eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. و روضه‌یِ علیه السلام یا صاحب‌َالزّمان چقَدَر غم کشیده‌ای هر روضه‌ای که می‌شنوم را تو دیده‌ای هر روز پیشِ چشمِ تو تکرار می شود بر رویِ نیزه رفتنِ رأسِ بریده‌ای تو شاهدی که می‌زند او تشنه دست‌وُپا تو روضه‌خوانِ پیکرِ در خون تپیده‌ای دیدی چگونه چَنگ به مویِ سرش زدند خنجر کشید و داغِ عجیبی چشیده‌ای پیشِ تو نیزه بر دهنَش ضربه می‌زند تو آهِ جدِّ خورده لگد  را شنیده‌ای با عمّه رویِ تلِّ بلا گریه کرده‌ای با شاه رویِ خاکِ بیابان خزیده‌ای بی‌تابِ داغِ غارتِ خلخال وُ معجری پایِ برهنه از پیِ طفلان دویده‌ای تن نامرتّب است و بر آن سمِّ مَرکب است محزونِ ندبه‌یِ مَلَکی قد خمیده‌ای ✍ . @navaye_asheghaan
﷽🌱 ✅ ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ ✅ ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ ✅ ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ✅ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ ✅ ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهنده‌ی قلب‌ها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💠توسل به امام زمان(عج)؛ يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا، إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه بسم اللّه الرحمن الرحیم إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاَءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلاَنَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
❣️❣️ سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ،سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 💌💚 💛🎈
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است توشه بر داشته از گریه و زائر شده است دیرگـاهی است که مانند کبوتر - جبـریل روی دیـوار بقـیـع تو مجـاور شده است سیـنـه‌ات مـشرق الانـوار هـزاران سیـنا موسی معرفت از طور تو ظاهر شده است از همان روز که شد "علم الاسما " آغاز علم، شاگرد تو یا حضرت باقر شده است کرسی و لوح و قـلم آینۀ کشف و شهـود مصدر فیضی و حکمت ز تو صادر شده است قطـره از طیـنـت دریـاست همه می‌دانند هر که شاگرد تو شد جزو مفاخر شده است به سلامی که ز لبهای رسول آورده است مست از جام تماشای تو جابر شده است 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
اى بوسه گاه جن و ملک، خاک پاى تو جــان تـمــام عــالـم خـاکـى فـداى تو اى اخـتــر سـپـهــر ولایت که تــا ابد عـالـم مـنـوّر است به نـور لقـاى تو ای شهریـار کشور دانش که در جهان نشناخت کس مقام تو را جز خداى تو اى ریزه خـوار سفـره علمت جهـانیان خورشید علم، کرده طلوع از سراى تو اى بـاقـر العـلوم که هـنگـام مکرمت بـاشـد هــزار حـاتـم طـایـى گـداى تـو پـنـجم ولـىّ و حجّـت خـلاق عـالـمى لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو درعرصۀ وجود نهى قبل از آنکه پاى داده ســلام احـمـد مرســل بـراى تو هر کس تو را شناخت دل از دیگرى برید بـیگـانه گـشت با هـمه کس آشنـاى تو چـندين هـزار عـالم و دانـشـور فـقـيه آمد بـرون ز مكتب و دانـشـسراى تو آن پير سالخورده راهب تو را چو ديد اسلام پـيشه كـرده و شد مـبـتلاى تو خـوان طـعـام، آور از بـهـر ميـهـمـان از حـجـره تـهـى يـد قـدرت نـمـاى تو يك عمر سوخت قـلب تو از كينه هشام آن دشـمـن سـيــاه دل بــى حـيــاى تو تنها نه درعزاى تو چشم بشر گريست آن دشــمــن سـيـاه دل بـى حـيـاى تو اى خـفته همچو گـنج، به ويـرانه بقيع پـر مى‏ زند كـبـوتر دل، در هـواى تو در را به روى امـت اســلام بـستـه‏ اند آن گمرهان كه بى خبرند از صفاى تو يابن الحسن گشوده نگردد به روى خلق اين در مگر به پنجـه مشكـل گشاى تو فـولادى است پـيـر غـلام شـكسـته دل چشم اميد بسته، به لطف و عطـاى تو @navaye_asheghaan
غزل امام زمان عج دمی که خاطره ات را مرور خواهم کرد قسم به یاد تو حس غرور خواهم کرد سوار جاده ی اندیشه ام   نمی دانم ز کوچه های خیالت عبور خواهم کرد ؟   بزرگی  تو   در  آیینه ام      نمی گنجد ز  یازده فلک  آیینه جور  خواهم کرد   تو حاضری  و منم غایب از رسیدنها دعا کنی  تو برایم  ظهور خواهم کرد زکفشهای خودم دل نکنده با چه امید نشسته ام که تماشای نور خواهم کرد ؟ @navaye_asheghaan
یا صاحب الزمان عج                    دنیای   بی نگاه تو  تاریک و مبهم  است بی تو  تمام  زندگی  ما  جهنم   است ای  آفتاب سیصدو  چندین  قمر   بگو تا جنگ بدر  دیگرتان  چند تا کم  است نور تو  خامُشیی  همه  اعتراض هاست این راز سجده های ملایک به آدم است با  پنجه های ظلم  به روی  گلوی باغ دیگر   بهار   آمدن تو   مسلم     است صبح  طلوع جمعه  دلم  آفتابی   است اما  غروب  مثل   غروبِ محرّم   است روشن  کنید    مرگ     کجا میبرد   مرا ای مردمان بهشت من اکنون در عالم است @navaye_asheghaan
نوحهٔ ذبح قربانی اشاره به قربانیان کربلا . علیرضا حضرتی . الله مگر عطشان کسر قربان کسنلر قربان کسنده سو وئرر قربان کسنلر . گؤرسم بیری قربان کسور قلبیم اولار قان غم غصه دن حالیم اولار زار و پریشان زهرا فداسین کسدیلر لب تشنه قربان عالملره سالدی شرر قربان کسنلر . گؤرسم بیری قربان کسور دل داغلارام من گؤزیاشیمی سولموش عذاره باغلارام من ایوای حسینیم وای دیوب قان آغلارام من نوحه ائدللر خون جگر قربان کسنلر . بو رسمیدور قربان کسن وقته الهی قربان کسن گؤزلر کسنده قبله گاهی اما سالوبدی شمر اوزی اوسته او شاهی هاردا بئله ظلم ایلیر قربان کسنلر . قربانلیقا ائتمزله یارب چوخ اذیت بیر ضربتیلن قورتاراللار ذبحی راحت ویردی حسینه شمر اما یدی ضربت آغلار بو غمدن دیده تر قربان کسنلر . مرغ خیالیم پر آچار کرب و بلایه هردم گلر درد و مصیبتدن نوایه افغان ائدر دوشجک گؤزی قتنلی منایه چوخ سنگ دلدور چون گؤرر قربان کسنلر . قربانلاری کرب و بلانون بی مثلدی اما هامیسیندان علی اکبر گوزلدی قانلی عباده عرصه دن اخیامه گلدی چون دوغرامیشدی سربه سر قربان کسنلر . بیر سود امر قربان ائدوب دنیانی نالان نازلی بوغازین بولدی بیر اوچ شعبه پیکان عطشان دوداقین ایسلادوبدی قرمزی قان اول غملی احواله گولر قربان کسنلر . اوردا اوگون یتمیش ایکی قربان کسیلدی یتمیش ایکی قربان هامی عطشان کسیلدی توز باتدی او صحراده چون طوفان کسیلدی اؤزگه جنایت ائتدیلر قربان کسنلر . اول چولده ظلم کوفیان عرشه دایاندی باشلار ویریلدی نیزیه یارب اماندی آتلار ایاقی آلتدا پیکر لر تالاندی زهرانی ائتدی جان به سر @navaye_asheghaan
Shahadat Emam Javad 1403 Taheri [Mohjat_Net] (9).mp3
1.54M
1403 . خیلی گره به کارمه خیلی گرفتارم خیلی به تو مدیونم خیلی بدهکارم خیلی خیلی خیلی خیلی دوسِت دارم تورو دارم یارم کارم افتاده دست تو ای دار و ندارم تورو دارم یارم چارم اینه که سر رو ضریح تو بذارم دوسِت دارم دوسِت دارم دوسِت دارم **** لیلی غمِ مجنونه لیلی تبِ مجنونه لیلی یه اسم زیباست روی لبِ مجنون لیلی لیلی لیلی لیلی مشق شبه مجنون تویی لیلا مولا آقا کعبه ی سیار خدا روی زمینی منم رسوا شیدا تنها اینه امیدم که منو داری میبنی دوسِت دارم دوسِت دارم دوسِت دارم **** ویلی علی المظلومی ویلی علی العطشان ویلی علی المهمومی ویلی علی الزمان ویلی ویلی ویلی ویلی علی العریان . @navaye_asheghaan
. یا صاحب الزمان عج الله من گریه میکنم که تماشا کنی مرا مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا حجت قبول دلبر احرام بسته ام ای کاش در دعای خودت جا کنی مرا با گریه کردن این دل من زنده می شود دل مرده آمدم که تو احیا کنی مرا اسباب زحمت تو شده اين گدا ولي هرگز مباد از سر خود وا كني مرا تو سفر دار گریه ي ماه محرمی چشمی پر اشک میشود اهدا کنی مرا؟ بيت الحرامِ سينه زنان ؛ خاک كربلاست دارم اميد ، مُحرم آنجا كني مرا همراه خویش زائر شش گوشه ام کنی خاک قدوم اکبر لیلا کنی مرا اي روضه خوانِ تنگِ غروب منا بيا پرچم به دوش ماتم كرب و بلا بيا @navaye_asheghaan
از «ندانستن»، از این خسران خجالت می‌کشند عالمان عمری‌ست از علم تو نعمت می‌برند حرف‌هایت درّ ناب و سیرهٔ تو معـتـبر در احادیث تو سبک بندگی شد جلوه‌گر ارث بردی از پدر فقه و اصولِ در کلام با صحیفه می‌شدی مأنوس صبح و ظهر و شام تا قـیامت در مدار توست! محـتاجِ کرَم دور تو با احترامی خاص می‌گردد قلم باقرالعلم النّبی قدری گشایش لطف کن از وجودم جهل را بردار و دانش لطف کن جهل تاریک است و من با نور، خوبم بیشتر می‌دهـد آزار قـلـبـم را عـیـوبم بیـشـتر آمدم با تـوبه، تا با حـالِ ناب و روبراه دست بردارم به عشقت از گناه و اشتباه ای امـیـدِ پنـجـمـیـنـم؛ ای امـام بی‌حـرم سایه‌ات را برندار؛ ای عشق از روی سرم ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور تطابق بیشتر با زیارت جامعه کبیره « و عادتکم الاحسان؛ و سجیتکم الکرم » و همچنین برای حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید از «ندانستن»، از این خسران خجالت می‌کشند عالمان عمری‌ست از علم تو منّت می‌کشند ادامه این مثنوی در فایل بعدی! 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
ادامه مثنوی شهادت امام محمد بافر از فایل قبلی باقرالعلم النّبی قدری گشایش لطف کن از وجودم جهل را بردار و دانش لطف کن جهل تاریک است و من با نور، خوبم بیشتر می‌دهـد آزار قـلـبـم را عـیـوبم بیـشـتر آمدم با تـوبه، تا با حـالِ ناب و روبراه دست بردارم به عشقت از گناه و اشتباه ای امـیـدِ پنـجـمـیـنـم؛ ای امـام بی‌حـرم سایه‌ات را برندار؛ ای عشق از روی سرم بی‌حـرم گـفـتم دلـم شد زائر خاکِ بقـیع می‌ُکشد آخر مرا اوضـاعِ غـمناکِ بقیع کاش صحنی مثل سلطان خراسان داشتی یک نگهبان لااقل از اهلِ ایران داشتی هست اطراف تو اما فرقه‌ای از کافران عده‌ای إبـلـیـس‌زاده در لـبـاسِ پـاسـبـان داده ظلم و کینه و خشم و تشر را یادشان غصب کردن هست سبک و سیرهٔ اجدادشان سخت نفرت دارم از آن برده‌هایِ لعنتی جمع می‌شد کاشکی آن نرده‌های لعنتی می‌زند آتش به جانم این همه غربت مدام اشک می‌ریزم! نداری خادمی با این مقام دیده‌ای دور خودت در غربت و ماتم دچار هم عمو را، هم پدر را، هم پسر را بی‌مزار روضه می‌خوانَد زمین و می‌کشد قبرِ تو آه روزها شد زائرت خورشید و شبها نور ماه باز هم شد سوت و کور و نیست زائر باز هم حاجیان رفـتـند مکـه! کاش من می‌آمدم کاش من می‌آمدم تا روضه‌خوانَت می‌شدم روضه‌خوانِ سوختن‌های نهانت می‌شدم تار می‌دیدی و نور از دیدگانت رفته بود زهرِ سوزانی به خوردِ استخوانت رفته بود زهر؛ آن زهری که پایت را سراسر زخم کرد ذره‌ذره شعله‌ور کرد و مکرر زخم کرد ذهن تو یادآوری می‌کرد داغی کهنه را گریه می‌کردی به یاد روضه‌هایِ کربلا خیمه‌ها می‌سوخت در آتش؛ «علیکُم بالفرار» بار اول پایَت آنجا زخم شد با سنگ و خار چـشم‌هایت شد دمـادم بـا بـلایـا روبـرو دستهای بسـته و رنج اسارت پیـش ِرو در میان خاک و خون با آه و واویلا گذشت کودکی‌های تو در اوج مصیبت‌ها گذشت! شاعر: مرضیه عاطفی 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
از «ندانستن»، از این خسران خجالت می‌کشند عالمان عمری‌ست از علم تو منّت می‌کشند حرف‌هایت درّ ناب و سیرهٔ تو معـتـبر در احادیث تو سبک بندگی شد جلوه‌گر ارث بردی از پدر فقه و اصولِ در کلام با صحیفه می‌شدی مأنوس صبح و ظهر و شام تا قـیامت در مدار توست! محـتاجِ کرَم دور تو با احترامی خاص می‌گردد قلم باقرالعلم النّبی قدری گشایش لطف کن از وجودم جهل را بردار و دانش لطف کن جهل تاریک است و من با نور، خوبم بیشتر می‌دهـد آزار قـلـبـم را عـیـوبم بیـشـتر آمدم با تـوبه، تا با حـالِ ناب و روبراه دست بردارم به عشقت از گناه و اشتباه ای امـیـدِ پنـجـمـیـنـم؛ ای امـام بی‌حـرم سایه‌ات را برندار؛ ای عشق از روی سرم بی‌حـرم گـفـتم دلـم شد زائر خاکِ بقـیع می‌ُکشد آخر مرا اوضـاعِ غـمناکِ بقیع کاش صحنی مثل سلطان خراسان داشتی یک نگهبان لااقل از اهلِ ایران داشتی ادامه این مثنوی در فایل بعدی! 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ذکر جان ثـنای تو یا باقرالعلوم وی حرف دل دعای تو یا باقرالعلوم ای مصطفی سلام فرستاده سوی تو از جـانب خدای تو یا باقرالعـلوم دشنـام داد دشمن و گردیـد عـاقبت شرمندۀ از عطای تو یا باقرالعلوم هـر دم هـزار قـافـلۀ دل کُـند صفا در صحن با صفای تو یا باقرالعلوم جرم من و شفاعت تو ای شفیع خلق درد مـن و دوای تو یا بـاقرالـعـلوم علم و کمال و حکمت و توحید جان گرفت از نطق جانفزای تو یا باقرالـعلوم فردا به خُلد ناز فروشم، اگر شوم محشور با ولای تو یا باقرالعـلوم یک لحظه وا کند گره از کار عالمی دست گره گـشای تو یا باقـرالـعـلوم دردا که صبح و شام هشام از ره ستم کوشید بر جفـای تو یا بـاقرالـعـلوم با اینهمه عنایت و لطف و عطا نبود زهـر ستـم سزای تو یا باقرالعـلـوم در گوشه بقیع مزار غریب تو است تـاریخ رنـجهای تو یا بـاقـرالـعـلـوم طفلی دو ساله بودی در شهر شام شد کُنج خـرابـه جای تو یا باقرالعـلـوم بالله قسم رواست که چشم تمام خلق خون گرید از برای تو یا باقرالعلوم گفتی که شیعـیان تو ده سال در مـنا گریـند در عـزای تو یا باقرالـعلـوم مظلوم زیست کردی و مسموم کین شدی این بود ماجرای تو یا بـاقرالـعلـوم دردا که شد نهان به دل خاک در بقیع روی خـدا نـمای تو یا بـاقـرالعلـوم شهر مدینه شهر نبی لاله‌زار وحی گـردیـد کـربلای تو یا باقرالـعـلوم هرجا سفر کنم دل من در بقیع تو است دارم به سر هوای تو یا باقرالعلوم این فخر میثم است که هم مادح شماست هم مرثیـت سرای تو یا باقـرالعـلوم @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیمبرزاده هستی، شیوۀ اعجاز می‌دانی بگو با علم خود قدری به ما اسرار پنهانی چنان نوری شتابان جاری از اقصای تاریخی که بخشیدی بیابان را نجات از حجم ویرانی ضریب نور در نوری، حسینی و حسن منسب احادیث نـگـاه تو سرآغـاز گُل افـشـانی نمی از قال باقرها میان هر دلی کافی‌ست که بشکافد دل هر ذره را در هر بیابانی صدایت می‌زنم در خود، امیری ایهاالباقر صدایت می‌زنم در دل، به پا کردی چه طوفانی من از آن حُسن روزافزون که یوسف داشت دانستم که پشت ابر تیره کی شود خورشید زندانی نسیم مهربانی تا وزید از دست‌های تو بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی علی الظاهر تو کودک بودی اما یک ولی الله که می‌بردند نامت را حسینی‌ها به حیرانی تو روح عدلی و حقاً توانستی به حرف حق ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی دلی که بی‌تو می‌ماند، بیابان است، می‌خشکد نگاهت نور خورشید است در یک صبح بارانی گدای کوی تو بودن شرف دارد به اربابی بیا مسکین! در این خانه که پشت در نمی‌مانی بیا که سفرۀ احسان در این بیت الکرم پهن است چه خوانی و چه احسانی، چه روزی فراوانی منم خرده گدایی که کریمی چون تو را دارم تو هم آنی که دستم را گرفتی کمتر از آنی پـریـشـانم پـریـشـان هـوای آسـتـان تـو زیارت هست پایان دل‌انگـیز پریـشانی 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿇﷽࿇ ࿇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای حرمت جــلوهٔ عـــرش خدا شمـــسِ معین الضعفا ، یا رضا خـــادم درگـاه تو حـــور و مَلَک خــم شـده بر پای تو چرخ فلک دست کرم بر در تو ســائل است ســائل درگــاه تو اهـل دل است هـــر که به درگــاه تو روی آورد روزی اش از خوان کرم می برد شــــاه و گــدا بر در تو رو زدند بر درِ احســــان تــو زانــو زدند هر کـه از آن سفرهٔ تو نان گرفت بــا دمِ نقـــارهٔ تو جـــان گرفت بـــا دل زارم بـــه حــــرم آمدم تشــنه به این خــوان کرم آمدم ای تـــو پنـــــاه دل بیــــچارگان ملــــجأ درمــانده ترین بنـــدگان درگــه تو باب نجـــات من است لطف شـما رمــز حیات من است پنـــجره فــولاد تو باب رجاست نام رضا ، معنی مشکل گشاست عشق تو بر قلب هر ایرانی است نوکری ات منصب سلطانی است زائــر درگــاه شـــما بـی ریاست با نظرت خاک درت "کیمیا"ست ملتمـــسانه به حضـــور آمـدم غــــرق تمنـــای ظهــــور آمـدم تا به دعایت شود امضا ، ظهور نور خـدا جلـــوه کند با ظهور ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) 🤲 ࿇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
4_290769337478807758.mp3
783.3K
علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام چيکار کنم ميون کوفه خيلى تنها شدم چيکار کنم اسير دست اين نامردا شدم چيکار کنم اخه شرمنده از تو اقا شدم سوختم و ساختم با غم دلدار سرميزارم بر گوشه ديوار خسته و بى يار به حق خاک چادر مادرت کوفه نيا تو رو قسم به حرمت خواهرت کوفه نيا تو را قسم به غيرت علمدار کوفه نيا خواهرت و نکش ميون بازار کوفه نيا کوفه ميا ميگم من دلخون کوفه ميا ميشى سرگردون کوفه ميا ميگم بى سامون واى حسين ميا به کوفه اگه مياى يه فکرى کن براى قحطى اب اگه مياى يه فکرى کن براى طفل رباب اگه مياى يه فکرى کن براى بزم شراب بى کفن موندم توکفن بردار تا نشى عريان پيروهن بردار پيروهن بردار با لب تشنه سرم و بريدن کوفه ميا پيکرم روى زمين کشيدن کوفه ميا تمام موهات و به هم ميريزن کوفه ميا بعد رو سر اهل حرم ميريزن کوفه ميا کوفه ميا جوونه اکبر کوفه ميا ميشى بى ياور کوفه ميا عزيزه خواهر واى حسين ميا به کوفه
4_290769337478807745.mp3
698.3K
نوحه شب اول حضرت مسلم (ع) شدم آواره به کوفه – پریشان حال و غریبم کجایی سالار زینب – میا کوفه ای حبیبم حسین جان – سر دارالعماره ندارم – دگر من راه چاره سلامت – دهم با هر اشاره تمام حرفم جز این سخن نیست بگو زینب در کوفه کفن نیست من این شهری که دیدم حسین جان – جای زن نیست حسین جان میا کوفه حسین گرفتاره کوچه هایم – گرفته بغضی گلویم که برده این بی وفایی – به پیش تو آبرویم حسین جان – پر از خون شد دهانم پریشان – تمام گیسوانم خودم را – به هر سو میکشانم سفیرت ذبیحِ بالقفا شد تنم بر خاک کوچه رها شد ببین تشییعِ جسمم به زیر – دست و پا شد حسین جان میا کوفه حسین سخن از ضرب عمود و – سخن از چشم علمدار از آن ترسم خواهر تو – تماشاگردد به بازار حسین جان – میاور خواهرت را به قاتل – مده موی سرت را در آور – خودت انگشترت را برای قتل تو نقشه دارند لباسه کهنه از تن در آرند به پیش چشم زینب به سینه – پا گذارند ✍ .
. 🏴 روضه ای شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 🏴بند اول داره میسوزه تنم از زهر غریبم و بی کس و یارم منم همون جامونده ای که یه عمره گریه شده کارم شما فقط روضه شنیدید من اما روضه هارو دیدم تمومه صحنه های تلخ و دیدم و ای کاش نمیدیدم خنجره روی حنجرو دیدم من می برید از قفا سرو دیدم من زجه زنان یه خواهرو دیدم من اوج مصیبتو یه جا دیدم من آتیشو توی خیمه ها دیدم من سیلی زدن به دخترا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند دوم یادم نمیره قحط آب و دونه دونه اشک رباب و خودم میدیدم توی چشماش من اونجا اوج اضطراب و یادم نمیره اون دمی که تیر سه شعبه رو رها کرد مِن الاذن اِلی الاذن وای سر از تن علی جدا کرد هلهله ی یه لشکرو دیدم من خونِ گلوی اصغرو دیدم من زیر عبا یه پیکرو دیدم من حسینو پشت خیمه ها دیدم من میخوند برا علی لالا دیدم من قبر کوچیکشو خدا دیدم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند سوم توی چهار سالگی رفتم منم با عمه به اسارت گفتنه از اونروزا سخته مصیبتش بود بی نهایت رد شدم از کوچه و بازار رد شدم از میونه اغیار یادم نرفته خنده هاشون میده هنوزم منو آزار کوفه و شام پر بلا رفتم من مثل رقیه زیر پا رفتم من با عمه تو خرابه ها رفتم من بین یه عده بی حیا رفتم من بزم میِ حرومیا رفتم من محله ی یهودیا رفتم من واویلتا واویلتا واویلا 🏴بند چهارم حضرت مسلم (ع) هر جای کوفه رو که گشتم من به خدا یاری ندیدم غیر زنی به نام طوعه من که طرفداری ندیدم منو به نامردی کشوندن اینجا سر دارالاماره حرفاشونو باور نکن که هواتو هیچ کسی نداره اینا برات نقشه کشیدن برگرد پیر و جووناشون پلیدن برگرد اینجا بهت امون نمیدن برگرد حریم تو میره به غارت برگرد زینب و میبرن اسارت برگرد به دخترت میشه جسارت برگرد کوفه میا کوفه میا آقا جان ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇