eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
50 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
20995-1636792197813.mp3
1.44M
توی کویر قم فقط تویی که سامان منی عمه ی صاحب الزمان خواهر سلطان منی وقتی میام تو حرمت روبرو ایوون می شینم حس میکنم که زائرِ فاطمه توی مدینم تو کریمه ای و من هم گدا حاجتِ منه تو صحنت روا میگیرم از این حرم کربلا معصومه معصومه بانو ای کریمه ی اهل ولا بند دوم: عالمه ی علومی و به همه ی جهان سری به تو رسیده از ازل ارثیه های مادری وقتی که نا امید میشم از این رفیق و اون رفیق سفره ی دل وا می کنم با تو توی صحن عتیق بی کسم و تکیه گاه منی مقصد تموم راه منی همیشه خودت پناه منی معصومه معصومه بانو ای کریمه ی اهل ولا بند سوم: تا آخرین نفس غمت دوریِ از برادره ولی همه اشکات برا اسیریِ یه خواهره شکر خدا که سهم تو بزم شرابی که نبود نامحرمی تو رو ندید تو کوچه بازارِ یهود میخونی زیر لب از کربلا زینب و چشای نامحرما سری که بلنده رو نیزه ها واویلا واویلا رو لبای شامیا هلهله همسفره با رباب حرمله دختر سه ساله و آبله واویلا واویلا بانو ای کریمه ی اهل ولا شعروسبک: علی علی بیگی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. 🎤 ای حــج دل بــر گــرد حائـر تـو وی چـــارده معصــوم، زائـر تــو گنج خــدا پنهان بــه سینۀ قم! معصومـــه! زهــرای مدینـۀ قم! درّ یتیـــم گنــجِ مهـــر عصمت! انسیه‌الحــورا، سپهــر عصمت! ســــر تـــا قـــدم آیینـــۀ ولایت قـــــرآن روی سینـــۀ ولایــــت زهــرای مرضیــه است مـادر تو مریــم توســل جستـه بر در تو جبـــریل اگــر رو جـانب قــم آرد در وصف تو یذهب عنکــــم آرد آینـــــۀ روی امـــــام هفتــــــم روح دو پهلـــوی امـــام هفتـــم فیضیه را بر تربتت سجود است فیضیـــۀ تـــو عالـم وجـود است زهــرا کتـــاب الله، کوثـرش تــو قم مسجـدالحرام و هاجـرش تو نـــور جهانتـــاب ائمـــه‌ای تـــو معصــومه‌ای بــاب ائمـــه‌ای تو بــا آن که در قلب زمیــن نهانی بــاب‌المــــراد اهــــل آسمانـی زهــرا و زینب و تــو یــک جمـالید مــرآت حسـن ذات ذوالجلالیــد توحیـــد، دریــا و تــو دُر نـــابش زهـراست خورشید و تو آفتابش عصمت گلـی از نقش دامـن تو پیــراهن زهـــراست بــر تـن تو بـالای هـر گلـدستۀ تــو جبریل زیبـد که بگشایـد زبان به تهلیل بایــد در ایــوان تــو بــا حــلاوت روح‌الامیـن قــرآن کنــد تــلاوت صحنین تــو برتــر ز عـرش اعلا قبـر تـو قبـر زینب است و زهــرا ایوان تــو ای دخت پـاک موسی دارالسلام مریم است و عیسی شفیعـــۀ فــردای محشـری تو نایبــــۀ عمّــــه و مـــادری تـــو خورشیــد را نـور رخت وضـو داد ذی القعـــده را میـــلادت آبــرو داد آیینـــــۀ بـــــرادری و بـابــــی یـک مـــاه در بیـــن دو آفتـــابی در سیــر مصحف رخـت، بـــرادر یـــاد آورد از قــدر و نور و کوثر پدرکه چون جان به برت کشیده بوی بهشت از نفست شنیده زیبـد که‌ ای یـاس بهشت طاها گویــد پــــدر دربـــاره‌ات فـداها بستــان علــم و حکـمت ائمــه شـایستـــۀ تــو عـصمت ائمــه مـدح تــو از نطـق بشـر نیـــاید جــــز از بــــرادر و پـــدر نیـــاید باید ز طــوس آیـد امـام هشتم وصف تــو را گویـــد به مردم قم بالاتـری از مدح خلـق عالـم اوصاف تو کجا و وصف «میثم»؟ ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
Milad_Hazrat_Masoomeh_1401_d.mp3
7.94M
🎤 مهدی 📃 ای حج دل بر گرد حائر تو 🎶 مدح 📆 ١٠ خرداد ١۴٠١
فقيری سه عدد پرتقال خريد اولی رو پوست كند خراب بود دومی رو پوست كند اونم خراب بود بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومی رو خورد. گاهی وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم تا بتونيم زندگى كنيم...! وقتى گرسنه اى ، يه لقمه نون خوشبختيه.. وقتى تشنه اى ، يه قطره آب خوشبختيه.. وقتى خوابت مياد ، يه چرت كوچيك خوشبختيه.. "خوشبختى يه مشتى از لحظاته… يه مشت از نقطه هاى ريز،كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن، يه خط رو ميسازن به اسم زندگی...
4_5807442361453652970 (1).mp3
3.84M
گذرم‌تا‌به‌در‌خانه‌ات‌افتاد‌حسین . .🫀
enc_17080813460047563404816.mp3
7.22M
🎙 #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ♻️ کجای این زمینی کجا گریونی و خیمه زدی امشب.. چقدر غم داره قلبم شاید تو روضه ما اومدی امشب.. دارم حس میکنم بوتو شبیه بوی بارونه یه احساسی که انگار چشم لیلا سمت مجنونه.. چشمای من پر از اشکه تو چشمات کاسه خونه الآن حالت رو اونکه مادر از دست داده میدونه.. مادر از دست دادی این شب ها تسلیت میگم به محضرت.. داغ سنگین مونده رو دلت آخ جوونم بوده مادرت.. حلالم کن عزیزم حلالم کن که امشب خیلی رنجیدی.. منم هی روضه خوندم تو هم این روضه ها رو با چشمات دیدی.. تو دیدی پشت در زهرا رو فریاد کمک میزد تو دیدی قنفذو ناموس مولا رو کتک میزد.. مغیره روی بار شیشه با چکمه ترک میزد الهی بشکنه دستای اون نامرد که چک میزد.. آخرم کار خودش رو کرد ضربه های سخت و پشت به پشت.. با لج و لجبازی هی زد و خیر نبینه محسنش رو کشت بد جوری در زدن.. یه زنو جلو چشمای شوهر زدن ضربه شونو آخر بر حیدر زدن بد جوری در زدن.. زهرا رو میزدن مادر افتاد و به جسمش پا میزدن چهل نفر نمک به زخم مادر میزدن.. زهرا رو میزدن پشت دیوار و در افتاد مادر از درد در جون داد مادر از درد در.. یارالی وای ننه ای وای یارالی ننه... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
enc_17087343267140195523597.mp3
5.58M
🎙 #⃣ #⃣ #⃣ ♻️ اگر خدا بخواد منم تا دیدنه تو زنده ام من به امید لحظه ی رسیدن تو زنده ام.. حال عاشق و کی می دونه آخر می رسه یه نشونه دنیا اینجوری نمی مونه... کاشکی روزای جدایمون سر برسه یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ی دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. با نسیم تو قاصدک از در برسه یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ی دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. بیا وارث ذوالفقار تیر علی رو دست بگیر بیا پسر فاطمه باغ فدک و پس بگیر.. برگرد ،غصه ها فراری شه برگرد ،این هوا بهاری شه برگرد، تاکه تو رگ زمین بازم خون تازه جاری شه.. غیر منتظر کاری ازم بر نمیاد یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ی دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. از تو کوچه ها صدای دلبر نمیاد یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ی دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. تو می رسی و تو بقیع ،چه حرمی به پا میشه با تو ضریح مجتبی، یه روزی رونما میشه... امشب ،خوابمون بره امشب، کربلا چه خبره هرکس، امشب و حرمش و بیدار تا طلوع سحره... از سفر بیا منتقم خون خدا یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ای دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. تا که زنده ام ببینمت جون حسین یا مولا دلوم تنگ اومده شیشه ی دلوم ای خدا زیر سنگ اومده.. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Milad_Peyambar14030631_05.mp3
17.85M
. خونه ی خدا نجفه، طور انبیا نجفه اهدنا الصراطی که گفتن این راه کربلا نجفه جنت برین نجفه، مرکز زمین نجفه جایی که میره بعد مردن این روح مؤمنین نجفه بگو یا علی، برو تا نجف رفیقش کن این، دلو با نجف شرف داره به، دو دنیا نجف وجودم حیدره، بود و نبودم حیدره دم در جنت ذکر ورودم حیدره امونم حیدره، ذکر جنونم حیدره فقط یه خلیفه میشناسم اونم حیدره علی علی مولا قبله ی دلا نجفه، ایوون طلا نجفه هر کی رفته و دیده گفته پس عرش کبریا نجفه جایی که می خوام نجفه، خونه ی آقام نجفه من یه روز میشم ساکن نجف وقتی که بابام نجفه بهشت خداس، شبیه نجف دهینش چقد، ملیحه نجف عجب عشقیه، ضریح نجف امیرم حیدره، ذکر کثیرم حیدره فقط یه نفر هس براش می میرم حیدره ثوابم حیدره، ابوترابم حیدره بگن کیه مولا؟؟ فقط جوابم حیدره علی علی مولا ✍ ۳٠ شهریور ۱۴٠۳ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
1401091604.mp3
5.76M
سیدرضا نریمانی •✾• یابن الحسن! فدای مادر پهلو شکسته ی تو شوم که درد میکشد این روزها مدام آقا، آقا.... (بچه سیدا شما باید یه جوری گریه کنیداصلا تو جمعیت باید سیدا مشخص باشن از ناله اتون، باید بغل دستیت بفهمه تو بچه ی حضرت زهرایی ، بفهمه تو مادر داری از دست میدی..) چهل نفر که علی را نشانه میرفتن لگد زدند به صدیقه، هر کدام آقا خدا کند که کسی پشت میخ در نرود اگر که رفت نمی آورد دوام آقا،آقا گیرم آتش به جفا، در که نباید میسوخت آشیان سوخت کبوتر که نباید میسوخت آتش این بار گلستان نشد انگار ولی باغ و بستان پیمبر که نباید میسوخت کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم وسط حادثه، مادر که نباید میسوخت *دعواتون با کیه ، اگه مردی باید با مرد دعوا کنی، هیچ مردی با زن دعوا نمیکنه..* «مادرم از غدیر میزد حرف مادرم سر به زیر میزد حرف مردک پست رذل سیلی زد بی هوا با دو دست... سیلی زد» آتش افتاد در این مزرعه،گندمها سوخت همه ی حاصل حیدر که نباید میسوخت *از مدینه بیایم بیرون بریم یجایی دیگه....* زیر خاکستر در، شعله گرفت آتش باز خیمه ها سوخت معجر که نباید میسوخت ظهر اگر سوخت برادر، وسط معرکه عصرچادر خاکی خواهر که نباید میسوخت از تنور آمده بابا، وسط تشت ولی اینقدر هم دلِ دختر که نباید میسوخت : محسن ناصحی 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال
حاج‌محمد رضا طاهری •✾• *امیرالمؤمنین نشست کنار بستر فاطمه گفت:* شکسته قامتی ای یار نیمه جان علی چه بی فروغ شدی ماه آسمان علی مرا به خاک نشانده قدِ هلالی تو گرفته سوسوی چشمان تو توانِ علی *اصلاً یه جوری امشب امیرالمؤمنین التماس میکرد ..تاحالا بچه ها اینطور التماس بابا رو ندیده بودن...* «ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی زهرا مرو مرو..» فاطمه جان! کس نداند که پس در به من و تو‌ چه گذشت .. تو نفس میزدی و من زِ نفس افتادم نفس، نفس زنی و ذرّه ذرّه آب شوی چه زود پیر شدی، همسر جوانِ علی سه ماه شد که سخن با علی نمیگویی سه ماه شد که ندادی رُخَت نشانِ علی همیشه بسترت از برگهای لاله پُر است گلِ خزان زده ی سرخ بوستانِ علی عزیز دلم! کسی سراغ تو را از علی نمیگیرد مدینه مرگ کند آرزو به جانِ علی *یه عده که اومدن‌ عیادت خانم،همچین که داشتن میرفتن گفتن دیگه کار تمومه، به امام حسن گفتن به بابات بگو فکر کفن و دفن باشه، انقد بی معرفت بودن‌.‌..* *اینجا خیلی برا فاطمه گرون تموم شد نگاه کرد دید امیرالمؤمنین کنارِ بستره، میگه...* گرفته ام ز غریبی دو زانویم به بغل که تاب آورد این داغ بی کران علی * میگن وقتی بچه ها به مولا خبر وفات زهرا رو دادن.. این چند قدم از مسجدالنبی تا خونه رو، بارها امیرالمومنین باصورت به زمین افتاد...* این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد اگر چه بین خسوفی، هنوز ماهِ منی بتاب بر من و بر این ستارگانِ علی *فاطمه جان! یه خواهش ازت دارم...* بیا و این دم آخر برای دلخوشیم بخند تا که نَمردم بخند جانِ علی *نوشتن این چند روزه لبخند به لبان فاطمه نیومد الاّ یه موقع، خانومی که شخص نابینا میاد تو خونه سریع خودش رو می پوشونه.. پیغمبر فرمود: زهراجان! نمیبینه، خانم‌فرمود:اونمیبینه من که میبینم، الان لحظه ی آخرم دل نگرانه،بی بی فرمود: اسماء! اینطوری که مرده ها رو میبرن بسمت قبرستان، یه پارچه ای رو بدن میندازن حجم بدن نمایانه، من سختمه...اسماءگفت:خانم! من تو حبشه دیدم که تابوت درست میکنند... با چند نی خرما درست کرد یه پارچه دورش کشید.. همچین که تابوت وارد خانه شد دیدن فاطمه بعد چندوقت لبخند زد، فاطمه لبخند زد اما زینبین تو سرشون می زدند حسین تو سرش می زد...* ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝