eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد نرود از نظرم صحنه‌ی گودال حسین هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند پیرمردی به تنت آه عصا زد، بد زد من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم شمر بر پهلوی تو ضربه‌ی پا زد، بد زد تا درآورد عدو جسم علی را از خاک سر او را به سر نیزه که جا زد، بد زد یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین زجر آمد چقدر طفل تو را زد، بد زد نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش که از آن ضربه عزیز تو صدا زد: بد زد سر بازار به ناموس تو می‌خندیدند خصم دانی که چرا طعنه به ما زد؟ بد زد دشمنی داشت عدو با علی از بدر و اُحد که نوامیس تو را در همه جا زد، بد زد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال حس می‌کنم افتاده‌ام از شیب گودال یادم نرفته ذوالجناح بی سوارت یادم نرفته دختران بی قرارت یادم نرفته سنگ بر آیینه‌ات خورد یادم نرفته چکمه‌ای بر سینه‌ات خورد یادم نرفته گریه‌ام سیلاب می‌شد طفلی رقیه پابه‌پایم آب می‌شد زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم من زودتر از خیمه‌ها آتش گرفتم از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم‌هایی تار از گودال رفتم از حال و روزم بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم با چادر خاکی سرِ بازار رفتم زخم زبان از شهرِ پُر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم از ازدحام کوچه‌ها رنجید زینب از هم محلی، کم محلی دید زینب همسایه‌ای داغ دلم را تازه می‌کرد چادر نمازم را سرش اندازه می‌کرد خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه‌ای آویخت کوفه از راه‌های سخت و بی برگشت رفتم با دست‌هایی بسته پای طشت رفتم پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم با خونِ دل عمامه‌ات را پس گرفتم در قتلگاهِ غم، زمین گیرم برادر دارم به قتل صبر می‌میرم برادر ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
7944.mp3
205.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یه مسیره هزار وچارصد وپنجاه و دوتیره مسیری که چشم عالمو میگیره خدامیدونه که خیلی بی نظیره آرزوم اینکه بیام حرم تو پای علم تو بدم قسم تو آقاجون علی اکبر... من باید امسال برسم به حرمت بالطف وکرمت بانوحه ودمت بگم یاثارالله غریب مادر... دله من شده هوایی چی میشه آقاخدایی بعد اربعین بگن به منم کربلایی... ابی عبدالله مولا... دل عاشق اگه امسال نرسه که میکنه دق میشه امسال بدونی منوتولایق خاطره میشه برام همه دقایق دیگه بی معنی برام کار وکسم اگه که نرسم به جون توقسم که خیلی میشم افسرده هیات های تو راه، چشای تر نمازای سحر یاچایی سفر که زنده میکنه مرده آره آرزوش همینه حرم تو رو ببینه منتظر یه ساله این دل برای اربعینه... ابی عبدالله مولا... میزنم پر دیگه بسه این دودل بودن نوکر میدونم که منو میبری تو آخر همه آماده شدن دل شده مضطر شلوغی هاشم داره صفایی چه شور ونوایی چه آب وهوایی داره اون سرزمین عشق میام واونجاتوبه میکنم به تو رو میزنم درست میشه منم اونجا بایه آمین عشق میاد ومیشه بهتر حال واحوال نوکر واسه ی روسیاها اینه امید آخر... ابی عبدالله مولا... شعر وسبک:محمد رضا طالبی اربعین حسینی (ع) نوحه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
مداحی_آنلاین_نوکریت_آقاجون_اعتبارم_جواد_مقدم.mp3
4.77M
🔳 احساسی 🌴نوکریت آقاجون اعتبارم 🌴ذکرته قشنگترین شعارم 🎙 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
مداحی آنلاین - نوای حسین - محمد الجنامی.mp3
2M
🔳 ویژه 🌴نوای حسین .... 🌴حسین ... حسین... حسین 🎙 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
پسر فاطمه سلام سلام خواهرت زینب آمده از شام ... من که بی تو سفر نمیکردم بی تو یک لحظه سر نمیکردم ... مانده زخم فِراغ بر جگرم سر پاک تو گشت همسفرم بود بهر تَسلیِ دل من سرِ تو سایه بانِ محمل من لشگر اشکِ من سپاه تو بود نفسم شعله هایِ آه تو بود صوت قرآن تو دلم را بُرد چشم هایِ تو محملم را بُرد چتر من سایه ی سرِ تو مونسم بود اشکِ دختر تو ای سرت بر سنان تماشایی ای لبت خشک و دیده دریایی تا کنی اشک چشم ما را پاک دست بیرون بیار از دل خاک غم ایام را بپرس از من قصۀ شام را بپرس از من کوه اندوه ریخت بر سر ما شام شد کربلایِ دیگر ما صوت قرآن کجا ؟ شراب کجا ؟ دستِ زینب کجا ؟ طناب کجا ؟ یا اَخا شامیان بدَند ، بدَند دختران تو را زدند ، زدند ... من که خود بوده ام شریکِ غمت من که بودم مدافعِ حرَمت حامیِ نازدانه ها بودم سپرِ تازیانه ها بودم هر چه تو زخم دیدی از دشمن جای کعبه نی است بر تنِ من ... به تو و باغ لاله ات سوگند به سفیرِ سه ساله ات سوگند به لبت ، کز عطش ترک خورده به تنِ کودکِ کتک خورده به همه زخم هایِ سلسله ام به قنوت نماز نافِله ام به سِرشک دو دیده ات « سوگند ... » به گلوی بریده ات « سوگند ... » نه فقط زینب است خواهر تو تو امامی و من پیمبر تو داداش اگه نامحرم نبود .. بدنم رو نشان میدادم ... میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ...؟ بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردم رو بزار برات بگم : تو رو میون قتلگاه ، غریب گیرآوردنت رُقیّتُ توو کوچه ها ، یتیم گیرآوردنش از جای تازیونه ها ، نشونه بود روی تنش بچه ها هم میزدنش ، یتیم گیرآوردنش حسین ... چه خبره کربلا الان ؟ امسال مارو نبردی آقا ... اصلا امروز روضه خوان نداریم ، مگه اینا اومدن ، روضه خون داشتند ؟ همه روضه میخوندند ، همه از روی شترها خودشونو انداختند رو زمین ، همینطوری بدنشون درد میکرد ، روی زانو اومدند کنار قبرها ، شروع کردند روضه خوندن ، هرکی برای خودش ... حسین ... بمیرم برا ناله رباب ، حسین ... خودت مجلس رو بگردون ، نزار یک جور دیگه روضه بخونم ...حسین جان ندیدی ، برامون نون صدقه آوردند ؟ حسین ... رأس تو که رو به رویِ خواهر بوده خورشیدِ امیدِ چند دختر بوده ؟ با دیدنِ حنجر تو میشد فهمید خنجر که سرت بُریده لب پَر بوده ... کارم تمومه ، نمونده جونی به تنم ... یه اربعینِ ، دارم برات زار میزنم ، زار میزنم ، حسین ...زار میزنم ،زار میزنم ، حسین ... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
1. پسر فاطمه سلام.mp3
16.9M
پسر فاطمه سلام سلام خواهرت زینب آمده از شام ...
روضه با نوای: شعر از: : نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب ببین چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ای والله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل! ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
الی الحسین.mp3
3.36M
📕 🎙 کربلایی دلم زائر خودم زائر از در خونمون شدم زائر
1. سلام.mp3
3.25M
قسمت اول : ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ... مثل اونایی که الان رسیدن کربلا ، مثل زائرایی که با پاهای آبله زده الان رسیدن روبرو حرمش ، مثل جابر که اومد کربلا سلام کرد ؛ مثل زینب که هر طرف رو که نگاه میکنه یاد یه خاطره می افته ؛ دستت رو روی سینه بگذار ، تو آقای کریمی ، درسته من نیومدم کربلا ، درسته تقصیر خودمه ، بند تعلقات شدم ، سفر کربلا رو از دست دادم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ...
قسمت دوم آقا رسید قافله ای از غم سفر لبریز دوباره زنده شد آن خاطرات حزن آمیز همینجا به گلوی نازک برادرم تیر سه شعبه زدن همینجا دستای عموم رو جدا کردن همینجا رسید قافله ای از غم سفر لبریز دوباره زنده شد آن خاطرات حزن آمیز یکی یکی همه نیلی و زرد افتادند شبیه برگ درختان به موسم پاییز همینجا مادرم صدا زد بُنَیّ ، بُنَیّ همینجا منِ زینب ایستاده بودم یه وقت آسمان تیره و تار شد ... اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة شمر مرو به قتلگه فاطمه میکند نِگه حسین ... یکی یکی همه نیلی و زرد افتادند شبیه برگِ درختان به موسم پاییز به بوی پیرُهنی هر کدام میگیرند یکی بهانه ی یوسف یکی سراغ عزیز یا گرگ های تاخته بر یوسفِ حجاز ای کاش ماجرایِ بیابان دروغ بود این حرف های مرثیه خوانان دروغ بود یا گرگ های تاخته بر یوسفِ حجاز مانند گرگ قصه ی کنعان دروغ بود خودم دیدم ، خودم دیدم پیراهن یوسف منو بُردند ، همینجا ... صدای شیونی آمد که جان عالَم سوخت صدای شیون خواهر، برادرم برخیز حسینم خسته آمدم مو سفید آمدم شرمنده آمدم خرابه ی شام ... یادگارت رو جا گذاشتم