eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
.........عزای فاطمیه .......... ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده وقت عزای مادر درد آشنا شده ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه شهر مدینه باز به غم مبتلا شده از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده آقا بیا که روضه جانسوز مادر است آن مادری که بر گل رویش جفا شده زهرا که بود اُم ابیها و نور حق در بین شعله ها سپر مرتضی شده یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در بهر علی و حفظ ولایت فدا شده طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس پای خزان دوباره به این باغ وا شده حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳ ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
1.39M
وا اُماه وا اُماه وا اُماه وای مادر، وای مادر، وای مادر شب بود و تاریکی غوغا می کرد مادر از درد پهلو می نالید... زخمای مادر بی درمان بود و... مادر چشمانش را بست و خوابید! شب و بود تاریکی، مَردی تنها... بر دوشش تابوتی، آرام آرام... می رفت و زانوهایش خَم می شد هنگام تشییع بابای تنهام... وا اُماه وا اُماه وا اُماه وای مادر، وای مادر، وای مادر وا اُماه وا اُماه وا اُماه وای مادر، وای مادر، وای مادر بابا بود و اسما آروم آروم... آب غسل و میریختن بر پیکر غسلش میدادن اما با سختی خون می شستن از زخمای مادر بارون غم از چشما می بارید یک گوشه با هم هق هق می کردیم خاک و ریختن رو قبرو بابا گفت حالا باید بی مادر برگردیم... وا اُماه وا اُماه وا اُماه وای مادر، وای مادر، وای مادر وا اُماه وا اُماه وا اُماه وای مادر، وای مادر، وای مادر (دلسوخته) 🔷️اشعار ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
🍂یا صاحب الزمان ادرکنی سرود درغیبت امام زمان علیه السلام🍂 🎶سبک:ای منی آواره قویان اباالفضل اباالفضل.... پرده غیبتده نهان آقام گل آقام گل شهیدلرین قانین آلان آقام گل آقام گل گوزلریمز یولدا قالوب یوبانما یوبانما هجرونده گللرسارالوب یوبانما یوبانما یول گوزیلنلرقوجالوب یوبانما یوبانما قامتمیز اولدی کمان آقام گل آقام گل فاطمه جانی آقا جان داریخدوخ داریخدوخ یوردی بیزی دورزمان داریخدوخ داریخدوخ صورتیوی ائتمه نهان داریخدیخ داریخدوخ چشم چراغ عاشقان آقام گل آقام گل بند دل شیر خدا آقام گل آقام گل ای شرف اهل ولا آقام گل آقام گل شیعه ائدرآه و نوا آقام گل آقام گل گوز یاشمیز اولدی روان آقام گل آقام گل ای گُل باغ مصطفی آقام گل آقام گل یرده قالوب خون خدا آقام گل آقام گل ایله بیزه لطف و عطا آقام گل آقام گل (جواد) ائدوب وردزبان آقام گل آقام گل ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
اسماء میگه بدنش رو شست، بعد فرمود: فضه دست به هیچ كاری نمیزنی، گفتم چشم خانم، خیلی خوشحال شدم، دیدم خیلی حالش خوب شده، خدا رو شكر كردم، دعای علی گرفته، حالش مساعد شده، فرمود: خودم خونه رو جارو میكنم، بچه هام رو یك یك بیار، زینبین رو آوردم، شروع كرد سر و بدن اینهارو شستن، حسنین رو آوردم، دیدم با همون دست لاغرش داره بدن رو میشوره"نمیدونم لرزش بدن دیدی یانه"فضه میگه گریه نمی كردن، یه ماه بود مادرمون كاری نمیتونست انجام بده، یك یك بدن بچه هاش رو شست، سر بچه هاش رو شانه زد، به فضه گفت: چون چند روز من نیستم، تا حالشون تغییر كنه، تنور رو روشن كن، دیدم آروم آروم اومد كنار تنور آتش گرفته، نان با همون دست شكسته اش طبخ نمود، نان هارو كنار گذاشت، كار خونه تموم شد، گفت: زینبینم رو ببرید خونه ی دختر عموم، دخترارو بردند، پسرهارو گفت برید سمت باباتون، مادر می خواد راحت جون بده، بچه ها بیرون رفتند، ام سلمه میگه: فرمود: بستر من رو وسط حجره ی اتاق بنداز، بسترش رو انداختند"امشب تو خونه رفتی، چند لحظه این دست راستت رو بذار زیر صورتت، یه مقدار كه خوابیدی، دیگه هرجور بلدی بخواب، اون لحظه رو نیت كن، آخه"ام سلمه میگه: دستش رو زیر صورتش گذاشت، معلومه این صورت درد میكنه، دیدن سرش رو گذاشت رو این دستش، دیگه صداش نمیآد، وای مادر وای مادر، ام سلمه یا اسماء میگه من هرچی صدا زدم حبیبه ی خدا، قرة عین الرسول، فاطمه جان، اومدم روپوش رو زدم كنار، دیدم كار تمومه، اسماء میگه من اومدم سمت مسجد، یه وقت دیدم حسنین دارن میان، هردوتاشون امامند، وجودشون از غیب خبر میده، دیدم هراسانند، تا سلام كردم جواب سریع دادند، فرموند: اَینَ اُمی؟مادرم كجاست؟ گفتم مادرتون؟استراحت میكنه، گفت: نه اسماء بخدا تا حالا ندیدم مادرمون این موقع شب بخوابه، گفتنم: براتون غذا تهیه كرده، حسن جان، امام مجتبی فرمود: اسماءتو این مدت كه تو این خونه هستی، تا حالا كی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم، عرض كردم آقازاده ها یه خواهشی ازتون دارم، برید باباتون رو تو مسجد خبر كنید، تو یه مقتل دیگه میگه: فضه اومد در مسجد، امیر المؤمنین، سلمان، دیگران، نشسته اند، سلمان میگه دم در مسجد شلوغ شد، دیدم صدای گریه میآد، بلند شدم ایستادم ببینم چه خبره، دیدم فضه داره داد میزنه، حسنین اومدند، آقا متوجه شد بلند شد، اومد جلو، پرسید چه خبره؟عرض كردند: آقاجان اگه میخواهید فاطمه رو زنده ببینید، نگفتند: از دنیا رفته كه، زود بیا، تا این جمله رو شنید، یه نگاهی به حسنین كرد، روایت داره، از پشت افتاد، دیدن هی داره صدا میزنه وَمَن العزا، كیه من و آروم كنه تو این غصه، از مسجد تا خانه راهی نبوده، چندین بار عبا پیچیده شد دور پاهاش، ردایش دور پا پیچیده میشد جهانش پیش دیده تیره میشد رسید و دید شهبار خسته زجا برخیر ای پهلو شكسته فرمود: من علی ام، پاشو، پاشو من علی ام، بدن رجعت كرد، صدای فاطمه با علی خوشه، صدای علی ام با زهرا خوشه، جون داده، دوباره برگشت، سه مرتبه تو عالم جون داد زهرا، اینجا یه بار بود، یه بارم بچه ها اومدند دیدند دست های مادر از تو كفن بیرون اومد، لیة القدر سه شبه، سوره كوثر چند آیه است؟ امشب اُمدید، امام باقر می فرمایند: مادرما صد جا میاد كمكتون میكنه، الله اكبر، چشماشو باز كرد، شروع كرد گریه كردن، فرمود از بابام شنیدم، بالا سر محتضر هركی قرآن بخونه، جون دادن برا محتضر آسون میشه، علی جان برام قرآن بخون، همچین كه شروع كرد قرآن خوندن، یه وقت دید آروم آروم این پلك های چشم، رو هم افتاد، آی زهرا....... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
1_14854333693.mp3
24.32M
شور | تو مدینه این روزا یه اتفاقی تو مدینه این روزا یه اتفاقی دل عالم رو به دست غم سپرده صدای شکستن یه در میاد و بشکنه اون دستی که هیزم آورده اگه بارون بباره لااقل در نمیسوزه اگه بارون بباره دل حیدر نمیسوزه اگه بارون بباره دیگه مادر نمیسوزه بارون ببار مادرم تو آتیشه بارون ببار یاس و کندن از ریشه بارون ببار اگه میشه آه مادر آه مادر .... تو مدینه این روزا توی یه خونه مادری عجل وفاتی رو میخونه همه آرزوی زینبش همینه مادرش خدا کنه زنده بمونه اگه مادر نمونه خونمون میشه ویرونه اگه مادر نمونه داداشم میگیره بونه اگه مادر نمونه میره خوش بختی از خونه وای مادرم باز مثه قدیما شو وای مادرم دلخوشی بابا شو وای مادر دیگه پاشو آه مادر آه مادر .... دیگه محسن پر زد و تو آسمونه ولی درد و غصه ها ادامه داره گمونم که مادرم نمونه اما روضه ها تا کربلا ادامه داره اگه بارون بباره کسی بی سر نمی میره اگه بارون بباره گُل مادر نمی میره اگه بارون بباره علی اصغر نمی میره بارون ببار تشنه لب فراوونه بارون ببار اصغرم چه بی جونه آه حسین آه حسین .... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹چه کنم؟🔹 بی‌تو یافاطمه با محنت دنیا چه کنم؟ وای، با این‌همه غم، بی‌کس و تنها چه کنم... بی تو دنیاست مرا، هم‌چو کویری سوزان دور، از سایه‌ات ای شاخۀ طوبی چه کنم؟ آتش فتنه ز خاموشی تو روشن شد در چنین مهلکه، ای بضعۀ طاها چه کنم؟ من به دریای غمت کشتی طوفان‌زده‌ام پای بندم به تو و، غرق به دریا؛ چه کنم؟ ای که در رحلت احمد بگرفتی دستم حال کز داغ تو افتاده‌ام از پا، چه کنم؟ در دل شب، ز یتیمان تو پنهان گریم گر صدایم شنود زینب کبری، چه کنم؟... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹مرهم🔹 جايی برای كوثر و زمزم درست كن اَسما! برای فاطمه مرهم درست كن.. تا داغ اين شقايق زخمی نهان شود تابوتی از لطافت شبنم درست كن مثل شروع زندگی مرتضی و من بی‌زرق و برق، ساده و محكم درست كن از جنس هيزمی كه در خانه سوخت، نه از چند چوب و تختۀ مَحْرَم درست كن طوری كه هيچ خون نچكد از كناره‌اش مثل هلال لاله كمی خم درست كن 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹ختمِ قرآن🔹 «عشق، سوزان است بسم الله رحمن الرحیم هر که خواهان است بسم الله رحمن الرحیم» کشتی‌ام بی‌ناخدا دارد به دریا می‌رود وقت طوفان است بسم الله رحمن الرحیم دست من بسته‌ست، جای من رجزخوان می‌شوی کوچه، میدان است بسم الله رحمن الرحیم ختم قرآنِ تو جای «ناس» گویا با «حدید» رو به پایان است بسم الله رحمن الرحیم... «قدر» می‌خوانم وَ می‌دانم که از نامحرمان «قدر» پنهان است بسم الله رحمن الرحیم آب را از سلسبیل آورده‌ام «اسما»! بریز غسل باران است بسم الله رحمن الرحیم 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام فرازی از یک 🔹خاطرات🔹 ..نیمه‌شب تابوت را برداشتند بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند هفت تن، دنبال یک پیکر، روان وز پی آن هفت تن، هفت آسمان.. ظاهراً تشییع یک پیکر، ولی باطناً تشییع زهرا و علی.. ابرها گریند بر حال علی می‌رود در خاک، آمال علی.. سینه‌اش آتشفشان، از هُرم آه چشم او بر ماه، سر، دنبال چاه زَمزَمش در چشم و لَب در زمزمه در سخن با خاطرات فاطمه: مرغ جانت از قفس، آزاد شد رفتی اما دوست، دشمن‌شاد شد! شب نهادی پا به کوچک‌خانه‌ام می‌بَرم شب هم تو را بر شانه‌ام خانه‌ام را رشک گلشن داشتی سوختی چون شمع و، روشن داشتی.. ذره‌ای مِهر تو در کاهِش نبود بر لبت نُه‌سال، یک‌خواهش نبود! بارها از دوش من برداشتی جای آن تابوت خود بگذاشتی ای تو را کار و عبادت، متصل دستۀ دستاس، از دستت خجل با تو، غم در خانۀ من جا نداشت بَعد تو در جای‌جایش پا گذاشت یاد داری خانه هرگه آمدم با تپش‌های دلم در می‌زدم؟ با صفای کامل و مِهر تمام صد غمم بردی ز دل با یک‌کلام بس نگاه ناتمامم کرده‌ای با لب بی‌جان، سلامم کرده‌ای من که بودم با تو غرق آرزو، خاک می‌ریزم به فرق آرزو نی علی از درد، گل‌گون گریه کرد از غمت دیوار و در، خون گریه کرد داغ تو بنیان‌کَنِ صبر علی‌ست خانۀ بی‌فاطمه قبر علی‌ست.. 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
330K
عزیزم الهی بمیرم به چه وضعی اُفتاده حالت توی بستری و شکسته شده هردو بالت ای خانوم عزیزم حلال کن منو خونه ی اَمنی واست نداشتم ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم ای خانوم چرا روتو از من میگیری   زهرا جان دعا میکنی که بمیری     زهرا جان ببین بچه ها بی قرارن    این شبها کجا بی علی آخه میری   زهرا جان ____ 😭😭 عزیزم نفسهات بُریده می‌دونم که پهلوت شکسته تورو اون دوتا بد زدن دست و بازوت شکسته ای خانوم عزیزم نمی تونی از جا بلندشی توون نیست توو پاهات زمین میخوری دائما سوو نمونده توو چشمات ای خانوم تنت پیش چشمای من سوخت  زهرا جان جلوی حسین و حسن سوخت   زهرا جان کسی واسه یاری نیومد    توو کوچه که انگار نه انگار یه زن سوخت   زهراجان ____ 😭😭 عزیزم چرا مجتبی این روزا حال خوبی نداره توی خواب و بیداری اِنقد همش بی‌قراره ای خانوم عزیزم گمونم یه چیزایی دیده که حیدر ندیده بگو چیشده ماجرا چیه رنگش پریده ای خانوم چی اومد سرت آخه زهرا  توو کوچه شکستن غرورم رو یکجا   توو کوچه هنوز یادمه پیش چشمام  اُفتادی تورو بد زدن نانجیبا   توو کوچه ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
1.34M
یادت بخیر مادر، اُمّید ما بودی شبها توی خونه، خورشید ما بودی یادت بخیر مادر، بال و پَرم بودی شبهای بی خوابی، بالا سَرم بودی جات خالی... مادر نوجوونم... مادر قد کمونم... مادر مهربونم... جات خالی مادر مهربونم جات خالی مادر مهربونم این آخر عمری، درد و بلا دیدی از اُمّت بی دین، خیلی جفا دیدی زخمت زدن مادر، پهلوی بشکسته سیلی زدن بر تو، ای مادر خسته جات خالی... مادر زجر کشیده گُل نَفَس بُریده ای مادر شهیده جات خالی ای مادر شهیده جات خالی ای مادر شهیده جات خالی مادر مهربونم جات خالی مادر مهربونم شد سینه ات مجروح، با تیزی مسمار شد محسنت پَرپَر، بین در و دیوار با سَر زمین خوردی، ای مادر بی جون شد چادرت پاره، روی تَن پُر خون جات خالی... سَحر نماز بخونی مادر آسمونی کاشکی می شد بمونی جات خالی... مادر آسمونی جات خالی... مادر آسمونی جات خالی مادر مهربونم جات خالی مادر مهربونم (دلسوخته) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
350.4K
فاطمه بی تو خانه خرابم کن تماشا دوچشم پرآبم میروی از برم ای جوانم میدهی باغم خود عذابم آه.ای پناهم رفتی آه.تکیه گاهم رفتی آه.ای سپاهم رفتی آه.فاطمه یازهرا میکنی ترکم ای دلبر من همسرم یار و همسنگر من با روی نیلی و زخم پهلو میروی ای گل پرپر من آه.ارغوانی رفتی آه.قدکمانی رفتی آه.درجوانی رفتی آه.فاطمه یازهرا فاطمه حیدر تو غریب است این دل خسته ام بی شکیب است لحظه ای کن نظاره به حالم بر لبم ذکر ام یجیب است آه.یار بیمار من آه.ای طرفدار من آه.گریه شد کار من آه.فاطمه یازهرا حضرت زهرا (س) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2