواپس روز ورود خواهرت حسین
این شهر بی وفا شد قتلگاه من
بنگر حسین من بر اشک و آه من
کوفه میا حسین
م.رجبی
++++++++++++
#وردیه
#شب_دوم_محرم
آهسته می رسد
یک کاروان با ناله و با آه و زمزمه
ای خاک کربلا
جان تو و جان همه گلهای فاطمه س 2
فصل غریبی و فصل غم و عزاست
این خاک پر بلا صحرای کربلاست
واویلتا حسین
دل پر شراره شد
از آه زینب شرر افتاده به سینه ها
گوید برادرم
اینجا کجاست دلم شده به غصه مبتلا 2
گر خون بریزد از چشم همه رواست
این خاک پر بلا صحرای کربلاست
واویلتا...
این وعده گاه ماست
کمتر بکش ناله ز دل ای نوردیده ام
ای خواهرم بدان
باید ببینی روی نی راس بریده ام
جسم برادرت آماج نیزه هاست
این خاک پر بلا صحرای کربلاست
واویلتا....
++++++++
#شب_سوم_محرم
شب فراق من
رسیده گوییا به سر سحر رسیده است
شب جدایی و
فراق و دوری ام دگر به سر رسیده است2
حدیث غربتم شنو زمن پدر
حالا که اومدی رقیه رو ببر
بابا حسین من
با خوش آمدی
ویرانه گشته روشن از نور وجود تو
چشماتو واکن و
بنما نظاره صورت یاس کبودت و
رخسار نیلی است سوغات این سفر
حالا که اومدی رقیه رو ببر
بابا حسین من
بابا بیا بیا
تا با سر تو خاطراتم را کنم مرور
با اشک دیده ام
می شویم از رخسار تو خاکستر تنور
زخم لبت زده بر جان من شرر
حالا که اومدی رقیه رو ببر
بابا حسین من
م.رجبی
+++++++++++
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
ابنا الزینب س
عزیز مادرم
تنهای تنها مانده ای ای شاه بی سپاه
ای سایه سرم
بنگر ز غربتت کشم از سینه خود آه
تنهایی ات شده تمام مشکلم
غم غریبی ات گردیده قاتلم
ای وای حسین من
پیش نگاه من
حرف از غریبی و غم تنهایی ات مزن
این است سپاه من
بر سینه این فدایی دست رد نزن
هل من معین تو زد شعله بر دلم
غم غریبی ات گردیده قاتلم
ای وای....
مرا چه غم اخا
گر پاره پاره بنگرم جسم دو لاله ام
اما یقین بدان
هرگز زخیمه نشنوی آوای ناله ام
فدای راه تو تمام حاصلم
غم غریبی ات گردیده قاتلم
ای وای ....
م.رجبی
++++++++++
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
خون گرید آسمان
مانند چشمان حرم بر حالت ای عمو
ای شاه بی سپاه
تو مانده ای تنها و آن سو لشگر عدو 2
در سینه میطپد قلبم برای تو
دلبند مجتبی گردد فدای تو
عمو حسین من
دیدم به چشم خود
گرد تن مجروح تو غوغا به پا شده
دیدم تن تو را
از هر طرف آماج تیر و نیزه ها شده
از بین نیزه ها آید صدای تو
دلبند مجتبی گردد فدای تو
عمو حسین من
دستم به دامنت
عمه ببین پیشانی عمو شکسته است
مرا رها نما
قاتل به روی سینه عمو نشسته است
دستم شود عمو سپر برای تو
دلبند مجتبی گردد فدای تو
عمو حسین من
م.رجبی
++++++++++
#شب_ششم_محرم
گر خون روان شود
جای سرشک از دیده اهل حرم رواست
محشر به پا شده
وقت به میدان رفتن یتیم مجتباست 2
ای لاله حرم کردی به تن کفن
ای یادگاری برادرم حسن
آه و واویلتا
ای ماه هاشمی
میدان شده روشن ز چهره خداییت
عمو فدای تو
دشمن شده مبهوت رزم مجتباییت 2
جای زره به تن داری تو پیرهن
ای یادگاری برادرم حسن
آه...
دیدم ز صدر زین
روی زمین افتادی ای سرو تناورم
پا بر زمین مکش
ناله مزن ای نور دیده در برابرم
پر پر شدی چرا ای لاله چمن
ای یادگاری برادرم حسن
آه .....
م.رجبی
++++++
👇
@navaye_asheghaan
.
#شور #زمینه
#شب_هفتم_محرم
به روی دست من
آروم بگیر دارم میرم برات بگیرم آب
خدا کنه علی
که دشمنت به خواهش بابات بده جواب
نمونده جون توی تموم پیکرت
چشم انتظار توست به خیمه مادرت
لالا علی علی
مرو زدست من
پرپر مزن علی تویی تمام هست من
شرمنده ام پدر
سیراب تیر حرمله شدی رو دست من
از تیر حرمله جدا شده سرت
چشم انتظار توست به خیمه مادرت
لالا علی علی
علی اصغرم
بگو چطور تو رو به
سمت خیمه ها برم
ای لاله حرم
پر پر شدی ز تیر کینه در برابرم
شد قاتل پدر نگاه آخرت
چشم انتظار توست به خیمه مادرت
لالا علی علی
+++++++++
#شب_هشتم_محرم
تمام حاصلم
داره می ره علی اکبر از مقابلم
می دونم آخرش
عدو میذاره داغ اکبر و روی دلم 2
خدا گواهه که شبه پیمبره
عصای دست من علی اکبره
علی اکبرم
من باغبانم و
دیدم به چشم خودگلم از شاخه چیده شد
جسم جوان من
بر روی خاک کربلا از هم پاشیده شد
افتاده رو زمین در خون شناوره
عصای دست من علی اکبره
علی اکبرم
خواهر بیا ببین
او می دهد جان و به لب رسیده جان من
پا میکشه رو خاک
شد اربا اربا پیکر تازه جوان من
این صید غرق خون سرو تناوره
عصای دست من علی اکبره
علی اکبرم
+++++++
#دهه_محرم
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#شب_اول_محرم
#طلیعه_محرم
#سبک_یه_قلب_مبتلا_تو_این_سینست
دل اسیر و مبتلای من
بازم میون سینه بی تابه
ماه غم و ماه عزا اومد
محرمه، عزای اربابه
دوباره با اجازه زهرا
بزم عزا قسمت من میشه
اگه بی بی بخواد پیرهن مشکیم
یه روز برای من کفن میشه
دلم امشب پریشونه
دوباره نوکر تو دیده گریونه
حسین من
بازم با اذن مادرت زهرا س
برای ماتمت عزادارم
نگاه تو ازم نگیر آقا
زندگیمو به تو بدهکارم
بدون تو دنیا برام هیچه
بدون تو ز زندگی سیرم
مجلس روضتو نگیر از من
بدون بدون روضه میمیرم
دلم غرق تمناته
سر نوکر تو خاک کف پاته
حسین من
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
چو طایری شکسته پر اینجا
به جرم عشق تو گرفتارم
عزیز فاطمه میا کوفه
که بین کوفه بی کس و کارم
ببین پیکت پریشونه
برای غربت تو نوحه میخونه
عزیز فاطمه حسین من
اینجا ندیدم غیر نامردی
ای کاش می نوشتم از خونم
به روی نامه ها که برگردی
ببین پیکت پریشونه
برای غربت تو نوحه میخونه
حسین من
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
اینجا کجاست برادر زینب
که قلبمو تو سینه آزرده
از وقتی اومدم تو این صحرا
شیشه صبر من ترک خورده
تمنای دل زارم
بیا برگرد مدینه ای کس و کارم
سرشک دیده شده جاری
جون من از غم اومده بر لب
قلبم گواهی میده که این خاک
آخر تورو میگیره از زینب
تمنای دل زارم
بیا برگرد مدینه ای کس و کارم
حسین من
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
خرابه ی تاریکم و روشن ...
می کنه باز برق نگاه تو
بابا فدای مقدمت جان
دختر بی جرم و گناه تو
همه بود و نبود من
بیا بابا ببین روی کبود من
چشم انتظارم قدمت بودم
چشم انتظاری ام به سر آمد
عمه ببین حاجت روا گشتم
با سر به دیدنم پدر آمد
همه بود و نبود من
بیا بابا ببین روی کبود من
ابتا ای حسین جانم
#حضرت_حر #اصحاب
#شب_چهارم_محرم
شرمنده هستم ای گل زهرا
نظاره کن به اشک و آه من
آقا به حق مادرت زهرا س
بیا و بگذر از گناه من
پشیمونم پشیمونم
ولی تا آخرش پای تو میمونم
آقا میدونم که گناه من
قلب تو رو تو سینه آزرده
ردم مکن که این گدا امشب
پناه به درگاه تو آورده
پشیمونم پشیمونم
ولی تا آخرش پای تو میمونم
حسین من
#حضرت_عبدالله بن حسن
#شب_پنجم_محرم
میان قتلگه شده غوغا
عموی من مانده و یه لشکر
قاتل نشسته بر روی سینه
بالای تل عمه زند بر سر
شناور در یم خونم
فدایت جان عبدالله عموجونم
دستم و از عمه رها کردم
آسیمه سر رفتم سوی گودال
دستم سپر شد در بر تیغ و
شد پیکر چون پیکرش پامال
شناور در یم خونم
فدایت جان عبدالله عموجونم
عمو جانم حسین من
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
در یم خون کشم ز دل ناله
عمو بیا برس به فریادم
بیا عمو که قاسمت جان داد
بیا که من از فرس افتادم
ببین در خون شدم بی تاب
بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب
پیراهنم چون کفن بابا
ز تیر و نیزه می شود گلگون
عمو حسین بیا به بالینم
که دست و پا زنم میان خون
ببین در خون شدم بی تاب
بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب
عمو جانم حسین من
.
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
لالایی ای کودک دلبندم
لالایی ای غنچه شش ماهه
یه کم دیگه دووم بیار مادر
ساقی خیمه ها توی راهه
ترک خورده لبت مادر
فدای خشکی لبات علی اصغر
لالا لالا. علی اصغر 2
سرباز شش ماهه این لشکر
برگشتی بی سر از توی میدون
تیر شه شعبه چی سرت آورد
بابا شده از غم تو حیرون
بخواب ای غنچه پرپر
ذبیح کوچکم لالا علی اصغر
لالا لالا علیاصغر
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
در خیمه ها محشر شده بر پا
رود به میدان شبه پیغمبر
واغربتا واغربتا گشته
بدرقه راه علی اکبر
جوون خوش قد و بالا
کمی آهسته تر ای لاله لیلا
علی اکبر
ازمن میگیره لشکر کوفه
دارو ندار و همه هستم رو
با تیغ و تیر و نیزه و شمشیر
تو کربلا عصای دستم رو
تنش می پاشه تو صحرا
پس از علی اکبر اف بر این دنیا
علی اکبر
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک #زمینه مشترک ده شبی محرم الحرام ۱۴۰۳ حضرت #امام_حسین علیه السلام
#زمینه_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_امام_حسین
#کربلا_کربلا_السلام_علیک
🏴بند اول
کربلا کربلا السلام علیک
روح قالوا بلی السلام علیک
رهبر عاشقا السلام علیک
سرور سر جدا السلام علیک
سلامم به هفتادودو یارت حسین
سلامم به فرزند بیمارت حسین
به مسلم به حبیب و حر با وفات
به زُهیر و بُریر و غلام سیات
رو لبم ذکر سلام و
چشامم ابره بهاره
بابی انت و امی
نوکریتون افتخاره
یه کبوترم که جلده
صحن بین الحرمینم
گاهی تو صحن ابالفضل
گاهی ام صحن حسینم
حسین جان...
🏴بند دوم
به عشقت حسین جان یه عمره اسیرم
من از دولتت رزق و روزی میگیرم
توو سختی تویی سرپناهم همیشه
هیچکی واسه دلم مثل تو نمیشه
من از بچگی توو هیئتات اومدم
توی روضه های بی ریات اومدم
غلامیتو کردم که عزت گرفتم
منه بی قیمت از تو قیمت گرفتم
به امید حق تعالی
تحت پرچمت بمونم
و تا آخرین نفس از
تو و ماتمت بخونم
ایهاالعزیز حسین جان
ای عزیز دل زهرا
یه نگاهی ام به ما کن
شَه تصدق علینا
حسین جان...
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.
@navaye_asheghaan
.
🏴سبک زمینه شب ششم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام
#زمینه_ششم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_حضرت_قاسم
#عمو_قاسمت_از_خداشه
🏴بند اول
عمو قاسمت از خداشه خداشه
بره میدون برات فداشه فداشه
بذار قاسمت از بند غم رهاشه
بده رخصت تا که دِینشم اداشه
بده رخصت که من تو زندونه دنیام
بده رخصت عمو که دل تنگه بابام
توو راهت جهاده برام خیرالعمل
و طعمه مرگه واسم احلی من عسل
بده رخصتم عموجان
این سفارشه بابامه
فَاَنَابنُ الحسنم که
خون بابا تو رگامه
بده رخصتم عموجان
که شده نوبته قاسم
بذا تا ختمه شهادت
بشه عاقبته قاسم
عمو جان...
🏴بند دوم
نفس میکِشی با نفسهات میمیرم
عسل میچکه از رو لبات میمیرم
بسته استخونه تو راهه گلوتو
چش نیمه بازت میکُشه عموتو
شدی پخشه صحرا چراتو عزیزم
نکش رو زمین دست و پاتو عزیزم
نبند رو عمو اون چشاتو عزیزم
صدام کن بشنوم صداتو عزیزم
بدنت شبیه تسبیحی
شده که میشه پاره
یه عمو بگو عزیزم
نکُشم تو با اشاره
چجور از عمو عزیزم
رفتی و تو دل بُریدی
پاشو برگردیم حرم که
عمو تازه قد کشیدی
عمو جان...
۱۴۰۳/۰۲/۳۰
#شب_ششم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
.
🏴 #زمینه شب هفتم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#زمینه_هفتم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_حضرت_علی_اصغر
#گل_نشکفته_ای_لالایی
🏴بند اول
گل نشکفته ای لالایی لالایی
چقدر آشفته ای لالایی لالایی
یکم آروم بگیر لالایی لالایی
ندارم آخه شیر لالایی لالایی
عطش برده بدجور امونت عزیزم
بمیرم که خشکه زبونت عزیزم
آروم آروم میدم تکونت لالایی
بخواب تا ندادن نشونت لالایی
من از حرمله میترسم
که تورو ازم بگیره
اگه تو نباشی پیشم
مادرت بی تو میمیره
من از حرمله میترسم
آخه اون نشونه گیره
واسه حلقوم سفیدت
اون که آورده یه تیره
لالایی...
🏴بند دوم
حرف آبو زدم اونا که نشنیدن
با تیره سه شعبه گلوتو بریدن
مثه بند دلم پاره شد حنجرت
بدم چه جوابی علی به مادرت
یه لبخند زدی و پَر کشیدی گلم
منو حیرتم رو که ندیدی گلم
میبرم تورو من به پشت خیمه ها
میکَنم قبر کوچیکی واست حالا
لالا سرباز کوچیکم
رفتی از رو دست بابا
من سپردمت به خاکا
بخواب آروم علی لالا
لالا غنچه ی خزونم
لالا شش ماهه ی بابا
من سپردمت به خاکا
بخواب آروم علی لالا
لالایی...
۱۴۰۳/۰۲/۳۱
#شب_هفتم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
.
🏴 #زمینه شب هشتم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#زمینه_هشتم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_حضرت_علی_اکبر
#برو_آهسته_ای
🏴بند اول
برو آهسته ای تمومه حاصلم
برو آهسته که با تو میره دلم
بزن قدری قدم جلو چشمای من
برو آهسته که میلرزه پای من
عصای دستم ای شبه پیغمبرم
جوونه رشیدم تاج روی سرم
سرو رعنا قدم نمیشه باورم
که میری از حرم ای علی اکبرم
از زیر آیینه،قرآن
ردشو آرامشه جونم
میریزم پشت سرت آب
علی با اشک روونم
برو ای یوسف لیلا
پسرم ای مه جبینم
ولی آروم برو بابا
تا که خوب تورو ببینم
علی جان...
🏴بند دوم
رسیدم دیدم که افتادی رو خاکا
دیدم از سیوفی به کل اربا اربا
باید جمع کنم من تورو توی عبا
سخته واسم آخه پخشی توی صحرا
بیاید آی جوونای حرم کنارم
توونه بُردنه علیمو ندارم
تا آروم بگیرم کجاش سر بذارم
لبمو رو رگ بُریدش میذارم
جونمو به لب رسونده
پسرم خنده ی دشمن
تو پاشو بریم وگرنه
جون میدم بالاسرت من
پدره پیره تو دریاب
که زمینگیر شدم حالا
ولدی علی علی جان
تا نَمُردم پاشو بابا
ولدی...
۱۴۰۳/۰۳/۰۱
#شب_هشتم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
.
🏴 #زمینه #شب_تاسوعا نهم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_عباس علیه السلام
#زمینه_نهم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_حضرت_عباس
#پهلوونه_عرب
🏴بند اول
پهلوونه عرب سیدی ابالفضل
ای تو عالی نسب سیدی ابالفضل
با حیا با ادب سیدی ابالفضل
ساقیِ تشنه لب سیدی ابالفضل
ای مه هاشمی نایبه حیدری
علمداری و هم تو قلب لشکری
تو برای حسین با وفا یاوری
تو سقایی و یک تنه تو محشری
مشکو برداشتی و رفتی
تا بیاری جرعه آبی
تو امید خیمه ها و
طفل بی تابه ربابی
مشکو برداشتی و رفتی
توی میدون به امیدی
شدی علقمه زمینگیر
و به خیمه نرسیدی
علمدار...
🏴بند دوم
نمیشه باورم که چشماتو بستی
سپهدار حرم پشتمو شکستی
بی تو کار حسین زاره پاشو اخا
پا نشی میبرن حمله به خیمه ها
شکسته فرقتو شده دستات قلم
بازم پاشو بردار علمدارم علم
کی زده به چشمت تیر اخا واویلا
چی شده که میگی زیر لب یازهرا
پاشو ای قراره زینب
پاشو ماهه حرم من
پاشو یا اخا ببین که
میکُنه هلهله دشمن
تو بری حرم نداره
دیگه امنیت ابالفضل
ای امید اهل خیمه
خدای غیرت ابالفضل
علمدار...
۱۴۰۳/۰۳/۰۵
#شب_نهم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
.
🏴 #زمینه #شب_عاشورا دهم محرم الحرام ۱۴۰۳ شب #وداع
#زمینه_دهم_محرم_۱۴۰۳
#زمینه_شب_وداع
#دله_مضطرم
🏴بند اول
دله مضطرم بی قراره امشبو
بیا آرومش کن تو دل زینبو
تو قرآن میخونی یار کربلایی
میرسه بر مشامم بوی جدایی
با مناجاته تو آسمون می باره
طاقته فراقت رو زینب نداره
تو قرار گذاشتی کنارم بمونی
چرا امشبو از جدایی میخونی
نگو تقدیره ما اینه
نگو میری از کنارم
نگو باید که بدونت
بمونم طاقت ندارم
قلبمو بده تسلا
نگو از غصه ی فردا
وای امون از دل زینب
وای امون از دل زهرا
واویلا...
🏴بند دوم
میرسه مادر و،خواهرت بین راه
میرسه روضه هات به شیب قتلگاه
با چکمه نشسته رو سینت بی حیا
با ده ضربه جدا کرد سرو از قفا
زدن روی نیزه پیشه خواهر سرو
رد شدن با مرکب از روی پیکرو
به غارت بردن انگشتو انگشترو
کشیدن گوشواره از گوش دخترو
وای از این مصیبتا که
میاره جونو روی لب
با طلوعه صبح فردا
همشو میبینه زینب
زینبو هجومه لشکر
زینبو غصه ی معجر
زینبو خیمه ی سوخته
زینبو یک تن بی سر
واویلا...
#دهه_محرم
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
#شب_دهم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
@navaye_asheghaan
#زنجیر_زنی
#هادی_همتی
#ورود_کاروان_به_کربلا
«««نوحه سبک بوشهری»»«
اندر این دشت بلا زخم جگر می بیند
یک سه ساله ز جفا داغ پدر می بیند
این همان خاک مصیبت طلب کرب و بلاست
اندر این دشت حسین داغ پسر می بیند
این همان جاست که از جور و ستم های یزید
حلق شش ماهه به خود تیر سه سر می بیند
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
این همان شهر غریب است که سوغاتی آن
دست هر کس برسد دیده ی تر می بیند
اندر این دشت لب خشک ابوالفضل جوان
لب دریا ز عطش سوز و شرر می بیند
این همان جاست که زینب به دو چشمان خودش
داغ می بیند و هی داغ دگر می بیند
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
پسر فاطمه این جاست که دور از وطن است
سر بریده ز قفا پیکر او بی کفن است
این همان جاست که عمامه و انگشتر او
می شود غارت و عریان تن و بی پیرهن است
این زمین کرب و بلا وادی ماتم باشد
بوی غم می دهد و معدن درد و محن است
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
«««واویلا آه و واویلا ز دشت کربلا»»»
#زنجیر_زنی
#هادی_همتی
#ورود_کاروان_به_کربلا
✨✨✨✨✨✨✨✨
@navaye_asheghaan
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️بند اول▪️
ای اصغر شیرین سخن
ای نازنین طفل رباب
آتیش نزن بر جان من
بر روی دستانم بخواب
لای لای علی،لای لای علی
لای لای علی،لای لای علی
گریه نکن آروم بگیر
ای کودک بی شیر من
ششماهه ی لب تشنه ام
ای طفل بی تقصیر من
قحطی آبه کربلا
غرق ترک لبهای تو
آواره ی یک جرعه آب
شد هر طرف بابای تو
لای لای علی،لای لای علی
لای لای علی،لای لای علی
▪️بند دوم▪️
تا که نسوزد صورتت
سایه کنم روی سرت
زیر عبا بردم تو را
دشمن نبیند حنجرت
ای کوفیان شش ماهه ام
بر روی دستم کرده غش
آبش دهید محض خدا
داره می میره از عطش
لای لای علی،لای لای علی
لای لای علی،لای لای علی
▪️بند سوم▪️
اندر میان قافله
آید صدای هلهله
سوی گلویت می رسد
تیر از کمان حرمله
قنداقه ات شد غرق خون
شد پاره پاره حنجرت
چشمات و بستی اصغرم
از تن جدا گشته سرت
لای لای علی،لای لای علی
لای لای علی،لای لای علی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
#شب_هفتم_محرم
✨✨✨✨✨✨✨✨
@navaye_asheghaan
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
▪️بند اول▪️
سوی میدان می روی
بس خرامان می روی
از بر بابای خود
جان جانان می روی
چهره ات پیغمبری
ضرب دستت حیدری
اکبر رزمنده ام
در شجاعت محشری
نور چشمان منی،ای علی اکبر
بهتر از جان منی،ای علی اکبر
▪️بند دوم▪️
چهره ام حیران و زرد
سینه مالامال درد
روبرویت لشکری
آمده بهر نبرد
تشنه ی صحرا تویی
هستی بابا تویی
بین صدها نیزه دار
یکه و تنها تویی
نور چشمان منی،ای علی اکبر
بهتر از جان منی،ای علی اکبر
▪️بند سوم▪️
بی کس صحرا شدی
ماتم بابا شدی
لشکری دور و برت
نیزه خوردی تا شدی
پاره پاره پیکرت
شد دو تا فرق سرت
جان به قربان تو و
جسم زخم و پرپرت
نور چشمان منی،ای علی اکبر
بهتر از جان منی،ای علی اکبر
▪️بند چهارم▪️
گشتم از غم خونجگر
خاک می ریزم به سر
ای عصای پیری ام
اربأ اربا ای پسر
شیشه ی عمرم شکست
کشتی ام بر گل نشست
نوجوانی مه لقا
کربلا دادم ز دست
نور چشمان منی،ای علی اکبر
بهتر از جان منی،ای علی اکبر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#زنجیرزنی
#هادی_همتی
✨✨✨✨✨✨✨✨
@navaye_asheghaan