#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#فاطمیه
میان کوچهها در پُشت درها..، گریهها کردم
تمام شهر را با اشکهایم زابرا کردم
شباهنگام با پروانه از بال و پرت گفتم...
سحر خاکسترش را از کنارِ شمع..، ها کردم
تویی آن ذات افلاکی، تویی مستوجب پاکی
که من با چهرهای خاکی، به نامت اقتدا کردم
پدر در فاطمیه یاد دارم بارها میگفت:
من این فرزند را نذر حسنجان شما کردم
زمانی که برای گریه چشمم بی رمق میشد
به یک «یا فاطمه» در روضه، تجدید قُوا کردم
همیشه ذکر تو از شرِّ عصیانها خلاصم کرد
قدم برداشتم..، گفتند: «یا زهرا» ..، حیا کردم
بگیرم دامنت را صدهزاران بار میگویم
خطا کردم، خطا کردم، خطا کردم، خطا کردم
نَمی از روضهات را ریختم در عُمق اقیانوس
تمام ماهیان را هم به داغت مبتلا کردم
از آن وقتی که پیبُردم دلت پُر بود از دنیا
تمام لذت بی حدِّ دنیا را رها کردم
قنوت بی تعادل خواندنت محراب را سوزاند...
چِقَدر این روزها «یا ربّنا یا ربّنا» کردم
برای گونه و بازو و پهلوی کبودِ تو...
برای دردهای بی شمارِ تو دعا کردم
چُنان از عالم ذَر مِهر تو در سینهی من بود
که تا نام تو را بُردم..، تو را مادر صدا کردم
اگرچه نیستم "سیّد"، به فرزندی قبولم کن
که من پیش تمام خلق این را ادعا کردم
منِ بی تاب آنقَدر از "بُنَیَّ" ات سوختم تا که
تمام این محل را با حسینات آشنا کردم
◾
◾
به جای اهل آن دِه در خیال خود هزاران بار
خودم با دستهایم بر تن او بوریا کردم
شاعر: #بردیا_محمدی
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
YEKNET.IR - shoor 1 - hafteghi 99.03.07 - javad moghaddam.mp3
4.1M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴فهمیدم از شهیدا که
🌴فاطمه(س) گمنام میخره
🎤 #جواد_مقدم
⏯ #شور
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
تقدیم به #شهدای_گمنام که برگشتند...
اشک آئینه تو را حسّ می کنیم
آه غمگین تو را حسّ می کنیم
زیر این تابوت چوبی و سبُک
داغ سنگین تو را حسّ می کنیم
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
11664.mp3
355.8K
#متن #نوحه تابوت حضرت زهرا و #شب غسل و دفن حضرت زهرا #توسط امیرالمومنین #شعر شام غریبان حضرت زهرا ،
🥀✨▪️🥀✨▪️🥀
#پاشوببین ای فاطمه،تابوت توس رو شونم
پاشوببین ای فاطمه،تابوت توس رو شونم
قدّ یه دنیا درد و غم ، رو این قد کمونم
اشک غریبی بعد توس،همیشه روی گونم
چشمای تنها.............گردیده دریا
می باره و می باره در تشییع زهرا
سردار خیبر............با گونه ی تر
ببین گرفته روی دست، لاله پرپر
آه وواویلا....
یا
وای از غریبی...
خوشحالی که کسی ندید،جسمت رو ای عفیفه
حیدر برات بمیره که،چقدر تنت نحیفه
برای بردنت علی ، به تنهایی حریفه
نه آب ورنگی....نه شاخ وبرگی
ای یاور علی چرا ، اسیر مرگی
سردار خیبر..............با گونه ی تر
ببین گرفته روی دست، سوره کوثر
اگر چه قلب زینبین ، ماند گلم کنارت
پشت سرت گریه کنند،دور از غم اسارت
جواب گریه ها نشه ،کعب نی و جسارت
وای از ره شام..........خاکستر بام
به دخترانت فاطمه، آزار و دشنام
چه ظالمونه.......چه بی بهونه
میدن جواب ناله رو با تازیونه
وای از غریبی..
..
#علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
Mahmoud Karimi - Ay Bi Neshone Man [SevilMusic].mp3
16.1M
ای بی نشون من کجایی ◈⋄
ای مهربون من کجایی ◈⋄
قربون قلب داغ دارت ◈⋄
دردت به جون من کجایی ◈⋄
بی تو هوا دلگیر و سرده ◈⋄
دوریت منو بیچاره کرده ◈⋄
دلخوش به اینم که یه روزی ◈⋄
خورشید با تو بر میگرده ◈⋄
آقا جان ◈⋄
عاشق نیست اونکه چشمشو بست ◈⋄
تو انتظار صبح خوابید ◈⋄
عاشق اگه باشی شبونه ◈⋄
میری به استقبال خورشید ◈⋄
ای نوش جون عاشقی که ◈⋄
از دست دنیا نیش خورده ◈⋄
از نور زههرا روز محشر ◈⋄
مهری به پیشونیش خورده ◈⋄
عاشق همونه که سپرده ◈⋄
به دست زهرا زندگیشو ◈⋄
آزاده از دل بستگیها ◈⋄
مولا خریده بندگیشو ◈⋄
دلتنگ اون یار قدیمم ◈⋄
یاری که تشنه رفت از هوش ◈⋄
سر بند یا زهرا به سر داشت ◈⋄
ترکش نشسته بود به پهلوش ◈⋄
میگفت مادر جان کجایی ◈⋄
با یاد پهلوی شکسته ◈⋄
تو لحظه های آخرش دید ◈⋄
که بانویی پیشش نشسته ◈⋄
اون بانویی که مادری کرد ◈⋄
جای تموم مادراشون ◈⋄
از مادراشون خیلی بهتر ◈⋄
میخوند لالایی براشون ◈⋄
افتاده با دست شکسته ◈⋄
اون مادر الان توی بستر ◈⋄
با بچه های خسته دورش ◈⋄
مولا غریبونه نشسته ◈⋄
شمع و گل و پروانه از تن ◈⋄
آتیش گرفتن از سر شب ◈⋄
صبر خدای صبر سر رفت ◈⋄
وقتی که خون جاری شه از لب ◈⋄
گل چادر گل دارت ◈⋄
تب دستای تب دارت آتیشم زده ◈⋄
نفست که خراب میشه ◈⋄
مثل شمعی که آب میشه ◈⋄
حال من بده ◈⋄
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن ◈⋄
چی شد اون خنده ها آخه یه حرفی بزن ◈⋄
ای که با من بسته لب در کلام ◈⋄
پلک برم میزنی جای سلام ◈⋄
شبا ساکت و بیداری ◈⋄
ولی معلومه درد داری ◈⋄
بین هر نفس پر اشک سکوت تو ◈⋄
پر گریه قنوت توکنج این قفس ◈⋄
بیا امشب بزار خودتو جای من ◈⋄
چه کنم فاطمه پاشو یه حرفی بزن ◈⋄
شمع و گل
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_مثنوی
🔹راه پر حادثه🔹
تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
در بهاران مشو از یاد حقیقت غافل
جلوۀ اوست همه، آنچه گلستان دارد
سینه را آینۀ باغ شقایق كردهست
خاطراتی كه دل از داغ شهیدان دارد
صبح جمعه دل ما هم نفس باد صبا
شكوه از فُرقت آن زلف پریشان دارد
جان ما لحظه به لحظه ز غمش سوخته است
چشم ما ثانیه در ثانیه باران دارد
آری این راه، به پایان نرسیدهست هنوز
راه عشق است بسی آتش سوزان دارد...
راه ما راه جهاد است، ره بیداریست
امت واحده! برخیز كه وقت یاریست
این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست
این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
كه وفادارترین فرد به آن فاطمه بود
همه دیدند شجاعانه به مسجد رو كرد
آری آن بانوی فرزانه به مسجد رو كرد
چشم پر ابر، ولی جلوۀ خورشیدی داشت
در پی غصب فدک، خطبۀ توحیدی داشت...
از خدا گفت و سپس نعمت بیپایانش
وای از آن دل كه اطاعت نكند فرمانش
خطبه میخواند و از آن نعمت برتر میگفت
آری آن روز ز الطاف پیمبر میگفت
گاه از امت و گاهی ز امامت میگفت
گاهی از سختی فردای قیامت میگفت
گفت مردم! نشده آتش دل، سرد هنوز
نگذشتهست ز داغ پدرم چندین روز
آه، لب بستن از این غم ز توان بیرون است
خواهم آرام نشینم! چه كنم؟ دل خون است!
همتی داشت در آن روز به اثبات علی
عزم آن یار خلاصه به همین نیست ولی
رفت در پشت در و سوخت به شوق مولا
شعلهها بر جگر افروخت به شوق مولا
با همان زخم جگرسوز برون زد، آری
معركه گرم جنون بود، به خون زد، آری
رفت دنبال علی تا كه علی را نبرند
دست بر جامۀ مولا... كه علی را نبرند
رفت در معركۀ خون و مصاف شمشیر
وای من بازوی زهرا و غلاف شمشیر
ناله زد ناله، از این ناله چهها باید كرد
آری این نالۀ زهراست، حیا باید كرد...
📝 #جواد_محمدزمانی
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته
🔹ام اَبیها🔹
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
روزی که بخندد همۀ شهر بهاریست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا
آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه میآید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور...
📝 #محمدحسین_ملکیان
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
د
نوحه شهادت حضرت زهرا(س)
سنتی...
آه و واویلا، صد آه و واویلا2
آتش کینه، خانه ی زهرا2
_____
ناجوانمردی، زد یک لگد بر در
آیه آیه شد، پشت در کوثر
آه و واویلا..
_______
پشت در شد، جان مصطفی نالان
زد صدا بابا، دیده ها گریان
آه و واویلا..
_________
ناله زد زهرا، ای فضه دریابم
ضربه ی مسمار، کرده بی تابم
آه و واویلا...
__________
باغبان را دست، نامردمان بستند
یاس او را از، ساقه بشکستند
آه و واویلا...
_________
غرق خاک وخون، شد همسر حیدر
شیرحق گردید، خجل از کوثر
آه و واویلا...
________
زین مصیبت شد، عرش خدا نالان
دربهشت حق، مصطفی گریان
آه و واویلا..
شعر:اسماعیل تقوایی
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#روضه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭
عمّار میگوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیهالسلام نگاه میکرد و میگریست و گاهی به حسن علیهالسلام.
هنگامیکه به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشکهایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامیکه آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان!
عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانهنشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آنها سخت است. میگوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود:
ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است.
من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم.
او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامیکه سخن میگفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامیکه راه می رفت مثل رسول خدا راه میرفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است.
هنگامیکه او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمیکنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند.
📚منابع:
انوار العلومة، ص ۲۱۴
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا #فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
AVSEQ04.mp3
8.55M
#فاطمیه
#سنگین(زیبا و دلنشین)
ای قبله گاه عالمین،مادر بیمار حسین
💥#حاج_عباس_طهماسب_پور
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
AVSEQ04(1).mp3
11.55M
#فاطمیه
#سنگین(زیبا)
فاضله الرشیده، صدیقه الشهیده
💥#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
|⇦•دریا دریا چشمام می باره...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج حنیف طاهری
🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
یه دستشو روی دیوار
یه دست به پهلو می گیره
نمی دونم چی شد تو کوچه
از بابامون رو میگیره
ای مادر جَوُونم
یاسِ قدکمونم
تو میری و دیگه من
زنده نمی مونم
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
برده از باغ گَردِ خزونو
تا با یه زحمت زد آب و جارو خونه مونو
با دستای مهربونش
موهامونو کرده شونه
خدا رو شکر بهتره حالش
که روشنه تنور خونه
تو بسترِ غریبی
غرقِ داغ و درده
نفس آخر ای کاش
به سینه برگرده
دریا دریا چشمام می باره
امشب انگار مادر بی قراره بی قراره
گرم خوابه چشمای مردم
تو بستر بیداره نگرون عصر دهم
نوازشِ گرم دستاش
شونه ی موی حسینه
بوسه های آخرِ مادر
نذر گلوی حسینه
مرغ بی پر و بال
دائم میره از حال
با گریه میگه مادر
وعده ی ما گودال
غریبِ مادر...
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#کانال_نوای_ذاکرین
#خادم_الذاکرین #اکبرآرامش
ایتا👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113