1. محرمی که.mp3
5.58M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#حاج_میثم_مطیعی
محرمی که نباشی در آن
محرم نیست ...
1. هر گرفتاری.mp3
10.63M
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمد_رضا_طاهری
هر گرفتاری
سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ
تمام خاندانش را گرفت
خوش بهحالِ سائلی
که سائلِ عباس شد
خوش بهحال آن که از
عباس نانش را گرفت
روزِ محشر ، دستهايش
دستگيري ميكند
دستِ خود را داد ،
دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازهي عباس
شرمنده نشد
كربلا ، بدجور از او
امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد ،
آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا
اماننامه ، امانش را گرفت
چشمهايش ، پاسبانهايِ
بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير ،
چشمِ پاسبانش را گرفت
#روضه_شب_نهم_محرم
1. نظر به روی.mp3
4.49M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#حاج_محمد_رضا_طاهری
#دستگاه_ماهور
نظر به رویِ تو شد
قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما
کن نظر به احوالم
من آن کبوترِ بامم
که هرکجا رفتم
به سنگِ تهمتِ مردم
شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو
گشته مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه یِ
بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و
نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم
من زدستِ اعمالم ؟
#آقا_جانم
( قسم ها خودش ، یه دریا روضه است ... ؟ )
قسم به مویِ پریشانِ
عمه جانِ شما
به گریه ، دلنگرانِ
حسین و گودالم
صدازد از تَهِ گودال :
خواهرم برگرد ...
مگر نگفتم عزیزم
نیا به دنبالم ... ؟
برو به خیمه
نبینی ، بریدنِ سر را
وگرنه پیر شوی
پایِ جسمِ پامالم ...
1399
#شاعر_قاسم_نعمتی
#شعرخوانی_ماهور
1. هر گرفتاری.mp3
2.59M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#کربلایی_مجتبی_رمضانی
هر گرفتاری
سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ
تمام خاندانش را گرفت
خوش بهحالِ سائلی
که سائلِ عباس شد
خوش بهحال آن که از
عباس نانش را گرفت
( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار
روزِ محشر ، دستهايش
دستگيري ميكند
دستِ خود را داد ،
دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازهي عباس
شرمنده نشد
كربلا ، بدجور از او
امتحانش را گرفت
( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار
از خجالت آب شد ،
آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا
اماننامه ، امانش را گرفت
قتل او
کار عمود آهن و نیزه نبود
تیرهایی که به مشکش خورد
جانش را گرفت
( یااباالفضل ، یااباالفضل ) تکرار
1. هر گرفتاری.mp3
6.5M
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_سلحشور
هر گرفتاری
سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ
تمام خاندانش را گرفت
خوش بهحالِ سائلی
که سائلِ عباس شد
خوش بهحال آن که از
عباس نانش را گرفت
روزِ محشر ، دستهايش
دستگيري ميكند
دستِ خود را داد ،
دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازهي عباس
شرمنده نشد
كربلا ، بدجور از او
امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد ،
آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا
اماننامه ، امانش را گرفت
چشمهايش ، پاسبانهايِ
بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير ،
چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش
وقتِ زمين خوردن ، شكست
بس كه خون رفت از تنش ،
آخر توانش را گرفت
« صارَ کَالْقُنْفُذ »
برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزهاي
حجمِ دهانش را گرفت
قتل او
کار عمود آهن و نیزه نبود
تیرهایی که به مشکش خورد
جانش را گرفت
از بغل ، تا که سرش را
بر سرِ نیزه زدند
گریههای ناتمامی
خواهرانش را گرفت ...
#روضه_شب_نهم_محرم
#روضه_باسبک
زبانحال حضرت زینب (س) درخرابه شام
درسوگ حضرت رقیه (ع)
اولسون سلام دللار طوفان سالان قیزا
اقلارقویوب خرابه ده اغلارقالان قیزا
اولسون سلام غم یوخوسونان دوران قیزا
بابادئن ده عمه سینی اغلادان قیزا
اولسون سلام خانه غمده اولن قیزا
اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا
اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا
یاالله یاالله
حتما بوگونلرین روضه سی دی التماس دعا
آی رقینین
عزاسنه گلئننر ای بالاجابالایادئیملی دردی
اولانار
عمه سی زینب بویوررور
گجه لرهامی یاتار
بالاجابالالار یارالی باشلارین قویاریره
اوغلی اولن ننئه لر یاتار
قارداشی اولن باجیلار
اتاسی اولن بالالار
اما خانم زینب مشغول نمازشب
خانم بویور بیرگجئه مشغول نمازشبیدیم
گئوردیم الله بالالاردان بیری یاتابیلمیر الله بیرساقاچونوربیرصولا چونیر نمازی قوتاردیم یواش یواش گلدیم بالارین یانینه الله گوردوم رقیه بیرساقاچونوربیرصولاچونیر
اخه بالا نیه یاتامیسان
دردون نئدی حاجتون نئدی
خانم بویرور بیراشاره الدی عمه بیرکمک اول ایلشئم
بالام اوتدی گوردم یواش یواش دئیر عمه اجازه ور بیر اورئمون سوزین دئم
بالا عمون اولیئدی
بالا اورگون سوزنه زینب ون قربان
بالا دی گوروم دردون نئدی گوردم یواش یواش الین قویدی اورگینین باشینا
یواش یواش دیرعمه بتر آجیخمیشام
عمه اجام نان یاتامورام
عمه بابام گولوم استیر
سلام اول قبراونه اج گدن قیزا
اولسون سلام بابا سی اولوب باش یولان قیزا
سیلی دیب قرا گوزنه قان دولان قیزا
اولسئون سلام قانلی باشی باغرینا باسیب(2)
زهرا اوپن دوداخلارنا بوسه وران قیزا
زینب دیرگوردم الله اوظالم دیاندی قاپیدا الیدن بیرطشت طلا بیرالیئنده طبق دئدم ظالم دیان گئلمه قاباقا
ای نگهبان اوباشی گورسه بالام جان ورئجک
بیلیرم جانین جانانینه قربان ادئجک
امایارالی باشی قویدی یره
خانم طبق اورتوگن گئوردی
بیر لحظه باخدی
حسین خوش گلئبسن ای قارداش اخه رقیه کربلادن هی سوروشوردن بابانئی
خانم گل بابان گئلب خرابیه
فورن اویارالی باشی خانم الدی قوجاقه
یانمیشدی زبس شمع کیمی ناره فراغه نیلدی ائیلدی بیراوزن قویدی بابانین دوداقلاریئنا
قوئدی سارالان لب لرینی قانلی دوداقه
اوپدی دوداقن گتدی دله محنت دردی
اوپدی اوپدی دیدی بابایورولموشام بابایوللاردادویولموشم انجمیشم بابا
باخدی باخدی عمه سینه عمه من دیردیم بابام کاش گلیدی
دای دیمزدیم کسیک باباش گلیئدی یاندم الله
اوجادنئن یاحسین
خانم اوزن قوئدی بابانین اوقانی دوداقلاریئنا
بودل شبده منی یادائلدون سن یارالی
بونه عالم دی باباسن یارالی من یارالی
ای وای بابام ای وای بابادولانم باشومن
کیم سنی بوحاله سالیب اویان ای باش ایندی بابا
دولانیم باشومن کیم سنی بوحاله سالیب
بو باش ایئندی بابا بس بدنون هارداقالیب
سن هارا خولی هارا من هاراویرانه هارا
کسدی باشین دیه گورم هانسی دل اهن یارالی
حسین قان اولان قلبیم ویران الئدی باش یاراسی
یاندرارقلبم النئوندا اولان داش یاراسی یارالی بابا سن نئج گون کیمن سن باتون منده باتارام بابا
کنج ویرانه ده قبریمده کفن سیز یاتارام
اوجادئنن یاحسین ........
کئنج ویرانه ده
منده بابا کفن سیز یاتارام
کئنج ویرانده منده کفن سیزیاترام
مداحی استادطالبی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#اسارت
◾️این آب فرات، مهریه مادرمان بود که از ما منع کردند ...
در نقلی آمده است:
در مسیر حرکت اسراءِ آل الله به سمت شام، وقتی که به محلی به نام «عینُالْورد» رسیدند، میبایست سوار بر کشتی شوند و از آب فرات بگذرند؛ وقتی به کنار آب فرات رسیدند و سوار بر کشتی شدند تا از آن عبور کنند، حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها خطاب به حضرت امکلثوم وسکینه و رباب و فاطمه و رقیه «علیهنّالسلام» فرمود:
أتَعرِفْنَ ماءَ الفراتِ الذی صداقُ أُمِّنا فاطمةَ و بَنوأُمَیَّة مَنَعوه مِن أبنائها و بَناتها تِسعَةَ أیامٍ؟
▪️ آیا میدانید که این آب، آب فرات است همان آبی که مهریه مادرمان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بود و بنی امیه آن را از پسران و دختران فاطمه سلاماللهعلیها به مدت نُه روز منع کردند؟ (احتمالاً حضرت، اشاره به روز دوم تا روز یازدهم ماه محرم کردند)
فلمّا فَهِمنَ و عَلِمنَ أنّه الفراتُ بَکَینَ و نَدَبنَ وصَحنَ
▪️وقتی آن مخدرات فهمیدند که این آب، آب فرات است گریه کردند و از دل، فریاد برآوردند.
📚بحرالمصائب ج ۷ ص ۲۶۰
#اسارت
◾️هیچ یک از ما باقی نماند، جز اینکه خاری، پای او را به درد آورد...
در نقلی آمده است:
یکی از فرماندهان لشکر فاسقینی که أسرای آل الله را به سمت شام میبرند، ملعونی به نام «زجر بن قیس» حرامزاده بود.
وقتی که کاروان به بیابانی رسید که آن صحرا پُر از خار و سنگ و درخت بود، آن نانجیب دستور داد تا اسیران را با سرعت حرکت دهند؛ کاروان از آن وادی چنان با سرعت حرکت کرد، که شترانی که آبستن بودند، از سختی راه زاییدند و خار به پای تمام مرکب ها رفت.
🩸طبق این نقل، در اینجا بود که امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
فَلَم یَبقَ واحدٌ مِنّا أهلَ البیت ِإلّا أصابَهُ أَلَمُ الشَوک
▪️همانا از ما اهلبیت «علیهمالسلام» کسی باقی نماند جز اینکه خاری پای او را به درد آورد.
📚بحرالمصائب ج ۷ ص ۲۶۰
13902.mp3
512.6K
#حضرت_رقیه__س__شور
نوکرتم هوامو داری خانوم
شک ندارم دست بگیری خانوم
عشقِ منی دوسِت دارم یه دنیا
پس کربلا منو میبری خانوم
رقیه جان
دیوونم کردی بی بی
مرحَمِ دردی بی بی
همیشه کنارمی
بخدا مردی بی بی
رقیه جان
ظاهراً اینجا سه ساله ای اما
بی بی جان شاگردِ تو نوحِ نبی بوده
سپرِ عمه، بالو پرِ عمه
زانو زد پیشِ تو هرکی زینبی بوده
رقیه رقیه
مستی کنون سینه زنون تُو هیئت
اصل تویی، ببر خانوم زیارت
دل داده ام به مجلسِ تو بی بی
اشک بریزم، هر هفته من تُو روضَت
رقیه جان
علتِ جنونِ من
عشقت تو خونِ من
روضتون واجبه
قرصی از نونِ من
رقیه جان
به خودم میگم هر کی دیدم میگم
یا رقیه بگو زندگیِ ارباب
رو دوشِ بابا، میونِ هر سجده
پس رقیه هست زیبندگیِ ارباب
رقیه رقیه
به قلمِ علیرضا عباس بیگی
مداحی آنلاین - نماهنگ شاهچراغ.mp3
6.29M
یه خبر رسیده پر داغ
خبر از حرم شاهچراغ
که شکستهاند حرمتش رو
خون زائرا ریخته تو باغ
▪️ #شاهچراغ
▪️ #شیراز_تسلیت